المزمل ٢٠: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۹#link77 | آيه | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۹#link77 | آيه ۲۰ سوره مزّمّل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۹#link78 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۹#link78 | تخفيف در دستور تهجّد و قيام برای نماز شب]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۹#link79 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۹#link79 | تخفیف الهی و برخورداری از نعمت شب زنده داری]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۰#link80 | ( | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۰#link80| بحث روایی: (رواياتى درباره برخی از آیات سوره مزّمّل)]] | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۰۵:۱۶
کپی متن آیه |
---|
إِنَ رَبَّکَ يَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَکَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْکُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضَى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ |
ترجمه
المزمل ١٩ | آیه ٢٠ | المزمل ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَدْنی»: کمتر. «یُقَدِّرُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ»: شب و روز را تعیین و اندازهگیری میکند. حساب شب و روز را دارد. «یَضْرِبُونَ»: به سفر میپردازند (نگا: مائده / . «أَقْرِضُوا اللهَ قَرْضاً حَسَناً»: (نگا: بقره / مائده / ، حدید / و ، تغابن / ). «هُوَ خَیْراً»: واژه (هُوَ) ضمیر فصل و یا تأکید ضمیر (ه) در (تَجِدُوهُ) است (نگا: آلوسی). واژه (خَیْراً) مفعولٌبه دوم (تَجِدُوهُ) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً (۲) مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ... (۳)
لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي... (۵) وَ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ... (۴) مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْکَ الْقُرْآنَ... (۱) وَ مَا لَکُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا فِي... (۶) وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَ قَدْرِهِ... (۴) وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ... (۵) قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا... (۵)
نزول
ابوالجارود از امام باقر علیهالسلام نقل نماید که رسول خدا صلى الله علیه و آله به اقامه نماز شب مى پرداخت و مردم را نیز به ثواب اقامه آن بشارت میداد. این عمل بر مردم مشکل و سخت مینمود. از این جهت که براى خواندن نماز شب برمیخاستند و مشغول خواندن آن مى شدند در حالتى که نمیدانستند که آیا نصف از شب گذشته و یا این که دو ثلث آن گذشته است.
به همان کیفیت نماز را تا صبح میخواندند از ترس آن که مبادا وقت آن فوت شده باشد سپس این آیه نازل گردید.[۱]
عائشه گوید: وقتى که آیه ۲ «قُمِ اللَّیلَ إِلَّا قَلِیلًا» نازل شد. پیامبر یک سال به نماز شب پرداخت به قسمى که پاهاى او متورم شده بود سپس این قسمت از آیه «فَاقْرَؤُا ما تَیسَّرَ مِنْهُ» نازل شد[۲] چنان که ابن عباس و دیگران نیز نقل نموده اند.[۳]
امامین امام باقر|باقر و امام صادق|صادق علیهماالسلام فرمایند: پیامبر و اصحابش تمام اوقات شب را به خواندن نماز مى پرداختند به قسمى که پاهاى آنان متورم شده بود. آن هم از کثرت قیام و این گونه نماز موجبات مشقت و زحمت فراوان خود پیامبر و اصحاب را فراهم نموده بود لذا این سوره و این آیه براى تخفیف در عبادت مزبور نازل گردید.[۴]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «20»
جلد 10 - صفحه 275
همانا پروردگارت مىداند كه تو و گروهى از كسانى كه با تو هستند، نزديك به دو سوم شب يا نصف آن يا يك سوم آن را به عبادت برمىخيزيد و خداوند شب و روز را اندازهگيرى مىكند. او مىداند كه شما نمىتوانيد به طور دقيق آن را احصا كنيد. از اين رو شما را بخشيد (و حساب دقيق شب را از شما برداشت) پس آنچه ميسّر است از قرآن بخوانيد. خداوند مىداند كه برخى از شما بيمار خواهند شد و گروه ديگرى به سفر مىروند تا از فضل خدا (رزق) جويند و گروه ديگرى در راه خدا به جهاد مشغولند (و از تلاوت قرآن باز مىمانند) پس (اكنون كه فرصت داريد) هرچه مىتوانيد از قرآن بخوانيد و نماز به پا داريد و زكات بدهيد و به خداوند وام دهيد، وامى نيكو (بدانيد كه) آنچه براى خود از پيش فرستيد، آن را نزد خدا نيكوتر و با پاداشى بزرگتر خواهيد يافت و از خداوند طلب آمرزش كنيد كه همانا خداوند آمرزنده مهربان است.
نکته ها
اين آيه مىفرمايد: با انجام كارهاى نيك همچون نماز شب و تلاوت قرآن و رسيدگى به محرومان، مغرور نشويد كه باز هم نياز به استغفار داريد.
اين آيه، جامعيّت اسلام را از اشك شبانه تا جهاد روزانه، از رابطه با خدا تا كمك به فقرا، از تلاوت قرآن تا سفرهاى تجارى و از انجام كارهاى خير همراه با استغفار نمايان مىكند.
در آيات قبل، فرمود: نصف يا ثلث و يا دو ثلث شب را به عبادت برخيزيد. اين آيه مىفرمايد: چون محاسبه اين مقدار كار مشكلى است كه از عهده شما برنمىآيد، لذا خداوند آن را بر شما بخشيد و از اين پس، هر مقدار كه مىتوانيد و براى شما مقدور است به عبادت برخيزيد ونماز وقرآن بخوانيد. خصوصاً هنگامى كه بيمار هستيد و يا در سفر به سرمىبريد.
امام رضا عليه السلام در تفسير آيه «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مىكند كه آن حضرت فرمود: تا آنجا كه خشوع و صفاى دل داريد، قرآن بخوانيد. «1»
«1». تفسير مجمع البيان.
جلد 10 - صفحه 276
در اين آيه، سفر به قصد تجارت با سفر به قصد جهاد در كنار هم آمده است، با آنكه اوّلى امرى دنيوى است و دوّمى امرى اخروى. براساس روايات، اگر تاجر در كارش خدا را مراعات كند و از كم فروشى و گران فروشى و احتكار و كلاهبردارى دورى كند، معيشت مردم را تامين كرده و همانند مجاهدى است كه در ميدان قدم مىگذارد تا دشمن را از پاى درآورده و امنيّت جامعه را تضمين كند. «1»
گرچه تلاوت قرآن، از تكاليف واجب نيست، امّا مورد سفارش بسيار است، تا آنجا كه در يك آيه، دوبار فرمان آمده و مورد تاكيد قرار گرفته است. فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ ...
فَاقْرَؤُا ...
احكام اسلام، هماهنگ با توان و امكانات انسان است و هيچگاه عسر و حرج به دنبال ندارد. چنانكه براى بيمار، تيمم را به جاى وضو قرار داده، نماز را در هر حالتى كه مىتواند بخواند، تكليف كرده، روزه را از او برداشته و به جاى آن كفّاره قرار داده است. اكنون به برخى آيات كه اين ويژگى دستورات الهى را بيان مىدارد، اشاره مىكنيم:
«عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ» خداوند دانست كه شما توان احصا نداريد، پس بر شما آن را بخشيد.
«فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» به مقدار ميسر قرآن بخوانيد.
«الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ» «2» اكنون به شما تخفيف داد.
«أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ» «3» به مقدارى كه استطاعت داريد، عِدّه و عُدّه جمع كنيد.
«لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ» «4» هركس كه توان و استطاعت دارد، بايد حجّ بگذارد.
«لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» «5» خداوند هيچ كسى را جز به اندازه توانش، تكليف
«1». تفسير درّالمنثور.
«2». انفال، 66.
«3». انفال، 60.
«4». آل عمران، 97.
«5». بقره، 286.
جلد 10 - صفحه 277
نمىكند.
«لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها» «1» خداوند هيچ كسى را جز به مقدارى كه به او عطاكرده، تكليف نمىكند.
«فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ» «2» آن كه بيمار است يا در سفر است، در رمضان روزه نگيرد و به زمانى ديگر موكول كند.
«و فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا» «3»* اگر آب نيافتيد، تيمم كنيد.
«يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ» «4» خداوند براى شما آسانى خواسته است.
«لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ* وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ» «5»* بر فرد نابينا و بيمار، تكليف حضور در ميدان جهاد نيست.
پیام ها
1- علم خداوند به حالات بندگان، بهترين انگيزه براى انجام كارهاى نيك است.
«إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ»
2- يكى از بركات عبادت شبانه آن است كه تنها خداوند از آن آگاه است و از هرگونه ريا و تظاهر به دور است. «إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ»
3- پيامبر طبق دستور خداوند عمل مىكند. در آيات قبل فرمود: قُمِ اللَّيْلَ ... نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ ... أَوْ زِدْ ... در اين آيه مىفرمايد: تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ
4- خداوند در مقدار عبادت شبانه انسان را آزاد گذاشته است تا افراد بيشترى توفيق آن را بيابند و هركس به مقدار توانايىاش از فيض آن بهرهمند شود.
«ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ»
5- سحرخيزى، سيره گروهى از اصحاب پيامبر بوده است. «طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ»
«1». طلاق، 7.
«2». بقره، 184.
«3». نساء، 43.
«4». بقره، 185.
«5». فتح، 17.
جلد 10 - صفحه 278
6- اقامه نماز وتلاوت قرآن از بهترين آداب شبزندهدارى است. تَقُومُ فَاقْرَؤُا ...
7- تكاليف الهى آسان است و انسان را به مشقّت نمىاندازد. «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ»
8- ارتباط با قرآن و تلاوت آن در هر حال لازم است، حتّى در بستر بيمارى يا سفر و جهاد. مَرْضى- يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ، يُقاتِلُونَ ... فَاقْرَؤُا (اگر در فراز و نشيبها تلاوت قرآن لازم است، در شرائط عادى به طريق اولى لازم خواهد بود.)
9- كسب مال حلال، فضل الهى است. «يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ»
10- امكانات زندگى، لطف و فضل الهى است، هرچند كه با تلاش انسان به دست آيد. «يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ»
11- ذكر سفرهاى تجارى و اقتصادى در كنار سفرهاى جهادى و جنگ، نشانه اهميّت تجارت از ديدگاه اسلام است. «آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
12- شيوه قرض دادن بايد نيكو باشد. (با سرعت و خلوص و بى منّت پرداخت شود.) «قَرْضاً حَسَناً»
13- شب زنده دارى، تلاوت قرآن، اقامه نماز، پرداخت زكات و قرض دادن به ديگران نمونهاى از كارهاى خير است. ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ ...
14- پيش از مرگ، كارهاى خير را براى خودتان ذخيره كنيد، يا به دست خود و يا از طريق وصيّت. «تُقَدِّمُوا»
15- كارهاى خير ذخيره قيامت است. «وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ»
16- كارهاى خير نزد خدا محفوظ است و هرگز از بين نمىرود. «تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ»
17- پاداشهاى خداوند از هر نظر چند برابر است. «هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً»
18- هيچ كس نبايد خود را از قصور و تقصير به دور بداند، زيرا با انجام همه تكاليف، باز هم به استغفار نياز داريم. «وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ»
19- خداوند، آمرزش اهل استغفار را تضمين كرده است. وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ ... غَفُورٌ رَحِيمٌ
20- گذشت خداوند همراه با مهربانى است. «غَفُورٌ رَحِيمٌ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 280
سوره مدّثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «20»
شأن نزول: حضرت و اصحاب به جهت مشتبه بودن نصف شب و كمتر يا
جلد 13 - صفحه 367
بيشتر، از خوف ترك واجب به زحمت مىافتادند به حدى كه قدم مبارك حضرت ورم نمود. معاندان زبان ملامت گشودند. بعد از يك سال يا ده سال، اين تكليف برداشته شد.
إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ: بدرستى كه پروردگار تو مىداند آنكه بر مىخيزى براى نماز، أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ: كمتر از دو ثلث شب، وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ: و نصف شب و ثلث شب، وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ: و برمىخيزند به همين دستور گروهى از آنانكه با تو هستند از اصحاب.
ابو القاسم حسكانى به اسناد خود از ابن عباس روايت نموده كه مراد از اين طائفه، حضرت على عليه السّلام و أبو ذر باشد. «1» وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ: و خدا تقدير فرمايد شب و روز را، يعنى مىداند تقادير ساعات شب و روز را، و علم او محيط است به آن. عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ:
داند خدا آنكه شما هرگز نمىتوانيد شمرد و ضبط نتوان نمود تقدير اوقات شب را به تعديل و تسويه، و به اين جهت زياده از آن اخذ مىكنيد و آن بر شما شاق آمده. فَتابَ عَلَيْكُمْ: پس بازگشت نمود خدا بر شما به عفو و تخفيف، و رخصت فرمود به ترك قيام در مقادير مذكوره، و رفع گناه نمود. فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ: پس بخوانيد آنچه آسان بود شما را از قرآن، يعنى بگذاريد آنچه ميسر شما شود از نماز شب. اين آيه ناسخ حكم اول، و بعد هر دو به نماز پنجگانه منسوخ شد. عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى: داند خدا كه البته باشند از شما بيماران كه قدرت بر قيام شب نداشته باشند، وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ: و داند آنكه باشند جماعت ديگر سفر كنند در زمين، يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ: طلب مىنمايد از فضل خدا، يعنى تجارت كنند از وجوه حلال يا تحصيل علوم دينيه نمايند. وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ: و گروهى ديگر كارزار مىكنند، فِي سَبِيلِ اللَّهِ: در راه خدا. مراد آنكه چون نماز شب رنج بسيار دارد به بيماران
«1» منهج الصادقين، جلد 10، صفحه 53.
جلد 13 - صفحه 368
و اهل سفر از تجار و مجاهد، لذا حق تعالى تخفيف فرمود و رخصت در ترك آن داد.
فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ: پس بخوانيد آنچه ميسر شود از قرآن. ظاهر آنست كه مراد تيسر مقدارى است كه مكلف به طيب نفس بخواند. در معالم روايتى از حضرت پيغمبر نقل شده هر كه در شبى يا روزى پنجاه آيه از قرآن بخواند، او را از غافلان ننويسند. و اگر صد آيه تلاوت كند او را از فرمانبرداران نويسند. و اگر دويست آيه بخواند قرآن خصم او نباشد روز قيامت. و اگر پانصد آيه بخواند براى او قنطارى از زمرّد سبز نويسند «1» وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ: پس به پاى داريد نماز واجبه را با شرايط و آداب، وَ آتُوا الزَّكاةَ: و بدهيد زكات واجبه را، وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ: و قرض دهيد خداى را، قَرْضاً حَسَناً: قرض نيكو، يعنى انفاق اموال خود كنيد انفاق نيكو كه موافق رضاى خدا باشد. اين، امر است به ساير صدقات در طريق خيرات و يافتن جزاى بسيار در آن از واهب العطيات. يا اداى زكات بر احسن وجه از اخراج آن به طيب نفس و يا از پاكيزهترين مال بر اهل استحقاق و مراعات نيت و طلب رضاى حضرت عزت جل شأنه. يا مراد هر فعلى است خير كه متعلق به نفس و مال باشد.
در امالى- صدوق از حضرت صادق عليه السّلام قال: مكتوب على باب الجنّة: القرض بثمانية عشر و الصّدقة بعشرة، و ذلك انّ القرض لا يكون الّا فى يد المحتاج و الصّدقة ربّما وقعت فى يد غير محتاج: «2» فرمود: نوشته است بر درب بهشت: قرض دادن ثوابش هيجده، و صدقه ثوابش ده باشد. و اين به جهت آنست كه قرض نمىباشد مگر در دست محتاج، و صدقه چه بسا واقع شود در دست غير محتاج.
«1» منهج الصادقين، جلد 10، صفحه 55.
«2» به نقل از سفينة البحار، جلد 2، صفحه 424.
جلد 13 - صفحه 369
وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ: و از آنچه پيش فرستيد براى نفسهاى خود، مِنْ خَيْرٍ:
از نيكى طاعت و عبادت و انفاق، تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ: بيابيد جزاى آن را نزد خدا، هُوَ خَيْراً: بهتر از آنكه مؤخر گردانيد فرستادن آن را به وصيت نزد موت، وَ أَعْظَمَ أَجْراً: و بزرگتر از حيث مزد، چه يكى را به ده تا هفتصد و بيشتر عطا فرمايد، وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ: و طلب آمرزش كنيد از خدا در همه اموال، چه انسان از تفريط خالى نيست، إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ: بدرستى كه خداى تعالى آمرزنده است گناه بندگان تائب را، مهربان بر ايشان كه لطف فرمايد بر آنها توبه ايشان را قبول، و رحمت خود را شامل حال آنها فرمايد.
جلد 13 - صفحه 370
ج13، ص371
سوره هفتاد و چهارم (المدّثّر)
سورة المدثر: اين سوره مكى است.
عدد آيات: پنجاه و شش.
عدد كلمات: دويست.
عدد حروف: هزار و صد و ده.
ثواب تلاوت: ابن بابويه رحمه اللّه از حضرت باقر عليه السّلام: هر كه قرائت كند سوره مدّثّر را در نماز واجب، سزاوار است خدا او را با پيغمبر در درجه او قرار دهد و در دنيا درك نكند شقاوت را «1» (با ثبوت در ايمان و تقوى) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «20»
ترجمه
همانا پروردگار تو ميداند كه تو برميخيزى در كمتر از دو ثلث از شب و در نصف شب و در ثلثش و گروهى از آنانكه با تو هستند و خدا تعيين ميكند مقدار شب و روز را دانست كه شما هرگز نميتوانيد ضبط كنيد آنرا پس در گذشت از شما پس بخوانيد آنچه ميسّر شود از قرآن دانست كه البتّه ميباشد از شما بيمارانى و ديگران كه سير ميكنند در زمين كه طلب ميكنند از فضل خدا و ديگران كه كارزار ميكنند در راه خدا پس بخوانيد آنچه ميسّر شود از آن و بپا داريد نماز را و بدهيد زكوة را و وام دهيد بخدا وامى نيكو و آنچه پيش ميفرستيد براى خودتان از خوبى مىيابيد آنرا نزد خدا بهتر و بزرگتر از جهت پاداش و آمرزش خواهيد از خدا همانا خدا آمرزنده مهربان است.
تفسير
مستفاد از نقل قمّى ره از امام باقر عليه السّلام و بيان مفسّرين در اينمقام آنستكه چون خداوند پيغمبر اكرم را در اوّل اين سوره مأمور بقيام در پارهاى از شب براى عبادت و قرائت قرآن فرمود آنحضرت باصحاب بشارت داد بثواب آن و جمعى از باب تأسى يا تصوّر تعميم حكم مقيّد بقيام در شب شدند و امر بر آنها مشكل شد چون وسيله درستى براى تعيين وقت و بدست آوردن نصف و ثلث نداشتند و بسا ميشد كه تا صبح بيدار ميماندند براى آنكه وقت از آنها فوت نشود لذا خداوند در اين آيه شريفه ترك تهجّد را ترخيص فرمود براى آنها باين تقريب كه خطاب به پيغمبر خود فرموده ميفرمايد همانا پروردگار تو ميداند كه تو كمتر از دو ثلث شب و نصف شب و ثلث از شب برميخيزى براى عبادت و جمعى از كسانيكه بتو ايمان آوردهاند هم باين عمل مداومت دارند و خداوندى كه شبانه روز را مقدّر و ساعات آنرا مقرّر فرموده ميداند كه شما از عهده تعيين و ضبط ساعات و بدست آوردن اوقات آن كاملا بر نميآئيد پس رجوع فرمود بر شما بمهر و محبّت و برداشتن اين حكم را از
جلد 5 صفحه 297
شما برفع الزام بآن و تبعاتش و بيان ترخيص در تركش حال اگر ميخواهيد بخدا نزديك شويد و به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تأسى نمائيد هر قدر براى شما ميسّر است بقدريكه موجب خشوع قلب و صفاء ضمير شود چنانچه در مجمع از حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده قرائت قرآن نمائيد علاوه بر اين خدا ميداند بعضى از شما مريضيد و بعضى مسافر بسفر تجارت و تحصيل علم و بعضى مجاهد در راه خدا پس بحسب حال و مجالتان هر قدر ميسور است در شبانه روز قرائت قرآن نمائيد و نماز بخوانيد و برپا داريد آنرا و براى پاكيزه و افزون شدن و بركت يافتن مالتان مقدارى از آنرا در سال كنار گذارده بفقرا دهيد و از ساير انفاقات در راه خير كه معامله با خدا است و عوض آنرا بشما چند برابر در دنيا و آخرت بحسب خلوص نيّت و مزيّت جهت و موقعيّت كه بيان آن گذشته است عنايت خواهد فرمود دريغ ننمائيد و بطور كلّى آنچه را از اعمال خيريّه پيش بفرستيد براى خودتان مىيابيد پرورش يافته آنرا نزد خدا بهتر از آنچه فرستاديد و زيادتر از آنچه اجر و مزد شما باشد بر اعمال خيريّه كه وصيّت بآن مينمائيد اگر وصى عمل بآن نمايد و ضمير هو فاصله شده بين دو مفعول تجدوا و آنرا ضمير فصل و عماد خوانند و در هر حال بايد از خداوند طلب مغفرت نمود چون بنده هر قدر مراقب امتثال اوامر مولى باشد باز محتمل است قصور و تقصيرى براى او روى داده باشد و متوجّه بآن نشده باشد و بدانيد كه خدا آمرزنده و مهربان است گناهان را با توبه مىآمرزد و بدون توبه هم اگر خواسته باشد ميآمرزد مگر كفر و عداوت با خاندان عصمت و طهارت را كه نخواهد آمرزيد در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره مزّمّل را در نماز عشاء خود بخواند آنسوره و شب و روز شاهد او خواهند بود و بخوبى و پاكيزگى خداوند او را زنده ميدارد و بخوبى و پاكيزگى او را ميميراند و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 298
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ رَبَّكَ يَعلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدني مِن ثُلُثَيِ اللَّيلِ وَ نِصفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَ اللّهُ يُقَدِّرُ اللَّيلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَن لَن تُحصُوهُ فَتابَ عَلَيكُم فَاقرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ القُرآنِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَرضي وَ آخَرُونَ يَضرِبُونَ فِي الأَرضِ يَبتَغُونَ مِن فَضلِ اللّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَاقرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقرِضُوا اللّهَ قَرضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِن خَيرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ هُوَ خَيراً وَ أَعظَمَ أَجراً وَ استَغفِرُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «20»
ترجمه در طي تفسير بيان ميشود ان شاء اللّه تعالي.
إِنَّ رَبَّكَ يَعلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدني مِن ثُلُثَيِ اللَّيلِ مراد قيام بر عبادت است، بعضي گفتند: كلمه ادني بمعني اقرب است يعني قريب بدو ثلث شب ظاهر بمعني كمتر است يعني كمتر از دو ثلث قيام ميكني.
وَ نِصفَهُ وَ ثُلُثَهُ عطف بادني است يعني قيام ميكني نصف شب را و ثلث شب را، معلوم ميشود که قيام حضرت در ليالي مختلف بوده در بعضي كمتر از دو ثلث و در بعضي نصف و در بعضي ثلث شب.
وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ بعض خواص اصحاب مثل امير المؤمنين و ابا ذر و اقران ابا ذر که آنها هم قيامشان همين نحو بوده بلكه دارد بسا تمام شب را قيام ميكردند تا اينكه پاهاي آنها ورم كرد بالاخص در ميان ائمه اطهار بسيار آنها شب استراحت نميكردند و تمام مشغول بعبادت بودند، حتي دارد كنيز حضرت زين العابدين (ع) که سه سال در خانه حضرت بود گفت که: يك شب بر حضرت بستر خواب انداخته نشد و يك روز سفره نهار اشاره به اينكه تمام روزها روزه بود و تمام شبها را بعبادت قيام مينمود، و در حق حضرت رضا (ع) دارد در حال مسافرت از مدينه بخراسان شبي هزار ركعت نماز بجا ميآورد، و در مورد موسي بن جعفر (ع) دارد: در حبس تمام روزها روزه و شبها بعادت از نماز و سجده و امثال اينها و استراحتش فقط قليلي از شب از بعد از فراغ عشاء تا نصف شب.
وَ اللّهُ يُقَدِّرُ اللَّيلَ وَ النَّهارَ نظر به اينكه در آن زمان ساعت نبوده که دقيقه شمار باشد نوعا نميدانستند نصف شد يا ثلث يا دو ثلث شب چه وقت است و همچنين اوقات روز لذا خداوند اوقات صلوات فرائض را منوط بحس بصر قرار دارد صلوة ظهر بزيادتي ظل شاخص پس از غايت نقصانش، و مغرب را بزوال حمره مشرقيه، و
جلد 17 - صفحه 259
صبح را بسفيده خيط ابيض من الخيط الاسود من الفجر، اوقات نوافل نافله ظهر زيادتي ظل شاخص بمقدار شاخص، نافله عصر مثلين، نافله مغرب الي زوال شفق نافله صبح الي زوال حمره، و همچنين اوقات فضيلت را لذا ميفرمايد: خداوند مقدار ليل و نهار را ميداند.
عَلِمَ أَن لَن تُحصُوهُ شما نميتوانيد احصاء كنيد مقادير اوقات را اول وقت و آخر وقت و مدت وقت را.
فَتابَ عَلَيكُم اولا- وجوب صلوات نوافل را برداشت و مستحبّ قرار داد که اگر از شما فوت شود مسئوليت نداشته باشيد. ثانيا- حد قيام را برداشت که حتما بايد دو ثلث باشد يا نصف يا ثلث هر مقدار که براي شما ميسر است از تمام شب تا فقط مقدار اداء نوافل: يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ اليُسرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ العُسرَ بقره آيه 181. و آنچه از شما فوت شده خداوند گذشت كرده و مؤاخذه نميفرمايد.
فَاقرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنهُ بعضي گفتند: مراد از قرآن نماز است چون مشتمل بر قرآن است لكن ظاهرا همان قرائت قرآن باشد چه در فرائض و چه در نوافل مخصوصا در نوافل شب سور طوال و چه در خارج از صلوة که فضائل هر يك از اينکه سور را در اول تفسير سوره در فرائض و نوافل و در خارج بيان كردهايم که بهترين و بالاترين كليه عبادات نماز است و بس است در افضليت او اينكه در اذان و اقامه ميگويي:
(حي علي خير العمل) و از همين جهت دومي برداشت از اذان بدعواي اينكه مردم در امر جهاد كوتاهي ميكنند، و اخباري که در فضيلت نماز شب وارد شده خير موضوع، معراج المؤمن، قربان کل تقي، عنوان صحيفة المؤمن، اول ما يحاسب به العبد يوم القيامة ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها. و از پيغمبر است:
قرة عيني في الصلاة
عمود الدين، و آياتي که در اهميت صلوة وارد شده و سفارشهايي که انبياء سلف در موضوع صلوة نموده، و اخباري که اطلاق كفر بر تارك الصلاة فرموده، و اينكه ضايع الصلاة به پانزده عقوبت گرفتار ميشود که از آن جمله بي ايمان از دنيا ميرود و مثوباتي که در هر يك از فرائض و نوافل رسيده که فوق حد احصاء است چه منافع دنيويه
جلد 17 - صفحه 260
و چه مثوبات اخرويه.
عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَرضي و لو اينكه نماز لا تسقط بحال حتي صلوة غريق و حريق و مهدوم عليه لكن البتة تخفيف دارد بر مريض نشسته و خوابيده بر طرف راست يا چپ يا بر قفا حتي گذرانيدن بقلب که قدرت بر تكلم نداشته باشد.
وَ آخَرُونَ يَضرِبُونَ فِي الأَرضِ در مسافرت بالاخص مسافرتهاي سابق که يا پياده يا بر شتر و حمار و اسب مسافرت ميكردند، و جادههاي خاكي و پست و بلندي و كوه و دره و در روي آب با بلم و كشتي که بتوسط باد بايد حركت كند و تاريكي شب و خطرات حيوانات موذيه و درنده و قطاع الطريق البته بسيار مشكل بود.
يَبتَغُونَ مِن فَضلِ اللّهِ مراد سفر مباح است يا براي امر واجب مثل سفر حج واجب و جهاد في سبيل اللّه و ارشاد جهال يا نجات از ظلمه و فساق يا نذر و عهد و يمين يا امر مستحبّ مثل زيارت ائمه هدي و حج و عمره مندوبه و امثال اينها، يا امر مباح براي تجارت و كسب و اشباه آنها، اما سفر حرام که براي ظلم و اعانت بظالم و لهو و لغو و فسق و فجور باشد که نماز در او قصر نميشود بلكه هر قدمش يك معصيت بزرگي است خارج از اينکه موضوع است لذا ميفرمايد: يَبتَغُونَ مِن فَضلِ اللّهِ.
وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ و لو صدق سفر نكند که كفار و مشركين حمله كردند بر مسلمين يا ارباب ضلال و مخالفين و معاندين يا ظلمه و اهل فساد و مسلمين در مقام دفع آنها برآيند و حفظ اسلام و مسلمين و مظلومين كنند باري در هر صورت نبايد قرآن را ترك كرد بلكه هر چه بتوانند و ميسر شود تلاوت كنند که ميفرمايد:
فَاقرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنهُ بعضي گفتند: مراد قرائت در نماز است که بحمد تنها اكتفاء كند يا سور قصار لكن بقرينه عطف که اقتضاء مغايرت ميكند مراد همان تلاوت قرآن است و لو آن مقدار که حفظ دارد با شرائط و آدابي که در تلاوت قرآن است که با طهارت باشد که ميفرمايد: لا يَمَسُّهُ إِلَّا المُطَهَّرُونَ واقعه آيه 78، بنا بر بعضي تفسيرات و ترتيل که ميفرمايد در همين سوره آيه 4: وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتِيلًا و گذشت تفسيرش، و تدبر در آيات که ميفرمايد: أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ القُرآنَ وَ لَو كانَ مِن عِندِ غَيرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختِلافاً كَثِيراً
جلد 17 - صفحه 261
نساء آيه 84. و ميفرمايد: أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ القُرآنَ أَم عَلي قُلُوبٍ أَقفالُها محمّد (ص) آيه 26.
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ چه صلوات واجبه مثل فرائض يوميه و قضاء آنها و صلوة طواف و صلوة آيات از كسوف و خسوف و زلزله و آيات مخوفه و صلوة جنائز و نيابت و موارد نذر و عهد و يمين، و صلوات مندوبه مثل نوافل يوميه که يكي از علائم مؤمن است که از حضرت عسكري است فرمود:
(علائم المؤمن خمس صلوة احدي و خمسين و التختم باليمين و تعفير الجبين و الجهر ببسم اللّه الرحمن الرحيم و زيارة الاربعين)
و قضاء آنها و نماز زيارت و نماز هديه و نمازهاي ايام و ليالي مخصوصه در دوره سال و صلوات مبتدئه که فرمود:
(الصلاة خير موضوع من شاء استقل و من شاء استكثر).
وَ آتُوا الزَّكاةَ که برادر و برابر نماز است و در بسياري از آيات قرين نماز قرار داده بلكه ميتوان گفت اهميت او از نماز بيشتر است چون بسياري نماز ميگذارند براي اينكه چندان مئونه ندارد لكن تارك زكاة هستند زيرا مئونه مالي است، و گفتيم عقوبت تارك زكاة قبل از موت باو ميرسد بواسطه آيه شريفه: وَ أَنفِقُوا مِن ما رَزَقناكُم مِن قَبلِ أَن يَأتِيَ أَحَدَكُمُ المَوتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَو لا أَخَّرتَنِي إِلي أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُن مِنَ الصّالِحِينَ منافقون آيه 10، و زكاة به نه چيز تعلق ميگيرد غلات اربعه گندم جو خرما كشمش و بمجرد انعقاد حبه زكاة تعلق ميگيرد و موقع حصاد اداء آن واجب ميشود و هر كدام حد نصابي دارند، و انعام ثلاثة شتر گاو و گوسفند و ملحق بگوسفند است بز و اينها هم حد نصابي دارند، و نقدين طلا و نقره سكه دار باصطلاح درهم و دينار آنهم بحد نصاب و همه ساله تعلق ميگيرد مثل خمس نيست که يك مرتبه كافي است و مستحقين زكاة در قرآن ميفرمايد: إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلفُقَراءِ وَ المَساكِينِ وَ العامِلِينَ عَلَيها وَ المُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم وَ فِي الرِّقابِ وَ الغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَ ابنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللّهِ وَ اللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ توبه آيه 60.
وَ أَقرِضُوا اللّهَ قَرضاً حَسَناً سه قسم قرض داريم يك قسم اينكه مالي بمؤمن قرض بدهد براي رفع احتياجات مشروعه او بدون شرط زياده حتي شرط مدت که
جلد 17 - صفحه 262
فلان وقت رد كني بسيار عبادت بزرگي است حتي از صدقه افضل است زيرا منتي در او نيست حتي گفتند اگر خواستي صدقه بفقرا دهي اولا بعنوان قرض بده سپس ذمه او را بري كن تا بثواب قرض نائل شوي. قسم دوم اينكه قرض دهد بشرط زياده که ربا ميشود و حرام است و آيات بسيار و اخبار در شدت حرمت او وارد شده مثل آيه شريفه: الَّذِينَ يَأكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيطانُ مِنَ المَسِّ- الي قوله تعالي- يَمحَقُ اللّهُ الرِّبا ... الايه بقره آيه 276 و 277. و مثل آيه شريفه: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأكُلُوا الرِّبَوا أَضعافاً مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّكُم تُفلِحُونَ وَ اتَّقُوا النّارَ الَّتِي أُعِدَّت لِلكافِرِينَ آل عمران آيه 125 و 126، و غير اينها از آيات، و در اخبار:
(درهم من الربوا اشد من الزنا)
و امروز در تمام بانكها و تجارتخانهها و غير اينها رواج دارد. و قسم سوم قرض ميدهد بدون شرط لكن براي انجام عمل غير مشروعي اينهم حرام است چون اعانت بر اثم است که ميفرمايد: وَ تَعاوَنُوا عَلَي البِرِّ وَ التَّقوي وَ لا تَعاوَنُوا عَلَي الإِثمِ وَ العُدوانِ مائده آيه 3. و در اخبار دارد فرداي قيامت ندا ميآيد:
(اينکه الظلمة و اينکه اعوان الظلمة و اينکه اشباه الظلمة)
حتي راوي ميپرسد: (اني اخيط لفلان هل كنت من اعوانه!) حضرت فرمود:
اما انت فمنهم و اعوانهم من يبيعك الإبر و الحنوط)
حتي دارد:
لا تفهم علي بناء مسجد
و غير ذلک.
و اما قرض بخداي متعال اولا مال مال خود او است به بنده تفضل فرموده سپس از او بعنوان قرض ميگيرد و باضعاف مضاعف حتي هفتصد برابر رد ميكند و قرض بخدا نظير اينکه است که شما به يك نفر معمار ميگويي فلان مسجد را بنا كن هر چه مخارج شده در عهده من است بيا از من بگير آنچه طبق فرمايش الهي و دستور او دادي خداوند در عهده گرفته که بشما اضعاف مضاعف رد كند چه در امور واجبه باشد يا مندوبه باشد.
وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم از عقايد حقه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه.
تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ هُوَ خَيراً وَ أَعظَمَ أَجراً تمام اعمال فرداي قيامت حاضر ميشود و تمام مشاهده ميكنند و شهود شهادت ميدهند و در نامه عمل ثبت ميشود و اجر آن را
جلد 17 - صفحه 263
باعلي درجه باو عنايت ميكند و اشكال به اينكه چگونه عمل فرداي قيامت ظاهر ميشود!
امروز جايي براي اينکه اشكال باقي نمانده که دارند خطب امير المؤمنين و كلمات متقدمين را از هوا ميگيرند آنچه عمل كنيد در عالم موجود است و مشاهده ميشود.
وَ استَغفِرُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ مقام تفضل الهي تا چه اندازه است بلكه اندازه ندارد که بجاي سيئه حسنه ثبت ميشود که ميفرمايد: إِلّا مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيِّئاتِهِم حَسَناتٍ وَ كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً وَ مَن تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَي اللّهِ مَتاباً فرقان آيه 70 و 71 و البته استغفار بايد مقرون بتوبه باشد زيرا در خبر است که استغفار بدون توبه كالمستهزء باللّه است. اللهم تب علينا و اغفر لنا بجاه محمّد و آله.
و الحمد للّه و الصلاة علي رسول اللّه و آله الاطهار. و اللعن علي اعدائهم في هذه الدار و في تلك الدار. تم بحمد اللّه سورة المزمل و يتلوها سورة المدثر الي آخر القرآن بعونه و توفيقه و تاييده. و انا المذنب العاصي السيد عبد الحسين المدعو بالطيب الراجي من اللّه القبول و جعله المقبول هذه الخدمة اليسيرة بحسن القبول.
سورة المدثر
بسم اللّه الرحمن الرحيم و للّه الحمد و الصلاة علي نبيه و آل نبيه و اللعن علي أعدائه اما الكلام في فضلها- از إبن بابويه باسناده از محمّد بن مسلم از حضرت باقر (ع) فرمود:
(من قرأ سورة المدثر في الفريضة کان حقا علي اللّه عز و جل أن يجعله مع محمّد (ص) في در حبة و لا يدركه في الحياة الدنيا شقاء أبدا ان شاء اللّه تعالي)
و از پيغمبر (ص) مروي است:
(من قرأ هذه السورة اعطي من الاجر بعدد من صدق بمحمد و بعدد من كذب به عشر مرات و من ادمن في قراءتها کان له أجر عظيم و من طلب من اللّه ختم کل سورة أن يحفظه من القرآن لم يمت حتي يحفظه)
و قريب اينکه معني از حضرت صادق روايت شده و فرمود:
(لو سأله أكثر من ذلک قضاه اللّه له و اللّه اعلم).
264
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- هر چه برای شما امکان دارد قرآن بخوانید! این آیه که طولانیترین آیه این سوره است مشتمل بر مسائل بسیاری است که محتوای آیات گذشته را تکمیل میکند.
نخست میفرماید: «پروردگارت میداند که تو و گروهی از آنها که با تو هستند نزدیک دو سوم از شب یا نصف یا ثلث آن را به پا میخیزید خداوند شب و روز را اندازه گیری میکند» (ان ربک یعلم انک تقوم ادنی من ثلثی اللیل و نصفه و ثلثه و طائفة من الذین معک و الله یقدر اللیل و النهار).
اشاره به همان دستوری است که در آغاز سوره به پیامبر داده شده، تنها چیزی که در اینجا اضافه دارد این است که گروهی از مؤمنان نیز در این عبادت
ج5، ص319
شبانه، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را همراهی میکردند- به عنوان یک حکم استحبابی و یا احتمالا یک حکم وجوبی زیرا شرائط آغاز اسلام ایجاب میکرد که آنها با تلاوت قرآن که مشتمل بر انواع درسهای عقیدتی و عملی و اخلاقی است و همچنین عبادات شبانه خود را بسازند و آماده تبلیغ اسلام و دفاع از آن گردند.
ولی از بعضی روایات استفاده میشود جمعی از مسلمانان در نگهداشتن حساب «ثلث» و «نصف» و «دو ثلث» گرفتار اشکال و دردسر میشدند و این امر سبب میشد که گاه تمام شب را بیدار بمانند، و مشغول عبادت باشند، تا آنجا که پاهای آنها به خاطر قیام شبانه ورم کرد! لذا خداوند این حکم را بر آنها تخفیف داد و فرمود: «او میداند که شما نمیتوانید مقدار آن را (به دقت) اندازه گیری کنید (برای عبادت کردن) پس شما را بخشید، اکنون آنچه برای شما میسر است قرآن بخوانید» (علم ان لن تحصوه فتاب علیکم فاقرؤا ما تیسر من القرآن).
سپس به بیان دلیل دیگری برای این تخفیف پرداخته، میافزاید: خداوند «میداند به زودی گروهی از شما بیمار میشوند، و گروهی دیگر برای به دست آوردن فضل الهی (و کسب روزی) به سفر میروند، و گروهی دیگر در راه خدا جهاد میکنند» و از تلاوت قرآن باز میمانند (علم ان سیکون منکم مرضی و آخرون یضربون فی الارض یبتغون من فضل الله و آخرون یقاتلون فی سبیل الله).
«پس به اندازهای که برای شما ممکن است از آن تلاوت کنید» (فاقرؤا ما تیسر منه).
روشن است که ذکر بیماری، و مسافرتهای ضروری، و جهاد فی سبیل اللّه، به عنوان سه مثال برای عذرهای موجه است، ولی منحصر به اینها نیست، منظور این است چون خداوند میداند شما گرفتار مشکلات مختلف زندگی در روز خواهید شد، و این مانع تداوم آن برنامه سنگین است، به شما تخفیف داده است.
در حقیقت در آغاز اسلام به خاطر وجود شرائطی این تلاوت و عبادت شبانه واجب بوده، و بعد هم از نظر مقدار و هم از نظر حکم تخفیف داده شده، و به
ج5، ص320
صورت یک حکم استحبابی آن هم به مقدار میسور در آمده است.
البته مهم خوب خواندن و تدبّر و اندیشه در آن است. لذا امام علیّ بن موسی الرضا علیه السّلام میفرماید: «آن مقدار بخوانید که در آن خشوع قلب و صفای باطن و نشاط روحانی و معنوی باشد».
سپس به چهار دستور دیگر در پایان آیه اشاره کرده، و برنامه خودسازی ارائه شده را به این وسیله تکمیل میکند، میفرماید: «و نماز را بر پا دارید، و زکات را بپردازید و به خدا قرض الحسنه دهید [- در راه او انفاق نمایید] و (بدانید) آنچه را از کارهای نیک برای خود از پیش میفرستید نزد خداوند به بهترین وجه و بزرگترین پاداش خواهید یافت» (و اقیموا الصلاة و آتوا الزکاة و اقرضوا الله قرضا حسنا و ما تقدموا لانفسکم من خیر تجدوه عند الله هو خیرا و اعظم اجرا).
«و از خداوند آمرزش بطلبید که خداوند آمرزنده و مهربان است» (و استغفروا الله ان الله غفور رحیم).
منظور از «نماز» در اینجا نمازهای واجب پنجگانه و منظور از «زکات» زکات واجب است، منظور از دادن «قرض الحسنه» به خداوند همان انفاقهای مستحبی است، و این بزرگوارانهترین تعبیری است که در این زمینه تصور میشود، چرا که مالک تمام ملکها، از کسی که مطلقا چیزی از خود ندارد قرض میطلبد، تا از این طریق او را تشویق به انفاق و ایثار و کسب فضیلت این عمل خیر کند، و از این طریق تربیت شود و تکامل یابد.
ذکر «استغفار» در پایان این دستورات ممکن است اشاره به این باشد که مبادا با انجام این طاعات خود را انسان کاملی بدانید و به اصطلاح طلبکار تصور کنید، بلکه همواره باید خود را مقصر بشمرید، و عذر به درگاه خدا آورید، «ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به جا آورد».
«پایان سوره مزّمّل»
ج5، ص321
سوره مدّثّر [74]
اشاره
این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 56 آیه میباشد
محتوای سوره:]
سوره «مدثر» نخستین سورهای است که بعد از دعوت آشکار بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نازل شد و طبیعت سورههای مکّی که دعوت به مبدأ و معاد و مبارزه با شرک، و انذار و تهدید مخالفان به عذاب الهی است در این سوره کاملا منعکس است، و بحثهای این سوره روی هم رفته بر هفت محور دور میزند:
1- دعوت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به قیام و انذار و ابلاغ آشکار و صبر و استقامت در این طریق، و تحصیل آمادگیهای لازم برای این کار.
2- اشاره به رستاخیز، و صفات دوزخیان، همانها که به مقابله با قرآن برخاسته، و به استهزای حق پرداختند.
3- قسمتی از ویژگیهای دوزخ توأم با انذار کافران.
4- تأکید بر امر رستاخیز از طریق سوگندهای مکرر.
5- ارتباط سرنوشت هر انسانی با اعمال او، و نفی هرگونه افکار غیر منطقی در این زمینه.
6- قسمتی از ویژگیهای بهشتیان و دوزخیان و سرنوشت هر کدام از آنها.
7- چگونگی فرار افراد جاهل و بیخبر و مغرور و خودخواه از حق.
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از امام باقر علیه السّلام آمده است: «کسی که
ج5، ص322
سوره مدّثّر را در نماز فریضه بخواند بر خداوند حق است که او را همراه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و در جوار و درجه او قرار دهد و در زندگی دنیا بدبختی و رنج دامنش را هرگز نگیرد».
بدیهی است چنین نتائج عظیمی تنها بر خواندن الفاظ سوره مترتب نخواهد شد، بلکه باید محتوای سوره را نیز در نظر گرفت و مو به مو اجرا کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نکات آیه
۱ - تمجید خداوند از پیامبر(ص) و یاران آن حضرت به خاطر شب زنده دارى و قرائت قرآن (إنّ ربّک یعلم أنّک تقوم ... و طائفة من الذین معک) مطلب یاد شده از تذکر به علم خداوند، استفاده مى شود.
۲ - آگاهى کامل خداوند، از تمامى حرکات و رفتارهاى انسان ها (یعلم أنّک تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... علم أن سیکون منکم مرضى)
۳ - شب زنده دارى پیامبر(ص)، نزدیک به دوسوم از شب یا نصف آن و یا یک سوم آن بود. (أنّک تقوم أدنى من ثلثى الّیل و نصفه و ثلثه)
۴ - شب زنده دارى گروهى از مؤمنان به تأسّى از پیامبر(ص)، نزدیک به دوسوم از شب یا نصف آن و یا یک سوم آن (تقوم أدنى من ثلثى الیل ... و طائفة من الذین معک)
۵ - بلندى و کوتاهى شب و روز، به تقدیر و اندازه گیرى خداوند است. (و اللّه یقدّر الّیل و النهار)
۶ - اندازه گیرى کامل شب و روز و مقدار دقیق شب زنده دارى براى مؤمنان و یاران پیامبر(ص) میسّر و آسان نبود. (علم أن لن تحصوه)
۷ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، در آغاز بعثت مدتى چند به شب زنده دارى به میزان دوسوم یا نصف و یا یک سوم از شب موظف شده بودند. (و طائفة من الذین معک ... علم أن لن تحصوه)
۸ - رخصت یافتن مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، به کاستن از مدّت شب زنده دارى خویش و انجام آن به میزان میسور و ممکن (علم أن لن تحصوه فتاب علیکم) در گذشتن خداوند از مؤمنان شب زنده دار - پس از یادآورى به کم و زیاد شدن میزان شب زنده دارى آنان - حاکى از رخصت دادن او، به این کمى و زیادى است.
۹ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، موظف به تلاوت قرآن در شب هنگام به میزان میسور و ممکن (فاقرءوا ما تیسّر من القرءان)
۱۰ - تلاوت قرآن، باید به میزان میسور باشد; نه مقدارى که براى قارى خسته کننده و مشقت آور است. (فاقرءوا ما تیسّر من القرءان)
۱۱ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، موظّف به نماز در پاسى از شب به میزان میسور و ممکن (تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... فاقرءوا ما تیسّر من القرءان) برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که مقصود از قرائت قرآن، نماز باشد; زیرا خواندن قرآن از اجزاى مهم نماز است. گفتنى است چون جمله هاى پیش درباره نماز شب بود، مى تواند قرینه بر مطلب یاد شده باشد.
۱۲ - نماز و خواندن قرآن، از بهترین اعمال مراسم در شب زنده دارى و عبادت شبانه (تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... فاقرءوا ما تیسّر من القرءان)
۱۳ - شب هنگام، زمان مناسب براى نماز و قرائت قرآن (تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... فاقرءوا ما تیسّر من القرءان)
۱۴ - قرآن، نام کتاب آسمانى نازل شده بر پیامبراسلام (فاقرءوا ما تیسّر من القرءان)
۱۵ - رعایت حال مریضان، مسافران تاجر و سوداگر و جنگ جویان خداجو، فلسفه تخفیف دادن تکلیف شب زنده دارى و کاستن از آن، به میزان میسور و ممکن فاقرءوا ما تیسّر من القرءان علم أن سیکون منکم مرضى و... و ءاخرون یقتلون فى سبیل اللّه فاقرءوا ما تیسّر منه عبارت «ضرب فى الأرض» در معانى سفر براى تجارت و خارج شدن براى جنگ آمده است; ولى با آمدن «و آخرون یقاتلون فى سبیل اللّه» معناى اول مراد است.
۱۶ - مریضى، تأمین نیازهاى زندگى و شرکت در جنگ با دشمن، از عذرهاى پذیرفته شده براى کاستن از عبادت شبانه و شب زنده دارى (علم أن سیکون منکم مرضى ... فاقرءوا ما تیسّر منه)
۱۷ - تلاش براى تأمین زندگى، هم چون جنگ در راه خدا، داراى اهمیت است. (و ءاخرون یضربون فى الأرض یبتغون من فضل اللّه و ءاخرون یقتلون فى سبیل اللّه) از این که تلاش براى تأمین زندگى، در کنار جنگ در راه خدا مطرح شده، مى توان برداشت یاد شده را استفاده کرد.
۱۸ - تکالیف عبادى اسلام، آسان و در توان بشر و به دور از مشقّت و مشکل طاقت فرسا (فاقرءوا ما تیسّر منه)
۱۹ - شب زنده دارى، نباید به مقدارى باشد که به سلامت مؤمنان آسیب رساند و یا مانع از تلاش روزانه براى تأمین زندگى و یا پیکار در راه خدا شود. (فاقرءوا ما تیسّر من القرءان علم أن سیکون منکم مرضى ... فاقرءوا ما تیسّر منه)
۲۰ - ترغیب خداوند، به تأمین تلاش براى نیازهاى زندگى و استقلال اقتصادى (و ءاخرون یضربون فى الأرض یبتغون من فضل اللّه) برداشت یاد شده، با توجه به این مطلب است که آیه شریفه، در مقام تمجید از تلاش گران عرصه زندگى است. ضمن آن که آمدن تعبیر«فضل اللّه» در این باره، تأیید کننده همین حقیقت است.
۲۱ - امکانات زندگى، فضل الهى است; هر چند با تلاش انسان به دست آمده باشد. (یبتغون من فضل اللّه)
۲۲ - روز، زمان مناسب براى تلاش اقتصادى و تأمین زندگى (تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... یبتغون من فضل اللّه) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که تلاش روزانه (یبتغون...) در برابر شب زنده دارى (تقوم...اللیل) واقع شده است.
۲۳ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، به برپایى نماز مأمور شدند. (و أقیموا الصلوة)
۲۴ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، به پرداخت زکات مأمور شدند. (و ءاتوا الزکوة)
۲۵ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، به انفاق و صدقه در راه خدا مأمور شدند. (و أقرضوا اللّه) به گفته مفسران، مقصود از قرض به خدا، انفاق و صدقه در راه او است.
۲۶ - انفاق و صدقه، به منزله قرض و وام دادن به خداوند است. (و أقرضوا اللّه)
۲۷ - انفاق، باید در راه خدا باشد. (و أقرضوا اللّه)
۲۸ - مرغوبیت مال و کالاى مورد انفاق و خلوص نیت انفاق کننده، دو عنصر لازم در انفاق (و أقرضوا اللّه قرضًا حسنًا) نیکو بودن قرض (قرضاً حسناً)، عبارت است از حسن فاعلى (خلوص نیت و...) و حسن فعلى (پرداخت کالاى مرغوب).
۲۹ - زکات، قرض دادن به خداوند است. (و ءاتوا الزکوة و أقرضوا اللّه قرضًا حسنًا) مفسران احتمال هایى درباره قرض به خدا مطرح کرده اند; که یکى از آنها زکات است و مقصود این است که باید به بهترین وجهى پرداخت شود.
۳۰ - زکات، باید به بهترین صورت و مناسب ترین چیز براى فقیران پرداخت شود. (و أقرضوا اللّه قرضًا حسنًا)
۳۱ - اموال انفاق شده در راه خدا و پاداش آن، تضمین شده از سوى او (و أقرضوا اللّه قرضًا حسنًا) مطلب یاد شده، از تشبیه انفاق به قرض دادن استفاده مى شود; زیرا در قرض، اصل مال محفوظ مى ماند. پاداش آن نیز - که خداوند وعده داده - تضمین شده است.
۳۲ - هر کار خیرى، ذخیره اى است که انسان در این جهان، براى حیات اخروى خویش مى فرستد. (و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا)
۳۳ - انسان ها، تمامى کارهاى خیر خود را در پیشگاه خداوند، بهتر از آنچه انجام داده اند، مى بینند و بیشتر از پاداشى که انتظارش را داشته و شایسته آن بوده اند، دریافت مى کنند. (و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا)
۳۴ - انجام هر کار خیرى در حیات خویش، داراى برترى و پاداشى افزون تر از انجام آن پس از مرگ به وسیله وارثان و یا از طریق وصیت است. (و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا) برخى از مفسران بر آنند که به قرینه «ما تقدّموا...»، جمله اى مانند «من الذى تأخّرونه إلى الوصیة عند الموت» در تقدیر است.
۳۵ - توصیه و ترغیب خداوند به انجام دادن کارهاى خیر، پیش از فرا رسیدن مرگ (و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا)
۳۶ - پاداش کارهاى خیر از سوى خداوند، افزون تر از استحقاق و بر پایه تفضل و لطف او است. (تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا) مطلب یاد شده، از مقرر شدن پاداش بهتر و افزون تر، استفاده مى شود.
۳۷ - شب زنده دارى، تلاوت قرآن، اقامه نماز، پرداخت زکات و انفاق، از مظاهر نیکوکارى و مصداق هاى بارز کارهاى خیر تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... فاقرءوا ما تیسّر من القرءان ... و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه ... أعظم أجرًا
۳۸ - بهره جستن از خصلت نفع طلبى انسان ها، از روش هاى قرآن براى تشویق آنان به انفاق در راه خدا و انجام دادن کارهاى خیر (و ءاتوا الزکوة ... و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که خداوند، با یادآورى پاداش بزرگ و فراوان، ایجاد انگیزه نموده و از خصلت نفع طلبى انسان ها بهره جسته است.
۳۹ - حسن ایجاد انگیزه در انسان هابه کارهاى خیر، براى زمینه سازى بهتر و بیشتر انجام دادن آنها (و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا)
۴۰ - توصیه خداوند، به استغفار و آمرزش خواهى از درگاه او (و استغفروا اللّه)
۴۱ - انسان ها، هر چند بسیار نیکوکار باشند، نیازمند آمرزش الهى اند. (و ما تقدّموا لأنفسکم ... و استغفروا اللّه) مطلب یاد شده از ذکر شدن استغفار پس از تشویق به انجام دادن کارهاى خیر به دست مى آید.
۴۲ - خداوند، «غفور» (آمرزنده) و «رحیم» (مهربان) است. (إنّ اللّه غفور رحیم)
۴۳ - گذشت خداوند از خطاهاى بندگانش، توأم با مهربانى او است. (إنّ اللّه غفور رحیم)
۴۴ - غفران و رحمت خداوند، مقتضى استغفار و آمرزش خواهى بندگان از درگاه او است. (و استغفروا اللّه إنّ اللّه غفور رحیم) جمله «إنّ اللّه...» تعلیل براى فرمان «استغفروا...» است; یعنى، چون غفران و رحمت خداوند بسیار است، پس مقتضى است که از او آمرزش بطلبید.
۴۵ - آمرزیده شدن استغفارکنندگان، تضمین شده از جانب خداوند (و استغفروا اللّه إنّ اللّه غفور رحیم) آمدن دو صفت «غفور و رحیم» - به صیغه مبالغه - اشاره به وعده اجابت و تضمین پذیرش استغفار دارد.
روایات و احادیث
۴۶ - «رُوِىَ عن أبى جعفر و أبى عبداللّه (علیهماالسلام) انّ السبب فى (نزول) هذه السورة أنّ النبىّ(ص) کان یقوم هو و أصحابه اللیل کلّه للصلاة حتّى تورمت أقدامهم من کثرة قیامهم فشقّ ذلک علیه و علیهم فنزلت السورة بالتخفیف عنهم فى قوله تعالى: «و اللّه یقدّر اللیل و النهار علم أن لن تحصوه» أى لن تُطِیقوه;[۵] از امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) روایت شده که سبب نزول این سوره (مزّمّل) این بود که پیامبر(ص) و اصحابش، تمام شب را براى نماز مى ایستادند تا این که پاهایشان از کثرت ایستادن ورم کرد. و این بر پیامبر و یاران آن حضرت مشقت بار شد; پس این سوره براى تخفیف دادن به آنان نازل شد. آن جا که خداوند متعال فرمود: «و اللّه یقدّر اللیل و النهار علم أن لن تحصوه» و «لن تحصوه» به معناى لن تطیقوه است; [یعنى، خداوند مى داند که شما توان این کار را ندارید]».
۴۷ - «عن بُرَید العجلىّ قال: قلت لأبى جعفر(ع) أیّهما أفضل فى الصلاة کثرةُ القراءة أو طول اللَّبث فى الرّکوع و السجود؟ قال: فقال: کثرةُ اللَّبث فى الرّکوع و السجود فى الصلاة أفضل أما تسمع لقول اللّه تعالى: «فاقرءوا ما تیسّر منه و أقیموا الصلاة» إنّما عنى بإقامة الصلاة طول اللَّبث فى الرّکوع و السّجود...;[۶] بُرَید عجلى گوید: به امام باقر(ع) گفتم: آیا کثرت قرائت (قرآن) در نماز برتر است یا کثرت درنگ در رکوع و سجود؟ فرمود: طولانى کردن رکوع و سجود در نماز، برتر است. آیا سخن خداى تعالى را نشینده اى که مى فرماید: «فاقرءوا ما تیسّر منه و أقیموا الصلاة»؟ همانا خدا از اقامه نماز، طولانى کردن رکوع و سجود آن را قصد کرده است».
۴۸ - قال رسول اللّه(ص): ما من جالب یجلب طعاماً إلى بلد من بلاد المسلمین فیبیعه بسِعْر یومه إلاّ کانت منزلتُه عنداللّه منزلةَ الشّهید، ثمّ قرء رسول اللّه(ص): «و ءاخرون یضربون فى الأرض یبتغون من فضل اللّه و ءاخرون یقاتلون فى سبیل اللّه»;[۷] رسول خدا(ص) فرمود: هیچ نقل دهنده کالایى نیست که طعامى را به شهرى از شهرهاى مسلمانان انتقال دهد و آن را به قیمت روزش بفروشد; مگر این که مقام و منزلتش نزد خداوند، مقام و منزلت شهید است. سپس آیه «و آخرون یضربون فى الأرض یبتغون من فضل اللّه و آخرون یقاتلون فى سبیل اللّه» را قرائت فرمود».
۴۹ - «عن النبىّ(ص) «فاقرءوا ما تیسّر منه» قال: مائة آیة;[۸] از پیامبر(ص) [درباره] «فاقرءوا ما تیسّر منه» روایت شده که مراد قرائت صد آیه است».
۵۰ - «إبراهیم بن عبدالحمید عن أبى الحسن(ع) قال: سألته عن صدقة الفطرة أواجبةٌ، هى بمنزلة الزکاة فقال: هى ممّا قال اللّه: أقیموا الصلاة و ءاتوا الزکاة هى واجبة;[۹] ابراهیم بن عبدالحمید گوید: از امام کاظم(ع) درباره صدقه فطره سؤال کردم که آیا این صدقه، واجب و به منزله زکات است؟ فرمود: صدقه فطره جزء زکاتى است که خداوند فرموده است: «أقیموا الصلاة و ءاتوا الزکات» [بلى] صدقه فطره، واجب است».
۵۱ - «عن سَماعة قال: سألته عن قول اللّه: «و أقرضوا اللّه قرضاً حسناً» قال: هو غیرُ الزّکاة;[۱۰] سماعه مى گوید: از امام(ع) درباره سخن خداوند: «و أقرضوا اللّه قرضاً حسناً» سؤال کردم; فرمود: این[�قرض حسن ]غیر از زکات است».
موضوعات مرتبط
- احکام :۱۵
- استغفار: توصیه به استغفار ۴۰; زمینه استغفار ۴۴
- اسلام: سهولت اسلام ۱۸; ویژگیهاى اسلام ۱۸
- اسماء و صفات: رحیم ۴۲; غفور ۴۲
- اعداد: عدد دوسوم ۳، ۴، ۷; عدد یک دوم ۳، ۴، ۷; عدد یک سوم ۳، ۴، ۷
- اقتصاد: اهمیت استقلال اقتصادى ۲۰
- الگوگیرى: الگوگیرى از محمد(ص) ۴
- امکانات مادى: منشأ امکانات مادى ۲۱
- انسان: منفعت طلبى انسان ۳۸; نیازهاى معنوى انسان ۴۱
- انفاق: اخلاص در انفاق ۲۷، ۲۸; تشویق به انفاق ۳۸; تضمین پاداش انفاق ۳۱; حقیقت انفاق ۲۶; خیریت انفاق ۳۷; شرایط انفاق ۲۸; مرغوبیت مورد انفاق ۲۸
- بیماران: مقدار تهجد بیماران ۱۵
- تاجران: مقدار تهجد تاجران ۱۵
- تجارت: اهمیت تجارت ۴۸
- تربیت: روش تربیت ۳۸
- تشبیهات قرآن: تشبیه انفاق ۲۶; تشبیه به قرض الحسنه ۲۶; تشبیه صدقه ۲۶
- تکلیف: فلسفه تخفیف تکلیف ۱۵; قدرت در تکلیف ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۵، ۱۸
- تهجد: بهترین تهجد ۱۲; خیریت تهجد ۳۷; زمینه کمى مدت تهجد ۱۶; مقدار تهجد ۱۹
- جهاد: اهمیت جهاد ۱۶، ۱۷، ۱۹
- خدا: آثار آمرزشگرى خدا ۴۴; آثار رحمت خدا ۴۴; آثار فضل خدا ۳۶; افعال خدا ۵; تشویقهاى خدا ۲۰، ۳۵; توصیه هاى خدا ۳۵، ۴۰; علم خدا به اعمال ۲; علم غیب خدا ۲; فضل خدا ۲۱; قرض به خدا ۲۶، ۲۹; مدحهاى خدا ۱; مراد از قرض به خدا ۵۱; مقدرات خدا۵; مهربانى خدا ۴۳; ویژگى آمرزشگرى خدا ۴۳
- خیر: موارد خیر ۳۷
- رکوع: فضیلت طول رکوع ۴۷
- روز: سختى اندازه گیرى روز ۶; فواید روز ۲۲; منشأ بلندى روز ۵; منشأ کوتاهى روز ۵
- زکات: آداب زکات ۳۰; احکام زکات فطره ۵۰; حقیقت زکات ۲۹; خیریت زکات ۳۷
- سجده: فضیلت طول سجده ۴۷
- سلامتى: اهمیت سلامتى ۱۹
- شب: سختى اندازه گیرى شب ۶; فواید شب ۱۳; منشأ بلندى شب ۵; منشأ کوتاهى شب ۵
- صحابه: انفاق صحابه ۲۵; برپایى نماز صحابه ۲۳; تکلیف صحابه ۷، ۹، ۱۱، ۲۳، ۲۴، ۲۵; تلاوت قرآن صحابه ۱، ۹; تهجد صحابه۱; زکات صحابه ۲۴; صدقه صحابه ۲۵; فضایل صحابه ۱; مدت تهجد صحابه ۶، ۷، ۸، ۴۶; نماز شب صحابه ۱۱
- صدقه: حقیقت صدقه ۲۶
- عذر: عذر مقبول ۱۶
- عمل: آثار اخروى عمل خیر ۳۲; انگیزه عمل خیر ۳۹; پاداش مضاعف عمل خیر ۳۳، ۳۴، ۳۶; تجسم عمل ۳۳; تشویق به عمل خیر ۳۵، ۳۸; زمینه ازدیاد عمل خیر ۳۹; فرصت عمل ۳۵
- عمل صالح: پاداش وصیت به عمل صالح ۳۴
- قرآن :۱۴ اهمیت تلاوت قرآن ۱۴ در شب ۱۲، ۱۳; تشبیهات قرآن ۱۴۲۶; خیریت تلاوت قرآن ۳۷ ۱۴; مقدار تلاوت قرآن ۱۴۱۰، ۴۹; نامهاى قرآن ۱۴ ۱۴
- مؤمنان: انفاق مؤمنان ۲۵; برپایى نماز مؤمنان ۲۳; تکلیف مؤمنان ۲۳، ۲۴، ۲۵; زکات مؤمنان ۲۴; صدقه مؤمنان ۲۵
- مجاهدان: مقدار تهجد مجاهدان ۱۵
- محمد(ص): تلاوت قرآن محمد(ص) ۱; تهجد محمد(ص) ۱; فضایل محمد(ص) ۱، ۳; مدت تهجد محمد(ص) ۳، ۶، ۴۶; مدح محمد(ص) ۱
- مسافران: مقدار تهجد مسافران ۱۵
- مستغفرین: حتمیت آمرزش مستغفرین ۴۵
- مسلمانان: الگوى مسلمانان صدراسلام ۴; تکلیف مسلمانان صدراسلام ۷، ۹، ۱۱; تلاوت قرآن مسلمانان صدراسلام ۹; مدت تهجد مسلمانان صدراسلام ۴، ۶، ۷، ۸; مدح مسلمانان ۱; نماز شب مسلمانان صدراسلام ۱۱
- معاش: اهمیت تأمین معاش ۱۶، ۱۷، ۱۹، ۲۰; وقت تأمین معاش ۲۲
- نماز: اهمیت نماز شب ۱۲، ۱۳; نماز شب در صدراسلام ۷
- نیازها: نیاز به آمرزش ۴۱
- وارث: پاداش عمل خیر وارث ۳۴
منابع
- ↑ تفسیر على بن ابراهیم.
- ↑ حاکم صاحب المستدرک.
- ↑ طبرى صاحب جامع البیان.
- ↑ کتاب نهج البیان از شیبانى.
- ↑ تفسیر برهان، ج ۴، ص ۳۹۸، ح ۲.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۸۲، ص ۱۱۷، ح ۲۶; بحارالأنوار، ج ۹۰، ص ۲۹۹، ح ۳۰.
- ↑ الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۳۲۳.
- ↑ الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۳۲۲.
- ↑ تفسیر عیاشى، ج۱، ص ۴۲، ح ۳۳; بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۱۰۴، ح ۶ و ۷.
- ↑ تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۹۳; نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۵۲، ح ۳۸.