الإسراء ٩٦
کپی متن آیه |
---|
قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَکُمْ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيراً بَصِيراً |
ترجمه
الإسراء ٩٥ | آیه ٩٦ | الإسراء ٩٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«شَهِیداً»: گواه. یعنی گواه بر صدق من و عناد با حق شما.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره إسراء
- وجه اين كه قرآن براى مؤمنان، «شفاء» و «رحمت» ناميده شده است
- توضيح اين كه: قرآن، ظالمان را، جز زيان نمى افزايد
- بيان حال انسان عادى دلبسته به اسباب ظاهرى
- بحثى فلسفى: (پیرامون شرور)
- تقسيمات کلی امور جهان
- معناى این که: «هر کس بر اساس شاکلۀ خود، عمل می کند»
- بيان اين كه: «سعادت» و «شقاوت»، از آثار اعتقادات و اعمال انسان مى باشد
- نقد سخن فخر رازى، پيرامون آيه: «قُل كُلٌّ يَعمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ»
- بحث فلسفى: (رابطه ذاتى بين فعل و علت فاعلى)
- معناى این که فرمود «روح، از امر خداست»
- موارد استعمال كلمۀ «روح»، در آيات قرآن مجيد
- تحدّى همۀ انس و جنّ، برای آوردن مثل قرآن، با تمامی خصوصیات آن
- مشروط كردن مشركان، ايمان خود را به معجزاتى غريب و ناممكن!
- تحقق بخشيدن به پيشنهاد مشركان، در شأن پيامبر «ص» نيست
- گفتار بعضى مفسران در ارتباط با دو كلمۀ «بَشَراً» و «رَسُولاً»، در آيه شریفه
- تقرير و توضيح برهانی بر نبوت عامّه و اثبات آن
- توضيح برهانى عقلى بر اين كه تحمل وحى، خاص انبياء الهى است
- چون دليل و برهان نتيجه نبخشيد، گواهى را به خدا واگذار
- معناى جمله: «قَادِرٌ عَلَى أن يَخلُقَ مِثلَهُم»
- بيان اين كه: انسان مبعوث در قيامت، عين انسان دنيايى است، نه مانند او
- بحث روايتى
- چند روايت درباره شأن نزول آيه: «يَسئَلُونَكَ عَنِ الرُّوح...»
نکات آیه
۱- مشرکان، شایسته مخاطب خداوند شدن نیستند. (قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم) مخاطب قرار دادن پیامبر(ص) براى ابلاغ پیام به مشرکان - با آنکه اعلام آن بدون ذکر «قل» هم ممکن است - مى تواند اشاره به نکته فوق باشد.
۲- خداوند، گواه و ناظرى کافى میان پیامبر(ص) و مشرکان (کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم)
۳- پیامبر(ص)، در رودررویى با مشرکان منکر رسالت خود، متکى به رهنمودهاى خداوند بود. (قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم)
۴- مشرکان و کافران حق ناپذیر و بهانه جو، مورد تهدید خداوند (قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً. قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم) تذکر خداوند به گواه و ناظر بودن میان پیامبر(ص) و مشرکان حق ناپذیر، مى تواند به منظور تهدید آنان باشد.
۵- خداوند با مشرکان اتمام حجت کرده و گفتنیها را به آنان گفته است. (قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم) تعبیر «کفى بالله شهیداً...»، پس از پاسخ گویى به شبهات مشرکان، به منزله قول فصل و اتمام حجت است.
۶- لزوم فیصله دادن به بحث و گفتوگو با بهانه جویان و حق ناپذیران (قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم)
۷- دلدارى خداوند به پیامبر(ص) در قبال بهانه جوییهاى مشرکان (قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم) آیه فوق، همان گونه که مى تواند تهدیدى علیه مشرکان حق ستیز باشد، مى تواند نوعى تسلى و دلدارى از پیامبر(ص) نیز باشد.
۸- خداوند، به امور بندگانش خبیر (آگاه) و بصیر (بینا) است. (إنه کان بعباده خبیرًا بصیرًا)
۹- گواهى و نظارت خداوند بر اعمال بندگان، متکى بر علم و اطلاع گسترده او به احوال آنان است. (کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم إنه کان بعباده خبیرًا بصیرًا)
۱۰- توجه به احاطه علمى خدا بر بندگان، زمینه ساز پرهیز آنان از حق ناپذیرى و بهانه جویى است. (قل کفى بالله شهیدًا ... إنه کان بعباده خبیرًا بصیرًا) اینکه خداوند بر مشرکان حق ناپذیر اتمام حجت کرده و آنگاه فرموده است: «او بر حال بندگان آگاه و بیناست» مى تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: بصیر ۸; خبیر ۸
- بهانه جویان: اعراض از بهانه جویان ۶
- بهانه جویى: زمینه اجتناب از بهانه جویى ۱۰
- حق: اعراض از حق ناپذیران ۶; انذار حق ناپذیران ۴; زمینه اجتناب از حق ناپذیرى ۱۰
- خدا: اتمام حجت خدا ۵; انذارهاى خدا ۴; کفایت گواهى خدا ۲; مخاطبان خدا ۱; وسعت علم خدا ۹; ویژگیهاى گواهى خدا ۹; ویژگیهاى نظارت خدا ۹; هدایتهاى خدا ۳
- ذکر: آثار ذکر احاطه علمى خدا ۱۰
- عمل: گواهان عمل ۹
- کافران: تهدید کافران بهانه جو ۴; تهدید کافران حق ناپذیر ۴
- محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۷; گواهان محمد(ص) ۲; محمد(ص) و مشرکان ۲، ۳; هدایت محمد(ص) ۳
- مشرکان: اتمام حجّت با مشرکان ۵; انذار مشرکان ۴; بهانه جویى مشرکان ۷; بى ارزشى مشرکان ۱; تهدید مشرکان بهانه جو ۴; گواهان مشرکان ۲
منابع