الممتحنة ١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت می‌کنید، در حالی که آنها به آنچه از حقّ برای شما آمده کافر شده‌اند و رسول اللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون می‌رانند؛ اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‌اید؛ (پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار می‌کنید در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار می‌سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کاری کند، از راه راست گمراه شده است!

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگيريد- كه نسبت به آنها اظهار محبت كنيد در حالى كه قطعا به آن حقيقت كه براى شما آمده [يعنى قرآن‌] كافر شدند و به اين علت كه به خدا، پروردگارتان ايمان آورده‌ايد، پيامبر و شما را [از ديارتان‌] ب
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، دشمن من و دشمن خودتان را به دوستى برمگيريد [به طورى‌] كه با آنها اظهار دوستى كنيد، و حال آنكه قطعاً به آن حقيقت كه براى شما آمده كافرند [و] پيامبر [خدا] و شما را [از مكه‌] بيرون مى‌كنند كه [چرا ]به خدا، پروردگارتان ايمان آورده‌ايد، اگر براى جهاد در راه من و طلب خشنودى من بيرون آمده‌ايد. [شما] پنهانى با آنان رابطه دوستى برقرار مى‌كنيد در حالى كه من به آنچه پنهان داشتيد و آنچه آشكار نموديد داناترم. و هر كس از شما چنين كند، قطعاً از راه درست منحرف گرديده است.
ای کسانی که به خدا ایمان آورده‌اید، هرگز نباید کافران را که دشمن من و شمایند یاران خود برگرفته و طرح دوستی با آنها افکنید در صورتی که آنان به کتابی که بر شما آمد یعنی قرآن حق سخت کافر شدند، رسول خدا و شما مؤمنان را به جرم ایمان به خدا از وطن خود آواره می‌کنند، پس نباید اگر شما برای جهاد در راه من و طلب رضا و خشنودی من بیرون آمده‌اید پنهانی با آنها دوستی کنید، و من به اسرار نهان و اعمال آشکار شما داناترم، و هر که از شما چنین کند سخت به راه ضلالت شتافته است.
ای اهل ایمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگیرید، شما با آنان اظهار دوستی می کنید، در حالی که آنان به طور یقین به آنچه از حق برای شما آمده کافرند، و پیامبر و شما را به خاطر ایمانتان به خدا که پروردگار شماست [از وطن] بیرون می کنند، [پس آنان را دوستان خود مگیرید] اگر برای جهاد در راه من و طلب خشنودیم بیرون آمده اید [چرا] مخفیانه به آنان پیام می دهید که دوستشان دارید؟ در حالی که من به آنچه پنهان می داشتید و آنچه آشکار کردید داناترم، و هر کس از شما با دشمنان من رابطه دوستی برقرار کند، مسلماً از راه راست منحرف شده است.
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، دشمن من و دشمن خود را به دوستى اختيار مكنيد. شما با آنان طرح دوستى مى‌افكنيد و حال آنكه ايشان به سخن حقى كه بر شما آمده است ايمان ندارند. و بدان سبب كه به خدا، پروردگار خويش ايمان آورده بوديد، پيامبر و شما را بيرون راندند. اگر براى جهاد در راه من و طلب رضاى من بيرون آمده‌ايد، در نهان با آنها دوستى مكنيد؛ و من به هر چه پنهان مى‌داريد يا آشكار مى‌سازيد آگاهترم. و هر كه چنين كند، از راه راست منحرف گشته است.
ای مؤمنان اگر برای جهاد در راه من و طلب خشنودی من از [وطن خود] بیرون آمده‌اید، دشمن من و دشمن خودتان را دوست مگیرید، که به آنها مهربانی کنید، و حال آنکه آنان به دین حقی که برای شما آمده است، کفر و انکار ورزیده‌اند و پیامبر و شما را آواره کرده‌اند، چرا که به خداوند -پروردگارتانایمان دارید، [شمایید که‌] با آنان سر و سر دوستانه دارید و من به آنچه پنهان دارید و آنچه آشکار دارید، آگاه‌ترم، و هر کس از شما که چنین کند به راستی که از راه راست گم گشته است‌
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، دشمنان من و دشمنان خود را دوست مگيريد اگر [از خانمان و وطن خويش‌] براى جهاد در راه من و جستن خشنودى من بيرون آمده‌ايد با آنها طرح دوستى مى‌افكنيد و حال آنكه آنان به سخن راستى كه به شما آمده است- يعنى قرآن- كافر شدند، پيامبر و شما را از آن رو كه به خداى، پروردگارتان، ايمان آورده‌ايد بيرون مى‌كنند به پنهانى با آنان دوستى مى‌كنيد و حال آنكه من به آنچه پنهان مى‌داريد و آنچه آشكار مى‌كنيد داناترم. و از شما هر كه چنين كند همانا راه راست را گم كرده است.
ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خویش را به دوستی نگیرید. شما نسبت بدیشان محبّت می‌کنید و مودّت می‌ورزید، در حالی که آنان به حق و حقیقتی ایمان ندارند که برای شما آمده است. پیغمبر و شما را به خاطر ایمان آوردن به خدا که پروردگارتان است (از شهر و دیارتان) بیرون می‌رانند. اگر شما برای جهاد در راه من و طلب خوشنودیم (هجرت کرده‌اید و از زادگاه خویشتن) بیرون آمده‌اید (با ایشان پیوند دوستی برقرار نسازید). در نهان با آنان دوستی می‌کنید، در حالی که من نسبت به هرچه پنهان می‌دارید یا آشکار می‌سازید (از همگان) مطّلع‌تر و آگاه‌تر هستم. هر کس از شما چنین کاری را بکند، از راستای راه منحرف گشته است.
هان ای کسانی که ایمان آوردید! دشمن من و دشمن خودتان را اولیا(ی خود) مگیرید، در حالی‌که (خودتان و دیگران را) فراسوی‌شان (با اَسراری از مسلمانان) با مودت می‌افکنید، حال آنکه بی‌گمان به آن حقیقت که برایتان آمده کافرند؛ در حالی که پیامبر (خدا) و شما را (از مکّه) بیرون می‌کنند، (چرا) که به خدا - پروردگارتان - ایمان می‌آورید. اگر برای جهاد در راه راهوار من و طلب خشنودی‌ام برون آمده‌اید (شما) پنهانی با آنان رابطه‌ی دوستی برقرار می‌کنید، حال آنکه من به آنچه پنهان داشتید و آنچه آشکار نمودید داناترم و هر که از شما چنین کند، همواره راه راست را گم کرده است.
ای آنان که ایمان آوردید نگیرید دشمن من و دشمن خویش را دوستانی که افکنید با ایشان دوستی را و آنان کفر ورزیدند بدانچه بیامد شما را از حقّ برون رانند پیمبر را با شما از آن رو که ایمان آورید به پروردگار خویش اگر هستید شما برون‌آیندگان برای جهاد در راه من و در پی خوشنودیهای من می‌نمائیدشان پنهان دوستی را و منم داناتر بدانچه نهان دارید و آنچه آشکار سازید و آنکو بکند این را از شما همانا گم کرده است راه راست را


سوره الممتحنة آیه ١ الممتحنة ٢
سوره : سوره الممتحنة
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لا تَتَّخِذُوا ...»: (نگا: آل‌عمران / و مائده / ). «وَ قَدْ کَفَرُوا ...»: حرف واو حالیه است. «عَدُوّ»: این واژه برای مفرد و جمع بکار می‌رود (نگا: طه / کهف / ). «اَن تُؤْمِنُوا بِاللهِ»: بدان سبب که به خدا ایمان دارید. مفعولٌ‌له است. «إِن کُنتُمْ ...»: جواب شرط محذوف است و (لا تَتَّخِذُوا) پیشین بر آن دلالت دارد. «جِهَاداً»: مفعولٌ‌له است. «وَ أَنَا أَعْلَمُ»: حرف واو حالیه است. «سَوَآءَ السَّبِیلِ»: (نگا: بقره / مائده / و و ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - فرمان الهى به مؤمنان، در اجتناب از دوستى با دشمنان خدا و دشمنان جامعه اسلامى (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّخذوا عدوّى و عدوّکم أولیاء )

۲ - اهل ایمان، در معرض خطر ایجاد ارتباط دوستانه با دشمنان خدا (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّخذوا عدوّى و عدوّکم أولیاء ) نهى معمولاً در جایى صورت مى گیرد که زمینه ابتلا و ارتکاب به عملى وجود دارد; به ویژه که شأن نزول خبر از چنین مشکلى مى دهد.

۳ - کافران، با همان انگیزه و ملاکى که به دشمنى با خدا برخاسته اند، دشمن مؤمنان و جامعه اسلامى نیز خواهند بود. (عدوّى و عدوّکم) تکرار «عدوّ» و تقدم «عدوّى» بر «عدوّکم»، در حقیقت مؤمنان را متوجه این موضوع مى کند که خویش را از دشمنىِ دشمنان خداایمن نپندارند; زیرا آنان با همان انگیزه و ملاک که دشمن خدایند، دشمن مؤمنان نیز هستند.

۴ - ایمان به خدا، ناسازگار با مهرورزى و اعتماد دوستانه به کافران و خداستیزان (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّخذوا عدوّى و عدوّکم أولیاء تلقون إلیهم بالمودّة) وصف «ایمان» مشعر به علیت است.

۵ - ممنوعیت پیوند دوستانه اهل ایمان، با کافران و منکران دین و پیامبر (تلقون إلیهم بالمودّة و قد کفروا بما جاءکم من الحقّ)

۶ - کافران به وحى و رسالت پیامبراکرم(ص)، دشمنان خدا و امت اسلامى اند. (عدوّى و عدوّکم ... و قد کفروا بما جاءکم من الحقّ)

۷ - کفر به حق و اصالت وحى، دلیل عدم شایستگى کافران براى دوستى (تلقون إلیهم بالمودّة و قد کفروا بما جاءکم من الحقّ) عبارت «و قد کفروا...» در حقیقت بیانگر علت نهى (لاتتّخذوا عدوّى) است.

۸ - نهى خداوند از دوستى اهل ایمان با کافران که باعث خروج ناخواسته پیامبر(ص) و مؤمنان از سرزمینشان (مکه) شده بودند. (لاتتّخذوا ... یخرجون الرسول و إیّاکم أن تؤمنوا باللّه)

۹ - ممنوعیت دوستى و ارتباط با کافران، منوط به وجود درگیرى و عداوت میان ایشان و مسلمانان * (لاتتّخذوا عدوّى و عدوّکم أولیاء ... یخرجون الرسول و إیّاکم) برداشت بالا، بدان احتمال است که تعبیر «قد کفروا ... یخرجون الرسول...» - که فلسفه نهى در «لاتتّخذوا عدوّى» را بیان مى کند - در عین حال قلمرو نهى را نیز مشخص سازد.

۱۰ - ایمان مسلمانان به ربوبیت خداى یگانه، علت اصلى اخراج ایشان از مکه به وسیله مشرکان * (یخرجون الرسول و إیّاکم أن تؤمنوا باللّه ربّکم)

۱۱ - بى توجهى به عمق عداوت کافران با اسلام و مسلمانان، زمینه ساز برقرارى روابط دوستانه با آنان (لاتتّخذوا عدوّى و عدوّکم أولیاء ... یخرجون ... أن تؤمنوا باللّه ربّکم) بیان ابعاد مختلف عداوت کافران با مسلمانان، به عنوان دلیل ممنوعیت ارتباط دوستانه با آنان، بیانگر مطلب بالا است.

۱۲ - هجرت از مکه به مدینه براى جلب رضاى الهى، ناسازگار با مودت نسبت به مشرکان مکه (لاتتّخذوا عدوّى و عدوّکم أولیاء ... إن کنتم خرجتم جهادًا) آیه شریفه در مرحله نخست، نظر به موضوعى دارد که در صدراسلام رخ داده است. مخاطب اولیه آیه مهاجرى به نام حاطب بن ابى بلتعه است که براى خدا هجرت کرده; ولى گام در مسیر دوستى با مشرکان نهاده بود (غافل از این که آن هجرت و این حرکت با هم سازگار نیستند).

۱۳ - اقدام حاطب ابن ابى بلتعه به ارتباط مخفیانه با مشرکان، در آستانه آمادگى مسلمانان براى فتح مکه (لاتتّخذوا ... إن کنتم خرجتم جهدًا فى سبیلى) با توجه به شأن نزول آیه، عبارت «إن کنتم خرجتم...» نظر به آمادگى مسلمانان براى فتح مکه دارد.

۱۴ - حرکت مسلمانان براى فتح مکه، حرکتى جهادى و در راستاى خشنودى خداوند (إن کنتم خرجتم جهدًا فى سبیلى و ابتغاء مرضاتى) از این که پس از برشمردن ستم مشرکان نسبت به مسلمانان، تعبیر «جهاداً فى سبیلى...» آمده، مى توان نتیجه گرفت که آیه شریفه، انگیزه فتح مکه را مشخص ساخته است.

۱۵ - حرکت جهادگرانه در راه خدا و رضاى او، ناسازگار با دوستى نسبت به دشمنان او (لاتتّخذوا عدوّى و عدوّکم أولیاء ... إن کنتم خرجتم جهدًا فى سبیلى و ابتغاء مرضاتى) هر چند آیه در مورد خاصى نازل شده; ولى پیام کلى آن براى امت اسلامى باقى است.

۱۶ - ارزش هجرت و جهاد، به انجام گرفتن آن در راه خدا و براى خشنودى او است. (إن کنتم خرجتم جهدًا فى سبیلى و ابتغاء مرضاتى) تعبیر «خرجتم»، چنانچه بیانگر هجرت مسلمانان از مکه به مدینه باشد، عنوان «جهاد» نیز بر آن انطباق مى یابد.

۱۷ - اقدام برخى از مهاجران، به برقرارى رابطه سرّى و دوستانه با مشرکان مکه (تسرّون إلیهم بالمودّة) با توجه به شأن نزول آیه شریفه، مطلب بالا استفاده مى شود.

۱۸ - خداوند، آگاه به اعمال پنهانى و آشکار آدمیان (و أنا أعلم بما أخفیتم و ما أعلنتم)

۱۹ - توجه به آگاهى خدا از آشکار و نهان، بازدارنده مؤمنان از ارتباط سرّى با کافران (تسرّون ... و أنا أعلم بما أخفیتم)

۲۰ - داشتن روابط سرّى و دوستانه با دشمنان دین، رفتن به بیراهه و حرکتى بى فرجام است. (و من یفعله منکم فقد ضلّ سواء السبیل)

۲۱ - پندار تأمین بعضى منافع از طریق روابط سرّى با دشمنان دین، پندارى باطل و بى فرجام* (و من یفعله منکم فقد ضلّ سواء السبیل) برداشت یاد شده با توجه به شأن نزول آیه شریفه است; یعنى، برقرارى ارتباط برخى از مسلمانان با دشمن، به انگیزه حفظ منافع; نه خیانت به مسلمانان.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۳، ۱۷
  • ایمان: آثار ایمان به خدا ۴; ایمان به توحید ربوبى ۱۰
  • بینش: بینش باطل ۲۱
  • جهاد: آثار جهاد ۱۵; ملاک ارزش جهاد ۱۶
  • حاطب ابن ابى بلتعه: حاطب ابن ابى بلتعه و مشرکان مکه ۱۳
  • حق: آثار تکذیب حق ۷
  • خدا: اجتناب از دوستى با دشمنان خدا ۱; انگیزه دشمنى با خدا ۳; اوامر خدا ۱; اهمیت رضایت خدا ۱۲، ۱۴، ۱۶; دشمنان خدا ۶; دوستى با دشمنان خدا ۲; رضایت خدا۱۵; علم خدا به اعمال ۱۸; علم غیب خدا ۱۸; موانع دوستى با دشمنان خدا ۴، ۱۵; نواهى خدا ۸; وسعت علم خدا ۱۸
  • دین: آثار رابطه با دشمنان دین ۲۱; دوستى با دشمنان دین۲۰; ممنوعیت دوستى با مکذبان دین ۵
  • ذکر: آثار ذکر علم خدا ۱۹; ذکر علم غیب خدا ۱۹
  • سبیل الله: نقش سبیل الله ۱۶
  • غفلت: آثار غفلت ۱۱; غفلت از دشمنان اسلام ۱۱; غفلت از دشمنان مسلمانان ۱۱; غفلت از دشمنى کافران ۱۱
  • کافران: آثار دشمنى کافران ۹; انگیزه کافران ۳; دلایل بى لیاقتى کافران ۷; دلایل رد دوستى با کافران ۷; زمینه دوستى با کافران ۱۱; ممنوعیت دوستى با کافران ۵، ۹; موانع رابطه با کافران ۱۹; نهى از دوستى با کافران ۸
  • گمراهى: موارد گمراهى ۲۰
  • مؤمنان: تکلیف مؤمنان ۱، ۵، ۸; زمینه لغزش مؤمنان ۲
  • محمد(ص): دشمنى مکذبان محمد(ص) ۶; عوامل هجرت محمد(ص) ۸; ممنوعیت دوستى با مکذبان محمد(ص) ۵
  • مسلمانان: آثار ایمان مسلمانان صدراسلام ۱۰; آثار دشمنى با مسلمانان ۹; اجتناب از دوستى با دشمنان مسلمانان ۱; انگیزه دشمنى با مسلمانان ۳; جهاد مسلمانان صدراسلام ۱۴; دشمنان مسلمانان ۶; عوامل اخراج مسلمانان صدراسلام ۱۰; عوامل هجرت مسلمانان ۸; فلسفه هجرت مسلمانان صدراسلام ۱۲
  • مشرکان مکه: دوستى با مشرکان مکه ۱۷; موانع دوستى با مشرکان مکه ۱۲
  • مکه: فلسفه فتح مکه ۱۴; قصه فتح مکه ۱۳; هجرت از مکه ۸، ۱۴
  • مهاجران: دوستى مهاجران صدراسلام ۱۷
  • وحى: آثار تکذیب وحى ۷; دشمنى مکذبان وحى ۶
  • هجرت: ملاک ارزش هجرت ۱۶

منابع