الأنعام ٨٢
ترجمه
الأنعام ٨١ | آیه ٨٢ | الأنعام ٨٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَمْ یَلْبِسُوا»: آمیخته نکردهاند. «ظُلْم»: شرک (نگا: لقمان / ). «لَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ»: مراد این که همراه ایمان به خدا، در برابر دیگران نیز کرنش نمیبرند و برای آنها قربانی و نذر نمیکنند و جلب منافع و دفع بلایا نمیخواهند و ... (نگا: یوسف / عنکبوت / - ، زمر / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۳ - ۷۴، سوره انعام
- بررسى كيفيت مخصوص رفتار و محاجه ابراهيم (ع ) در اين آيات ، كه به رفتار فطرىيك انسان اوليه فرضى كه براى نخستين بار به مظاهر مادى عالم برخورد مى كند،شباهت دارد.
- هر چه اشتغال و سرگرمى به امور مادى بيشتر باشد، توجه به مبداء و معاد كمتر مىشود.
- اينكه غرض از اين تعبيرات تحقير بتها باشد از ادب ابراهيم (ع ) دور است .
- ضمير مذكر آوردن براى (( شمس )) در كلام ابراهيم (ع ): (( هذا ربى هذا اكبر )) شاهدبر اينست كه آن حضرت همچون انسانى فرضى كه خبر از هيچ چيز ندارد سخن گفته است.
- اختلاف مفسرين در معناى كلمه (( آزر )) و نسبت او با ابراهيم (ع ).
- استغفار و دعاى ابراهيم (ع ) براى آزر، دعاى صورى بوده و در دنيا واقع شده ، نه درآخرت براى شفاعت .
- آزر، پدر صلبى و حقيقى ابراهيم عليه السلام نبوده است .
- توهم عجيب و غريب بعضى از مفسرين در مورد داستانهايى كه در قرآن كريم نقل شده است .
- كلام الهى ، كلام حق و فصل است و هزل و خلاف واقع در آن راه ندارد.
- وجه اينكه قرآن مواد تاريخ و جزئيات داستان رانقل نمى كند.
- بت ها (اصنام ) چه بوده اند.
- مالكيت حقيقى خداى سبحان ، مانند مالكيت انسان است نسبت به قوا و افعالش .
- (( ملكوت )) همان وجود اشياء است به لحاظ انتسابشان به خدا و رؤ يت ملكوت به معناىديدن خدا است با ديدن اشياء و موجودات .
- ستاره اى كه مردم مى پرستيدند و ابراهيم (ع ) به آن اشاره فرمود و گفت : (( هذا ربى )) ستاره (( زهره )) بوده است .
- مراد از (( رب )) در كلام ابراهيم (ع ) (هذا ربى )، خداوند آفريدگار هستى نيست .
- اينكه ابراهيم (ع ) نخست ستاره و ماه و خورشيد را (( رب )) دانست ، از باب محاجه به زبان خصم بوده است .
- قضيه مورد بحث مربوط به زمان كودكى و قبل از بلوغ ابراهيم (ع ) است .
- ربوبيت ملازم با محبوبيت است و (( لا احب الآفلين )) يعنى من چيز متغير را رب خود نمىدانم .
- وجه آوردن ضمير مذكر براى (( شمس )) كه مؤ نث است در كلام ابراهيم (ع ): (( هذا ربىهذا اكبر )) .
- اقوال مختلفى كه در توجيه تذكير ضمير در جمله مزبور گفته شده است .
- سخن غريب و نادرست يكى از مفسرين كه مدعى است ابراهيم (ع ) به زبان عربى سخن مىگفته است .
- جمله : (( لا احب الآفلين )) حجتى است يقينى و برهانى بر مبناى محبت و عدم محبت ، نه حجتىعوامانه و غير برهانى .
- وحه اينكه ابراهيم (ع ) افول را در احتجاج آورد نه طلوع را. و بيان اينكه مشركين معتقدبه اينكه اجرام سه گانه داراى مقام ايجاد و تدبيرند، نبوده اند.
- اشكالاتى كه بر اقوالى كه در توجيه (( لا احب الآفلين )) بر مبناى اينكه افول مبناى برهان است وارد شده است .
- وجه جامى كه فخر رازى براى توجيه آيه بر همان مبنا ذكر كرده است واشكال آن وجه .
- نكته اى در مورد ترتيب احتجاجات ابراهيم (ع ) عليه بت پرستان و ستاره پرستان هدايت، هميشه از ناحيه خدا است و ضلالت از ناحيه انسان .
- هدايت هميشه ...
- هيچ چيز غروب كننده و از كف رونده ، شايسته محبت و تعلق خاطر نيست .
- معناى (( فطر )) و (( فطرات )) و (( حنيف )) .
- توجيه وجه به سوى خدا به معناى عبادت او است .
- اسلام ، دين مطابق با فطرت انسانى و نوع وجودى آدمى است .
- بخش دوم احتجاجات ابراهيم (ع ) كه محاجه آن حضرت است با مشركين بعد از اعلام بيزارىاز بت ها.
- حاصل كلام در تفسير سخن ابراهيم (ع ) (و لا اخاف ما تشركون به ...)
- اقوال متعدد مفسرين در توضيح و توجيه جملات ابراهيم (ع ) در محاجه با مشركين .
- اقوال مفسرين در توجيه (وسع بى كل شى ء علما) در كلام ابراهيم (ع )واشكال آنها.
- وجه اينكه ابراهيم (ع ) عدم وجود اذن و دليل از ناحيه خداوند را به عنوان دليل بر بطلان بت پرستى آورده است .
- (( امن )) و (( اهتدا )) از خواص و آثار ايمان است ، اگر با ظلم پوشيده نشود.
- (( ظلم )) داراى مفهوم وسيعى است ولى تمام اقسام آن به ايمان ضرر نمى رساند.
- گناه و ظلم اختيارى داراى مصاديق و مراتبى است كه شخص مؤ من مناسب با درجه تقوا ومعرفت و ايمانش از مصاديق و مراتب بيشترى از گناه دورى مى كند.
- ايمان به خدا فقط مشروط به دورى از شرك و گناهان كبيره نيست .
- سخن بعضى از مفسرين در تفسير آيه : (( للذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم ... )) . واشكال وارد بر آن .
- معناى لغوى و اصطلاحى (درجه ) و مراد از (نرفع درجات من نشاء...) در كلام خداوند.
- مناظره ماءمون يا امام رضا (ع ) درباره احتجاج ابراهيم (ع ) عليه بت پرستان .
- رواياتى در مورد تولد و نشو و نماى ابراهيم (ع ) در خفا، و اينكه (( آزر )) پدر يا عموىابراهيم (ع ) بوده است .
- آنچه درباره سرگذشت حضرت ابراهيم مورد اتفاق علماى حديث است .
- چند روايت درباره ارائه ملكوت به ابراهيم (ع ).
- رواياتى در خصوص جمله (( هذا ربى )) كه ابراهيم (ع ) بر زبان آورد.
- رواياتى در ذيل جمله : (( و لم يلبسوا ايمانهم بظلم )) .
- سخن بعضى كه در توجيه يك روايت گفته اند: امت ابراهيم فقط مكلف به ايمان بودند وبه فروع و احكام مكلف نبودند و بيان فساد اين ادعا.
- فروع و احكامى كه توسط ابراهيم (ع ) تشريع شده اند.
- سبب وجود قوانين (( حمورابى )) در تورات فعلى .
- ۱ داستان ابراهيم (ع ) از نظر قرآن .
- ۲ منزلت ابراهيم (ع ) نزد خداوند و موقف بندگى اش و مواهب خدا به او:
- ۳ آثار پربركتى كه آن حضرت از خود در جامعه بشرى به يادگار گذاشت :
- ۴ تورات فعلى درباره ابراهيم (ع ) چه مى گويد؟
- ۵ تناقضات تورات بهترين دليل بر دست خوردگى آن است .
- وجود نظير نسبت هاى نارواى تورات فعلى به ابراهيم (ع )، در بعض روايات اهل سنت .
- عدم صحت نسبت دروغ گفتن ، به ابراهيم (ع ) كه در روايات عامه آمده است .
- روايتى جامع از طريق ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) درباره قضاياى ابراهيم (عليهالسلام ).
- ذبيح ابراهيم (ع )، اسمعيل (ع ) بوده است نه اسحق (ع ).
- كلام نادرست طبرى در تاريخ خود كه اسحق (ع ) را ذبيح دانسته .
- تورات بر خلاف قرآن كريم :
- اشكال بعضى از مستشرقين به قرآن در مورد عدم نقل خصوصيات ابراهيم و اسمعيل (ع ) و داستان بناى كعبه و... در سور مكيه و پاسخ بدان اشكال .
- اشكال ديگر به آيات مربوط به احتجاجات ابراهيم (ع ) و در آتش انداختن آن حضرت .
- گفتار بيرونى و بلخى و مسعودى درباره عقائد ستاره پرستان ، بت پرستان و صائبين .
- دو نكته كه از بيانات گذشته بدست آمد.
نکات آیه
۱- مؤمنانى که ایمانشان از هر گونه شرک پیراسته باشد، از موهبت امنیت الهى برخوردار و از خشم و عذاب او مصون هستند. (الذین ءامنوا و لم یلبسوا إیمنهم بظلم أولئک لهم الأمن)
۲- ظلم موجب کاهش مرتبه و ارزش ایمان مى شود. (الذین ءامنوا و لم یلبسوا إیمنهم بظلم)
۳- شرک، به هر صورت و در هر مرحله که باشد، ظلم است. (و لم یلبسوا إیمنهم بظلم) آیات پیشین جملگى در مورد توحید و ابطال شرک بود. این آیه به منزله جمع بندى و نتیجه اى در پى آن مجموعه است. لذا مراد از «ظلم» در این آیه، به قرینه آیات گذشته، شرک است.
۴- ایمان به خداوند داراى مراتب و درجاتى است. (الذین ءامنوا و لم یلبسوا إیمنهم بظلم) مقتضاى توصیف ایمان به «لم یلبسوا» آن است که ایمان بر دو قسم باشد: ایمان آمیخته به ظلم و ایمان عارى از ظلم. و بدیهى است که هر دو ایمان هستند، ولى در دو درجه و مرتبه.
۵- جامعه ایمانى به دور از هر گونه شرک و ظلم، از خشم و عذاب خداوند در امان است. (فأى الفریقین أحق بالأمن ... الذین ءامنوا ... أولئک لهم الأمن) چون در آیه قبل از موحدان و مشرکان به عنوان دو گروه یاد شده و در این آیه نیز از موحدان با صیغه ها و ضمایر جمع یاد شده، چنین برمى آید که امنیت از آن جامعه با هویت جمعى آن است، گر چه آحاد نیز مشمول آن باشند.
۶- دستاورد ایمان افراد جامعه به دور از هر گونه ظلم و شرک، امنیت است.* (الذین ءامنوا و لم یلبسوا ... أولئک لهم الأمن) گر چه «ظلم» در این آیه، به قرینه آیات گذشته، به شرک تفسیر شده، ولى منافاتى با عمومیت مفاد «ظلم» و «الامن» ندارد. بنابراین جامعه ایمانى در صورت دورى از ظلم به امنیت همه جانبه خواهد رسید.
۷- کمال ایمان و درجات آن، وابسته به میزان پالایش آن از شرک و ظلم است. (الذین ءامنوا و لم یلبسوا إیمنهم بظلم)
۸- مؤمنانى که ایمان خویش را به هیچگونه شرک و ظلمى نیامیزند، برخوردار از هدایت کاملند. (الذین ءامنوا و لم یلبسوا ... أولئک لهم الأمن و هم مهتدون) در آیه شریفه، مؤمنانى که ایمانشان خالى از هر گونه ظلم باشد، هدایت یافته شمرده شده اند. با توجه به اینکه مؤمن در هر مرتبه اى که باشد، از هدایتى نسبى برخوردار است، به نظر مى رسد مراد از «هم مهتدون» هدایت کامل این گروه باشد.
روایات و احادیث
۹- عن أبى عبدالله (ع) (فى حدیث فى قوله تعالى «بظلم») قال: هو الشرک ... .[۱] از امام صادق (ع) ضمن حدیثى آمده است: مراد از «ظلم»، در «و لم یلبسوا ایمانهم بظلم» شرک است ... .
۱۰- عن أبى بصیر قال: سألت أبا عبدالله (ع) عن قول الله عز و جل: «الذین امنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم» قال: بشک.[۲] ابو بصیر گوید: از امام صادق (ع) درباره «الذین آمنوا ... » پرسیدم فرمود: مراد از «ظلم»، در آیه شک است. (مقصود از «شک» مذکور در روایت، شک غیر اختیارى که مقدمه رسیدن به حق مى باشد، نیست. بلکه مى تواند مراد، شک حاصل از رفتن در پى شبهه با مقدمات اختیارى و یا تشکیک در حق باشد.)
۱۱- عنه فى قوله: «و لم یلبسوا ایمانهم بظلم» قال: الضلال فما فوقه.[۳] از امام صادق (ع) روایت شده که مراد از «ظلم»، در آیه فوق گمراهى و بالاتر از آن است.
۱۲- عن أبى جعفر (ع) فى قول الله تعالى: «الذین امنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم ... »: ... هذه الآیة نزلت فى امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (ع) لأنه لم یشرک بالله طرفة عین قط و لم یعبد اللات و العزى ... .[۴] از امام باقر (ع) درباره «الذین آمنوا ... » روایت شده است: این آیه درباره امیرالمؤمنین (ع) نازل شده ; زیرا آن حضرت حتى یک لحظه به خداوند شرک نورزید و بتها (لات و عزى) را نپرستید ... .
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ضد ارزشها ۲
- امام على (ع): توحید امام على (ع) ۱۲ ; مقامات امام على (ع) ۱۲
- امنیت: عوامل امنیت ۶
- ایمان: آثار ایمان ۶ ; ایمان به خدا ۴ ; ایمان خالصانه ۱، ۸ ; عوامل کاهش ارزش ایمان ۲ ; کمال ایمان ۷ ; متعلق ایمان ۴ ; مراتب ایمان ۲، ۴، ۷
- جامعه: امنیت جامعه دینى ۵
- خدا: مصونیت از عذاب خدا ۱، ۵ ; مصونیت از غضب خدا ۱، ۵
- شرک: آثار اجتناب از شرک ۷ ; اجتناب از شرک ۵، ۶ ; اهمیت اجتناب از شرک ۸ ; ظلم شرک ۳، ۹
- شک: ممنوع ۱۰
- ظلم: آثار اجتناب از ظلم ۷ ; آثار ظلم ۲ ; اجتناب از ظلم ۵، ۶ ; اهمیت اجتناب از ظلم ۸ ; موارد ظلم ۳، ۹، ۱۰، ۱۱
- گمراهى: ظلم گمراهى ۱۱
- مؤمنان: امنیت مؤمنان ۱ ; فضایل مؤمنان ۱ ; مؤمنان خالص ۸
- مهتدین:۸