الأنعام ١٠١: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link193 | آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link193 | آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link194 | موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link194 | موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .]] | ||
خط ۶۳: | خط ۶۴: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۴#link221 | چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۴#link221 | چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۶#link252 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۶#link252 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «101» | |||
(او) پديد آورندهى آسمانها و زمين است، چگونه براى او فرزندى باشد، در حالى كه براى او همسرى نبوده است و او هر چيز را آفريده و به هر چيز داناست. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (101) | |||
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: او است ايجاد كننده و پديد آورنده آسمانها و زمينها. از ابتدا بىماده و مده و مثالى و بدون اعانت غير و شريك و نظير، و مثل ندارد، بلكه ذات فرد و يكه و يكتا است. فرق ابداع و اختراع آن است كه ابداع | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 344 | |||
فعلى است مسبوق به مثل نباشد. و اختراع فعلى است كه مفقود بسبب باشد. | |||
تقديم ابداع بر اختراع به جهت افاده كمال قدرت الهى است، و ذاتى كه مبدع اشياء باشد، احتياج به شريك و ولد ندارد أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ: از كجا بوده و چگونه باشد مر ذات الهى را فرزندى وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ: و حال آنكه نيست مر او را زنى كه فرزند از او پديد آيد، و چگونه او را صاحبه باشد در صورتى كه در تزويج، كفو و همسر و جنسيت شرط است و او را كفو و مجانستى با ماسوى نيست. بعلاوه موجب نقص و احتياج و عيب، و ذات ذو الجلال از اينها منزه است. وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ: و ايجاد فرموده همه چيزها را، و خالق را مثلى و نظير و مانندى نيست به مخلوق. وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ: و حق سبحانه به همه چيزها داناست و غير و احاطه علميه به موجودات ندارد. | |||
تنبيه- آيه شريفه دال است بر نفى ولد و صاحبه از ذات سبحانه به وجوهى: | |||
1- اتخاذ ولد يا براى حاجت يا به عبث باشد، و اين دو بر حق تعالى روا نبود. | |||
2- ولد از جنس والد پس از جهتى مشارك و از جهتى مغاير باشد، و مشاركت و مغايرت از لوازم حدوث، و آن نسبت به ذات متمنع است. 3- ولد جزء منفعل از وارد، موجب انفعال باشد «تعالى اللّه عن ذلك علوّا كبيرا». | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (101) | |||
ترجمه | |||
نوپديد آورنده آسمانها و زمين است كجا باشد مر او را ولد با آنكه نبوده است مر او را زنى و آفريد همه چيز را و او بهمه چيزى دانا است. | |||
تفسير | |||
خداوند ايجاد فرمود آسمانها و زمين را بعلم خود بدوا نه از چيزى و نه از روى نقشه كه سابقه داشته باشد چنانچه در مجمع از امام باقر (ع) نقل نموده است و چگونه ممكن است كسيكه زن نداشته باشد اولاد پيدا كند چون كسانيكه اثبات ولد براى او نمودند اثبات زن ننمودند و كسيكه تمام موجودات را خلق نموده و عالم بهمه آنها است مستغنى از همه چيز است .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ أَنّي يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَم تَكُن لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ (101) | |||
ابداع كننده آسمانها و زمين است چگونه و از كجا باشد براي او ولد و حال آنكه نيست براي او زوجه و زني و خلق فرمود هر چيزي را و او است بهر چيزي دانا. | |||
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ بديع بمعني ايجاد چيزيست بدون نقشه و بدون سابقه نظير اختراع يعني ايجاد بدون اسباب و معدات و ممكن است در بشر بسا ابداع صنعتي كند که سابقه نداشته باشد مثل طيّاره يا تلفن و امثال اينها اگر چه اينها هم بدون نقشه نيست ولي اختراع که بدون اسباب و معدات باشد جز خدا احدي قدرت ندارد و سماوات اينکه كرات جويّه و منظومههاي شمسيه و سيّارهها و كواكب علويه و فضاء وسيعي که اينها در آن سير منظّم دارند و ارض اينکه كره زمين که مركب از كره آب و خاك و هوا و نار است و ساير عناصر و ذكر السموات و الارض از باب اينست که محسوس انسان است و الّا عجائب قدرت غير متناهيست از عالم مجردات و خلقت ملائكه و لوح و قلم و عرش و كرسي و بهشت و جهنم و ما وراء طبيعت و خلقت جن و جواهرات و اعراض و غيرها الي ما شاء اللّه. | |||
أَنّي يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ با اينكه توليد و تناسل احتياج باموري دارد اولا بايد ماده جسماني باشد که از او خارج شود و ثانيا قوه و استعدادي در او باشد که بمقام فعليت برسد و ثالثا جفتي لازم دارد که از طرف فاعل در محل قابل قرار گيرد لذا ميفرمايد وَ لَم تَكُن لَهُ صاحِبَةٌ زيرا ولد انتسابش بپدر منوط باينست بلكه جميع موجودات امكانيه نسبتش بخداوند علي السواء است از ثري تا ثريا از ذرّه تا درّه، از فرش تا عرش، از ماديات تا مجردات كلا و طرا تمام مصنوع و مخلوق او است و او خالق و صانع آنها است لذا ميفرمايد وَ خَلَقَ كُلَّ شَيءٍ | |||
جلد 7 - صفحه 156 | |||
و خلقت او مثل توليد و تناسل طبيعي عادم الشعور نيست زيرا پدر فقط رفتن نزد مادر باختيار او است که يكي از اسباب و معدات است ولي ايجاد نطفه در صلب او و استخراج از اعضاء او و استقرار در رحم و تبدلات و تغيرات و خلع و لبس نطفه بعلقه و مضغه و لحم و عظم و صورت و اعضاء و افاضه روح و تنميه و تغذيه و غير اينها تمام بدون اختيار و بدون علم است و خداوند عالم تمام مخلوقات و اشياء را از روي علم و قدرت ايجاد ميفرمايد. | |||
وَ هُوَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ و مراد از شيء ما يشيء وجوده است و بعبارت ديگر ماهيت که لباس وجود پوشيده باشد و وجودش غير ماهيت او است و اينکه خاص ممكنات است که گفتند (الممكن زوج تركيبي) و اطلاق شيء بر خداوند غلط است زيرا صرف وجود و محض وجود و بحث وجود است (الحق ماهيته انيّته اذ مقتضي العروض معلوليته) و اينكه گفتند (شيء لا كالاشياء) نوع عنايت است يعني وجوديست نه مثل ساير موجودات. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۸
ترجمه
الأنعام ١٠٠ | آیه ١٠١ | الأنعام ١٠٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَدِیعُ»: کسی که چیزها را بدون مُدِل و نمونه قبلی پدید میآورد. نوآفرین. «أَنّی»: چگونه؟ «صَاحِبَةٌ»: همسر.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً... (۴) يَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُوا... (۴) وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمٰنُ وَلَداً (۱) وَ مَا يَنْبَغِي لِلرَّحْمٰنِ أَنْ... (۱) وَ لَمْ يَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ (۱)
لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدّاً (۲) تَکَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ... (۲) أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمٰنِ وَلَداً (۱) إِنْ کُلُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ... (۴) لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدّاً (۰) وَ کُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ... (۲)
تفسیر
- آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام
- موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .
- وجود كتب آسمانى و وجود معارف و احكام الهى در بين مردم ، دو شاهد بر لزوم هدايت مردم ازجانب خدا است .
- بيان اينكه در آيه : (( قل من انزل الكتاب )) كه در آن به نزول تورات بر موسى احتجاج شده ، رسول خدا(ص ) ماءمور به سؤال از يهود شده نه از مشركين .
- اشكالاتى كه بر بيان فوق وارد نموده و گفته اند مسؤل در آيه شريفه مشركين هستند نه يهود، و جواب آن اشكالات .
- اشكال سوم و پاسخ آن .
- آنچه از معارف الهى و ارزشهاى معنوى كه در گوشه و كنار جهان وجود دارد، ميراثانبياء(ع ) و از آثار وحى است .
- داشتن بركت و خير كثير و هدايت انسان به سعادت ، نشانه نزول قرآن از سوى خدا است .
- بيان اينكه سببيت خدا و بركت او در طول ساير اسباب است ، ونزول بركت ، با عمل ساير عوامل منافات ندارد.
- مراد از افتراء زدن به دروغ بر خدا در: (( فمن اظلم ممن افترى على الله كذبا )) .
- سختى مرگ ظالمان (مرتكبين افتراء بر خدا، ادعاى نبوت به دروغ و استهزاء به آيات خدا).
- حقيقت زندگى انسان پس از مرگ .
- مراد از انشاء و پديده آوردن بنى آدم از (( نفس واحدة )) و تقسيم آنان به (( مستقر )) و (( مستودع )) .
- وصف (( بديع السموات والارض )) متضمن حجت بر استحاله فرزند داشتن خدا است .
- دقائق و لطائفى كه از جمله : (( لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار )) استفاده مىشود.
- در قرآن كريم افعال انسان به خود او نسبت داده شده و قانون (( عليت )) مسلم دانسته شدهاست .
- از نظر قرآن ذوات تمامى اشياء مخلوق خدا است ولىاعمال و رفتار آنان منسوب به (( تقدير و هدايت )) مى باشد.
- دو اشكال بى اساس بر عموميت خلقت .
- خلقت و حسن ، متلازمند و هر چيزى ذاتا و به لحاظ اينكه آفريننده خدا است ، نيكو است .
- حسن و قبح ، از امور اعتباريه مى باشند و قابل خلق و ايجاد نيستند.
- پاسخ به اشكالى ديگر و بيان اينكه انحصار خلقت و عليت ايجاد در خدا، مستلزم نفىقانون عليت نيست .
- جواب اين شبهه كه عليت خدا در بقاء اشياء مستلزم توارد و اجتماع دو علت مستقل در معلول واحد است .
- موجودات در بقاء خود نيز همچون حدوث محتاج خدا هستند.
- نظام جارى در عالم دلالت بر وجود صانع مى كند.
- رواياتى در ذيل (و ما قدروا الله حق قدره ).
- رواياتى در مورد نزول آيه : (( و من اظلم ممن افترى على الله ... )) درباره عبدالله بن سعد بن ابى سرح .
- روايتى راجع به (( طينت )) آدمى .
- رواياتى درباره (( مستقر )) و (( مستودع )) در آيه شريفه .
- چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).
تفسیر نور (محسن قرائتی)
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «101»
(او) پديد آورندهى آسمانها و زمين است، چگونه براى او فرزندى باشد، در حالى كه براى او همسرى نبوده است و او هر چيز را آفريده و به هر چيز داناست.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (101)
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: او است ايجاد كننده و پديد آورنده آسمانها و زمينها. از ابتدا بىماده و مده و مثالى و بدون اعانت غير و شريك و نظير، و مثل ندارد، بلكه ذات فرد و يكه و يكتا است. فرق ابداع و اختراع آن است كه ابداع
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 344
فعلى است مسبوق به مثل نباشد. و اختراع فعلى است كه مفقود بسبب باشد.
تقديم ابداع بر اختراع به جهت افاده كمال قدرت الهى است، و ذاتى كه مبدع اشياء باشد، احتياج به شريك و ولد ندارد أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ: از كجا بوده و چگونه باشد مر ذات الهى را فرزندى وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ: و حال آنكه نيست مر او را زنى كه فرزند از او پديد آيد، و چگونه او را صاحبه باشد در صورتى كه در تزويج، كفو و همسر و جنسيت شرط است و او را كفو و مجانستى با ماسوى نيست. بعلاوه موجب نقص و احتياج و عيب، و ذات ذو الجلال از اينها منزه است. وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ: و ايجاد فرموده همه چيزها را، و خالق را مثلى و نظير و مانندى نيست به مخلوق. وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ: و حق سبحانه به همه چيزها داناست و غير و احاطه علميه به موجودات ندارد.
تنبيه- آيه شريفه دال است بر نفى ولد و صاحبه از ذات سبحانه به وجوهى:
1- اتخاذ ولد يا براى حاجت يا به عبث باشد، و اين دو بر حق تعالى روا نبود.
2- ولد از جنس والد پس از جهتى مشارك و از جهتى مغاير باشد، و مشاركت و مغايرت از لوازم حدوث، و آن نسبت به ذات متمنع است. 3- ولد جزء منفعل از وارد، موجب انفعال باشد «تعالى اللّه عن ذلك علوّا كبيرا».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (101)
ترجمه
نوپديد آورنده آسمانها و زمين است كجا باشد مر او را ولد با آنكه نبوده است مر او را زنى و آفريد همه چيز را و او بهمه چيزى دانا است.
تفسير
خداوند ايجاد فرمود آسمانها و زمين را بعلم خود بدوا نه از چيزى و نه از روى نقشه كه سابقه داشته باشد چنانچه در مجمع از امام باقر (ع) نقل نموده است و چگونه ممكن است كسيكه زن نداشته باشد اولاد پيدا كند چون كسانيكه اثبات ولد براى او نمودند اثبات زن ننمودند و كسيكه تمام موجودات را خلق نموده و عالم بهمه آنها است مستغنى از همه چيز است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ أَنّي يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَم تَكُن لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ (101)
ابداع كننده آسمانها و زمين است چگونه و از كجا باشد براي او ولد و حال آنكه نيست براي او زوجه و زني و خلق فرمود هر چيزي را و او است بهر چيزي دانا.
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ بديع بمعني ايجاد چيزيست بدون نقشه و بدون سابقه نظير اختراع يعني ايجاد بدون اسباب و معدات و ممكن است در بشر بسا ابداع صنعتي كند که سابقه نداشته باشد مثل طيّاره يا تلفن و امثال اينها اگر چه اينها هم بدون نقشه نيست ولي اختراع که بدون اسباب و معدات باشد جز خدا احدي قدرت ندارد و سماوات اينکه كرات جويّه و منظومههاي شمسيه و سيّارهها و كواكب علويه و فضاء وسيعي که اينها در آن سير منظّم دارند و ارض اينکه كره زمين که مركب از كره آب و خاك و هوا و نار است و ساير عناصر و ذكر السموات و الارض از باب اينست که محسوس انسان است و الّا عجائب قدرت غير متناهيست از عالم مجردات و خلقت ملائكه و لوح و قلم و عرش و كرسي و بهشت و جهنم و ما وراء طبيعت و خلقت جن و جواهرات و اعراض و غيرها الي ما شاء اللّه.
أَنّي يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ با اينكه توليد و تناسل احتياج باموري دارد اولا بايد ماده جسماني باشد که از او خارج شود و ثانيا قوه و استعدادي در او باشد که بمقام فعليت برسد و ثالثا جفتي لازم دارد که از طرف فاعل در محل قابل قرار گيرد لذا ميفرمايد وَ لَم تَكُن لَهُ صاحِبَةٌ زيرا ولد انتسابش بپدر منوط باينست بلكه جميع موجودات امكانيه نسبتش بخداوند علي السواء است از ثري تا ثريا از ذرّه تا درّه، از فرش تا عرش، از ماديات تا مجردات كلا و طرا تمام مصنوع و مخلوق او است و او خالق و صانع آنها است لذا ميفرمايد وَ خَلَقَ كُلَّ شَيءٍ
جلد 7 - صفحه 156
و خلقت او مثل توليد و تناسل طبيعي عادم الشعور نيست زيرا پدر فقط رفتن نزد مادر باختيار او است که يكي از اسباب و معدات است ولي ايجاد نطفه در صلب او و استخراج از اعضاء او و استقرار در رحم و تبدلات و تغيرات و خلع و لبس نطفه بعلقه و مضغه و لحم و عظم و صورت و اعضاء و افاضه روح و تنميه و تغذيه و غير اينها تمام بدون اختيار و بدون علم است و خداوند عالم تمام مخلوقات و اشياء را از روي علم و قدرت ايجاد ميفرمايد.
وَ هُوَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ و مراد از شيء ما يشيء وجوده است و بعبارت ديگر ماهيت که لباس وجود پوشيده باشد و وجودش غير ماهيت او است و اينکه خاص ممكنات است که گفتند (الممكن زوج تركيبي) و اطلاق شيء بر خداوند غلط است زيرا صرف وجود و محض وجود و بحث وجود است (الحق ماهيته انيّته اذ مقتضي العروض معلوليته) و اينكه گفتند (شيء لا كالاشياء) نوع عنايت است يعني وجوديست نه مثل ساير موجودات.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- خداوند پدیدآورنده آسمان و زمین بدون داشتن نمونه و الگویى از قبل (بدیع السموت و الأرض) «بدیع» یعنى خالق و مبدع. معنى بدیع بودن خداوند آن است که او خالق و مخترع عالم است، بدون الگو گرفتن از نمونه اى. (لسان العرب).
۲- خداوند ایجادکننده آسمانها و زمین از کتم عدم است. (بدیع السموت و الأرض)
۳- خداوند نه فرزندى دارد و نه هیچگاه همسرى داشته است. (أنى یکون له ولد و لم تکن له صحبة)
۴- وجود فرزند براى خدا، با توجه به نبودن همسرى براى وى، امرى نامعقول است. (أنى یکون له ولد و لم تکن له صحبة)
۵- توالد از طریق زوجیت میسر است. (أنى یکون له ولد و لم تکن له صحبة)
۶- ابداع کننده هستى (خداوند) سزاوار تسبیح و منزه از داشتن شریک و فرزند است. (سبحنه و تعلى عما یصفون. بدیع السموت و الأرض)
۷- خداوند آفریننده همه موجودات است. (و خلق کل شىء)
۸- تصور وجود فرزند براى خدا، با توجه به مخلوق خدا بودن همه چیز، امرى نامعقول است. (أنى یکون له ولد ... و خلق کل شىء)
۹- خداوند داراى آگاهى ژرف و گسترده به همه موجودات هستى است. (و هو بکل شىء علیم)
۱۰- آفرینش هستى بر اساس علم گسترده خداوند است. (خلق کل شىء و هو بکل شىء علیم)
۱۱- انحصار آفرینش هستى به خدا، دلیل بى نیازى او از فرزند و شریک است. (أنى یکون له ولد ... و خلق کل شىء و هو بکل شىء علیم)
موضوعات مرتبط
- آسمان: خالق آسمان ۱، ۲
- آفرینش: خالق آفرینش ۶ ; خلقت آفرینش ۱۰
- اسماء و صفات: صفات جلال ۳، ۴، ۶، ۱۱ ; علیم ۹
- امور: نامعقول ۴، ۸
- توالد: اسباب توالد ۵
- خدا: ابداع خدا ۱، ۲، ۶ ; اختصاصات خدا ۱۱ ; تسبیح خدا ۶ ; تنزیه خدا ۳، ۶، ۱۱ ; خالقیت خدا ۲، ۶، ۷، ۱۱ ; خدا و فرزند ۳، ۴، ۶، ۸، ۱۱ ; خدا و همسر ۳، ۴ ; دلایل بیخنیازى خدا ۱۱ ; علم خدا ۹، ۱۰ ; ویژگى خالقیت خدا ۱
- زمین: خالق زمین ۱، ۲
- موجودات: خالق موجودات ۷ ; مخلوقیت موجودات ۸