غافر ٢١
ترجمه
غافر ٢٠ | آیه ٢١ | غافر ٢٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَوَلَمْ یَسِیرُوا ...»: (نگا: یوسف / حجّ / ، روم / فاطر / ). «قُوَّةً وَ آثَاراً»: از لحاظ نیرو تواناتر و از نظر تولیدات کشاورزی و پیشرفت صنعتی و ترقّی علمی، جلوتر بودهاند (نگا: انبیاء / و ، نمل / و و ، سبأ / و ، شعراء / و روم / . علاوه از اشاره به آثار باستانی که تاریخ زنده و مدوّن است، اشاره به تاریخ غیر مدوّن و بلکه مدفون در دل زمین است و تخریب و زیر و رو شدن بارها و بارهای زمین را فریاد میدارد. اگر در نظر داشته باشیم که ما حتّی تاریخ ده هزار سال مردمان روی زمین را چنان که باید در دست نداریم، آیا در عمر دهها هزار و صدها هزار و هزاران هزار سال پیش بر کره زمین چه گذشته است، خدا میداند و بس.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۱ - ۵۴ سوره مؤ من
- داستان ارسال موسى عليه السلام به سوى فرعون و گفتگوى فرعون درباره كشتن او
- موسى عليه السلام از شرّ هر متكبرّ بى ايمان به روز حساب به خدا پناه مى برد
- مؤ من آل فرعون ، فرعونيان را از قتل موسى عليه السلام نهى و نسبت به تصميم بر آنتوبيخ مى كند و بدانان هشدار مى دهد
- اشاره به وجه تسميه روز قيامت به يوم التناد
- مقصود از فرعون از اينكه به وزير خود گفت : يا هامان ابن لى صرحا ابلغ الاسباب ...
- بيان اركان دين حق و سبيل رشاد در سخنى كوتاه از مؤ منآل فرعون
- نفى شريك براى خداى سبحان با بيان اينكه شريك ادعايى فرعونيان براى خدا، نه دردنيا و نه درآخرت دعوتى ندارد
- اشاره به مقامات سه گانه عبوديت : توكل ، تفويض و تسليم
- نكاتى درباره كيفيت و مراحل تعذيب فرعونيان در عالم برزخ و قيامت
- محاجه ضعفاء آل فرعون با اقوياءشان درباره آتش جهنم و پاسخ آنها
- التماس دعاى دوزخيان از خزنه جهنم در خصوص تخفيف پاره اى از عذاب
- وجه اينكه خزنه جهنم در جواب التماس دعاى دوزخيان مى گويند: فادعوا و ما دعاءالكافرين الا فى ضلال
- رواياتى درباره ، تقيه ، تفويض امر به خدا، و اينكه فرعونيان هر صبح و شام برآتش عرضه مى شوند
نکات آیه
۱ - جهان گردى و سیر در زمین، به منظور تفکر و نظاره کردن در سرگذشت پیشینیان و آثار به جامانده از تمدن و قدرت آنان، مورد تشویق خداوند (أَوَلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین کانوا من قبلهم)
۲ - تاریخ گذشتگان، حاوى درس هاى عبرت براى آیندگان (أَوَلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین کانوا من قبلهم)
۳ - تاریخ، از منابع معرفت و شناخت حقایق (أَوَلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین کانوا من قبلهم)
۴ - کاوش نکردن در سرگذشت امت هاى گذشته و عبرت نگرفتن از آن، مورد سرزنش خداوند (أَوَلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین کانوا من قبلهم) استفهام در «أَوَلم یسیروا ...» براى توبیخ مى باشد.
۵ - وجود تمدن هاى عظیم و اقوام متعدد نیرومند و داراى آثار ملى در گذشته تاریخ (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض)
۶ - تاریخ عرب، شاهد ظهور و افول تمدن ها و قدرت هاى بزرگ تر و متمدن تر از مردم جزیرة العرب عصر ظهور اسلام (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض) برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که آیه شریفه، اشاره به مردم جزیرة العرب و کسانى داشته باشد که پیامبر اسلام در میان آنان مى زیست.
۷ - تاریخ بشر، عرصه ظهور و افول قدرت ها و تمدن ها (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض)
۸ - وجود آثار تمدن هاى بزرگ و نشانه هاى توانایى اقوام نیرومند گذشته در عصر نزول قرآن (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض) از ظاهر توصیه خداوند به سیر در زمین و نظر افکندن بر آثار به جاى مانده از پیشینیان، استفاده مى شود که آن آثار تا عصر نزول قرآن بر جاى مانده بود.
۹ - نابودى بسیارى از اقوام نیرومند و داراى تمدن و آثار ملى در گذشته تاریخ به خاطر گناهانشان (فأخذهم اللّه بذنوبهم) برداشت بالا مبتنى بر این نکته است که «با» در «بذنوبهم» براى سببیت مى باشد.
۱۰ - گناهان، زمینه ساز عذاب الهى و نابودشدن تمدن ها، قدرت ها و آثار ملى (فأخذهم اللّه بذنوبهم)
۱۱ - مخالفت کافران و مشرکان صدر اسلام با پیامبر(ص)، برخاسته از فریفتگى آنان به اقتدار خویش بود. (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض فأخذهم اللّه بذنوبهم) نکوهش شدن مخالفان پیامبر اسلام(ص) بر عبرت نگرفتن آنان از زوال قدرت ها و تمدن هاى گذشته، بیانگر این نکته است که سرپیچى آنان از پذیرش اسلام، برخاسته از دلخوشى آنها به امکانات و اقتدار نسبى خود بوده است.
۱۲ - گرفتار شدن امت هاى متمدن و نیرومند گذشته به عقوبت الهى، در حال گناه و معصیت (فأخذهم اللّه بذنوبهم) برداشت یاد شده بر این احتمال استوار است که «با» در «بذنوبهم» براى ملابست باشد; یعنى، خداوند آنان را در حال گناه کارى شان به کیفر رساند.
۱۳ - سرنوشت انسان، در گرو رفتار و کردار خود او است. (فأخذهم اللّه بذنوبهم)
۱۴ - گنه کاران محکوم شده به عذاب استیصال الهى، محروم از هرگونه منجى و نگه دارنده اى (فأخذهم اللّه بذنوبهم و ما کان لهم من اللّه من واق)
۱۵ - صرف مکنت و پیشرفت اقتصادى و برخوردارى از تمدن نیرومند، ملاک رستگارى و عامل سعادت نیست. (کانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض فأخذهم اللّه بذنوبهم و ما کان لهم من اللّه من واق)
موضوعات مرتبط
- آثارباستانى: آثارباستانى در صدراسلام ۸; زمینه انهدام آثارباستانى ۱۰; مطالعه آثارباستانى ۱
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۱
- اقوام پیشین: آثارباستانى اقوام پیشین ۵، ۸; آثار گناه اقوام پیشین ۹; اهمیت عبرت از فرجام اقوام پیشین ۴; تاریخ اقوام پیشین ۹، ۱۲; زمینه هلاکت اقوام پیشین ۱۰; عوامل هلاکت اقوام پیشین ۹; کیفر اقوام پیشین ۱۲
- امتها: گناه امتها ۱۲
- امکانات مادى: نقش امکانات مادى ۱۵
- تاریخ: سرزنش عبرت ناپذیرى از تاریخ ۴; سرزنش عدم مطالعه تاریخ ۴; عبرت از تاریخ ۲; فواید تاریخ ۳
- تفکر: تفکر در فرجام اقوام پیشین ۱
- تمدن: انقراض تمدن ها ۶، ۷; تاریخ تمدن ۵، ۶، ۷; زمینه انقراض تمدن ها ۱۰; ظهور تمدن ها ۶، ۷
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۱۰
- خدا: تشویقهاى خدا ۱; سرزنشهاى خدا ۴
- رستگارى: ملاک رستگارى ۱۵
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۱۳
- سعادت: ملاک سعادت ۱۵
- سیاحت: تشویق به سیاحت ۱
- شناخت: منابع شناخت ۳
- عبرت: عوامل عبرت ۲
- عذاب: بى یاورى اهل عذاب ۱۴; محرومیت اهل عذاب ۱۴
- عرب: تاریخ عرب ۶
- عمل: آثار عمل ۱۳
- کافران: آثار قدرت طلبى کافران صدراسلام ۱۱
- گناه: آثار گناه ۱۰
- گناهکاران: بى یاورى گناهکاران ۱۴; محرومیت گناهکاران ۱۴
- محمد(ص): منشأ مخالفت با محمد(ص) ۱۱
- مشرکان: آثار قدرت طلبى مشرکان صدراسلام ۱۱