لقمان ٢٨
کپی متن آیه |
---|
مَا خَلْقُکُمْ وَ لاَ بَعْثُکُمْ إِلاَّ کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ |
ترجمه
لقمان ٢٧ | آیه ٢٨ | لقمان ٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خَلْقُکُمْ»: آفریدن شما در ابتداء جهان. «بَعْثُکُمْ»: زنده گرداندن شما پس از مرگ در انتهای جهان. «کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ»: آفرینش یک انسان و زنده گرداندن او، با آفرینش همه انسانها و زنده گرداندن ایشان هیچ تفاوتی ندارد، و اصلاً مفاهیمی همچون «سخت» و «آسان» و «کوچک» و «بزرگ» در برابر قدرت بیانتهاء خدا معنی ندارد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً... (۰) وَ مَا أَمْرُنَا إِلاَّ وَاحِدَةٌ... (۲)
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ... (۲) لِيَجْزِيَ اللَّهُ کُلَ نَفْسٍ مَا... (۱) إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا... (۰) وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَ... (۱) وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ... (۰) وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لاَ... (۳) فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ (۱) فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ (۰) الْيَوْمَ تُجْزَى کُلُ نَفْسٍ بِمَا... (۱) يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ... (۰) مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِي... (۱)
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۴، سوره لقمان
- معناى اينكه فرمود: ((سخر لكم ما فى السموات و ما فى الارض ))
- نكوهش از مجادله بدون علم و از روى تقليد درباره خدا
- احتجاج بر وحدانيت خداى تعالى در الوهيت و ربوبيت ، از طريق انحصار ملك حقيقى در او، وغنى و حميد على الاطلاق بودنش جل و علا
- افاده كثرت و وستعت خلق و تدبير خداى تعالى
- بيان امكان معاد در برابر استبعاد مشركين
- اعتراض به آينه شريفه و پاسخ به آن
- استشهاد براى علم خدا به اعمال بندگان به تدبير جارى در نظام شب و روز
- معناى ((حق )) بودن خداى تعالى و ((على )) و ((كبير)) بودن او عزاسمه
- معناى جمله : ((و لا يغرنكم بالله الغرور))
- بيان اينكه خداوند عالم به هر كوچك و بزرگ است
- بحث روايتى
- وصف دنيا از زبان اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در جواب مردى كه از دنيا بدگويى مىكرد
- چند روايت در مورد انحصار علم به چند چيز در خداى تعالى درذيل آيه : ((ان الله عنده علم الساعة و...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ «28»
آفرينش و رستاخيز (همهى) شما (نزد خدا چيزى) جز مانند (آفريدن و زنده كردن) يك تن نيست، همانا خداوند شنوا و بيناست.
نکته ها
ريشهى تشكيك و ترديد در اصل معاد؛ گاهى طول زمان است كه چگونه مردگان پس از گذشت زمان طولانى، دوباره زنده مىشوند، گاهى خود مردگان است كه چگونه استخوانهاى پوسيده، پراكنده و درهمآميخته، از هم تفكيك مىشوند و گاهى آگاهى از رفتار، كردار و افكار است كه پس از آفرينش مجدّدِ مردگان، چگونه به حساب اين همه انسان رسيدگى خواهد شد؟
خداوند در اين آيه با يك جمله، پاسخ همهى اين شبهات را مىدهد كه زنده كردن همهى شما با آفرينش يك نفر يكسان است و زمان در آن تأثيرى ندارد. او زمزمههاى شما را مىشنود و مىبيند و تمام رفتار و كردارتان را مىداند و به حساب همه مىرسد.
پیام ها
1- در علم و قدرت الهى، كميّت و جمعيّت، زمان و مكان، نهان و آشكار، تأثيرى ندارد. «ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ واحِدَةٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلاَّ كَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ «28»
بعد از آن به جهت رد جماعتى كه به سبب كثرت خلايق استبعاد مىكردند در بعث جميع آنها، كمال قدرت خود را بيان مىفرمايد:
ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ: نيست آفريدن شما و نه برانگيختن شما بعد از مرگ در پيشگاه قدرت مطلقه سبحانى، إِلَّا كَنَفْسٍ واحِدَةٍ: مانند آفريدن و برانگيختن يك تن، زيرا وجود كل و جزء را كافى است تعلق اراده الهيه و قدرت تامه مطلقه ثابت است براى ذات سبحانى، پس به قدرت كامله قادر است در آن واحد هزار هزار عالم ايجاد فرمايد، همچنين قادر باشد به حشر و نشر خلايق اولين و آخرين در يك آن بدون هيچ نقصان. إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ: بدرستى كه خداى تعالى شنواست همه شنيدنيها را، بينا است تمام ديدنيها را و ادراك او به بعضى از بعض ديگر باز نمىماند، پس خلق و بعث همچنين است. مراد آنست كه چنانكه همه مسموعات و مبصرات نزد ذات سبحانى يكسان است و ادراك هيچكدام از آن مانع ادراك آن نشود، همچنين خلق و بعث بعضى مانع خلق و بعث بعض ديگر نمىگردد بلكه در يك حكم هستند به جهت قدرت ذاتيه نسبت به جميع ممكنات از واحد و جمع و قليل و كثير على السّويه است، و الّا ترجيح بلا مرجح لازم، و آن محال است، پس جمله خلايق را به يكدفعه زنده فرمايد كه يكى از ديگرى او را مشغول نسازد.
«1» برهان، ج 3، ص 279. (چاپ علميه- قم). در اين نسخه باهوران است.
جلد 10 - صفحه 362
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ «26» وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «27» ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلاَّ كَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ «28» أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «29» ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ (30)
ترجمه
مر خدا را است آنچه در آسمانها و زمين است همانا خدا او است بىنياز ستوده
و اگر آنكه بوده باشد آنچه در زمين است از درخت قلمها و درياى بزرگ مدد كند آنرا بعد از تمام شدنش هفت درياى ديگر بآخر نميرسد مخلوقات خدا همانا خداوند تواناى درست كردار است
نيست آفريدن شما و نه بر انگيختن شما مگر چون يكتن همانا خداوند شنواى بينا است
آيا نديدى كه خدا در ميآورد شب را در روز و در ميآورد روز را در شب و مسخّر گردانيد آفتاب و ماه را هر يك سير ميكند تا مدّتى نامبرده شده و همانا خداوند بآنچه ميكنيد آگاه است
اين بسبب آنستكه خدا او حق است و آنكه آنچه ميخوانند غير از او باطل است و آنكه خدا او بلند رتبه بزرگ است.
جلد 4 صفحه 281
تفسير
آنچه در آسمانها و زمين است از ملائكه و جن و انس و نبات و جماد مملوك خدا است بملكيّت حقّه حقيقيه و مخلوق و محتاج باو و او بىنياز از آنها و ستوده در ذات و صفات و مستحق ستايش و پرستش و اگر آنچه در زمين است از اشجار قلم شود و درياى بزرگ محيط مركّب و مداد گردد و بعد از اتمام آن هفت درياى ديگر پيوسته به امداد آنمداد آيد معلومات و مقدورات و مخلوقات خدا در نوشتن بپايان نرسد چون نامتناهى و بىپايان است و خداوند ارجمند بر تمام آنها غالب و مسلّط و در همه متصرّف و نافذ است و بحكمت و مصلحت قيام و اقدام باداره امور آنها مينمايد قمّى ره فرموده كه يهود از پيغمبر پرسيدند روح چيست فرمود روح از امر پروردگار من است و داده نشديد شما از دانش مگر كمى گفتند ما خصوصا اين طوريم فرمود خير عموما مردم اينطورند گفتند چگونه ميشود علم تو كم باشد با آنكه بتو قرآن داده شده و بما تورية و تو خواندى و من يؤت الحكمة فقد اوتى خيرا كثيرا و تورية حكمت است پس اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه علم خدا بيشتر است و آنچه بشما داده شده زياد است در ميان شما كم است نزد خدا و البحر بنصب نيز قرائت شده و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه و البحر مداده قرائت فرموده است و بنابر اين معنى واضح است يعنى اگر آنچه در زمين اشجار است اقلام شود و درياى بزرگ مداد آن و بعدا هفت درياى ديگر بپايان نرسد معلومات خدا و براى رفع استبعاد كفّار از بعث خلق اوّلين و آخرين در يكزمان فرموده خلق و بعث شما باراده الهى نيست مگر مانند خلق و بعث يكنفر در سهولت چون مشغول نميكند خدا را كارى از كار ديگر لذا تمام مسموعات را در يك آن با هم ميشنود و تمام مبصرات را در يك لحظه با هم ميبيند و هر چه را اراده كند ميگويد بشو ميشود و هر كارى براى او آسان است و خلق و بعث همه مانند خلق و بعث يكنفر است چون همه امثال يكديگرند و حكم امثال در ما يجوز و ما لا يجوز يكى است كسيكه بتواند يكنفر را خلق و بعث كند تمام مردم را هم ميتواند خلق و بعث كند و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه بما رسيده است و خدا داناتر است كه گفتند اى محمّد بگمان تو ما خلق شديم اطوارى از نطفه و علقه و انشاء خلق آخر و گمان ميكنى كه ما مبعوث ميشويم در يكزمان پس خدا فرمود
جلد 4 صفحه 282
ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ واحِدَةٍ فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ* و بنابر اين شايد مراد اشاره باشد بآنچه بيان شد در سوره بقره ذيل آيه فقلنا اضربوه ببعضها در تحت عنوان تبيين سماوى از كيفيّت احياء موتى بعد از آمدن بارانيكه طبع منى دارد و جذب آن ذرّه باقيه از انسان ذرّات مناسبه خود را كه اين اطوار بر انسان طارى ميشود و قيام مينمايد ولى باراده الهى طول نميكشد بلكه بفوريّت انجام ميگيرد پس كيفيّت خلق و بعث يكى است و تفاوت بطول و قصر مدّت است باراده خدا و براى بيان سعه قدرت خويش فرموده اى فرزند آدم مگر نمىبينى كه خدا باختلاف ايّام و فصول داخل ميكند شب را در روز و روز را در شب چنانچه قمّى ره فرموده كه آنچه كم ميشود از شب داخل ميشود در روز و آنچه كم ميشود از روز داخل ميشود در شب و مسخّر اراده خود فرموده براى بهره بردارى بندگان آفتاب و ماه را كه هر يك در مسير معيّن خودشان بدون كمترين انحراف و اختلاف و سبقت و فتورى تا وقت مقدّر الهى از ماه و سال و قيامت سير ميكنند و خداوند از باطن اعمال شما با خبر است تمام اينها كه ذكر شد از ملكيّت حقّه حقيقيه و علم و قدرت و كلمات بىنهايت و انتظام امور عالم دليل است بر آنكه خدا حق و ثابت و مستحق پرستش و ستايش است و غير او هر چه باشد باطل و زائل و ناقابل براى شركت با او است و او است برتر و بالاتر از هر چيز و بزرگى كه همه در برابر او هيچ ميباشند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ما خَلقُكُم وَ لا بَعثُكُم إِلاّ كَنَفسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ «28»
نيست خلقت جميع شما و نه مبعوث شدن شما مگر مثل خلقت نفس واحده و بعث آن محققا خداوند سميع و بصير است.
در جنب قدرت الهي خلقت عرش و مورچه مساويست نه خلقت عرش بر او زحمت دارد نه مورچه بمجرد اراده ايجاد ميشود و اينکه آيه ناظر باينست که كفار و مشركين اشكال كردند که خلقت بشر مقدمات زيادي داشته از ابتداء تراب بوده سپس حبوبات و مأكولات و مراحلي طي كرده تا نطفه شده علقه مضغه مدت حمل تا بدنيا آمده با اينکه همه اسباب و وسائط و طول مدت چه نحو ميشود که فرداي قيامت يك مرتبه در يك آن و يك ساعت تمام از خاك مبعوث شوند! اينکه آيه نازل شد که در قدرت الهي تفاوت ندارد تمام از روي حكمت است و بمجرد اراده ايجاد ميشود موجودات دفعي هم بسيار داريم عرش، كرسي، كرات جويه، موت دفعي و بسيار ديگر در جنب قدرت تفاوتي ندارد.
جلد 14 - صفحه 436
ما خَلقُكُم جميع افراد انسان: جن، ملك، ساير مخلوقات.
وَ لا بَعثُكُم که تمام شماها را دو مرتبه زنده كنيم.
إِلّا كَنَفسٍ واحِدَةٍ که او را خلق كنيم و دو مرتبه زنده كنيم: إِنَّ اللّهَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ و بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ.
إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ عالم بجميع مسموعات و بجميع مبصرات است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 28)- بعد از ذکر علم بیپایان پروردگار، سخن از قدرت بیانتهای او به میان آورده، میفرماید: «آفرینش و بر انگیختن (و زندگی دوباره) همه شما (در قیامت) همانند یک فرد بیش نیست، خداوند شنوا و بیناست» (ما خَلْقُکُمْ وَ لا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ).
نکات آیه
۱ - آفرینش نخستین انسان ها و زنده کردن مجدد آنان پس از مرگ، براى خداوند همانند آفریدن یک تَن است. (ما خلقکم و لابعثکم إلاّ کنفس وحدة)
۲ - براى خدا، آفریدن افراد زیاد، با آفریدن یک تن، تفاوتى ندارد. (ما خلقکم و لابعثکم إلاّ کنفس وحدة) «إلاّ کنفس واحدة» مى تواند قرینه باشد بر این که مراد از خلق و بعث در «ما خلقکم و لابعثکم» خلق و بعث جمعى است و در این صورت آیه، نکته یاد شده را مى رساند.
۳ - فاصله افتادن میان خلقت نخستین انسان و زنده کردن مجدد او پس از مرگ، تأثیرى در آن خلقت ندارد. (ما خلقکم و لابعثکم إلاّ کنفس وحدة) چنان چه مفسران گفته اند، مشرکان با تعجب سؤال مى کردند که «چگونه امکان دارد که انسانى پس از سال ها مردن، مجدداً زنده شود؟». آیه در صدد پاسخ به آن پرسش است و تشریح مى کند که خلقت نخستین و دوباره، همانند آفریدن یک تن است و فاصله ایجاد شده، تأثیرى ندارد.
۴ - انسان ها، پس از مرگ، از جانب خداوند مجدداً زنده خواهند شد. (ما خلقکم و لابعثکم إلاّ کنفس وحدة)
۵ - انبوهى شمار انسان ها، فراهم آورنده زمینه تشکیک در معاد است. (ما خلقکم و لابعثکم إلاّ کنفس وحدة) به قرینه این که فرموده است، خلقت نخستین شما و خلق مجددتان، براى خداوند همانند خلق یک نفر است، مى توان استفاده کرد که چه بسا تشکیک در معاد، مربوط به فراوانى انسان ها و در هم آمیختگى آنها پس از مرگ باشد.
۶ - خداوند، «سمیع» (بسیار شنوا) و «بصیر» (بسیار بینا) است. (إنّ اللّه سمیع بصیر)
۷ - پاسخگویى خداوند به شبهه ایجاد شده در ذهن افراد درباره معاد و تجدید حیات انسان ها پس از مرگ، بر اساس آگاهى او است. (ما خلقکم و لابعثکم إلاّ کنفس وحدة إنّ اللّه سمیع بصیر) ذکر «إنّ اللّه سمیع...» در پایان آیه، به جاى اعلام قدرت مندى خداوند، مى تواند این نکته را برساند که چون خداوند، از شبهه ایجاد شده در ذهن ها خبر داشته، اقدام به پاسخگویى کرده است.
۸ - شنوایى و بینایى خداوند، پشتوانه کیفر و پاداش آدمیان پس از رستاخیر است. (ما خلقکم و لابعثکم إلاّ کنفس وحدة إنّ اللّه سمیع بصیر) احتمال دارد ذکر «إنّ اللّه سمیع بصیر» پس از بیان قدرت خداوند بر بازآفرینى انسان ها پس از مرگ، به این جهت باشد که بازآفرینى، براى حساب رسى اَعمال است و پشتوانه آن هم، آگاهى خداوند از اَعمال انسان ها است.
۹ - دلیل این که خداوند، در قیامت، مردم را از اَعمال دنیویشان خبر مى هد، آگاهى او است. (فننبّئهم بما عملوا ... إنّ اللّه سمیع بصیر)
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: بصیر ۶; سمیع ۶
- انسان: حشر انسان ۱; خلقت ابتدایى انسان ها ۱، ۳; کثرت انسان ها ۵; معاد انسان ها ۳، ۴، ۷
- تشبیهات قرآن: تشبیه خلقت انسان ۱; تشبیه معاد ۱
- خدا: افعال خدا ۴; بینایى خدا ۸; پاداشهاى خدا ۸; خالقیت خدا ۲، ۳; شنوایى خدا ۸; علم خدا ۷، ۹; قدرت خدا ۱، ۲; کیفرهاى خدا ۸
- قرآن: تشبیهات قرآن ۱
- قیامت: علم به عمل در قیامت ۹
- معاد: پاسخ به شبهات معاد ۷; زمینه استبعاد معاد ۵; سهولت معاد ۱; منشأ معاد ۴
منابع