الواقعة ٦٨
کپی متن آیه |
---|
أَ فَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ |
ترجمه
الواقعة ٦٧ | آیه ٦٨ | الواقعة ٦٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَفَرَأَیْتُمْ»: (نگا: شعراء / ، زمر / ، نجم / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۹۶ سوره واقعه
- لازمۀ اعتقاد به آفريدگار، تصديق قيامت و معاد است
- مرگ از سوی خداوند، برای بشر مقدر شده است
- علم به دنيا و ویژگی های آن، مسلتزم اذعان به معاد است
- اثبات ربوبيت پروردگار، با بر شمردن سه تا از مهمترين حوایج مردم: زراعت، آب و آتش
- معناى اين كه قرآن كريم، در «كتاب مكنون» است
- مراد از «مسّ» و «مُطَهّرُون»، در آيه: «لا يَمَسُّهُ إلّا المُطَهّرُون»
- اگر قيامتى در كار نيست، پس چرا جلوی مرگ را نمی گیرید؟!
- وضع سه گروه «مقربان»، «اصحاب يمين» و «اصحاب شمال»، به هنگام مرگ
- بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ «68» أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ «69» لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ «70»
آيا آبى را كه مىنوشيد ديدهايد؟ آيا شما آن را از ابر بارانزا فرو آورديد يا ما فرو فرستندهايم؟ اگر بخواهيم آن را شوروتلخ مىگردانيم، پس چرا سپاسگزارى نمىكنيد؟
كتهها:
«مزن» به ابر سفيد بارانزا گفته مىشود، «اجاج» آب شور همراه با تلخى است.
در حديث مىخوانيم: هرگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله آب مىنوشيد، مىفرمود: «الحمد لله الذى سقانى عذبا فراتا برحمته و لم يجعله ملحا اجاجا بذنوبى» «1»، خدا را شكر كه به واسطه رحمتش به ما آب گوارا نوشاند و به خاطر گناهانِ ما، آن را شور قرار نداد.
توجّه به نقش آب در رفع تشنگى «تَشْرَبُونَ»، چگونگى پيدايش آب «مِنَ الْمُزْنِ»، فروآمدن باران «نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ»، و مزه و طعم آن «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً»، انسان را به شكرگذارى وامىدارد. «فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ»
الطاف دائمى خداوند، نشانه عجز او از تغيير و تحوّل نيست. جمله «لَوْ نَشاءُ» به معناى آن است كه ما آب را شور نمىكنيم ولى مىتوانيم اين كار را انجام دهيم.
توجّه به نعمتها، هم اعتقاد توحيدى انسان را بالا مىبرد، نَحْنُ الزَّارِعُونَ ... نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ هم روحيه تشكر را در انسان زنده مىكند و هم استبعاد زنده شدن دوباره و معاد را برطرف مىكند.
پیام ها
1- استدلالهاى قرآن، فراگير، ساده و در عين حال عميق است. نگاهى به آب، براى توجّه انسان به مبدأ و معاد كافى است. «أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ»
2- نزول آب قابل نوشيدن، نشانه حكمت وقدرت الهى است. «الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ»
«1». وسائل، ج 25، ص 257.
جلد 9 - صفحه 438
3- نزول باران از آسمان، از قدرت انسان خارج است و اين براى خداشناسى كافى است. «أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ» (هيچ عملى بدون اراده الهى تحقق پيدا نمىكند.)
4- آفرينش، كلاس تدبّر، أَ فَرَأَيْتُمُ ... تذكّر، «أَ فَلا تَذَكَّرُونَ»* و زمينهساز تشكّر است. «فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (68)
بعد از آن برهان ديگر فرمايد:
أَ فَرَأَيْتُمُ: آيا پس ديدهايد يعنى خبر دهيد، الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ: آبى را صاف و گوارا و شيرين و لطيف و به جهت تسكين عطش خود مياشاميد تا حيات تازه يابيد،
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ (58) أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (59) نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (60) عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (62) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67) أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (68) أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (69) لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ (70) أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ (71)
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (72) نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ (73) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74)
ترجمه
ما آفريديم شما را پس چرا تصديق نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه ميريزيد در رحمها
آيا شما مىآفرينيد آنرا يا ما آفريننده آنيم
ما مقدّر و مقرّر نموديم ميان شما مرگ را و نيستيم ما عاجزشدگان
از آنكه بدل نمائيم شما را بأمثال خودتان و ايجاد كنيم شما را در آفرينشى كه نميدانيد
و بتحقيق دانستيد آفرينش نخستين را پس چرا ياد نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه كشت ميكنيد
آيا شما ميرويانيد آنرا يا ما رويانندهايم
اگر بخواهيم هر آينه ميگردانيم آنرا خشك و خورد پس در روز ذكر آنرا مكرّر نمائيد
همانا ما ضرر كشيده و خسارت
جلد 5 صفحه 133
زدگانيم
بلكه ما بىبهرگانيم
بگوئيد بدانم آبى را كه مينوشيد
آيا شما فرو ريختهايد آنرا از ابر يا مائيم فرو ريزندگان
اگر بخواهيم ميگردانيم آنرا تلخ و شور پس چرا شكر نميكنيد
آيا ديديد آتشى را كه بيرون ميآوريد
آيا شما آفريديد درختش را يا ما آفرينندگانيم
ما قرار داديم آنرا موجب تذكرى و مايه برخوردارى براى محتاجان
پس تسبيح گوى بنام پروردگارت كه بزرگ است.
تفسير
خداوند سبحان بعد از نقل انكار منكرين معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا به بيانات مختلفه شگفتآورى كه حقّا الزامآور است از اين قبيل كه ما شما را از آب و خاك خلق نموديم و شما هم قبول داريد اين معنى را پس چرا تصديق نميكنيد كه ما شما را دو مرتبه از آب و خاك خلق ميكنيم با آنكه ميدانيد كسيكه يك مرتبه كارى را انجام داد دو مرتبه ميتواند انجام دهد خبر دهيد مرا از آبى كه ميريزيد شما در ارحام زنها كه آيا شما خلق ميكنيد آنرا و بصورت آدمى بيرون ميآوريد و جان ميدهيد او را يا ما اين كار را انجام ميدهيم ما خودمان مقدّر نموديم براى شما مرگ را در اوقات معيّنى و كسى عاجز ننموده است ما را از آنكه بعد از مردن شما و خاك شدن بدنهاتان امثال همان بدنهاتان را از همان خاك خلق نمائيم و روح شما را بآنها عودت دهيم در وقتى كه شما نميدانيد موعد آنرا كه قيامت است يا در ضمن هيئت و صورتى كه شما نميدانيد خوب است يا بد تا اشاره باشد به تبديل صورتها در قيامت از مؤمن و كافر بخوب و بد و اينكه امثال فرموده براى آنست كه وقتى بدن كه قالب روح است از روح خالى و خاك شد و دو مرتبه بصورت اوّل در آمد مثل آن بدن است تا آن روح بآن برگردد آن وقت همان شخص ميشود چون شخصيّت بروح است نه بجسم اين معنى در صورتى است كه قول خداوند على أن نبدّل متعلّق باشد بمسبوقين و محتمل است متعلق بقدّرنا باشد و ما نحن بمسبوقين جمله معترضه و بنابراين مراد آنستكه ما مقدّر نموديم ميان شما مرگ را براى آنكه شما را دو مرتبه زنده نمائيم و كسى در اين امر بر ما سبقت نگرفته است و اين معنى الطف از سابق است و آن اسهل از اين خلاصه آنكه قدرت ما باقى است و عجزى بر ما طارى نشده كه شما بگوئيد خدا دو مرتبه نميتواند ما را خلق نمايد شما كه دانستيد
جلد 5 صفحه 134
خلقت اوليّه ما را و ديديد كه چگونه از نطفه خلق شديد پس چگونه منكر ميشويد خلقت ثانويّه خودتان را و متذكّر نميشويد كه همان كس كه اوّلا شما را خلق نمود ميتواند دو مرتبه خلق كند در كافى از امام سجاد عليه السّلام نقل نموده كه خيلى تعجب است از كسيكه منكر خلقت ديگر شده با آنكه خلقت اولى را ديده در خلقت خودتان كه واضح است خودتان هيچ كارهايد بفرمائيد بدانم آن تخمى را كه شما در زمين كشت ميكنيد و خودتان را زارع ميپنداريد و ميخوانيد شما از آن تخم پوسيده در زمين صد تخم يا كمتر يا بيشتر برداشت ميكنيد يا ما آنرا عمل ميآوريم و تحويل شما ميدهيم و اگر بخواهيم آنرا گياه خشك خرد يا كاه بىدانه ميسازيم پس شما بعدا روز خودتان را از ندامت بسخنان گوناگون اسفآميز در آن زمينه بپايان ميرسانيد از قبيل آنكه ما ضرر كرديم و غرامت كشيديم ما اصلا روزى نداريم بهرهاى از دنيا خدا قسمت ما نكرده بگوئيد تا معلوم شود همين آبى كه ميآشاميد شما از ابر نازل نموديد يا ما اگر از اوامر ما تخلف نمائيد و ما بخواهيم ميتوانيم آنرا تلخ و شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم آيا ديديد شما آتشى را كه از چوب تر بيرون ميآوريد شما آن درخت را خلق نموديد يا ما براى آنكه قدرت خودمان را بشما تذكر و ارائه دهيم و بهرهبردارى كنند از آن محتاجان و مسافران در وقت نزول در بيابان بىآب و گياه چنانچه در سوره يس ذكر شد كه دو چوب تر از دو درخت را بهم ميسايند و از آن آتش بيرون ميآيد و اين از عجائب صنع الهى است در باديه عربستان و بنابراين ضمير در جعلناها بنار زناد يا شجره آن راجع است و مقصود متذكر شدن بقدرت الهى است ولى قمى ره فرموده تا متذكر آتش قيامت شوند و مقوى كه مفرد مقوين است كسى را گويند كه نازل در وادى قفر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد محتاجانند و جمله أ فرأيتم در اين مقامات اگر چه بمعناى اخبرونى است ولى باز معناى اصلى خود را از دست نميدهد و مقصود از استفهام گرفتن اقرار از طرف مقابل است پس بايد تنزيه و تقديس نمود خداوند را از آنچه لايق مقام او نيست و مشغول بود بذكر نام نامى او و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده
جلد 5 صفحه 135
كه چون اين آيه نازل شد فرمود قرار دهيد آنرا در ركوع خودتان و در فقيه نيز مانند آنرا نقل نموده پس بايد گفت سبحان ربّى العظيم و بحمده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ فَرَأَيتُمُ الماءَ الَّذِي تَشرَبُونَ (68) أَ أَنتُم أَنزَلتُمُوهُ مِنَ المُزنِ أَم نَحنُ المُنزِلُونَ (69)
يكي ديگر از آثار قدرت خداوند اينکه است که آيا پس ميبينيد آبي که شرب ميكنيد آيا شما نازل كرديد از ابر تيره يا ما نازل كنندهگانيم خداوند بقدرت كامله باران را بشدّت ميفرستد از ابرها که از ناودان خانهها جريان پيدا ميكند چاهها پر از آب ميشود نهرها و رودخانهها بجريان ميافتد و صحراها سبز و خرّم ميشود و حاصلها بدست ميآيد، كيست! همچو قدرتي داشته باشد.
أَ فَرَأَيتُمُ الماءَ الَّذِي تَشرَبُونَ هم خود ميآشاميد هم حيوانات شما هم اشجار شما هم حاصلهاي شما هم باغستانهاي شما هم صحراهاي شما.
أَ أَنتُم أَنزَلتُمُوهُ مِنَ المُزنِ تعبير به مزن اشاره بشدّت باران است، زيرا اگر شدت نداشته باشد جريان از ناودان ندارد، و بعضي مزن را تعبير بسحاب كردهاند آيا احدي از شما قدرت دارد بر انزال باران باين شدّت و اينکه يك دليل بزرگيست که در بسياري از آيات خداوند تذكر داده لكن طبيعي مذهب تمام اينها را مستند بطبيعت و اسباب ظاهريه ميداند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 68)- این آب و آتش از کیست؟ در اینجا اشاره به ششمین و هفتمین دلیل معاد، در این بخش از آیات سوره واقعه میکند که بیانگر قدرت خداوند بر همه چیز و بر احیای مردگان است.
نخست میفرماید: «آیا به آبی که مینوشید اندیشیدهاید»؟ (أَ فَرَأَیْتُمُ الْماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ).
نکات آیه
۱ - نقش عظیم آب نوشیدنى در زندگى بشر، قابل مطالعه و تأمّل (أفرءیتم الماء الذى تشربون)
۲ - دعوت از منکران معاد، به مطالعه در آب نوشیدنى و کیفیت قرار گرفتن آن در دسترس آنان براى پى بردن به قدرت الهى (أفرءیتم الماء الذى تشربون) خطاب در این بخش از آیات، متوجه کافران و منکران معاد است. دعوت از آنان براى مطالعه در نقش آب شرب در زندگى بشر، بدان منظور است که آنان پى به قدرت الهى ببرند و بدین وسیله از انکار رستاخیز - که از غفلت کردن از قدرت الهى نشأت مى گیرد - دست بردارند.
۳ - مطالعه در نقش آب شرب در حیات بشر، راه را براى پذیرش قدرت الهى بر احیاى مردگان در رستاخیز آسان مى سازد. (أفرءیتم الماء الذى تشربون)
موضوعات مرتبط
- آب: اهمیت آب آشامیدنى ۱، ۲
- ایمان: زمینه ایمان به خدا ۳
- تعقل: آثار تعقل ۳; تعقل در آب آشامیدنى ۱، ۲، ۳
- خدا: دلایل قدرت خدا ۲، ۳
- معاد: دعوت از مکذبان معاد ۲; دلایل معاد جسمانى ۳
منابع