الأنعام ٣٨
ترجمه
الأنعام ٣٧ | آیه ٣٨ | الأنعام ٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«دَآبَّةٍ»: جنبنده. حیوان. «طَآئِرٍ»: پرنده. «یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ»: با دو بال خود میپرد. ذکر این قید برای تأکید است. همان گونه که میگوئیم: با گوشهایمان شنیدیم. با چشمهایمان دیدیم. «أُمَمٌ»: ملّتها. گروههائی که دارای صفات و خصائص و طبائع ممیّزه باشند. «مَا فَرَّطْنا»: کوتاهی نکردهایم. غفلت نورزیدهایم. فروگذار نکردهایم. «الْکِتَابِ»: لوح محفوظ، که نمیدانیم چیست (نگا: انعام / ، یس / ، بروج / ). جهان هستی، که کتاب دیدنی خدا است. قرآن، که کتاب خواندنی خدا است و تمام اموری که مردم برای تربیت و هدایت بدان نیاز دارند و همه چیزهائی که از احکام اسلامی و مسائل اخلاقی باید بدانند، در آن به گونه مجمل یا مفصّل وجود دارد. علم خدا.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ... (۳) وَ کَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لاَ... (۱) وَ مَا تَکُونُ فِي شَأْنٍ وَ مَا... (۳) وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ... (۳) وَ وُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى... (۳) وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ (۱)
وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ (۱) فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ... (۰) وَ مَا کُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ... (۱) وَ أَتِمُّوا الْحَجَ وَ الْعُمْرَةَ... (۰) إِنَّا أَنْذَرْنَاکُمْ عَذَاباً... (۰)
تفسیر
- آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام
- سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .
- وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد، داشتن شعور است .
- پاسخ به چند سؤ ال در مورد حشر حيوانات غير انسانى و حشرامثال آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و...
- تاءمل و دقت در (( مختار )) بودن بود و حالات نفسانيه اى كه به وسيله آن افعال اختيارى خود را انجام مى دهد.
- اختلاف فاحشى كه در مبادى (( اختيار )) و اسباب آن در انسان وجود دارد.
- مى توان گفت حيوانات هم تا اندازه اى مختار هستند و احتمالا به تكاليفى مناسب با افق فهم و اختيارشان مكلف هستند.
- چند احتمال در معناى (( كتاب )) در (( ما فرطنا فى الكتاب من شى ء )) .
- سخنان نادرستى كه در معناى آيه مربوط به (( امت بودن )) و (( محشور شدن )) حيوانات غير انسانى گفته شده است .
- نكته اى كه در توصيف مشركين به گنگى و كورى و كرى ، گاه به وصل و گاه به فصل ، وجود دارد.
- در شدائد و سختى ها، روى آوردن به خدا از فطريات بشر است .
- نكاتى چند كه از توضيحات قبلى روشن گرديد.
- بيان عدم منافات آيه مورد بحث با: (( و ما دعا الكافرين الا فىضلال )) .
- ابتلاء امم قبل از امت اسلام به (( باءساء )) و (( ضراء )) ، تا شايد در برابر خدا سرفرود آورند.
- تا زمانى كه شدت باءسا و ضراء باعث انقطاع از اسباب ظاهرى نشود فطرت توحيدىانسان مشرك بروز نمى كند.
- فساد اين گفتار كه امم سابق حتى در شدائد اضطرارآور زير بار توحيد نرفته اند!
- احتياج عليه مشركين به عجز شركاى ادعائى و بت هايشان از هردخل و تصرفى در عالم .
- مشركين ، همان ستمكارانند و جز به خاطر ظلمشان غذاب نمى شوند.
- مراد از: (( خزائن الله )) .
- مراد از نفى علم غيب (( و لا اعلم الغيب )) از لسان پيامبر (ص ).
- جمله : (( و لا اقول لكم انى ملك )) تعبير ديگرى است از: (( انما انا بشر مثلكم )) .
- فرق بين پيامبر(ص ) و ديگر مردمان ، مانند فرق بينا و نابينا است .
- وجه اينكه در جمله : (( و ليس لهم من دونه ولى و لا شفيع )) شفاعت ، بدون استثناء، نفىشده است .
- معناى جمله : (( و انذر به الذين يخافون ان يحشروا )) با توجه به اينكه مشركين موردخطاب در سوره انعام ، معتقد به حشر نبوده اند.
- برحذر داشتن رسول خدا(ص ) از راندن مؤ منين فقير، كه خواست امتياز طلب هاى ثروتمندبود.
- نظر راغب اصفهانى در مورد معناى (( وجه )) در: (( وجه الله )) ، (( وجه ربك )) وامثال آن .
- مراد از (( وجه الله )) ذات خدا نيست ، بلكه هر چيزى كه به خدا انتساب دارد و نيز آنچه كه بنده از خداى خود انتظار دارد، وجه خدا مى باشد.
- معناى جمله : (( ما عليك من حسابهم من شى ء و ما من حسابك من شى ء )) .
- فاصله طبقاتى بين مردم امتحانى الهى است .
- كرامت و عزت ، با شكر كه همانا توحيد است همراه مى باشد و تفاوت هاى مادى ، امتحان است .
- چند روايت درباره توبه كه از آيه : (( و اذا جائك الذين يؤ منون ... )) استفاده مى شود.
- چند روايت درباره (( قدريه )) و توضيحى در مورد حديث معروف : (( قدريه مجوس اين امت است )) .
- چند روايت در مورد سنت (( املاء )) و (( استدراج )) و مهلت دادن خداوند به كفار در دنيا.
- رواياتى پيرامون درخواست اشراف و اغنياء از پيامبر(ص ) كه فقراء را از خود دور كند،و نهى خداوند از اين عمل .
- توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.
نکات آیه
۱- تمامى جنبدگان زمینى و پرندگان آسمان، مانند آدمیان، به صورت امت زندگى مى کنند. (و ما من دابة فى الأرض و لا طئر یطیر بجناحیه إلا أمم أمثالکم)
۲- پرواز پرندگان در فضا با دو بال (و لا طئر یطیر بجناحیه)
۳- خداوند اطلاعات دقیق درباره هر چیزى را در کتابى معین (لوح محفوظ) ثبت کرده است. (ما فرطنا فى الکتب من شىء) مراد از «الکتاب» مى تواند لوح محفوظ و یا هر جایگاه دیگرى براى ثبت اطلاعات کامل درباره موجودات باشد.
۴- جهان هستى خالى از هر نقص و کاستى است. (ما فرطنا فى الکتب من شىء) با توجه به صدر آیه، که بحث از موجودات هستى است، مى توان گفت مراد از «الکتاب» کتاب تکوینى و جهان هستى است و مراد از تفریط نکردن در آن نفى هرگونه نقص و کاستى مى تواند باشد.
۵- قرآن، معجزه اى کافى براى هدایت و برآورنده تمامى نیازهاى هدایتى انسان است. (و قالوا لولا نزل علیه ءایة ... ما فرطنا فى الکتب من شىء) با توجه به آیه قبل، که سخن از نزول معجزات بوده مى توان گفت مراد از «الکتاب» قرآن است و چون قرآن کتاب هدایت و «من شىء» بیانگر جامعیت آن است، لذا بر مبرا بودن قرآن از هرگونه کاستى در جهت هدایت آدمیان دلالت دارد.
۶- قرآن خالى از هرگونه نقص و کاستى براى اثبات رسالت پیامبر (ص) (لولا نزل علیه ءایة ... ما فرطنا فى الکتب من شىء)
۷- پاسخ به درخواست نابجاى نزول معجزات، با نظام قانونمند هدایت ناسازگار است. (و قالوا لولا نزل علیه ءایة ... ما فرطنا فى الکتب من شىء) جمله «ما فرطنا» مى تواند اشاره به این نکته باشد که اگر نزول آیات مورد درخواست مشرکان بجا بود، باید در کتاب آفرینش ثبت شده باشد و آنگاه به منصه ظهور درآید. و چون چنین چیزى در آنجا ثبت نگردیده و چیزى نیز در آنجا از قلم نیفتاده است، بنابراین خواست مشرکان هیچگونه توجیه منطقى و معقول و بجا ندارد.
۸- تمامى جنبندگان زمین و پرندگان آسمان، مانند انسان، در قیامت برانگیخته مى شوند. (ثم إلى ربهم یحشرون)
۹- حیوانات داراى نوعى اراده، اختیار، شعور و تکلیف و جزا و پاداش در قیامت (أمم أمثالکم ... ثم إلى ربهم یحشرون)
۱۰- برانگیخته شدن تمامى حیوانات جلوه اى از ربوبیت الهى است. (ثم إلى ربهم یحشرون)
۱۱- خداوند تنها غایت تمامى جنبندگان است و همگى به سوى او در حرکتند. (ثم إلى ربهم یحشرون) مفاد حرف «إلى» بیان انتهاى غایت است. بنابراین «إلى ربهم» یعنى غایت حشر و نشر جنبندگان براى وصول به «رب» است و غیر از او غایتى نیست. از همین رو «إلى ربهم» بر «یحشرون» مقدم گشته و مفید حصر باشد.
۱۲- حرکت تمامى موجودات به سوى پروردگارشان، تکاملى است.* (ثم إلى ربهم یحشرون) با توجه به کلمه «رب»، که تربیت کنندگى را مى رساند، و کلمه «إلى» که حرکت به سوى هدف و مقصدى را مى رساند، برداشت فوق به دست آمده است.
۱۳- تمامى جنبندگان زمین و چگونگى زندگى آنها، آیات قدرت خداوند است. (إن اللّه قادر على أن ینزل ... و ما من دابة فى الأرض)
روایات و احادیث
۱۴- عن الرضا (ع): ... إن اللّه عز و جل ... أنزل علیه القرآن فیه تبیان کل شىء بیّن فیه الحلال و الحرام و الحدود و الأحکام و جمیع مایحتاج إلیه الناس کملا فقال عز و جل: «ما فرطنا فى الکتاب من شىء» ... .[۱] از امام رضا (ع) روایت شده است: ... خداوند عز و جل ... قرآن را بر رسولش (ص) نازل کرد، در قرآن روشنگرى براى هر چیزى وجود دارد، در آن حلال و حرام، حدود و احکام و تمامى آنچه را که مورد نیاز مردم است بطور کامل بیان فرمود و خداوند عز و جل فرمود: «ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو گذار نکردیم» ... .
موضوعات مرتبط
- آفرینش: کمال آفرینش ۴; ویژگى نظام آفرینش ۴
- آیات خدا:۱۳
- انسان: تأمین نیازهاى معنوى انسان ۵; حشر اخروى انسان ها ۸; نیازهاى انسان ها ۱۴
- بازگشت به خدا:۱۱، ۱۲
- پرندگان: امّت پرندگان ۱; بال پرندگان ۲; پرواز پرندگان ۲; حشر اخروى پرندگان ۸; زندگى جمعى پرندگان ۱
- توقّعات بیجا:۷
- جنبندگان: امّت جنبندگان ۱; زندگى جمعى جنبندگان ۱
- حیوانات: اختیار حیوانات ۹; اراده حیوانات ۹; پاداش اخروى حیوانات ۹; تکالیف حیوانات ۹; حرکت تکاملى حیوانات ۱۲; حشر اخروى حیوانات ۱۰; حیوانات در قیامت ۹; شعور حیوانات ۹; کیفر اخروى حیوانات ۹
- خدا: اختصاصات خدا ۱۱; افعال خدا ۳; مظاهر ربوبیت خدا ۱۰; نشانه هاى قدرت خدا ۱۳
- قرآن: اعجاز قرآن ۵; جامعیت قرآن ۵، ۶، ۱۴; کمال قرآن ۶; محدوده تعالیم قرآن ۱۴; ویژگى قرآن ۵، ۶; هدایتگرى قرآن ۵
- قیامت: ویژگى قیامت ۸
- لوح محفوظ: کتاب لوح محفوظ ۳; نقش لوح محفوظ ۳
- محمّد (ص): دلایل نبوت محمّد (ص) ۶
- معجزه: درخواست معجزه ۷; معجزه اقتراحى ۷
- موجودات: حشر اخروى موجودات ۸; زندگى موجودات ۱۳; فرجام موجودات ۱۱; کتاب علم موجودات ۳
- هدایت: قانونمندى هدایت ۷
منابع
- ↑ کافى، ج ۱، ص ۱۹۹، ح ۱; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۵۲۴- ، ح ۱.