الرعد ١٠

از الکتاب
کپی متن آیه
سَوَاءٌ مِنْکُمْ‌ مَنْ‌ أَسَرَّ الْقَوْلَ‌ وَ مَنْ‌ جَهَرَ بِهِ‌ وَ مَنْ‌ هُوَ مُسْتَخْفٍ‌ بِاللَّيْلِ‌ وَ سَارِبٌ‌ بِالنَّهَارِ

ترجمه

برای او یکسان است کسانی از شما که پنهانی سخن بگویند، یا آن را آشکار سازند؛ و کسانی که شبانگاه مخفیانه حرکت می‌کنند، یا در روشنایی روز.

ترتیل:
ترجمه:
الرعد ٩ آیه ١٠ الرعد ١١
سوره : سوره الرعد
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سَوَآءٌ»: یکسان و برابر است. مصدر و به معنی (مُسْتَوی) است و خبر مقدّم (مَنْ) می‌باشد. «أَسَرَّ»: پنهان کرد. آهسته گفت. «جَهَرَ بِهِ»: آشکارش کرد. آن را بلند گفت. «مُسْتَخْفٍ»: بسیار خویشتن را پنهان کننده. «سَارِبٌ»: رونده. در اینجا مراد کسی است که خود را ظاهر می‌سازد و به دنبال کار خویش روان می‌گردد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۸ تا ۱۱:

ابن عباس گوید: این آیات درباره دو مرد بنام اربد بن قیس و عامر بن طفیل نازل گردید و همچنین آیه ۱۲ «هُوَ الَّذِی یرِیکمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً» تا آخر آن و نیز آیه ۱۳ را (که بعد خواهد آمد) نیز به این آیات در این شأن و نزول مى افزایند.[۱]

و نیز گویند آیات ۱. و ۱۱ درباره دو مرد فوق‌الذکر نازل گردیده بدین تفصیل، این دو مرد نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمدند و سؤالاتى از پیامبر نمودند ولى مقصود بدى داشتند و با طرح این سؤال مکر و حیله اى از ناحیه آنان در بین بوده است که بالاخره خداوند نتیجه مکر و حیله آن‌ها را به خودشان بازگردانید.

عامر نزد پیامبر آمد و گفت: یا محمد اگر من مسلمان بشوم با من چکار خواهى کرد و چه مزیتى بر سایر مسلمین خواهم داشت، پیامبر فرمود: آنچه که سایر مسلمانان بدان مکلف خواهند بود تو نیز مانند آن‌ها مکلف به تکلیف قرار خواهى گرفت.

عامر گفت: می‌خواهم که در ازاى مسلمان شدن مرا پس از خودت خلیفه و وصى خود گردانى. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: این کار در دست من نیست بلکه به فرمان خداى من است. سپس گفت: بعد از مسلمان شدن به من چه خواهى داد؟ پیامبر فرمود: به تو لشکرى می‌دهم که با آن با دشمنان اسلام به جنگ پردازى. در جواب گفت: این سمت را که خودم هم دارم پس چه لزومى دارد که مسلمان شوم و البته مقصود عامر این بود که با رسول خدا صلی الله علیه و آله سرگرم صحبت باشد و به اربد دستور داده بود که در حین صحبت او با پیامبر از پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله را مورد حمله قرار دهد.

در همین وقت بود که به اربد اشاره نمود، اربد خواست که از پشت شمشیر بکشد ولى آنچه سعى کرد که شمشیر را از غلاف بیرون آورد نتوانست و شمشیر او در غلاف در جاى خود ماند در این میان پیامبر متوجه شد و خود را کنار کشید و گفت: خدایا اینان که با من به مکر و حیله برخاسته اند، تو خود کارشان را بساز.

در این بین صاعقه اى بر سر اربد آمد و او را بسوخت، عامر که این منظره وحشتناک را دید، فرار کرد و در حین فرار فریاد می‌زد و مى گفت: یا محمد از خداى خود خواستى و او را به کیفر عمل رسانیدى و از بین بردى ولى بدان من با سواران زیاد و جوانان جنگجوى خودم به سراغ تو خواهم آمد.

پیامبر در جواب فرمود: خداوند تو را از این عمل باز خواهد داشت، چندى بعد عامر به مرض طاعون مبتلا گردید و از بین رفت.[۲]

تفسیر


نکات آیه

۱- خداوند به همه سخنها - پنهان و آشکارش - آگاه است. (سواء منکم من أسرّ القول و من جهر به) آیه قبل گویاى این است که آیه فوق درباره علم خداوند بحث مى کند. بنابراین «سواء منکم  ...» ; یعنى: «سواء منکم فى علمه».

۲- خداوند، به راز دلها و سخنان ابراز نشده داناست. (سواء منکم من أسرّ القول) «اسرار» به معناى پنهان ساختن است. پنهان کردن سخن مى تواند به معناى ابراز نکردن و تلفّظ نکردن باشد و مى تواند به معناى در ملأ عام نگفتن و در خفا بیان داشتن باشد. برداشت فوق ناظر به معناى اول است.

۳- علم خداوند به راز دلها ، سخنان پنهانى و گفته هاى آشکار ، یکسان است. (سواء منکم من أسرّ القول و من جهر به) «سواء» مصدر و به معناى اسم فاعل (متساوى) است. این کلمه خبر مقدم و «من أسرّ ...» مبتداى آن است ; یعنى: «من أسرّ منکم القول و من جهر به متساویان فى علمه».

۴- خداوند به همگان - آنان که در تاریکیهاى شب کاملاً پنهانند و یا در روز روشن آشکارند - آگاه است. (و من هو مستخف بالّیل و سارب بالنهار) «استخفاء» (مصدر مستخف) و «خفاء» هر دو به معناى پنهان بودن است، با این تفاوت که «استخفاء» حاکى از تأکید مى باشد. «سَرَب» به معناى راه است و «سارب» به کسى که راه را مى پیماید گفته مى شود و از آن جا که راه و طى کننده آن معمولاً بر انسانها مخفى نیست - خصوصاً که در روز باشد - مى توان گفت: «سارب» در آیه شریفه به قرینه مقابله آن با «مستخف» کنایه از «آشکار» مى باشد.

۵- علم خداوند به نهان شدگان در تاریکیهاى شب و آشکار شدگان در روشنایى روز یکسان است. (و من هو مستخف بالّیل و سارب بالنهار) «من هو» عطف بر «من أسرّ» است. از این رو «سواء» خبر براى «من هو ...» نیز مى باشد ; یعنى: «من هو مستخف و من هو سارب سواء فى علمه».

موضوعات مرتبط

  • خدا: علم غیب خدا ۱، ۲، ۴; ویژگیهاى علم غیب خدا ۳، ۵
  • رازها: علم به رازها ۲
  • روز: روشنایى روز ۴
  • سخن: سخن پنهانى ۲; علم به سخن ها ۱
  • شب: تاریکى شب ۴

منابع

  1. طبرانى و دیگران از علماء عامه.
  2. تفسیر کشف الاسرار.