الممتحنة ٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۵۷


ترجمه

برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامی که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا می‌پرستید بیزاریم؛ ما نسبت به شما کافریم؛ و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است؛ تا آن زمان که به خدای یگانه ایمان بیاورید! -جز آن سخن ابراهیم که به پدرش [= عمویش آزر] گفت (و وعده داد) که برای تو آمرزش طلب می‌کنم، و در عین حال در برابر خداوند برای تو مالک چیزی نیستم (و اختیاری ندارم)!- پروردگارا! ما بر تو توکّل کردیم و به سوی تو بازگشتیم، و همه فرجامها بسوی تو است!

قطعا براى شما در [حالات‌] ابراهيم و كسانى كه با او بودند سرمشق خوبى است، آن گاه كه به قوم خود گفتند: ما از شما و از آنچه به جاى خدا مى‌پرستيد بيزاريم و [آيين‌] شما را منكريم، و ميان ما و شما براى هميشه دشمنى و كينه پديد آمده است تا وقتى كه به خداى يگا
قطعاً براى شما در [پيروى از] ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست: آنگاه كه به قوم خود گفتند: «ما از شما و از آنچه به جاى خدا مى‌پرستيد بيزاريم. به شما كفر مى‌ورزيم و ميان ما و شما دشمنى و كينه هميشگى پديدار شده تا وقتى كه فقط به خدا ايمان آوريد.» جز [در] سخن ابراهيم [كه‌] به [نا]پدر[ى‌] خود [گفت:] «حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست، با آنكه در برابر خدا اختيار چيزى را براى تو ندارم.» «اى پروردگار ما! بر تو اعتماد كرديم و به سوى تو بازگشتيم و فرجام به سوى توست.
برای شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید که آنها به قوم (مشرک) خود گفتند: ما از شما و بتهای شما که به جای خدا می‌پرستید به کلی بیزاریم، ما مخالف و منکر شماییم و همیشه میان ما و شما کینه و دشمنی خواهد بود تا وقتی که تنها به خدای یگانه ایمان آرید، الاّ آنکه ابراهیم به پدر (یعنی عموی) خود گفت: (اگر ایمان آری) من برای تو از خدا آمرزش می‌طلبم (که از شرک و عصیان گذشته تو درگذرد) و (هر گاه ایمان نیاوری) دیگر من بر نجات تو از (قهر و غضب) خدا هیچ کاری نتوانم کرد، بار الها، ما بر تو توکل کردیم و رو به درگاه تو آوردیم و بازگشت تمام خلق به سوی توست.
مسلماً برای شما در ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکوست، آن گاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خدا می پرستید بیزاریم، ما به شما کافریم و میان ما و شما دشمنی و کینه همیشگی پدیدار شده است، تا آن زمان که به خدای یگانه ایمان آورید. [آری، ابراهیم و مؤمنان جز اعلام بیزاری سخنی با بت پرستان نداشتند] مگر سخن ابراهیم به پدرش که گفت: من برای تو [در صورتی که دست از دشمنی و کینه با حق برداری] آمرزش خواهم خواست و در برابر خدا به سود تو اختیار چیزی را ندارم. پروردگارا! بر تو توکل کردیم، و به سوی تو بازگشتیم، و بازگشت به سوی توست.
ابراهيم و كسانى كه با وى بودند، آنگاه كه به قوم خود گفتند كه ما از شما و از آنچه جز خداى يكتا مى‌پرستيد بيزاريم و شما را كافر مى‌شمريم و ميان ما و شما هميشه دشمنى و كينه‌توزى خواهد بود تا وقتى كه به خداى يكتا ايمان بياوريد، برايتان نيكو مقتدايى بودند. مگر آنگاه كه ابراهيم پدرش را گفت كه براى تو آمرزش مى‌طلبم، زيرا نمى‌توانم عذاب خدا را از تو دفع كنم. اى پروردگار ما، بر تو توكل كرديم و به تو روى آورديم و سرانجام تو هستى.
برای شما در ابراهیم و همراهان او سرمشقی نیکوست، آنگاه که به قومشان گفتند و ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید، بری و برکناریم، ما منکر شماییم و همواره در میان ما و شما دشمنی و کینه پدید آمده است تا آنکه فقط به خداوند ایمان آورید، مگر در این سخن ابراهیم به پدرش که حتما برای تو آمرزش خواهم طلبید، و برای تو در برابر خداوند صاحب اختیار چیزی نیستم، پروردگارا بر تو توکل کرده‌ایم و به تو روی آورده‌ایم و سیر و سرانجام [همه‌] به سوی توست‌
همانا براى شما در [روش‌] ابراهيم و كسانى كه با او بودند پيروى نيكوست، آنگاه كه به قوم خود گفتند: ما از شما و از آنچه جز خدا مى‌پرستيد بيزاريم، به [آيين و پرستيده‌] شما كافر و ناباوريم، و ميان ما و شما براى هميشه دشمنى و كين پديد آمده تا به خداى يگانه ايمان آوريد، مگر گفتار ابراهيم به پدر خود- سرپرست خود آزر- كه براى تو آمرزش خواهم خواست و براى تو از خداى هيچ چيز در توان ندارم- كه عذاب را از تو باز دارم-. پروردگارا، بر تو توكل كرديم و به سوى تو بازگشتيم، و بازگشت [همه‌] به سوى توست.
(رفتار و کردار) ابراهیم و کسانی که بدو گرویده بودند، الگوی خوبی برای شما است، بدانگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و از چیزهائی که بغیر از خدا می‌پرستید، بیزار و گریزانیم، و شما را قبول نداریم و در حق شما بی‌اعتنائیم، و دشمنانگی و کینه‌توزی همیشگی میان ما و شما پدیدار آمده است، تا زمانی که به خدای یگانه ایمان می‌آورید و او را به یگانگی می‌پرستید. (کردار و رفتار ابراهیم و گروندگان بدو، سرمشق خوبی برای شما است) مگر سخنی که ابراهیم به پدر خود گفت: من قطعاً برای تو طلب آمرزش می‌کنم، و در عین حال برای تو در پیشگاه خدا هیچ کار دیگری نمی‌توانم بکنم. (این سخن، چیزی نیست که بدان اقتداء کنید). پروردگارا! به تو توکّل می‌کنیم، و به تو روی می‌آوریم، و بازگشت به سوی تو است (و همه‌ی راهها سر به جانب تو دارد و به تو منتهی می‌گردد).
همواره برای شما در (قصّه‌ی رسالتی) ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکو بوده است؛ چون به قوم خود گفتند: «ما از شما و از آنچه به جای خدا می‌پرستید بیزاریم. به شما کفر ورزیدیم و میان ما و شما دشمنی و کینه‌ی همیشگی پدیدار شد، تا تنها به خدا ایمان آورید.» جز (در این) سخن ابراهیم (که) به (نا)پدر(ی) خود (گفت:) «همانا به‌راستی برایت (از خدا) پوشش می‌خواهم و از طرف خدا برایت هیچ چیزی در دست ندارم. پروردگارمان! بر تو توکل کردیم و سوی تو – بارها – بازگشتیم و فرجام تنها سوی توست.»
همانا بود برای شما پیروی نکوئی در ابراهیم و آنان که با اویند گاهی که گفتند به قوم خویش مائیم بیزاران از شما و از آنچه پرستید جز خدا کفر ورزیدیم به شما و پدیدار شد میان ما و شما دشمنی و کین همیشه مگر آنکه ایمان آرید به خدا تنها بجز گفتار ابراهیم به پدرش که آمرزش خواهم البته برایت و دارا نیستم برای تو از خدا چیزی را پروردگارا بر تو توکّل کردیم و بسوی تو بازگشتیم و بسوی تو است بازگشت‌


الممتحنة ٣ آیه ٤ الممتحنة ٥
سوره : سوره الممتحنة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الَّذِینَ مَعَهُ»: گروندگان به ابراهیم. انبیاء و پیغمبران بعد از ابراهیم که همه در خط سیر همدیگرند (نگا: المصحف المیسر). «أُسْوَةٌ»: الگو. سرمشق. اقتداء و تأسی. پیروی و دنباله‌روی. «بُرَآؤُ»: جمع بَری‌ءٌ، بیزار و گریزان. متنفر. «کَفَرْنَا بِکُمْ»: شما را نمی‌پذیریم و قبول نداریم. چه بسا از راه تغلیب مراد معتقدات خودشان باشد. «إِلاّ قَوْلَ ...»: (نگا: توبه / . «أَنَبْنَا»: با توبه کردن و کارهای نیکو انجام دادن برمی‌گردیم (نگا: رعد / ، لقمان / ، ص / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - ابراهیم(ع) و همگامانش، الگویى شایسته براى مسلمانان (قد کانت لکم أسوة حسنة فى إبرهیم و الذین معه)

۲ - آشنایى مسلمانان، با ارزش هاى زندگى ابراهیم(ع) و همگامانش * (قد کانت لکم أسوة حسنة... والذین معه) تعبیر «کانت لکم اُسوة»، مى تواند نظر به آشنایى مسلمانان با برنامه هاى ارزشى ابراهیم(ع) داشته باشد.

۳ - نقش مؤثر الگوهاى شایسته در تربیت و سازندگى انسان (قد کانت لکم أسوة حسنة فى إبرهیم و الذین معه)

۴ - الگوها و چهره هاى ارزشى و الهى، همواره زنده و آسیب ناپذیر با گذشت زمان (قد کانت لکم أسوة حسنة) فعل «کانت» به صورت ماضى، چهره اى را به عنوان الگوى شایسته به مسلمانان مى نمایاند که ابعاد ارزشى آن، در گذشته تاریخ تحقق یافته است.

۵ - ابراهیم(ع)، داراى همگامانى ثابت قدم، در مسیر حرکت توحیدى خویش (قد کانت لکم أسوة حسنة فى إبرهیم و الذین معه) تعبیر «معه» افاده معیت و همراهى پایدار مى کند; زیرا مقید به زمان یا مکان خاصى نیست.

۶ - اظهار برائت و بیزارى ابراهیم(ع) و همگامانش، از مظاهر شرک و قوم مشرک خویش (إذ قالوا لقومهم إنّا برءؤا منکم و ممّا تعبدون)

۷ - عبادت و پرستش، تنها شایسته خداوند یگانه (إأنّا برءؤا... و ممّا تعبدون من دون اللّه)

۸ - بیزارى جستن از مظاهر کفر و شرک، همانند تبرّى جستن از اندیشه کفر، امرى بایسته (کانت لکم أسوة حسنة ... إذ قالوا لقومهم إنّا برءؤا منکم و ممّا تعبدون)

۹ - ابراهیم(ع) و همگامانش، پیشتازان برائت از مشرکان و کافران (قد کانت لکم أسوة حسنة فى إبرهیم و الذین معه ... إذ قالوا) برداشت بالا، با توجه به این نکته است که خداوند، از میان همه پیامبران و امت هاى پیشین، ابراهیم(ع) و همگامانش را الگوى برائت از مشرکان معرفى کرده است.

۱۰ - هجرت پیامبر(ص) و مسلمانان و موضع گیرى آنان در برابر مشرکان، حرکتى ابراهیمى (قد کانت لکم أسوة حسنة فى إبرهیم و الذین معه) با توجه به آیات پیشین - که درباره هجرت و موضع گیرى بایسته مسلمانان در برابر مشرکان است - طرح «اسوه» بودن ابراهیم(ع) پس از این آیات و توصیه ها، مطلب بالا را مى فهماند.

۱۱ - بیزارى از شرک، نقد و انکار شخصیت مشرکان و ستیز علنى با آنان، سه مرحله حرکت توحیدى ابراهیم(ع) (إنّا برءؤا منکم ... کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العدوة والبغضاء) برداشت یاد شده، بدان احتمال است که عبارت هاى «إنّا براءؤا»، «کفرنا بکم» و «بدا بیننا و بینکم» - چنان که ظاهر ترتیب مقتضى آن است - بیانگر سه مرحله متوالى باشد.

۱۲ - تجلى برائت از مشرکان، در انکار شخصیت آنان و دشمنى علنى با ایشان (إنّا برءؤا منکم ... کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العدوة) برداشت یاد شده در صورتى است که «کفرنا بکم» و «بدا بیننا»، بیان تفصیلى و تفسیرى «إنا برءاؤا» باشد.

۱۳ - دشمنى و ستیز جبهه ایمان با شرک، همیشگى و پایان ناپذیر است. (و بدا بیننا و بینکم العدوة و البغضاء أبدًا)

۱۴ - دست برداشتن مشرکان از شرک، تنها شرط رفع خصومت مؤمنان با آنان (بدا بیننا و بینکم العدوة و البغضاء أبدًا حتّى تؤمنوا باللّه وحده)

۱۵ - تضاد جبهه ایمان و شرک، تضادى عقیدتى است; نه طبقاتى، نژداى و... . (و بدا بیننا و بینکم ... حتّى تؤمنوا باللّه وحده)

۱۶ - وعده ابراهیم(ع) به پدرش (جد مادرى یا عمویش آزر)، در مورد استغفار براى او از درگاه خداوند (إلاّ قول إبرهیم لأبیه لأستغفرنّ لک )

۱۷ - عدم برقرارى رابطه میان ابراهیم(ع) و قوم مشرک او، مگر در وعده استغفار آن حضرت براى آزر (إذ قالوا لقومهم إنّا برءؤا منکم ... إلاّ قول إبرهیم لأبیه) برداشت یاد شده، بدان احتمال است که «إلاّ»، استثنا از برائت ابدى باشد که از بخش پیشین آیه استفاده مى شود.

۱۸ - سخن نرم و خالى از عداوت ابراهیم(ع) به آزر، در راستاى گرایش دادن وى به ایمان * (حتّى تؤمنوا ... إلاّ قول إبرهیم) برداشت یاد شده با توجه به دو نکته زیر است: ۱- از تعبیر «لأستغفرنّ»، عطوفت و محبت ابراهیم(ع) نسبت به آزر استفاده مى شود ۲- واژه استغفار، تعریض به کجروى گذشته، آزر و زمینه سازى براى گرایش یافتن او به راه درست دارد.

۱۹ - عدم جواز اظهار ملاطفت با مشرکان، جز براى گرایش دادن آنان به ایمان * (و بدا بیننا و بینکم ... حتّى تؤمنوا... إلاّ قول إبرهیم) در صورتى که وعده استغفار به آزر از سوى ابراهیم(ع) نیز به عنوان اسوه مطرح شده باشد، از آیه شریفه استفاده مى شود که مؤمنان، باید در برابر مشرکان آشتى ناپذیر باشند و به آنان روى خوش نشان ندهند; مگر در آن جا که امید دارند با سخن نرم، هدایت پذیراند.

۲۰ - استغفار مؤمنان براى مشرکان، حتى با وجود پیوند خویشاوندى، امرى نکوهیده است. * (قد کانت لکم أسوة حسنة فى إبرهیم ... إلاّ قول إبرهیم لأبیه لأستغفرنّ لک ) برداشت یاد شده، بدان احتمال است که «إلاّ قوم إبراهیم» استثنا از «اُسوة حسنة» باشد.

۲۱ - تأکید ابراهیم(ع)، بر عدم امکان دخالت او در حکم و قانون خدا علیه مشرکان (و ما أملک لک من اللّه من شىء) تعبیر «من شىء» در بردارنده تأکید، نسبت به عدم امکان مداخله در حکم خداوند است.

۲۲ - ناتوان بودن همگان، حتى پیامبران، از مصونیت بخشیدن به انسان در برابر عذاب الهى (و ما أملک لک من اللّه من شىء) با توجه به این که استغفار براى رفع عذاب صورت مى گیرد; جمله «و ما أملک...» مى رساند که چنانچه استغفار، مورد پذیرش خداوند قرار نگیرد، من در برابر عذاب الهى کار دیگرى نمى توانم انجام دهم.

۲۳ - قیام ابراهیم(ع)، علیه محیط اجتماعى و خویشاوندى شرک آلود (إذ قالوا لقومهم إنّا برءؤا منکم و ممّا تعبدون من دون اللّه)

۲۴ - توکل ابراهیم(ع) و همراهانش، بر خداى یگانه در برائت از مشرکان و پیامدهاى آن (إذ قالوا لقومهم إنّا برءؤا منکم ... ربّنا علیک توکلنا)

۲۵ - عمل و مبارزه، معنا بخش توکل است; نه انفعال و کناره گیرى از وظیفه و واقعیت هاى زندگى. (إنّا برءؤا منکم و ممّا تعبدون ... و بدا بیننا و بینکم العدوة والبغضاء أبدًا ... ربّنا علیک توکّنا)

۲۶ - استقامت در مسیر دعوت توحیدى، نیازمند توکل بر خداوند (إذ قالوا لقومهم إنّا برءؤا منکم ... و بدا بیننا و بینکم العدوة و البغضاء أبدًا ... ربّنا علیک توکّلنا)

۲۷ - توکّل بر خداوند، مقتضى نهراسیدن یکتاپرستان از پیامدهاى موضع گیرى علیه مشرکان (إذ قالوا لقومهم ... ربّنا علیک توکّلنا)

۲۸ - اعتقاد به ربوبیت خداوند مقتضى توکل انسان بر او (ربّنا علیک توکّلنا)

۲۹ - روى امید و التجاى ابراهیمیان، تنها به سوى خداوند (ربّنا علیک توکّلنا و إلیک أنبنا)

۳۰ - حرکت همه مظاهر هستى، به سوى خداى یگانه (و إلیک المصیر)

۳۱ - توجه به حرکت همه هستى به سوى خداوند، مقتضى روى آورى و انابه انسان به درگاه او (و إلیک أنبنا و إلیک المصیر)

۳۲ - خداوند، تنها تکیه گاه و پناهگاه انسان در زندگى (ربّنا علیک توکّلنا و إلیک أنبنا) از تقدیم «علیک» بر «إلیک» حصر استفاده مى شود.

روایات و احادیث

۳۳ - «عن أبى عبداللّه(ع) ...قال: ...الوجه الخامس من الکفر کفر البرائة و ذلک قوله عزّوجلّ یحکى قول ابراهیم(ع) «کفرنا بکم...» یعنى تبرّأنا منکم...;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: قِسم پنجم از کفر، کفر برائت است و این سخن خداوند عزّوجلّ است که از قول ابراهیم(ع) حکایت کرده که [به قوم مشرک خود ]گفت: «کفرنا بکم...»; یعنى، ما از شما بیزارى جستیم».

موضوعات مرتبط

  • آزر: زمینه ایمان آزر ۱۸; فلسفه وعده استغفار به آزر ۱۸; وعده استغفار به آزر ۱۶، ۱۷
  • ابراهیم(ع): التجاى پیروان ابراهیم(ع) ۲۹; امیدوارى پیروان ابراهیم(ع) ۲۹; پیشگامى ابراهیم(ع) ۹; پیشگامى پیروان ابراهیم(ع) ۹; تبرى ابراهیم(ع) ۶، ۹، ۲۴; تبرى پیروان ابراهیم(ع) ۶، ۹، ۲۴; توکل ابراهیم(ع) ۲۴; توکل پیروان ابراهیم(ع) ۲۴; ثبات قدم پیروان ابراهیم(ع) ۵; روش زندگى پیروان ابراهیم(ع) ۲; شرک ستیزى ابراهیم(ع) ۲۳; فضایل پیروان ابراهیم(ع) ۵; قصه ابراهیم(ع) ۱۷; مراحل مبارزه ابراهیم(ع) ۱۱; نقش ابراهیم(ع) ۲۱; وعده هاى ابراهیم(ع) ۱۶، ۱۷
  • استقامت: عوامل استقامت ۲۶
  • التجا: التجا به خدا ۲۹
  • الگو: جاودانگى الگو ۴; نقش الگو ۳
  • الگوگیرى: الگوگیرى از ابراهیم(ع) ۱، ۱۰; الگوگیرى از پیروان ابراهیم(ع) ۱
  • امیدوارى: امیدوارى به خدا ۲۹
  • انابه: زمینه انابه ۳۱
  • انسان: عجز انسان ۲۲
  • ایمان: اهمیت ایمان ۱۹
  • بازگشت به خدا :۳۰
  • تبرى: اهمیت تبرى از شرک ۸; اهمیت تبرى از کفر ۸; تبرى از شرک ۶، ۱۱; تبرى از قوم ابراهیم ۶; تبرى از کافران ۹، ۳۳; تبرى از مشرکان ۹، ۲۴; نشانه هاى تبرى از مشرکان ۱۲
  • تربیت: عوامل مؤثر در تربیت ۳
  • توحید: توحید عبادى ۷
  • توکل: آثار توکل ۲۷; اهمیت توکل ۲۶، ۲۸; توکل بر خدا ۲۴، ۳۲; حقیقت توکل ۲۵
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۷، ۳۰
  • خدا: حتمیت عذابهاى خدا ۲۲
  • ذکر: آثار ذکر ۳۱; ذکر بازگشت به خدا ۳۱
  • شرک: آثار اجتناب از شرک ۱۴
  • عقیده: آثار عقیده ۱۵; اختلاف عقیدتى ۱۵; عقیده به ربوبیت خدا ۲۸
  • کفر: اقسام کفر ۳۳
  • مؤمنان: دشمنى مؤمنان ۱۳
  • محمد(ص): الگوى محمد(ص) ۱۰; شرک ستیزى محمد(ص) ۱۰; هجرت محمد(ص) ۱۰
  • مسلمانان: الگوى مسلمانان ۱; الگوى مسلمانان صدراسلام ۱۰; شرک ستیزى مسلمانان صدراسلام ۱۰; علم مسلمانان صدراسلام ۲; هجرت مسلمانان صدراسلام ۱۰
  • مشرکان: احکام مشرکان ۲۱; تداوم دشمنى با مشرکان ۱۳; تکذیب مشرکان ۱۱، ۱۲; دشمنى با مشرکان ۱۲; زمینه مبارزه با مشرکان ۲۷; سرزنش استغفار براى مشرکان ۲۰; شرایط دوستى با مشرکان۱۴; کیفر مشرکان ۲۱; مبارزه با مشرکان ۱۱; ممنوعیت دوستى با مشرکان ۱۹; منشأ دشمنى با مشرکان ۱۵

منابع

  1. کافى، ج ۲، ص ۳۸۹، ح ۱; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۰۲- ، ح ۷ و ۸.