الأعراف ١٤٩
کپی متن آیه |
---|
وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَ يَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَ مِنَ الْخَاسِرِينَ |
ترجمه
الأعراف ١٤٨ | آیه ١٤٩ | الأعراف ١٥٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ»: بسی پشیمان شدند و افسوس فراوان خوردند. در اصل دست خود را گاز گرفتن و چانه بر دست ندامت افگندن است. واژه (فی) به معنی (عَلی) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف
- اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.
- برهانى كوتاه و لطيف در بيان مصنوع نبودن خداى تعالى
- مواعده خداوند با موسى (ع )
- معناى رؤ يت در كلام موسى (ع ): رب ارنى انظر اليك
- مراد از رؤ يت در درخواست موسى (ع ): (( ربّ ارنى انظر اليك (( و در آيات مشابه ديگر،علم ضرورى است
- حقيقت علم ضرورى كه از آن به رؤ يت تعبير مى شود
- تعبير از اينگونه معلومات به رؤ يت تعبيرى است شايع ؛ در مواردى كه تعبير (( رؤ يتخدا(( آمده است خصوصياتى ذكر شده كه مراد از رؤ يت را مى رساند.
- حاصل سخن در مراد از رؤ يت در كلام خدا
- علم ضرورى مخصوص به خداى تعالى ، حقيقتى است كه قرآن پرده از آن برداشته است .
- نفى رؤ يت خدا (( لن ترانى (( مربوط به دنيا است و معناى نفى رؤ يت نفى طاقت وقدرت بر آن است .
- مراد از تكلم خدا با موسى (ع ) و چگونگى آن
- تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست
- مقصود از جمله : (( ساءريكم دارالفاسقين (( در آيه شريفه و وجوهى كه در معناى آنگفته شده است
- وجه تقييد تكبر و امثال آن به (( بغير الحق ((
- حبط عمل و بى اجر بودن آن ، خود يك نحو كيفر است
- اشاره به ماجراى گوساله پرستيدن بنى اسرائيل
- معناى جمله : (( و لمّا سقط فى ايديهم ...(( در آيه شريفه
- معناى جمله : (( اعجلتم امر ربّكم ((
- رفتار تند موسى (ع ) با هارون (ع ) بعد از بازگشتن به سوى بنىاسرائيل و مواجه شدن با گوساله پرستى
- رفتار حضرت موسى (ع ) با برادرش هارون منافاتى با عصمت آن حصرت ندارد!
- وجوهى كه مفسرين براى اين عمل حضرت موسى (ع ) بيان كرده اند.
- چرا با اين كه موسى (ع ) قبل از بازگشت از ميقات از گوساله پرستى بنىاسرائيل خبر داشته غضبناك نشد؟
- رواياتى در ذيل (اجعل لنا الها كما لهم آلهة )
- روايتى پيرامون نحوه سخن خداوند با موسى عليه السلام
- دو روايت در مورد تقاضاى موسى (ع ) رؤ يت خداوند را
- گفتگوها و مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى
- بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد
- تجلى خدا تعالى فى حد نفسه امر ممكنى است ولى كسى و چيزى تابتحمل آن را ندارد
- دو نكته ديگر كه از روايت استفاده مى شود.
- رواياتى ديگر در مورد تقاضاى رؤ يت ، تجلى براى جبلّ، صعقه موسى ، دكّجبل و...
- يكى از (كروبين ) وسطه تجلى خدا شده است
- رواياتى درباره الواح تورات و گوساله پرستى بنىاسرائيل
- بحث روايتى (پاره اى از روايات از ائمه عليهم السلام در معناى رؤ يت قلب )
- اصطلاح (( ظلّ(( و (( ظلال (( در لسان اهل بيت عليهم السلام
- همانطور كه مقصود از رؤ يت ، ديدن به چشم نيست ، مقصود ايمان قلبى از راهاستدلال هم نيست
- چند روايت درباره حجاب بين خدا و خلق
- روايتى از امام صادق (ع ) درباره معرفت به خدا
- انحصار معرفت به خدا در فكر واستدلال ، خودجهل به خدا و شرك خفى به او است
- در علم به هر چيزى نخست علم به آفريدگار آنحاصل مى شود و محال است كه خداى تعالى شناخته نشود
- توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ «149»
و چون (ارزش گوسالهپرستى) در نزدشان سقوط كرد (و پشيمان شدند) و ديدند كه قطعاً گمراه شدهاند، گفتند: البتّه اگر پروردگارمان به ما رحمنكند و ما را نبخشايد، ما از زيانكاران خواهيم بود.
«1». تفسير الميزان.
جلد 3 - صفحه 177
نکته ها
چون معمولا انسان به هنگام ندامت و پشيمانى، چانهى خود را بر دستانش قرار مىدهد و فكر مىكند، چنانكه گويا در دست خود فرو افتاده است، لذا قرآن مىفرمايد: «سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ» «1» وشايد كنايه از اين باشد كه گوساله در جلو آنان ساقط شد واز بين رفت، چنانكه مىخوانيم: «وَ انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً» «2»
پیام ها
1- برخى انسانها تا نتيجهى عملكرد خود را نبينند، متوجّه خطاى خود نمىشوند. لَمَّا سُقِطَ ...
2- حتّى با سابقه گوسالهپرستى، از رحمت خدا مأيوس نباشيم. «لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا»
3- انسان، بدون رحمت و مغفرت الهى در زيان است. «الْخاسِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ (149)
بعد از آن اخبار فرمايد از ندامت ايشان:
وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ: و چون آن هنگام كه نهايت پشيمان شدند از عبادت عجل و بر آن تحسر خوردند، اين كنايه است از شدت ندامت، چه نادم متحير دست خود به دندان گيرد از غايت غم و غصه، پس دست او مسقوط فيه باشد، چه دهان او در آن واقع شود (و جار و مجرور در مقام فاعل است).
جلد 4 صفحه 201
وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا: و دانستند كه ايشان بتحقيق گمراه شدند به جهت عبادت گوساله، قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا: گفتند از روى ندامت، اگر رحمت نفرمايد بر ما و ترخم ننمايد پروردگار ما به قبول توبه، وَ يَغْفِرْ لَنا: و نيامرزد براى ما گناهان ما را، لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ: هر آينه به خدا قسم البته باشيم ما از زيانكاران و هلاك شدگان به هلاكت ابدى. قول اصح آنكه بسيارى گوساله پرست شدند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 148 تا 149
وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَ لا يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَ كانُوا ظالِمِينَ (148) وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ (149)
ترجمه
و گرفتند قوم موسى بعد از او از زيورشان گوساله را كه مجسمه بود براى او آوازى آيا نميديدند كه او سخن نمىگويد با آنها و نمىنماياند ايشانرا راهى گرفتند آنرا و بودند ستمكاران
و چون افكنده شد در دستهاشان و ديدند كه ايشان بتحقيق گمراه شدند گفتند هر آينه اگر رحمت نكند ما را پروردگار ما و نيامرزد ما را هر آينه ميباشيم البته از زيانكاران.
تفسير
بعد از رفتن حضرت موسى بكوه طور براى ميقات الهى سامرى كه يكى از اقوام آنحضرت بود زيورهاى طلاى بنى اسرائيل را كه از قبطيان نزد آنها مانده بود گرفت و گوساله ساخت و بتدابير معمولى اهل صنعت يا بوسيله خاك جاى قدم اسب جبرئيل ايجاد صوتى مانند صوت گوساله در آن نمود و بنى اسرائيل را امر بعبادت آن كرد و اغلب يا اطاعت كردند يا ساكت بودند و باين جهت در آيه شريفه اتّخاذ منسوب بقوم شده است و كلمه جسدا بدل است از عجلا و اين عمل از آنها بسيار قبيح بود چون آنگوساله مصنوعى سخنى كه بحال آنها نافع باشد نمىگفت يا هيچ سخن نميگفت فقط صوتى از آن خارج ميشد و ارائه طريق خير و شرّى بآنها نمينمود و خداوند با حضرت موسى سخن ميفرمود و ايشان شنيدند سخنانى را از حق كه بحال آنها نافع و راهنماى خير و شر بود پس نبايد بصرف شنيدن صوت يا كلام مزوّرى كه باندك تامّلى كشف ميشد گوسالهپرست شوند و اين ظلمى بود كه آنها بخودشان نمودند و مستحقّ عقوبت شدند چون وضع نمودند معبود باطل را بجاى حق و ظلم وضع شىء است در غير موضع خود و شرح اين قصّه مفصلا در سوره بقره در ذيل آيه و اذ واعدنا و آيات بعد از آن گذشت و بعد از مراجعت حضرت موسى از ميقات نادم و پشيمان شدند و توبه كردند و توبه آنها با توسّل بخاندان نبوّت قبول شد با شرائط و آدابى كه مذكور گرديد و سقوط در ايدى كنايه از ندامت است چون شخص نادم دست را بدندان ميگزد پس مانند آنستكه دندانش در دستش افكند شده اين بيان بعضى از مفسّرين است ولى بنظر حقير كنايه از وصول و بال عملشان است بآنها كه بجاى اين كلمه در فارسى بعبارت ساده گفته ميشود چون توى مشتشان گذاشته شد و در هر
جلد 2 صفحه 476
حال مراد از رؤيت علم و مراد از ضلالت گوسالهپرستى است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَمّا سُقِطَ فِي أَيدِيهِم وَ رَأَوا أَنَّهُم قَد ضَلُّوا قالُوا لَئِن لَم يَرحَمنا رَبُّنا وَ يَغفِر لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الخاسِرِينَ (149)
و چون آن گوساله افتاد در دستهاي آنها و در مقابل آنها و ديدند که محققا آنها گمراه شدهاند گفتند هراينه اگر خداوند بما رحم نفرمايد و ما را نيامرزد ما از زيانكاران ميشويم.
وَ لَمّا سُقِطَ فِي أَيدِيهِم سقوط بمعني از كار افتادن است ميگويي فلان از درجه سلطنت و رياست و امارت و اعتبار افتاد يا اينكه مردم نظري باو داشتند از نظر آنها افتاد و از اينکه باب است سقط جنين که در شكم مادر مرد و از رحم مرده بيرون آمد گوساله را فهميدند که خدا نبوده و صنعت سامري و تقلب آن بوده و مراد في ايديهم يعني بالعيان مشاهده كردند و در مقابل آنها چنانچه شيطان گفت لَآتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أَيمانِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ
جلد 7 - صفحه 462
أَكثَرَهُم شاكِرِينَ اعراف آيه 16.
وَ رَأَوا أَنَّهُم قَد ضَلُّوا رؤيت در اينجا بمعني درك و فهم است يعني درك كردند و فهميدند که بر خطاء رفتند و گمراه شدند و بضلالت افتادند پشيمان شدند و توبه كردند قالُوا لَئِن لَم يَرحَمنا رَبُّنا اگر توبه ما را قبول نفرمايد و ما را مشمول رحمت خود قرار ندهد وَ يَغفِر لَنا و از گناه بزرگ ما در نگذرد و ما را نيامرزد و باين گناه ما را بگيرد لَنَكُونَنَّ مِنَ الخاسِرِينَ خسران تجارت اينست که تاجر سرمايه بدست بياورد سپس علاوه بر اينكه نفعي نبرده باشد آن سرمايه را هم از دست داده باشد اينها پس از آمدن موسي سرمايه ايمان بدست آوردند که بايد ببركت ايمان موفق باعمال صالحه و وظائف الهيه منافع بسياري در دنيا و آخرت بدست بياورند و بعد از پرستش گوساله علاوه بر اينكه عمل صالحي نكردند سرمايه ايمان را هم از دست دادند و مشرك شدند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 149)- ولی با مراجعت موسی، بنی اسرائیل به اشتباه خود پی بردند «و هنگامی که حقیقت به دستشان افتاد، و دیدند گمراه شدند گفتند: اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نبخشد بطور مسلم از زیانکاران خواهیم بود» (وَ لَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنا رَبُّنا وَ یَغْفِرْ لَنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ).
چگونه گوساله طلایی صدا کرد؟ جمعی از مفسران معتقدند که سامری با اطلاعاتی که داشت، لولههای مخصوصی در درون سینه گوساله طلایی کار گذاشته بود که هوای فشرده از آن خارج میشد و از دهان گوساله، صدایی شبیه صدای گاو بیرون میآمد!
نکات آیه
۱- بنى اسرائیل پس از مدتى با پى بردن به عدم شایستگى مجسمه گوساله براى پرستش، به گمراهى خود آگاه و از کرده خویش پشیمان شدند. (و لما سقط فى أیدیهم و رأوا أنهم قد ضلوا) جمله «سقط فى أیدیهم» کنایه از پشیمانى است. زیرا انسان در هنگام پشیمانى چانه خویش را بر دستانش قرار مى دهد ; به گونه اى که گویا در دست خود فرو افتاده است.
۲- بنى اسرائیل پس از آگاهى به گمراهى خویش، از گوساله پرستى توبه کردند و به گناه خویش معترف شدند. (قالوا لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا لنکونن من الخسرین)
۳- بنى اسرائیل پس از اذعان به گمراهى خویش، به این حقیقت رسیدند که نجاتشان از فرجام شوم گوساله پرستى در گرو شمول رحمت خدا و مغفرت اوست. (قالوا لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا لنکونن من الخسرین)
۴- عفو و مغفرت خداوند جلوه اى از رحمت اوست. (لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا)
۵- شمول رحمت خدا بر بندگان و آمرزش گناه آنان جلوه اى از ربوبیت خداوند بر بندگان است. (لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا)
۶- مرتدان بنى اسرائیل به خاطر دوران گوساله پرستى، نگران آینده اى زیانبار براى خویش بودند. (لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا لنکونن من الخسرین)
۷- زیانکارى، فرجام حتمى مشرکان و مرتدان (لنکونن من الخسرین)
۸- قوم موسى على رغم پیشینه گوساله پرستى به رحمت و مغفرت الهى امیدوار بودند. (لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا)
۹- ضرورت امیدوار بودن به رحمت و مغفرت خدا، حتى با داشتن پیشینه گناهى چون شرک و ارتداد (لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا لنکونن من الخسرین)
۱۰- شمول رحمت خدا و آمرزش او تنها راه نجات از زیان گناه و گرایشهاى شرک آلود است. (لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا لنکونن من الخسرین)
موضوعات مرتبط
- آمرزش: آثار آمرزش ۱۰ ; امیدوارى به آمرزش ۹
- امیدوارى: اهمیت امیدوارى ۹
- بنى اسرائیل: آگاهى بنى اسرائیل ۱، ۲، ۳ ; اقرار بنى اسرائیل ۲، ۳ ; امیدوارى بنى اسرائیل ۸ ; پشیمانى بنى اسرائیل ۱ ; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۲، ۶، ۸ ; توبه بنى اسرائیل ۲ ; گمراهى بنى اسرائیل ۲ ; گوساله پرستى بنى اسرائیل ۱، ۲، ۸ ; نگرانى مرتدان بنى اسرائیل ۶
- خدا: آثار آمرزش خدا ۳ ; آثار رحمت خدا ۳، ۱۰ ; آمرزش خدا ۴ ; امیدوارى به آمرزش خدا ۸ ; امیدوارى به رحمت خدا ۸، ۹ ; ربوبیت خدا ۵ ; رحمت خدا ۵ ; عفو خدا ۴ ; مظاهر رحمت خدا ۴
- شرک: نجات از زیان شرک ۱۰
- فرجام: نجات از فرجام شوم ۳
- گمراهى: اقرار به گمراهى ۳
- گناه: آمرزش گناه ۵ ; اقرار به گناه ۲ ; نجات از زیان گناه ۱۰
- گوساله پرستى: پشیمانى از گوساله پرستى ۱ ; فرجام گوساله پرستى ۳
- مرتدان: زیانکارى مرتدان ۷ ; فرجام مرتدان ۷
- مشرکان: زیانکارى مشرکان ۷ ; فرجام مشرکان ۷
منابع