الحجر ٢٢
کپی متن آیه |
---|
وَ أَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاکُمُوهُ وَ مَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ |
ترجمه
الحجر ٢١ | آیه ٢٢ | الحجر ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَوَاقِحَ»: جمع لاقِح، به معنی آبستن. چرا که بادها آبستنِ به بخار آب میشوند. و جمع لاقِحَة، به معنی تلقیحکننده. چرا که بادها ابرها را به هم نزدیک و مایه تلقیح آنها میشوند. حال (الرِّیَاحَ) میباشد. «أَسْقَیْنَاکُمُوهُ»: آن را به شما مینوشانیم و آبشخور مزارع و مواشی شما میگردانیم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ... (۳) أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ... (۱)
أَ فَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي... (۱) لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجاً فَلَوْ... (۰) وَ الْمُرْسَلاَتِ عُرْفاً (۱)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۲۵ سوره حجر
- یادآوری زينت آسمان به نجوم و كواكب، در موارد مختلف قرآن
- معناى «مَوزُون»، و مراد از جمله: «أنبَتنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَئٍ مَوزُون»
- مراد آيه شريفه: «وَ إن مِن شَئٍ إلّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزِّلُهُ إلَّا بِقَدَرٍ مَعلُوم»
- نقد سخن يكى از مفسران، در معناى آيه شریفه
- بيان حقيقتى بسيار دقيق و معنایى ژرف، در اين آيه شريفه
- سه حقيقت علمى از جهان هستى، كه چهارده قرن قبل، قرآن افاده نموده است
- نظام خلقت، بدون «موت و حيات»، نظامى تام و حكيمانه نمى بود
- بحث روایتی: (رواياتى درباره برخی از آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ «22»
وبادها را براى بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم و از آسمان آبى نازل كرديم، پس شما را بدان سيراب نموديم در حالى كه شما نه خزينهدار بارانيد و نه مىتوانيد آن را براى خود (در ابرها يا در زمين) ذخيره كنيد.
نکته ها
«لَواقِحَ» از «لقاح» به معناى بارور كردن ابرها، از طريق پيوند ابرهاى مثبت و منفى است ويا به معناى بارور كردن گياهان، از طريق انتقال گردههاى گياهان است.
در آيه 41 سوره ذاريات مىخوانيم كه گاهى باد عقيم و بىفايده است و گاهى سرچشمه بركات مىشود. همان گونه كه در آيه 43 سوره نور مىخوانيم: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ» آيا نمىبينى كه خداوند ابرهاىپراكنده را سوق مىدهد، سپس به يكديگر متّصل مىكند، سپس آنها را متراكم مىكند، پس مىبينى كه باران از ميان آنها بيرون مىآيد.
«1». «عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» نحل، 96.
جلد 4 - صفحه 453
انسان براى مدّت طولانى نه مىتواند آب را در ابرها نگاه دارد و نه روى زمين، چون فرو مىرود و نه در درّههاى سنگى، چون بخار مىشود.
پیام ها
1- كارگردان و مدبّر هستى اوست. «أَرْسَلْنَا، فَأَنْزَلْنا، اسقينا»
2- انسان از نگهدارى ضرورىترين نيازها نيز عاجز است. «وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ»
3- نعمت آب غير از نعمت سيراب شدن است. «فَأَسْقَيْناكُمُوهُ»
(اينكه انسان آب بنوشد و سيراب شود، خود نعمتى علاوه بر نعمت آب است، زيرا مىشد كه انسان تشنه آب بنوشد ولى سيراب نشود.)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ «22»
بعد از آن كيفيت انزال را فرمايد:
وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ: و فرستاديم بادها را بر دارندگان ابرها يا آبستن كنندگان درختها به ميوهها.
تنبيه: يكى از آيات عظيمه الهى احداث باد است:
1- گرچه به تموج هوا حادث گردد، لكن اگر طبع هوا، اقتضاى حركت مىكند، بايد هرگز ساكن نشود، و اگر مقتضى سكونت، بايد متحرك نشود؛ و ما مىبينيم گاهى متحرك و گاهى ساكن باشد، پس برهانى است بر تدبير و تقدير صانع مختار حكيم عليم جلّ جلاله.
2- هوا جسمى است در غايت لطافت، به حدى كه محسوس نشود، لكن وقتى به جنبش درآيد كوهها را بركند و درختها را بشكند و اساس آدمى را بر هم زند، پس ظهور چنين شدت و قوت در اين جسم خفيف، از آثار قدرت خداوند لطيف است.
3- اقسام متفاوته مقرر فرموده، بعضى را نقمت، چنانچه فرموده (أَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ) «1» و برخى موجب نعمت چنانچه فرمايد (وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ)
«1» سوره ذاريات آيه 41.
جلد 7 - صفحه 96
و تأثيرات عجيبه هر يك عظمت و سطوت سبحانى را ظاهر سازد.
عياشى «1»- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود حضرت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم لا تسبّوا الرّيح فانّها بشر و انّها نذر و انّها لواقح فاسئلوا اللّه من خيرها و تعوّذوا به من شرّها.
سب نكنيد باد را، بدرستى كه آن بشارت دهنده، و بدرستى كه ترساننده، و بدرستى كه آبستن كننده است؛ پس سؤال نمائيد خدا را از خير آن، و پناه بريد به خدا از شرّ آن.
فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً: پس فرو فرستاديم از آسمان آبى را كه باران باشد. فَأَسْقَيْناكُمُوهُ: پس سيراب نموديم شما را از آن آب و شما را متصرف ساختيم در آن. وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ: و نيستيد شما اى گروه مردمان مر آن آب نازل شده را نگهدارندگان در چاه و غدير، بلكه خداى متعال حفظ فرمايد و ارسال نمايد از آسمان، پس حفظ فرمايد در زمين بعد خارج نمايد از چشمهها بقدر احتياج، و هيچ كس قدرت ندارد كه نگهدارد آنچه محتاج است در مكانى، پس اين تدبيرات خاصه دلالت كند بر وجود مدبرى حكيم، زيرا طبيعت آب مقتضى فرو رفتن به زمين است، و وقوف آن بدون حدى و جريان از محلى، ناچار باشد آن را از مخصصى. در تأويلات النجميه «2» مذكور است كه:
شما نيستيد مر خداى را خزينهداران، يعنى خزاين سبحانى دست شما نيست، چه شما آنچه خزينه نمائيد، در تحت قدرت حق تعالى خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ «21» وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ «22» وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ «23» وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ «24» وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «25»
ترجمه
و نيست هيچ چيز مگر آنكه نزد ما است خزانههايش و نازل نميكنيم آنرا
جلد 3 صفحه 249
مگر بمقدارى معين
و فرستاديم بادها را بارور كنندگان پس نازل نموديم از آسمان آبرا پس سيراب نموديم شما را از آن و نيستيد شما مر آنرا خزانه داران
و همانا ما هر آينه زنده ميكنيم و ميميرانيم و مائيم وارثان
و بتحقيق دانستيم پيش رفتگان از شما را و بتحقيق دانستيم پس ماندگان را
و همانا پروردگار تو او محشور ميكند ايشانرا همانا او درست كار دانا است.
تفسير
هر موجوديكه از مكمن غيب پاى در عرصه شهود گذارده و خلعت هستى در بر نموده رشحهاى از رشحات اصل وجود و سر چشمه جود و آب حيات است كه از مقام عالى نازل و محدود بحدود و تعيّنات و تشخصات شده است پس اجناس و انواع و اصناف موجودات خزائن و معادن و منابع آنها در نزد خداوند بوده و هست و خواهد بود و در هر زمان بر حسب حكمت و مصلحت بعرصه ظهور و بروز خواهد رسيد و مفسّرين براى ضيق مجال و تقريب اذهان بمثال، خزائن را جمعى بقدرت و قمّى ره بآب تفسير نموده و فرمودهاند نازل و متعلّق ميشود قدرت الهى بر مقدورات و فرود ميآيد آب از آسمان پس ميرويد گياه براى هر حيوان ولى مطلب بر اهل علم مخفى نيست و همانستكه اجمالا بيان شد از امام سجّاد عليه السّلام روايت شده كه در عرش تمثال جميع خلق خدا از صحرا و دريا هست و اين تأويل آيه ان من شىء الّا عندنا خزائنه است كه اشاره بتحقيق مرقوم است و مراد از انزال بقدر معلوم اعطاء بقدر قابليّت و استعداد و اقتضاء حكمت و عدالت است مقدّريكه بگل نكهت و بگل جانداد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آنداد از جاه و جلال و جمال و كمال و مال و منال و كسيرا حقّ چون و چرا نيست چون در دستگاه حكيم على الاطلاق جاى چون و چرا نيست و خداوند فرستاد بادها را كه بارور و آبستن كنندگانند ابرها را بباران و درختان را بميوهها پس نازل فرمود از آسمان باران رحمت خود را و سيراب نمود بندگان و حيوانات و نباتاترا از آن و مردم قدرت ندارند بر جمع و تفريق آن بر طبق حكمت و مصلحت خلاصه آنكه بندگان عاجزند از خزانهدارى آب كه از اجسام است چه رسد بآنكه خزانه دار عالم ارواح و عقول و اشباح و نفوس باشند عيّاشى ره از امير المؤمنين عليه السّلام روايت نموده كه بباد بد نگوئيد كه آن مبشّر و منذر است و بارور كننده درختان است و از خداوند بخواهيد خير آنرا و باو پناه ببريد از شرّش
جلد 3 صفحه 250
و خداوند زنده ميكند و روح ميدهد بتمام موجودات و ميميراند آنها را بمقتضاى حكمت و مصلحت و ميگيرد از آنها دارائى و آنچه را بوديعت نزد آنها نهاده است مانند وارث و مالك و متصرّف ميشود در زمين وقتى كه موجودى جز او وجود نداشته باشد در آن كه تصور مالكيّت براى او شود و خداوند دانا است باحوال و اعيان گذشتگان و آيندگان از خلق و اين امّت و در روايت عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام در اين آيه اختصاص باهل ايمان آنها داده شده و بعضى اختصاص بمتقدّمين و متأخرين در جهاد و بعضى در خيرات و بعضى در صف جماعت دادهاند و ظاهرا مرادشان نزول است نه بيان مراد و كلام امام، امام كلمات است و خداوند محشور ميفرمايد تمام خلائق را از اولين و آخرين در يكروز براى حساب و مجازات اعمال چون حكيم است مردم را بعبث خلق نفرموده و عليم است چيزى از اعمال آنها بر او مخفى نيست و از صفحه علم او محو نخواهد شد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَرسَلنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسقَيناكُمُوهُ وَ ما أَنتُم لَهُ بِخازِنِينَ «22»
و فرستاديم ما بادهايي آبستن كننده پس نازل كرديم از آسمان آب را پس سقايت كرديم شما را از آن آب و نيستيد شما از براي آن نگاه دارندگان.
وَ أَرسَلنَا الرِّياحَ تموج هواء است که باطراف حركت ميكند و كثافات هوا را ميبرد و هوا را تلطيف ميكند و بسا ممكن است شدّت پيدا كند و بلاء باشد و بسا عماراتي و اشجاري را از جا بكند و بسا باعث هلاكت قومي بشود، چنانچه قوم عاد بباد هلاك شدند.
وَ أَمّا عادٌ فَأُهلِكُوا بِرِيحٍ صَرصَرٍ عاتِيَةٍ سَخَّرَها عَلَيهِم سَبعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيّامٍ حُسُوماً فَتَرَي القَومَ فِيها صَرعي كَأَنَّهُم أَعجازُ نَخلٍ خاوِيَةٍ فَهَل تَري لَهُم مِن باقِيَةٍ حاقه
جلد 12 - صفحه 24
آيه 6- 8 (لواقح) تلقيح گرد نخل نر را ميگيرند و بنخل ماده ميزنند شكوفه ميدهد و رطب و ثمر ميآورد و اينکه قسم رياح که در فصل بهار و زنده ميشود و گرد اشجار نر را باشجار ماده ميزند ثمره ميبخشد، نظير نطفه نر که در رحم ماده قرار گيرد و حمل پيدا كند اينکه قسم باد را لواقح گويند بر خلاف باد فصل خزان که برگها را زرد ميكند و ميريزد.
فَأَنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً مكرر گفتهايم که مراد از سماء طبقه بالا است که ابرها متراكم ميشوند و باران ميبارند فَأَسقَيناكُمُوهُ بلكه تمام حيوانات و اشجار و مزارع از آب باران سقايت ميشوند حتي صدف در دريا دهن باز ميكند قطره باران در دهان او ميافتد مرواريد ميشود حتي توليد معادن در اعماق زمين ميكند وَ ما أَنتُم لَهُ بِخازِنِينَ باران در زمين فرو ميرود و چشمهها و قناتها تشكيل ميدهد و بر كوهها ميبارد و رودخانه و نهرها جاري ميشود جز قدرت الهي قدرتي نيست در نگاهداري آن.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 22)- نقش باد و باران: در تعقیب بیان قسمتی از اسرار آفرینش و نعمتهای خدا در آیات گذشته، در این آیه به وزش بادها و نقش مؤثر آنها در نزول
ج2، ص529
بارانها اشاره کرده، میگوید: «و ما بادها را فرستادیم در حالی که بارور کنندهاند» و قطعات ابر را به هم میپیوندند و بارور میسازند (وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ).
«و به دنبال آن از آسمان آبی فرو فرستادیم» (فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً).
«و به وسیله آن همه شما را سیراب کردیم» (فَأَسْقَیْناکُمُوهُ).
«در حالی که شما توانایی بر حفظ و نگهداری آن نداشتید» (وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِینَ).
یعنی شما نمیتوانید حتی بعد از نزول باران آن را به مقدار زیاد گردآوری و حفظ کنید، این خداست که از طریق منجمد ساختن آنها در قله کوهها به صورت برف و یخ، و یا فرستادن آنها به اعماق زمین که بعدا به صورت چشمهها و کاریزها و چاهها ظاهر میشوند، آنها را گردآوری و ذخیره میکند.
نکات آیه
۱- خداوند، فرستنده بادها براى بارورى ابرها (و أرسلنا الریح لوقح) برداشت فوق، مبتنى بر این احتمال است که بارورسازى بادها - به قرینه جمله «فأنزلنا من السّماء ماء» - بارور کردن ابرها براى نزول باران باشد.
۲- بادها، وسیله جا به جا کردن گرده هاى نر، براى بارور ساختن گیاهان و درختان است. (و أرسلنا الریح لوقح) برداشت فوق، بنابراین احتمال است که مراد از «الریاح لواقح» (بادهاى بارورکننده) بادهایى است که مواد باردارکننده را از گیاهان نر، به گیاهان ماده منتقل مى کنند.
۳- درختان و گیاهان محصول دهنده، مشمول قانون زوجیت هستند و نر و ماده دارند.* (و أرسلنا الریح لوقح)
۴- خداوند، فرو فرستنده باران از آسمان (فأنزلنا من السّماء ماء)
۵- بادها، داراى نقشى تعیین کننده در پدید آمدن و نزول باران از ابرها (و أرسلنا الریح لوقح فأنزلنا من السّماء ماء) «فا» در «فأنزلنا» عاطفه و براى ترتیب است و این مى تواند مفید معناى یاد شده باشد.
۶- عاملهاى طبیعى، مجراى اراده و افعال خداوند (و أرسلنا الریح لوقح فأنزلنا من السّماء ماء)
۷- عمل عوامل طبیعى، تحت اراده و قدرت خداوند است. (و أرسلنا الریح لوقح فأنزلنا من السّماء ماء)
۸- خداوند، آب باران را وسیله سیرابى انسانها قرار داد. (فأنزلنا من السّماء ماء فأسقینکموه)
۹- نزول باران، تحت تدبیر خداوند و به میزان مشخص و اندازه اى معین است. (و إن من شىء إلاّ عندنا خزائنه و ما ننزّله إلاّ بقدر معلوم ... فأنزلنا من السّماء ماء)
۱۰- آب باران، از وسایل معیشت خدادادى براى انسانها (و جعلنا لکم فیها معیش ... فأنزلنا من السّماء ماء فأسقینکموه)
۱۱- منبع اصلى آبها، آسمان (ابرها) است. (فأنزلنا من السّماء ماء فأسقینکموه) از اینکه خداوند، در مقام امتنان به بندگان مى فرماید: «ما از آسمان آب فرستادیم و با آن شما را سیراب کردیم» - با اینکه در زمین هم آب براى سیراب کردن هست - حکایت از آن دارد که منابع زمینى آبها هم، از آسمان است.
۱۲- آب باران، بهترین و مناسب ترین آبها براى نوشیدن و سیراب شدن انسان (فأنزلنا من السّماء ماء فأسقینکموه) از اینکه خداوند، براى سیراب شدن انسان از میان انواع آبها، تنها آب باران را به عنوان وسیله نوشیدنى معرفى کرد، مى تواند بیانگر حقیقت فوق باشد.
۱۳- به حرکت درآوردن بادها براى تلقیح ابرها، نزول باران و سیراب کردن انسانها به وسیله آن، از آیات الهى است. (و أرسلنا الریح لوقح فأنزلنا من السّماء ماء فأسقینکموه)
۱۴- بشر، هیچ گاه قادر به خزینه کردن آب در آسمان (ابرها) نیست. (و ما أنتم له بخزنین)
روایات و احادیث
۱۵- «عن أبى جعفر(ع) قال: لله ریاح رحمة لواقح ینشرها بین یدى رحمته;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: خدا بادهاى رحمتى دارد باردار که پیشاپیش رحمت خود (باران) آنها را منتشر مى کند».
۱۶- «عن أبى هریرة قال: سمعت رسول الله(ص) یقول: ریح الجنوب من الجنة و هى الریح اللواقح التى ذکر الله فى کتابه...;[۲] ابوهریره گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: باد جنوب از بهشت است و آن باد باردارى است که خدا در کتاب خود یاد فرموده است...».
موضوعات مرتبط
- آب: منابع آب ۱۱; منابع آب آشامیدنى ۱۲
- آسمان: فواید آسمان ۱۱
- آیات خدا: آیات آفاقى ۱۳
- ابرها: جمع آورى آب در ابرها ۱۴; عوامل بارورى ابرها ۱، ۱۳، ۱۵; عوامل حرکت ابرها ۲; فواید ابرها ۱۱
- انسان: عجز انسان ها ۱۴
- بادها: بادهای بهشتی ۱۶; فواید بادها ۱، ۲، ۵، ۱۳، ۱۵; مالک بادها ۱۵; منشأ بادها ۱
- باران: بارش باران ۹، ۱۳; تقدیر باران ۹; عوامل بارش باران ۵; فواید باران ۸، ۱۰، ۱۲; منشأ بارش باران ۴
- خدا: افعال خدا ۱، ۴، ۸; ربوبیت خدا ۹; مالکیت خدا ۱۵; مجارى اراده خدا ۶; مجارى افعال خدا ۶; نقش اراده خدا ۷; نقش قدرت خدا ۷
- درختان: زوجیت درختان ۳; عوامل بارورى درختان ۲
- عوامل طبیعى: عمل عوامل طبیعى ۷; نقش عوامل طبیعى ۶
- گیاهان: زوجیت گیاهان ۳; عوامل بارورى گیاهان ۲
- معاش: ابزار تأمین معاش ۱۰
- نیازها: منشأ تأمین نیازهاى مادى ۸
منابع