روایت:الکافی جلد ۸ ش ۱۰۳
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
علي بن ابراهيم عن ابيه عن علي بن اسباط عنهم ع قال فيما وعظ الله عز و جل به عيسي ع :
الکافی جلد ۸ ش ۱۰۲ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۱۰۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۱۹۲
على بن اسباط از ائمه معصومين عليهم السّلام روايت كرده كه در پندهائى كه خداى عز و جل بعيسى عليه السّلام داد اين بود كه فرمود: اى عيسى من پروردگار تو و پروردگار پدرانت هستم نامم يكتاست، و من يگانهاى هستم كه بآفرينش هر چيز جدا و تنهايم، و هر چيز ساخته من است و همه بسوى من بازگردند. اى عيسى تو بفرمان من مسيح هستى، و توئى كه باذن من از گل (و خاك) مرغى مىآفرينى، و توئى كه بوسيله سخن من مردگان را زنده ميكنى، پس بسوى من شائق باش و از من ترسان، و هرگز از من پناهى جز خود من نيابى. اى عيسى تو را سفارش ميكنم همانند سفارش دوستى مهربان تا ولايت و دوستى من براى تو ثابت و لازم گردد زيرا تو شادى مرا جويائى، تو در بزرگى ميمون و مبارك و در كودكى نيز در هر كجا بودى مبارك و ميمون بودى، گواهى دهم كه تو بنده منى، و كنيززادهام هستى، مرا در نزد خويش همانند خودت اهميت بده، و ياد كردن مرا ذخيره و توشه سعادت قرار ده، و بوسيله نمازهاى مستحبى بمن تقرب جوى و بر من توكل كن تا تو را كفايت كنم و بر ديگرى جز من توكل مكن كه دست از تو (و ياريت) بردارم. اى عيسى بر بلا شكيبا باش و بقضا راضى باش و چنان باش كه من (خوش دارم و) شادم كه چنان باشى، زيرا شادى من در اين است كه فرمانم برند و نافرمانيم نكنند. اى عيسى ياد كردن مرا با زبانت زندهدار و دوستى مرا در دلت نگهدار. اى عيسى در ساعات غفلت بيدار باش و دقائق حكمت را در باره من محكم گردان (و از روى خلوص آنها را براى مردم بيان كن). اى عيسى مشتاق و ترسان باش و (شهوات سركش) دلت را با خشيت و ترس بميران. اى عيسى شبت را واپاى تا شاديم را بجوئى و روزت را (با گرفتن روزه) به تشنگى بشام آر براى روز نيازت بمن (يعنى روز رستاخيز). اى عيسى تلاش خود را در پيشدستى گرفتن كار نيك بكار بر تا هر كجا رفتى خيرمند شناخته شوى. اى عيسى در ميان بندگانم روى خيرخواهى من حكم كن و بعدالت من در آنها قيام كن كه من درمان درد سينهها را از بيمارى شيطان بتو نازل كردم. اى عيسى همنشين فريفتگان (بدنيا) مشو. اى عيسى بحقيقت گويم كه: هيچ خلقى بمن ايمان نياورده جز آنكه در برابر من خاشع گردد، و خاشع و فروتن نگردد جز آنكه اميد پاداش مرا دارد، پس تو گواه باش كه چنين كسى از عقاب و شكنجه من در امان است تا وقتى كه سنت مرا تغيير و تبديل ندهد. (يا تا وقتى كه دگرگون نشود و سنت مرا تغيير ندهد). اى عيسى (اى) فرزند بكر بتول، بر خويشتن گريه كن مانند كسى كه با خاندانش (براى هميشه) وداع كند، و دنيا را دشمن دارد و آن را براى دنيا طلبان واگذاشته، و همه شوقش بدان چيزى است كه در نزد خداى او است. اى عيسى با اين حال نرم سخن باش و سلام را آشكارا ادا كن، بيدار باش آنگاه كه ديده نيكان بخواب است. براى ترس از معاد و زلزلههاى سخت و هراسهاى روز قيامت آنجا كه سود نبخشد خاندانى و نه فرزند و مالى. اى عيسى وقتى بيهوده گذرانندگان (عمر) ميخندند تو سرمه غم بر ديده بكش. اى عيسى فروتن و شكيبا باش كه خوشا بر حال تو اگر برسى بدان چه بشكيبايان وعدهاش را دادهاند. اى عيسى روز بروز از دنيا بيرون برو (و تدريجا علاقهات را از دنيا كم كن كه هنگام مرگ دورى آن بر تو سخت نباشد) و بچش مزه آنچه را كه مزهاش بكلى رفته، و من بحقيقت و راستى ميگويم: كه تو جز موجود ساعت و روز خود نيستى (يعنى وضع و حيات و مماتت پس از آن ساعتى كه در آن هستى معلوم نيست پس همان ساعت را غنيمت شمار) خوشنود باش از دنيا بهمان مقدار كفايت، و بجامه زبر و خوراك ناهموار بساز چون تو ميدانى كه بكجا ميروى، و هر چه از دنيا برگيرى و بهر كيفيت كه بمصرف رسانى بحسابت نوشته شود. اى عيسى براستى كه تو مسئولى پس بناتوان رحم كن همچنان كه من بتو رحم كردم و با يتيم درشتى مكن. اى عيسى در جاهاى خلوت بر خويشتن گريه كن و بسوى جاهاى نماز گام بردار، و گفتار شيرينت را بوسيله ذكر و ياد من بسمع من برسان زيرا رفتار من نسبت بتو نيكو است. اى عيسى چه بسا ملتى را كه هلاك كردم بگناهان گذشتهشان (همان گناهانى) كه تو را از آنها نگاه داشتم. اى عيسى با ناتوان مدارا كن و ديده ناتوانت را بآسمان بلند كن و مرا براى خود بخوان كه من بتو نزديكم، و مخوانم مگر با حال زارى بسويم و در حالى كه يك دل و يك جهت باشى كه هر گاه بدين حال مرا بخوانى اجابتت كنم. اى عيسى من دنيا را براى پاداش نيك گذشتگان پيش از تو و براى كيفر آن كس كه انتقام او را خواهم، نه پسنديدم. اى عيسى تو فانى شوى و من بجاى مانم، روزيت با من است، و وقت مرگت در پيش من و باز گشتنت بسوى من و حساب كشيت بر من است، پس از من درخواست كن و از غير من درخواست مكن تا دعاى تو و اجابت من نيكو گردد. (و ممكن است مقصود اين باشد كه از تو دعا كردن نيكو است و از من اجابت). اى عيسى افراد بشر چه بسيارند ولى شماره شكيبايان اندك است، (چنانچه) درختان بسيار و خويش اندك است، پس ظاهر خوب درختى تو را گول نزند تا ميوه آن را بچشى. اى عيسى تو را نفريبد كسى كه از روى سركشى نافرمانى مىكند، روزى مرا ميخورد و غير مرا پرستش ميكند و آنگاه در وقت گرفتارى مرا ميخواند و من او را اجابت كنم و سپس دوباره بهمان شيوه و حال بازگردد كه بر من تمرّد و سركشى كند و يا بخشمجوئى من دست زند. سوگند بخودم كه او را چنان بسختى برگيرم كه راه گريزى نداشته باشد و جز من پناهگاهى نيابد، آيا از آسمان و زمين بكجا تواند گريخت؟! اى عيسى بستمگران بنى اسرائيل بگو: مرا نخوانيد در حالى كه مال حرام در زير بغل و بتها در خانه داريد، زيرا من سوگند ياد كردهام كه هر كه مرا بخواند اجابتش كنم، و اجابت من بر اين دسته لعنتى است كه بر آنها مقرر سازم تا از (مجلس دعا از نزد) يك ديگر پراكنده شوند. اى عيسى تا كى بنگرم و خوش بخواهم و اين مردم در بيخبرى بسر برند و باز نگردند، سخن از دهنهاشان بيرون آيد ولى دلهاشان آن را در برنگيرد، متعرض خشم من گردند و در صدد باشند كه خود را بنام نزديكى بمن نزد مؤمنان محبوب سازند. اى عيسى بايد زبان تو در آشكارا و نهان يكسان باشد و هم چنين دل و ديدهات، و نيز دل و زبانت را از حرام نگهدار، و ديدهات را از آنچه خيرى در آن نيست باز دار، زيرا چه بسيار بينندهاى كه از يك نگاه تخم شهوتى در دلش كاشته شده و همان يك نگاه او را بگودالهاى هلاكت افكنده. اى عيسى مهربان و مهرورز باش و چنان باش كه دوست دارى بندگان خدا با تو آنچنان باشند، و بسيار بياد مرگ و جدائى از خويشان باش، و بسرگرميهاى بيهوده سرگرم مشو كه سرگرمى صاحب خود را به تباهى كشاند، و غفلت مورز كه شخص غافل از من دور است، و بكارهاى شايسته (و انجام آن) مرا ياد كن تا تو را ياد كنم. اى عيسى پس از گناه بسوى من باز گرد، و بازگردندگان (و توبهكنندگان) را بياد من انداز، و بمن بگراى و بوسيله من بمؤمنان تقرب جوى، و بآنها دستور بده كه مرا بهمراه تو بخوانند. و برحذر باش (و بترس) از نفرين ستمديده كه بذات خود سوگند خوردهام كه درى (از درهاى) پذيرش آسمان را بروى او بگشايم و دعايش را باجابت رسانم و گرچه پس از گذشت زمانى باشد. اى عيسى بدان كه رفيق بد (بديش) سرايت كند، و همنشين بد (انسان را) بهلاكت كشاند، پس بدان (و دقت كن) تا با كه همنشين گردى، و براى خود برادرانى از مردمان با ايمان برگزين. اى عيسى بسوى من بازگرد چون بر من بزرگ نيايد كه گناهى را بيامرزم با اينكه من مهربان- ترين مهربانانم، تا مهلتى از عمرت دارى براى خويشتن كارى بكن پيش از آنكه ديگرى براى تو كارى نكند، و مرا پرستش كن براى روزى كه مانند هزار سال از سالهاى شما است كه در آن روز كار نيك را چند برابر پاداش دهم، و همانا كار بد در آن روز صاحبش را بنابودى كشاند، پس تا مهلت دارى آماده كار خويشتن شو، و در كار خوب پيشدستى و رقابت كن كه چه بسيار انجمنى كه چون اهل آن از گرد هم برخيزند از آتش دوزخ پناه يافته باشند. اى عيسى در اين دنياى فانى زوالپذير بىرغبت باش، و گام خود را بر منزلگاه آنان كه پيش از تو بودند بنه و آنها را بخوان و با ايشان رازگوى، ببين آيا احدى از آنها مييابى! و خود پند خويشتن را از وضع آنها بگير، و بدان كه بزودى تو نيز در زمره ديگران بدانها ملحق خواهى شد. اى عيسى بگو بدان كس كه بنافرمانى بر من تمرد كند و بمداهنه و دوروئى رفتار كند كه هر آينه متوقع عقوبت و شكنجه من باشد و چشم براه نابود كردنش از طرف من باشد كه بزودى با نابودشوندگان ريشه كن گردد، خوشا بحال تو اى پسر مريم، و باز هم خوشا بر احوالت اگر ادب و تربيت معبود خويش را پيدا كنى آن معبودى كه از روى ترحم بر تو مهر ورزد و از بزرگوارى نعمت خويش را بر تو آغاز كرده، و در سختيها پشتيبان تو است. اى عيسى نافرمانى او را مكن كه نافرمانيش بر تو روا نيست، من بتو در اين باره سفارش كردم چنانچه بكسانى كه پيش از تو بودند سفارش كردم و من خود بر اين كار از گواهانم. اى عيسى هيچ كس را در اكرام (و نعمت بخشى) بچيزى مانند دين و آئينم اكرام نكردم، و نعمتى چون مهر خويش بر او ندادم. اى عيسى ظاهرت را با آب بشوى و باطنت را با كارهاى نيك بهبودى بخش زيرا كه تو بنزد من بازخواهى گشت. اى عيسى آنچه را من بر تو اكرام كردم شايان و بدون كدورت دادم و از تو وامى براى خودت درخواست كردم و تو (مقصود امت عيسى است) بدان بخل ورزيدى و در نتيجه از هالكان خواهى بود اى عيسى خود را بزيور دين و دوست داشتن مستمندان و مساكين بياراى و در روى زمين بآرامى و وقار (و فروتنى) راه برو و بر هر تكّه از زمين نماز بگذار كه همه جا پاك است. اى عيسى دامن بكمر ببند (و مهياى رفتن شو) كه هر آنچه آمدنى است نزديك است، و كتاب مرا در حالى كه پاك و طاهر هستى بخوان، و آواز اندوهگين خود را بمن بشنوان. اى عيسى در آن خوشى و لذتى كه پايدار نيست و آن زندگى و عيشى كه از دست صاحبش ميرود خيرى نيست، اى پسر مريم اگر آنچه را من براى دوستان شايستهام مهيا كردهام ببينى دلت از شوق آب شود و روح از تنت بيرون رود، خانهاى چون خانه آخرت نيست، خانهاى كه مردمان پاك همسايه آنند و فرشتگان مقرب بدان درآيند، و ساكنانش از هراسهائى كه در روز رستاخيز آيد در امانند، خانه كه نعمت در آن تغيير نپذيرد و بهر كه داده شد از دستش بدر نرود، اى پسر مريم در باره (بدست آوردن) اين خانه با رقيبان رقابت كن چون كه براستى آنجا است نهايت آرمان آرزومندان، آن خانه خوش منظر. خوشا بر حالت اى پسر مريم اگر تو هم براى آن كار كنى و با پدرانت آدم و ابراهيم در بهشتها و نعيم (در يك جا) قرار گيرى، و بجاى آن بدلى نجوئى و از آن مكان انتقال بجاى ديگر نخواهى، و من با پرهيزكاران اين چنين رفتار ميكنم. اى عيسى بسوى من بگريز با آن كسانى كه از آتش شرربار، و آتش كند و زنجيردار ميگريزند نه هرگز نسيم جانبخشى بدان درآيد و نه اندوهى از آنجا بيرون رود، پارههائى است چون پارههاى شب تار، هر كه از آنجا نجات يابد بكاميابى رسيده و كسى كه از هلاكشدگان است هرگز از آنجا نجات نخواهد يافت، آنجا خانه گردنكشان و سركشان ستمكار و هر سخت دل با خشونتى و هر خودپسند گردنفرازى است. اى عيسى (دنيا) بد خانهاى است براى كسى كه بدان اعتماد كند، و بد قرارگاهى است خانه ستمكاران، من تو را از خودت بيم ميدهم، پس نسبت بمن آگاه و بينا باش. اى عيسى در هر جا كه هستى مرا در نظر بدار، و گواه باش كه من تو را آفريدم و تو بنده منى و من تو را صورت بندى كردم و بزمين فرود آوردم. اى عيسى دو زبان در يك دهان نگنجد و دو دل در يك سينه و همچنين است خاطرها (يعنى ممكن نيست يك خاطرى هم بدنيا متوجه باشد و هم بخدا). اى عيسى در حال گناه بيدارى مجوى، و در حال سرگرمى و بازى آگاهى مخواه و خويش را از شهوتهاى هلاكت بار جدا كن، و هر خواستهاى كه تو را از من دور سازد از آن دورى كن، و بدان كه مقام تو در پيش من مقام پيامبرى امين است، پس از من برحذر باش، و بدان كه دنياى تو سرانجام تو را بسوى من كشاند، و من تو را بدانش خويش برگيرم پس در هنگامى كه مرا ياد كنى نفس خويش را خوار شمار، و هنگامى كه مرا بزبان آرى دلت خاشع و بيمناك باشد، و در وقتى كه غافلان خوابند تو بيدار باش. اى عيسى اين است اندرز و پند من بتو پس آن را از من يادداشت كن و همانا منم پروردگار جهانيان. اى عيسى هر گاه بنده من در راه من صبر و شكيبائى ورزد پاداش كردارش بر عهده من است، و هر گاه مرا بخواند من در پيش اويم (و حاجتش را روا كنم) و بس است كه من انتقام كشنده كسى هستم كه نافرمانيم كند، ستمكاران از دست من بكجا فرار كنند؟ اى عيسى پاكيزه سخن گوى و هر جا هستى دانا و دانشجوى باش. اى عيسى كارهاى نيك را بسوى من بفرست تا بخاطر آنها تو در نزد من نامبردار شوى و بسفارش من بچسب زيرا كه درمان دلها در آن است. اى عيسى هنگامى كه مكر و حيله بكار برى از مكر من ايمن مباش، و در خلوتگاههاى دنيا مرا فراموش مكن. اى عيسى حساب خويشتن را بكش كه بسوى من باز ميگردى تا محقق گردد براى تو پاداش آنچه را كارگران (براى من) انجام دهند، آنهايند كه مزد خود را دريافت كنند و منم بهترين مزد دهندگان. اى عيسى تو بسخن من آفريده شدى، (مادرت) مريم تو را بفرمان من زائيد كه جبرئيل امين يكى از فرشتگانم روح مرا بدو فرستاد، تا اينكه تو روى زمين بصورت موجود زندهاى بپا خاستى كه راه ميروى، و اينها همه در علم گذشته من بود. اى عيسى زكريا بمنزله پدر تو و سرپرست مادر تو است آنگاه كه در محراب بر او در مىآمد و در نزد او روزى (و خوراكى) مييافت، و نظير تو در خلق من يحيى است كه او را پس از پيرى مادرش بدون داشتن نيروئى بدو بخشيدم، و مقصودم از اين كار اين بود كه سلطنتم را بر او آشكار سازم و قدرت من نيز در تو آشكار گردد. محبوبترين شما در نزد من فرمانبردارترين شما است و آنكه بيشتر از من بترسد. اى عيسى بيدار باش و از رحمت من نوميد مشو، و تو نيز با كسانى كه مرا تسبيح گويند تسبيح گوى و با سخن خوش و پاك مرا تقديس كن. اى عيسى چگونه بندگان بمن كافر شوند با اينكه اختيارشان بدست من است، و در زمين من تصرف و گردش كنند، نعمتم را ناديده گيرند و دشمنم را بدوستى برگيرند، و اين چنين كافران نابود شوند. اى عيسى همانا دنيا زندانى است بدبو، و زيبا آمده در دنيا (براى دنياپرستان) آنچه را مىنگرى كه زورگويان بر سر آن همديگر را مىكشند، و تو از دنيا بپرهيز كه تمامى نعمتهاى آن زوال پذير و نعمتهايش جز اندكى بيش نيست. اى عيسى مرا در نزد بالش خود (در هنگام خواب) بجوى (يعنى ياد من كن) تا مرا (براى محافظت خويش) بيابى، و مرا در حالى كه دوستم دارى بخوان زيرا كه من شنواترين شنوايانم، و دعاى دعاكنندگانى كه مرا بخوانند اجابت كنم. اى عيسى از من بترس و بندگانم را از من بترسان، شايد گنهكاران دست از كردار (زشت) خود باز دارند تا در نتيجه (اگر بهلاكت رسند) دانسته (و پس از اتمام حجت) بهلاكت رسند. اى عيسى همانند ترست از درنده و از مرگى كه بناچار ديدارش كنى از من بترس، زيرا همه آنها را من آفريدهام پس تنها از من بترسيد. اى عيسى سلطنت و قدرت از آن من و بدست من است، و منم پادشاه حقيقى كه اگر فرمانم برى تو را ببهشتم و در جوار نيكانت برم. اى عيسى براستى هنگامى كه من بر تو خشم كنم خوشنودى كسى (ديگر) تو را سود نبخشد و چون من از تو خوشنود باشم خشم خشمگينان تو را زيان نزند. اى عيسى مرا در نزد خود ياد كن تا من نيز تو را در پيش خود ياد كنم و مرا در حضور مجلسيانت ياد كن تا من تو را در مجلسى بهتر از مجلس آدميان ياد كنم. اى عيسى مرا بخوان همانند خواندن شخص غريق اندوهگينى كه فريادرسى ندارد. اى عيسى سوگند دروغ بمن مخور كه عرش من از خشم (آن) بلرزد، دنيا عمرش كوتاه. و آرزويش دراز است، و در نزد من خانهاى است بهتر از آنچه شما گرد آوريد. اى عيسى شما چه ميكنيد در آن وقتى كه من نامه (عملتان را) درآورم كه بحق و راستى گويا است و شما خودتان گواهى دهيد بدان رازهائى كه آنها را مىپوشانديد و كارهائى را كه انجام ميداديد. اى عيسى بستمكاران بنى اسرائيل بگو: روهاتان را مىشوئيد ولى دلهاتان را چركين ميكنيد، آيا مرا گول ميزنيد، يا نسبت بمن دليرى ميكنيد، براى مردم دنيا بوى خوش و عطر استعمال مىكنيد ولى درونهايتان در نزد من همانند مردارهاى گنديده متعفن است گويا شما مردمانى مرده هستيد. اى عيسى بدانها بگو: ناخنهاى خويش را از كاسبى حرام بچينيد، و گوشهايتان را از شنيدن دشنام كر كنيد (و ببنديد) و بدلهاتان متوجه گرديد زيرا من طالب (ظواهر و) صورتهاى شما نيستم. اى عيسى بكار نيك دلشاد باش زيرا خوشنودى من در آنست، و بر كار بد گريه كن كه زشت است. و آنچه را دوست ندارى (ديگران) نسبت بتو انجام دهند تو با ديگران مكن، و اگر كسى بطرف راست گونهات سيلى زد طرف چپ آن را هم در اختيارش بگذار، و بوسيله دوستى من با كوشش خويش بمن تقرب جوى و از نادانان روى بگردان. اى عيسى در برابر مردمان خوش كردار فروتن و خوار باش و در كردار نيك شريك آنها باش و بر آنان گواه باش، بستمكاران بنى اسرائيل بگو: اى ياران بد (و طرفداران كار زشت) و همنشينان بر آن، اگر دست (از اين كارها) برنداريد شما را بصورت ميمونها و خوكها مسخ ميكنم. اى عيسى بستمكاران بنى اسرائيل بگو: حكمت (يا اهل حكمت) از ترس من ميگريد و شما با خنده ياوهگوئى ميكنيد، آيا برات آزادى من براى شما آمده يا خط أمان از عذاب مرا داريد، يا متعرض عقوبت من ميشويد؟ بذات خودم سوگند شما را نابود كرده و بصورت نمونه براى آيندگان واگذار خواهم كرد. سپس اى زاده مريم بكر بتول تو را سفارش كنم به آقاى رسولان و حبيب خودم كه احمد است صاحب شتر سرخ مو و چهره ماه تاب، آن تابناك بروشنى، و پاك دل، و سخت نيرو، آن باحياى بزرگوار، كه براستى او رحمتى است براى جهانيان و آقاى فرزندان آدم است در روزى كه مرا ديدار كند. گرامىترين مردمان گذشته است در نزد من و نزديكترين رسولان است بدرگاه من، آن عربى امين و دادخواه بدين من و شكيباى در بارهام، و جهادكننده بدست خود با مشركين در مورد دفاع از دينم (بايد) بنى اسرائيل را بآمدن او خبردار كنى، و بدانها دستور دهى تا او را تصديق كنند و بدو ايمان آرند و از او پيروى نموده و ياريش كنند. عيسى عرضكرد: بار الها او كيست كه من خوشنوديش را فراهم سازم و براستى خوشنودى از تو است؟ خدا فرمود: او است محمد رسول خدا بر همه مردم و كسى كه منزلش از همگان بمن نزديكتر و شفاعتش از همه آمادهتر (و پذيراتر) است، خوشا بحال چنين پيغمبرى و خوشا بحال امتش اگر مرا با پيروى از راه او ديدار كنند، مردم روى زمين او را بستايند، و آسمانيان برايش آمرزش خواهند، امين و خجسته، پاك و پاكيزه، بهترين بازماندگان در نزدم، او در آخر الزمان آيد، و چون بيايد آسمان بركت خود را فرو ريزد و زمين شكوفه خود را بيرون آرد تا بركت را ديدار كنند، و برهر چه كه او دست بگذارد من بدان چيز بركت دهم، پر همسر است و كم فرزند، در شهر مكه بنيادگاه ابراهيم نشيمن كند. اى عيسى دينش دين حنيف ابراهيم و قبلهاش يمانى است (جزرى گفته مقصود همان مكه است چون مكه از تهامة و تهامة از سرزمين يمن است و از اين رو بكعبه نيز يمانى گفته شده) او از حزب من است و من با او (و طرفدار او) هستم، خوشا بر حالش و باز هم خوشا بر حالش. او است كوثر و مقام اكبر در بهشتهاى عدن، گراميترين زندگيها را ميكند و بصورت شهادت از دنيا ميرود (چون مطابق روايت بسيارى رسول خدا (ص) در اثر زهرى كه آن زن يهوديه در خيبر بآن حضرت خورانيد مسموما از دنيا رفت) او را است حوضى (در قيامت) كه بزرگتر است از مكه تا برآمدنگاه خورشيد كه همه آن از مى ناب سربسته است، جامهائى در آنست همانند ستارگان و تنگهائى بعدد كلوخهاى زمين، خوشگوارى است كه (مزه) هر نوشيدنى در آن هست و طعم هر ميوه بهشتى را دارد، هر كه يك شربت از آن بنوشد ديگر هرگز تشنه نشود و اين قسمت و بخشى است كه من بدو دادهام و برترى است كه از جانب من دارد، ميان تو و آمدن او فترتى وجود دارد، (او كسى است كه) نهان و عيانش و گفتار و كردارش يكى است، مردم را بچيزى دستور ندهد جز آنكه خودش بدان آغاز كند، دين و آئينش جهاد و مبارزه است در سختى و فراخى، شهرها در برابرش مطيع گردند و فرمانرواى روم در برابرش خضوع كند، بر كيش ابراهيم است، هنگام خوراك نام خدا برد، و سلام را آشكارا گويد، و در هنگامى كه مردم در خوابند نماز بخواند، او را در هر روز پنج نماز پشت سر هم است، چنانچه لشكرها شعار جنگ دهند او براى نماز ندا كند، نماز را با اللَّه اكبر بگشايد و با سلام پايان دهد، گامهايش را در نماز صاف بگذارد چنانچه فرشتگان گامها را صاف گذارند، قلب و سرش در برابر من خاشع و ترسان است. سينهاش (تابان و) پرنور و حق بر زبان او جارى است، هر كجا باشد بر حق است، در اصل يتيم است، دورانى از زمانش را از آنچه مقصود از (آمدن و خلقت) اوست (كه نبوت و بعثت باشد) در سرگردانى است ديدگانش بخواب رود ولى دلش نخوابد، داراى مقام شفاعت است، و قيامت بر أمت او (و بدنبال آنها) برپا شود، دست من بالاى دست آنها است، و هر كه پيمان شكند بر زيان خود پيمان شكسته است، و هر كه وفا كند بدان عهدى كه بسته من در وعده بهشتى (كه باو دادهام) وفا كنم پس بستمكاران بنى اسرائيل دستور بده كه كتابهاى او را كهنه نشمارند و سنتش را تحريف نكنند (و تغيير ندهند) و سلامش برسانند زيرا كه او از نظر مقام (و منزلت) مقام بلندى را دارا است. اى عيسى هر آنچه تو را بمن نزديك سازد من بدان چيز راهنمائيت كردم، و هر آنچه تو را از من دور سازد تو را از آن نهى كردم (و بازداشتم) پس تو نيز خير خود را بجوى. اى عيسى همانا دنيا شيرين است و من تو را در آن برگماشتم پس از آنچه تو را از آن بر حذر داشتم دورى كن و از آنچه از روى فضل و احسان (يا مال حلال و پاكيزهاى) كه بتو دادم برگير. اى عيسى در عمل خويش بنظر بندهاى گنهكار و خطاكار بنگر، و در عمل ديگران چون پروردگار عالم (كه مراقب اعمال بندگان خويش است) منگر، در اين دنيا زاهد و پارسا باش و رغبت بدان مكن كه هلاك خواهى شد اى عيسى خردورزى كن و بينديش، و بگوشه و كنار زمين بنگر كه سرانجام ستمكاران چسان بوده است. اى عيسى هر چه براى تو شرح و بيان كنم همه اندرز است و هر گفتهام براى تو حق است و منم حق آشكاركننده، پس بدرستى و حقيقت گويم: اگر تو پس از اينكه آگاهت كردم نافرمانى مرا بكنى در برابر من دوست و ياورى ندارى. اى عيسى دلت را با ترس و خشيت رام خويش گردان، و (هميشه) بپائينتر از خودت نگاه كن و ببالا دست خود نگاه نكن، و بدان كه (ريشه و) سر هر خطا و گناهى دوستى دنيا است تو آن را دوست مدار كه من نيز آن را دوست ندارم. اى عيسى دلت را براى من پاك كن و در خلوتها بسيار يادم كن، و بدان كه شاديم در اين است كه بدرگاهم زبونى و چاپلوسى كنى، و در اين باره زنده باش و مرده مباش. اى عيسى چيزى را با من شريك مساز و از من (و عقاب من) بر حذر باش، و فريب تندرستى خود را مخور، و خود را مورد رشگ ديگران قرار مده (توضيحى براى اين جمله در آخر حديث بيايد). زيرا دنيا همانند سايهاى زودگذر است، و آنچه از دنيا پس از اين بيايد مانند همانى است كه گذشته و رفته است، پس در كارهاى شايسته با تلاش رقابت كن، و هر كجا حق است تو هم همان جا باش و اگر چه پاره پاره شوى و بآتش بسوزى، و پس از اينكه مرا شناختى بمن كافر مشو و مبادا از نادانها باشى كه هر چيزى بهمراه چيزى است، (مجلسى (ره) گويد: يعنى هر عملى پاداشى دارد و هر جنسى با هم جنس خود باشد). اى عيسى از دو چشمت براى من اشك بريز و با دل براى من خاشع باش. اى عيسى در حالات سخت از من دادرسى خواه كه براستى من فريادرس گرفتاران هستم ودرماندگان را اجابت كنم و مهربانترين مهربانانم. توضيح: ترجمهاى كه از جمله ... «و تغبط نفسك» شد روى استظهارى است كه مرحوم مجلسى در معناى اين جمله كرده است، ولى مرحوم فيض «تعبط» بعين مهمله گرفته و بنا بر اين معناى جمله اين مىشود كه: «نفس خود را بكش» و اين معنى ظاهرتر است، ولى چون نسخى كه در نزد اينجانب بود همه «تغبط» با غين معجمه بود بهمان نحو ترجمه شد.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۱۷۲
على بن اسباط از ائمه عليهم السّلام نقل مىكند كه فرمودهاند: از جمله پندهاى خداوند به عيسى عليه السّلام است كه: اى عيسى! منم پروردگارت و پروردگار پدرانت. نام من يكى است و من يگانهام، و در آفريدن هر آفريدهاى يكتايم، و همه چيز ساخت من است و به من باز مىگردد. اى عيسى! تو به فرمان من مسيح شدى و تو با اذن من از گل، مرغ مىآفرينى و با سخن من، مرده را زنده مىكنى، پس به من گرايش ياب و از من بهراس و هرگز در برابر من پناهگاهى نمىيابى مگر خود من. اى عيسى! من چونان مهربان و خيرخواه به تو سفارش مىكنم تا دوستى من به تو ثابت گردد و شاديم را بجويى. تو در سالخوردگى مبارك باشى و در خردسالى مبارك بودى. هر جا هستى من گواهى مىدهم كه تو بنده من و كنيززاده من هستى. مرا براى خود كافى بدان و ياد مرا براى روز رستخيزت داشته باش، و با انجام نوافل به من نزديكى بجوى و بر من توكّل كن تا تو را كفايت كنم و بر جز من توكل مكن تا من ترك يارى تو كنم. اى عيسى! بر بلا شكيبايى كن و به قضا و قدر خشنود باش و شادى مرا در خود جستجو كن، زيرا شادى من آن است كه فرمانم برند و در برابر من سركشى نكنند. اى عيسى! ياد مرا با زبانت زنده كن و دوستيم را در دل داشته باش. اى عيسى! در لحظات غفلت بيدار باش و به دقّت بر من قضاوت كن. اى عيسى! راغب و راهب باش و دلت را با ترس بميران. اى عيسى! در شب به دنبال كسب شادى من باش و روز را براى نيازى كه به من دارى تشنه سپرى كن. اى عيسى! تا توانى در كار خير رقابت كن تا به هر كجا روى آورى اهل خيرت شناسند. اى عيسى! در ميان بندگانم با خيرخواهى من حكم كن و با دادگرى من در ميان آنها قيام كن. پس من به تو دادم درمان درد دلها را از بيمارى شيطان. اى عيسى! همنشين هر فريب خوردهاى مگرد. اى عيسى! به حق مىگويم: كسى به من ايمان نياورد مگر آنكه در برابر من خاشع شد و در برابر من خاشع نشد مگر آنكه به پاداش من اميد برد، پس گواهى مىدهم چنين كسى تا آن گاه كه تبديل و تغييرى در سنّت من پديد نياورده از كيفر من در امان خواهد بود. اى عيسى زاده بتول باكره! بر خود گريه كن چونان كسى كه از خانواده خود وداع مىكند و كسى كه دنيا را دشمن مىدارد و آن را به اهلش وامىگذارد و همه گرايش وى به چيزى است كه نزد خداى اوست. اى عيسى! با اين حال سخن به ملايمت بگو و سلام را آشكار ساز، و آن گاه كه همه نيكان را در خواب ديدى از ترس معاد و زمين لرزههاى سخت و هراسهاى روز رستخيز، آنجا كه نه خانواده سود بخشد و نه فرزند و نه مال، ديده بيدار دار. اى عيسى! آن گاه كه انسانهاى بىعار مىخندند تو سرمه غم به ديده كش. اى عيسى! فروتن باش و شكيبا، پس خوشا به حال تو، اگر آن به تو رسد كه به شكيبايان وعده داده شده است. اى عيسى! روز به روز از دنيا رخت بركش و آن بچش كه مزهاش از ميان رفته. به حق مىگويم كه تو فرزند لحظه و روز خود هستى، پس دنيا را با يك لقمه نان بگذران و به زبرو خشن آن بسنده كن، تو مىدانى به كجا مىروى و هر چه از اين دنيا بگيرى به حساب تو نوشته شود و منظور گردد كه چگونه آن را تباه كردى. اى عيسى! تو مسئولى، به ناتوان رحم كن آن گونه كه من به تو رحم مىكنم، و يتيم را مرنجان. اى عيسى! در خلوت بر خود گريه كن و به سوى نمازگاه گام بردار، و شيرينى گفتار خود را با ياد من به گوشم رسان، چه، من به تو خوب كردهام. اى عيسى! چه بسا امتى را كه به گناهان گذشتهاش نابود كردم در حالى كه تو را از آن گناهان نگاه داشتم. اى عيسى! به ناتوان مهر ورز و ديده كم بينت را به آسمان برآور و مرا بخوان كه من به تو نزديكم، مرا جز به زارى مخوان و يك دل باش كه هر گاه مرا چنين بخوانى پاسخت گويم. اى عيسى! من دنيا را به عنوان پاداش كسانى كه پيش از تو بودند برنگزيدم، چنان كه آن را كيفر كسانى نگرفتم كه از آنها انتقام خواهم گرفت. اى عيسى! تو از ميان مىروى و من مىمانم، روزى تو از من است و هنگام مرگ تو نزد من، و بازگشت تو به سوى من، و حساب تو با من است، پس از من بخواه و از ديگرى نه، تا خواست تو نيكو باشد و پاسخ از من. اى عيسى! چه بسيارند آدميان و چه اندكند شكيبايان، درخت، بسيار است اما درخت خوب اندك، پس درختى تو را نفريبد مگر اينكه ميوه آن را بچشى. اى عيسى! كسى كه با عصيان تمرّد من مىكند تو را نفريبد؛ او كه روزى مرا مىخورد و جز مرا مىپرستد و هنگام سختى مرا مىخواند و من به او پاسخ مىدهم و باز به عملكرد پيشين خود باز مىگردد و بر من مىشورد يا خود را در معرض خشم من قرار مىدهد. پس به خودم سوگند خوردهام كه او را چنان سخت مؤاخذه كنم كه از آن رهايى نيابد و در برابر من به پناهگاهى دست نيازد، از آسمان و زمين من به كجا مىتواند بگريزد. اى عيسى! به ستمگران بنى اسرائيل بگو مرا نخوانيد در حالى كه حرام در دامان داريد و بت در خانه، كه من سوگند خوردهام هر كه مرا بخواند اجابت كنم و اجابت اينان به آناست كه لعنتشان فرستم تا متفرّق و پاره پاره گردند. اى عيسى! تا چند من همى بپايم و خوش بخواهم و مردم در غفلت بمانند و باز نگردند؟ سخنانى از دهانشان بيرون مىآيد كه دلهايشان آن را نمىشنود. خود را در معرض خشم من قرار مىدهند و نزديكى مرا به مؤمنان خوش دارند. اى عيسى! بايد كه زبانت، در پنهان و پيدا يكى باشد، و نيز دلت و ديدهات، و دل و زبانت را از محرّمات درهم پيچ و چشمت را از آنچه خيرى در آن نيست فرو بند، چه بسا بينندهاى كه نگاهى در دل او شهوت بكارد و او را به آبشخورهاى نابودى فرود آرد. اى عيسى! دل رحم و مهرورز باش و چنان باش كه مىخواهى بندگان خدا براى تو باشند. مرگ و جدايى خويشان را بسيار ياد آور، و به بازى، دل مبند كه بازى صاحب خود را تباه كند، و غفلت مكن كه غافل از من دور است، و مرا با كارهاى شايسته ياد كن تا تو را ياد كنم. اى عيسى! پس از گناه به درگاه من توبه كن و به خاطر من ياد كن آنهايى را كه بسيار توبه مىكنند و به من ايمان آور، و به خاطر من به مؤمنان نزديك شو و فرمانشان ده تا مرا با تو بخوانند. بپرهيز از نفرين ستم رسيده كه من به خود سوگند خوردهام كه درى از آسمان را، براى اجابت او بگشايم و اجابتش كنم گرچه براى مدّتى. اى عيسى! بدان كه دوست بد، سرايت كند و همنشين بد، نابودى آرد و ببين با كه همنشينى مىكنى و براى خود از مؤمنان برادرانى برگزين. اى عيسى! به سوى من بازگرد كه بر من بزرگ نيايد كه گناه كسى را ببخشم و من ارحم الرّاحمين هستم. براى خود تا از عمر خود مهلت دارى كار كن پيش از آنكه ديگرى به كارت نيايد. مرا بپرست براى روزى كه چونان هزار سال است از آنچه شماره كنيد و در آن روز حسنه را چند برابر پاداش دهم و در آن روز سيّئه، صاحب خود را گرفتار كند، پس خود را در دوران مهلت آماده ساز و در كار نيك رقابت كن، چه بسا مجلسى كه اهل آن از آن برخيزند و خود را از دوزخ پناه داده باشند. اى عيسى! از جهان فانى گسلنده روى برتاب و بر منزل آنهايى گام نه كه پيش از توزيستهاند و آنها را بخوان و با آنها مناجات كن، آيا احساس مىكنى يكى از ايشان هستى؟ و پند خود را از آنها بگير، و بدان كه به زودى به آنها خواهى پيوست. اى عيسى! به كسى كه با سركشى تمرّد من كرده تملّق مىكند بگو، چشم به راه كيفر من باشد و نابودى مرا انتظار كشد و به زودى با نابودشدگان ربوده مىشود، خوشا به حالت اى زاده مريم و باز هم خوشا به حالت اگر تربيت خدايت را فراگيرى كه از مهرورزى بر تو رحم مىگيرد و از كرم خود به تو تنعّم آغازد و در سختيها با توست. اى عيسى! او را سركش مكن كه سركشى او بر تو روا نيست. من به تو سفارش كردم چنان كه به پيشينيان تو سفارش كردم و من خود بر آن از گواهانم. اى عيسى! هيچ آفريدهاى را همچون نعمت دينم گرامى نداشتم و نعمتى چون مهر خويش بدو ندادم. اى عيسى! اعضاى آشكار خود را با آب بشوى و آنچه را در اندرون دارى با كردار نيك پاك كن، چه تو به درگاه من باز گردانندهاى. اى عيسى! آنچه به تو دادم نعمتى است شايان و بدون كدورت، و از تو وامى خواستم كه اندوختهاى باشد براى خودت، پس اگر از آن دريغورزى از نابودشوندگان باشى. اى عيسى! خود را به ديندارى و دوستى با مستمندان بياراى و آرام بر زمين گام نه، و بر هر قطعه از زمين نماز بگزار كه پاك است. اى عيسى! آستين بالا زن و آماده شو كه هر آنچه آمدنى است نزديك باشد و كتاب مرا بخوان در حالى كه پاكى و صداى غم آلود خود را به گوش من رسانى. اى عيسى! لذتى كه نپايد، دل بستن را نشايد و زندگى كه برافتد، نيك و دلپسند نيفتد. اى زاده مريم! اگر ديده تو ببيند آنچه را براى اولياى شايسته خود فراهم كردهام، دلت آب شود و جانت از شوق دستيابى بدان، در پيكر نگنجد. خانهاى همچون خانه آخرت نيست. در آن جا پاكان همسايه يك ديگرند و فرشتههاى مقرّب بر آنها درآيند و آنان باشند كه روز رستاخيز از هر گونه هراسى در آسايشاند. خانهاى است كه نعمت آن دگرگونى نپذيرد و از كف متنعّمان برون نرود، اى زاده مريم! براى به چنگ آوردن آن با همگنان بهرقابت برخيز، زيرا آن آرمان نهايى آرزومندان است. منظرى زيبا دارد. خوشا به حال تو اى زاده مريم! اگر در آن جا همراه كسانى باشى كه براى آن كوشيدهاند، و همراه پدرت آدم و ابراهيم در جنّات نعيم باشى و براى آن جايگزينى نخواهى و از آن نقل مكان نجويى، و چنين خواهم كرد با پرهيزكاران. اى عيسى! به سوى من بگريز با هر كه از آتش شرربار و پر لهيب و غلّ و زنجير و عقوبت مىگريزد. هرگز نسيم خوش در آن در نيابد و غم از آن برون نرود، چونان قطعهاى از شب تار است كه هر كه از آن نجات يابد كامياب است، و هرگز كسى كه از نابودشوندگان باشد از آن نجات نيابد. آن جا سراى زورگويان و سركشان ستم پيشه و هر بدخلق خشن و هر متكبّرى است كه به خود نازد. اى عيسى! بد خانهاى است براى كسى كه بدان گرايد و بد قرارگاهى است سراى ستم پيشگان. همانا من، تو را از خودت بر حذر مىدارم تا به من آگاه باشى. اى عيسى! در هر جا هستى مرا در نظر داشته باش و گواهى ده كه من تو را آفريدم و تو بنده من هستى و بدان كه من به تو صورت بخشيدم و به زمين فرود آوردم. اى عيسى! دو زبان يك دهان را نشايند و دو دل در يك سينه جاى نگيرند و چنين است خاطرها. اى عيسى! هيچ نافرمانى را بيدار مكن و هيچ بازيگرى را آگاه مساز، و خود را از پستان شهوتها بگير و دورى كن از هر شهوتى كه تو را از من دور سازد، و بدان كه تو براى من همچون رسول امينى، پس از من بر حذر باش. بدان كه دنيايت سرانجام تو را به من رساند و من با علم خود تو را مؤاخذه خواهم كرد. پس هر گاه مرا ياد مىكنى خود را خوار شمار و چون نام مرا بر زبان جارى سازى در دل، از من بهراس، و هنگام خواب غافلان تو بيدار باش. اى عيسى! اين است خيرخواهى و اندرز من به تو، پس آن را از من بستان كه من خداى جهانيانم. اى عيسى! هر گاه بندهام در كنار من شكيبايى ورزد، پاداش كردار او با من باشد،و هر گاه مرا بخواند نزد او خواهم بود، و من بسان انتقامگيرنده براى هر سركشى بسنده هستم، ستم پيشگان از من به كجاى گريزند. اى عيسى! كلام نيكو دار و هر جا هستى دانا و دانش پژوه باش. اى عيسى! حسنات را به درگاه من روان كن و براى من انجام ده تا نام تو نزد من برده شود، و به سفارش من چنگ در زن كه در آن است درمان دلها. اى عيسى! اگر حيله ورزيدى از حيله من در امان مباش و در خلوتگاههاى دنيا، يادم را از صفحه خاطر مزداى. اى عيسى! از خود براى بازگشت به درگاه من حساب كش تا به پاداش كسانى رسى كه براى من كار كردند. پاداش آنها داده مىشود و من بهترين پاداش دهنده هستم. اى عيسى! به سخن من پديد آى. مريم تو را با فرمان من كه به سوى او فرستاده شد و روحم را بدو رسانيد زاييد و آن جبرئيل امين بود كه از فرشتههاى من است، تا آنكه تو بر زمين همچون موجود زندهاى به پا خاستى و گام برداشتى و اينها همه در علم گذشته من بود. اى عيسى! زكريّا بسان پدر توست و عهدهدار مادر تو، آن گاه كه در محراب بر سر او [مادر تو] مىرفت و در برابر او روزى را فراهم شده مىديد. و يحيى مانند توست كه من آفريدمش و او را به مادر كهنسالش بخشيدم، بىهيچ نيرويى كه در او بود، و من خواستم با اين خلقت، سلطنت خود را به او بنمايانم و به وجود تو قدرت نمايى كنم. محبوبترين شما نزد من فرمانبرترين شماست و نيز آنكه بيش از ديگر از من بهراسد. اى عيسى! بيدار باش و از رحمتم نوميد مگرد، و به همراه هر كه مرا تسبيح مىگويد تسبيح گوى، و با سخن پاكيزه مرا تقديس كن. اى عيسى! چگونه بندگانم به من كافر باشند در حالى كه لگام آنها در دست من است و در زمين رفت و آمد مىكنند و نعمت مرا ناديده مىگيرند و با دشمن من دوستى مىورزند و چنين باشد كه كافران نابود شوند. اى عيسى! همانا دنيا زندانى بدبو و متعفن است و خوشى آن همان است كه مىبينى،جبّاران بر سر آن يك ديگر را سر مىبرند. بپرهيز از دنيا كه همه نعمتهايش از ميان مىرود و نعمتش بسيار اندك باشد. اى عيسى! مرا نزد بالش خود بجوى تا همان جا بيابى، و با دوستى و مهر مرا بخوان كه من از همه شنواها شنوندهترم و اجابت مىكنم دعاى كسانى را كه مرا بخوانند. اى عيسى! از من بترس و بندههايم را از من بترسان، شايد گنهكاران از آنچه مىكنند دست كشند و آنان به هلاكت نرسند مگر از سر آگاهى. اى عيسى! از من بترس، همچون ترس از درندگان و مرگى كه بدان خواهى رسيد و من اينها همه را آفريدم، پس از من بترس. اى عيسى! همانا سلطنت از من و به دست من است و منم پادشاه حقيقى، اگر مرا فرمان برى به فردوست برم و در بر نيكان نشانمت. اى عيسى! هر گاه من بر تو خشم گيرم خشنودى هر كه از تو خشنود باشد سودت نرساند، و اگر من از تو خشنود باشم خشم همه خشمگينان به تو زيان نرساند. اى عيسى! در پيش خود مرا ياد كن تا در پيش خودم يادت كنم، و در ميان همگان يادم كن تا در ميان همگانى يادت كنم كه از گروه آدميان بهتر باشند. اى عيسى! مرا بخوان همچون كسى كه غمگنانه در حال غرق شدن است و دادرسى هم ندارد. اى عيسى! به من به دروغ سوگند مخور تا عرشم از خشم نلرزد. دنيا مهلتى كم دارد و تمنّايى فراوان، و نزد من سرايى است بهتر از آنچه شما گرد مىآوريد. اى عيسى! چه خواهيد كرد هنگامى كه من براى شما كارنامهاى بيرون آورم كه به حق سخن مىگويد و شما خود گواهى به رازهاى پنهانتان دهيد و اعمالى كه در انجامشان گام برداشتهايد. اى عيسى! به ستمگران بنى اسرائيل بگو كه چهرههايتان را شستيد ولى دلهاتان را آلوديد، آيا به من فريفته شدهايد يا بر من جسارت ورزيدهايد؟ براى اهل دنيا عطر به خود مىزنيد و درون شما نزد من چونان مردارى است گنديده و بدبو، گويا شما مردگانى بيش نيستيد. اى عيسى! به آنها بگو ناخن از كسب حرام بچينيد و به هنگام شنيدن دشنام كر باشيد و از دل به من روى آورديد كه من صورتهاى شما را نمىخواهم. اى عيسى! به كار نيك شاد باش كه مرا پسند است، و بر كار بد گريه كن كه زشت و بدنماست، و آنچه دوست ندارى با تو كنند با ديگران مكن، و اگر كسى به گونه راستت سيلى نواخت گونه چپ خود را پيش آر، و تا توانى به دوستى من نزديكى جو و از نادانها روى گردان. اى عيسى! براى نيكوكاران فروتنى كن و در عملكردشان با ايشان شريك شو، و گواه آنان باش، و به ستمگران بنى اسرائيل بگو: اى ياران بدكردارى و همنشينان آن! اگر دست نكشيد من شما را به ميمون و خوك مسخ خواهم كرد. اى عيسى! به ستم پيشگان بنى اسرائيل بگو: حكمت از بيم من مىگيريد و شما با خنده، ياوه مىسراييد. آيا از من برات آزادى براى شما رسيده يا از من امان نامهاى دريافت كردهايد؟ يا خود را در معرض كيفر من قرار مىدهيد؟ به خودم سوگند از شما نمونهاى سازم براى گذشتگان. اى زاده مريم بكر بتول! به تو سفارش مىكنم سرور پيامبران و محبوب خودم را كه همان احمد است و شتر سرخ مو و چهره ماه گونه دارد، تابنده است به نور قرآن، دل پاك است و با هيبت، آزرمخو و كرامتجوست، چه، اوست رحمت جهانيان و سرور آدميزادگان. روزى كه مرا ملاقات كند گرامىترين پيشتازان است به درگاه من و نزديكترين رسولان به آستان من، عرب است و امين و حسابرس دين من، و در راه من شكيباست، و با دست خود از دين من در برابر مشركان جهاد مىكند. سفارش من اين است كه خبر آمدن او را به بنى اسرائيل بده و فرمانشان ده تا او را تصديق كنند و بدو ايمان آورند و پيرويش كنند و ياريش رسانند. عيسى عرض كرد: بار الها! نامش چيست تا من او را خشنود سازم كه خشنودى از آن توست؟ خداوند فرمود: او محمّد رسول خداست بر همه مردم، و شفاعتش از همه پذيرفتهتر خواهد بود، خوشا به حال چنين پيامبرىو خوشا به حال امتش اگر مرا در حالى ديدار كنند كه در راه او قرار دارند. زمينيان او را مىستايند و آسمانيان براى او طلب آمرزش مىكنند، درستكار است و خجسته و پاك و پاكيزه. او بهترين باقيماندگان است نزد من، و هر گاه در آخر الزّمان بيايد آسمان دهانه گشايد و زمين شكوفههاى خود را بيرون نمايد تا بركت را ببينند، و من بر هر چه او دست نهد بركت دهم. همسر فراوان دارد و فرزند اندك، و جايگاه او در مكّه، همان جايى است كه ابراهيم اساس آن را نهاد. اى عيسى! دين او يگانهپرستى است و قبلهاش يمانى سو، او از حزب من است و من به همراه او، خوشا به حال او و باز هم خوشا به حال او. كوثر و مقام اكبر در فردوس برين از آن اوست كه در آن ارجمندترين زندهها و شهيدان راه خدا زندگى كنند. حوضى بزرگتر از مكه دارد و تا برآمدن خورشيد پر از نوشيدنيهاى در بسته و بىآلايش است، و در آن جامهايى است چونان ستارگان آسمان و تنگهايى به نرمى كلوخهاى روى زمين، گواراست، و هر نوشيدنى در آن است و مزه همه ميوههاى بهشتى را دارد، هر كه از آن جرعهاى نوشد ديگر تشنه نگردد، و اين بخشى است كه من به او دادم و برتريى كه به او ارمغان كردم تا آنكه مدّتى پس از تو برانگيخته مىشود. پنهانش يا پيدايش يكى است و نيز گفتارش با كردارش، به مردم چيزى نمىگويد مگر آنكه نخست خود آن را انجام دهد. دينش جهاد است در سختى و آسانى، كشورها در برابر او سر تسليم فرود آورند، و امپراتور روم در برابر دين ابراهيم سر تسليم فرود آورد. سر سفره نام خدا برد و سلام را آشكار گويد و در حالى نماز مىگزارد كه مردم در خوابند، روزانه پنج بار در پى هم نماز گزارد. براى برپاكردن نماز همچون سپاهيان رزمجو، شعار بلند كند و به اللَّه اكبر نماز گشايد و با سلام به پايانش رساند، و در نماز دو پايش را بر پا دارد چنان كه فرشتگان پاهاى خود را، و دل و دماغش در برابر من فروتن است، در سينهاش نور دارد و بر زبانش حق جارى است، و او بر حق است هر كجا كه باشد او را از ريشه و اصل در ميان قوم خود تنها همچون يتيمى بىيار بوده كه هرگز او را نشناختند و به شخصيتش پى نبردند. دو چشمش مىخوابند و دلش بيدار است. شفاعت از آن اوست و قيامت براى امّت او برپا شود و دستمن روى دست آنهاست، و هر كه بيعت شكند به زيان خود شكسته است، و هر كه به پيمان الهى وفا كند من در وعده بهشت به او وفا خواهم كرد. تو به ستم پيشگان بنى اسرائيل دستور ده كتب او را كهنه نگيرند و سنّت او را دگرگون نسازند و به او سلام برسانند كه او در جايگاه پيامبرى شأنى والا دارد. اى عيسى! هر چه تو را به من نزديك سازد من تو را بدان راهنمايى كنم، و هر چه تو را از من دور كند تو را از آن باز دارم، تو نيز در انديشه خويش باش. اى عيسى! همانا دنيا شيرين است و من تو را در آن به كار گماشتم، پس از آنچه تو را بر حذر داشتم دورى كن و از آنچه به تو بخشيدم از راه احسان برگير. اى عيسى! به كردار خود همچون گناهكار خطا پيشه بنگر، و در كار ديگران چونان پرورنده و صاحب اختيار منگر، در آن زاهد باش و بدان مگراى كه نابود شوى. اى عيسى! درنگ كن و بينديش و به هر سوى زمين بنگر كه سرانجام ستم پيشگان چگونه بوده است. اى عيسى! هر شرح و بيانم براى تو اندرز است و هر سخنم براى تو درست است و منم درست و آشكاركننده و به حق مىگويم: اگر پس از آگاهانيدنت مرا عصيان كنى در نزد من يار و ياورى نخواهى داشت. اى عيسى! دل خويش را با ترس رام كن و به فرودستت نگر نه به فرادستت، و بدان كه بدترين خطا و گناه، دوست داشتن دنياست، پس آن را دوست مدار كه من آن را دوست نمىدارم. اى عيسى! دلت را براى من پاك كن و در خلوت، بسيار به يادم آر، و بدان كه شادى من در آن است كه به درگاهم اظهار زبونى كنى، در انجام اين مهم، زنده باش نه مرده. اى عيسى! چيزى را شريك من مگير و از من بر حذر باش و به تندرستى خود مغرور مشو و سرمست مگرد كه دنيا چونان سايهاى گذراست و آنچه از آن آيد همچون همان است كه از آن رفته است، پس تا توانى در كارهاى نيك رقابت كن، و با حق باش، هر كجا كه باشد اگر چه تكّه تكّه گردى و خوراك آتش گردى، پس بعد از يافتن آگاهى به من كفرنووزواز نادانان مباش كه هر جنسى در كنار همجنس خود قرار گيرد. اى عيسى! از دو چشمت برايم سرشك فرو ريز و دلت را برايم خاشع گردان. اى عيسى! در هنگامه سختيها از من يارى جوى، چه، منم دادرس غمديدهگان و بيچارهها را اجابت مىكنم و منم ارحم الرّاحمين.