المجادلة ٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آیا ندیدی کسانی را که از نجوا [= سخنان درگوشی‌] نهی شدند، سپس به کاری که از آن نهی شده بودند بازمی‌گردند و برای انجام گناه و تعدّی و نافرمانی رسول خدا به نجوا می‌پردازند و هنگامی که نزد تو می‌آیند تو را تحیّتی (و خوشامدی) می‌گویند که خدا به تو نگفته است، و در دل می‌گویند: «چرا خداوند ما را بخاطر گفته‌هایمان عذاب نمی‌کند؟!» جهنم برای آنان کافی است، وارد آن می‌شوند، و چه بد فرجامی است!

آيا به كسانى كه از نجوا منع شده بودند نظر نيفكندى كه باز بدانچه از آن منع شده‌اند بر مى‌گردند و به [منظور] گناه و تعدى و مخالفت پيامبر با يكديگر نجوا مى‌كنند و چون نزد تو مى‌آيند تو را بدان شيوه كه خدا سلام و تحيّت نگفته است سلام مى‌دهند و در دل خود م
آيا كسانى را كه از نجوا منع شده بودند، نديدى كه باز بدانچه از آن منع گرديده‌اند، برمى‌گردند و با همديگر به [منظور] گناه و تعدّى و سرپيچى از پيامبر، محرمانه گفتگو مى‌كنند و چون به نزد تو آيند، تو را بدانچه خدا به آن [شيوه‌] سلام نگفته سلام مى‌دهند و در دلهاى خود مى‌گويند: «چرا به آنچه مى‌گوييم خدا ما را عذاب نمى‌كند؟» جهنم براى آنان كافى است؛ در آن درمى‌آيند، و چه بد سرانجامى است.
آیا آنان (یعنی یهود و منافقان) را که از نجوا و راز گفتن با هم ممنوع شدند ندیدی که باز هم با یکدیگر بر بزهکاری و دشمنی و مخالفت رسول راز گفتن از سرگرفتند؟ و هر گاه حضور تو آیند (از مکر و خدیعت) تو را سلام و تحیّتی گویند که خدا نفرموده است و پیش خود می‌گویند: (اگر این شخص رسول خداست) چرا خدا بر این سلام (تمسخر آمیزی) که به او می‌کنیم ما را عذاب نمی‌کند؟! عذاب دوزخ آنها را کفایت است که در آنجا که بسیار بد منزلگاهی است پیوسته معذّب خواهند شد.
آیا کسانی را که از گفتگوی محرمانه منع شده بودند، ندیدی؟ که باز به کاری که از آن منع شده بودند باز می گردند، و با یکدیگر از روی گناه و دشمنی و سرپیچی از پیامبر، محرمانه گفتگو می کنند، و هنگامی که نزد تو آیند به صورتی تو را درود می گویند که خدا به تو درود نگفته است، و در دل خود می گویند: چرا خدا ما را به سبب آنچه می گوییم عذاب نمی کند؟! دوزخ برای آنان کافی است، در آن وارد می شوند، و بد بازگشت گاهی است.
آيا آنها را كه از نجوا منع شده بودند نديدى كه كارى را كه از آن منع شده بودند از سر گرفتند و باز هم براى گناه و دشمنى و نافرمانى از پيامبر با هم نجوا مى‌كنند؟ و چون نزد تو مى‌آيند، به گونه‌اى تو را سلام مى‌گويند كه خدا تو را بدان گونه سلام نگفته است، و در دل مى‌گويند: چرا خدا ما را بدانچه مى‌گوييم عذاب نمى‌كند؟ جهنم برايشان كافى است. بدان داخل مى‌شوند، و اين بد سرانجامى است.
آیا ننگریسته‌ای در کار کسانی که از نجوا نهی شده‌اند، سپس به آنچه از آن نهی شده‌اند، باز می‌گردند و به گناه و ستمکاری و نافرمانی از پیامبر باهم نجوا می‌کنند، و چون به نزدت آیند به نحوی به تو درود می‌فرستند که خداوند آن گونه به تو درود نفرستاده است، و در دلهایشان گویند چرا به خاطر آنچه می‌گوییم خداوند عذابمان نمی‌کند؟ جهنم برایشان کافی است که به آن اندر آیند، و چه بد سرانجامی است‌
آيا به كسانى- جهودان و منافقان- ننگريستى كه از رازگفتن بازداشته شدند و سپس بدانچه بازداشته شدند بازمى‌گردند و در باره گناه و ستم و نافرمانى پيامبر با يكديگر راز مى‌گويند، و چون نزد تو آيند تو را درود گويند نه بدان گونه كه خداى درود گفته است، و در دل خود مى‌گويند: چرا خدا ما را بدانچه مى‌گوييم عذاب نمى كند؟! بس است آنها را دوزخ كه بدان در آيند، و بد بازگشتگاهى است.
آیا ندیده‌ای کسانی را که از نجوا نهی شده‌اند، ولی آنان به سوی چیزی برمی‌گردند که از آن نهی گشته‌اند، و برای انجام گناه و دشمنانگی و نافرمانی از پیغمبر، با همدیگر به نجوا می‌پردازند، و هنگامی که به پیش تو می‌آیند بگونه‌ای تو را سلام می‌گویند که خدا تو را بدانگونه سلام نگفته است. در دل به خود می‌گویند: (اگر اعمال ما بد است و خدا می‌داند) پس چرا ما را به خاطر گفته‌هایمان کیفر نمی‌دهد؟! دوزخ بسنده‌ی ایشان است (و نیازی به مجازات دیگر نیست). داخل آن خواهند شد و با آتش آن خواهند سوخت، و چه بد سرانجامی و چه بد جایگاهی است!
آیا کسانی را که از نجوا منع شدند، ندیدی (که) سپس به آنچه از آن منع گردیدند بر می‌گردند و با همدیگر به گناه دنباله‌دار و عدوان و عصیان پیامبر، محرمانه گفتگو می‌کنند و هنگامی که نزد تو آیند، تو را بدانچه خدا به آن (شیوه) زنده‌باد نگفته، زنده‌باد می‌گویند و در میان خودشان می‌گویند: «چرا به آنچه می‌گوییم خدا ما را عذاب نمی‌کند؟» جهنم برای آنان کافی است، آن را می‌افروزند. پس چه بد سرانجامی است.
آیا ننگریستی بدانان که نهی شدند از رازگفتن (آهسته سر به گوشی سخن‌گفتن) پس بازگردند بدانچه نهی شدند از آن و راز گویند به گناه و دشمنی و نافرمانی پیمبر و هر گاه آیندت درودت گویند بدانچه درودت نگفت بدان خدا و گویند پیش خود چرا عذاب نکند ما را خدا بدانچه گوئیم بس است ایشان را دوزخ چشندش پس چه زشت است آن جایگاه‌


المجادلة ٧ آیه ٨ المجادلة ٩
سوره : سوره المجادلة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الَّذِینَ نُهُوا ...»: گروهی از یهودیان و منافقان بودند. «حَیَّوْکَ»: تو را درود می‌گویند. بر تو سلام می‌کنند. «بِمَا لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللهُ»: با واژه‌هائی به تو سلام می‌کنند که خداوند تو را بدان سلام نگفته است. یهودیان بجای (أَلسَّلامُ عَلَیْکَ) می‌گفتند (أَلسَّامُ عَلَیْکَ): مرگ بر تو! ملامت و خستگی بهره‌ات! «یَقُولُونَ فِی أَنفُسِهِمْ»: در دل به خود می‌گفتند. استهزاءکنان به همدیگر می‌گفتند. «یَصْلَوْنَهَا»: (نگا: ابراهیم / ، ص / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - نجواهاى منافقان، از حرکت هاى آزاردهنده آنان علیه مسلمانان (ألم تر إلى الذین نهوا عن النجوى) مفسران برآنند که این بخش از آیات، مربوط به منافقان و یکى از حرکات موذیانه آنان علیه مسلمانان (نجوا و درگوشى سخن گفتن) است.

۲ - منافقان، از نجواهاى آزاردهنده شان نهى و از آنان خواسته شده بود تا از آن کار زشت دست بکشید. (ألم تر إلى الذین نهوا عن النجوى)

۳ - منافقان - با وجود این که از نجوا کردن نهى شده بودند - بر آن اصرار مىورزیدند. (ألم تر إلى الذین نهوا عن النجوى ثمّ یعودون لما نهوا عنه)

۴ - توصیه به گناه، تعدى به حقوق مسلمین و نافرمانى از پیامبراکرم(ص)، محتواى نجواهاى منافقان (و یتنجون بالإثم و العدون و معصیت الرسول)

۵ - منافقان، به هنگام وارد شدن بر پیامبراکرم(ص)، از روى اهانت به جاى تحیتى که خداوند به آن فرمان داده بود، تحیت دیگرى به آن حضرت مى گفتند. (و إذا جاءوک حیّوک بما لم یحیّک به اللّه)

۶ - تحیت بر پیامبراکرم(ص)، تعیین شده از جانب خداوند (و إذا جاءوک حیّوک بما لم یحیّک به اللّه)

۷ - مؤمنان، باید بر پیامبراکرم(ص) به همان تحیتى که خدا به آن حضرت گفته است، تحیت بگویند. (و إذا جاءوک حیّوک بما لم یحیّک به اللّه)

۸ - منافقان، منکر رسالت پیامبراکرم(ص) بودند. (و یقولون ... لولا یعذّبنا اللّه بما نقول) مفاد این گفته منافقان: (چرا خدا در برابر آنچه مى گوییم عذابمان نمى کند)، این است که اگر حضرت محمد(ص) پیامبر بود، باید ما عذاب مى شدیم. اکنون که از عذاب خبرى نیست، معلوم مى شود او پیامبر نیست.

۹ - منافقان، اعتقاد نداشتن به رسالت پیامبراکرم(ص) را در بین خودشان، علنى اعلام مى کردند. (و یقولون فى أنفسهم لولا یعذّبنا اللّه بما نقول) مفسران عبارت «یقولون فى أنفسهم» را دو صورت معنا کرده اند: الف) در دل خودشان مى گویند; ب) در میان خودشان (با خودشان) مى گویند. برداشت یاد شده برپایه احتمال دوم است.

۱۰ - منافقان، نازل نشدن عذاب الهى به خاطر اهانت هاى آنان به رسول اکرم(ص) را دلیل عدم رسالت آن حضرت مى پنداشتند. (و یقولون فى أنفسهم لولا یعذّبنا اللّه بما نقول)

۱۱ - خداوند، به علّت در پیش بودن عذاب اخروى، منافقان را به خاطر اهانت هایشان به پیامبراکرم(ص) عذاب نمى کرد. (و یقولون فى أنفسهم لولا یعذّبنا ... حسبهم جهنّم)

۱۲ - خداوند، چشیدن عذاب جهنم را براى منافقان کافى قرار داده است و با وجود آن، عذاب هاى دیگر در دنیا ضرورت ندارد. (حسبهم جهنّم یصلونها) «صلى» (مصدر «یصلونها») به معناى چشیدن است.

۱۳ - «جهنم»، نام محل عذاب در آخرت (حسبهم جهنّم یصلونها)

۱۴ - عذاب جهنم، فرجامى بس بد و ناگوار است. (فبئس المصیر) «مصیر»، به عاقبت و فرجام امر گفته مى شود.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۵
  • جهنم: شومى جهنم ۱۴; نقش جهنم ۱۳
  • خدا: تحیت خدا ۶، ۷
  • عذاب: مکان عذاب اخروى ۱۳ عصیان عذاب از محمد(ص) ۴
  • فرجام: فرجام شوم ۱۴
  • مؤمنان: تحیت مؤمنان ۷; تکلیف مؤمنان ۷
  • محمد(ص): اهانت به محمد(ص) ۵; تحیت به محمد(ص) ۵، ۶، ۷; دلایل مکذبان محمد(ص)۱۰; عذاب اخروى مکذبان محمد(ص) ۱۱; کیفر اخروى اهانت به محمد(ص) ۱۱; کیفر اهانت به محمد(ص) ۱۰; مکذبان محمد(ص) ۸، ۹
  • مسلمانان: اذیت مسلمانان ۱; تجاوز به حقوق مسلمانان ۴
  • منافقان: اذیتهاى منافقان ۱، ۲; اهانتهاى منافقان ۵، ۱۰; تأخیر عذاب منافقان۱۰; تحیت منافقان صدراسلام ۵; تکذیبگرى منافقان ۸; روش برخورد منافقان صدراسلام ۹; عذاب اخروى منافقان۱۱، ۱۲; عمل ناپسند منافقان ۲; فلسفه تأخیر عذاب منافقان۱۱; لجاجت منافقان ۳; منافقان و محمد(ص) ۵; نجواى منافقان۱، ۳، ۴; نهى منافقان ۲، ۳
  • نجوا: نهى از نجوا ۲، ۳

منابع