الأنعام ٧٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=همانا برگرداندم روی خود را بسوی آنکه آفرید آسمانها و زمین را یکتاپرست و نیستم از شرکورزندگان | |-|معزی=همانا برگرداندم روی خود را بسوی آنکه آفرید آسمانها و زمین را یکتاپرست و نیستم از شرکورزندگان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::79|٧٩]] | قبلی = الأنعام ٧٨ | بعدی = الأنعام ٨٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::14|١٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«وَجْهِیَ»: رویم را. مراد از روکردنِ رو، قصد پرستش و انجام عبادت است. «فَطَرَ»: آفریده است. پدیدار کرده است. «حَنیفاً»: حقّگرای برکنار از ادیان باطله و عقائد منحرفه. این واژه حال فاعل ضمیر (تُ) در فعل (وَجَّهْتُ) است (نگا: بقره / . | «وَجْهِیَ»: رویم را. مراد از روکردنِ رو، قصد پرستش و انجام عبادت است. «فَطَرَ»: آفریده است. پدیدار کرده است. «حَنیفاً»: حقّگرای برکنار از ادیان باطله و عقائد منحرفه. این واژه حال فاعل ضمیر (تُ) در فعل (وَجَّهْتُ) است (نگا: بقره / . |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۳
ترجمه
الأنعام ٧٨ | آیه ٧٩ | الأنعام ٨٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَجْهِیَ»: رویم را. مراد از روکردنِ رو، قصد پرستش و انجام عبادت است. «فَطَرَ»: آفریده است. پدیدار کرده است. «حَنیفاً»: حقّگرای برکنار از ادیان باطله و عقائد منحرفه. این واژه حال فاعل ضمیر (تُ) در فعل (وَجَّهْتُ) است (نگا: بقره / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ... (۰) قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي... (۲) إِنَ إِبْرَاهِيمَ کَانَ أُمَّةً... (۲) ثُمَ أَوْحَيْنَا إِلَيْکَ أَنِ... (۲) فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ حَنِيفاً... (۴) لاَ شَرِيکَ لَهُ وَ بِذٰلِکَ... (۱)
إِنَ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِي... (۲) وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِي... (۰) شَاکِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَ... (۰) وَ آتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً... (۰) وَ لَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ... (۰) إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ مَا... (۰)
تفسیر
- آيات ۸۳ - ۷۴، سوره انعام
- بررسى كيفيت مخصوص رفتار و محاجه ابراهيم (ع ) در اين آيات ، كه به رفتار فطرىيك انسان اوليه فرضى كه براى نخستين بار به مظاهر مادى عالم برخورد مى كند،شباهت دارد.
- هر چه اشتغال و سرگرمى به امور مادى بيشتر باشد، توجه به مبداء و معاد كمتر مىشود.
- اينكه غرض از اين تعبيرات تحقير بتها باشد از ادب ابراهيم (ع ) دور است .
- ضمير مذكر آوردن براى (( شمس )) در كلام ابراهيم (ع ): (( هذا ربى هذا اكبر )) شاهدبر اينست كه آن حضرت همچون انسانى فرضى كه خبر از هيچ چيز ندارد سخن گفته است.
- اختلاف مفسرين در معناى كلمه (( آزر )) و نسبت او با ابراهيم (ع ).
- استغفار و دعاى ابراهيم (ع ) براى آزر، دعاى صورى بوده و در دنيا واقع شده ، نه درآخرت براى شفاعت .
- آزر، پدر صلبى و حقيقى ابراهيم عليه السلام نبوده است .
- توهم عجيب و غريب بعضى از مفسرين در مورد داستانهايى كه در قرآن كريم نقل شده است .
- كلام الهى ، كلام حق و فصل است و هزل و خلاف واقع در آن راه ندارد.
- وجه اينكه قرآن مواد تاريخ و جزئيات داستان رانقل نمى كند.
- بت ها (اصنام ) چه بوده اند.
- مالكيت حقيقى خداى سبحان ، مانند مالكيت انسان است نسبت به قوا و افعالش .
- (( ملكوت )) همان وجود اشياء است به لحاظ انتسابشان به خدا و رؤ يت ملكوت به معناىديدن خدا است با ديدن اشياء و موجودات .
- ستاره اى كه مردم مى پرستيدند و ابراهيم (ع ) به آن اشاره فرمود و گفت : (( هذا ربى )) ستاره (( زهره )) بوده است .
- مراد از (( رب )) در كلام ابراهيم (ع ) (هذا ربى )، خداوند آفريدگار هستى نيست .
- اينكه ابراهيم (ع ) نخست ستاره و ماه و خورشيد را (( رب )) دانست ، از باب محاجه به زبان خصم بوده است .
- قضيه مورد بحث مربوط به زمان كودكى و قبل از بلوغ ابراهيم (ع ) است .
- ربوبيت ملازم با محبوبيت است و (( لا احب الآفلين )) يعنى من چيز متغير را رب خود نمىدانم .
- وجه آوردن ضمير مذكر براى (( شمس )) كه مؤ نث است در كلام ابراهيم (ع ): (( هذا ربىهذا اكبر )) .
- اقوال مختلفى كه در توجيه تذكير ضمير در جمله مزبور گفته شده است .
- سخن غريب و نادرست يكى از مفسرين كه مدعى است ابراهيم (ع ) به زبان عربى سخن مىگفته است .
- جمله : (( لا احب الآفلين )) حجتى است يقينى و برهانى بر مبناى محبت و عدم محبت ، نه حجتىعوامانه و غير برهانى .
- وحه اينكه ابراهيم (ع ) افول را در احتجاج آورد نه طلوع را. و بيان اينكه مشركين معتقدبه اينكه اجرام سه گانه داراى مقام ايجاد و تدبيرند، نبوده اند.
- اشكالاتى كه بر اقوالى كه در توجيه (( لا احب الآفلين )) بر مبناى اينكه افول مبناى برهان است وارد شده است .
- وجه جامى كه فخر رازى براى توجيه آيه بر همان مبنا ذكر كرده است واشكال آن وجه .
- نكته اى در مورد ترتيب احتجاجات ابراهيم (ع ) عليه بت پرستان و ستاره پرستان هدايت، هميشه از ناحيه خدا است و ضلالت از ناحيه انسان .
- هدايت هميشه ...
- هيچ چيز غروب كننده و از كف رونده ، شايسته محبت و تعلق خاطر نيست .
- معناى (( فطر )) و (( فطرات )) و (( حنيف )) .
- توجيه وجه به سوى خدا به معناى عبادت او است .
- اسلام ، دين مطابق با فطرت انسانى و نوع وجودى آدمى است .
- بخش دوم احتجاجات ابراهيم (ع ) كه محاجه آن حضرت است با مشركين بعد از اعلام بيزارىاز بت ها.
- حاصل كلام در تفسير سخن ابراهيم (ع ) (و لا اخاف ما تشركون به ...)
- اقوال متعدد مفسرين در توضيح و توجيه جملات ابراهيم (ع ) در محاجه با مشركين .
- اقوال مفسرين در توجيه (وسع بى كل شى ء علما) در كلام ابراهيم (ع )واشكال آنها.
- وجه اينكه ابراهيم (ع ) عدم وجود اذن و دليل از ناحيه خداوند را به عنوان دليل بر بطلان بت پرستى آورده است .
- (( امن )) و (( اهتدا )) از خواص و آثار ايمان است ، اگر با ظلم پوشيده نشود.
- (( ظلم )) داراى مفهوم وسيعى است ولى تمام اقسام آن به ايمان ضرر نمى رساند.
- گناه و ظلم اختيارى داراى مصاديق و مراتبى است كه شخص مؤ من مناسب با درجه تقوا ومعرفت و ايمانش از مصاديق و مراتب بيشترى از گناه دورى مى كند.
- ايمان به خدا فقط مشروط به دورى از شرك و گناهان كبيره نيست .
- سخن بعضى از مفسرين در تفسير آيه : (( للذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم ... )) . واشكال وارد بر آن .
- معناى لغوى و اصطلاحى (درجه ) و مراد از (نرفع درجات من نشاء...) در كلام خداوند.
- مناظره ماءمون يا امام رضا (ع ) درباره احتجاج ابراهيم (ع ) عليه بت پرستان .
- رواياتى در مورد تولد و نشو و نماى ابراهيم (ع ) در خفا، و اينكه (( آزر )) پدر يا عموىابراهيم (ع ) بوده است .
- آنچه درباره سرگذشت حضرت ابراهيم مورد اتفاق علماى حديث است .
- چند روايت درباره ارائه ملكوت به ابراهيم (ع ).
- رواياتى در خصوص جمله (( هذا ربى )) كه ابراهيم (ع ) بر زبان آورد.
- رواياتى در ذيل جمله : (( و لم يلبسوا ايمانهم بظلم )) .
- سخن بعضى كه در توجيه يك روايت گفته اند: امت ابراهيم فقط مكلف به ايمان بودند وبه فروع و احكام مكلف نبودند و بيان فساد اين ادعا.
- فروع و احكامى كه توسط ابراهيم (ع ) تشريع شده اند.
- سبب وجود قوانين (( حمورابى )) در تورات فعلى .
- ۱ داستان ابراهيم (ع ) از نظر قرآن .
- ۲ منزلت ابراهيم (ع ) نزد خداوند و موقف بندگى اش و مواهب خدا به او:
- ۳ آثار پربركتى كه آن حضرت از خود در جامعه بشرى به يادگار گذاشت :
- ۴ تورات فعلى درباره ابراهيم (ع ) چه مى گويد؟
- ۵ تناقضات تورات بهترين دليل بر دست خوردگى آن است .
- وجود نظير نسبت هاى نارواى تورات فعلى به ابراهيم (ع )، در بعض روايات اهل سنت .
- عدم صحت نسبت دروغ گفتن ، به ابراهيم (ع ) كه در روايات عامه آمده است .
- روايتى جامع از طريق ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) درباره قضاياى ابراهيم (عليهالسلام ).
- ذبيح ابراهيم (ع )، اسمعيل (ع ) بوده است نه اسحق (ع ).
- كلام نادرست طبرى در تاريخ خود كه اسحق (ع ) را ذبيح دانسته .
- تورات بر خلاف قرآن كريم :
- اشكال بعضى از مستشرقين به قرآن در مورد عدم نقل خصوصيات ابراهيم و اسمعيل (ع ) و داستان بناى كعبه و... در سور مكيه و پاسخ بدان اشكال .
- اشكال ديگر به آيات مربوط به احتجاجات ابراهيم (ع ) و در آتش انداختن آن حضرت .
- گفتار بيرونى و بلخى و مسعودى درباره عقائد ستاره پرستان ، بت پرستان و صائبين .
- دو نكته كه از بيانات گذشته بدست آمد.
نکات آیه
۱- ابراهیم (ع) در پى مجادله با مردم و ابطال باورهاى شرک آلود آنان، بر یگانه پرستى خویش تأکید کرد. (فلما أفل ... إنى وجهت وجهى للذى فطر السموت)
۲- تفکر در طبیعت و افول و تغییرپذیرى آن، مایه درک ناتوانى پدیده هاى آن براى ربوبیت است. (کوکبا ... القمر ... الشمس بازغة ... وجهت وجهى للذى فطر السموت)
۳- پدیدآورنده آسمانها و زمین شایسته ربوبیت و عبادت خالصانه است، نه پدیده هاى جهان. (لا أحب الأفلین ... إنى وجهت وجهى للذى فطر السموت و الأرض)
۴- خداوند یگانه، پدیدآورنده آسمانها و زمین است. (فطر السموت و الأرض)
۵- پهنه گیتى داراى آسمانهاى متعدد است. (فطر السموت و الأرض)
۶- حقگرایى و گرایش به راه راست از ویژگیهاى حضرت ابراهیم (ع) (إنى وجهت وجهى للذى ... حنیفا)
۷- حنیف بودن ابراهیم (ع) زمینه رو کردن همه جانبه او به سوى خداى یگانه بود. (وجهت وجهى للذى ... حنیفا) «حنف» به معناى گرایش از گمراهى به راه مستقیم و حق است. (راغب). چون «حنیفا» حال براى فاعل «وجهت» است، توصیفى براى بیان ریشه و اساس این گرایش مى تواند محسوب شود.
۸- اعتقاد به توحید و روى دل و جان به خداى یگانه کردن، مقتضاى گرایش به حق و راه مستقیم است. (وجهت وجهى للذى ... حنیفا و ما أنا من المشرکین) راغب در معناى حنیف مى گوید: «حنف» تمایل به استقامت و دورى از گمراهى است. و چون «حنیفا» در آیه شریفه وصف براى فاعل «وجهت» است، تعلیلى براى مضمون «وجهت ... » محسوب مى شود.
۹- تفکر در پدیده ها و گذر از افول و زوال پذیرى آنان به سوى یگانه زوال ناپذیر، رؤیت ملکوت جهان است. (و کذلک نرى إبرهیم ... لا أحب الأفلین ... إنى وجهت وجهى للذى) آیات ۷۶ تا ۷۹ تفصیل «کذلک نرى» مى تواند باشد. یعنى این سیر که سیرى عقلانى و فکرى است همان رؤیت ملکوت است.
۱۰- اعتقاد به توحید، نتیجه حقگرایى، و شرک، گمراهى و مولود گریز از راه مستقیم است. (وجهت وجهى ... حنیفا و ما أنا من المشرکین)
۱۱- توحید و شرک، ملاکى براى مرزبندى و طبقه بندى انسانها (إنى برىء مما تشرکون ... و ما أنا من المشرکین) با توجه به اینکه ابراهیم (ع) پس از بیان عقیده توحید و ابطال شرک صف خود را از مشرکان جدا مى سازد و بر آن تأکید مىورزد ملاکى براى طبقه بندى جوامع ارائه مى کند.
۱۲- ابراهیم (ع) هیچگاه در زمره مشرکان نبود. (و ما أنا من المشرکین) تأکید ابراهیم (ع) بر مشرک نبودن خویش مى تواند به جهت زدودن این پندار باشد که شاید ادعاهاى او در مورد «ربوبیت» اجرام آسمانى جنبه واقعى داشته است.
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ۵ ; خالق آسمان ۳، ۴
- آفرینش: رؤیت ملکوت آفرینش ۹
- ابراهیم (ع): احتجاج ابراهیم (ع) ۱ ; توحید ابراهیم (ع) ۱، ۷ ; حقگرایى ابراهیم (ع) ۶ ; حنیف بودن ابراهیم (ع) ۶، ۷، ۱۲ ; شرکخستیزى ابراهیم (ع) ۱ ; فضایل ابراهیم (ع) ۶، ۷ ; گرایشهاى ابراهیم (ع) ۶ ; ویژگى ابراهیم (ع) ۶
- ارزیابى: ملاکهاى ارزیابى ۱۱
- انسان: ملاک طبقهبندى انسان ها ۱۱
- تعقل: آثار تعقل ۲، ۹ ; تعقل در طبیعت ۲ ; تعقل در موجودات ۹
- توحید: آثار توحید ۱۱ ; زمینه عقیده به توحید ۸ ; عوامل عقیده به توحید ۹، ۱۰
- حق: آثار حق گرایى ۸، ۱۰
- خدا: خالقیت خدا ۴ ; وحدانیت خدا ۴
- ربوبیت: شرایط ربوبیت ۲، ۳
- زمین: خالق زمین ۳، ۴
- شرک: آثار شرک ۱۱ ; عوامل شرک ۱۰
- صراط مستقیم: آثار اعراض از صراط مستقیم ۱۰
- طبیعت: تغییرپذیرى طبیعت ۲
- عبادت: خالصانه ۳ ; عبادت خدا ۳
- گرایشها: گرایش به صراط مستقیم ۸
- گمراهى: عوامل گمراهى ۱۰ ۱۸ گمراهى تأثیر و نقش هر پدیدهاى در جهان هستى مرهون مشیت و اذن پروردگار است.