الإسراء ٩٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و آن را که خدا هدایت کند او است هدایتشده و آن را که گم کند هرگز نیابی برای ایشان دوستانی جز او و گردآریمشان روز قیامت بر چهرههاشان کوران و گنگان و کران جایگاه ایشان است دوزخ هرگاه خاموش شود (فرونشیند) بیفزائیمشان آتش را | |-|معزی=و آن را که خدا هدایت کند او است هدایتشده و آن را که گم کند هرگز نیابی برای ایشان دوستانی جز او و گردآریمشان روز قیامت بر چهرههاشان کوران و گنگان و کران جایگاه ایشان است دوزخ هرگاه خاموش شود (فرونشیند) بیفزائیمشان آتش را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = [[نازل شده در سال::9|٩ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::97|٩٧]] | قبلی = الإسراء ٩٦ | بعدی = الإسراء ٩٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::32|٣٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أوْلِیَآء»: کمککنندگان. یاران. «عَلَی وُجُوهِهِمْ»: بر روی چهره و رخسارههایشان (نگا: فرقان / ، قمر / ). «عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمّاً»: کوران و لالان و کران. این امر در اوائل زندهگرداندن دوباره و سر برآوردن از گورها است که به سبب سرگشتگی و پریشانی، حواسّ ایشان از کار میافتد. ولی بعدها پردههای سرگردانی به کنار زده میشود و اهوال قیامت را میبینند (نگا: کهف / ، شوری / ، ِ / ). «خَبَتْ»: آتش فروکش کرد. از شعله افتاد. از ماده (خبو). «سَعیراً»: شعلهور. فروزان (نگا: نساء / ). | «أوْلِیَآء»: کمککنندگان. یاران. «عَلَی وُجُوهِهِمْ»: بر روی چهره و رخسارههایشان (نگا: فرقان / ، قمر / ). «عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمّاً»: کوران و لالان و کران. این امر در اوائل زندهگرداندن دوباره و سر برآوردن از گورها است که به سبب سرگشتگی و پریشانی، حواسّ ایشان از کار میافتد. ولی بعدها پردههای سرگردانی به کنار زده میشود و اهوال قیامت را میبینند (نگا: کهف / ، شوری / ، ِ / ). «خَبَتْ»: آتش فروکش کرد. از شعله افتاد. از ماده (خبو). «سَعیراً»: شعلهور. فروزان (نگا: نساء / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹
ترجمه
الإسراء ٩٦ | آیه ٩٧ | الإسراء ٩٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أوْلِیَآء»: کمککنندگان. یاران. «عَلَی وُجُوهِهِمْ»: بر روی چهره و رخسارههایشان (نگا: فرقان / ، قمر / ). «عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمّاً»: کوران و لالان و کران. این امر در اوائل زندهگرداندن دوباره و سر برآوردن از گورها است که به سبب سرگشتگی و پریشانی، حواسّ ایشان از کار میافتد. ولی بعدها پردههای سرگردانی به کنار زده میشود و اهوال قیامت را میبینند (نگا: کهف / ، شوری / ، ِ / ). «خَبَتْ»: آتش فروکش کرد. از شعله افتاد. از ماده (خبو). «سَعیراً»: شعلهور. فروزان (نگا: نساء / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ... (۵) فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَکُمْ إِلاَّ... (۱) وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِي... (۴)
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ... (۰) أُولٰئِکَ الَّذِينَ خَسِرُوا... (۱) وَ الَّذِينَ کَفَرُوا لَهُمْ نَارُ... (۱) مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ... (۲) وَ سِيقَ الَّذِينَ کَفَرُوا إِلَى... (۱)
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره اسراى
- وجه اينكه قرآن براى مؤ منين ((شفاء(( و((رحمت (( ناميده شده است .
- توضيح اينكه قرآن ظالمين را جز زيان نمى افزايد
- حاصل معناى آيه واشاره به وجوهى كه مفسرين درباره آن گفته اند.
- بيان حال انسان عادى دلبسته به اسباب ظاهرى
- بحثى فلسفى (در بيان اينكه شرور بالعرضداخل در قضاى الهى هستند)
- تقسيمات ((عدم (( وبيان اينكه كدام قسم آن شر است .
- تقسيم كلى امور به پنج قسم
- سخن صاحب روح المعانى درباره شرور وكلام فخر رازى
- معناى ((كليعمل على شاكلته ((
- صفات درونى انسان علت تامه اعمال بدنى اونيست بلكه مقتضى آنست
- بيان اينكه سعادت وشقاوت ضرورى وتغييرناپذير نيست واكتسابى واز آثار اعتقاداتواعمال انسان مى باشد
- انسان داراى ((شاكله ((هايى است مختلف داراى آثا مختلف
- بيان وجه ارتباط واتصال اين آيه با ((وننزل من القرآن ...((
- سخن فخر رازى پيرامون آيه ((قلكل يعمل على شاكلته (( ونقد آن
- بحث فلسفى (درباره سنخيت وجودى ورابطه ذاتى بينفعل وعلت فاعلى )
- وجود رابطه وسنخيت بين فعل وفاعل از نظر قرآن
- معناى ((روح (( ومراد از ((امر خدا(( وتوضيح اينكه روح از امر خدا است
- موارد اطلاق واستعمال كلمه ((روح (( در آيات قرآن مجيد
- اقوال مختلف ومتعدد مفسرين درباره مراد از روح در آيه : ((يسئلونك عن الروح ...((
- تحدّى عمومى (همه انس وجن ) وبه تمامى خصوصيات قرآن (نه فقط بلاغت وفصاحت )
- مشروط كردن مشركين ايمان خود را به معجزاتى غريب وناممكن !
- تحقق بخشيدن به پيشنهاد مشركين ، در شاءن پيامبر (ص ) نيست
- گفتار بعضى مفسرين در ارتباط به دوكلمه بشرا ورسولا در آيه واشكالات آن
- تقرير وتوضيح برهان بر نبوت عامه واثبات آن
- توضيح برهانى عقلى بر اينكه تحمل وحى خاص انبياء الهى است
- توجهى به سياق آيه ودلات آن
- چون دليل وبرهان نتيجه نبخشيد، گواهى را به خدا واگذار
- معناى جمله : ((قادر على ان يخلق مثلهم ((
- بيان اينكه انسان مبعوث در قيامت عين انسان دنيايى است نه مانند او
- بحث روايتى
- رواياتى درباره نيت وعمل در ذيل جمله : ((كليعمل على شاكلته ((
- چند روايت درباره شاءن نزول آيه : ((يسئلونك عن الروح ...(( وبيان مراد از روح
نکات آیه
۱- بهره مندان از هدایت الهى، راه یافتگان واقعى اند. (و من یهد الله فهو المهتد)
۲- هدایت الهى، تضمین کننده هدایت واقعى انسان است. (و من یهد الله فهو المهتد)
۳- هدایت و گمراهى انسان به دست خداوند است. (من یهد الله فهو المهتد و من یضلل فلن تجد لهم أولیاء من دونه)
۴- آنان که گمراهى شان از سوى خدا تثبیت شود، غیر قابل هدایت و فاقد هرگونه سرپرست و یاورند. (و من یضلل فلن تجد لهم أولیاء من دونه)
۵- محرومان از هدایت الهى، از هرگونه یار و یاورى محرومند. (و من یضلل فلن تجد لهم أولیاء من دونه)
۶- گمراهان، در قیامت به صورت خزندگانى فاقد هرگونه شنوایى، بینایى و نطق محشور خواهند شد. (و من یضلل ... و نحشرهم یوم القیمة على وجوههم عمیًا و بکمًا و صمًّا)
۷- تأثیر عقیده و عمل گمراهان حق ناپذیر، در قواى ادراکى و حسى (چشم، گوش و زبان) آنان به هنگام حشر در قیامت (و نحشرهم یوم القیمة على وجوههم عمیًا و بکمًا و صمًّا)
۸- ذلت و به خاک در افتادن چهره گمراهان در قیامت (و نحشرهم یوم القیمة على وجوههم عمیًا و بکمًا و صمًّا)
۹- حشر انسان در قیامت، حشرى جسمانى است. (و نحشرهم یوم القیمة على وجوههم عمیًا و بکمًا و صمًّا)
۱۰- مأوا و جایگاه گمراهان حق ناپذیر، دوزخ است. (مأوهم جهنّم)
۱۱- آتش دوزخ، آتشى خاموش نشدنى و داراى نوسان و همواره فروزان است. (کلّما خبت زدنهم سعیرًا)
روایات و احادیث
۱۲- «عن ابراهیم بن عمر رفعه إلى أحدهما فى قول الله: «و نحشرهم یوم القیامة على وجوههم» قال: على جباههم;[۱] در مرفوعه ابراهیم بن عمر از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) درباره سخن خدا «و نحشرهم یوم القیامة على وجوههم» روایت شده است که فرمود: آنان را در حالى که بر پیشانیهایشان افتادند [محشور مى کنیم]».
۱۳- «على بن الحسین(ع) قال: إن فى حهنّم وادیاً یقال له: سعیر، إذا خبت حهنّم فتح سعیرها و هو قوله: «کلّما خبت زدناهم سعیراً»;[۲] امام سجاد فرمود: همانا در حهنّم وادیى وجود دارد که به آن «سعیر» گفته مى شود و آن گاه که آتش حهنّم فروکش کند، سعیر حهنّم گشوده گردد و آن سخن خداوند است که مى فرماید: کلّما خبت زدناهم سعیراً».
موضوعات مرتبط
- ادراک: عوامل مؤثر در قواى ادراکى ۷
- انسان: حشراخروى انسان ها ۹
- جبرواختیار ۳:
- جهنّم: جاودانگى آتش جهنّم ۱۱; جایگاه سعیر ۱۳; درکات جهنّم ۱۳; مراتب آتش جهنّم ۱۱
- جهنّمیان ۱۰:
- حق: حشر اخروى حق ناپذیران ۷
- خدا: آثار هدایتهاى خدا ۲; اهمیت هدایتهاى خدا ۱; بى یاورى محرومان از هدایتهاى خدا ۵; ویژگیهاى اضلال خدا ۴
- گمراهان: آثار اخروى عقیده گمراهان ۷; آثار اخروى عمل گمراهان ۷; بى یاورى گمراهان ۴; حشر اخروى گمراهان ۶، ۷; حشر گمراهان ۱۲; ذلّت اخروى گمراهان ۸; فرجام گمراهان ۱۰; قواى ادراکى گمراهان ۷; کرى اخروى گمراهان ۶; کورى اخروى گمراهان ۶; گمراهان در جهنّم ۱۰; گمراهان در قیامت ۸; لالى اخروى گمراهان ۶
- گمراهى: منشأ گمراهى ۳
- معاد: معاد جسمانى ۹
- مهتدین ۱:
- هدایت: منشأ هدایت ۲، ۳