الفرقان ٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۰۳ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
أَوْ يُلْقَى‌ إِلَيْهِ‌ کَنْزٌ أَوْ تَکُونُ‌ لَهُ‌ جَنَّةٌ يَأْکُلُ‌ مِنْهَا وَ قَالَ‌ الظَّالِمُونَ‌ إِنْ‌ تَتَّبِعُونَ‌ إِلاَّ رَجُلاً مَسْحُوراً

ترجمه

یا گنجی (از آسمان) برای او فرستاده شود، یا باغی داشته باشد که از (میوه) آن بخورد (و امرار معاش کند)؟!» و ستمگران گفتند: «شما تنها از مردی مجنون پیروی می‌کنید!»

ترتیل:
ترجمه:
الفرقان ٧ آیه ٨ الفرقان ٩
سوره : سوره الفرقان
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کَنزٌ»: گنج. «جَنَّةٌ»: باغ. «مَسْحُوراً»: جادو شده. دیوانه (نگا: إسراء / و .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱ - فرود آمدن گنجى از آسمان براى پیامبر(ص) جهت تأمین زندگى او، انتظار بى جاى مشرکان و کافران (و قالوا ... أو یلقى إلیه کنز) انتظار کافران و مشرکان به فرود آمدن گنجى براى پیامبر(ص) - به قرینه سخن قبلى آنان که کار و داد و ستد در بازار را خلاف شأن پیامبرى مى دانستند - به منظور تأمین معاش آن حضرت بوده است.

۲ - داشتن باغى پوشیده از درختان با ثمر براى تأمین نیازهاى غذایى و معیشتى خویش، توقع بى جاى مشرکان در باره پیامبر(ص) (و قالوا... أو تکون له جنّة یأکل منها)

۳ - ارائه معجزه اى محسوس و قابل رؤیت، توقع مشرکان از پیامبر(ص) جهت اثبات درستى ادعاى نبوت خویش* (أو یلقى إلیه کنز أو تکون له جنّة یأکل منها) درخواست و انتظار فرود آمدن گنجى براى پیامبر(ص) و یا داشتن باغ هاى پرثمر - که امرى محسوس و مملوس است - مى تواند به این خاطر باشد که کافران، به دنبال معجزه اى محسوس و قابل رؤیت از پیامبر(ص) بودند.

۴ - داشتن ثروتى بى نیاز کننده از هرگونه داد و ستد با مردم، و تأمین شدن نیازهاى مادى از سوى خداوند و یا داشتن بوستانى پر ثمر، نشانه درستى ادعا پیامبرى در دیدگاه کافران (أو یلقى إلیه کنز أو تکون له جنّة یأکل منها)

۵ - خودکفایى مالى و بى نیازى از تلاش اقتصادى، حداقل شرط پیامبرى و کمترین شایستگى لازم براى احراز مقام نبوت، در دیدگاه سران کفر و شرک (أو یلقى إلیه کنز أو تکون له جنّة یأکل منها) برداشت یاد شده، از آن جا است که در آیه پیش آمده بود: «کافران این نکته را القا کردند که پیامبر(ص) از نظر جسمى نباید نیازمند به تغذیه و داد و ستد اقتصادى باشد»; ولى در این آیه از آن نکته صرف نظر کردند و گفتند: «پیامبر باید از نظر معیشتى و مالى خودکفا باشد».

۶ - سحر زدگى، اتهام ظالمانه مشرکان به پیامبر(ص) (و قال الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا)

۷ - سران کفر و شرک، سازندگان تهمت و افترا بر پیامبر(ص) و تخریب گران افکار عمومى جامعه صدراسلام بودند. (و قال الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا) از جمله «إن تتّبعون إلاّ...; پیروى نمى کنید مگر...» استفاده مى شود که دو گروه در جامعه بودند: ۱- گویندگان این سخن، ۲- مخاطبان و پیروان. و به قرینه صفت «الظالمون» مى توان گفت که: «گویندگان از سران کفر و شرک بودند».

۸ - مشرکان، مردمانى ستمگر (و قال الذین کفروا ... و قال الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا)

۹ - هرگونه اتهام ناروا به پیامبر(ص) (همچون سحر زدگى و ...) ظلم است و اتهام زنندگان ظالم اند. (و قال الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا)

۱۰ - پیروان پیامبر(ص)، در پندار و بیان نکوهشگر و طعن آلود مشرکان، مردمانى نادان و دنباله رو فردى سحر زده (و قالوا ... إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا) از لحن آیه شریفه، استفاده مى شود که کافران، این سخن را از سر نکوهش و طعن مى گفتند و چون پیروى از فردى سحرزده، امرى غیر منطقى است، در حقیقت پیروان آن حضرت را، مردمانى نادان مى پنداشتند.

۱۱ - تحقیر و سرزنش، حربه مشرکان براى بازداشتن مردم از پیروى پیامبر(ص) (قالوا ... إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا)

۱۲ - تهمت سحر زدگى، آخرین توجیه و حربه سران کفر و شرک علیه پیامبر(ص) (و قال الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا) سران کفر و شرک، به ترتیب چند تهمت و افترا را علیه پیامبر(ص) مطرح کردند که اولین آن، تهمت دروغ گویى به آن حضرت و خدشه در اصالت وحى بود. آخرین آن نیز تهمت سحرزدگى به ایشان بود. در تاریخ آمده است که گویندگان این سخن عتبة بن ربیعه، ابوسفیان و ... بوده اند که از سران شرک و کفر به شمار مى آمدند. بنابراین آنچه در تاریخ آمده، مؤید دیگرى براى برداشت یاد شده است.

۱۳ - سران کفر و شرک، براى جلوگیرى از نفوذ پیامبر(ص) و گسترش اسلام، از شیوه هاى گوناگون تبلیغى و سیاسى و از راهبردهاى متنوع و ممکن استفاده مى کردند. (و قالوا أسطیرالأوّلین ... مالِ هذا الرسول یأکل الطعام ... إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا) تهمت دروغ پردازى و سحرزدگى به پیامبر(ص) و ایراد و خرده گیرى از ایشان، حاکى از گوناگونى شیوه ها و راه هاى مبارزه کافران با پیامبر و قرآن است. گفتنى است تعبیر «ضربوا لک الأمثال; براى تو مثل ها زده و توصیف ها کرده اند» در آیه بعد، مؤید همین برداشت است.

۱۴ - قرآن، کتابى پرجاذبه و شگفت آور در نظر سران کفر وشرک (و قالوا أسطیرالأوّلین ... إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا) اسطوره خواندن قرآن و سحر دانستن آن از سوى سران کفر و شرک، گویاى این نکته است که این کتاب الهى، همانند اسطوره، سحر و جادو، براى آنان جاذبه داشت.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: دشمنان اسلام ۱۳; ممانعت از گسترش اسلام ۱۳
  • انبیا: باغدارى انبیا ۴; بى نیازى انبیا ۴، ۵; تأمین نیازهاى مادى انبیا ۴; ثروتمندى انبیا ۴
  • رهبران: بینش رهبران شرک ۵، ۱۴; بینش رهبران کفر ۵، ۱۴; توطئه رهبران شرک ۷; توطئه رهبران کفر ۷; تهمتهاى رهبران شرک ۷، ۱۲; تهمتهاى رهبران کفر ۷، ۱۲; دشمنى رهبران شرک ۱۳; دشمنى رهبران کفر ۱۳; روش مبارزه رهبران شرک ۱۳; روش مبارزه رهبران کفر ۱۳; رهبران شرک و قرآن ۱۴; رهبران شرک و نبوت ۵; رهبران کفر و قرآن ۱۴; رهبران کفر و نبوت ۵
  • ظالمان ۸، ۹:
  • قرآن : جذابیت قرآن ۱۴
  • کافران: بینش کافران ۴; تهمتهاى کافران ۶، ۱۰; حس گرایى کافران ۳; خواسته هاى کافران ۱، ۲، ۳; روش برخورد کافران ۱۱; روش مبارزه کافران ۱۲; سرزنشهاى کافران ۱۰، ۱۱; ظلم کافران ۶; کافران و نبوت ۴
  • محمد(ص): تهمت به محمد(ص) ۷; تهمت جادوزدگى به محمد(ص) ۶، ۹، ۱۲; درخواست باغ براى محمد(ص) ۲; درخواست نزول گنج بر محمد(ص) ۱; دشمنان محمد(ص) ۱۳; دلایل نبوت محمد(ص) ۳; ظلم تهمت به محمد(ص) ۹
  • مسلمانان: تحقیر مسلمانان ۱۱; تهمت جهل به مسلمانان ۱۰; سرزنش مسلمانان ۱۰، ۱۱
  • مشرکان: ظلم مشرکان ۸
  • معجزه: معجزه اقتراحى ۳
  • نبوت: دلایل نبوت ۴

منابع