غافر ٢١
کپی متن آیه |
---|
أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ کَانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ کَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثَاراً فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ مَا کَانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ |
ترجمه
غافر ٢٠ | آیه ٢١ | غافر ٢٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَوَلَمْ یَسِیرُوا ...»: (نگا: یوسف / حجّ / ، روم / فاطر / ). «قُوَّةً وَ آثَاراً»: از لحاظ نیرو تواناتر و از نظر تولیدات کشاورزی و پیشرفت صنعتی و ترقّی علمی، جلوتر بودهاند (نگا: انبیاء / و ، نمل / و و ، سبأ / و ، شعراء / و روم / . علاوه از اشاره به آثار باستانی که تاریخ زنده و مدوّن است، اشاره به تاریخ غیر مدوّن و بلکه مدفون در دل زمین است و تخریب و زیر و رو شدن بارها و بارهای زمین را فریاد میدارد. اگر در نظر داشته باشیم که ما حتّی تاریخ ده هزار سال مردمان روی زمین را چنان که باید در دست نداریم، آیا در عمر دهها هزار و صدها هزار و هزاران هزار سال پیش بر کره زمین چه گذشته است، خدا میداند و بس.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۱ - ۵۴ سوره مؤمن
- داستان ارسال موسى «ع»، به سوى فرعون
- هشدار مؤمن آل فرعون، به فرعونيان، درباره قتل موسى «ع»
- دلیل نامگذاری روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد»
- مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...»
- اركان دين حق و راه سعادت، در بیان مؤمن آل فرعون
- اشاره به مقامات سه گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم»
- نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت
- محاجّۀ زیردستان آل فرعون با قدرتمندان متکبر، درباره آتش جهنم و پاسخ آن ها
- التماس دوزخيان به نگهبانان جهنم، در تخفيف پاره اى از عذاب
- بحث روایتی: (رواياتى درباره برخی از آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ «21»
آيا در زمين سير نكردند تا بنگرند عاقبت كسانى كه پيش از آنان بودند و قوت و آثارشان در زمين سختتر و نيرومندتر از اينان بوده چگونه بوده است؟ پس خداوند آنان را به خاطر گناهانشان (به قهر خود) گرفت و در برابر (قهر) خداوند براى آنان هيچ مدافعى نبود.
نکته ها
در آيهى قبل، سخن از قضاوت به حقّ بود؛ در اين آيه مىفرمايد: نمونهى داورى به حقّ، قهر الهى نسبت به مجرمان تاريخ است.
جلد 8 - صفحه 237
پیام ها
1- سير و سفر و گردشگرى بايد هدفدار باشد. «أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا- فَيَنْظُرُوا»
2- تجربه و علم، به سير و سفر نياز دارد. «يَسِيرُوا- فَيَنْظُرُوا»
3- از منابع شناخت و معرفت، تاريخ است. أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا ...
4- دليل مخالفت كفّار با پيامبر اسلام فريفتگى آنان نسبت به قدرت خويش بوده است. لذا قرآن مىفرمايد: ما مقتدرتر از شما را نابود كرديم. «أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً»
5- حفظ آثار باستانى، براى عبرت آيندگان لازم است. «فَيَنْظُرُوا- آثاراً فِي الْأَرْضِ»
6- از تاريخ عبرت بگيريم. كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ ...
7- امروز را نبينيم، عاقبت را ببينيم. عاقِبَةُ ...
8- به قدرت و آثار خود نباليم. «كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً»
9- قدرتهاى طاغوتى، مانع قهر الهى نيست. أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً ... فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ
10- قدرت و امكانات ملاك رستگارى نيست. أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً ... فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ
11- گناه، عامل قهر الهى است. «فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ» (زوال تمدنها و سقوط ملّتها، كيفر گناه و كفر آنان است)
12- با آمدن قهر الهى، هيچ گونه دفاعى از هيچ منبعى مؤثّر نيست. «مِنْ واقٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ «21»
و نيز به جهت تهديد و تنبيه مشركان و معاندان فرمايد:
أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ: آيا سير نمىكنند در زمين شام و يمن، فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ: پس ببينند و تأمل كنند چگونه بود، عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ:
سر انجام آنانكه بودند پيش از ايشان از اهل تكذيب و عناد مانند قوم عاد و ثمود و اصحاب مؤتفكات كه ديار آنها در ممر ايشان است، كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ:
بودند آن پيشينيان سخت تا از ايشان، قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ: از حيث قدرت و تمكن و توانايى و از جهت علامتها و نشانهها در زمين كه حدود ايشان است مانند قلاع عاليه و بلاد عظيمه و حصون مرتفعه و ساير علاماتى كه دال است بر قدرت آنها، يا امتعه و سراها و شهرها و عددشان از آنها بيشتر بود، فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ: پس گرفت ايشان را خداى تعالى به شآمت و عقوبت گناهانشان از كفر و تكذيب و به انواع عذاب و نكال، آنها را هلاك فرمود. وَ ما كانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ: و نبود مر ايشان را از عذاب خدا نگهدارنده كه دفع عذاب از ايشان نمايد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ «21» ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقابِ «22» وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ «23» إِلى فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ قارُونَ فَقالُوا ساحِرٌ كَذَّابٌ «24» فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا اقْتُلُوا أَبْناءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَ اسْتَحْيُوا نِساءَهُمْ وَ ما كَيْدُ الْكافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلالٍ «25»
ترجمه
آيا و سير نميكنند در زمين پس ببينند چگونه بود انجام كار آنانكه بودند پيش از آنها با آنكه بودند آنان زيادتر از آنها در توانائى و اثرهاى باقى در زمين پس گرفت آنها را خداوند بگناهانشان و نبود براى آنها از اراده خدا هيچ نگهدارندهاى
اين براى آن بود كه آنها بودند چنانكه ميآمدند نزدشان پيمبرانشان با دليلهاى واضح پس كافر ميشدند پس گرفت آنها را خدا همانا او تواناى سخت عقوبت است
و هر آينه بتحقيق فرستاديم موسى را با معجزات خودمان و حجّت آشكار
بسوى فرعون و هامان و قارون پس گفتند جادوگرى است بسيار دروغگو
پس چون آورد نزد آنها دين حق را از جانب ما گفتند بكشيد پسران آنانرا كه ايمان آوردند باو و زنده گذاريد زنانشان را و نبود مكر كافران مگر در نابودى و فساد.
تفسير
- خداوند متعال متوجه فرموده است كفار مكه را بسير و گردش در زمين يا در تواريخ و سير تا مشاهده نمايند مئال حال ساير كفار از اقوام سابقه را مانند قوم عاد و ثمود و لوط و امثال آنها كه بمراتب اقوى وار شد از اهل مكه بودند و ابنيه و عماراتشان كه خراب شده و آثارش باقيمانده در زمين بلندتر و محكمتر از ابنيه آنها بوده و چون مخالفت با اوامر الهى نمودند خداوند دمار از روزگار آن اقوام درآورد و معذب بعذابهاى گوناگون خداوند كه مكرّر ذكر شده از قبيل صاعقه و صيحه و زلزله و غيرها شدند و كسى و چيزى نتوانست مانع از نفوذ اراده الهيه شود و چون خداوند حضرت موسى را با معجزات متواليات كه حجّت واضح بود مبعوث بر اهل مصر فرمود و او نزد فرعون پادشاه آنها و هامان وزيرش و قارون كه گفتهاند امير لشگر و خزانه دارش بود آمد و ارائه دو معجزه عصا و يد بيضا را فرمود نسبت سحر و دروغ بآنحضرت دادند و چون آنها را دعوت بدين حق فرمود و بقيه معجزات از او آشكار گرديد بعادت ديرين خود كه كشتن فرزندان بنى اسرائيل بود رجوع نمودند و گفتند جوانان اهل
جلد 4 صفحه 523
ايمان بآنحضرت را بكشيد كه قوّت مقاومت با ما را پيدا نكند و زنانشان را اسير نمائيد و استخدام كنيد ولى اين حيلهها و تدبيرات آنها در مقابل تقديرات الهى مانند نقش بر آب ضايع و باطل گرديد و خداوند آن حضرت را بر فرعونيان بطورى مسلّط فرمود كه موجب عبرت عالميان گشت و شرح آن مكرر ذكر شده و اينكه باز خداوند يادآورى فرموده و از بين احوال امم سابقه تخصيص بذكر داده براى آنستكه يهود در عربستان زياد بودند و اين قضايا را ميدانستند و نقل مينمودند و تصديق ميكردند و مشركين مكه بيشتر ملزم بقبول ميگشتند و آثار اقوام سابقه را هم اگر چه در مسافرتهاى خودشان بشام و يمن مشاهده مينمودند ولى براى بعد عهد بقدر احوال حضرت موسى مؤثّر نبود و من قبلكم بجاى من قبلهم نيز قرائت شده است و بنابر اين التفات از غيبت بخطاب ميباشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ وَ لَم يَسِيرُوا فِي الأَرضِ فَيَنظُرُوا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِن قَبلِهِم كانُوا هُم أَشَدَّ مِنهُم قُوَّةً وَ آثاراً فِي الأَرضِ فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِم وَ ما كانَ لَهُم مِنَ اللّهِ مِن واقٍ «21»
آيا اينکه كفّار و مشركين سير علمي و تاريخي نميكنند در احوال گذشتگان پس ببينند چه گونه بوده عاقبت كساني که قبل از آنها بودند که بودند آنها شديدترين از اينها از حيث قوه و قدرت و آثار آنها بيشتر و بالاتر بودند در روي زمين پس چگونه خداوند آنها را گرفت بگناهان آنها و نبود از براي آنها از خدا كسي که آنها را حفظ كند از عذاب الهي.
أَ وَ لَم يَسِيرُوا فِي الأَرضِ مراد سير مكاني نيست بلكه سير فكري و تدبيري.
فَيَنظُرُوا بنظر علمي و تاريخ و اخباري که از آباء و اجداد دست بدست به آنها رسيده.
جلد 15 - صفحه 367
كَيفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِن قَبلِهِم از كفّار و مشركين که آمد براي آنها انبياء و رسلي و تكذيب كردند آنها را و مجنون و ساحر و مفتري گفتند و خداوند آنها را بچه عقوباتي گرفتار فرمود و هلاك نمود که سرتاسر قرآن تفصيلا و اجمالا بيان فرموده قوم نوح، عاد، ثمود، قوم ابراهيم و لوط و شعيب، قوم موسي فرعونيان و اصحاب فيل بغرق و باد و صاعقه و صيحه و خسف و امطار حجاره هلاك شدند اينها هم که باين نوع بلاها هلاك ميشوند و اگر بقوه و قدرت خود مينازند.
كانُوا آن كفار امم سابقه.
أَشَدَّ مِنهُم قُوَّةً چه عمرهاي طولاني و قدرتهاي زيادي مثل نمرود، شدّاد فرعون و امثال آنها داشتند لكن در مقابل قدرت الهي نتوانستند عرض اندام كنند.
وَ آثاراً چه عمارات محكمه بسا در دل كوهها و سنگ بناء كردند که از آفات مصون باشند تماما خراب و ويران شد.
فِي الأَرضِ بلكه بسا تمام كره زمين را تصرف كردند.
فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِم آني و دفعي.
وَ ما كانَ لَهُم مِنَ اللّهِ مِن واقٍ نبود براي آنها از آلهه آنها و اتباع وعده عده آنها که بتواند جلوگيري از عذاب آنها كند شما كفار و مشركين در جنب آنها بسيار ضعيف و ناچيز هستيد بر خداي متعال مانعي نيست که شما را هلاك كند و آثار شما را از بين ببرد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 21)- عاقبت دردناک پیشینیان ستمگر را بنگرید! از آنجا که روش قرآن در بسیاری از آیات این است که بعد از ذکر کلیات در مورد مسائل حساس و اصولی آن را با مسائل جزئی و محسوس میآمیزد، در اینجا نیز بعد از گفتگوهای گذشته پیرامون مبدأ و معاد مردم را به مطالعه حالات پیشینیان و از جمله وضع فرعون و فرعونیان دعوت میکند.
نخست میفرماید: «آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که
ج4، ص264
پیش از آنان بودند چگونه بود»؟! (أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ کانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ).
این تاریخ مدون نیست که در اصالت و صحت آن تردید شود، این تاریخ زندهای است که با زبان بیزبانی فریاد میکشد، و تاریخ واقعی را بیکم و کاست شرح میدهد.
سپس میافزاید: «آنها کسانی بودند که در قوت و قدرت و به وجود آوردن آثار مهمی در زمین از اینها نیرومندتر بودند» (کانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِی الْأَرْضِ).
آن چنان حکومت قوی و لشکریان عظیم و تمدن مادی درخشان داشتند که زندگی مشرکان مکّه در برابر آنها بازیچهای بیش نیست! و در پایان آیه سرنوشت این اقوام سرکش را در یک جمله کوتاه چنین بازگو میکند: «ولی خداوند آنها را به گناهانشان گرفت و در برابر عذاب او مدافعی نداشتند»! (فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ ما کانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ).
نه کثرت نفرات آنها مانع از عذاب الهی شد، و نه قدرت و شوکت و مال و ثروت بیحسابشان.
نکات آیه
۱ - جهان گردى و سیر در زمین، به منظور تفکر و نظاره کردن در سرگذشت پیشینیان و آثار به جامانده از تمدن و قدرت آنان، مورد تشویق خداوند (أَوَلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین کانوا من قبلهم)
۲ - تاریخ گذشتگان، حاوى درس هاى عبرت براى آیندگان (أَوَلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین کانوا من قبلهم)
۳ - تاریخ، از منابع معرفت و شناخت حقایق (أَوَلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین کانوا من قبلهم)
۴ - کاوش نکردن در سرگذشت امت هاى گذشته و عبرت نگرفتن از آن، مورد سرزنش خداوند (أَوَلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین کانوا من قبلهم) استفهام در «أَوَلم یسیروا ...» براى توبیخ مى باشد.
۵ - وجود تمدن هاى عظیم و اقوام متعدد نیرومند و داراى آثار ملى در گذشته تاریخ (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض)
۶ - تاریخ عرب، شاهد ظهور و افول تمدن ها و قدرت هاى بزرگ تر و متمدن تر از مردم جزیرة العرب عصر ظهور اسلام (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض) برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که آیه شریفه، اشاره به مردم جزیرة العرب و کسانى داشته باشد که پیامبر اسلام در میان آنان مى زیست.
۷ - تاریخ بشر، عرصه ظهور و افول قدرت ها و تمدن ها (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض)
۸ - وجود آثار تمدن هاى بزرگ و نشانه هاى توانایى اقوام نیرومند گذشته در عصر نزول قرآن (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض) از ظاهر توصیه خداوند به سیر در زمین و نظر افکندن بر آثار به جاى مانده از پیشینیان، استفاده مى شود که آن آثار تا عصر نزول قرآن بر جاى مانده بود.
۹ - نابودى بسیارى از اقوام نیرومند و داراى تمدن و آثار ملى در گذشته تاریخ به خاطر گناهانشان (فأخذهم اللّه بذنوبهم) برداشت بالا مبتنى بر این نکته است که «با» در «بذنوبهم» براى سببیت مى باشد.
۱۰ - گناهان، زمینه ساز عذاب الهى و نابودشدن تمدن ها، قدرت ها و آثار ملى (فأخذهم اللّه بذنوبهم)
۱۱ - مخالفت کافران و مشرکان صدر اسلام با پیامبر(ص)، برخاسته از فریفتگى آنان به اقتدار خویش بود. (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض فأخذهم اللّه بذنوبهم) نکوهش شدن مخالفان پیامبر اسلام(ص) بر عبرت نگرفتن آنان از زوال قدرت ها و تمدن هاى گذشته، بیانگر این نکته است که سرپیچى آنان از پذیرش اسلام، برخاسته از دلخوشى آنها به امکانات و اقتدار نسبى خود بوده است.
۱۲ - گرفتار شدن امت هاى متمدن و نیرومند گذشته به عقوبت الهى، در حال گناه و معصیت (فأخذهم اللّه بذنوبهم) برداشت یاد شده بر این احتمال استوار است که «با» در «بذنوبهم» براى ملابست باشد; یعنى، خداوند آنان را در حال گناه کارى شان به کیفر رساند.
۱۳ - سرنوشت انسان، در گرو رفتار و کردار خود او است. (فأخذهم اللّه بذنوبهم)
۱۴ - گنه کاران محکوم شده به عذاب استیصال الهى، محروم از هرگونه منجى و نگه دارنده اى (فأخذهم اللّه بذنوبهم و ما کان لهم من اللّه من واق)
۱۵ - صرف مکنت و پیشرفت اقتصادى و برخوردارى از تمدن نیرومند، ملاک رستگارى و عامل سعادت نیست. (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض فأخذهم اللّه بذنوبهم و ما کان لهم من اللّه من واق)
موضوعات مرتبط
- آثارباستانى: آثارباستانى در صدراسلام ۸; زمینه انهدام آثارباستانى ۱۰; مطالعه آثارباستانى ۱
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۱
- اقوام پیشین: آثارباستانى اقوام پیشین ۵، ۸; آثار گناه اقوام پیشین ۹; اهمیت عبرت از فرجام اقوام پیشین ۴; تاریخ اقوام پیشین ۹، ۱۲; زمینه هلاکت اقوام پیشین ۱۰; عوامل هلاکت اقوام پیشین ۹; کیفر اقوام پیشین ۱۲
- امتها: گناه امتها ۱۲
- امکانات مادى: نقش امکانات مادى ۱۵
- تاریخ: سرزنش عبرت ناپذیرى از تاریخ ۴; سرزنش عدم مطالعه تاریخ ۴; عبرت از تاریخ ۲; فواید تاریخ ۳
- تفکر: تفکر در فرجام اقوام پیشین ۱
- تمدن: انقراض تمدن ها ۶، ۷; تاریخ تمدن ۵، ۶، ۷; زمینه انقراض تمدن ها ۱۰; ظهور تمدن ها ۶، ۷
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۱۰
- خدا: تشویقهاى خدا ۱; سرزنشهاى خدا ۴
- رستگارى: ملاک رستگارى ۱۵
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۱۳
- سعادت: ملاک سعادت ۱۵
- سیاحت: تشویق به سیاحت ۱
- شناخت: منابع شناخت ۳
- عبرت: عوامل عبرت ۲
- عذاب: بى یاورى اهل عذاب ۱۴; محرومیت اهل عذاب ۱۴
- عرب: تاریخ عرب ۶
- عمل: آثار عمل ۱۳
- کافران: آثار قدرت طلبى کافران صدراسلام ۱۱
- گناه: آثار گناه ۱۰
- گناهکاران: بى یاورى گناهکاران ۱۴; محرومیت گناهکاران ۱۴
- محمد(ص): منشأ مخالفت با محمد(ص) ۱۱
- مشرکان: آثار قدرت طلبى مشرکان صدراسلام ۱۱
منابع