الأعراف ١٤٨
ترجمه
الأعراف ١٤٧ | آیه ١٤٨ | الأعراف ١٤٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حُلِّیهِمْ»: زیورهای خود. زینتآلات خویش. «عِجْلاً»: گوسالهای. «جَسَداً»: پیکرهای. بدل یا عطف بیان است. به معنی: سرخ رنگ هم آمده است که از (جَسَد) به معنی خون خشکیده، زعفران و رنگهائی چون آن است. در این صورت صفت است. «خُوَارٌ»: صدای گاو. «إتَّخَذُوهُ»: آن را معبود خود کردند. درباره گوساله سامری مراجعه شود به: (بقره / و و و ، نساء / طه / - ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف
- اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.
- برهانى كوتاه و لطيف در بيان مصنوع نبودن خداى تعالى
- مواعده خداوند با موسى (ع )
- معناى رؤ يت در كلام موسى (ع ): رب ارنى انظر اليك
- مراد از رؤ يت در درخواست موسى (ع ): (( ربّ ارنى انظر اليك (( و در آيات مشابه ديگر،علم ضرورى است
- حقيقت علم ضرورى كه از آن به رؤ يت تعبير مى شود
- تعبير از اينگونه معلومات به رؤ يت تعبيرى است شايع ؛ در مواردى كه تعبير (( رؤ يتخدا(( آمده است خصوصياتى ذكر شده كه مراد از رؤ يت را مى رساند.
- حاصل سخن در مراد از رؤ يت در كلام خدا
- علم ضرورى مخصوص به خداى تعالى ، حقيقتى است كه قرآن پرده از آن برداشته است .
- نفى رؤ يت خدا (( لن ترانى (( مربوط به دنيا است و معناى نفى رؤ يت نفى طاقت وقدرت بر آن است .
- مراد از تكلم خدا با موسى (ع ) و چگونگى آن
- تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست
- مقصود از جمله : (( ساءريكم دارالفاسقين (( در آيه شريفه و وجوهى كه در معناى آنگفته شده است
- وجه تقييد تكبر و امثال آن به (( بغير الحق ((
- حبط عمل و بى اجر بودن آن ، خود يك نحو كيفر است
- اشاره به ماجراى گوساله پرستيدن بنى اسرائيل
- معناى جمله : (( و لمّا سقط فى ايديهم ...(( در آيه شريفه
- معناى جمله : (( اعجلتم امر ربّكم ((
- رفتار تند موسى (ع ) با هارون (ع ) بعد از بازگشتن به سوى بنىاسرائيل و مواجه شدن با گوساله پرستى
- رفتار حضرت موسى (ع ) با برادرش هارون منافاتى با عصمت آن حصرت ندارد!
- وجوهى كه مفسرين براى اين عمل حضرت موسى (ع ) بيان كرده اند.
- چرا با اين كه موسى (ع ) قبل از بازگشت از ميقات از گوساله پرستى بنىاسرائيل خبر داشته غضبناك نشد؟
- رواياتى در ذيل (اجعل لنا الها كما لهم آلهة )
- روايتى پيرامون نحوه سخن خداوند با موسى عليه السلام
- دو روايت در مورد تقاضاى موسى (ع ) رؤ يت خداوند را
- گفتگوها و مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى
- بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد
- تجلى خدا تعالى فى حد نفسه امر ممكنى است ولى كسى و چيزى تابتحمل آن را ندارد
- دو نكته ديگر كه از روايت استفاده مى شود.
- رواياتى ديگر در مورد تقاضاى رؤ يت ، تجلى براى جبلّ، صعقه موسى ، دكّجبل و...
- يكى از (كروبين ) وسطه تجلى خدا شده است
- رواياتى درباره الواح تورات و گوساله پرستى بنىاسرائيل
- بحث روايتى (پاره اى از روايات از ائمه عليهم السلام در معناى رؤ يت قلب )
- اصطلاح (( ظلّ(( و (( ظلال (( در لسان اهل بيت عليهم السلام
- همانطور كه مقصود از رؤ يت ، ديدن به چشم نيست ، مقصود ايمان قلبى از راهاستدلال هم نيست
- چند روايت درباره حجاب بين خدا و خلق
- روايتى از امام صادق (ع ) درباره معرفت به خدا
- انحصار معرفت به خدا در فكر واستدلال ، خودجهل به خدا و شرك خفى به او است
- در علم به هر چيزى نخست علم به آفريدگار آنحاصل مى شود و محال است كه خداى تعالى شناخته نشود
- توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است
نکات آیه
۱- قوم موسى در غیاب وى (زمان حضورش در میعادگاه مناجات) به پرستش تندیس گوساله روى آوردند. (و اتخذ قوم موسى من بعده من حلیهم عجلا جسداً)
۲- قوم موسى با زیورآلات خویش مجسمه گوساله نرى را براى پرستش ساختند. (اتخذ ... من حلیهم عجلا جسداً) اتخاذ (مصدر «اتخذ») در اینجا به معناى ساختن است. «عجل» به معناى گوساله نر و «حُلىّ» (جمع حَلْى) به معناى زیورآلات است.
۳- مجسمه گوساله دست ساز بنى اسرائیل، بانگى مانند بانگ گاو داشت. (له خوار) «خوار» به صداى گاو گفته مى شود و در صداى شتر نیز به صورت استعاره کاربرد دارد. (مفردات راغب).
۴- سازنده مجسمه گوساله بنى اسرائیل، ماهر در فن مجسمه سازى، صنعتکار و هنرمند بود. (عجلا جسداً له خوار) اطلاق گوساله بر مجسمه آن که بیانگر این نکته است که مجسمه ساخته شده کاملاً شبیه گوساله بوده و نیز ساختن آن به گونه اى که صداى گاو از آن برآید، بیانگر این است که سازنده آن مجسمه هنرمند بوده و در صنعت مجسمه سازى مهارت کامل داشته است.
۵- برآمدن صداى گاو از مجسمه گوساله بنى اسرائیل، زمینه ساز روى آورى قوم موسى به پرستش آن (له خوار) معمولا یاد کردن از ویژگیهاى یک شىء ناظر به علت احکامى است که بر آن مترتب شده است. بنابراین مى توان گفت خداوند با بیان این ویژگى از مجسمه گوساله (بروز دادن صداى گاو) اشاره به یکى از علل گرایش آنان به پرستش آن گوساله دارد.
۶- معبود دست ساز بنى اسرائیل (مجسمه گوساله) نه با آنان سخن مى گفت و نه ایشان را به راهى رهنمون مى ساخت. (ألم یروا أنه لا یکلمهم و لا یهدیهم سبیلا) استفهام در «ألم یروا» براى انکار و تعجب است ; یعنى گوساله پرستان با اینکه مى دیدند معبود دست سازشان با آنان سخن نمى گوید و راهى را به آنان نشان نمى دهد، آن را «إله» مى پنداشتند و این امرى است که به خاطر نابخردانه بودنش هر خردمندى را شگفت زده مى کند.
۷- گرایش قوم موسى به پرستش مجسمه اى ناتوان از سخن گفتن و عاجز از هدایتگرى، امر نابخردانه و شگفت آور (ألم یروا أنه لا یکلمهم و لا یهدیهم سبیلا)
۸- هدایتگرى انسانها و توان سخن گفتن با آنان از روشنترین نشانه هاى معبود راستین (ألم یروا أنه لا یکلمهم و لا یهدیهم سبیلا)
۹- وجود گرایشهاى شرک آلود در بنى اسرائیل و علاقه به معبودى محسوس، زمینه ساز روى آورى آنان به گوساله پرستى (و اتخذ قوم موسى من بعده من حلیهم عجلا جسداً) تأکید قرآن بر اینکه قوم موسى پس از غیاب وى شروع به ساختن معبود کردند (من بعده)، بیانگر این است که حقایق مطرح شده از سوى موسى در آیه ۱۳۸ و ۱۳۹، تأثیرى در متقاضیان خداى محسوس نداشت و آنان همچنان در اندیشه خدایى محسوس و ملموس بودند و لذا در فرصت پیش آمده (غیاب موسى) به آن خواسته جامه عمل پوشاندند.
۱۰- بنى اسرائیل هیچ بهانه و عذرى در گرایش به گوساله پرستى نداشتند. (اتخذوه و کانوا ظلمین) جمله حالیه «و کانوا ظلمین» مى تواند اشاره به یکى از این دو معنا باشد: شرک ظلم است و قوم موسى با گرایش به گوساله پرستى از ظالمان شدند. گوساله پرستى بنى اسرائیل قرین ظلم بود، نه بیان این حقیقت که شرک خود ظلم است. یعنى این کردار آنان از سر ظلم بود و هیچ توجیهى که بتواند آن کار ناصواب را کارى شایسته جلوه دهد در دست نداشتند. برداشت فوق ناظر به معناى دوم است.
۱۱- بنى اسرائیلِ زمان موسى بر اثر ارتداد و گرایش به گوساله پرستى از ستمکاران شدند. (اتخذوه و کانوا ظلمین)
۱۲- پرستش غیر خدا و گرایشهاى شرک آلود، ستمکارى است. (اتخذوه و کانوا ظلمین)
روایات و احادیث
۱۳- عن ابى عبداللّه (ع) فى قول اللّه تعالى: «و اتخذ قوم موسى من بعده من حلیهم عجلا جسدا له خوار» فقال موسى: یا رب و من أخار الصنم؟ فقال اللّه: أنا یا موسى أخرته ... .[۱] از امام صادق(ع) درباره آیه « ... عجلا جسدا له خوار» روایت شده است که موسى(ع) به خداوند گفت: پروردگارا چه کسى بت سامرى را صدا بخشید؟ خداوند فرمود: اى موسى، من به آن صدا بخشیدم ... .
موضوعات مرتبط
- انحراف: عوامل انحراف ۹
- بنى اسرائیل: ارتداد بنى اسرائیل ۱۱ ; بیخمنطقى گوساله پرستى بنى اسرائیل ۷، ۱۰ ; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۲، ۵، ۹ ; حس گرایى بنى اسرائیل ۹ ; زمینه گوساله پرستى بنى اسرائیل ۵، ۹ ; صداى گوساله بنى اسرائیل ۳، ۵ ; ظلم بنى اسرائیل ۱۱ ; گرایشهاى ناپسند بنى اسرائیل ۹ ; گوساله بنى اسرائیل ۶، ۷ ; گوساله پرستى بنى اسرائیل ۱، ۲، ۱۱ ; مجسمهسازى بنى اسرائیل ۱، ۲، ۴ ; معبودان باطل بنى اسرائیل ۶
- حس گرایى: آثار حس گرایى ۹
- سامرى: مهارت سامرى ۴
- شرک: زمینه شرک ۵ ; ظلم شرک عبادى ۱۲
- ظالمان:۱۱
- ظلم: موارد ظلم ۱۲
- گوساله: مجسمه گوساله نر ۲
- گوساله پرستى: ظلم گوساله پرستى ۱۱
- معبود: تکلم معبود راستین ۸ ; نشانه هاى معبود راستین ۸ ; هدایتگرى معبود ۸
- موسى(ع): قصه موسى(ع) ۱ ; موسى(ع) در میقات ۱
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۲۹، ح ۷۹ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۷۰، ح ۲۶۳.