سبإ ٤٥
کپی متن آیه |
---|
وَ کَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ مَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَکَذَّبُوا رُسُلِي فَکَيْفَ کَانَ نَکِيرِ |
ترجمه
سبإ ٤٤ | آیه ٤٥ | سبإ ٤٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِعْشَارَ»: ده یک. یکدهم. «نَکِیرِ»: ناخوشنودی و بد آمدنم از ایشان. مراد اثر ناخوشنودی است که کیفر و مجازات است (نگا: حجّ / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ وَ لَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ... (۰)
أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ... (۲) وَ لَقَدْ مَکَّنَّاهُمْ فِيمَا إِنْ... (۱)
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۵۴ سوره سباء
- بیزاری پیروان کافر، از پیشوایان گمراه خود، در قیامت و پاسخ آنان
- قيامت، روز كشف اسرار و ظهور ملكات رذيله و عادات بد نفسانى
- پاسخ به ثروتمندان مرفّه که گفتند: «ما در آخرت، عذاب نمى شويم»
- سؤال خداوند از ملائكه و بيزارى جستن ملائكه از عبادت مشركان
- مقصود از اين كه مشركان به «جنّ» ايمان داشته، آن ها را عبادت مى كردند
- پافشارى مشركان در پيروى هواى نفس و مقاومت بی دليل در برابر موعظه پيامبر «ص»
- ايمان دير هنگام مشرکان، در ساعت مرگ، سودی به حالشان ندارد
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ «45»
و كسانى كه پيش از آنان بودند، (پيامبران را) تكذيب كردند، در حالى كه (كافران قوم تو) به يك دهم آن چه (از قدرت و امكانات) به گذشتگان داده بوديم نرسيدهاند، پس آنان پيامبران مرا تكذيب كردند، پس (ببين) چگونه بود كيفر و عقوبت من (نسبت به آنان).
نکته ها
نظير اين آيه را در آيه 21 سورهى غافر مىخوانيم كه مىفرمايد: «أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً» آيا در زمين نگشتند و سير نكردند تا ببينند عاقبت پيشينيانى كه قدرت و آثارشان بيشتر بود چه شد؟
جلد 7 - صفحه 459
در آيه 9 سورهى روم نيز مىخوانيم: ... كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ أَثارُوا الْأَرْضَ وَ عَمَرُوها أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها قدرت آباد كردن پيشينيان بيشتر بود، ولى به خاطر تكذيب پيامبران الهى نابود شدند.
آرى، تمدّن و قدرتها و ثروتها و تحولات هميشه در حال پيشرفت نيست بلكه گاهى امكانات و قدرت گذشتگان بيشتر بوده است.
پیام ها
1- آگاهى از تاريخ، مشكلات بزرگ را كوچك جلوه مىدهد و تحّمل آنها را آسان مىكند. كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ... فَكَذَّبُوا رُسُلِي
2- گاهى بايد دشمن را تحقير كرد. وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ...
3- كفّار با تكيه به قدرت و ثروت خود، حقّ را انكار مىكردند و خداوند فرمود:
ثروت شما نسبت به ديگران يك دهم است. وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ...
4- جمعيّتها و تمدّنهاى بزرگ، به خاطر تكذيب انبيا نابود شدند. (مشركان مكّه چيزى نيستند نگران نباش.) «فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ»
5- سنّت الهى دربارهى همهى اقوام يكسان است. «فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ»
6- در تربيت و ارشاد، گاهى بايد از اهرم تهديد (آن هم تهديد مبهم) استفاده كرد.
«فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ (45)
جلد 10 - صفحه 546
بعد از آن تهديد ايشان فرمايد:
وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ: و تكذيب كردند انبياء را آنانكه پيش از ايشان بودند چنانچه اينها تكذيب مىكنند تو را، وَ ما بَلَغُوا: و نرسيدند اهل مكه كه قومند، مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ: ده يك آنچه دادهايم ايشان را از فرط قوت و طول عمر و كثرت مال. يا ندادهايم پيشينيان را عشر آنچه اهل اين زمان را دادهايم از حجج و دلالات و براهين و اسباب هدايات، فَكَذَّبُوا رُسُلِي: پس تكذيب كردند پيشينيان پيغمبر خود را، فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ: پس چگونه بود انكار من بر ايشان، يعنى ناپسنديدن من ايشان را و عذاب كردن من آنها را به سبب آن، پس بايد قوم تو بترسند از مثل اين حالات.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ وَ قالُوا ما هذا إِلاَّ إِفْكٌ مُفْتَرىً وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ (43) وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ (44) وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ (45)
ترجمه
و چون خوانده شود بر آنها آيتهاى ما گويند نيست اين مگر مردى كه ميخواهد بازدارد شما را از آنچه كه ميپرستيدند پدرانتان و گويند نيست اين مگر دروغى نسبت داده شده و گويند آنها كه كافر شدند مر حقّ را هنگاميكه آمد
جلد 4 صفحه 369
آنها را نيست اين مگر جادوئى آشكار
و نداديم بآنها كتابهائى كه بدرس خوانند آنها را و نفرستاديم بسوى آنها پيش از تو بيمدهندهاى
و تكذيب كردند آنها كه بودند پيش از اينها و نرسيدند بده يك آنچه داديم بآنها پس تكذيب كردند فرستادگان مرا پس چگونه بود ناپسنديدن من.
تفسير
خداوند متعال متعرّض شمّهاى از اخلاق ناپسنديده مشركين مكّه شده ميفرمايد كه چون آيات قرآنيّه كه واضح است بودن آنها از جانب ما براى آنان تلاوت شود بدون تأمل و تفكّر از روى تعصّب و عناد ميگويند اين پيغمبر نيست مردى است كه ميخواهد شما را از طريقه آباء و اجدادتان بازدارد و تابع خود كند و اين قرآنيكه آورده نيست جز آنكه دروغى بخدا بسته و آنها بضميمه ساير كفّار و معاندين از اهل ادب كه احساس مينمودند فوق العاده بودن قرآن را ميگفتند پر واضح است كه اين سحر است در صورتى كه قبلا ما نه كتابى براى آنها فرستاده بوديم كه بخوانند آنرا و در آن دستورى باشد بر جواز عبادت بت و نه پيغمبرى كه بترساند آنها را از مخالفت طريقه آباء و اجدادشان و يكى از اين دو امر موجب شبهه آنها شده باشد بلكه پيغمبرانى براى پيشينيان آنها فرستاده شده بود كه همه دعوت بتوحيد و منع از ستايش و پرستش بت مينمودند و آنها انبياء ما را تكذيب كردند و بكيفر آن در دنيا رسيدند و ما باينها ده يك آنها قوّه و توانائى ندادهايم يا براى آنها ده يك موجبات هدايتى كه براى اينها فراهم نمودهايم فراهم ننموديم و در هر حال كفر و طغيان از اينها نارواتر است پس چگونه خواهد بود حال اينها با ناپسند بودن اخلاق و اعمالشان نزد من و مبتلا شدن بعقوبت آن با آنكه قوّه و توانائيشان از آنها كمتر يا موجبات هدايت برايشان فراهمتر است و احتمال اوّل از ابن عبّاس نقل شده و مؤيّد احتمال دوم روايت قمّى ره است كه فرموده پيشينيان آنها انبياء خودشان را تكذيب نمودند و خداوند بانبياء آنها ده يك محمّد و آل محمّد فضيلت و موجبات هدايت عطا نفرموده بود و معلوم است كه فضيلت و هدايت آنذوات مقدسه موجبات هدايت اين امّت است و هيچ عذرى براى آنها در تخلّف از دستوراتشان نبوده و نخواهد بود.
جلد 4 صفحه 370
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبلِهِم وَ ما بَلَغُوا مِعشارَ ما آتَيناهُم فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيفَ كانَ نَكِيرِ (45)
و تكذيب كردند كساني که قبل از مشركين و كفار زمان شما بودند و حال اينکه که اينکه مشركين معشار آنها نيستند در مال و جاه آن چه را که ما به آنها داده بوديم پس تكذيب كردند رسولان مرا پس چگونه بوده عقوبت و تغيير حال آنها.
وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبلِهِم مثل قوم نوح و هود و صالح و ابراهيم و موسي که نمروديان و عاد و ثمود و قوم لوط و فرعونيان باشند.
وَ ما بَلَغُوا مِعشارَ ما آتَيناهُم گفتند معشار هزار يك است عشر العشر العشر عشره ده يك عشر العشر ده يك ده يك که صد يك باشد عشر العشر العشر ده يك ده يك ده يك که هزار يك يعني قوت و قدرت و طول عمر و جاه و سلطنت و عده اينکه مشركين زمان شما هزار يك آنها نميشود.
فَكَذَّبُوا رُسُلِي تكذيب نوح و هود و صالح و ابراهيم و لوط و شعيب و موسي و عيسي كردند.
فَكَذَّبُوا رُسُلِي تكذيب نوح و هود و صالح و ابراهيم و لوط و شعيب و موسي و عيسي كردند.
فَكَيفَ كانَ نَكِيرِ چه گونه به عذاب و عقوبت گرفتار شدند به غرق و باد و صيحه و صاعقه و امطار حجاره و خسف و ساير بليات بترسند اينکه مشركين که مثل آنها گرفتار شوند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 45)- در این آیه این گروه سرکش را با بیانی مؤثر و گویا مورد تهدید قرار داده، چنین میگوید: «کسانی که قبل از اینها بودند نیز آیات الهی را تکذیب کردند» (وَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ).
«در حالی که اینها (از نظر قوت و قدرت حتی) به یک دهم آنچه به اقوام پیشین دادیم نمیرسند» (وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَیْناهُمْ).
اما ببینید سرنوشت آنها به کجا رسید؟ آری «آنها رسولان مرا تکذیب کردند،
ج4، ص50
پس بنگرید مجازات من نسبت به آنها چگونه بود»؟! (فَکَذَّبُوا رُسُلِی فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ).
شهرهای ویران شده آنها در زیر ضربات کوبنده مجازات الهی در نزدیکی شما و در مسیرتان به سوی شام قرار دارد، آنها را آیینه عبرت بگیرید، که نه سنّت الهی تغییر پذیر است و نه شما از آنها برترید!
نکات آیه
۱ - ملت هاى قبل از مشرکان مکه نیز، پیامبران خود را تکذیب کردند. (و کذّب الذین من قبلهم ... فکذّبوا رسلى)
۲ - تکذیب پیامبران از سوى ملت هاى گذشته، ناشى از روحیه حق ناپذیرى آنان بوده است. (و کذّب الذین من قبلهم ... فکذّبوا رسلى) تکرار ماده «کذب» (کذّب و کذّبوا) ممکن است به خاطر این باشد که «کذّب» براى تکثیر و «کذّبوا» براى تعدیه است. بنابراین استفاده مى شود که آنان تکذیب پیامبران را دنبال کردند و همواره در پى آن بودند، تا حدى که جزء اخلاقیاتشان شد و از آن پس، براساس این خصلت، هر پیامبرى را انکار مى کردند.
۳ - آنچه از مال و امکانات در اختیار ملت هاى پیشین قرار داشت، نعمت هاى خدا بوده است. (و ما بلغوا معشار ما ءاتینهم)
۴ - برخوردارى ملت هاى کفرپیشه از مال و امکانات فراوان، سبب ایستادگى آنها در مقابل پیامبران و تکذیب آنان شد. (و ما بلغوا معشار ما ءاتینهم فکذّبوا رسلى) جمله «و ما بلغوا...» معترضه است و «فا» در «فکذّبوا» عاطفه مى باشد. ذکر جمله معترضه بین معطوف و معطوف علیه، مى رساند که تکذیب پیامبران از سوى ملت هاى داراى امکانات، متأثر از برخوردارى آنان بوده است.
۵ - مشرکان مکه (قریش)، اندازه یک دهم برخوردارى ملت هاى پیشین را نداشته اند. (و ما بلغوا معشار ما ءاتینهم) «معشار» یک دهم چیزى را مى گویند (مفردات راغب).
۶ - روند تحولات تاریخ، همواره رو به پیشرفت و کمال نبوده است. (و ما بلغوا معشار ما ءاتینهم)
۷ - تهدید شدید مشرکان مکه از سوى خداوند، به خاطر تن در ندادن به تعالیم پیامبر(ص) (و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت قالوا ما هذا إلاّ رجل... و کذّب الذین من قبلهم ... فکیف کان نکیر)
۸ - تکذیب پیامبران الهى، غضب و عذاب الهى را در پى دارد. (فکذّبوا رسلى فکیف کان نکیر) «نکیر» به معناى منکر و مکروه و کنایه از غضب الهى است. گفتنى است که نکیر به «ى» محذوف اضافه شده و به منزله «نکیرى لهم» مى باشد. بنابراین، معنا چنین مى شود: آنان پیامبران مرا تکذیب کردند; به هنگام آمدن عذاب من، چه وضع و حالى خواهند داشت؟
۹ - دلدارى خداوند به پیامبر(ص)، با بیان عذاب شدن ملت هاى تکذیب کننده پیامبران (و کذّب الذین من قبلهم و ما بلغوا معشار ما ءاتینهم فکذّبوا رسلى فکیف کان نکیر)
۱۰ - تکذیب پیامبران الهى از سوى ملت ها، موجب محرومیت آنان از مال و امکانات و نعمت هاى خداوند نمى شود. (و ما بلغوا معشار ما ءاتینهم فکذّبوا رسلى فکیف کان نکیر)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۷
- اعداد: عدد یک دهم ۵
- اقوام پیشین: آثار امکانات مادى اقوام پیشین ۴; امکانات مادى اقوام پیشین ۳، ۵; اموال اقوام پیشین ۳; تکذیبگرى اقوام پیشین ۱، ۴
- امکانات مادى: عوامل محرومیت از امکانات مادى ۱۰
- انبیا: آثار تکذیب انبیا ۸، ۱۰; تاریخ انبیا ۱; عوامل تکذیب انبیا ۴; فلسفه نقل عذاب مکذبان انبیا ۹; مکذبان انبیا ۱; منشأ تکذیب انبیا ۲
- تاریخ: کیفیت تحولات تاریخ ۶
- حق: آثار حق ناپذیرى ۲
- خدا: تهدیدهاى خدا ۷; عوامل غضب خدا ۸; نعمتهاى خدا ۳
- دین: آسیب شناسى دینى ۴
- عذاب: موجبات عذاب ۸
- قریش: امکانات مادى قریش ۵
- محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۹
- مشرکان مکه: امکانات مادى مشرکان مکه ۵; تکذیبگرى مشرکان مکه ۱; تهدید مشرکان مکه ۷; حق ناپذیرى مشرکان مکه ۷
- نعمت: عوامل محرومیت از نعمت ۱۰
منابع