الأنعام ٩٤

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى‌ کَمَا خَلَقْنَاکُمْ‌ أَوَّلَ‌ مَرَّةٍ وَ تَرَکْتُمْ‌ مَا خَوَّلْنَاکُمْ‌ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ‌ وَ مَا نَرَى‌ مَعَکُمْ‌ شُفَعَاءَکُمُ‌ الَّذِينَ‌ زَعَمْتُمْ‌ أَنَّهُمْ‌ فِيکُمْ‌ شُرَکَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ‌ بَيْنَکُمْ‌ وَ ضَلَ‌ عَنْکُمْ‌ مَا کُنْتُمْ‌ تَزْعُمُونَ‌

ترجمه

و (روز قیامت به آنها گفته می‌شود:) همه شما تنها به سوی ما بازگشت نمودید، همان‌گونه که روز اوّل شما را آفریدیم! و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سر گذاردید! و شفیعانی را که شریک در شفاعت خود می‌پنداشتید، با شما نمی‌بینیم! پیوندهای شما بریده شده است؛ و تمام آنچه را تکیه‌گاه خود تصوّر می‌کردید، از شما دور و گم شده‌اند!

ترتیل:
ترجمه:
الأنعام ٩٣ آیه ٩٤ الأنعام ٩٥
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فُرَادَی»: جمع فَرْد یا فَرید، یک‌یک. تک و تنها. بریده و جدای از یاران و بتان و اموال و اولاد. حال ضمیر (و) است. «خَوَّلْنَاکُمْ»: به شما داده‌ایم. بهره شما کرده‌ایم. «شُفَعَآءَ»: میانجیگران. مراد اشخاص و چیزهائی است که در بزرگ‌داشتشان می‌کوشیدند و به نامشان قربانی می‌کردند و برایشان نذر و نذور می‌نمودند، تا در پیشگاه خدا برای آنان شفاعت کنند و ایشان را به خدا نزدیک گردانند. (نگا: انعام / یونس / ، زمر / ). «زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَآءُ»: گمان می‌بردید که آنان در اداره امور و پرورش نفوس شما با خدا شریک و سهیمند، و لذا مستحق عبادت و پرستش می‌باشند. «تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ»: میانتان جدائی افتاد. فاعل (تَقَطَّعَ) از سیاق کلام مفهوم است که (ما) است. تقدیر چنین است: تَقَطَّعَ ما بَیْنَکُمْ مِنَ الرَّوابِطِ.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گوید: عكرمة گوید: این آیه درباره نضر بن حارث بن كلدة نازل شده، موقعى كه گفته بود بزودى لات و عزّى از من شفاعت خواهند كرد سپس این آیة نازل گردید.[۳][۴]

تفسیر


نکات آیه

۱- انسان در پى مرگ، مانند آفرینش نخستین خویش، تنها نزد خداوند حضور مى یابد. (و لقد جئتمونا فردى کما خلقنکم أول مرة)

۲- آدمى با مرگ، هر آنچه را خداوند در دنیا به او ارزانى داشته بود، رها مى سازد. (و ترکتم ما خولنکم وراء ظهورکم) «تخویل» به معناى اعطا و تملیک است و مراد از «خولناکم» نعمتهایى است که خداوند در دنیا به آدمى ارزانى فرموده است.

۳- حیات انسان، و امکانات دیگر زندگى او، جملگى از آن خداوند و داده اوست. (کما خلقنکم أول مرة و ترکتم ما خولنکم وراء ظهورکم)

۴- مشرکان مى پنداشتند پس از مرگ مورد شفاعت معبودهاى خویش قرار خواهند گرفت. (و ما نرى معکم شفعاءکم الذین زعمتم أنهم فیکم شرکؤا)

۵- با مرگ بین آدمى و شریکان پندارى او براى خداوند جدایى خواهد افتاد. (لقد تقطع بینکم و ضل عنکم ما کنتم تزعمون)

۶- مغرور شدن به داراییها و توهم برخوردارى از شفاعت از سوى معبودهاى خیالى از عوامل غفلت انسان و دورى او از واقعیتهاست. (و ترکتم ما خولنکم وراء ظهورکم و ما نرى معکم شفعاءکم الذین زعمتم) روى سخن آیه با مشرکان و حکایت حال آنان پس از مرگ است، جمله هاى «و ترکتم ... » و «ما نرى ... » بیان دو عامل عمده گمراهى و سوء عاقبت مشرکان است که یکى از آنها مغرور شدن به دنیا و دیگرى توهم برخوردارى از شفاعت از سوى معبودهاى خویش است.

۷- شریک پنداشتن براى خداوند و پندار شفاعت آنها، امرى خیالى و موهوم است. (الذین زعمتم أنهم فیکم شرکؤا)

۸- با فرارسیدن مرگ، مشرکان بر پوچى پندار خویش در مورد شفاعت معبودهاى خود پى خواهند برد. (و ما نرى معکم شفعاءکم الذین زعمتم أنهم فیکم شرکؤا ... و ضل عنکم ما کنتم تزعمون) در لسان العرب آمده که یکى از معانى «ضل»، پنهان و غایب شد است. بنابراین معنى جمله «و ضل عنکم ... »، یعنى آنچه را شما مى پنداشتید پس از مرگ شفاعت شما را خواهند کرد، غایب و پنهان گشته اند.

۹- چشمان آدمى با مرگ به روى حقایق گشوده خواهد شد. (و ضل عنکم ما کنتم تزعمون)

موضوعات مرتبط

  • امکانات: منشأ امکانات مادى ۳
  • انسان: پس از مرگ ۱ ; انسان در بدو خلقت ۱ ; حیات انسان ۳ ; مرگ انسان ۲
  • بازگشت به خدا:۱
  • ثروت: فریبندگى ثروت ۶
  • خدا: عطایاى خدا ۳ ; نعمتهاى خدا ۳
  • شرک: بیخمنطقى شرک ۷
  • عقیده: آثار عقیده باطل ۶
  • غفلت: عوامل غفلت ۶
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۱
  • مرگ: آثار مرگ ۲، ۵، ۸، ۹ ; ظهور حقایق پس از مرگ ۸، ۹
  • مشرکان: بطلان عقیده مشرکان ۸ ; عقیده مشرکان ۴ ; مرگ مشرکان ۵ ; مشرکان و شفاعت ۴ ; مشرکان و معبودان باطل ۴
  • معبودان باطل: شفاعت معبودان باطل ۴، ۶، ۷، ۸

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۴، ص ۴۲۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۴۴.
  3. طبرى صاحب جامع البیان و دیگران از مفسرین عامه نیز آن را از عكرمة روایت كرده اند.
  4. در تفسیر على بن ابراهیم كه صاحب تفسیر برهان نقل نموده از امام صادق علیه‌السلام نقل گردیده كه این آیه درباره معاویة و بنى‌امیه نازل شده است.