الأعراف ١٠٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۱: خط ۴۱:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link150 | آيات ۹۴ - ۱۰۲، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link150 | آيات ۹۴ - ۱۰۲ سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link151 | سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link151 | سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link152 | دود كجروى هر امتى به چشم خودش مى رود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link152 | پیامدهای كجروى هر امتى، به خودش بر می گردد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link153 | تمدن بشرى توانائى تسلط بر نظام كون و نواميس طبيعت را ندارد.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link153 | تمدن بشرى، توانایى تسلط بر نظام هستی و نواميس طبيعت را ندارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link154 | چكيده سخن در سنت لايتغير الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link154 | چكيده سخن در سنّت تغیيرناپذیر الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link155 | سنت ابتلاء به سختى ها (باءساء و ضرّاء) و سنتعطاء نعمت ، دو سنت الهى براى آزمايش امت ها است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link155 | سختى ها و نعمت ها، دو سنّت الهى، براى آزمايش امت ها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link156 | مكر خدا به عنوان مجازات صحيح و مكر ابتدائى از خداوند ممتنع است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link156 | ممتنع بودن مكر ابتدایى از سوی خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link157 | چند وجه از وجوهى كه در معناى آيه : (( اولم يهد للذين يرثون الارض ...(( گفته شدهاست .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link158 | تفسير و شرح آيه شريفه: «تِلكَ القُرَى نَقُصُّ عَلَيكَ...» ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link158 | تفسير و شرح آيه شريفه : (( تلك القرى نقص عليك ...(( ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link159 | اقوال ديگرى كه در تفسير آيه فوق گفته شده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link159 | اقوال متعدد ديگرى كه در تفسير آيه فوق گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link160 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link160 | بحث روايتى (روايتى در ذيل جمله : (( و ما وجدنا لاكثرهم من عهد(( ]]
 


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۵۹

کپی متن آیه
أَ وَ لَمْ‌ يَهْدِ لِلَّذِينَ‌ يَرِثُونَ‌ الْأَرْضَ‌ مِنْ‌ بَعْدِ أَهْلِهَا أَنْ‌ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُمْ‌ بِذُنُوبِهِمْ‌ وَ نَطْبَعُ‌ عَلَى‌ قُلُوبِهِمْ‌ فَهُمْ‌ لاَ يَسْمَعُونَ‌

ترجمه

آیا کسانی که وارث روی زمین بعد از صاحبان آن می‌شوند، عبرت نمی‌گیرند که اگر بخواهیم، آنها را نیز به گناهانشان هلاک می‌کنیم، و بر دلهایشان مهر می‌نهیم تا (صدای حق را) نشنوند؟!

ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ٩٩ آیه ١٠٠ الأعراف ١٠١
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَمْ یَهْدِ»: روشن نشده است و معلوم نگشته است. خداوند ایشان را رهنمود و متوجّه نکرده است. فاعل آن می‌تواند ضمیر مستتر (هُوَ) بوده و به (الله) برگردد، و مفعول آن جمله (أَن لَّوْ نَشَآءُ) باشد. یا این که فاعل آن جمله (أَن لَّوْ نَشَآءُ) بوده و فعل لازم بشمار آید. «أَصَبْنَاهُمْ»: ایشان را نشانه تیر بلا می‌گردانیم. آنان را دچار مصیبت می‌کنیم و نابودشان می‌سازیم. «نَطْبَعُ»: مهر می‌نهیم (نگا: نساء / . «لا یَسْمَعُونَ»: اندرز نمی‌پذیرند. صدای حق را نمی‌شنوند و نصائح را در گوش نمی‌گیرند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- برخى از اقوام پیشین بر اثر کفرپیشگى و ارتکاب گناه به عذاب الهى گرفتار شدند و توان درک معارف دینى از آنان سلب شد. (أو لم یهد للذین یرثون ... أن لو نشاء أصبنهم بذنوبهم و نطبع على قلوبهم)

۲- ابتلاى کفرپیشگان تاریخ به کیفرهاى الهى، بیانگر توانایى خداوند به گرفتارسازى گنهکاران موجود به عقوبت گناهانشان است. (أو لم یهد للذین یرثون ... أن لو نشاء أصبنهم بذنوبهم) فاعل «یهد» ضمیرى است که به داستان و سرنوشت اقوام پیشین برمى گردد و «أن لو نشاء ... » مفعول آن مى باشد. قابل ذکر است که «الذین یرثون» نیز مفعول به واسطه «یهد» است. و چون «یهد» به حرف لام متعدى شده، معناى تبیین در آن تضمین شده است. بنابراین جمله «او لم یهد ... » یعنى آیا سرگذشت پیشینیان براى وارثانشان این حقیقت را روشن نکرده است که اگر مشیت ما اقتضا کند آنان را به سبب گناهانشان عقوبت مى کنیم.

۳- فرجام شوم کفرپیشگان گنهکار تاریخ، زمینه اى مناسب براى پندگیرى و عبرت آموزى است. (أو لم یهد للذین یرثون ... أن لو نشاء أصبنهم بذنوبهم) از مصادیق مورد نظر براى «ذنوب»، به قرینه آیات قبل و آیه بعد، کفر و انکار آیات الهى است.

۴- پندناپذیرى مردم از عاقبت شوم گذشتگان، امرى نابخردانه و شگفت آور (أو لم یهد للذین یرثون ... أن لو نشاء أصبنهم) همزه استفهام در «او لم یهد» براى تعجب است. یعنى عقل اقتضاى پندپذیرى دارد و از انسان مدعى عقل شگفت آور است که پند نگیرد.

۵- گنهکاران و کفرپیشگان در خطر گرفتار شدن به عذابهاى الهى (أن لو نشاء أصبنهم بذنوبهم)

۶- گنهکاران و کفرپیشگان، در خطر از دست دادن نیروى فهم و درک معارف دینى (أن لو نشاء أصبنهم بذنوبهم و نطبع على قلوبهم) جمله «نطبع على قلوبهم» عطف بر جمله «أصبنهم» است و فعل ماضى «اصبنا» به معناى مضارع مى باشد. قابل ذکر است که حرف «لو» در این آیه بیانگر وقوع جزا براى شرط در آینده است، نه گذشته.

۷- مهر شدن قلبها و از دست دادن توان درک معارف دین، از کیفرهاى الهى است. (و نطبع على قلوبهم فهم لایسمعون)

۸- قلوب انسانها و درک آنها در اختیار خداوند و به مشیت اوست. (و نطبع على قلوبهم)

۹- از دست دادن نیروى درک معارف و حقایق بیان شده از سوى سفیران الهى، پیامدى براى مهرشدن قلبهاست. (و نطبع على قلوبهم فهم لایسمعون) برداشت فوق از «فاء» تفریع استفاده شده است.

موضوعات مرتبط

  • امور: نامعقول ۴
  • پیشینیان: عذاب پیشینیان کافر ۱ ; فرجام پیشینیان ۴
  • تاریخ: عبرت از تاریخ ۳
  • خدا: افعال خدا ۸ ; سلطه خدا بر قلوب ۸ ; عذابهاى خدا ۱، ۵ ; قدرت خدا ۲ ; کیفرهاى خدا ۲، ۷
  • دین: قوه فهم دین ۹ ; موانع فهم دین ۱، ۶، ۷
  • شناخت: موانع شناخت ۱، ۶، ۷
  • عبرت: سرزنش عبرت ناپذیرى ۴
  • قلب: ختم قلب ۷ ; زمینه ختم قلب ۹
  • کافران: ختم قلب کافران ۶ ; عذاب کافران ۵ ; فرجام کافران ۳ ; کیفر کافران ۲
  • کفر: آثار کفر ۱ ; کیفر کفر ۱
  • کنترل اجتماعى: زمینه کنترل اجتماعى ۳
  • گناه: آثار گناه ۱ ; کیفر گناه ۱، ۲
  • گناهکاران: ختم قلب گناهکاران ۶ ; عذاب گناهکاران ۵ ; فرجام گناهکاران ۳

منابع