گسترشکپی متن آیه
|
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَکْتُمْ مَا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ وَ مَا نَرَى مَعَکُمْ شُفَعَاءَکُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيکُمْ شُرَکَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَکُمْ وَ ضَلَ عَنْکُمْ مَا کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ
|
ترجمه
و (روز قیامت به آنها گفته میشود:) همه شما تنها به سوی ما بازگشت نمودید، همانگونه که روز اوّل شما را آفریدیم! و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سر گذاردید! و شفیعانی را که شریک در شفاعت خود میپنداشتید، با شما نمیبینیم! پیوندهای شما بریده شده است؛ و تمام آنچه را تکیهگاه خود تصوّر میکردید، از شما دور و گم شدهاند!
و همانا [در ابتداى ورود به عالم ديگر به آنها گفته شود] البته تكتك به نزد ما آمدهايد، چنان كه نخستين بار شما را همين گونه آفريديم، و آنچه به شما عطا كرده بوديم پشت سر گذاشتيد، و شفيعانى را كه در ميان خودتان شركاى خدا مىپنداشتيد با شما نمىبينيم، و
و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم [اكنون نيز] تنها به سوى ما آمدهايد، و آنچه را به شما عطا كرده بوديم پشت سر خود نهادهايد، و شفيعانى را كه در [كار] خودتان، شريكان [خدا] مىپنداشتيد با شما نمىبينيم. به يقين، پيوند ميان شما بريده شده، و آنچه را كه مىپنداشتيد از دست شما رفته است.
و محققا شما یکایک به سوی ما باز آمدید آن گونه که اول بار شما را بیافریدیم و آنچه را که (از مال و جاه) به شما داده بودیم همه را پشت سر وانهادید و آن شفیعان را که به خیال باطل شریک ما در خود میپنداشتید با شما نمیبینیم! همانا میان شما و آنان جدایی افتاد و آنچه (شفیع خود) میپنداشتید از دست شما رفت.
و [لحظه ورود به جهان دیگر به آنان خطاب می شود:] همان گونه که شما را نخستین بار [در رحم مادر تنها و دست خالی از همه چیز] آفریدیم، اکنون هم تنها به نزد ما آمدید، و آنچه را در دنیا به شما داده بودیم پشت سر گذاشته و همه را از دست دادید، و شفیعانتان را که [در ربوبیّت و عبادت ما] شریک می پنداشتید، همراه شما نمی بینیم، یقیناً پیوندهای شما [با همه چیز] بریده، و آنچه را شریکان خدا گمان می کردید از دستتان رفته و گم شده است.
هرآينه، تنها تنها، آن سان كه در آغاز شما را بيافريديم، نزد ما آمدهايد در حالى كه هر چه را كه ارزانيتان داشته بوديم پشت سر نهادهايد و هيچ يك از شفيعانتان را كه مىپنداشتيد با شما شريكند همراهتان نمىبينيم. از هم بريده شدهايد و پندار خود را گمگشته يافتهايد.
و به نزد ما یکه و تنها آمدهاید، چنانکه نخستین بار نیز شما را همینگونه آفریده بودیم، و آنچه از ناز و نعمت که به شما بخشیده بودیم در پس پشت خود رها کردهاید و شفیعانتان را که گمان میکردید با [خدا در عبادت] شما شریک هستند، همراه شما نمیبینیم، پیوند بین شما گسسته شد و آنچه [شریک و شفیع] میانگاشتید، بر باد رفت
و هر آينه همان گونه كه شما را بار نخست آفريديم تنها نزد ما آمديد و آنچه به شما داده بوديم پشت سر خويش- در دنيا- واگذاشتيد، و آن شفيعانتان- از بتان- را كه مىپنداشتيد در باره [تربيت و تعيين سرنوشت] شما شريكان [ما] هستند، با شما نمىبينيم. براستى پيوند ميان شما گسسته گشت و آنچه [شريكان ما و شفيعان خود] مىپنداشتيد از شما گم [و نابود] شد.
(روز رستاخیز پروردگار به مردم میفرماید: اکنون) شما تک و تنها (و به دور از خویشان و یاران و مال دنیا، حیات دوباره یافتهاید و برای حساب و کتاب، یکیک و لخت و عور) به سوی ما برگشتهاید؛ همان گونه که روز نخست شما را آفریدیم (و برهنه و عریان و بدون هیچ گونه توشه و توان، به صحنهی جهان گسیل داشتیم) و هرچه به شما داده بودیم، از خود به جای گذاشتهاید (و دست خالی بدینجا آمدهاید) و میانجیگرانی را با شما نمیبینیم که گمان میبردید (در نزد خدا به یاریتان میشتابند و) آنان در خودِ (پرستش و عبادت) شما شریک (و سهیم با خدا) هستند! دیگر پیوند شما گسیخته است (و روابط خویشی و دوستی و پدری و فرزندی و فرمانبری و فرماندهی پاک بریده است و تمام پندارها و تکیهگاهها) و چیزهائی که گمان میبردید (که کاری از آنها ساخته است) از (دید) شما گم و ناپدید گشته است.
«و همانگونه که شما را نخستین بار آفریدیم، بیچون (اکنون نیز) تنها همواره سوی ما آمدید و آنچه را به شما با مسئولیت دادیم پشت سر خود نهادید و شفیعانتان را که در (میان) خودتان، شریکان (خدا) میپنداشتید، با شما نمیبینیم. همانا پیوند شما (از اینان) بس بریده شده و آنچه را که میپنداشتهاید از شما گم گشته است.»
و همانا آمدید ما را تنها چنانکه آفریدیمتان نخستینبار و بازگذاشتید آنچه را به شما دادیم پشت سر خویش و نبینیم با شما شفیعان شما را آنان که پنداشتیدشان در شما شریکان همانا بگسیخت میان شما و گم شد از شما آنچه بودید میپنداشتید
“You have come to Us individually, just as We created you the first time, leaving behind you everything We gave you. We do not see with you your intercessors—those you claimed were your partners. The link between you is cut, and what you had asserted has failed you.”
معنی کلمات و عبارات
«فُرَادَی»: جمع فَرْد یا فَرید، یکیک. تک و تنها. بریده و جدای از یاران و بتان و اموال و اولاد. حال ضمیر (و) است. «خَوَّلْنَاکُمْ»: به شما دادهایم. بهره شما کردهایم. «شُفَعَآءَ»: میانجیگران. مراد اشخاص و چیزهائی است که در بزرگداشتشان میکوشیدند و به نامشان قربانی میکردند و برایشان نذر و نذور مینمودند، تا در پیشگاه خدا برای آنان شفاعت کنند و ایشان را به خدا نزدیک گردانند. (نگا: انعام / یونس / ، زمر / ). «زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَآءُ»: گمان میبردید که آنان در اداره امور و پرورش نفوس شما با خدا شریک و سهیمند، و لذا مستحق عبادت و پرستش میباشند. «تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ»: میانتان جدائی افتاد. فاعل (تَقَطَّعَ) از سیاق کلام مفهوم است که (ما) است. تقدیر چنین است: تَقَطَّعَ ما بَیْنَکُمْ مِنَ الرَّوابِطِ.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: عكرمة گوید: این آیه درباره نضر بن حارث بن كلدة نازل شده، موقعى كه گفته بود بزودى لات و عزّى از من شفاعت خواهند كرد سپس این آیة نازل گردید.[۳][۴]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ «94»
به راستى همان گونه كه نخستين بار شما را آفريديم، اكنون نيز (به هنگام مرگ يا قيامت) تك و تنها نزد ما آمديد و همهى اموالى را كه به شما داديم پشت سر گذاشتيد و آن شفيعانى را كه در (تعيين سرنوشت) خودتان شريكان خدا مىپنداشتيد، همراه شما نمىبينيم. به راستى (پيوندهاى) ميان شما گسسته و آنچه (از شريكان و شفيعان كه به نفع خود) مىپنداشتيد از (دست) شما رفت.
نکته ها
اين خطاب، در لحظهى مرگ يا هنگام قيامت، با مشركان صورت مىگيرد.
«خَوَّلنا» از «خَوَل»، به معناى چيزى است كه نياز به سرپرست دارد و معمولًا به اموال گفته مىشود. «خَوَّلْناكُمْ» به معناى تمليك و اعطاست.
پیام ها
1- در قيامت، انسان، تنهاست. «جِئْتُمُونا فُرادى»
2- معاد، جسمانى است. «كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»
جلد 2 - صفحه 513
3- مشركان به چهار چيز تكيه داشتند: قوم و قبيله، مال و دارايى، بزرگان و اربابان و بتها و معبودان.
اين آيه، بىثمرى هر چهار تكيهگاه را در قيامت مطرح مىكند:
«فُرادى» بدون قوم و قبيله.
«تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ» بدون مال و ثروت و دارايى.
«ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ» بدون يار و ياور.
«ضَلَّ عَنْكُمْ» محو تمام قدرتهاى خيالى.
4- گمانهاى بىپايه، اساس بسيارى از گمراهىهاست. «شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ»
5- در قيامت، حقايق ظاهر و سرابها، محو مىشوند. «ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (94)
بعد از آن بر سبيل توبيخ ايشان را فرمايد:
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى: و هر آينه بتحقيق آمديد به محضر حساب و جزاى ما يگانه و تنها، نه مال با شما هست، و نه فرزند، نه خدم و حشم، و نه يار و مددكار، و نه بتانى كه گمان مىبرديد كه شفيعان شما باشند كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ: آمديد به حساب ما بر هيئتى كه خلق نموديم شما را و به آن مفاخرت و مباهات مىنموديد و بدان جهت از آخرت باز مىمانديد وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ: و واگذاشتيد آنچه را از نعمت دين و هدايت به شما عطا كرديم وَراءَ ظُهُورِكُمْ: پشت سر خود، نه از پيش فرستاديد و نه با خود داشتيد. بعد بر سبيل توبيخ فرمايد: وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ: و نه مىبينم با شما شفيعان شما را الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ: آنانكه گمان باطل مىبرديد از روى جهالت بدرستى كه ايشان در ربوبيت و تربيت شما و معبوديت، شريكان خدا هستند لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ: هر آينه بتحقيق بريده شد واسطه و پيوند شما و متشتت و پراكنده گشت جمعيت شما و واقع شد قطع و فصل ميان شما وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 334
كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ: و ضايع شد و باطل گشت از شما آنچه گمان باطل مىبرديد كه بتان شفيعان شما هستند يا آنكه بعثت و حشر و نشر نخواهد بود.
مروى است كه حضرت فاطمه سلام اللّه عليها از پدر بزرگوارش پرسيد:
چگونه مىباشند مردم روز قيامت؟ فرمود: اى فاطمه، مردم مشغولند، پس نظر نكند كسى به كسى، و نه پدر به پسر، و اولاد به مادر، گفت آيا كفن بر ايشان است وقت حشر؟ فرمود اى فاطمه! كفنها پوسيده و باقيماند ابدان، ستر مىشود عورت مؤمنان، و ظاهر باشد عورت كافران، پرسيد چه ستر كند آنها را؟ فرمود:
نورى كه متلألأ است. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (94)
جلد 2 صفحه 355
ترجمه
و هر آينه بتحقيق آمديد نزد ما فرد فرد چنانچه خلق كرديم شما را اول بار و گذاشتيد آنچه را عطا كرده بوديم شما را پس پشتهاتان و نمىبينيم با شما شفيعان شما را كه گمان كرديد كه آنها در امر شما شريكانند بتحقيق بريده شد ميانتان و باطل شد از شما آنچه بوديد كه گمان ميگرديد.
تفسير
خداوند متعال براى منع استظهار كفار بمال و اولاد و بتان حكايت فرموده است مخاطبه خود با آنها را در روز قيامت كه بتحقيق آمديد شما نزد ما مجرد از اموال و اولاد و بتهاتان بهمان هيئتى كه روز اول از مادر متولد شديد و واگذاشتيد اموالى را كه مادر دنيا بشما داده بوديم و شما خود را بآن مشغول نموده بوديد و از ياد آخرت باز مانديد در پشت سر خودتان و با خود نياورديد و همراه شما نمىبينيم بتهائيرا كه تصوّر ميكرديد آنها از شما شفاعت ميكنند و گمان ميكرديد با ما در امر ربوبيّت و استحقاق عبوديّت شريكند بتحقيق فصل شد وصل شما بنا بر قرائت بينكم به رفع يا قطع شد رابطه ما بين شما و آنها بنابر قرائت نصب و ضايع و باطل شد اميدهاى بيجا و تصورات موهومه شما يعنى معلوم شد فساد و بطلان آنها بر شما در خرائج از پيغمبر (ص) روايت نموده است كه اين آيه را بر فاطمه بنت اسد مادر امير المؤمنين (ع) قرائت فرمود او از حضرت سؤال نمود مراد از فرادى چيست فرمود يعنى برهنگان عرض كرد امان از اين رسوائى پس حضرت از خداوند مسئلت نمود كه عورت او را ظاهر ننمايد و او را با كفن خود محشور فرمايد و باين معنى حديثى در كافى از حضرت صادق (ع) نقل نموده است و نيز از آنحضرت نقل نموده كه كفنهاى خودتان را خوب كنيد كه با همان شما مبعوث خواهيد شد از قبور و در احتجاج از آنحضرت نقل نموده كه پرسيدند آيا مردم برهنه محشور ميشوند فرمود خير با كفنهاى خودشان عرض كردند كفنها كه پوسيده خواهد شد فرمود كسيكه بدن هاى پوسيده را زنده مىكند كفنها را هم نو مىكند عرض كردند اگر ميت بىكفن باشد چه ميشود فرمود خداوند عورت او را بهر چه اراده فرموده باشد ميپوشاند بنظر حقير مقتضاى جمع بين روايات آنستكه بعضى با كفن محشور شوند و بعضى برهنه نهايت آنكه عورت در هر حال مستور است و قمى ره از حضرت صادق (ع) نقل نموده است كه اين آيه در باره معويه و ساير بنى اميه نازل شده است و شركاء آنها ائمه آنانند كه مودت از ما بين آنها قطع شده است و اللّه اعلم.
جلد 2 صفحه 356
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد جِئتُمُونا فُرادي كَما خَلَقناكُم أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكتُم ما خَوَّلناكُم وَراءَ ظُهُورِكُم وَ ما نَري مَعَكُم شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمتُم أَنَّهُم فِيكُم شُرَكاءُ لَقَد تَقَطَّعَ بَينَكُم وَ ضَلَّ عَنكُم ما كُنتُم تَزعُمُونَ (94)
و هراينه بتحقيق ميآييد رو بما تك و تنها همان نحوي که خلق كرديم شما را اول دفعه و ميگذاريد آنچه را که بشما دادهايم از مال و منال عقب سر و نميبينيم با شما كساني که با شما بودند از ازواج و ارحام و خدم و حشم و احباء و اصدقاء كساني که گمان ميكرديد که آنها با شما در كارهاي شما شركت دارند هراينه بتحقيق جدايي ميافتد ميانه شما و پيدا نميكنيد آنچه را که بوديد گمان ميكرديد امور دنيوي مخصوص بدنيا است قبل از آمدن بدنيا هيچ مالكيت نسبت بحيثيات دنيوي از مال و منال و عدّه و عدّه و جاه و مقام و عزّت و رياست نداشتند حتي در مسئله ميراث عنوان دارند که سهم او را جدا گذارند اگر زنده بدنيا آمد مالك ميشود باو دهند و اگر مرده بدنيا آمد ساير ورثه قسمت كنند بين خود و همين نحو موقعي که از دنيا ميرود تمام اينکه حيثيات از او سلب ميشود نه مالي نه منالي، نه جاهي نه مقامي نه رياستي، نه حسبي نه سببي، نه عزّتي نه جلالي آن قدر سلب مالكيت ميشود که بدون اجازه ورثه نميشود داخل خانه او شد براي حمل جنازه او بالاخص اگر صغير داشته باشد لذا ميفرمايد وَ لَقَد جِئتُمُونا فُرادي آمدن نزد خدا مفاد إِنّا إِلَيهِ راجِعُونَ است يعني رو بحكم خدا و جزاء الهي و مثوبات و عقوبات او و كلمه فرادي يعني فردا فردا يكي يكي ميآييد مثل درب خانه که تنگ باشد بايد يك يك وارد شد كَما خَلَقناكُم أَوَّلَ مَرَّةٍ از ارحام مادرها يك يك وارد دنيا شديد و با سرعت هر چه تمامتر رو بمرگ ميرويد چنانچه پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود
(انّكم في دار الهدنة و انتم علي ظهر سفر و السير بكم سريع و قد رأيتم الليل و النهار و الشمس و القمر يبليان کل جديد و يأتيان بكل موعود الي
جلد 7 - صفحه 143
آخر الحديث)
که در مقدمه تفسير در باب فضيلت قرآن شرح شده.
وَ تَرَكتُم ما خَوَّلناكُم و واميگذاريد و تعبير بما خوّلناكم براي تنبّه به اينكه آنچه در دنيا داشتهايد از خود شما نبوده خداوند عنايت فرموده و بنحو امانت چهار روزي بدست شما دادهاند و خواهند از شما گرفت و بدست ديگران داد سعدي عليه الرحمة ميگويد:
ايكه در پشت زميني همه وقت آن تو نيست
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- انسان در پى مرگ، مانند آفرینش نخستین خویش، تنها نزد خداوند حضور مى یابد. (و لقد جئتمونا فردى کما خلقنکم أول مرة)
۲- آدمى با مرگ، هر آنچه را خداوند در دنیا به او ارزانى داشته بود، رها مى سازد. (و ترکتم ما خولنکم وراء ظهورکم)
«تخویل» به معناى اعطا و تملیک است و مراد از «خولناکم» نعمتهایى است که خداوند در دنیا به آدمى ارزانى فرموده است.
۳- حیات انسان، و امکانات دیگر زندگى او، جملگى از آن خداوند و داده اوست. (کما خلقنکم أول مرة و ترکتم ما خولنکم وراء ظهورکم)
۴- مشرکان مى پنداشتند پس از مرگ مورد شفاعت معبودهاى خویش قرار خواهند گرفت. (و ما نرى معکم شفعاءکم الذین زعمتم أنهم فیکم شرکؤا)
۵- با مرگ بین آدمى و شریکان پندارى او براى خداوند جدایى خواهد افتاد. (لقد تقطع بینکم و ضل عنکم ما کنتم تزعمون)
۶- مغرور شدن به داراییها و توهم برخوردارى از شفاعت از سوى معبودهاى خیالى از عوامل غفلت انسان و دورى او از واقعیتهاست. (و ترکتم ما خولنکم وراء ظهورکم و ما نرى معکم شفعاءکم الذین زعمتم)
روى سخن آیه با مشرکان و حکایت حال آنان پس از مرگ است، جمله هاى «و ترکتم ... » و «ما نرى ... » بیان دو عامل عمده گمراهى و سوء عاقبت مشرکان است که یکى از آنها مغرور شدن به دنیا و دیگرى توهم برخوردارى از شفاعت از سوى معبودهاى خویش است.
۷- شریک پنداشتن براى خداوند و پندار شفاعت آنها، امرى خیالى و موهوم است. (الذین زعمتم أنهم فیکم شرکؤا)
۸- با فرارسیدن مرگ، مشرکان بر پوچى پندار خویش در مورد شفاعت معبودهاى خود پى خواهند برد. (و ما نرى معکم شفعاءکم الذین زعمتم أنهم فیکم شرکؤا ... و ضل عنکم ما کنتم تزعمون)
در لسان العرب آمده که یکى از معانى «ضل»، پنهان و غایب شد است. بنابراین معنى جمله «و ضل عنکم ... »، یعنى آنچه را شما مى پنداشتید پس از مرگ شفاعت شما را خواهند کرد، غایب و پنهان گشته اند.
۹- چشمان آدمى با مرگ به روى حقایق گشوده خواهد شد. (و ضل عنکم ما کنتم تزعمون)
موضوعات مرتبط
- امکانات: منشأ امکانات مادى ۳
- انسان: پس از مرگ ۱ ; انسان در بدو خلقت ۱ ; حیات انسان ۳ ; مرگ انسان ۲
- بازگشت به خدا:۱
- ثروت: فریبندگى ثروت ۶
- خدا: عطایاى خدا ۳ ; نعمتهاى خدا ۳
- شرک: بیخمنطقى شرک ۷
- عقیده: آثار عقیده باطل ۶
- غفلت: عوامل غفلت ۶
- قرآن: تشبیهات قرآن ۱
- مرگ: آثار مرگ ۲، ۵، ۸، ۹ ; ظهور حقایق پس از مرگ ۸، ۹
- مشرکان: بطلان عقیده مشرکان ۸ ; عقیده مشرکان ۴ ; مرگ مشرکان ۵ ; مشرکان و شفاعت ۴ ; مشرکان و معبودان باطل ۴
- معبودان باطل: شفاعت معبودان باطل ۴، ۶، ۷، ۸
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۴، ص ۴۲۱.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۴۴.
- ↑ طبرى صاحب جامع البیان و دیگران از مفسرین عامه نیز آن را از عكرمة روایت كرده اند.
- ↑ در تفسیر على بن ابراهیم كه صاحب تفسیر برهان نقل نموده از امام صادق علیهالسلام نقل گردیده كه این آیه درباره معاویة و بنىامیه نازل شده است.