يونس ٦١: تفاوت میان نسخهها
(←تفسیر) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۰#link76 | آيات ۷۰ | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۰#link76 | آيات ۵۷ - ۷۰ سوره يونس]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۰#link77 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۰#link77 | مراد از این که فرمود: قرآن، موعظه و شفاء و رحمت برای مؤمنان است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۰#link80 | مراد از فضل و رحمت خدا، در آيه: «قُل بِفَضلِ اللّهِ وَ بِرَحمَتِهِ ...»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۰#link81 | وجه اين كه از دادن روزى، به «انزال روزى» تعبیر شده]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۰#link80 | مراد از فضل | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۰#link82 | بيان اين كه هر حكمى، بايد به اذن خدا باشد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۰#link81 | وجه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۱#link84 | سلطنت و احاطه تامّ خداوند متعال، بر اعمال بشر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۰#link82 | بيان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۱#link85 | معناى «ولايت» و مراد از این که: «خدا، ولیّ مؤمنان است»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۱#link87 | معنای آیه: «لَا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لَا هُم يَحزَنُون»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۱#link84 | سلطنت و احاطه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۱#link89 | تسلى دادن به پيامبر «ص»: از سخنان جاهلانه مشركان، رنجیده نشو، زيرا «عزّت»، از آنِ خداست]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۱#link85 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۲#link90 | استدلال محال بودن فرزند داشتن خداى تعالى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۲#link91 | بحث روايتى: (چند روایت ذیل آیات گذشته)]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۱#link87 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۲#link93 | رواياتى درباره معناى ولايت خدا و وصف اولياء اللّه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۲#link95 | چند روايت درباره «رؤيا» و اقسام آن]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۱#link89 | تسلى دادن به پيامبر | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۲#link90 | استدلال | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۲#link91 | بحث روايتى | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۲#link93 | رواياتى درباره معناى ولايت خدا و وصف | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۲#link95 | چند روايت درباره | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۲۸
کپی متن آیه |
---|
وَ مَا تَکُونُ فِي شَأْنٍ وَ مَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَيْکُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ مَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لاَ فِي السَّمَاءِ وَ لاَ أَصْغَرَ مِنْ ذٰلِکَ وَ لاَ أَکْبَرَ إِلاَّ فِي کِتَابٍ مُبِينٍ |
ترجمه
يونس ٦٠ | آیه ٦١ | يونس ٦٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«شَأْنٍ»: کار مهمّ و بزرگ. «مَا تَتْلُو»: نمیخوانی. در رسمالخطّ قرآنی الفی در آخر دارد. «مِنْهُ»: مرجع ضمیر (هُ) واژه (شَأْنٍ) است، و یا این که مرجع آن (قرآن) است و اضمار قبل از ذکر برای تفخیم است. «شُهُوداً»: جمع شاهد: مراقب. آگاه. «تُفِیضُونَ فِیهِ»: بدان میآغازید. بدان میپردازید (نگا: بقره / . «مَایَعْزُبُ»: پنهان نمیماند. نهان نمیگردد. «مِثْقَالِ ذَرَّةٍ»: (نگا: نساء / ). «کِتَابٍ مُّبِینٍ»: کتاب واضح و روشن. مراد لوح محفوظ است (نگا: أنعام / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ... (۳) وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ... (۳) سَوَاءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ... (۰) أَ فَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى کُلِ... (۲) أَلاَ إِنَ لِلَّهِ مَا فِي... (۳) إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (۰)
وَ تَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ... (۰) الَّذِي يَرَاکَ حِينَ تَقُومُ (۰) وَ تَقَلُّبَکَ فِي السَّاجِدِينَ (۰) وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَ بِهَا... (۱) إِنَ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ... (۰) أَ لَمْ تَرَ أَنَ اللَّهَ أَنْزَلَ... (۲)
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۷۰ سوره يونس
- مراد از این که فرمود: قرآن، موعظه و شفاء و رحمت برای مؤمنان است
- مراد از فضل و رحمت خدا، در آيه: «قُل بِفَضلِ اللّهِ وَ بِرَحمَتِهِ ...»
- وجه اين كه از دادن روزى، به «انزال روزى» تعبیر شده
- بيان اين كه هر حكمى، بايد به اذن خدا باشد
- سلطنت و احاطه تامّ خداوند متعال، بر اعمال بشر
- معناى «ولايت» و مراد از این که: «خدا، ولیّ مؤمنان است»
- معنای آیه: «لَا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لَا هُم يَحزَنُون»
- تسلى دادن به پيامبر «ص»: از سخنان جاهلانه مشركان، رنجیده نشو، زيرا «عزّت»، از آنِ خداست
- استدلال محال بودن فرزند داشتن خداى تعالى
- بحث روايتى: (چند روایت ذیل آیات گذشته)
- رواياتى درباره معناى ولايت خدا و وصف اولياء اللّه
- چند روايت درباره «رؤيا» و اقسام آن
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ «61»
و (تو) در هيچ حال (و انديشهاى) نيستى و هيچ بخشى از قرآن را نمىخوانى و (شما مردم) هيچ عملى را انجام نمىدهيد، مگر هنگامىكه وارد آن (كار) مىشويد، ما بر شما گواهيم و هيچ چيزى در زمين و آسمان از پروردگار مخفى نمىماند، حتى به اندازه سنگينى ذرهاى و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، جز آنكه در كتاب روشن ثبت است.
نکته ها
«كِتابٍ مُبِينٍ»، لوح محفوظ يا علم وسيع خداوند به همهى موجودات هستى است كه هم اعمال انسان را شامل مىشود و هم اشياى كوچك و بزرگ را در زمين و آسمان.
امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه پيامبر اين آيه را مىخواند، به شدّت مىگريست. «1»
پیام ها
1- همهى كارهاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مهّم است، چون الگو و اسوه است. (تعبير به شأن، نشانهى مهم بودن كار است) «ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ»
2- حتّى رسول خدا صلى الله عليه و آله هم زير نظر است. وَ ما تَكُونُ ... إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً
3- خداوند، هم شاهد بر افكار بشر، «شَأْنٍ» هم بر گفتار «تَتْلُوا» وهم بر كردار اوست. «لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً»
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 592
4- تلاوت قرآن، در رديف مقام رسالت وهمهى اعمالِ مردم قرار دارد. (در اين آيه، گواه وشاهد بودن خدا بر سه چيز مطرح شده: همهى امور پيامبر، همهى كارهاى مردم وتلاوت قرآن، واين تعبير نشانهى اهميّت تلاوت قرآن است)
5- جهان محضر خدا و او شاهد بر اعمالِ ماست، پس مهلتى كه به ما مىدهد، نشان غفلت يا عدم احاطهى او نيست. «كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً»
6- هم خدا و هم فرشتگان شاهد بر اعمال بشرند. «كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً»
7- توجّه به حضور خداوند، موجب شرم و حيا از او مىشود. «شُهُوداً»
8- علم خداوند به دور و نزديك، كوچك و بزرگ، ظاهر و باطن، يكسان است.
«مثقال ذرّة، فىالارض، فى السماء، اصغر، اكبر»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (61)
ج5، ص 349
بعد از آن تشويق مطيعين و تهديد مذنبين مىفرمايد:
وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ: (خطاب به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و مراد امت باشند) يعنى و نباشى در هيچ حالى از احوال و امرى از امور دين و دنيا و آخرت. وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ: و تلاوت نكنى از جانب خداى تعالى چيزى از قرآن را. وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ: و بجا نياوريد فعلى از افعال را. إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً: مگر آنكه بر شما شاهد و گواه باشيم. حاصل آنكه در هيچ حالى از احوال متلبس به چيزى از افعال ثلاثه نشويد مگر آنكه ما راقب بر آن باشيم. إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ: وقتى كه داخل در آن شويد و خوض نمائيد. ذكر اين جمله براى تنبه و آگاهى مكلفين است كه غافل و بىخبر نباشند و بدانند كه بر ايشان رقيبان و حافظانند بر كلى و جزئى اعمالشان، تا از فساد و اعمال قبيحه دورى نمايند و به صلاح و افعال حسنه اقدام و سعى خود را منظور دارند.
وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ: دور و غايب نباشد از علم پروردگار تو و رؤيت و قدرت سبحانى. مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ: وزن سنگينى ذره. فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ: در زمين و نه در آسمان. ذره عبارت است از مورچه خرد ريزه، بعد استعمال شده در هر چيز محقر اندكى، چنانچه اشياء صغارى كه در تابش آفتاب از روزنهاى متحرك بنظر آيند ذرات نامند. حاصل آنكه علم ازلى الهى احاطه دارد به ذرات موجودات. وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ (و نه كوچكتر از ذرّه و نه بزرگتر از آن).
إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ: مگر آنكه ثبت و نوشته شده در كتابى كه بيان فرموده خداى تعالى در آن تمامى موجودات را قبل از خلقت و آن لوح محفوظ است. نزد بعضى مراد «كتاب» ملائكه حفظه است كه مأمورند از جانب الهى به نوشتن و
ج5، ص 350
حفظ اعمال بندگان از خير و شر و كلى و جزئى. در مجمع «1»- روايت از حضرت صادق عليه السّلام كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله هر وقت اين آيه تلاوت مىفرمود، گريه شديد مىنمود. آيه شريفه دال است بر آنكه علم ازلى الهى احاطه دارد به تمامى موجودات و معلومات از ذره تا دره و هيچ چيز از علم سبحانى مخفى و مستور نيست. سيد جزائرى (رحمه اللّه) فرمايد: اتفاق همه شرايع از امت هر پيغمبرى آنست كه حق تعالى به علم ازلى عالم است به همه اشياء از واجبات و ممكنات و ممتنعات و بر كليات به وجه كلى و بر جزئيات به وجه جزئى.
برهان- اين مطلب نزد حكما مسلم آمده كه هر موجودى سواى حق تعالى ممكن، و هر ممكنى مستند است به واجب تعالى؛ يا ابتدائا، يا به وسائط، و علم به علت هم مستلزم است علم به معلول را، و خداى سبحان عالم است بذاته؛ پس عالم خواهد بود به غير. بنابراين عالم باشد ذات احديت الهى به كل معلومات خواه جزئى باشد يا كلى، جوهر باشد يا عرض، موجود در اعيان باشد يا متعقل در اذهان، و خواه صورت ذهنيه متصوره امر وجودى باشد يا عدمى، ممكن باشد يا ممتنع، پس مخفى و معزوب نباشد از علم حق شيئى از ممكنات و ممتنعات.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالاً قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ (59) وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (60) وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (61)
ترجمه
بگو خبر دهيد كه آنچه را نازل فرمود خدا براى شما از روزى پس قرار داديد از آن حرامى و حلالى بگو آيا خدا رخصت داد بشما يا بر خدا افتراء مىبنديد
و چيست گمان آنانكه مىبندند بر خدا دروغ را روز قيامت همانا خدا هر آينه صاحب تفضّل است بر مردم ولى بيشتر آنها شكر نميكنند
و نميباشى تو در كارى و نخوانى از آن هيچ خواندنى و بجا نياوريد هيچ كارى را مگر آنكه باشيم بر شما گواهان هنگاميكه وارد ميشويد در آن و پوشيده نميماند از پروردگار تو هيچ هم وزن ذرّهاى در زمين و نه
جلد 3 صفحه 29
در آسمان و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر مگر آنكه در كتابيست آشكار.
تفسير
مردم مكه در زمان جاهليّت يعنى قبل از ظهور دولت اسلام بعضى از چهار پايان و زراعات را حرام مينمودند بهواى نفس خودشان و بعضى را حلال چنانچه در سوره مائده و انعام اشاره بآنها شد و البتّه عقلا واضح است كه خداوندى كه ارزاق عباد را بوسيله باران رحمت و غيره براى آنها نازل و مهيّا ميفرمايد اگر چيزى حرام باشد بيان خواهد فرمود و اختيار تحريم و تحليل با او است پس نبايد ناشكرى كرد و بدعت گذارى نمود و چيزيرا از پيش خود حرام يا حلال خواند و نسبت بخدا داد كه اين افتراء بخدا و از قبيحترين معاصى است لذا در آيه اول مورد سؤال و ملامت و در آيه دوم تهديد شدند باين بيان كه اين اشخاص چه گمان ميكنند در روز قيامت آيا ممكن است خداوند از مجازات آنها صرف نظر فرمايد نه چنين است بلكه به اشدّ عذاب گرفتار خواهند شد ولى چون خداوند صاحب فضل و رحمت است بر بندگان با آنكه تمام وسائل معرفت و قرب بحقّ را لطفا براى آنها تهيّه فرموده و باز آنها ناشكرى و معصيت مينمايند تعجيل در عقوبت آنان نميكند و اطعمه حلال را بر آنها بعنوان مجازات حرام نمينمايد و اين مدارا ناشى از عدم اعتناء بحال و عدم اطلاع از اعمال آنها نيست لذا در آيه سوم به نبى اكرم ميفرمايد و نميباشى تو در هيچ كارى و از آن جمله اشتغال تو است بقرائت قرآن كه وظيفه اوليّه و شغل مهمّ تو ميباشد و بجا نميآوريد شما همگى هيچ عملى را مگر آنكه ما حاضر و ناظر و گواهيم بر اعمال شما در عين سرگرمى و اشتغال شما بآن عمل و غفلت از ياد ما و غائب نيست از علم الهى هيچ چيزيكه هم وزن مورى يا ذرهاى از ذرات جوّ هوا باشد در زمين و آسمان و نيست كوچكتر و بزرگتر از آن ذره مگر آنكه ثبت است در لوح محفوظ و لوح محو و اثبات و علم الهى واضح و آشكار در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و قمّى ره فرموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وقتى اين آيه را تلاوت مينمود گريه شديد ميفرمود و وجه آن واضح است و ضمير در كلمه منه يا راجع است بشأن چنانچه ظاهر است يا راجع است بقرآن از باب اضمار قبل از ذكر براى افاده تعظيم و من القرآن مبيّن آن است چنانچه گفتهاند.
جلد 3 صفحه 30
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما تَكُونُ فِي شَأنٍ وَ ما تَتلُوا مِنهُ مِن قُرآنٍ وَ لا تَعمَلُونَ مِن عَمَلٍ إِلاّ كُنّا عَلَيكُم شُهُوداً إِذ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعزُبُ عَن رَبِّكَ مِن مِثقالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصغَرَ مِن ذلِكَ وَ لا أَكبَرَ إِلاّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (61)
و آنچه که شما رسول محترم در وظائف رسالت خود باشي از تبليغ احكام و مواعظ و نصايح و سائر شئون رسالت و آنچه که تلاوت و قرائت كني از آيات شريفه از قرآن و شما مؤمنين عمل نميكنيد از هر گونه عملي الّا اينكه ما بر شما شاهد هستيم زماني که خوض ميكنيد و فرو ميرويد در آن عمل و عزوب نميكند از پروردگار تو از سنگيني مورچه در زمين و نه در آسمان و نه كوچكتر از مورچه
جلد 9 - صفحه 415
و نه بزرگتر مگر آنكه در كتاب آشكار است.
از علي إبن ابراهيم و در مجمع دارد که حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم موقعي که اينکه آيه را تلاوت ميكرد گريه شديدي بر او متوجه ميشد.
وَ ما تَكُونُ فِي شَأنٍ خطاب متوجه بحضرت رسالت است لكن ملاك در جميع جاري است که اشتغال بهر عملي و فعلي و شأني داشته باشند وَ ما تَتلُوا مِنهُ مِن قُرآنٍ ضمير منه راجع بما انزل است که كتاب الهي باشد، من القرآن من بيانيه است که آن ما انزل قرآن باشد اشاره به اينكه هر فعل و قولي از تو صادر شود وَ لا تَعمَلُونَ مِن عَمَلٍ و شخص رسالت و جميع امّت هيچگونه عملي از شما صادر نميشود إِلّا كُنّا عَلَيكُم شُهُوداً مگر آنكه خداوند تبارك و تعالي و ملائكه حفظه بر شما شاهد هستند که مشاهده ميكنند که ما گفتهايم در قرآن آنچه بنحو متكلم وحده ذكر فرموده مختص بذات مقدس او است مثل أَنِ اعبُدُونِي و جمله بعد در همين آيه در كلمه عن ربك و آنچه بتوسط اسباب از ملائكه و غير آنها باشد بنحو متكلم مع الغير مثل همين جمله إِذ تُفِيضُونَ فِيهِ همان ابتدايي که وارد عمل ميشويد پيش از آنكه از عمل فارغ شويد.
وَ ما يَعزُبُ عَن رَبِّكَ ممكن است پارهاي از اعمال از نظر ملائكه حفظه عزوب كند و محو شود لكن ذات مقدس ربوبي نزد او محفوظ است چنانچه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در دعاء كميل عرض ميكند
(ان تهب لي في هذه الليلة الي قوله و کل سيئة امرت باثباتها الكرام الكاتبين الي قوله و كنت انت الرقيب علي من ورائهم و الشاهد لما خفي عنهم و برحمتك اخفيته و بفضلك سترته)
بلكه در اخبار توبه دارد که از نظر ملائكه كتبه هم محو ميشود.
مِن مِثقالِ ذَرَّةٍ از باب مثال است و الّا هر چيزي که ابدا سنگيني و وزن هم ندارد مثل خطورات نفسيه و خيالات قلبيه هم از علم او بيرون نيست.
جلد 9 - صفحه 416
فِي الأَرضِ وَ لا فِي السَّماءِ و نه در تحت ارض و نه در فوق سماء وَ لا أَصغَرَ مِن ذلِكَ وَ لا أَكبَرَ بنده يابد كوچك نشمارد نه عمل خيري را که اهميت ندهد و ترك كند و نه شرّي را که عمل ميكند بگويد چيزي نيست اهميت ندارد تمام نزد خدا محفوظ است و بجزاء آن ميرسيم.
إِلّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ بعضي گفتند لوح محفوظ است و بعضي گفتند نامه عمل است و ميتوان گفت در يك جا و دو جا نيست در بسياري ثبت و ضبط است حتي صورت عمل در عرش هم منعكس ميشود و وجود مقدس نبي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه هدي عليهم السلام هم شاهد و حاضر هستند چنانچه ميفرمايد فَكَيفَ إِذا جِئنا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئنا بِكَ عَلي هؤُلاءِ شَهِيداً نساء آيه 44.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 61)- و برای این که تصور نشود این مهلت الهی دلیل بر عدم احاطه علم پروردگار بر کارهای آنهاست، در این آیه این حقیقت را به رساترین عبارت بیان میکند که او از تمام ذرات موجودات در پهنه آسمان و زمین و جزئیات اعمال بندگان آگاه و با خبر است، و میگوید: «در هیچ حالت و کار مهمی نمیباشی، و هیچ آیهای از قرآن را تلاوت نمیکنی، و هیچ عملی را انجام نمیدهید مگر این که ما شاهد و ناظر بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن عمل میشوید» (وَ ما تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ).
سپس با تأکید بیشتر این مسأله را تعقیب کرده، میگوید: «کوچکترین چیزی در زمین و آسمان حتی به اندازه سنگینی ذره بیمقداری، از دیدگاه علم پروردگار تو مخفی و پنهان نمیماند، و نه کوچکتر از این و نه بزرگتر از این مگر این که همه اینها در لوح محفوظ و کتاب آشکار علم خدا ثبت و ضبط است» (وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ).
در آیه فوق درس بزرگی برای همه مسلمانان بیان شده است درسی که میتواند آنها را در مسیر حق به راه اندازد و از کجرویها و انحرافات باز دارد. و آن این که: به این حقیقت توجه داشته باشیم که هر گامی بر میداریم و هر سخنی که میگوییم و هر اندیشهای که در سر میپرورانیم، و به هر سو نگاه میکنیم، و در هر حالی هستیم، نه تنها ذات پاک خدا بلکه فرشتگان او نیز مراقب ما هستند و با تمام توجه ما را مینگرند.
بیجهت نیست که امام صادق علیه السّلام میفرماید: «پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله هر زمان این
ج2، ص301
آیه را تلاوت میکرد شدیدا گریه مینمود».
جایی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با آن همه اخلاص و بندگی و آن همه خدمت به خلق و عبادت خالق از کار خود در برابر علم خدا ترسان باشد، حال ما و دیگران معلوم است.
نکات آیه
۱ - خداوند، بر تمام شؤون و حالات پیامبر(ص) و بر تلاوت هر بخشى از قرآن، شاهد و ناظر بوده است. (و ما تکون فى شأن و ما تتلوا منه من قرءان ... إلا کنا علیکم شهوداً)
۲ - قرآن، کتابى است نازل شده از جانب خدا و خوانده شده بر پیامبر(ص). (و ما تتلوا منه من قرءان) برداشت فوق از عود ضمیر «منه» به خداوند و از تنکیر قرآن - که مصدر به معناى مفعول است - استفاده شده است.
۳ - تلاوت آیات قرآن، از کارهاى مهم و همیشگى پیامبر اکرم (ص) بوده است. (و ما تتلوا منه من قرءان) از ذکر تلاوت قرآن - در حالى که جمله «ما تکون فى شأن» آن را شامل مى شود - برداشت فوق استفاده مى گردد.
۴ - قرآن، کتابى است باعظمت و تلاوت آن بسیار ارزشمند مى باشد. (و ما تکون فى شأن و ما تتلوا منه من قرءان)
۵ - تمامى اعمال آدمیان، از لحظه آغاز، در منظر گواهانى است که از سوى خداوند جهت نظارت بر آنان، گمارده شده اند. (و ما تکون فى شأن و ما تتلوا منه من قرءان و لا تعملون من عمل إلا کنا علیکم شهوداً)
۶ - انسان، موظف به مراقبت و مواظبت بر تمامى اعمال خویش است. (و ما تتلوا منه من قرءان و لا تعملون من عمل إلا کنا علیکم شهوداً)
۷ - خداوند، بر تمامى اعمال انسانها از لحظه آغاز حاضر و ناظر است. (و لا تعملون من عمل إلا کنا علیکم شهوداً إذ تفیضون فیه)
۸ - همه موجودات زمین و آسمان - از کوچکترین آنها تا بزرگترینشان - در منظر خدا و احاطه علمى او بوده و در کتابى روشن درج شده اند. (و ما یعزب عن ربک من مثقال ذرة فى الأرض و لا فى السماء و لا أصغر من ذلک و لا أکبر إلا فى کتب مبین)
۹ - ربوبیت خداوند، مقتضى نظارت همه جانبه او بر جهان هستى است. (و ما یعزب عن ربک من مثقال ذرة فى الأرض و لا فى السماء ... إلا فى کتب مبین)
موضوعات مرتبط
- انسان: مسؤولیت انسان ۶
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۹ ; احاطه علمى خدا ۸ ; عوامل نظارت خدا ۹ ; نظارت خدا ۷، ۸
- عمل: گواهان عمل ۵ ; مراقبت بر عمل ۶ ; ناظران عمل ۵، ۷
- قرآن: عظمت قرآن ۴ ; فضیلت تلاوت قرآن ۴ ; وحیانیت قرآن ۲ ; ویژگیهاى قرآن ۲
- کتاب مبین: ثبت موجودات در کتاب مبین ۸
- محمّد(ص): اهتمام محمّد(ص) به قرآن ۳ ; تلاوت قرآن محمّد(ص) ۳ ; نظارت خدا بر محمّد(ص) ۱ ; وحى به محمّد(ص) ۲
منابع