الأعراف ١٤٥
ترجمه
الأعراف ١٤٤ | آیه ١٤٥ | الأعراف ١٤٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَلْوَاح»: جمع لَوح، آنچه بر آن چیزی نویسند. چگونگی و جنس و تعداد این الواح بر ما مجهول است. «مَوْعِظَةً وَ تَفْصِیلاً»: به عنوان اندرز و توضیح. بدل از جار و مجرور است. «سَأُرِیکُمْ»: به شما نشان خواهمداد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف
- اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.
- برهانى كوتاه و لطيف در بيان مصنوع نبودن خداى تعالى
- مواعده خداوند با موسى (ع )
- معناى رؤ يت در كلام موسى (ع ): رب ارنى انظر اليك
- مراد از رؤ يت در درخواست موسى (ع ): (( ربّ ارنى انظر اليك (( و در آيات مشابه ديگر،علم ضرورى است
- حقيقت علم ضرورى كه از آن به رؤ يت تعبير مى شود
- تعبير از اينگونه معلومات به رؤ يت تعبيرى است شايع ؛ در مواردى كه تعبير (( رؤ يتخدا(( آمده است خصوصياتى ذكر شده كه مراد از رؤ يت را مى رساند.
- حاصل سخن در مراد از رؤ يت در كلام خدا
- علم ضرورى مخصوص به خداى تعالى ، حقيقتى است كه قرآن پرده از آن برداشته است .
- نفى رؤ يت خدا (( لن ترانى (( مربوط به دنيا است و معناى نفى رؤ يت نفى طاقت وقدرت بر آن است .
- مراد از تكلم خدا با موسى (ع ) و چگونگى آن
- تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست
- مقصود از جمله : (( ساءريكم دارالفاسقين (( در آيه شريفه و وجوهى كه در معناى آنگفته شده است
- وجه تقييد تكبر و امثال آن به (( بغير الحق ((
- حبط عمل و بى اجر بودن آن ، خود يك نحو كيفر است
- اشاره به ماجراى گوساله پرستيدن بنى اسرائيل
- معناى جمله : (( و لمّا سقط فى ايديهم ...(( در آيه شريفه
- معناى جمله : (( اعجلتم امر ربّكم ((
- رفتار تند موسى (ع ) با هارون (ع ) بعد از بازگشتن به سوى بنىاسرائيل و مواجه شدن با گوساله پرستى
- رفتار حضرت موسى (ع ) با برادرش هارون منافاتى با عصمت آن حصرت ندارد!
- وجوهى كه مفسرين براى اين عمل حضرت موسى (ع ) بيان كرده اند.
- چرا با اين كه موسى (ع ) قبل از بازگشت از ميقات از گوساله پرستى بنىاسرائيل خبر داشته غضبناك نشد؟
- رواياتى در ذيل (اجعل لنا الها كما لهم آلهة )
- روايتى پيرامون نحوه سخن خداوند با موسى عليه السلام
- دو روايت در مورد تقاضاى موسى (ع ) رؤ يت خداوند را
- گفتگوها و مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى
- بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد
- تجلى خدا تعالى فى حد نفسه امر ممكنى است ولى كسى و چيزى تابتحمل آن را ندارد
- دو نكته ديگر كه از روايت استفاده مى شود.
- رواياتى ديگر در مورد تقاضاى رؤ يت ، تجلى براى جبلّ، صعقه موسى ، دكّجبل و...
- يكى از (كروبين ) وسطه تجلى خدا شده است
- رواياتى درباره الواح تورات و گوساله پرستى بنىاسرائيل
- بحث روايتى (پاره اى از روايات از ائمه عليهم السلام در معناى رؤ يت قلب )
- اصطلاح (( ظلّ(( و (( ظلال (( در لسان اهل بيت عليهم السلام
- همانطور كه مقصود از رؤ يت ، ديدن به چشم نيست ، مقصود ايمان قلبى از راهاستدلال هم نيست
- چند روايت درباره حجاب بين خدا و خلق
- روايتى از امام صادق (ع ) درباره معرفت به خدا
- انحصار معرفت به خدا در فكر واستدلال ، خودجهل به خدا و شرك خفى به او است
- در علم به هر چيزى نخست علم به آفريدگار آنحاصل مى شود و محال است كه خداى تعالى شناخته نشود
- توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُرِيكُمْ دارَ الْفاسِقِينَ «145»
و در الواح (تورات) براى موسى، در هر موردى پندى و براى هر چيز تفصيلى نوشتيم. (اى موسى!) آنها را با قوّت بگير و به قوم خود فرمان بده كه بهترين آنها (مثلًا از ميان عفو و قصاص، عفو) را بگيرند. به زودى جايگاه فاسقان را به شما نشان مىدهم.
نکته ها
مراد از «الواح»، همان سنگ نبشتههاى تورات است كه در آيهى قبل به آن اشاره شد.
در اينكه مراد از احسن در «وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها» چيست، اقوال مختلفى بيان شده است، از جمله: مراد با بهترين قدرت گرفتن، يا بهترين گرفتن از حيث علم و عمل، يا در دَوَرانِ امر بين اهمّ و مهمّ، بهترين عمل را انجام دادن است و يا مراد اين است كه دستورات تورات، احسن تمام قوانين و دستوراتِ آن زمان است. امّا احسن مطلق، قرآن است، چنانكه خداوند مىفرمايد: «وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ» «1»
ممكن است مراد از آيه اين باشد كه اگر با قدرت به تورات عمل كنيد، بر دشمنان غالب خواهيد شد و خانههاى آنها را به دست مىآوريد.
«1». زمر، 55.
جلد 3 - صفحه 172
امام صادق عليه السلام فرمود: عبارت «مِنْ كُلِّ شَيْءٍ»، بيانگر آن است كه خداوند تمام امور را براى موسى عليه السلام بيان نكرده است. «1»
مراد از «دارَ الْفاسِقِينَ» يا كاخ و دربار فرعونيان است يا خانههاى ساكنان بيتالمقدّس قبلاز ورود قوم موسى و ممكن است مراد جايگاه متخلّفان از دستورات موسى در قيامت باشد. «2»
پیام ها
1- تورات، به صورت نوشته نازل شده است. «كَتَبْنا»
2- در يافت وحى، نياز به قوّت، اراده و جدّيت دارد. «فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ»
3- در ميان چند راه و برنامه، بايد بهترين روش را انتخاب و با بهترين توان انجام داد. «بِأَحْسَنِها»
4- مخالفت با قانون آسمانى، فسق است و مجازات دارد. «سَأُرِيكُمْ دارَ الْفاسِقِينَ»
5- رهبر بايد در عمل پيشگام باشد. (خداوند، ابتدا به خود موسى عليه السلام دستور مىدهد، سپس به مردم) خذ ... يأخذوا
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلاً لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُرِيكُمْ دارَ الْفاسِقِينَ (145)
وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ: و مكتوب فرموديم براى موسى عليه السّلام در الواح تورات از هر شىء كه محتاج بودند در امر دين به آنچه ارائه نمود او را آيات، مَوْعِظَةً: پند دهند احكام از حلال و حرام، و ذكر بهشت و جهنم و غيره از عبر و خبر، وَ تَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ: و تفصيل دهنده براى هر شيء از حليّت و حرمت. عياشى روايت كند كه: الواح تورات زبرجد بهشتى بود. در بصاير از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: از زمرد سبز بود. در مجمع بنا به قولى: الواح از چوب نازل شد از آسمان، و به قولى طول آن ده ذراع بود.
فَخُذْها بِقُوَّةٍ: پس خطاب شد: بگير اى موسى آن الواح را به عزيمت و قوت قلب، وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها: و امر كن قوم خود را اينكه اخذ كنند آن را به آنچه در او هست از احسن المحاسن، و آن فرائض و نوافل است كه احسن از مباحات است. يا محسنات اخلاقيه از صبر و عفو به اضافه انتقام و قصاص. بنا به قول قطرب، مراد به احسن حسن باشد، و تمام آن حسن است مثل قوله سبحانه: وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ و كقوله وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ.
سَأُرِيكُمْ دارَ الْفاسِقِينَ: زود است نشان داده شويد و بيننده باشيد منازل قرون ماضيه كه مخالفت نمودند امر الهى را و خارج شدند از طاعت سبحانى براى اينكه عبرت يابيد و متنبه شويد. يا زود باشد ببينيد جهنم را كه دار فساق و كفار است. اين آيه تهديد عظيمى است نسبت به مخالفين امر سبحانى.
در تفسير أبو الفتوح رازى رحمه اللّه مفسران گفتند: معظم آيات الواح تورات اينست: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* هذا كتاب من اللّه الملك الجبّار العزيز القهّار لعبده و رسوله
جلد 4 صفحه 195
موسى بن عمران: سبّحنى و قدّسنى لا اله الّا انا فاعبدنى و لا تشرك بى شيئا و اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ احيك حياة طيّبة (الخ):
فرمايد: اين كتابى است از خداوند ملك جبار عزيز قهار، به بنده و رسول خود موسى بن عمران: تسبيح كن مرا و تقديس نما مرا، نيست خدائى قابل ستايش و پرستش مگر من، بعد ده چيز را فرمايد:
1- عبادت كن مرا و شريك من قرار مده چيزى را.
2- شكر نما من و پدر و مادر را كه بازگشت تو به سوى من است تا زندگانى طيبه به تو عنايت فرمايم.
3- خون ناحق مريز كه بر تو حرام نمودهام و الّا آسمان و زمين بر تو تنگ شود.
4- به نام من قسم دروغ مخور كه توفيق ندهم كسى را كه نام مرا تعظيم نكند.
5- شهادت مده مگر به آنچه گوشت شنيده و چشمت ديده و دلت دانسته باشد، زيرا فرداى قيامت اهل شاهد را واقف، و ايشان را از شهادت بپرسم.
6- بر مردمان حسد مبر به فضل و روزى كه به ايشان عطا نمودم، كه حاسد دشمن نعمت من، و گرفتار نقمت من باشد.
7- زنا مكن و دزدى منما تا روى رحمت از تو باز نگيرم و در آسمان بر تو نبندم.
8- به نام غير من ذبيحه مكن كه هيچ قربانى از زمين به آسمان مرتفع نشود كه به نام من نكشته باشند.
9- با زن همسايه غدر مكن كه نزد من مقتى عظيم است.
10- براى مردمان آن را بخواه كه براى خود خواهى، و جمع فرمود تمام را در سه آيه سوره انعام فى قوله: قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ (الى) ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 144 تا 145
قالَ يا مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ (144) وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلاً لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُرِيكُمْ دارَ الْفاسِقِينَ (145)
ترجمه
و گفت اى موسى همانا من برگزيدم ترا بر مردم به رسالتهايم و بكلامم پس بگير آنچه را دادم ترا و بوده باش از شكرگزاران
و نوشتيم براى او در لوحها از هر چيزى موعظه و بيانى براى هر چيزى پس بگير آنها را با قوّت و امر كن قومت را كه بگيرند بهترش را زود باشد بنمايم بشما سراى متمردان را
تفسير
روايت شده است كه سؤال از رؤيت در آيه سابقه روز عرفه بود و تورية روز عيد بآنحضرت عطا شد و برگزيدن خداوند او را بر مردم برسالات و كلام با آنكه حضرت هارون هم در آن زمان پيغمبر بود باين اعتبار است كه او مأمور بمتابعت از حضرت موسى و دو شريعت مخصوصى نداشت و كليم اللّه نبود و بعضى برسالتى قرائت نمودهاند و مراد
جلد 2 صفحه 473
يكى است و اينكه آن حضرت ملقب بكليم اللّه شد براى آن بود كه خداوند بىواسطه جبرئيل با او سخن فرمود در كوه طور و ساير انبياء باين كرامت فائز نشدند مگر پيغمبر ما (ص) در شب معراج و مأمور شد حضرت موسى باخذ تورية و قبول منصب رسالت و اداء شكر اين موهبت و در كافى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه خداوند بحضرت موسى وحى فرمود كه ميدانى بچه سبب من ترا براى كلام خود اختيار كردم از ميان تمام خلق حضرت عرض كرد بفرما تا بدانم خداوند فرمود من بظاهر و باطن تمام بندگانم رسيدگى كردم هيچ كس را ذليلتر از تو در پيشگاه خود نيافتم اى موسى تو وقتى نماز ميگذارى صورت بر خاك مينهى و الواح تورية گفتهاند هفت يا ده يا دوازده عدد بوده و طول هر لوحى هم ده يا دوازده گز بوده و عياشى ره از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه جنسش زبرجد بهشتى بود و در بصائر از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه زمرّد سبز بوده است و خداوند بقلم قدرت تمام مواعظ حسنه و احكام لازمه بنى اسرائيل را در آن الواح بنحو اجمال و تفصيل ثبت و نقش فرموده بود و حضرت موسى مأمور شد كه با جدّ و جهد و عزم راسخ و قوّت قلب آن احكام و آداب را عملى نمايد پس مراد از اخذ در آيه سابقه قبض ظاهرى است و در اين آيه مراد از آن اخذ عملى معنوى است و باين جهت قوّت عزم و اراده و ثبات قدم لازم دارد و عياشى ره از امام صادق (ع) روايتى نقل نموده كه خلاصهاش آنستكه آن الواح از پيغمبر (ص) بامير المؤمنين (ع) رسيد و اينك نزد ما است و در آن علم اوّلين و آخرين جمع است و جفر عبارت از آنست و ما وارث تمام انبيائيم عصاى موسى هم نزد ما است و قريب باين مضمون از امير المؤمنين (ع) هم نقل شده است و گفتهاند مأمور شدند بنى اسرائيل كه اخذ نمايند بواجبات و مستحبات از آن احكام كه احسن است از مباحات يا عمل نمايند بطرف راجح از دو طرف تخيير مانند عفو نسبت بانتقام و بنظر حقير مراد اخذ باحسن الوجوه است كه مستفاد از اخذ بقوت است يعنى به بهتر وجهى از وجوه ممكنه بآنها عمل نمايند و مراد از دار الفاسقين يا جهنم است يا منازل قرون ماضيه و اقواميكه با خدا مخالفت نمودند كه براى عبرت بآنها ارائه داده ميشود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كَتَبنا لَهُ فِي الأَلواحِ مِن كُلِّ شَيءٍ مَوعِظَةً وَ تَفصِيلاً لِكُلِّ شَيءٍ فَخُذها بِقُوَّةٍ وَ أمُر قَومَكَ يَأخُذُوا بِأَحسَنِها سَأُرِيكُم دارَ الفاسِقِينَ (145)
و نوشتيم از براي موسي در الواح تورات از هر چيزي موعظه و تفصيل داديم از هر چيزي پس بگير اي موسي اينکه الواح را بتمام قوي و جديت و امر كن قوم خود را که بگيرند ببهترين آنها زود باشد که بشما ارائه دهم خانه و محل سكونت فاسقين را.
وَ كَتَبنا لَهُ فِي الأَلواحِ لوح عبارت از صفحه و تخته است که در او نوشته ظاهر و روشن نمايد يا از جواهرات مثل ياقوت و زبرجد و زمرّد يا از فلزات مثل طلا و نقره و مسّ و آهن يا از چوب و در اخبار از جواهرات گفتند و از اينجا استفاده ميشود که تورات مكتوبا و متفرقا نازل شده چنانچه صحف انبياء هم مكتوبا نازل شده مثل صحف آدم و نوح و شيث و ابراهيم ولي قرآن مقروا نازل شده لذا مسمي بقرآن شده که جبرئيل بر حضرتش قرائت ميكرد.
مِن كُلِّ شَيءٍ يعني من کل ما يحتاجون في امر دينهم از واجبات و محرمات و مستحبات و مكروهات و مباحات و وضعيات و ساير ما يحتاجون.
موعظة وعظ عبارت از تحذير است و بيان عواقب وخيمه معاصي و عقائد فاسده و اخلاق رذيله که تعبير بانذار ميكنند در مقابل نصايح که پند و اندرز است بعقائد حقه و اخلاق حسنه و اعمال صالحه که تعبير ببشارت ميكنند و وظائف انبياء است که مبشر و بشير و منذر و نذير باشند.
جلد 7 - صفحه 455
وَ تَفصِيلًا لِكُلِّ شَيءٍ که هر يك از وظائف و دستورات را جدا جدا با شرائط و اجزاء و موانع نوشته شده بود و از اينکه جمله استفاده ميشود که تورات بسيار مفصل بوده ولي يهود در دورههاي بعد بكلي از بين بردند فقط بعض جملات که در اذهان آنها بوده با تحريفات زيادي بنام تورات ضبط كرده که همين تورات رائج باشد که او را پنج سفر كردهاند.
فَخُذها بِقُوَّةٍ که تمام اينکه الواح را برداشت با كمال جديت و اهميت و از ميقات آمد نزد قوم.
وَ أمُر قَومَكَ يَأخُذُوا بِأَحسَنِها اشكال- تورات کل آن حسن است و واجب است اخذ بجميع آن چه معني دارد اخذ باحسن.
جواب- اخذ قوم معناي آن اينکه نيست که الواح را از موسي بگيرند و ببرند در منازل خود بلكه مراد عمل بر طبق دستورات آن است که عبارت از عقائد حقه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه است و اما محرمات را نبايد عمل كرد مباحات هم لازم العمل نيست مراد از احسن آنچه صلاح دين و دنيا و آخرت آنها است عمل كنند و آنچه بر خلاف صلاح است رها كنند سَأُرِيكُم دارَ الفاسِقِينَ تهديد است که نبادا ترك واجب يا مرتكب حرام شويد و فاسق گرديد که دار فاسقين جهنم است و خواهيد آن را مشاهده كرد، و بعضي تفسير كردند دار فاسقين را بدولت كفار بني اسرائيل که بعد از موسي بوجود ميآيد و اينکه تفسير بسيار بعيد است و مناسبت با جمله قبل ندارد، و اللّه العالم بمراده من كلامه.
456
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 145)- سپس اضافه میکند که: «در الواحی که بر موسی (ع) نازل کردیم، از هر موضوعی پند و اندرز کافی و شرح و بیان مسائل مورد نیاز در امور دین و دنیا و فرد و اجتماع برای او نوشتیم» (وَ کَتَبْنا لَهُ فِی الْأَلْواحِ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِیلًا لِکُلِّ شَیْءٍ).
سپس به او دستور دادیم که: «با نهایت جدّیّت و قوت اراده این فرمانها را برگیر» (فَخُذْها بِقُوَّةٍ).
«و به قوم خود نیز فرمان ده که به نیکوترین آنها عمل کنند» (وَ أْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها).
و نیز به آنها اخطار کن که مخالفت با این فرمانها و فرار از زیر بار مسؤولیتها و وظائف، نتیجه دردناکی دارد، و پایانش دوزخ است و «به زودی جایگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد» (سَأُرِیکُمْ دارَ الْفاسِقِینَ).
از تعبیر «مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْعِظَةً» چنین استفاده میشود که همه مواعظ
ج2، ص92
و اندرزها و مسائل لازم در الواح موسی (ع) نبود، زیرا در آن زمان به مقدار استعداد مردم، احکام الهی نازل گشت، ولی هنگامی که مردم جهان به آخرین مرحله از تعلیمات انبیاء رسیدند، آخرین دستور که شامل همه نیازمندیهای مادی و معنوی مردم بود بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نازل گردید.
ظاهر جمله «سَأُرِیکُمْ دارَ الْفاسِقِینَ» (به زودی خانه فاسقان را به شما نشان میدهم) این است که منظور از آن، دوزخ میباشد، که قرارگاه کسانی است که از اطاعت فرمان خدا و انجام وظائف خویش خارج شدهاند.
نکات آیه
۱- خداوند در میعادگاه مناجات، الواح نگارش یافته اى را به موسى عطا کرد. (و کتبنا له فى الألواح ... فخذها) «ال» در «الألواح» عهد ذکرى و اشاره به «ما اتیتک» در آیه قبل است.
۲- خداوند، نگارنده نوشته هاى موجود در لوحه هاى اهدا شده به موسى(ع) (و کتبنا له فى الألواح)
۳- الواح عطا شده به موسى(ع)، دربردارنده پندهایى از هر چیز پندآموز (و کتبنا له فى الألواح من کل شىء موعظة) «موعظة» مفعول براى «کتبنا» و «من کل شىء» صفت براى «موعظة» است. مراد از «کل شىء»، به مناسبت مورد، هر چیز پندآموز است. بنابراین جمله «کتبنا له ... » یعنى: از هر چیز پندآموز موعظه اى را در الواح عطا شده به موسى نگاشتیم.
۴- الواح اهدا شده به موسى(ع) (تورات) تأمین کننده همه نیازهاى هدایتى مردم عصر موسى(ع) با بیانى روشن (و کتبنا ... تفصیلا لکل شىء)
۵- نزول تورات به صورت الواحى مکتوب بود. (و کتبنا له فى الألواح)
۶- پند و موعظه، از تعالیم اساسى تورات (و کتبنا ... موعظة و تفصیلا) تقدیم «موعظة» بر «تفصیلاً» بیانگر این است که پندها و موعظه هاى تورات، نسبت به دیگر تعالیم آن، از جایگاه ویژه اى برخوردار بود.
۷- خداوند دعوت کننده موسى(ع) به جدّیت در فراگیرى لوحه هاى دریافتى و به کار بستن آن (فخذها بقوة)
۸- خداوند از موسى خواست تا قومش را به فراگیرى معارف نوشته شده بر الواح و احکام یاد شده در آن فرمان دهد. (و أمر قومک یأخذوا بأحسنها)
۹- قوم موسى(ع) موظف به فراگیرى معارف ثبت شده در الواح، به بهترین وجه، و به کار بستن احکام آن به نیکوترین صورت. (و أمر قومک یأخذوا بأحسنها) برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر در «احسنها» به «قوة» برگردد. بر این مبنا مفعول «یأخذوا» ضمیرى است محذوف که به «الألواح» برمى گردد. یعنى: «یأخذوا الألواح باحسن القوة».
۱۰- جدیت در فراگیرى معارف الهى به بهترین وجه، و عمل به احکام دین به نیکوترین صورت، وظیفه اى بر عهده مردم (و أمر قومک یأخذوا بأحسنها)
۱۱- موسى(ع) در میان قومش از نفوذى فراوان برخوردار بود. (و أمر قومک یأخذوا) فعل «یأخذوا» چون در جواب امر واقع شده، به «إن» شرطیه مقدر مجزوم شده است. تقدیر جمله چنین است: «و أمر قومک إن تامرهم یأخذوا ... .» یعنى قومت را به فراگیرى الواح فرمان ده که اگر فرمان دادى انجام خواهند داد. این معنا که «اگر فرمان دادى انجام خواهند داد»، نشان از نفوذ فراوان موسى دارد.
۱۲- لزوم پیشتازى رهبران بر پیروانشان در به کارگیرى تعالیم خویش (فخذها بقوة و أمر قومک یأخذوا)
۱۳- تصرف سرزمین فاسقان و دیدن مناظر آن، وعده اى از جانب خداوند به امت موسى (سأوریکم دار الفسقین) در اینکه مراد از «الفسقین» چه کسانى هستند، سه احتمال وجود دارد: فرعونیان، ساکنان سرزمین قدس پیش از ورود قوم موسى به آنجا، متخلفان قوم موسى برداشت فوق ناظر به احتمال اول و دوم است.
۱۴- فراگیرى معارف و عمل به احکام الهى، شرط پیروزى قوم موسى بر فاسقان و آزادسازى سرزمین آنان (فخذها ... یأخذوا بأحسنها سأوریکم دار الفسقین) برداشت فوق بر اساس این احتمال است که «ساوریکم» جواب فعل امر «فخذها بقوة و أمر قولک یأخدوا» باشد ; یعنى: «إن تاخذها و یأخذوا سأوریکم دار الفسقین» قابل ذکر است که مجزوم نشدن «اوریکم»، على رغم اینکه جواب امر قرار گرفته، به سبب وجود «سین» است.
۱۵- خداوند قوم موسى را از مخالفت با رسالتهاى وى بر حذر داشت و متخلفان را مردمى فاسق خواند. (سأوریکم دار الفسقین) برداشت فوق بر این اساس است که مراد از «الفاسقین» متمردان خود بنى اسرائیل باشد. بر این مبنا جمله «ساوریکم»، که پس از فرمان به فراگیرى تورات و به کار بستن تعالیم آن واقع شده، اشاره به این معنا دارد که اگر گروهى این فرمان را اطاعت نکنند، فاسقند. گفتنى است در این صورت مقصود از «دار» جایگاه شوم و فرجام نامیمون آن گروه است.
۱۶- خداوند، فاسقان بنى اسرائیل را به گرفتار آمدن به فرجامى شوم تهدید کرد. (سأوریکم دار الفسقین)
روایات و احادیث
۱۷- عن ابى جعفر (ع): ... ان اللّه تبارک و تعالى قال لموسى: «و کتبنا له فى الألواح من کل شىء» فأعلمنا أنه لم یبین له الأمر کله ... .[۱] از امام باقر (ع) روایت شده است: ... خداوند تبارک و تعالى درباره موسى(ع)، فرمود: «و براى او در آن الواح، بخشى از هر چیز را نوشتیم» خدا در این آیه، ما را آگاه کرد که تمام امور را براى موسى(ع) بیان نکرده است ... .
موضوعات مرتبط
- بنى اسرائیل: پیروزى بر فاسقان بنى اسرائیل ۱۴ ; تاریخ بنى اسرائیل ۱۳ ; تهدید فاسقان بنى اسرائیل ۱۵، ۱۶ ; دعوت از بنى اسرائیل ۸ ; سرزمین فاسقان بنى اسرائیل ۱۳، ۱۴ ; شرایط پیروزى بنى اسرائیل ۱۴ ; فرجام فاسقان بنى اسرائیل ۱۶ ; مسؤولیت بنى اسرائیل ۹ ; وعده به بنى اسرائیل ۱۳
- تورات: الواح تورات ۱، ۲، ۴، ۵ ; تعالیم تورات ۳، ۶ ; تورات و مقتضیات زمان ۴ ; عمل به تورات ۷، ۹ ; فراگیرى تعالیم تورات ۷، ۸، ۹ ; مواعظ تورات ۳، ۶ ; ویژگى الواح تورات ۳ ; ویژگى تورات ۴ ; ویژگى نزول تورات ۵ ; هدایتگرى تورات ۴
- خدا: افعال خدا ۲ ; اوامر خدا ۸ ; تهدیدهاى خدا ۱۶ ; دعوت خدا ۷ ; عطایاى خدا ۱، ۲، ۳ ; نواهى خدا ۱۵ ; وعده خدا ۱۳
- دین: آثار عمل به دین ۱۴ ; اهمیت عمل به دین ۱۰ ; عمل به تعالیم دین ۱۲ ; فراگیرى تعالیم دین ۱۰، ۱۴
- رهبرى: مسؤولیت رهبرى ۱۲
- فرجام: شوم ۱۶
- مردم: مسؤولیت مردم ۱۰
- موسى(ع): قصه موسى(ع) ۱، ۷، ۸ ; مخالفت با موسى(ع) ۱۵ ; مسؤولیت موسى(ع) ۷، ۸ ; موسى(ع) در میقات ۱ ; موسى(ع) در بنى اسرائیل ۱۱ ; نفوذ کلام موسى(ع) ۱۱
منابع
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۲۲۸، ح ۳، ب ۵ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۶۸، ح ۲۵۷.