الحجر ٢٨

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ إِذْ قَالَ‌ رَبُّکَ‌ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّي‌ خَالِقٌ‌ بَشَراً مِنْ‌ صَلْصَالٍ‌ مِنْ‌ حَمَإٍ مَسْنُونٍ‌

ترجمه

و (به خاطر بیاور) هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری را از گل خشکیده‌ای که از گل بدبویی گرفته شده، می‌آفرینم.

ترتیل:
ترجمه:
الحجر ٢٧ آیه ٢٨ الحجر ٢٩
سوره : سوره الحجر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَشَراً»: مراد آدم‌ها است (نگا: اعراف / ، ص / ، اسراء / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- خداوند، تصمیم خود را مبنى بر آفرینش انسان، به ملائکه اعلام کرد. (و إذ قال ربّک للملئکة إنى خلق بشرًا)

۲- پیامبر(ص)، موظف به یادآورى قصه خلقت انسان (و إذ قال ربّک للملئکة إنى خلق بشرًا) «إذ» مفعول به براى «اذکر» مقدر است و به قرینه کاف «ربک» مخاطب فعل، پیامبر(ص) است.

۳- قصه خلقت انسان از گِلى بد بو، خشکیده و متغیر، شایسته یاد و یادآورى (و إذ قال ربّک للملئکة إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون)

۴- ربوبیت خداوند، مقتضى بازگویى قصه خلقت انسان براى پیامبر(ص) (و إذ قال ربّک للملئکة إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون)

۵- فرشتگان، قبل از آفرینش انسان، موجود بودند. (و إذ قال ربّک للملئکة إنى خلق بشرًا)

۶- خداوند، انسان را از گِلى خشکیده، سیاه، بد بو و متغیر آفریده است. (و إذ قال ربّک للملئکة إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون) «صلصال» در لغت، به معناى صداى برخاسته از شىء خشک و «حمأ» به معناى گِل سیاه و بد بو و «مسنون» به معناى متغیر است.

۷- خداوند، خواسته خود را در عالم طبیعت، از طریق عاملهاى طبیعى محقق و عملى مى سازد. (إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون)

موضوعات مرتبط

  • انسان: انسان از گل خشک ۶; تاریخ خلقت انسان ۵; خلقت انسان ۱، ۴; عنصر خلقت انسان ۶
  • تذکر: تذکر خلقت انسان ۲، ۳
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۴; تکلم خدا با ملائکه ۱; خالقیت خدا ۶; مجارى مشیت خدا ۷
  • ذکر: ذکر خلقت انسان ۳; ذکر خلقت انسان بر محمد(ص) ۴
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۷
  • محمد(ص): مسؤولیت محمد(ص) ۲
  • ملائکه: تاریخ خلقت ملائکه ۵

منابع