الممتحنة ٣

از الکتاب
کپی متن آیه
لَنْ‌ تَنْفَعَکُمْ‌ أَرْحَامُکُمْ‌ وَ لاَ أَوْلاَدُکُمْ‌ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ‌ بَيْنَکُمْ‌ وَ اللَّهُ‌ بِمَا تَعْمَلُونَ‌ بَصِيرٌ

ترجمه

هرگز بستگان و فرزندانتان روز قیامت سودی به حالتان نخواهند داشت؛ میان شما جدایی می‌افکند؛ و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست.

روز قيامت نه خويشان شما و نه فرزندانتان هرگز به شما سودى نمى‌رسانند. [خدا] ميان شما جدايى مى‌اندازد و خداوند به آنچه مى‌كنيد بيناست
روز قيامت نه خويشان شما و نه فرزندانتان هرگز به شما سود نمى‌رسانند. [خدا] ميانتان فيصله مى‌دهد، و خدا به آنچه انجام مى‌دهيد بيناست.
هرگز روز قیامت خویشان و فرزندان شما (اگر مؤمن نباشند) هیچ سودی برایتان ندارند که در آن روز خدا میان شما به کلی جدایی می‌افکند و خدا به هر چه کنید بیناست.
روز قیامت [که کیفر دوستی با دشمنان داده شود] خویشان و فرزندانتان سودی به حال شما ندارند، خدا میان شما و آنان جدایی می اندازد، و خدا به آنچه انجام می دهید، بیناست.
در روز قيامت نه خويشاوندان برايتان سود كنند، نه فرزندانتان. خدا ميانتان جدايى مى‌افكند و اعمالتان را مى‌بيند.
خویشاوندانتان و همچنین فرزندانتان به شما سود نمی‌رسانند [و] در روز قیامت در میان شما داوری کند و خداوند به آنچه می‌کنید بیناست‌
خويشان و فرزندانتان- كه به خاطر آنها خدا و پيامبرش را نافرمانى مى‌كنيد- در روز رستاخيز هرگز شما را سودى ندارند، [خدا] ميان شما جدايى مى افكند، و خدا بدانچه مى‌كنيد بيناست.
هرگز خویشاوندان و فرزندانتان سودی به حالتان نخواهند داشت. روز قیامت، خدا در میانتان قضاوت و داوری خواهد کرد. خدا می‌بیند هر کاری را که خواهید کرد.
نه خویشانتان و نه فرزندانتان به شما هرگز سودی نمی‌رسانند. (خدا) روز رستاخیز میانتان جدایی می‌افکند، و خدا به آنچه انجام می‌دهید بیناست.
سود ندهد شما را خویشاوندیهای شما و نه فرزندان شما روز قیامت جدائی افکند میان شما و خدا بدانچه کنید بینا است‌

Neither your relatives nor your children will benefit you on the Day of Resurrection. He will separate between you. Allah is Observant of what you do.
ترتیل:
ترجمه:
الممتحنة ٢ آیه ٣ الممتحنة ٤
سوره : سوره الممتحنة
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَرْحَام»: جمع رَحِم، خویشی و خویشاوندی. در اینجا کنایه از خویش و خویشاوند است. یا این که مضاف (ذَوُو) پیش از آن محذوف است (نگا: روح‌المعانی). «یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ»: در میان شما قضاوت می‌کند و به داوری خواهد نشست (نگا: حج / ، سجده / ). شما را از یکدیگر جدا می‌کند و هر یکی جدا از دیگری خواهید بود و خویشاوندیها و فرزندیها در میان نخواهد بود. (نگا: انعام / ، مریم / ، مؤمنون / عبس / - ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «3»

در روز قيامت، خويشان كافر و فرزندان كافر شما، هيچ كدام سودى برايتان نخواهند داشت. (در آن روز خداوند) ميان شما و آنان جدايى خواهد افكند و خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد، بيناست.

جلد 9 - صفحه 577

نکته ها

از آنجا كه يكى از عوامل برقرارى رابطه با دشمنان، حفظ روابط خانوادگى و خويشاوندى است، قرآن مى‌فرمايد: خانواده و خويشاوند كافر، در قيامت به كار شما نمى‌آيد، پس به خاطر آنها خود را به گناه نيندازيد.

ناكارآمدى بستگان و بريده شدن اسباب در قيامت، بارها در قرآن مطرح شده است:

«فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ» «1» در آن روز نسبتى ميان مردم در كار نيست.

«تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» «2» در آن روز سبب‌ها قطع مى‌شود.

پیام ها

1- عواطف خويشاوندى، گاهى زمينه تمايل به دشمنان است. تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ ... لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ‌

2- چه انگيزه‌اى براى ايجاد رابطه دوستانه با كفّار داريد؟

قلباً كه مايلند شما هم كافر شويد. «وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ»

دست و زبانشان كه بر ضدّ شماست. «يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ»

در قيامت هم كه سودى براى شما ندارند. «لَنْ تَنْفَعَكُمْ»

3- از ناكارآمدى تكيه‌گاه‌ها و تنهايى خود در قيامت ياد كنيد تا از كفّار قطع اميد كنيد، گرچه از بستگان شما باشند. لَنْ تَنْفَعَكُمْ‌ ... يَوْمَ الْقِيامَةِ

4- در روز قيامت، خدا بستگان منحرف را از مؤمنان جدا مى‌كند، پس براى چند روز دنيا، خود را به آنان وابسته نكنيم‌ أَوْلِياءَ ... يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ‌

5- ايمان به علم و نظارت خداوند، عامل بازدارنده از گناه است. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»


«1». مؤمنون، 101.

«2». بقره، 166.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌9، ص: 578

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «3»

لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ‌: هرگز نفع نخواهد رسانيد شما را خويشان شما، وَ لا أَوْلادُكُمْ‌: و نه فرزندان شما، يعنى امروز مودت مى‌ورزيد با كفار و مشركان به سبب محبت فرزندان و خويشان، و حال آنكه ايشان هرگز نفعى به شما نرسانند. بعد از آن فرمايد: يَوْمَ الْقِيامَةِ: روز قيامت، يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ‌: جدا كند و فصل فرمايد خدا ميان شما و اولاد و خويشان، يعنى كافران را به جهنم فرستد و مؤمنان را به بهشت، پس چيست شما را كه ترك مى‌كنيد حق خدا را جهت مراعات كسانى كه به شما نفع نخواهند رسانيد و فرداى قيامت از شما جدا خواهند شد. وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ‌: و خداى تعالى به آنچه شما مى‌گيريد از دوستى و دشمنى، بَصِيرٌ: بينا است و شما را بدان جزا و سزا خواهد داد.

بيان: آيه شريفه تخطئه رأى مسلمانان در موالات با كفار به آنچه راجع‌

جلد 13 - صفحه 126

است: اولا به حال كسانى كه موالات مى‌كنند به ايشان، و ثانيا به آنچه مقتضى اين موالات است، به جهت اعلام ايشان است بر آنكه هر يك از اين جهتين، فاسد و باطل، و هيچگونه فايده‌اى بر آن مترتب نخواهد بود.

(آيه 4)


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِي سَبِيلِي وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ «1» إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً وَ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ «2» لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «3» قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ «4»

رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ اغْفِرْ لَنا رَبَّنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «5»

ترجمه‌

اى كسانيكه ايمان آورديد نگيريد دشمن مرا و دشمن خودتان را دوستان كه بيفكنيد با آنها طرح مودّت و دوستى با آنكه بتحقيق كافر شدند بآنچه آمد شما را از دين حقّ اسلام بيرون ميكنند پيغمبر و شما را براى آنكه ايمان ميآوريد بخدا پروردگارتان اگر باشيد كه بيرون آمده‌ايد براى جهاد كردن در راه من و طلب خوشنودى من در پنهانى با آنها دوستى ميكنيد با آنكه من داناترم بآنچه پنهان ميكنيد و آنچه آشكار ميسازيد و هر كه بكند آن كار را از شما پس بتحقيق گم كرده است راه راست را

اگر بيابند شما را ميباشند براى شما دشمنان و مى‌گشايند بسوى شما دستهاى خود و زبانهاى خودشان را ببدى و دوست دارند اگر كافر شويد

هرگز سود نميرسانند بشما خويشان شما و نه فرزندانتان روز رستخيز جدائى مى‌اندازد ميان شما و خدا بآنچه ميكنيد بينا است‌

بتحقيق بايد


جلد 5 صفحه 184

باشد براى شما اقتداى خوبى در ابراهيم و آنانكه بودند با او وقتى كه گفتند بقومشان همانا ما بيزاريم از شما و از آنچه ميپرستيد غير از خدا كافر شديم بشما و آشكار شد ميان ما و شما دشمنى و كينه‌ورزى هميشه تا ايمان آوريد بخداى يگانه مگر سخن ابراهيم بپدرش كه هر آينه آمرزش ميطلبم براى تو و اختياردار نيستم براى تو از خدا هيچ چيز را پروردگارا بر تو توكّل نموديم و بجانب تو بپوزش آمديم و بسوى تو است بازگشت‌

پروردگارا قرار مده ما را زير دست و موجب شادى براى آنانكه كافر شدند و بيامرز ما را پروردگارا همانا تو هستى ارجمند درست‌كار.

تفسير

قمى ره نقل فرموده كه نازل شد در حقّ حاطب بن ابى بلتعه و لفظ آيه عام و معناى آن خاص است و سبب آن اين بود كه حاطب بن ابى بلتعه اسلام آورده بود و هجرت نموده بود بمدينه و عيالش در مكّه بودند و قريش ميترسيدند كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بجنگ آنها بيايد پس رفتند نزد عيال حاطب و خواهش نمودند از آنها كه نامه‌اى بنويسند بحاطب و سؤال نمايند از او كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چنين عزمى دارد يا خير و آنها اجابت نمودند و نوشتند بحاطب و سؤال كردند از اين امر و حاطب در جواب نامه آنها نوشت بلى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چنين عزمى دارد و نامه را داد بزنى صفيّه نام و او نامه را در موى سرش پنهان نمود و براه افتاد پس جبرئيل خدمت حضرت رسيد و واقعه را عرضه داشت و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام و زبير بن العوام را بطلب او روانه فرمود و آنها باو رسيدند پس امير المؤمنين عليه السّلام فرمود نامه كجا است و او منكر شد پس تفتيش نمودند او را و نيافتند با او چيزى و زبير گفت ما چيزى با او نيافتيم پس امير المؤمنين عليه السّلام باو فرمود و اللّه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بما دروغ نفرموده و بجبرئيل دروغى نسبت نداده و جبرئيل از خدا دروغ نقل نكرده قسم بخدا اگر نامه را بيرون نياورى سرت را نزد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خواهم برد پس او گفت از نزد من كنار رويد تا بيرون آورم آنرا پس نامه را از لاى سرش بيرون آورد و امير المؤمنين گرفت و آورد خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حضرت بخاطب فرمود اين چيست و او عرضه داشت يا رسول اللّه من نفاق ننمودم و در اعتقاد من تغييرى روى نداده شهادت ميدهم كه نيست خدائى جز خداى يگانه و تو پيغمبر اوئى و بر حقّى‌


جلد 5 صفحه 185

ولى اهل و عيال من بمن نوشتند از خوبى معاشرت قريش با آنها و من خواستم پاداش دهم آنها را بحسن معاشرتشان پس اين آيات نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه اهل ايمان بهيچ وجه نبايد رابطه دوستانه با كفار داشته باشند چون خداوند ملامت فرموده است ايشانرا بر القاء طرح دوستى و مودّت با كسانيكه منكر دين و آئين ايشانند و اعمال عداوت نموده‌اند با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و كسانيكه بآنحضرت ايمان آورده‌اند بخارج نمودن ايشانرا از وطن مألوفشان كه مكّه معظّمه باشد براى آن كه ايمان آوردند بخداى يگانه و دست از پرستش بت برداشتند با آنكه اين گناهى نبوده كه موجب تبعيد ايشان شود و با اينحال اگر مسلمانان راست ميگويند غرضشان از هجرت با پيغمبر جهاد در راه خدا و طلب خوشنودى او است نبايد بهيچ وجه با دشمنان خدا و خودشان دوستى كنند و اكنون مشاهده ميشود كه بعضى از اهل ايمان رابطه مودّت سرّى با كفّار دارند با آنكه خداوند از خود آنها داناتر است باعمال آشكار و پنهان آنها اگر اعلم افعل تفضيل و منكم مقدّر باشد و اگر مضارع باشد مراد آنستكه من خداى عليم هستم ميدانم اعمال پنهان و آشكار شما را و بنابراين حرف باء در بما زائده است چنانچه گفته‌اند در تلقون اليهم بالمودّة هم زائد ميباشد و معلوم است مسلمانانيكه با كفّار ايجاد رابطه مودّت نمايند راه راست و هدايت را گم كرده و از حق ور شد و صلاح بيرون شده‌اند چون آنها هر وقت بر مسلمانان ظفر پيدا كنند از هيچگونه اعمال عداوت و آزار دستى و زبانى كوتاهى نخواهند نمود نسبت بايشان و اين دوستيها ابدا براى جلوگيرى از تجاوزات آنها مفيد نخواهد بود بلكه مؤكّد تجرّى آنها خواهد شد و هميشه آرزوى آنها اين بوده و هست كه مسلمانان دست از دين حق خودشان بردارند و مانند آنها كافر شوند و بهيچ چيز جز اين از ايشان راضى نخواهند شد و اگر مسلمانان بملاحظه اقارب و اولادشان بخواهند با كفّار دوستى نمايند اين هم ملاحظه بى‌وجهى است چون وقتى خدا از آنها ناراضى باشد ارحام و اولاد بدرد آنها نميخورند و روز قيامت ما بين آنها جدائى مى‌افتد و از يكديگر فرار ميكنند و خدا ميبيند و ميداند اعمال بندگان را و بر حسب آن پاداش ميدهد اهل ايمان‌


جلد 5 صفحه 186

بايد تأسى نمايند بحضرت ابراهيم عليه السّلام و پيروان او و اين تأسى خوبى است چون بقوم و خويشان گفتند ما از شما و معبودهاى باطل شما بيزاريم و منكر آنها و دين شمائيم و در روايات ائمه اطهار كفر در اين مقام ببرائت تفسير شده و گفتند ديگر بين ما و شما رسما عداوت و دشمنى ثابت و برقرار است تا ايمان بياوريد شما بخداونديكه يكتا و بيهمتا است بلى تأسى نبايد نمود بآنحضرت در آنكه بعمو يا جدّ مادرى خود آزر فرمود من طلب مغفرت مينمايم براى تو از خدا ولى قول نميدهم كه پذيرفته شود چون اختيار عذاب بندگان با خدا است و من بهيچ وجه تمكّن دفع آنرا بقدرت خود ندارم و اين وقتى بود كه او وعده كرد بآنحضرت كه ايمان بياورد و چون تخلّف نمود بعدا حضرت از او تبرّى جست چنانچه در سوره توبه گذشت با اين وصف اين ترحّم آن حضرت بكافر قابل تأسى نيست و آن حضرت و پيروانش بدرگاه الهى عرضه ميداشتند پروردگارا ما از تمام كسان خود دست كشيديم و توكّل بتو نموديم و بتو رو آورديم و بازگشت ما بحكم تو است ما را زير دست كفّار قرار مده كه مبتلا نمايند ما را بعذابيكه قابل تحمل نباشد و بما بگويند اگر دين شما حق بود خدا ما را بر شما مسلّط نمينمود يا ما را دشمن شاد مكن و طورى نباشد كه آنها بتوانند دين ما را از دستمان بگيرند و بيامرز ما را چون تو تواناى درست كردارى كه متوكل بخود را نجات ميدهى و ملتجى بدرگاه خود را نميرانى در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اهل ايمان از بنى آدم همه فقير بودند و كفّار آنها همه غنى تا حضرت ابراهيم عليه السّلام عرضه داشت ربّنا لا تجعلنا فتنة للّذين كفروا و بعد از آن غنى و فقير در هر دو دسته وجود پيدا كرد و الحمد للّه على نعمه و آلائه.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَن‌ تَنفَعَكُم‌ أَرحامُكُم‌ وَ لا أَولادُكُم‌ يَوم‌َ القِيامَةِ يَفصِل‌ُ بَينَكُم‌ وَ اللّه‌ُ بِما تَعمَلُون‌َ بَصِيرٌ «3»

هرگز نفع‌ نمي‌بخشد بشما ارحام‌ ‌شما‌ و نه‌ اولاد ‌شما‌ روز قيامت‌ جدايي‌ ميافتد ‌بين‌ شماها و خداوند بآنچه‌ عمل‌ مي‌كنيد بينا ‌است‌.

لَن‌ تَنفَعَكُم‌ أَرحامُكُم‌ وَ لا أَولادُكُم‌ روز قيامت‌ احدي‌ بفكر احدي‌ نيست‌ يَوم‌َ يَفِرُّ المَرءُ مِن‌ أَخِيه‌ِ وَ أُمِّه‌ِ وَ أَبِيه‌ِ وَ صاحِبَتِه‌ِ وَ بَنِيه‌ِ لِكُل‌ِّ امرِئ‌ٍ مِنهُم‌ يَومَئِذٍ شَأن‌ٌ يُغنِيه‌ِ عبس‌ آيه 34 ‌تا‌ 37 وَ اتَّقُوا يَوماً لا تَجزِي‌ نَفس‌ٌ عَن‌ نَفس‌ٍ شَيئاً بقره‌ آيه 45 و 117 وَ لا تَكسِب‌ُ كُل‌ُّ نَفس‌ٍ إِلّا عَلَيها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري‌ انعام‌ آيه 164 و ‌غير‌ اينها نه‌ ارحام‌ ‌آنها‌ و نه‌ اولاد ‌آنها‌ خردلي‌ نفع‌ ندارند، بلي‌ مؤمنين‌ بعضي‌ شفاعت‌ بعض‌ ديگر ‌را‌ مي‌كنند، چنانچه‌ مي‌فرمايد: الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم‌ لِبَعض‌ٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقِين‌َ زخرف‌

جلد 16 - صفحه 491

آيه 67.

يَوم‌َ القِيامَةِ يَفصِل‌ُ بَينَكُم‌ مؤمن‌ ‌با‌ ‌غير‌ مؤمن‌ ‌از‌ ‌هم‌ جدا هستند ‌آنها‌ اصحاب‌ يمين‌ هستند و ‌آنها‌ اصحاب‌ شمال‌، چنانچه‌ مي‌فرمايد: وَ امتازُوا اليَوم‌َ أَيُّهَا المُجرِمُون‌َ يس‌ آيه 59.

وَ اللّه‌ُ بِما تَعمَلُون‌َ بَصِيرٌ گفتيم‌: بعض‌ صفات‌ ‌است‌ ‌که‌ مرجع‌ صفات‌ ديگر ‌است‌ بصير ‌يعني‌ عالم‌ بمبصرات‌ سميع‌ عالم‌ بمسموعات‌ مدرك‌ عالم‌ بجزئيّات‌ حكيم‌ عالم‌ بحكم‌ و مصالح‌ و مفاسد مريد عالم‌ بصلاح‌ مكره‌ عالم‌ بفساد ‌که‌ تمام‌ اينها مرجعش‌ بعلم‌ ‌است‌ نه‌ اينكه‌ آلت‌ سمع‌ و بصر داشته‌ ‌باشد‌ و علم‌ عين‌ ذات‌ و ذات‌ صرف‌ الوجود ‌غير‌ متناهي‌ ازلا و ابدا و سرمدا.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 3)- و در این آیه به پاسخگوئی افرادی مانند «حاطب بن ابی بلتعه» پرداخته، که در جواب پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که فرمود: چرا اسرار مسلمانان را در اختیار مشرکان مکّه قرار دادی؟ گفت: خواستم از این طریق خویشاوندان و بستگانم را حفظ کنم! می‌فرماید: «هرگز بستگان و فرزندانتان روز قیامت سودی به حالتان نخواهند داشت» (لن تنفعکم ارحامکم و لا اولادکم).

چرا که اگر اولاد و بستگان بی‌ایمان باشند نه آبرو و سرمایه‌ای برای این دنیا خواهند بود و نه وسیله نجاتی در آخرت.

سپس می‌افزاید: خداوند روز قیامت «میان شما جدائی می‌افکند» (یوم القیامة یفصل بینکم).

اهل ایمان به سوی بهشت می‌روند، و اهل کفر به سوی دوزخ.

و در پایان آیه، بار دیگر به همگان هشدار می‌دهد که: «خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» (و الله بما تعملون بصیر).

هم از نیّات شما آگاه است، و هم از اعمالی که بطور سرّی انجام می‌دهید، و اگر در مواردی اسرار شما را مانند «حاطب بن ابی بلتعه» فاش نمی‌کند روی مصالحی است، نه این که نداند و آگاه نباشد.

نکات آیه

۱ - پیوندهاى خویشاوندى و خانوادگى، بى ثمر در روز قیامت (لن تنفعکم أرحامکم)

۲ - اقدام «حاطب ابن ابى بلتعه» در برقرارى به ارتباط با مشرکان مکه، به انگیزه حمایت از خانواده خویش (تسرّون إلیهم بالمودّة ... لن تنفعکم أرحامکم) با توجه به این که شأن نزول آیات که در مورد «حاطب ابن ابى بلتعه» است، از ارتباط این آیه با آیات پیشین، استفاده مى شود که انگیزه او از این ارتباط، حفظ خانواده و بستگان بوده است.

۳ - عواطف خانوادگى و خویشاوندى، از زمینه هاى انحراف و تمایل به دشمنان خداوند (تسرّون إلیهم بالمودّة ... لن تنفعکم أرحامکم و لا أولدکم)

۴ - توجه به گسسته شدن روابط خانوادگى در قیامت، مانع از دست زدن انسان به کارهاى خلاف، به انگیزه حمایت از خانواده و خویشان (لن تنفعکم أرحامکم و لا أولدکم یوم القیمة)

۵ - ارزش هاى دینى، مقدّم بر روابط خویشاوندى و عواطف خانوادگى (لاتتّخذوا عدوّى ... لن تنفعکم أرحامکم و لا أولدکم یوم القیمة)

۶ - قیامت روز گسسته شدن پیوندها و جدایى خویشاوندان و فرزندان از والدین (لن تنفعکم ... یوم القیمة یفصل بینکم)

۷ - خداوند، داراى نظارت دقیق بر اعمال انسان ها (و اللّه بما تعملون بصیر)

۸ - توجه به نظارت خداوند بر رفتار انسان، مانع گرایش وى به انحراف (لاتتّخذوا عدوّى و عدوّکم أولیاء ... و اللّه بما تعملون بصیر)

۹ - علم گسترده خداوند بر اعمال خلق، ملاک داورى میان آنان در قیامت * (یوم القیمة یفصل بینکم و اللّه بما تعملون بصیر) از ارتباط «یفصل بینکم» - درصورتى که «یفصل» به معناى «یحکم» (داورى خواهد کرد) باشد - و «واللّه بماتعملون بصیر» مطلب بالا استفاده مى شود.

۱۰ - اخبار خداوند از عمل پنهانى «حاطب ابن ابى بلتعه» نمودى از بصیرت او بر اعمال خلق (تسرّون إلیهم بالمودّة ... و اللّه بما تعملون بصیر)

موضوعات مرتبط

  • انسان: عمل انسان ها ۹
  • حاطب ابن ابى بلتعه: انگیزه حاطب ابن ابى بلتعه ۲; دوستى حاطب ابن ابى بلتعه ۱۰; رابطه حاطب ابن ابى بلتعه ۲
  • خانواده: آثار عواطف خانوادگى ۳; اهمیت عواطف خانوادگى ۵; حمایت از خانواده ۴
  • خدا: زمینه دوستى با دشمنان خدا ۳; قضاوت اخروى خدا ۹; ملاک قضاوت خدا ۹; نشانه هاى بصیرت خدا ۱۰; نظارت خدا ۷; وسعت علم خدا ۹
  • خویشاوندان: حمایت از خویشاوندان ۴
  • خویشاوندى: آثار خویشاوندى ۳; اهمیت خویشاوندى ۵
  • دین: اهمیت ارزشهاى دینى ۵
  • ذکر: آثار ذکر نظارت خدا ۸; ذکر قطع روابط در قیامت ۴
  • عمل: ناظران عمل ۷
  • قیامت: خویشاوندى در قیامت ۱، ۶; ظهور حقایق در قیامت ۶; قطع روابط در قیامت ۶
  • گمراهى: زمینه گمراهى ۳; موانع گمراهى ۸
  • گناه: موانع گناه ۴

منابع