الأعراف ١١
ترجمه
الأعراف ١٠ | آیه ١١ | الأعراف ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خَلَقْنَاکُمْ»: شما را آفریدیم. در اینجا مراد این است که: اصل شما یعنی نیای نخستینتان را آفریدیم (نگا: حجر / - ). صیغه جمع برای تعظیم آدم است که ابوالبشر است. «صَوَّرْنا»: صورتبندی و صورتگری کردیم. آدم را از خاک آفریدیم و جان به کالبدش دمیدیم و پیکر زیبا و قامت رعنا و اندیشه والا بدو دادیم. «إِلآّ إِبْلِیسَ»: مگر اهریمن. مستثنی منقطع است. زیرا که ابلیس از جنس فرشتگان نیست (نگا: کهف / و حجر / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۰ - ۲۵، سوره اعراف
- معناى تمكين انسان در زمين در جمله : (( و لقد مكناكم فى الارض ))
- سجده ملائكه براى جميع بنى آدم و براى عالم بشريت بوده است .
- بيان اين كه خلقت آدم در حقيقت ، خلقت جميع بشر بوده است و اشاره بهاقوال ديگرى كه در توجيه نسبت دادن خلقت آدم به همگان گفته شده است .
- ابليس با ملائكه بوده و فرقى با آنان نداشته و او و همه فرشتگان در مقامى قرارداشتند كه آن مقام ماءمور به سجده شده است .
- بيان اينكه مراد از امتثال و تمرد در امر ملائكه به سجود براى آدم و تمرد ابليس ، امورتكوينى است .
- تكبر و خودخواهى سرچشمه تمامى گناهان است .
- ملاك برترى در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است .
- وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر مدار مصالح و جهات خيرنيست
- توضيح در مورد اينكه امر ملائكه به سجده امرى تكوينى بوده است .
- كبريا خاص خداى سبحان است و از غير او تكبر پسنديده نيست .
- درخواست مهلت از خدا توسط ابليس
- محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف !
- مراد از (( مخلصين (( و (( شاكرين (( كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد و اشارهبه طريقه گمراه كردن شيطان
- مراد از جمله (( الّا اءن تكوناملكين (( در خطاب به آدم و هوا
- اشاره به اهمال و قصور مفسرين در بحث از شيطان و شناختن او
- چند مطلب كه بايد در بحث از مساءله شيطان و حقايق دينى و تكوينى مربوط به آن بيانشود
- ۲- مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است .
- ۳- آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوعملائكه و ابليس
- بهشت قبل از هبوط بهشت برزخى بوده نه بهشت جاويدان !
- قلمرو اغوا و اضلال شيطان ، ادراك انسانى و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است .
- نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان
- ولايت شيطان بر آدميان در ظلم و گناه و ولايت ملائكه بر آدميان در اطاعت و عبادت
- بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند
- خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او
- بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر شده كه بين ابليس و ملائكه واقع شده است )
- در آفريدن خلايق و مخصوصا كفارى كه نتيجه خلقتشان خلود در آتش است چه حكمتى است ؟
- تكليف بندگان براى خدا چه سودى دارد؟!
- چرا خداوند انسان را بدون اينكه مكلف نمايدكامل نساخت و چرا او را كامل نيافريد؟
- تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم براى چه بود و لعن و عقاب ابليس بعد ازنافرمانى چرا؟
- پاسخ به دو شبهه ديگر
- بيان و توضيح جمله : (( لايسئل عما يفعل و هم يسئلون (( از نظر فلسفه و برهان و وحى
- اشاره به ابحاث ممتدّ متكلمان اشاعره و معتزله دربارهافعال خدا
- تقسيم علوم و مدركات انسان به : علوم كاشف از خارج و علوم اعتبارى و ذهنى
- فرق بين اين دو قسم از علوم
- جميع احكام عقلى از فعل خداوند اتخاذ شده است
- اشكالاتى كه بر راءى اشاعره در احكام نظرىعقل وارد است
- جريان احكام عقلى عملى در افعال خداى تعالى
- عقل نظرى در تشخيصهاى خود درباره معارف مربوط به خدا مصيب است .
- عقل عملى : جستجوى مصالح و مفاسد و حسن و قبحافعال در احكام تشريعى
- آياتى كه جريان عقل نظرى و عقل عملى را در ناحيه پروردگار تاءييد مى كند
- بحث روايتى (رواياتى در مورد شيطان و تمرد تو از سجده بر آدم و وساوس وتصرفات او...)
- بهشت آدم از باغهاى دنيا بوده است
- رد اينكه ملائكه و شياطين به تغيير ذات خود قدرت داشته باشند و به صور مختلفه درآيند.
- دو دسته روايات مربوط به تصرفات ابليس و كيفيت تصرف او در شعور آدمى
- ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى با ابليس
- بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى
نکات آیه
۱- خداوند، خالق همه انسانهاست. (و لقد خلقنکم)
۲- خداوند، عطا کننده شکل و شمایل انسانى به انسانهاست. (ثم صورنکم)
۳- خداوند، مبدأ و منشأ انسانها (آدم) را آفرید و سپس به او صورت انسانى عطا کرد. (و لقد خلقنکم ثم صورنکم ثم قلنا للملئکة اسجدوا لأدم) «خلقناکم» (شما را در گذشته آفریدیم)، خطاب به همه انسانهاست و چون همه انسانها پیش از فرمان سجده بر آدم آفریده نشده بودند، معلوم مى شود آن جمله ناظر به آفرینش چیزى است که مى توانسته مبدأ همگان باشد و به همین لحاظ آفرینش او آفرینش همه انسانها شمرده شده است فراز بعد (ثم قلنا ...) مى رساند که آن چیز همان شد که به «آدم ابوالبشر» معروف است. قابل ذکر است که دلالت آیه بر این که خود آن مبدأ یاد شده آدم(ع) شده باشد به صورت احتمال مطرح است.
۴- خداوند پس از خلقت آدم(ع)، از فرشتگان خواست تا بر او سجده کنند. (ثم قلنا للملئکة اسجدوا لأدم)
۵- وجود فاصله زمانى بین آفرینش مبداء انسانها و اعطاى صورت انسانى به او (و لقد خلقنکم ثم صورنکم)
۶- وجود فاصله زمانى میان صورت دهى به منشأ انسانها و فرمان سجده بر آدم (ع) (ثم صورنکم ثم قلنا للملئکة اسجدوا لأدم)
۷- همه فرشتگان پس از فرمان خدا، بر آدم (ع) سجده کردند. (قلنا للملئکة اسجدوا لأدم فسجدوا)
۸- آدم (ع) انسانى ارجمند و برتر از فرشتگان (ثم قلنا للملئکة اسجدوا لأدم)
۹- ابلیس از سجده کردن بر آدم (ع) سرباز زد و از فرمان خدا تمرد کرد. (فسجدوا إلا إبلیس)
۱۰- روحیه ابلیس ناسازگار با سجده کردن بر آدم(ع) و خاضع شدن در برابر او (إلا إبلیس لم یکن من السجدین) جمله «فسجدوا إلا إبلیس» به روشنى مى رساند که ابلیس بر آدم (ع) سجده نکرد بنابراین جمله «لم یکن ...» اشاره به حقیقتى دیگر دارد و آن اینکه سجده نکردن وى مقطعى و به خاطر شرایط خاصى نبود بلکه نهاد وى از این عمل گریزان بوده است.
۱۱- ابلیس پیش از تمرد فرمان خدا، همپایه فرشتگان بود و در منزلت آنان بود. (قلنا للملئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلا إبلیس) از اینکه فرمان و خطاب خداوند به ملائکه (قلنا للملائکه اسجدوا) شامل ابلیس نیز مى شده، معلوم مى شود او همپایه فرشتگان بوده به گونه اى که از زمره آنان محسوب مى شده است.
۱۲- سجده فرشتگان بر آدم (ع) به منزله سجده آنان بر همه انسانها نبود. (و لقد خلقنکم ... ثم قلنا للملئکة اسجدوا لأدم) سیر طبیعى آیه اقتضا مى کرد که پس از «ثم صورناکم» گفته شود «ثم أمرنا الملائکة بالسجود لکم» این تغییر سیاق یعنى تبدیل عام (کم) به خاص (آدم) مى تواند اشاره به این داشته باشد که آفرینش مبدأ انسانها به منزله آفرینش همگان بود ولى سجده ملائکه به منشأ و مبدأ انسانها سجده به همگان نبوده است.
۱۳- انسانها داراى زمینه هاى دستیابى به منزلتى فراتر از فرشتگان و شایسته شدن براى سجده ملائکه بر ایشان. (لقد مکنکم فى الأرض ... و لقد خلقنکم ... ثم قلنا للملئکة اسجدوا لأدم) آیه قبل دلالت مى کند که مطالب عنوان شده در آیه مورد بحث که از جمله آنها سجده فرشتگان بر آدم (ع) است از نعمتهاى الهى براى همه انسانهاست. در حالى که نه سجده بر آدم به منزله سجده بر همگان است و نه سجده بر او نعمت براى دیگران، بنابراین، مى توان گفت جمله «قلنا للملائکه ...» پس از «خلقناکم» اشاره به این دارد که خداوند در همه انسانها این زمینه را ایجاد کرده است که بتوانند مسجود ملائکه بشوند.
۱۴- ایجاد زمینه هاى تکامل معنوى در انسانها از نعمتهاى خدا و سزاوار شکر و سپاسگزارى از اوست. (قلیلا ما تشکرون. و لقد خلقنکم ... ثم قلنا للملئکة اسجدوا لأدم)
روایات و احادیث
۱۵- عن أبى جعفر (ع) فى قوله: «و لقد خلقنکم ثم صورنکم»: اما «خلقناکم» فنطفة ثم علقة ثم مضغة ثم عظما ثم لحما، و اما «صورناکم» فالعین و الأنف و الأذنین و الفم و الیدین و الرجلین ... .[۱] از امام باقر(ع) درباره آیه «و لقد خلقناکم ...»، روایت شده است: مراد از «خلقناکم» مراحل مختلف آفرینش یعنى نطفه، خون بسته، آنگاه مضغه (چیزى شبیه گوشت جویده) و بعد استخوان و سپس گوشت است. و مراد از «صورناکم» شکل گرفتن با چشم، بینى، دو گوش، دهان، دست و پا مى باشد ... .
۱۶- عن أبى عبدالله (ع): إن الملائکة کانوا یحسبون أن إبلیس منهم و کان فى علم الله أنه لیس منهم فاستخرج الله ما فى نفسه بالحمیة فقال: «خلقتنى من نار و خلقته من طین».[۲] از امام صادق(ع) روایت شده است: فرشتگان گمان مى کردند ابلیس از آنهاست، ولى خداوند مى دانست که او جزء ایشان نیست و خود برتربینى درونى او را (به وسیله امر به سجده) آشکار نمود ... .
موضوعات مرتبط
- آدم (ع): برترى آدم (ع) بر ملائکه ۸; ترک سجده بر آدم (ع) ۹، ۱۰; خلقت آدم (ع) ۳، ۴; سجده بر آدم (ع) ۴، ۶; قصه آدم (ع) ۹; مقامات آدم (ع) ۴، ۷، ۸
- ابلیس: تکبّر ابلیس ۱۰; جنس ابلیس ۱۶; روحیه ابلیس ۱۰; عصیان ابلیس ۹، ۱۱; مقامات ابلیس ۱۱; مقامات سابق ابلیس ۱۱
- انسان: خالق انسان ۱; زمینه تکامل انسان ۱۴; سیماى انسان ها ۲، ۳، ۵; شخصیت انسان ۱۳; شکل بندى انسان ۱۵; مراحل خلقت انسان ۵، ۱۵; مقامات انسان ۱۳; منشأ خلقت انسان ۳، ۵
- تکامل: زمینه تکامل ۱۳
- خدا: اوامر خدا ۴، ۶، ۷; خالقیت خدا ۱، ۳; عطایاى خدا ۲، ۳; علم خدا ۱۶; نعمتهاى خدا ۱۴
- شکر: نعمت ۱۴
- شیطان: استکبار شیطان ۱۶
- عصیان: از خدا ۹، ۱۱
- ملائکه: سجده ملائکه بر آدم (ع) ۴، ۷، ۱۲; سجده ملائکه بر انسان ۱۳; ملائکه و ابلیس ۱۶