يونس ٤١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۹ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۴۰ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ إِنْ‌ کَذَّبُوکَ‌ فَقُلْ‌ لِي‌ عَمَلِي‌ وَ لَکُمْ‌ عَمَلُکُمْ‌ أَنْتُمْ‌ بَرِيئُونَ‌ مِمَّا أَعْمَلُ‌ وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ‌

ترجمه

و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: «عمل من برای من، و عمل شما برای شماست! شما از آنچه من انجام می‌دهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شماانجام می‌دهید بیزارم!»

|و اگر تو را تكذيب كردند، بگو: عمل من از آن من است و عمل شما از آن شماست، و شما از آنچه من انجام مى‌دهم به دوريد و من از آنچه شما انجام مى‌دهيد به دورم
و اگر تو را تكذيب كردند، بگو: «عمل من به من اختصاص دارد، و عمل شما به شما اختصاص دارد. شما از آنچه من انجام مى‌دهم غير مسؤوليد، و من از آنچه شما انجام نمى‌دهيد غير مسؤولم.»
و اگر تو را تکذیب کردند بگو: عمل من برای من و عمل شما برای شما (هر کس جزای خود را خواهد یافت) شما بری از کردار من هستید و من بیزار از کردار شما.
و اگر تو را تکذیب کردند [تا آنجا که از ایمان آوردنشان ناامید شدی] بگو: عمل من برای من وعمل شما برای شماست، شما از آنچه من انجام می دهم، بیزارید، ومن از آنچه شما انجام می دهید، بیزارم.
اگر تو را به دروغ نسبت كردند، بگو: عمل من از آن من است و عمل شما از آن شما. شما از كار من بيزاريد و من از كار شما بيزارم.
و اگر تو را دروغگو انگاشتند، بگو عمل من از آن من و عمل شما از آن شما، شما از آنچه من می‌کنم بری و برکنارید و من از آنچه شما می‌کنید بری و برکنارم‌
و اگر تو را دروغگو شمردند، بگو: مراست كردار من و شما راست كردار شما شما از آنچه من مى‌كنم بيزاريد و من از آنچه شما مى‌كنيد بيزارم.
اگر (با وجود دلائل روشن بر حقّانیّت پیغمبریت) تو را تکذیب کردند، بگو: عمل خودم از آن خودم و عمل خودتان از آن خودتان. شما پاک و بیگناهید از آنچه می‌کنم، و من هم پاک و بیگناهم از آنچه می‌کنید. (هرکسی در گرو اعمال خویش است، و هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت).
و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: «عمل من تنها برای من است و عمل شما تنها برای شماست. شما از آنچه من انجام می‌دهم بیزارید و من (هم) از آنچه شما انجام می‌دهید بیزارم.»
و اگر تکذیبت نمودند بگو مرا است کردارم و شما را است کردار شما بیزارید از آنچه من می‌کنم و بیزارم از آنچه شما کنید

If they accuse you of lying, say, “I have my deeds, and you have your deeds. You are quit of what I do, and I am quit of what you do.”
ترتیل:
ترجمه:
يونس ٤٠ آیه ٤١ يونس ٤٢
سوره : سوره يونس
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لِی عَمَلِی ...»: سزا و جزای کارم را می‌بینم، و شما سزا و جزای کارتان را می‌بینید (نگا: نمل / ، یس / ، صافّات / ). «أَنتُم بَرِیئُونَ ...»: شما مقصّر نبوده و مورد مؤاخذه قرار نمی‌گیرید در مقابل کاری که من می‌کنم، و من هم مقصّر نبوده و مورد مؤاخذه قرار نمی‌گیرم در مقابل کاری که شما می‌کنید (نگا: انعام / و . شما از آنچه می‌کنم بیزار و گریزانید، من هم از آنچه می‌کنید بیزار و گریزانم (نگا: هود / ، شعراء / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ «41»

واگر تو را تكذيب كردند، پس بگو: عمل من براى من و عمل شما براى شما باشد. (و هر يك از ما و شما، جزاى كار خود را خواهد ديد.) شما از آنچه من انجام مى‌دهم بيزاريد ومن نيز از آنچه شما انجام مى‌دهيد، بيزارم.

پیام ها

1- مردم را نمى‌توان به ايمان آوردن مجبور كرد. وظيفه‌ى پيامبران ارشاد و هدايت است، نه اجبار. وَ إِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ‌ ...

جلد 3 - صفحه 575

2- رهبر بايد خود را براى تكذيب گروهى از مردم آماده كند. «وَ إِنْ كَذَّبُوكَ»

3- در مقابل تكذيب كنندگان احساس شكست نكنيم، چون پاداش هدايت و ارشاد را مى‌بريم و مخالفان نيز به كيفر تكذيب و لجاجت خود مى‌رسند ولى برنده‌ى اين معامله ما هستيم. «لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ»

4- پيامبر در برابر تكذيب‌كنندگان موضع‌گيرى قاطعى داشت. «فَقُلْ لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ»

5- سود وزيان هركس تنها به خود او بر مى‌گردد. «لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ»

6- اسلام دين استدلال واخلاق است، نه سازش با كفّار. اگر حقّ را پذيرا نشدند، بيزارى خود را از رفتار وعقايد آنان اعلام كنيم. «أَنْتُمْ بَرِيئُونَ، وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ»

7- رضاى به كار ديگران، انسان را شريك در پاداش يا كيفر مى‌كند. «أَنْتُمْ بَرِيئُونَ، وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ» (دليل آنكه مزد هر كس مخصوص خود اوست، اين است كه من و شما هيچ يك به كار ديگرى راضى نيستيم)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ (41)

بعد از آن مخاطبه فرمايد حضرت پيغمبر را:

وَ إِنْ كَذَّبُوكَ‌: پس اگر تكذيب كنند تو را و تصديق ننمايند نبوت تو را اى پيغمبر محترم. فَقُلْ لِي عَمَلِي‌: پس بگو به ايشان اگر من دروغگو باشم در ادعاى خود، و بال عمل من براى من باشد، و براى من است ثواب عمل من از طاعت و ايمان چنانچه راستگو باشم‌ وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ‌: و براى شما است جزا و عقاب عمل شما از كفر و معصيت. حاصل آيه شريفه اختصاص هر يك از افراد مكلفين است به ثمرات و نتايج اعمال خود از خير و شر. أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ‌: شما بيزارى مى‌جوئيد از آنچه من بجا آورم از طاعت و عبادت الهى.

وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ‌: و من بيزار هستم و تبرى جويم از آنچه شما بجا آوريد

ج5، ص 323

از پرستش و ستايش اصنام و ترك طاعت خالق منان. طبرسى (رحمه الله) فرمايد: «1» نزد بعضى اين آيه منسوخ است به آيه قتال و نظير سوره مباركه‌ «قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ» «2» و نزد بعضى منافات نيست بين اين آيه و آيه قتال، زيرا آيه مباركه وعيد است نسبت به مشركين و برائت از جانب حق تعالى به آنان، و لذا تنافى با آيه جهاد ندارد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ (41) وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَ لَوْ كانُوا لا يَعْقِلُونَ (42) وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ (43) إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (44)

ترجمه‌

و اگر تكذيب كردند تو را پس بگو براى من است كردارم و براى‌


جلد 3 صفحه 22

شما است كردارتان شما بيزاريد از آنچه من ميكنم و من بيزارم از آنچه شما ميكنيد

و از آنها كسانى هستند كه گوش ميدارند بتو آيا پس تو مى‌شنوانى كران را و اگر چه باشند كه تعقّل ننمايند

و از آنها كسى است كه مينگرد بسوى تو آيا پس تو هدايت مينمائى كورانرا و اگر چه باشند كه به ديده بصيرت نبينند

بدرستيكه خداوند ستم نمى‌نمايد مردم را بچيزى ولى مردم بخودشان ستم ميكنند.

تفسير

پس از اصرار كفّار به تكذيب پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنحضرت مأمور شد باعراض از آنها و واگذاردنشان بحال خودشان چون معلوم شد گوش شنوا و چشم بينا ندارند و نميخواهند بشنوند و بيابند و به بينند و بدانند و با اين قبيل اشخاص هيچ نوع سخن گفتن مفيد نيست فقط بايد از آنها تبرّى نمود تا تكليف قطعى نسبت بآنها معلوم شود لذا بعضى در آيه اوّل فرموده‌اند منسوخ است بآيه قتال و بنظر حقير منافاتى بين دو آيه نيست چون ترك تعرّض دائمى از آيه استفاده نميشود. و در آيات بعد خداوند شرح حال آنها را داده است باين تقريب كه بعضى از آنها در وقتى كه تو قرائت قرآن و بيان احكام و شرائع الهى را مينمائى گوش ميدهند به صوت تو ولى مانند كران كه نميشنوند قبول نميكنند آيا ممكن است مطالب حقّه را به كرانيكه تعقّل هم نميكنند فهماند اينها از اين قبيل ميباشند چون گوش ميدهند نه براى فهميدن بلكه براى استهزاء و ردّ نمودن و بعضى نظر ميكنند و ميبينند معجزات تو را ولى مانند كوران كه نمى‌بينند تصديق به نبوّت تو نمينمايند آيا ممكن است كورانيرا كه ديده بصيرت آنها هم كور باشد هدايت نمود اينها از اين قبيل ميباشند چون طالب بصيرت و بينائى نيستند عناد و لجاج چشم دل آنها را كور كرده علائم نبوّت را در وجود تو مشاهده مينمايند و انكار ميكنند و ميان سحر و معجزه تميز نميدهند و تدبّر و تفكّر در آيات الهى نمينمايند و از منافع آن محروم ميشوند اصرار آنها بكفر و تكذيب، موجب ملالت خاطر تو نشود مسئوليّت قبول آنها بعهده تو نيست نتيجه اعمال آنها بخودشان و اصل و ثمره عمل تو عائد تو ميگردد و اين خود يك نوع تنبيه و توبيخ است خداوند ذره‌اى به احدى ظلم نميكند مردم خودشان ظلم بخود مينمايند كه حاضر براى استماع و تعلّم احكام الهى نميشوند و استعداد فهم و ادراك مطالب حقّه را كه خداوند در وجود آنها بوديعت نهاده است باطل مينمايند در كافى از امام باقر عليه السّلام‌


جلد 3 صفحه 23

نقل نموده كه خداوند حليم عليم همانا غضب ميكند بر كسيكه قبول ننمايد عطاء او را و گمراه ميكند كسى را كه قبول نكند هدايت او را حقير عرض ميكنم گمراه نمودن خداوند بنده را سلب توفيق و واگذاردن عبد است بحال خود كه نتيجه آن گمراهى است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِن‌ كَذَّبُوك‌َ فَقُل‌ لِي‌ عَمَلِي‌ وَ لَكُم‌ عَمَلُكُم‌ أَنتُم‌ بَرِيئُون‌َ مِمّا أَعمَل‌ُ وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمّا تَعمَلُون‌َ (41)

و ‌اگر‌ تكذيب‌ ميكنند تو ‌را‌ و ايمان‌ نميآورند ‌پس‌ بآنها بفرما ‌از‌ ‌براي‌ ‌من‌ عمل‌ ‌من‌ ‌است‌ نفع‌ و ضررش‌ متوجه‌ بخود ‌من‌ ميشود و ‌از‌ ‌براي‌ ‌شما‌ ‌هم‌ عمل‌ ‌شما‌ ‌است‌ نفع‌ و ضررش‌ متوجه‌ بخود ‌شما‌ ‌است‌ نه‌ عمل‌ ‌من‌ نفعي‌ ‌بر‌ ‌شما‌ دارد و نه‌ عمل‌ ‌شما‌ ضرري‌ بمن‌ متوجه‌ ميشود ‌شما‌ بيزاريد ‌از‌ آنچه‌ ‌من‌ عمل‌ ميكنم‌ ‌من‌ ‌هم‌ بيزارم‌ ‌از‌ آنچه‌ ‌شما‌ عمل‌ ميكنيد.

جلد 9 - صفحه 390

‌اينکه‌ ‌آيه‌ نظير سوره‌ كافرون‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد لَكُم‌ دِينُكُم‌ وَ لِي‌َ دِين‌ِ بعضي‌ توهم‌ كردند ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ منسوخ‌ ‌شده‌ بآيه‌ جهاد لكن‌ توهّم‌ فاسدي‌ ‌است‌ بيزاري‌ جستن‌ ‌از‌ كفار و مشركين‌ منافي‌ ‌با‌ جهاد و دفع‌ و قلع‌ و قمع‌ ‌آنها‌ نيست‌ مريض‌ ‌تا‌ قابل‌ معالجه‌ ‌است‌ بايد معالجه‌ كرد و چون‌ عضوي‌ فاسد شد و ‌از‌ قابليت‌ افتاد بايد قطع‌ كرد ‌که‌ سرايت‌ ببقيه‌ اعضاء نكند ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ ‌تا‌ مادامي‌ ‌که‌ ممكن‌ ‌است‌ هدايت‌ و ارشاد ‌آنها‌ بايد هدايت‌ كرد و چون‌ امكان‌ ندارد بايد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ برد ‌که‌ بديگران‌ سرايت‌ نكند فساد ‌آنها‌.

وَ إِن‌ كَذَّبُوك‌َ و ديگر قابل‌ هدايت‌ نيستند فَقُل‌ لِي‌ عَمَلِي‌ ‌من‌ بوظيفه‌ رسالت‌ ‌خود‌ و تبليغ‌ عمل‌ كردم‌ و اجر ‌خود‌ ‌را‌ بردم‌ و عبادت‌ پروردگار ‌خود‌ ‌را‌ ميكنم‌ و ‌شما‌ ‌هم‌ بهمان‌ شرك‌ و كفر و اعمال‌ فاسده‌ مشغول‌ هستيد و نتيجه‌ و وبال‌ و عذاب‌ ‌آنها‌ ‌را‌ خواهيد چشيد.

أَنتُم‌ بَرِيئُون‌َ مِمّا أَعمَل‌ُ ‌از‌ اسلام‌ و دين‌، قرآن‌ و پيغمبر و احكام‌ اسلامي‌ بيزاريد وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمّا تَعمَلُون‌َ ‌من‌ ‌هم‌ ‌از‌ شرك‌ و كفر و اعمال‌ قبيحه‌ ‌شما‌ بيزارم‌ ‌هر‌ كسي‌ نتيجه‌ كار ‌خود‌ ‌را‌ دست‌ ميآورد فَمَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَه‌ُ وَ مَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه‌ُ زلزال‌ ‌آيه‌ 7 و 8.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 41)- بحثی که در آیات گذشته در زمینه انکار و تکذیب لجوجانه مشرکان گذشت همچنان دنبال می‌شود و در این آیه طریق جدیدی برای مبارزه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله تعلیم داده، می‌گوید: «اگر آنها تو را تکذیب کنند به آنان بگو عمل من برای من و عمل شما برای خودتان باشد» (وَ إِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ لِی عَمَلِی وَ لَکُمْ عَمَلُکُمْ).

«شما از آنچه من انجام می‌دهم بیزارید، و من هم از اعمال شما بیزارم» (أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِی‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ).

این اعلام بیزاری و بی‌اعتنایی که توأم با اعتماد و ایمان قاطع به مکتب خویشتن است به منکران لجوج می‌فهماند که با عدم تسلیم در مقابل حق، خود را به محرومیت می‌کشانند و تنها به خویشتن ضرر می‌زنند.

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص) دستور داشت تا در صورت مواجه شدن با پافشارى مشرکان بر تکذیب و انکار، آنان را به حال خود رها کرده و از اعمال باطلشان اعلان تبرى کند. (و إن کذبوک فقل ... و انا برىء ممّا تعملون)

۲ - دعوت کنندگان به سوى حق در صورت مواجه شدن با پافشارى مردم بر انکار حق، باید با اعلان تبرى از باطل، آنان را به حال خود رها کنند. (و إن کذبوک فقل ... و انا برىء ممّا تعملون)

۳ - سود و زیان اعمال و کردار هر شخص تنها عاید و گریبانگیر خود آن شخص خواهد شد. (لى عملى و لکم عملکم) حصر در برداشت فوق از تقدیم خبر («لى» و «لکم») بر مبتدا، استفاده شده است.

۴ - پیامبر اکرم (ص) از اعمال و کردار مشرکان و مشرکان از اعمال و کردار پیامبر(ص)، ناراحت و بیزار بودند. (أنتم بریئون مما أعمل و أنا برىء ممّا تعملون)

۵ - پیامبر اکرم (ص) در برابر مشرکان تکذیب کننده رسالت، موضع گیرى صریح و قاطعى داشت. (و إن کذبوک فقل لى عملى و لکم عملکم أنتم بریئون مما أعمل و أنا برىء ممّا تعملون)

۶ - خرسندى و رضا به اعمال و کردار نیک دیگران، انسان را در منافع آن سهیم مى کند. (لى عملى و لکم عملکم أنتم بریئون مما أعمل و أنا برىء ممّا تعملون) جمله «أنتم بریئون مما أعمل ... » مى تواند تعلیل براى حصر در جمله هاى «لى عملى» و «لکم عملکم» باشد ; یعنى، چون شما مشرکان از اعمال من بیزارید، منافع اعمال من ویژه خود من و چون من از کردار شما بیزارم، ضررهاى اعمال شما ویژه خود شما خواهد بود.

۷ - خرسندى و رضا به اعمال و کردار بد دیگران، آدمى را در ضررهاى آن سهیم مى کند. (لى عملى و لکم عملکم أنتم بریئون مما أعمل و أنا برىء ممّا تعملون)

موضوعات مرتبط

  • تبرى: تبرى از باطل ۲ ; تبرى از مشرکان ۱
  • حق طلبان: مسؤولیت حق طلبان ۲
  • رضایت: آثار رضایت به عمل خیر ۶ ; آثار رضایت به عمل ناپسند ۷
  • رهبران دینى: مسؤولیت رهبران دینى ۲
  • عمل: آثار عمل ۳
  • محمّد(ص): تبرى محمّد(ص) ۴ ; سیره محمّد(ص) ۵ ; قاطعیت محمّد(ص) ۵ ; محمّد(ص) و مشرکان ۱، ۴ ; محمّد(ص) و مشرکان صدر اسلام ۵ ; مسؤولیت محمّد(ص) ۱ ; ناخشنودى محمّد(ص) ۴
  • مشرکان: تبرى مشرکان ۴ ; مشرکان و محمّد(ص) ۴ ; ناخشنودى مشرکان ۴

منابع