الأنعام ٦٠
کپی متن آیه |
---|
وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَ يَبْعَثُکُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَ إِلَيْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَ يُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ |
ترجمه
الأنعام ٥٩ | آیه ٦٠ | الأنعام ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَتَوَفَّاکُمْ»: شما را میمیراند. مراد از میراندن در اینجا خواباندن است (نگا: زمر / ). «جَرَحْتُمْ»: فراچنگ آوردید. انجام دادید. گناه ورزیدید. «یَبْعَثُکُمْ»: شما را زنده میگرداند. مراد از زندهگرداندن در اینجا بیدارکردن است (نگا: زمر / ). «لِیُقْضَی»: تا این که پایان داده شود (نگا: بقره / . تا این که به اتمام رسانده شود (نگا: طه / تا آن گاه که مقدّر شود (نگا: سبأ / ). «أَجَلٌ مُّسَمّیً»: مدّت معیّن. مراد پایان زندگی یا مدّت زندگانی است (نگا: انعام / . «مَرْجِعُکُمْ»: رجوع و برگشت شما.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
سَوَاءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ... (۲) وَ مِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ... (۲) اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ... (۴) وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاساً (۱) وَ جَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشاً (۱) اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ... (۴)
إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي... (۳) يَسْأَلُونَکَ مَا ذَا أُحِلَ لَهُمْ... (۵) هُوَ الَّذِي خَلَقَکُمْ مِنْ طِينٍ... (۴) إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي... (۳) فَاعْلَمْ أَنَّهُ لاَ إِلٰهَ إِلاَّ... (۲)
تفسیر
- آيات ۷۳ - ۵۶، سوره انعام
- حكم تكوينى ، مختص به خدا و حكم تشريعى ، همانند امور ديگر، بالاصالة و مستقلا منتسب به خداى تعالى است .
- معنا و تفسير (ان الحكم الا لله ) و (يقص الحق و هو خير الفاصلين ).
- افراط و تفريط دو گروه از مسلمين در مساءله حسن و قبح و رابطه آن با تشريع .
- شرايع و احكام الهى ، معلل به جهات حسن و مزاياى مصالح است ولى نه آنچنانكه افعال و احكام بشرى چنين است .
- عقول بشرى از درك تمام حقائق عاجز است .
- جهات حسن و مصلحت نسبت به احكام و افعال ما حاكميت دارند ولى خداوند محكوم به اين جهات نيست .
- وجه ارتباط اين آيه با ماقبل خودش .
- معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) .
- مراد از (( كتاب مبين )) .
- فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) .
- عموميت علم خداوند و نامتناهى بودن آن (يعلم ما فى البرّ و البحر... )) .
- حقيقت انسان كه از آن به (( من )) تعبير مى شود، همان روح انسانى است و بس .
- جهت و هدف از گماشتن ملائكه (( حفظه )) براى آدمى تا زمان مرگ .
- ريشه فطرى توجه انسان به خدا و وعده شكر و طاعت دادن او به هنگام گرفتارى هاىشديد.
- تهديد امت به نزول عذاب از ناحيه خداى تعالى .
- وجوهى كه در معناى (( عذاب از فوق )) در آيه شريفه گفته شده است .
- پيشگوئى تفرقه امت و درگيرى هاى بين آنها پس ازرسول خدا (ص ).
- مردم از قوم رسول خدا كه براى نخستين بار نفاق ورزيده ، مخالفت و اعتراض كردند وراه مخالفت را براى سايرين باز كردند.
- آنچه بر سر امت اسلام پديد آمده همه زاييده اختلافات و مشاجرات بعد از رحلت پيامبراست .
- پيغمبر (ص ) معصوم از فراموشى است و خطاب (( ينسينك )) در حقيقت خطاب به امت است .
- آميزش با گناهكاران و حضور در مجلس معصيت ، خطر وقوع در معصيت را براى انسان افزايش مى دهد.
- معناى (بسل ) و مراد از (و ذكر به اءن تبسل نفس ).
- استدلالفاسد و عجيب برخى ، به بعضى آيات براى اثبات اين ادعا كه پيغمبران قبل از بعثت كافر بوده اند.
- معناى اينكه هدايت خدا هدايت است (ان هدى الله هوالهدى ).
- وجه وجهت اثبات ملك و سلطنت براى خداى تعالى در روز قيامت .
- چند نكته :
- رواياتى در ذيل آيه مربوط به نزول بلا بر امت محمد (ص ) و بيان اختلاف و عدم اعتباراين روايات .
- چند روايت در ذيل آيه نهى از نشستن با كسانى كه در آيات خدا خوض مى كنند.
نکات آیه
۱- تنها خداوند است که با قبض روح آدمى وى را در شب به خواب مى برد. (هو الذى یتوفکم بالّیل) «توفى» در آیه به معناى قبض روح است و چون در خواب نیز روح آدمى گرفته مى شود، از آن به «توفى» تعبیر شده است.
۲- روح انسان تمام حقیقت اوست. (هو الذى یتوفکم بالّیل) خداوند روح را توفى مى کند و مى گوید شما را توفى کردم، و این مى رساند که انسان همان روح است.
۳- خواب، پدیده اى شبیه به مرگ (هو الذى یتوفکم بالّیل) «توفى» به معناى قبض روح است. کاربرد این کلمه در مورد «خوابیدن» ناظر به شباهت مرگ و خواب است.
۴- خداوند بیدارکننده و برانگیزنده آدمى از خواب شبانگاه (هو الذى یتوفکم بالّیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه)
۵- خداوند به عملکرد روزانه آدمیان آگاه است. (و یعلم ما جرحتم بالنهار) «جرح» به معناى «کسب» است. (لسان العرب).
۶- خداوند در عین آگاهى به اعمال روز گذشته آدمیان (اعمال ناروا)، آنان را از خواب شب بیدار مى کند و روح را به آنان بازمى گرداند. (هو الذى یتوفکم بالّیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه)
۷- خداوند با وجود کارهاى بد آدمیان به آنان مهلت مى دهد. (هو الذى یتوفکم بالّیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه) جمله حالیه «و یعلم»، به قرینه جملات قبل و بعد، نوعى تهدید و توبیخ است ; اگر چه تصریحى به بدکارى آدمیان ندارد.
۸- دقت و تأمل در خوابیدن و بیدار شدن آدمى، راهى براى خداشناسى و توحید (هو الذى یتوفکم بالّیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه)
۹- خداوند شب را زمان مناسب براى خواب و آرامش و روز را براى تلاش و کار قرار داده است. (هو الذى یتوفکم بالّیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه) اگر چه خواب و بیدارى اختصاصى به شب و روز ندارد، ولى اینکه ظرف «توفى» شب است و ظرف «جرحتم» روز است، برداشت فوق به دست مى آید.
۱۰- آدمیان داراى اجل معین و مدت زمانى مشخص براى درنگ در دنیا (ثم یبعثکم فیه لیقضى أجل مسمى)
۱۱- تا زمانى که اجل آدمى فرا نرسیده باشد، خداوند وى را از خواب شبانگاهى برانگیخته و بیدار مى کند. (ثم یبعثکم فیه لیقضى أجل مسمى)
۱۲- زمانى که اجل آدمى فرا برسد دیگر از خواب برانگیخته و بیدار نمى شود. (ثم یبعثکم فیه لیقضى أجل مسمى) جمله «لیقضى» تعلیل براى «یبعثکم» است. یعنى برانگیختن آدمى از خواب براى به پایان رسیدن اجل است. مفهوم این تعلیل آن است که زمانى که اجل سرآید دیگر خداوند او را از خواب بیدار نمى کند. پس خواب مقدمه مرگ است.
۱۳- آدمیان با مرگ به سوى خداوند بازمى گردند. (لیقضى أجل مسمى ثم إلیه مرجعکم)
۱۴- خداوند در قیامت آدمیان را به کردارهاى دنیویشان آگاه مى کند. (ثم إلیه مرجعکم ثم ینبئکم بما کنتم تعملون)
۱۵- آگاهى خداوند بر کردارهاى آدمى، هشدارى به او در مورد عملکردش و پیامدهاى آن (ثم ینبئکم بما کنتم تعملون)
۱۶- قیامت، روزِ بُروز حقیقت اعمال دنیوى آدمیان است. (ثم إلیه مرجعکم ثم ینبئکم بما کنتم تعملون)
۱۷- آدمى در دنیا از حقیقت اعمال خود و بازتابهاى آن غافل است. (ثم ینبئکم بما کنتم تعملون)
روایات و احادیث
۱۸- قال رسول الله (ص): مع کل انسان ملک إذا نام یأخذ نفسه، فإن إذن الله فى قبض روحه قبضه و إلا رد إلیه فذلک قوله: «یتوفاکم باللیل».[۱] رسول خدا (ص) فرمود: همراه هر انسانى فرشته اى است که هنگام خواب، روح او را مى گیرد ; پس اگر خداوند اذن در قبض روح آن شخص بدهد، او را قبض روح مى کند و گر نه به او برمى گرداند و این است، معناى سخن خداوند: «یتوفاکم باللیل».
موضوعات مرتبط
- آرامش: در شب ۹
- اجل: مسمّى ۱۰، ۱۱
- انسان: ها در قیامت ۱۴ ; حقیقت انسان ۲ ; خواب انسان ۱ ; روح انسان ۲ ; عمل انسان ۵، ۶، ۱۵ ; عمل ناپسند انسان ۷ ; غفلت دنیوى انسان ۱۷ ; هشدار به انسان ۱۵
- بازگشت به دنیا:۱۳
- تعقل: درباره بیدارى ۸ ; تعقل درباره خواب ۸
- خدا: اختصاصات خدا ۱ ; افعال اخروى خدا ۱۴ ; افعال خدا ۱، ۴، ۶، ۹، ۱۱ ; دلایل خدا شناسى ۸ ; علم خدا ۵، ۶، ۱۵ ; مهلت خدا ۱۷ ; هشدار خدا ۱۵
- خواب: بیدارى از خواب ۴، ۶، ۱۱ ; توفّى در خواب ۱، ۳، ۱۸ ; حقیقت خواب ۱، ۳ ; خواب در شب ۱، ۹
- روح: بازگشت روح ۶
- روز: تلاش در روز ۹ ; نقش روز ۹
- شب: نقش شب ۹
- عمل: آثار عمل ۱۵ ; حقیقت عمل ۱۷ ; ظهور حقیقت عمل ۱۶ ; غفلت از آثار عمل ۱۷
- قیامت: حسابرسى در قیامت ۱۴ ; ظهور حقایق در قیامت ۱۴، ۱۶ ; ویژگى قیامت ۱۶
- مرگ: آثار مرگ ۱۲، ۱۳
- ملائکه: موکّل ۱۸
منابع
- ↑ الدر المنثور، ج ۳، ص ۲۸۰.