البقرة ٢٤٥

از الکتاب
کپی متن آیه
مَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يُقْرِضُ‌ اللَّهَ‌ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ‌ لَهُ‌ أَضْعَافاً کَثِيرَةً وَ اللَّهُ‌ يَقْبِضُ‌ وَ يَبْسُطُ وَ إِلَيْهِ‌ تُرْجَعُونَ‌

ترجمه

کیست که به خدا «قرض الحسنه‌ای» دهد، (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند،) تا آن را برای او، چندین برابر کند؟ و خداوند است (که روزی بندگان را) محدود یا گسترده می‌سازد؛ (و انفاق، هرگز باعث کمبود روزی آنها نمی‌شود). و به سوی او باز می‌گردید (و پاداش خود را خواهید گرفت).

ترتیل:
ترجمه:
البقرة ٢٤٤ آیه ٢٤٥ البقرة ٢٤٦
سوره : سوره البقرة
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَن ذَا الَّذِی»: چه کسی است که؟ (مَنْ): مبتدا، (ذَا): خبر، (الَّذِی): صفت. «قَرْضاً»: مفعول مطلق و به معنی (إقراض) است، یا مفعولٌ‌به و به معنی (مقروض) است. «قَرْضاً حَسَناً»: وام نیکو. و آن وقتی است که از مال حلال و با طیبه خاطر باشد. «فَیُضَاعِفَهُ»: تا چندین برابرش گرداند. «أَضْعَافاً»: جمع (ضِعْف) چندین برابر. مفعولٌ‌به دوم فعل (یُضَاعِفَ) یا حال ضمیر (ه) در (یُضَاعِفَهُ) است. «یَقْبِضُ»: باز می‌گیرد. کم می‌کند. «یَبْسُطُ»: گسترش می‌دهد. فراوان می‌گرداند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

على بن عمار از امام صادق عليه‌السلام نقل نمايد كه فرمود: وقتى كه آيه «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها»، هر كسى كه كار نيكوئى انجام دهد او را بهتر از آن (پاداش) خواهد بود) نازل گرديد، پيامبر فرمود: «ربّ زدنى؛ پروردگارا آن پاداش را براى من زياد كن»، سپس خداوند آيه «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها؛ هر كسى كه كار نيكوئى انجام دهد او را ده برابر (پاداش) خواهد بود» را نازل فرمود، باز پيامبر فرمود: «ربّ زدنى» سپس اين آيه نازل گرديد.[۳]

چنان كه ابن بابويه نيز بعد از چهار واسطه از ابوايوب الخزاز او از امام صادق عليه‌السلام آن را روايت كرده است،[۴] و همچنين از سفيان ثورى نيز حديث مزبور روايت گرديده است.[۵] و نيز از عبدالله بن عمر نقل نمايند كه وقتى كه آيه «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ؛ مثل كسانى كه دارائى خويش را در راه خدا ببخشند به مانند دانه اى است كه از يك دانه آن هفت خوشه برويد و در هر خوشه صد دانه باشد» نازل شد، پيامبر فرمود: «ربّ زد امّتى؛‌ پروردگارا آن پاداش را براى امت من زياد كن» سپس اين آيه نازل گرديد.[۶]

تفسیر


نکات آیه

۱ - پیکار در راه خدا، قرض شایسته بندگان به او* (و قاتلوا ... من ذا الذى یقرض اللّه قرضاً حسناً)

۲ - تأمین تدارکات پیکار در راه خدا، قرض شایسته مسلمانان به او (و قاتلوا ... من ذا الذى یقرض اللّه قرضاً حسناً) انفاق در راه خدا، قرض شایسته بندگان به او (من ذا الذى یقرض اللّه قرضاً حسناً) مراد از «قرض» در آیه شریفه، انفاق در راه خداوند است. بنابراین انفاق در راه خدا، همان قرض دادن به اوست.

۴ - مرغوبیت کالاى مورد انفاق و خلوص نیّت انفاق کننده، دو عنصر لازم در انفاق (من ذا الذى یقرض اللّه قرضاً حسناً) نیکو بودن قرض «قرضاً حسناً»، عبارت است از حُسن فاعلى (خلوص در نیّت و ... ) و حُسنِ فعلى (پرداخت کالاى مرغوب)

۵ - قرض دهندگان به خداوند با جان و مال، از پاداش مُضاعف الهى بهره مندند. (من ذا الذى یقرض اللّه ... فیضاعفه له اضعافاً کثیرةً)

۶ - بهره جستن از خصلت نفع طلبى انسانها، از روشهاى قرآن براى تشویق آنان به انفاق در راه خداوند و کارهاى خیر (من ذا الذى یقرض اللّه ... فیضاعفه له اضعافاً کثیرةً)

۷ - ارزش والاى انفاق در راه خداوند (من ذا الّذى یقرض اللّه ... فیضاعفه له اضعافاً) از اینکه انفاق به عنوان قرض شمرده شده و پاداش فراوانى در برابر آن وعده داده، ارزش والاى آن استفاده مى شود.

۸ - حُسن ایجاد انگیزه به کار خیر، براى زمینه سازى انجام آن (من ذا الّذى یقرض اللّه قرضاً حسناً فیضاعفه له اضعافاً کثیرةً) خداوند با ذکر پاداش، ایجاد انگیزه نموده و این مى تواند درسى براى همه مربیان باشد.

۹ - تنگدستى و فراخ روزى آدمیان، به دست خداوند است. (و اللّه یقبض و یبصط)

۱۰ - حاکمیّت خداوند بر وُسعتها و محدودیّتهاى امکانات مادى انسانها (و اللّه یقبض و یبصط)

۱۱ - ایمان به «قبض» و «بسط» الهى، نفى کننده پندار غلط کاهش مال در اثر قرض دادن و انفاق (و اللّه یقبض و یبصط) تذکر به «قبض» و «بسط» الهى پس از ذکر انفاق، بیانگر این معنى است.

۱۲ - ایمان به «قبض» و «بسط» الهى، برانگیزنده آدمى به انفاق (و اللّه یقبض و یبصط)

۱۳ - بقاى آنچه به خداوند قرض داده مى شود و بازگشت چندین برابر آن به آدمى (من ذا الّذى یقرض اللّه ... فیضاعفه له اضعافاً کثیرةً) مُراد از ضمیر مفعولى در «یضاعفه» قرض است; یعنى آن مالى که قرض داده شود، چندین برابر شده و به او باز پس داده مى شود; بنابراین باید آن مال باقى باشد.

۱۴ - خداوند، مبدأ همه انسانهاست و بازگشت آنان تنها به سوى اوست. (و الیه ترجعون) «رجوع»، یعنى بازگشت شخص به آنجا که بوده است.

۱۵ - ایمان به بازگشت و رجعت آدمى به سوى خداوند، برانگیزاننده انسانها به پیکار در راه او و انفاق (و قاتلوا فى سبیل اللّه ... من ذا الّذى یقرض اللّه ... و الیه ترجعون)

۱۶ - پاداش الهى به انفاق کنندگان در دنیا و آخرت (فیضاعفه له اضعافاً ... و الیه ترجعون) «الیه ترجعون»، اشاره به پاداش الهى است در آخرت; بنابراین «فیضاعفه» بیانگر پاداش الهى در دنیاست.

روایات و احادیث

۱۷ - صِله و کمک مالى به امام مسلمین، از مصادیق قرض به خداوند است. (من ذا الّذى یقرض اللّه قرضاً) امام کاظم (ع) درباره آیه «من ذا الّذى ... » فرمود: نزلت فى صلة الإمام[۷].

۱۸ - پاداش انفاق در راه خداوند، غیر قابل شمارش است. (فیضاعفه له اضعافاً کثیرةً) امام صادق (ع): ... ان الکثیر من اللّه عزّ و جل لا یحصى و لیس له منتهى[۸].

موضوعات مرتبط

  • امکانات دنیوى: ۱۰
  • انسان: سودجویى انسان ۶ ; صفات انسان ۶ ; فرجام انسان ۱۴ ; مبدأ انسان ۱۴
  • انفاق: آثار انفاق ۱۳ ; آداب انفاق ۴ ; اخلاص در انفاق ۴ ; ارزش انفاق ۳، ۷ ; انفاق به رهبرى ۱۷ ; انفاق در راه خدا ۳، ۶، ۷، ۱۲، ۱۸ ; پاداش انفاق ۱۳، ۱۸ ; پاداش اخروى انفاق ۱۶ ; پاداش دنیوى انفاق ۱۶ ; تشویق به انفاق ۶ ; زمینه انفاق ۱۵
  • انگیزش: اهمیّت انگیزش ۸ ; عوامل انگیزش ۶، ۱۲، ۱۵
  • ایمان: آثار ایمان ۱۱، ۱۲، ۱۵ ; ایمان به معاد ۱۵ بازگشت به خدا: ۱۴، ۱۵
  • بىنیازى: منشأ بىنیازى ۹، ۱۰
  • پاداش: پاداش مضاعف ۵، ۱۳
  • تربیت: روش تربیت ۶
  • تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۸، ۱۵
  • جهاد: ارزش جهاد ۱، ۲ ; تدارکات جهاد ۲ ; جهاد در راه خدا ۱ ; جهاد مالى ۲
  • خدا: حاکمیّت خدا ۱۰
  • روزى: توسعه روزى ۹، ۱۱
  • عقیده: عقیده باطل ۱۱
  • عمل: بقاى عمل ۱۳ ; پاداش عمل ۱۳ ; زمینه عمل صالح ۸
  • فقر: منشأ فقر ۹، ۱۰
  • قرض: پاداش اخروى قرض ۱۶ ; پاداش دنیوى قرض ۱۶ ; پاداش قرض ۵ ; قرض به خدا ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶، ۱۷
  • معاد: ۱۴
  • نیّت: اخلاص در نیّت ۴
  • ولایت و امامت: ۱۷

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۱، ص ۱۱۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۹۳.
  3. تفسير عياشى.
  4. تفسير برهان.
  5. تفسير روض‌الجنان يا روح‌الجنان.
  6. تفاسير ابن ابى‌حاتم و ابن مردويه و صحيح ابن حبان.
  7. کافى، ج ۱، ص ۵۳۷، ح ۴ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۱۳۱، ح ۴۳۵.
  8. معانى الاخبار، ص ۳۹۷، ح ۵۴ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۴۳، ح ۹۶۵.