البقرة ١٦٦
ترجمه
البقرة ١٦٥ | آیه ١٦٦ | البقرة ١٦٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَبَرَّأَ»: بیزاری نمود. «أُتُّبِعُوا»: پیروی شدند. «إِتَّبَعُوا»: پیروی کردند. «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأسْبَابُ»: پیوندها و روابطشان گسیخت. «الأسْبَابُ»: جمع سَبَب، وسائل نجات.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ قَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ... (۱) وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ... (۰) کَلاَّ سَيَکْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ... (۰) قَالَ الَّذِينَ حَقَ عَلَيْهِمُ... (۱) وَ قَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ... (۰) وَ قَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا لَنْ... (۱) قَالَ الَّذِينَ اسْتَکْبَرُوا... (۰) وَ قَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا... (۲) قَالُوا سُبْحَانَکَ أَنْتَ وَلِيُّنَا... (۰) وَ مَنْ أَضَلُ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ... (۰) وَ إِذَا حُشِرَ النَّاسُ کَانُوا لَهُمْ... (۰) وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا... (۲) قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ... (۱) وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَ... (۰) قَالَ الَّذِينَ حَقَ عَلَيْهِمُ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱۶۳ ۱۶۷ بقره
- معنى ((واحد)) در ((اله واحد))
- بيان فرق اجمالى بين دو كلمه ((احد)) و ((واحد))
- اقسام وحدت و نكته اى كه در جمله ((الهكم اله واحد)) هست
- ((الا)) در ((لا اله الّا هو)) براى استثنا نيست
- سه برهان ، كه آيه شريفه براى اثبات وجود خدا و توحيد اقامه كرده است
- برهانى ديگر بر رحمن و رحيم بودن خدا
- علل پيدايش شب و روز
- اختيار انسان او را سبب تام و مستقل از اراده خداوند نمى كند
- گفتارى در اينكه مصنوعات انسانها هم مصنوع خداست
- پندار باطل ماديون درباره علت و ريشه خداشناسى و اعتقاد به ماوراى طبيعت
- تناقض گويى هاى عجيب اين آقايان
- قرآن كريم قانون عليت عمومى را پذيرفته وافعال و پديده ها را هم به علل طبيعى و هم به خدا نسبت مى دهد
- شايد عدم دسترسى اين آقايان به منابع صحيح معارف اسلامى علت اشتباه آنان بوده
- اهميت آب و چگونگى پيدايش باران و بارش آن
- تشريح جريان باد و فوائد و آثار آن
- سخن در آيت بودن ابرها
- اطاعت از غير خدا شرك است
- استعمال محبت در خداى تعالى استعمال حقيقى است
- ملاك مدح ذم ((محبت )) اطاعت از محبوب است
- حب كسى كه حبش حب خداست ، تقرب به خداوند است
- اى كاش مشركين در همين دنيا روز عذاب خود را مى ديدند
- بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته )
- بحث فلسفى (درباره حب و دوستى و محبت خدا)
- حب تعلقى است خاص بين انسان و كمال او
- محبت داراى مراتب مختلفى است و فقط به امور مادى تعلق نمى گيرد
- خداى سبحان از هر جهت اهليت محبوب شدن را دارد
- خداوند خلق خود را دوست مى دارد
- شعور و علم لازمه حب نيست
- بحث فلسفى ديگر (درباره خلود و جاودانگى عذاب قيامت )
- اشكالهايى كه به خلود در عذاب شده است و پاسخ آنها
- جواب از اشكال اول
- جواب از اشكال دوم
- جواب از اشكال سوم
- جواب به اشكال چهارم
- بحث قرآنى در تكميل بحث سابق (بيان اين كه عذاب خدا نيز از رحمت اوست )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«166» إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ
در آن هنگام كه عذاب را مشاهده كنند و پيوند ميانشان بريده (و دستشان از همه چيز قطع) گردد، پيشوايان (كفر)، از پيروان خود بيزارى جويند.
نکته ها
به هوش باشيم كه رهبرمان كيست و محبّت و عشق چه كسى را در دل داريم؟ بدانيم طاغوتها و غير خدا، ما را براى خودشان مىخواهند تا با قدرت و ارادت ما، به هوسها و آرزوهاى خود در دنيا برسند، ولى سرانجام در قيامت همه را رها و از ما اظهار تنفّر و انزجار خواهند نمود.
پیام ها
1- هر عشق و علاقه و محبّتى كه مايهاى از عقل وفطرت نداشته باشد، دير يا زود به سردى گرائيده و يا به دشمنى كشيده مىشود. «يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ... تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا»
2- محبّت، زمينهى تبعيّت است. «يُحِبُّونَهُمْ ... اتُّبِعُوا»
3- آيندهنگرى لازمهى عقل است. به كسى عشق و محبّت بورزيم كه قدرت داشته باشد و در روز خطر، ما را حمايت كند. «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا»
4- معيار اصالت يا بىاصل بودن علاقهها و محبّتها، ديدن عذاب در روزهاى خطرناك است. «رَأَوُا الْعَذابَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 254
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ (166)
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا: زمانى كه عالم شوند به اينكه همه قدرت براى خدا و عذاب او شديد است، بيزارى جويند متبوعين و كسانى كه مطاع بودند، مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا: از كسانى كه پيروى ايشان نمودهاند، يعنى رؤسا و پيشوايان اهل ضلالت و شرك بيزارى جويند از تابعين و پيروان خود، وَ رَأَوُا الْعَذابَ: در حالتى كه بينند تابع و متبوع عذاب را. وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ: و بريده و منقطع شود از آنها اسباب و ارتباطى كه داشتند از
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 309
عهود و قرابت و محبت و مصاحبت. نزد بعضى مفسرين خداى تعالى اصنام جماد را روز قيامت به نطق آورد تا به زبان فصيح از بتپرستان تبرى جويند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ (166)
ترجمه
وقتى كه بيزارى جويند آنانكه پيروى كرده شدند از آنانكه پيروى كردند و به بينند عذاب را و بريده شود از آنها وسائل.
تفسير
ظاهرا جمله اذ تبرأ بدل است از اذ يرون در آيه سابقه يعنى اگر ببينند آنانكه ظلم نمودند باتخاذ انداد وقتى را كه بيزارى ميجويند رؤساء از اتباع خودشان و مشاهده نمايند عذاب الهى را و وسائل از آنها چه تابع و چه متبوع قطع شود و دسترس بكسى نداشته باشند و نتوانند براى روز سياه خود چاره بنمايند و از عذاب الهى نجات يابند و در مجمع اذ تبرأ را معمول شديد العذاب گرفته يعنى خداوند شديد العذاب است در چنين وقتى و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِذ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا العَذابَ وَ تَقَطَّعَت بِهِمُ الأَسبابُ (166)
(هنگامي که بيزاري ميجويند كساني که پيروي شدند از كساني که پيروي آنان را نمودند، و عذاب را مشاهده نمودند و همه اسباب از آنها بريده شد) «اذ» بدل يا عطف بيان از إِذ يَرَونَ العَذابَ در آيه قبل است «و تبرء» از برائت بمعني بيزاري و دوري جستن از چيزي است و از همين باب است برائت ذمّه از دين و برائت خدا و رسول از مشركين در سوره برائة أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ المُشرِكِينَ وَ رَسُولُهُ و برائت شيطان از مطيع خود در روز قيامت إِنِّي بَرِيءٌ مِنكَ«3» و برائت
1- سورة المائده آيه 98
2- سوره آل عمران آيه 3
3- سوره حشر آيه 16
جلد 2 - صفحه 283
از اعداء دين و مخالفين که از اركان ايمان در باب تولي و تبري است، و مراد در اينکه آيه بيزاري جستن رؤساي كفار از تابعين خودشان است در روز قيامت، و الَّذِينَ اتُّبِعُوا متبوعان و رؤساء ميباشند که آنها را متابعت و پيروي ميكردند الَّذِينَ اتُّبِعُوا پيروان و متابعت كنندگان، و اينکه اظهار برائت در موقعي است که عذاب را مشاهده ميكنند.
وَ رَأَوُا العَذابَ الف و لام العذاب ممكن است براي عهد و اشاره بآن عذابي باشد که مخصوص ائمه كفر و رؤساي مشركين است زيرا عذاب آنان سختتر از عذاب ديگران است براي اينكه علاوه بر عقاب كفر و اعمال ناشايسته خويش، در عذاب متابعين و پيروان خود هم شريكند چه كساني که در زمان خود از ايشان پيروي نموده و چه كساني که بعد از آنان روش ايشان را تعقيب كرده باشند چنانچه از نبي اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده «
1» من سنّ سنة سيئة کان له وزرها و وزر من عمل بها الي يوم القيمة»«
و در ذيل آيه شريفه مَن قَتَلَ نَفساً بِغَيرِ نَفسٍ أَو فَسادٍ فِي الأَرضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِيعاً«2» از ائمه طاهرين (ع) روايت شده که مراد از قتل نفس اضلال و گمراه نمودن مردم است و بنا بر اينکه تأويل عقاب اضلال بسيار بزرگ است و از اينجهت رؤساي كفار در قيامت از متابعين خود بيزاري جسته و سلب تابعيت ميكنند.
وَ تَقَطَّعَت بِهِمُ الأَسبابُ ممكن است اشاره بآن اسبابي باشد که در دنيا براي آنان فراهم بود از قوّه و قدرت و عده و عدة و مال و منال که هر كاري ميخواستند ميكردند و هر ظلم و تعدي که مينمودند رادعي نداشتند ولي اينك دست آنها از همه اينکه اسباب كوتاه است و اولي اينست که الف و لام آن براي
1- ج 15 بحار ص 181
2- سوره مائده آيه 35
جلد 2 - صفحه 284
استغراق باشد تا عموم اسباب را شامل شود يعني همه اسباب نجات از آنها گرفته و هيچ چاره و راه نجاتي براي آنان نيست.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 166)- در این هنگام پردههای جهل و غرور و غفلت از مقابل چشمانشان کنار میرود و به اشتباه خود پی میبرند و اعتراف میکنند که انسانهای منحرفی بودهاند، ولی از آنجا که هیچ تکیهگاه و پناهگاهی ندارند از شدت بیچارگی بیاختیار دست به دامن معبودان و رهبران خود میزنند اما «در این هنگام رهبران گمراه آنها دست رد به سینه آنان میکوبند و از پیروان خود تبری میجویند» (إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا). منظور از معبودها در اینجا انسانهای جبار و خود کامه و شیاطینی هستند که این مشرکان، خود را دربست در اختیارشان گذاردند.
«و در همین حال عذاب الهی را با چشم خود میبینند و دستشان از همه جا کوتاه میشود» (وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ).
نکات آیه
۱ - تقسیم مشرکان به: سردمداران شرک و پیروان آنان (إذ تبرأ الذین اتبعوا من الذین اتبعوا)
۲ - مشرکان (سران شرک و پیروانشان) به عذاب قیامت گرفتار خواهند شد. (إذ تبرأ الذین اتبعوا من الذین اتبعوا و رأوا العذاب) ظاهر این است که ضمیر فاعلى در «رأوا العذاب» به هر دو طایفه (سران و تابعان) باز گردد. از آیه قبل و نیز آیه بعد معلوم مى شود که ظرف «تبرّى»، روز قیامت است. بنابراین مراد از «العذاب» عذاب قیامت مى باشد.
۳ - سران شرک به هنگام مواجه شدن با عذاب قیامت، از پیروانشان فاصله گرفته و از آنان بیزار مى شوند. (إذ تبرأ الذین اتبعوا من الذین اتبعوا و رأوا العذاب) جمله «و رأوا العذاب» جمله حالیه است; یعنى، تبرّى و بیزارى سران شرک از پیروانشان در آن حال است که با عذاب مواجه مى شوند.
۴ - هیچ وسیله نجاتى از عذاب قیامت براى مشرکان (سران شرک و پیروانشان) وجود ندارد. (تقطعت بهم الأسباب) «بهم» قید براى «الأسباب» است و «باء» در آن به معناى ملابست مى باشد. بنابراین جمله «تقطعت ...»; یعنى، [در حالى که ] تمام سببها و وسیله هایى که داشتند از هم گسیخته شود و از میان برود. مقصود از «الأسباب» مى تواند سببهاى نجات از عذاب باشد و نیز مى تواند سببهایى باشد که سران و پیروان را با یکدیگر پیوند مى دهد. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است.
۵ - قیامت، روز آگاهى مشرکان تابع و دنباله رو از گمراهى پیشوایان و بزرگان خویش (إذ تبرأ الذین اتبعوا من الذین اتبعوا)
۶ - پیروى از قدرتهاى باطل در مقابل فرمانهاى خدا شرک است. * (و من الناس من یتخذ من دون اللّه أنداداً یحبونهم ... إذ تبرأ الذین اتبعوا)
۷ - سران و بزرگان گمراه، داراى نقشى بسزا در گمراهى مردم (إذ تبرأ الذین اتبعوا من الذین اتبعوا)
۸ - در قیامت تمامى سببها و وسایل پیوند و دوستى میان سران شرک و پیروانشان از میان خواهد رفت. (و تقطعت بهم الأسباب) برداشت فوق بر این اساس است که: مقصود از «الأسباب» مایه هاى پیوند میان سران و پیروان باشد.
۹ - دوستیها و پیرویهاى انسان بر محور باطل، در پى دارنده دشمنى و اختلاف در قیامت است. (إذ تبرأ الذین اتبعوا من الذین اتبعوا)
۱۰ - دوستى و اطاعت داراى ارتباطى تنگاتنگ (یحبونهم کحب اللّه ... إذ تبرأ الذین اتبعوا من الذین اتبعوا) آیه قبل محبّت و دوستى را پایه ارتباط میان سران و پیروان دانست. - البته بنابراین تفسیر که مراد از «أنداد» سران باشد - و آیه مورد بحث رابطه میان آنان را رابطه تابع و متبوع معرفى کرد تا به این نکته اشاره کند که محبّت و اطاعت ملازم یکدیگرند; یعنى، هر کجا محبّت هست اطاعت نیز مى باشد.
روایات و احادیث
۱۱ - از امام صادق(ع) روایت شده که فرموده اند: «اذا کان یوم القیامة ... یأتى النداء من عنداللّه عز و جل، ألا من تعلق بامام فى دار الدنیا فلیتبعه الى حیث یذهب فحینئذ یتبرء الذین اتبعوا من الذین اتبعوا و رأوا العذاب و تقطعت بهم الاسباب ...;[۱] وقتى قیامت بر پا شود ... ندایى از نزد خداوند عز و جل مى آید که هر کس در دنیا دلبستگى به پیشوایى داشته باید هر جا پیشواى او مى رود او به دنبالش برود. و در این هنگام است که بیزارى مى جویند رهبران گمراه از پیروان گمراه خود و عذاب خدا را مشاهده مى کنند و دستشان از همه جا کوتاه مى شود ... ».
موضوعات مرتبط
- اختلاف: عوامل اختلاف اخروى ۹
- تبرى: تبرى از مشرکان پیرو ۳
- تقلید: آثار تقلید باطل ۹
- جامعه: آسیب شناسى جامعه ۷
- خدا: اعراض از اوامر خدا ۶
- دشمنى: عوامل دشمنى اخروى ۹
- دوستى: آثار دوستى باطل ۹; دوستى و اطاعت ۱۰
- رهبران: اضلال رهبران گمراه ۷; رهبران گمراهى در قیامت ۱۱
- شرک: موارد شرک ۶
- طبقات اجتماعى: ۱
- عذاب: نجات از عذاب اخروى ۴
- قدرت: تبعیت از قدرت باطل ۶
- قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۵; قطع اسباب در قیامت ۸; قطع روابط در قیامت ۸; قطع علایق در قیامت ۸
- مردم: عوامل گمراهى مردم ۷
- مشرکان: آگاهى مشرکان پیرو ۵; تبرى رهبران مشرکان ۳; رهبران مشرکان ۱; رهبران مشرکان در قیامت ۲، ۳، ۸; عذاب اخروى مشرکان ۲، ۴; عذاب مشرکان پیرو ۴; گمراهى رهبران مشرکان ۵; مشرکان پیرو ۱; مشرکان پیرو در قیامت ۲، ۵، ۸; مواجهه مشرکان با عذاب ۳
منابع
- ↑ امالى، شیخ طوسى ص ۶۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۵۰، ح ۴۸۵.