الكهف ٤٧
ترجمه
الكهف ٤٦ | آیه ٤٧ | الكهف ٤٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَوْمَ»: ظرف است برای فعل مقدّری چون (أُذْکُرْ). «نُسَیِّرُ»: به حرکت میاندازیم. راه میبریم. «بَارِزَةً»: پیدا و نمایان. از مصدر بُروز به معنی ظُهور. مراد این است که زمین لخت و عریان و خالی از کوهها و رودها و درختان و گیاهان و ساختمانها و غیره میشود. حال است. «لَمْ نُغَادِرْ»: رها نساختهایم. ترک نکردهایم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَ... (۲) إِنَ فِي ذٰلِکَ لَآيَةً لِمَنْ... (۱) وَ يَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ... (۱) وَ تَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا... (۲) وَ تَسِيرُ الْجِبَالُ سَيْراً (۲) وَ تَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ... (۱) وَ تَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا... (۲) وَ إِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ (۱) وَ سُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَکَانَتْ... (۲)
ثُمَ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ... (۰) إِنَ فِي ذٰلِکَ لَآيَةً لِمَنْ... (۲) فَيَذَرُهَا قَاعاً صَفْصَفاً (۰) لاَ تَرَى فِيهَا عِوَجاً وَ لاَ أَمْتاً (۱) يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْراً (۱) قُلْ إِنَ الْأَوَّلِينَ وَ... (۰) لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ... (۱) وَ تَرَکْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ... (۰) فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ (۰)
تفسیر
- آيات ۴۷ - ۵۹ سوره كهف
- جابجائى كوهها در قيامت كه به تعبيرهاى مختلفى در قرآن آمده است
- يادآورى قيام وعرضه گشتن مشركين وهمه مردم بر پروردگار، همراه با اعمالشان وديگرهيچ
- اشاره به چند نكته وخصوصيت درباره قيامت
- از ياد بردن قيامت سبب اصلى اعراض از هدايت وفساداعمال است
- ((وضع كتاب (( در قيامت ، كتابى كه هيچ صغيره وكبيره اى را فروگذار نكرده ومجرمان(چه مشرك وچه غير مشرك ) از آن بيمناكند
- تجسم گناهان كوچك وبزرگ ووحشت گنهكاران در قيامت
- مراد از ولايت شيطان در جمله : ((افتخذونه وذريته اولياء من دونى وهم لكم عدو((
- دوبرهان كه در آيه ((ما اشهد تهم خلق السموات والارض ...(( براى نفى ولايت ابليس وذرية اش اقامه شده است
- وجوه مختلف ديگرى كه مفسرين درباره معنى ومفاد آيه فوق گفته اند
- معناى اينكه فرمود: ((در قيامت ما بين مشركين وشركاءمحل هلاكت قرار داده ايم ((
- معناى جمله : ((وربك الغفور ذوالرحمة (( ومعنايى كه در سياق آيات تهديد افاده مى كند
- بحث روايتى
- (چند روايت در ذيل آيات گذشته )
نکات آیه
۱- یادآورى مسائل آخرت، به منظور دل نبستن به زندگى ناپایدار دنیا، لازم است. ( المال و البنون زینة الحیوة الدنیا ... و یوم نسیّر الجبال) «یوم» مفعول براى فعل مقدر «اُذکر» است; یعنى، «یاد کن روزى را که...».
۲- در آستانه بروز قیامت، کوه ها جابه جا شده و صفحه زمین مسطّح مى شود. ( و یوم نسیّر الجبال و ترى الأرض بارزة) «نسیّر» (از ماده سیر) یعنى «حرکت مى دهیم» و «بارزة» به معناى «ظاهر و آشکار» است. چون در قیامت، کوه ها، از جا کنده مى شوند و ناهموارى هاى زمین از بین مى رود، همه جاى آن دیده شده و هیچ مانعى در برابر دید وجود ندارد.
۳- در آستانه قیامت و حشر آدمیان، سیستم جغرافیایى و زیستى زمین، تغییر مى کند. ( و یوم نسیّر الجبال و ترى الأرض بارزة و حشرنهم) روشن است که به حرکت درآمدن کوه ها و هم سطح شدن پوسته زمین، شرایط جدیدى را در زمین ایجاب خواهد کرد و شرایط کنونى از بین خواهد رفت.
۴- همه انسان ها، در قیامت، به اراده الهى، جمع شده و گرد آورى خواهند شد. (و حشرنهم) «حشر» جمع کردن مردم در روز قیامت است (لسان العرب). ماضى آوردن «حشرنا» براى دلالت بر قطعى بودن حشر است.
۵- هیچ کس از حضور در صحنه قیامت معاف نخواهد بود. (و حشرنهم فلم نغادر منهم أحدًا) «غدر» به معناى «ترک کردن» است.
۶- حشرِ بدون استثناى همه انسان ها، هشدارى براى مشرکان و دنیاگرایان است. (و حشرنهم فلم نغادر منهم أحدًا) با توجه به این که آیات قبل در مورد دنیاگرایان مشرک صفت بود، تصریح به استثناناپذیرى حشر، تعریضى است به آنان که به دنیا دل خوش کردند و به آخرت بها ندادند.
موضوعات مرتبط
- انسان: حشر انسان ها ۵، ۶; منشأ حشر انسان ها ۴
- حشر: عمومیت حشر ۵، ۶
- خدا: آثار اراده خدا ۴
- دنیاطلبان: هشدار به دنیاطلبان ۶
- دنیاطلبى: موانع دنیاطلبى ۱
- ذکر: اهمیت ذکر قیامت ۱
- زمین: تسطیح زمین ۲
- قیامت: تجمع در قیامت ۴; زمین در قیامت ۲، ۳; کوهها در قیامت ۲; نشانه هاى قیامت ۲، ۳
- کوهها: حرکت کوهها ۲
- مشرکان: هشدار به مشرکان ۶