المجادلة ٨

از الکتاب
کپی متن آیه
أَ لَمْ‌ تَرَ إِلَى‌ الَّذِينَ‌ نُهُوا عَنِ‌ النَّجْوَى‌ ثُمَ‌ يَعُودُونَ‌ لِمَا نُهُوا عَنْهُ‌ وَ يَتَنَاجَوْنَ‌ بِالْإِثْمِ‌ وَ الْعُدْوَانِ‌ وَ مَعْصِيَةِ الرَّسُولِ‌ وَ إِذَا جَاءُوکَ‌ حَيَّوْکَ‌ بِمَا لَمْ‌ يُحَيِّکَ‌ بِهِ‌ اللَّهُ‌ وَ يَقُولُونَ‌ فِي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ لَوْ لاَ يُعَذِّبُنَا اللَّهُ‌ بِمَا نَقُولُ‌ حَسْبُهُمْ‌ جَهَنَّمُ‌ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ‌ الْمَصِيرُ

ترجمه

آیا ندیدی کسانی را که از نجوا [= سخنان درگوشی‌] نهی شدند، سپس به کاری که از آن نهی شده بودند بازمی‌گردند و برای انجام گناه و تعدّی و نافرمانی رسول خدا به نجوا می‌پردازند و هنگامی که نزد تو می‌آیند تو را تحیّتی (و خوشامدی) می‌گویند که خدا به تو نگفته است، و در دل می‌گویند: «چرا خداوند ما را بخاطر گفته‌هایمان عذاب نمی‌کند؟!» جهنم برای آنان کافی است، وارد آن می‌شوند، و چه بد فرجامی است!

ترتیل:
ترجمه:
المجادلة ٧ آیه ٨ المجادلة ٩
سوره : سوره المجادلة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الَّذِینَ نُهُوا ...»: گروهی از یهودیان و منافقان بودند. «حَیَّوْکَ»: تو را درود می‌گویند. بر تو سلام می‌کنند. «بِمَا لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللهُ»: با واژه‌هائی به تو سلام می‌کنند که خداوند تو را بدان سلام نگفته است. یهودیان بجای (أَلسَّلامُ عَلَیْکَ) می‌گفتند (أَلسَّامُ عَلَیْکَ): مرگ بر تو! ملامت و خستگی بهره‌ات! «یَقُولُونَ فِی أَنفُسِهِمْ»: در دل به خود می‌گفتند. استهزاءکنان به همدیگر می‌گفتند. «یَصْلَوْنَهَا»: (نگا: ابراهیم / ، ص / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

«شیخ طوسى» فرّاء گوید: این آیه درباره منافقین و یهود نازل گشته که در آن از نجوى در مجامع مسلمین نهى گردیدند.[۱][۲]

تفسیر


نکات آیه

۱ - نجواهاى منافقان، از حرکت هاى آزاردهنده آنان علیه مسلمانان (ألم تر إلى الذین نهوا عن النجوى) مفسران برآنند که این بخش از آیات، مربوط به منافقان و یکى از حرکات موذیانه آنان علیه مسلمانان (نجوا و درگوشى سخن گفتن) است.

۲ - منافقان، از نجواهاى آزاردهنده شان نهى و از آنان خواسته شده بود تا از آن کار زشت دست بکشید. (ألم تر إلى الذین نهوا عن النجوى)

۳ - منافقان - با وجود این که از نجوا کردن نهى شده بودند - بر آن اصرار مىورزیدند. (ألم تر إلى الذین نهوا عن النجوى ثمّ یعودون لما نهوا عنه)

۴ - توصیه به گناه، تعدى به حقوق مسلمین و نافرمانى از پیامبراکرم(ص)، محتواى نجواهاى منافقان (و یتنجون بالإثم و العدون و معصیت الرسول)

۵ - منافقان، به هنگام وارد شدن بر پیامبراکرم(ص)، از روى اهانت به جاى تحیتى که خداوند به آن فرمان داده بود، تحیت دیگرى به آن حضرت مى گفتند. (و إذا جاءوک حیّوک بما لم یحیّک به اللّه)

۶ - تحیت بر پیامبراکرم(ص)، تعیین شده از جانب خداوند (و إذا جاءوک حیّوک بما لم یحیّک به اللّه)

۷ - مؤمنان، باید بر پیامبراکرم(ص) به همان تحیتى که خدا به آن حضرت گفته است، تحیت بگویند. (و إذا جاءوک حیّوک بما لم یحیّک به اللّه)

۸ - منافقان، منکر رسالت پیامبراکرم(ص) بودند. (و یقولون ... لولا یعذّبنا اللّه بما نقول) مفاد این گفته منافقان: (چرا خدا در برابر آنچه مى گوییم عذابمان نمى کند)، این است که اگر حضرت محمد(ص) پیامبر بود، باید ما عذاب مى شدیم. اکنون که از عذاب خبرى نیست، معلوم مى شود او پیامبر نیست.

۹ - منافقان، اعتقاد نداشتن به رسالت پیامبراکرم(ص) را در بین خودشان، علنى اعلام مى کردند. (و یقولون فى أنفسهم لولا یعذّبنا اللّه بما نقول) مفسران عبارت «یقولون فى أنفسهم» را دو صورت معنا کرده اند: الف) در دل خودشان مى گویند; ب) در میان خودشان (با خودشان) مى گویند. برداشت یاد شده برپایه احتمال دوم است.

۱۰ - منافقان، نازل نشدن عذاب الهى به خاطر اهانت هاى آنان به رسول اکرم(ص) را دلیل عدم رسالت آن حضرت مى پنداشتند. (و یقولون فى أنفسهم لولا یعذّبنا اللّه بما نقول)

۱۱ - خداوند، به علّت در پیش بودن عذاب اخروى، منافقان را به خاطر اهانت هایشان به پیامبراکرم(ص) عذاب نمى کرد. (و یقولون فى أنفسهم لولا یعذّبنا ... حسبهم جهنّم)

۱۲ - خداوند، چشیدن عذاب جهنم را براى منافقان کافى قرار داده است و با وجود آن، عذاب هاى دیگر در دنیا ضرورت ندارد. (حسبهم جهنّم یصلونها) «صلى» (مصدر «یصلونها») به معناى چشیدن است.

۱۳ - «جهنم»، نام محل عذاب در آخرت (حسبهم جهنّم یصلونها)

۱۴ - عذاب جهنم، فرجامى بس بد و ناگوار است. (فبئس المصیر) «مصیر»، به عاقبت و فرجام امر گفته مى شود.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۵
  • جهنم: شومى جهنم ۱۴; نقش جهنم ۱۳
  • خدا: تحیت خدا ۶، ۷
  • عذاب: مکان عذاب اخروى ۱۳ عصیان عذاب از محمد(ص) ۴
  • فرجام: فرجام شوم ۱۴
  • مؤمنان: تحیت مؤمنان ۷; تکلیف مؤمنان ۷
  • محمد(ص): اهانت به محمد(ص) ۵; تحیت به محمد(ص) ۵، ۶، ۷; دلایل مکذبان محمد(ص)۱۰; عذاب اخروى مکذبان محمد(ص) ۱۱; کیفر اخروى اهانت به محمد(ص) ۱۱; کیفر اهانت به محمد(ص) ۱۰; مکذبان محمد(ص) ۸، ۹
  • مسلمانان: اذیت مسلمانان ۱; تجاوز به حقوق مسلمانان ۴
  • منافقان: اذیتهاى منافقان ۱، ۲; اهانتهاى منافقان ۵، ۱۰; تأخیر عذاب منافقان۱۰; تحیت منافقان صدراسلام ۵; تکذیبگرى منافقان ۸; روش برخورد منافقان صدراسلام ۹; عذاب اخروى منافقان۱۱، ۱۲; عمل ناپسند منافقان ۲; فلسفه تأخیر عذاب منافقان۱۱; لجاجت منافقان ۳; منافقان و محمد(ص) ۵; نجواى منافقان۱، ۳، ۴; نهى منافقان ۲، ۳
  • نجوا: نهى از نجوا ۲، ۳

منابع

  1. در تفسیر على بن ابراهیم راجع به این قسمت از آیه «وَ یتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ» چنین آمده که اصحاب رسول خدا نزد او مى آمدند و چیزهائى از پیامبر درخواست نموده و سؤال مى کردند که شایسته آنان نبود سپس این آیه نازل گردید و نیز راجع به این قسمت از آیه «وَ إِذا جاؤُک حَیوْک بِما لَمْ یحَیک بِهِ اللَّهُ» گوید هنگامى که صحابه نزد پیامبر مى آمدند به روش جاهلیت با الفاظ (انعم صباحا یا انعم مساءً) تحیت و درود مى فرستادند سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله به آن‌ها فرمود: خداوند براى کیفیت درود فرستادن دستور بهترى داده و آن عبارت است از گفتن سلام علیکم که تحیت و درود اهل بهشت است، صاحب مجمع البیان از ابن عباس نقل نماید که این آیه درباره یهود و منافقین نازل شده که با یکدیگر در مجامع مسلمین به نجوى (زیرگوشى حرف زدن) مى پرداختند و سپس به مؤمنین نظر مى افکندند و مؤمنین به خیال مى افتادند که چه قضایائى از براى آن‌ها اتفاق افتاده و یا چه موضوع مهمى از مصیبت و گرفتارى براى آن‌ها یا خویشاوندانشان رخ داده است و این نوع زیرگوشى حرف زدن به طور پنهانى باعث پریشانى خاطر آن‌ها مى گردید لذا مؤمنین شکایت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بردند و طى این آیه، نجوى منع گردید.
  2. ابن ابى حاتم در تفسیر خود از مقاتل بن حیان روایت کند که میان رسول خدا صلی الله علیه و آله و یهودیان صلح و آشتى برقرار شده بود. یهودیان وقتى مؤمنین را می‌دیدند به نجوى و زیرگوشى حرف زدن مى پرداختند و شخص مؤمن مى پنداشت که بر ضد خودش توطئه اى مى چینند و یا آن که می‌خواهند، او را بکشند لذا از طرف پیامبر از این گونه نجوى منع گردیدند و آن‌ها توجهى به منع پیامبر نمى نمودند و به کار خویش ادامه می‌دادند تا این که این آیه نازل شد و احمد در مسند خود و بزار و طبرانى از عبدالله بن عمر روایت کنند که یهودیان به رسول خدا صلی الله علیه و آله که می‌رسیدند. مى گفتند: سام علیکم (سام در لغت عبرى به معنى مرگ است) و سپس پیش خود مى گفتند: چرا خداوند به این گفتار و درود از روى مکر و حیله ما را عذاب نمى کند؟ سپس این آیه «وَ إِذا جاؤُک حَیوْک بِما لَمْ یحَیک بِهِ اللَّهُ» نازل شد.