التوبة ١٠٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نیز) از او خشنود شدند؛ و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و این است پیروزی بزرگ!


التوبة ٩٩ آیه ١٠٠ التوبة ١٠١
سوره : سوره التوبة
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«السَّابِقُونَ»: پیشگامان. سبقت‌گیرندگان بر دیگران در ایمان و هجرت و نصرت. مراد مهاجرانی است که پیش از صلح حُدَیْبِیّه هجرت کردند و با جان و مال در راه خدا کوشیدند، و نیز انصاری است که در عقبه اوّل و دوم با پیغمبر بیعت کردند و یا این که هنگام قدوم پیغمبر به مدینه ایمان آوردند. «وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ ...»: مراد کسانی است که به دنبال این پیشگامان مهاجر و انصار ایمان آوردند و در اقوال و افعال، صادقانه از چنین پیشوایان پیش‌تاز پیروی کردند. تابعین و همه مؤمنانی که از کردار نیک و رفتار پسندیده مهاجران و انصار بزرگوار در تمام امکنه و اعصار تا آخر روزگار پیروی می‌کنند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

«شیخ طوسى» درباره کسى که این آیه نازل شده، اختلاف است. ابوموسى و سعید بن المسیب و ابن سیرین و قتادة گویند: درباره کسانى نازل گردیده که به هر دو قبله نماز خوانده اند.

شعبى گوید: درباره کسانى است که در بیعة الرضوان که عبارت از بیعة الحدیبیه است، بیعت نموده اند و گوید کسانى که بعد از این بیعت مسلمان شدند و مهاجرت کردند از مهاجرین اولین نمى باشند.

ابوعلى جبائى گوید: درباره کسانى نازل گردیده که قبل از هجرت مسلمان شده اند.[۱]

تفسیر


نکات آیه

۱ - خدا از نخستین پیشگامان از مهاجران و انصار و نیز دنبال کنندگان راه آنان، راضى و ایشان نیز از خدا راضى اند. (و السبقون الأولون من المهجرین و الأنصار و الذین اتبعوهم بإحسن رضى اللّه عنهم و رضوا عنه)

۲ - پیشگامى و تقدم از طریق ایمان و عمل، داراى ارزش و اهمیّتى والا در بینش الهى (و السبقون الأولون من المهجرین و الأنصار)

۳ - حمایت از دین و ارزشهاى الهى در شرایط سخت و دشوار، داراى ارزشى برتر (و السبقون الأولون من المهجرین و الأنصار)

۴ - پیروى از مهاجران و انصار، تنها در طریق نیکى و درستى ستوده و ارزشمند است نه به طور مطلق. (و السبقون ... و الذین اتبعوهم بإحسن)

۵ - ارجمندى مهاجران و انصار، مستلزم نفى صدور عمل غیر نیک از آنان نیست. (و الذین اتبعوهم بإحسن) خداوند، ارجمندى تابعان را بدان مشروط کرده که تنها بر اساس نیکى و در زمینه نیکیها از مهاجران و انصار تبعیت کنند نه در هر گونه عمل و به هر انگیزه اى و این معنا نشان مى دهد که مهاجران و انصار مبرا از عمل غیر نیک نبودند.

۶ - خشنودى قلبى از خدا و پذیرش قوانین و مقررات الهى از روى میل و رغبت - و نه از روى اکراه و بى میلى - از اوصاف مؤمنان راستین است. (و السبقون الأولون ... و الذین اتبعوهم بإحسن رضى اللّه عنهم و رضوا عنه)

۷ - هجرت در راه خدا و یارى دین، سبب جلب رضایت الهى و دستیابى به حیات جاودان در بهشت (من المهجرین و الأنصار ... رضى اللّه عنهم)

۸ - اعلام رضایت برتر خداوند، از اولین و برترین مؤمنان از مهاجران و انصار (و السبقون الأولون من المهجرین ... رضى اللّه عنهم) قید «الأولون» مى تواند قید توضیحى نباشد بلکه «السابقون» را به دو دسته تقسیم کند که در این صورت استفاده مى شود که در میان مهاجران و انصار پیشتاز، دو گروه وجود داشته اند: برخى «الأولون» و برخى غیر آن ; گفتنى است که علاوه بر نکته فوق، واژه «السابقون» و «الأولون» ممکن است تنها نظر به سبقت زمانى نداشته باشد ; بلکه سبقت و اولویت معنوى را هم برساند.

۹ - وجود تقدم و تأخر و تفاوت در فضل و کمال حتى در میان پیشتازان از مهاجران و انصار (و السبقون الأولون من المهجرین و الأنصار) برداشت فوق بر این اساس است که «الأولون» قید احترازى باشد که در این صورت «سابقون» را به دو گروه تقسیم مى کند.

۱۰ - پیشتازى در ارزشها، خود ارزشى والاست. (و السبقون الأولون)

۱۱ - بشارت خداوند به مهاجران و انصار و تابعان نیک کردار، به مهیّا بودن بهشت براى آنان (أعد لهم جنت تجرى تحتها الأنهر)

۱۲ - مؤمنان، داراى حیات جاودان و آکنده از سعادت و رستگارى در آخرت (خلدین فیها أبداً ذلک الفوز العظیم)

۱۳ - باغهاى بهشت، متعدد و داراى نهرهاى فراوان (أعد لهم جنت تجرى تحتها الأنهر)

۱۴ - پیشگامان در ایمان و تابعان نیک کردار، برخوردار از الطاف مادى و معنوى خداوند در آخرت (رضى اللّه عنهم ... لهم جنت تجرى) رضایت الهى، لطفى معنوى و بهشت جاودان، نعمتى مادى است.

۱۵ - جارى شدن نهرها در زیر درختان انبوه بهشتى، جلوه اى از نعمتهاى جذاب و لذت آفرین اخروى (لهم جنت تجرى تحتها الأنهر)

۱۶ - آسودگى مؤمنان از دغدغه زوال نعمتهاى بهشتى و زندگى در آن (خلدین فیها أبداً)

۱۷ - دستیابى انسان به رضایت الهى و زندگى جاودان بهشتى، رستگارى بزرگ و سعادت حقیقى است. (رضى اللّه عنهم ... جنت ... خلدین فیها أبداً ذلک الفوز العظیم)

۱۸ - رضایت خدا از انسان و رضایت انسان از خدا، عامل دستیابى انسان به بهشت جاودان و رستگارى حقیقى (رضى اللّه عنهم و رضوا عنه و أعد لهم جنت ... ذلک الفوز العظیم) ممکن است مقدم شدن «رضى اللّه عنهم ... » بر «أعد لهم جنات» مشعر به سببیت و علیت باشد.

روایات و احادیث

۱۹ - از امام حسن مجتبى (ع) روایت شده: « ... فکان ابى (ع) سابق السّابقین إلى اللّه و إلى رسوله ... و ذلک انه لم یسبقه إلى الایمان أحد و قد قال اللّه تعالى: «و السّابقون الأوّلون من المهاجرین و الأن-صار ... » فهو س-ابق جمیع السّابقین ... ;[۲] پدر من پیشگام تر از پیشگامان نخستین به سوى خدا و رسول او بود ... زیرا هیچ کس در ایمان، بر او پیشى نگرفته بود ... و خ-داى تعالى ف--رمود: «پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار ... » پس او پیشگام تر از همه پیشگامان بود».

۲۰ - عن ابى عبداللّه (ع) [فى قوله تعالى: ]«و السّابقون الأوّلون من المهاجرین و الانصار و الذین اتّبعوهم باحسان ...»: فبدء بالمهاجرین الاوّلین على درجة سبقهم ثم ثنّى بالأنصار ثم ثلّث بالتّابعین لهم باحسان فوضع کل قوم على قدر درجاتهم و منازلهم عنده .... ;[۳] از امام صادق (ع) درباره سخن خداى تعالى: «پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانى که با نیکوکارى از آنان پیروى کردند ... » روایت شده که فرمود: پس خداى عز و جل مهاجران نخستین را بر اساس سابقه ایمانى آنان، در آغاز ذکر فرمود ; سپس انصار را در رتبه دوم و تابعین به احسان را در رتبه سوم یاد نمود. بدین ترتیب هر گروه را بر مبناى درجه و منزلتى که نزد او داشتند [در کلام خود] جاى داد».

موضوعات مرتبط

  • ارزشها: ۲، ۳ ارزش حمایت از ارزشها ۳ ; سبقت در ارزشها۱۰ ; ملاک ارزشها ۴، ۵، ۱۰
  • امام على (ع): ایمان امام على (ع) ۱۹
  • انصار: ارزش پیروى از انصار ۴ ; ارزش عمل انصار ۵ ; بشارت به انصار ۱۱ ; رضایت از انصار ۱، ۸; رضایت انصار ۱ ; مراتب انصار ۹ ; مقامات انصار ۲۰
  • ایمان: ارزش سبقت در ایمان ۲ ; امکانات مادى پیشگامان در ایمان ۱۴ ; امکانات معنوى پیشگامان در ایمان ۱۴ ; اهمیّت سبقت در ایمان ۲ ; پاداش اخروى پیشگامان در ایمان ۱۴ ; فضایل پیشگامان در ایمان ۱۴
  • بهشت: بشارت به بهشت ۱۱ ; تعدد باغ بهشت ۱۳ ; تعدد نهرهاى بهشت ۱۳ ; جاودانگى در بهشت ۱۶ ; جاودانگى نعمتهاى بهشت ۱۶ ; درختان بهشت ۱۵ ; زمینه جاودانگى در بهشت ۷ ; موجبات بهشت ۱۸ ; نعمتهاى بهشت ۱۳، ۱۵ ; نهرهاى بهشت ۱۵
  • بهشتیان: ۱۱
  • تابعین: بشارت به تابعین ۱۱ ; پاداش اخروى تابعین ۱۴ ; رضایت از تابعین ۱ ; فضایل تابعین ۱۴
  • حیات: اهمیّت حیات اخروى ۱۷ ; زمینه حیات اخروى ۷
  • خدا: آثار رضایت خدا ۱۸ ; اهمیّت رضایت خدا ۱۷ ; بشارتهاى خدا ۱۱ ; رضایت خدا ۱ ; زمینه رضایت خدا ۷
  • دین: آثار امداد به دین ۷ ; ارزش حمایت از دین ۳ ; قبول دین ۶
  • دیندارى: دیندارى در سختیها ۳
  • رستگارى: عوامل رستگارى ۱۸ ; مراتب رستگارى ۱۷ ; موارد رستگارى ۱۷
  • رضایت: آثار رضایت از خدا ۱۸ ; رضایت از خدا ۱
  • رضایت خدا: مشمولان رضایت خدا ۸
  • سعادت: موارد سعادت ۱۷
  • عمل صالح: پیشگامان در عمل صالح ۲۰
  • مؤمنان: آرامش اخروى مؤمنان ۱۶ ; جاودانگى مؤمنان در بهشت ۱۶ ; حیات اخروى مؤمنان ۱۶ ; حیات جاودانه مؤمنان ۱۲ ; رستگارى اخروى مؤمنان ۱۲ ; سعادت اخروى مؤمنان ۱۲ ; صفات مؤمنان ۶
  • مسلمانان: اولین مسلمان ۱۹
  • مهاجران: ارزش پیروى از مهاجران ۴ ; ارزش عمل مهاجران ۵ ; بشارت به مهاجران ۱۱ ; رضایت از مهاجران ۸ ; رضایت مهاجران ۱، ۸ ; مراتب مهاجران ۹ ; مقامات مهاجران ۲۰
  • نعمت: نعمتهاى اخروى ۱۵
  • هجرت: آثار هجرت ۷

منابع

  1. در تفسیر برهان از مالک بن انس او از ابوصالح و او از ابن عباس نقل نموده که این آیه درباره امیرالمومنین على علیه‌السلام نازل شده زیرا ایمان او به پیامبر اسلام جلوتر از همه مردم بوده و نیز به دو قبله نماز گذارده و در بیعت بدر و بیعة الرضوان با رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بیعت نموده و در دو هجرت شرکت نموده از مکه به سوى حبشه با جعفر بن ابى‌طالب و از حبشه به سوى مدینه و نیز از جماعتى از مفسرین روایت شده که این آیه درباره على بن ابى‌طالب علیه‌السلام نازل شده است و نیز در کتاب نهج‌البیان از شیبانى از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که این آیه درباره على علیه‌السلام و مهاجرین و انصارى که از وى پیروى نموده اند، نازل گردیده است و در تفسیر مجمع‌البیان ذکر شده که اینان از اهل بدر مى باشند چنان که عطاء بن ابى‌رباح گفته است.
  2. امالى شیخ طوسى، ج ۲، ص ۱۷۶ ; تفسیر برهان، ج ۲، ص ۱۵۲، ح ۱.
  3. کافى، ج ۲، ص ۴۱، ح ۱ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۲۵۵- ، ح ۲۸۲.