المزمل ٢٠
ترجمه
المزمل ١٩ | آیه ٢٠ | المزمل ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَدْنی»: کمتر. «یُقَدِّرُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ»: شب و روز را تعیین و اندازهگیری میکند. حساب شب و روز را دارد. «یَضْرِبُونَ»: به سفر میپردازند (نگا: مائده / . «أَقْرِضُوا اللهَ قَرْضاً حَسَناً»: (نگا: بقره / مائده / ، حدید / و ، تغابن / ). «هُوَ خَیْراً»: واژه (هُوَ) ضمیر فصل و یا تأکید ضمیر (ه) در (تَجِدُوهُ) است (نگا: آلوسی). واژه (خَیْراً) مفعولٌبه دوم (تَجِدُوهُ) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً (۲) مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ... (۳)
لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي... (۵) وَ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ... (۴) مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْکَ الْقُرْآنَ... (۱) وَ مَا لَکُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا فِي... (۶) وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَ قَدْرِهِ... (۴) وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ... (۵) قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا... (۵)
تفسیر
نکات آیه
۱ - تمجید خداوند از پیامبر(ص) و یاران آن حضرت به خاطر شب زنده دارى و قرائت قرآن (إنّ ربّک یعلم أنّک تقوم ... و طائفة من الذین معک) مطلب یاد شده از تذکر به علم خداوند، استفاده مى شود.
۲ - آگاهى کامل خداوند، از تمامى حرکات و رفتارهاى انسان ها (یعلم أنّک تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... علم أن سیکون منکم مرضى)
۳ - شب زنده دارى پیامبر(ص)، نزدیک به دوسوم از شب یا نصف آن و یا یک سوم آن بود. (أنّک تقوم أدنى من ثلثى الّیل و نصفه و ثلثه)
۴ - شب زنده دارى گروهى از مؤمنان به تأسّى از پیامبر(ص)، نزدیک به دوسوم از شب یا نصف آن و یا یک سوم آن (تقوم أدنى من ثلثى الیل ... و طائفة من الذین معک)
۵ - بلندى و کوتاهى شب و روز، به تقدیر و اندازه گیرى خداوند است. (و اللّه یقدّر الّیل و النهار)
۶ - اندازه گیرى کامل شب و روز و مقدار دقیق شب زنده دارى براى مؤمنان و یاران پیامبر(ص) میسّر و آسان نبود. (علم أن لن تحصوه)
۷ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، در آغاز بعثت مدتى چند به شب زنده دارى به میزان دوسوم یا نصف و یا یک سوم از شب موظف شده بودند. (و طائفة من الذین معک ... علم أن لن تحصوه)
۸ - رخصت یافتن مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، به کاستن از مدّت شب زنده دارى خویش و انجام آن به میزان میسور و ممکن (علم أن لن تحصوه فتاب علیکم) در گذشتن خداوند از مؤمنان شب زنده دار - پس از یادآورى به کم و زیاد شدن میزان شب زنده دارى آنان - حاکى از رخصت دادن او، به این کمى و زیادى است.
۹ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، موظف به تلاوت قرآن در شب هنگام به میزان میسور و ممکن (فاقرءوا ما تیسّر من القرءان)
۱۰ - تلاوت قرآن، باید به میزان میسور باشد; نه مقدارى که براى قارى خسته کننده و مشقت آور است. (فاقرءوا ما تیسّر من القرءان)
۱۱ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، موظّف به نماز در پاسى از شب به میزان میسور و ممکن (تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... فاقرءوا ما تیسّر من القرءان) برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که مقصود از قرائت قرآن، نماز باشد; زیرا خواندن قرآن از اجزاى مهم نماز است. گفتنى است چون جمله هاى پیش درباره نماز شب بود، مى تواند قرینه بر مطلب یاد شده باشد.
۱۲ - نماز و خواندن قرآن، از بهترین اعمال مراسم در شب زنده دارى و عبادت شبانه (تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... فاقرءوا ما تیسّر من القرءان)
۱۳ - شب هنگام، زمان مناسب براى نماز و قرائت قرآن (تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... فاقرءوا ما تیسّر من القرءان)
۱۴ - قرآن، نام کتاب آسمانى نازل شده بر پیامبراسلام (فاقرءوا ما تیسّر من القرءان)
۱۵ - رعایت حال مریضان، مسافران تاجر و سوداگر و جنگ جویان خداجو، فلسفه تخفیف دادن تکلیف شب زنده دارى و کاستن از آن، به میزان میسور و ممکن فاقرءوا ما تیسّر من القرءان علم أن سیکون منکم مرضى و... و ءاخرون یقتلون فى سبیل اللّه فاقرءوا ما تیسّر منه عبارت «ضرب فى الأرض» در معانى سفر براى تجارت و خارج شدن براى جنگ آمده است; ولى با آمدن «و آخرون یقاتلون فى سبیل اللّه» معناى اول مراد است.
۱۶ - مریضى، تأمین نیازهاى زندگى و شرکت در جنگ با دشمن، از عذرهاى پذیرفته شده براى کاستن از عبادت شبانه و شب زنده دارى (علم أن سیکون منکم مرضى ... فاقرءوا ما تیسّر منه)
۱۷ - تلاش براى تأمین زندگى، هم چون جنگ در راه خدا، داراى اهمیت است. (و ءاخرون یضربون فى الأرض یبتغون من فضل اللّه و ءاخرون یقتلون فى سبیل اللّه) از این که تلاش براى تأمین زندگى، در کنار جنگ در راه خدا مطرح شده، مى توان برداشت یاد شده را استفاده کرد.
۱۸ - تکالیف عبادى اسلام، آسان و در توان بشر و به دور از مشقّت و مشکل طاقت فرسا (فاقرءوا ما تیسّر منه)
۱۹ - شب زنده دارى، نباید به مقدارى باشد که به سلامت مؤمنان آسیب رساند و یا مانع از تلاش روزانه براى تأمین زندگى و یا پیکار در راه خدا شود. (فاقرءوا ما تیسّر من القرءان علم أن سیکون منکم مرضى ... فاقرءوا ما تیسّر منه)
۲۰ - ترغیب خداوند، به تأمین تلاش براى نیازهاى زندگى و استقلال اقتصادى (و ءاخرون یضربون فى الأرض یبتغون من فضل اللّه) برداشت یاد شده، با توجه به این مطلب است که آیه شریفه، در مقام تمجید از تلاش گران عرصه زندگى است. ضمن آن که آمدن تعبیر«فضل اللّه» در این باره، تأیید کننده همین حقیقت است.
۲۱ - امکانات زندگى، فضل الهى است; هر چند با تلاش انسان به دست آمده باشد. (یبتغون من فضل اللّه)
۲۲ - روز، زمان مناسب براى تلاش اقتصادى و تأمین زندگى (تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... یبتغون من فضل اللّه) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که تلاش روزانه (یبتغون...) در برابر شب زنده دارى (تقوم...اللیل) واقع شده است.
۲۳ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، به برپایى نماز مأمور شدند. (و أقیموا الصلوة)
۲۴ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، به پرداخت زکات مأمور شدند. (و ءاتوا الزکوة)
۲۵ - مؤمنان و یاران پیامبر(ص)، به انفاق و صدقه در راه خدا مأمور شدند. (و أقرضوا اللّه) به گفته مفسران، مقصود از قرض به خدا، انفاق و صدقه در راه او است.
۲۶ - انفاق و صدقه، به منزله قرض و وام دادن به خداوند است. (و أقرضوا اللّه)
۲۷ - انفاق، باید در راه خدا باشد. (و أقرضوا اللّه)
۲۸ - مرغوبیت مال و کالاى مورد انفاق و خلوص نیت انفاق کننده، دو عنصر لازم در انفاق (و أقرضوا اللّه قرضًا حسنًا) نیکو بودن قرض (قرضاً حسناً)، عبارت است از حسن فاعلى (خلوص نیت و...) و حسن فعلى (پرداخت کالاى مرغوب).
۲۹ - زکات، قرض دادن به خداوند است. (و ءاتوا الزکوة و أقرضوا اللّه قرضًا حسنًا) مفسران احتمال هایى درباره قرض به خدا مطرح کرده اند; که یکى از آنها زکات است و مقصود این است که باید به بهترین وجهى پرداخت شود.
۳۰ - زکات، باید به بهترین صورت و مناسب ترین چیز براى فقیران پرداخت شود. (و أقرضوا اللّه قرضًا حسنًا)
۳۱ - اموال انفاق شده در راه خدا و پاداش آن، تضمین شده از سوى او (و أقرضوا اللّه قرضًا حسنًا) مطلب یاد شده، از تشبیه انفاق به قرض دادن استفاده مى شود; زیرا در قرض، اصل مال محفوظ مى ماند. پاداش آن نیز - که خداوند وعده داده - تضمین شده است.
۳۲ - هر کار خیرى، ذخیره اى است که انسان در این جهان، براى حیات اخروى خویش مى فرستد. (و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا)
۳۳ - انسان ها، تمامى کارهاى خیر خود را در پیشگاه خداوند، بهتر از آنچه انجام داده اند، مى بینند و بیشتر از پاداشى که انتظارش را داشته و شایسته آن بوده اند، دریافت مى کنند. (و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا)
۳۴ - انجام هر کار خیرى در حیات خویش، داراى برترى و پاداشى افزون تر از انجام آن پس از مرگ به وسیله وارثان و یا از طریق وصیت است. (و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا) برخى از مفسران بر آنند که به قرینه «ما تقدّموا...»، جمله اى مانند «من الذى تأخّرونه إلى الوصیة عند الموت» در تقدیر است.
۳۵ - توصیه و ترغیب خداوند به انجام دادن کارهاى خیر، پیش از فرا رسیدن مرگ (و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا)
۳۶ - پاداش کارهاى خیر از سوى خداوند، افزون تر از استحقاق و بر پایه تفضل و لطف او است. (تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا) مطلب یاد شده، از مقرر شدن پاداش بهتر و افزون تر، استفاده مى شود.
۳۷ - شب زنده دارى، تلاوت قرآن، اقامه نماز، پرداخت زکات و انفاق، از مظاهر نیکوکارى و مصداق هاى بارز کارهاى خیر تقوم أدنى من ثلثى الّیل ... فاقرءوا ما تیسّر من القرءان ... و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه ... أعظم أجرًا
۳۸ - بهره جستن از خصلت نفع طلبى انسان ها، از روش هاى قرآن براى تشویق آنان به انفاق در راه خدا و انجام دادن کارهاى خیر (و ءاتوا الزکوة ... و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که خداوند، با یادآورى پاداش بزرگ و فراوان، ایجاد انگیزه نموده و از خصلت نفع طلبى انسان ها بهره جسته است.
۳۹ - حسن ایجاد انگیزه در انسان هابه کارهاى خیر، براى زمینه سازى بهتر و بیشتر انجام دادن آنها (و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا)
۴۰ - توصیه خداوند، به استغفار و آمرزش خواهى از درگاه او (و استغفروا اللّه)
۴۱ - انسان ها، هر چند بسیار نیکوکار باشند، نیازمند آمرزش الهى اند. (و ما تقدّموا لأنفسکم ... و استغفروا اللّه) مطلب یاد شده از ذکر شدن استغفار پس از تشویق به انجام دادن کارهاى خیر به دست مى آید.
۴۲ - خداوند، «غفور» (آمرزنده) و «رحیم» (مهربان) است. (إنّ اللّه غفور رحیم)
۴۳ - گذشت خداوند از خطاهاى بندگانش، توأم با مهربانى او است. (إنّ اللّه غفور رحیم)
۴۴ - غفران و رحمت خداوند، مقتضى استغفار و آمرزش خواهى بندگان از درگاه او است. (و استغفروا اللّه إنّ اللّه غفور رحیم) جمله «إنّ اللّه...» تعلیل براى فرمان «استغفروا...» است; یعنى، چون غفران و رحمت خداوند بسیار است، پس مقتضى است که از او آمرزش بطلبید.
۴۵ - آمرزیده شدن استغفارکنندگان، تضمین شده از جانب خداوند (و استغفروا اللّه إنّ اللّه غفور رحیم) آمدن دو صفت «غفور و رحیم» - به صیغه مبالغه - اشاره به وعده اجابت و تضمین پذیرش استغفار دارد.
روایات و احادیث
۴۶ - «رُوِىَ عن أبى جعفر و أبى عبداللّه (علیهماالسلام) انّ السبب فى (نزول) هذه السورة أنّ النبىّ(ص) کان یقوم هو و أصحابه اللیل کلّه للصلاة حتّى تورمت أقدامهم من کثرة قیامهم فشقّ ذلک علیه و علیهم فنزلت السورة بالتخفیف عنهم فى قوله تعالى: «و اللّه یقدّر اللیل و النهار علم أن لن تحصوه» أى لن تُطِیقوه;[۱] از امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) روایت شده که سبب نزول این سوره (مزّمّل) این بود که پیامبر(ص) و اصحابش، تمام شب را براى نماز مى ایستادند تا این که پاهایشان از کثرت ایستادن ورم کرد. و این بر پیامبر و یاران آن حضرت مشقت بار شد; پس این سوره براى تخفیف دادن به آنان نازل شد. آن جا که خداوند متعال فرمود: «و اللّه یقدّر اللیل و النهار علم أن لن تحصوه» و «لن تحصوه» به معناى لن تطیقوه است; [یعنى، خداوند مى داند که شما توان این کار را ندارید]».
۴۷ - «عن بُرَید العجلىّ قال: قلت لأبى جعفر(ع) أیّهما أفضل فى الصلاة کثرةُ القراءة أو طول اللَّبث فى الرّکوع و السجود؟ قال: فقال: کثرةُ اللَّبث فى الرّکوع و السجود فى الصلاة أفضل أما تسمع لقول اللّه تعالى: «فاقرءوا ما تیسّر منه و أقیموا الصلاة» إنّما عنى بإقامة الصلاة طول اللَّبث فى الرّکوع و السّجود...;[۲] بُرَید عجلى گوید: به امام باقر(ع) گفتم: آیا کثرت قرائت (قرآن) در نماز برتر است یا کثرت درنگ در رکوع و سجود؟ فرمود: طولانى کردن رکوع و سجود در نماز، برتر است. آیا سخن خداى تعالى را نشینده اى که مى فرماید: «فاقرءوا ما تیسّر منه و أقیموا الصلاة»؟ همانا خدا از اقامه نماز، طولانى کردن رکوع و سجود آن را قصد کرده است».
۴۸ - قال رسول اللّه(ص): ما من جالب یجلب طعاماً إلى بلد من بلاد المسلمین فیبیعه بسِعْر یومه إلاّ کانت منزلتُه عنداللّه منزلةَ الشّهید، ثمّ قرء رسول اللّه(ص): «و ءاخرون یضربون فى الأرض یبتغون من فضل اللّه و ءاخرون یقاتلون فى سبیل اللّه»;[۳] رسول خدا(ص) فرمود: هیچ نقل دهنده کالایى نیست که طعامى را به شهرى از شهرهاى مسلمانان انتقال دهد و آن را به قیمت روزش بفروشد; مگر این که مقام و منزلتش نزد خداوند، مقام و منزلت شهید است. سپس آیه «و آخرون یضربون فى الأرض یبتغون من فضل اللّه و آخرون یقاتلون فى سبیل اللّه» را قرائت فرمود».
۴۹ - «عن النبىّ(ص) «فاقرءوا ما تیسّر منه» قال: مائة آیة;[۴] از پیامبر(ص) [درباره] «فاقرءوا ما تیسّر منه» روایت شده که مراد قرائت صد آیه است».
۵۰ - «إبراهیم بن عبدالحمید عن أبى الحسن(ع) قال: سألته عن صدقة الفطرة أواجبةٌ، هى بمنزلة الزکاة فقال: هى ممّا قال اللّه: أقیموا الصلاة و ءاتوا الزکاة هى واجبة;[۵] ابراهیم بن عبدالحمید گوید: از امام کاظم(ع) درباره صدقه فطره سؤال کردم که آیا این صدقه، واجب و به منزله زکات است؟ فرمود: صدقه فطره جزء زکاتى است که خداوند فرموده است: «أقیموا الصلاة و ءاتوا الزکات» [بلى] صدقه فطره، واجب است».
۵۱ - «عن سَماعة قال: سألته عن قول اللّه: «و أقرضوا اللّه قرضاً حسناً» قال: هو غیرُ الزّکاة;[۶] سماعه مى گوید: از امام(ع) درباره سخن خداوند: «و أقرضوا اللّه قرضاً حسناً» سؤال کردم; فرمود: این[�قرض حسن ]غیر از زکات است».
موضوعات مرتبط
- احکام :۱۵
- استغفار: توصیه به استغفار ۴۰; زمینه استغفار ۴۴
- اسلام: سهولت اسلام ۱۸; ویژگیهاى اسلام ۱۸
- اسماء و صفات: رحیم ۴۲; غفور ۴۲
- اعداد: عدد دوسوم ۳، ۴، ۷; عدد یک دوم ۳، ۴، ۷; عدد یک سوم ۳، ۴، ۷
- اقتصاد: اهمیت استقلال اقتصادى ۲۰
- الگوگیرى: الگوگیرى از محمد(ص) ۴
- امکانات مادى: منشأ امکانات مادى ۲۱
- انسان: منفعت طلبى انسان ۳۸; نیازهاى معنوى انسان ۴۱
- انفاق: اخلاص در انفاق ۲۷، ۲۸; تشویق به انفاق ۳۸; تضمین پاداش انفاق ۳۱; حقیقت انفاق ۲۶; خیریت انفاق ۳۷; شرایط انفاق ۲۸; مرغوبیت مورد انفاق ۲۸
- بیماران: مقدار تهجد بیماران ۱۵
- تاجران: مقدار تهجد تاجران ۱۵
- تجارت: اهمیت تجارت ۴۸
- تربیت: روش تربیت ۳۸
- تشبیهات قرآن: تشبیه انفاق ۲۶; تشبیه به قرض الحسنه ۲۶; تشبیه صدقه ۲۶
- تکلیف: فلسفه تخفیف تکلیف ۱۵; قدرت در تکلیف ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۵، ۱۸
- تهجد: بهترین تهجد ۱۲; خیریت تهجد ۳۷; زمینه کمى مدت تهجد ۱۶; مقدار تهجد ۱۹
- جهاد: اهمیت جهاد ۱۶، ۱۷، ۱۹
- خدا: آثار آمرزشگرى خدا ۴۴; آثار رحمت خدا ۴۴; آثار فضل خدا ۳۶; افعال خدا ۵; تشویقهاى خدا ۲۰، ۳۵; توصیه هاى خدا ۳۵، ۴۰; علم خدا به اعمال ۲; علم غیب خدا ۲; فضل خدا ۲۱; قرض به خدا ۲۶، ۲۹; مدحهاى خدا ۱; مراد از قرض به خدا ۵۱; مقدرات خدا۵; مهربانى خدا ۴۳; ویژگى آمرزشگرى خدا ۴۳
- خیر: موارد خیر ۳۷
- رکوع: فضیلت طول رکوع ۴۷
- روز: سختى اندازه گیرى روز ۶; فواید روز ۲۲; منشأ بلندى روز ۵; منشأ کوتاهى روز ۵
- زکات: آداب زکات ۳۰; احکام زکات فطره ۵۰; حقیقت زکات ۲۹; خیریت زکات ۳۷
- سجده: فضیلت طول سجده ۴۷
- سلامتى: اهمیت سلامتى ۱۹
- شب: سختى اندازه گیرى شب ۶; فواید شب ۱۳; منشأ بلندى شب ۵; منشأ کوتاهى شب ۵
- صحابه: انفاق صحابه ۲۵; برپایى نماز صحابه ۲۳; تکلیف صحابه ۷، ۹، ۱۱، ۲۳، ۲۴، ۲۵; تلاوت قرآن صحابه ۱، ۹; تهجد صحابه۱; زکات صحابه ۲۴; صدقه صحابه ۲۵; فضایل صحابه ۱; مدت تهجد صحابه ۶، ۷، ۸، ۴۶; نماز شب صحابه ۱۱
- صدقه: حقیقت صدقه ۲۶
- عذر: عذر مقبول ۱۶
- عمل: آثار اخروى عمل خیر ۳۲; انگیزه عمل خیر ۳۹; پاداش مضاعف عمل خیر ۳۳، ۳۴، ۳۶; تجسم عمل ۳۳; تشویق به عمل خیر ۳۵، ۳۸; زمینه ازدیاد عمل خیر ۳۹; فرصت عمل ۳۵
- عمل صالح: پاداش وصیت به عمل صالح ۳۴
- قرآن :۱۴ اهمیت تلاوت قرآن ۱۴ در شب ۱۲، ۱۳; تشبیهات قرآن ۱۴۲۶; خیریت تلاوت قرآن ۳۷ ۱۴; مقدار تلاوت قرآن ۱۴۱۰، ۴۹; نامهاى قرآن ۱۴ ۱۴
- مؤمنان: انفاق مؤمنان ۲۵; برپایى نماز مؤمنان ۲۳; تکلیف مؤمنان ۲۳، ۲۴، ۲۵; زکات مؤمنان ۲۴; صدقه مؤمنان ۲۵
- مجاهدان: مقدار تهجد مجاهدان ۱۵
- محمد(ص): تلاوت قرآن محمد(ص) ۱; تهجد محمد(ص) ۱; فضایل محمد(ص) ۱، ۳; مدت تهجد محمد(ص) ۳، ۶، ۴۶; مدح محمد(ص) ۱
- مسافران: مقدار تهجد مسافران ۱۵
- مستغفرین: حتمیت آمرزش مستغفرین ۴۵
- مسلمانان: الگوى مسلمانان صدراسلام ۴; تکلیف مسلمانان صدراسلام ۷، ۹، ۱۱; تلاوت قرآن مسلمانان صدراسلام ۹; مدت تهجد مسلمانان صدراسلام ۴، ۶، ۷، ۸; مدح مسلمانان ۱; نماز شب مسلمانان صدراسلام ۱۱
- معاش: اهمیت تأمین معاش ۱۶، ۱۷، ۱۹، ۲۰; وقت تأمین معاش ۲۲
- نماز: اهمیت نماز شب ۱۲، ۱۳; نماز شب در صدراسلام ۷
- نیازها: نیاز به آمرزش ۴۱
- وارث: پاداش عمل خیر وارث ۳۴