السجدة ٢٦
کپی متن آیه |
---|
أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاکِنِهِمْ إِنَ فِي ذٰلِکَ لَآيَاتٍ أَ فَلاَ يَسْمَعُونَ |
ترجمه
السجدة ٢٥ | آیه ٢٦ | السجدة ٢٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَمْ یَهْدِ لَهُمْ؟»: برای آنان روشن و آشکار نشده است؟ (نگا: اعراف / . فاعل (لَمْ یَهْدِ) مضمون جمله (کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْقُرُونِ) است. «الْقُرُونِ»: مردمان نسلهای گوناگون (نگا: انعام / . «أَفَلا یَسْمَعُونَ»: آیا نمیشنوند؟ مراد از شنیدن، تدبّر و تفکّر و عبرت گرفتن است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ وَ لَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ... (۲) أَ فَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ کَمْ... (۷) وَ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ... (۴) فَکَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ... (۲) فَتِلْکَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا... (۱)
الَّذِينَ کَذَّبُوا شُعَيْباً کَأَنْ... (۰) أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۳۰، سوره سجده
- از نظر اوصافشان
- معرفى مؤ منين از نظر اعمالشان
- بشارت به مؤ منين به پاداشى مافوق علم و تصور همگان (فلا تعلم نفس ما اخفى لهم منقرة اعين )
- مقايسه مومن و كافر از نظر عاقبت آنها، پاداش و جزاى الهى
- وجوه مختلف درباره مراد از ((بلقائه )) در آيه ((و لقد آتينا موسى الكتاب فلا تمنفى مربة من لقائه ...))
- مقصود از ((فتح )) در آيه : ((و يقولون متى هذا الفتح ...))
- بحث روايتى
- رواياتى در عظمت نماز شب و فضيلت شب و روز جمعه
- چند روايت در ذيل آيه ((افمن كان مؤ منا كمن فاسقا...)) و ((لنذيقنهم من العذاب الادنى...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ «26»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 7 - صفحه 319
مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ
آيا برايشان روشن نشده كه ما قبيلههاى بسيارى را قبل از ايشان هلاك كرديم؟ با اين كه اينها در خانههاى آن هلاك شدگان رفت و آمد دارند؛ البتّه در اين (هلاكتها و جايگزين شدنها، عبرتها و) نشانههايى است، آيا نمىشنوند؟
نکته ها
«قرون» جمع «قرن» به معناى قوم و ملّتى است كه در يك زمان زندگى مىكردهاند.
در اين آيه كه مسألهى هلاكت اقوام پيشين بيان شده و به تاريخ مربوط است بايد پيام آن را با شنيدن دريافت كرد، لذا در پايان آيه مىخوانيم: «أَ فَلا يَسْمَعُونَ» ولى در آيهى بعد كه سحن از سبز شدن زمينهاى بىگياه است، پيام آيه را با ديدن دريافت مىكنيم، لذا در پايان آيه مىخوانيم: «أَ فَلا يُبْصِرُونَ»
پیام ها
1- مردم مكّه از انقراض اقوام پيشين آگاه بودند و آثار به جاى مانده از آنان در گذرگاه آنان بود، ولى عبرت نمىگرفتند. «أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ»
2- تحوّلات تاريخ، قانونمند است. (هلاكت اقوام پيشين از يك سو و سفارش به عبرت گرفتن ديگران از سوى ديگر، نشان دهندهى آن است كه حوادث تاريخى، تصادفى نيست، بلكه رمز و رازى دارد كه بايد به آن پى برد.) «أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ»
3- سقوط قبايل سركش، از بهترين مايههاى هدايت آيندگان است. «أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ»
4- قبايل سركش و هلاك شده در تاريخ بسيارند. كَمْ أَهْلَكْنا ... مِنَ الْقُرُونِ
5- بازديد از آثار باستانى و آثار به جاى مانده از اقوام پيشين مورد سفارش اسلام است؛ امّا به شرط آنكه همراه پند و عبرت باشد، نه از روى غفلت. «أَ وَ لَمْ يَهْدِ
جلد 7 - صفحه 320
لَهُمْ- يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ»
6- بهترين صحنههاى عبرتآموز، آن جاست كه خود انسان حضور دارد. «يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ»
7- حفظ آثار باستانى نياكان، براى عبرت آيندگان لازم است. «مَساكِنِهِمْ»
8- عوامل عزّت و ذلّت اقوام گذشته را بررسى كنيد و از آن درس عبرت گيريد.
«إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً»*
9- سقوط ملّتها و تمدّنها، جلوهاى از آيات الهى است. إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ ...
10- اگر گوش شنوا باشد، خرابههاى خاموش نيز براى ما پيام دارند.
«أَ فَلا يَسْمَعُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ «26»
أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ: آيا راه ننمود و بيان نفرمود مر اهل مكه را، كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ: چقدر هلاك كرديم پيش از ايشان، مِنَ الْقُرُونِ: از اهل قرنها مانند قوم عاد و ثمود و لوط و نوح و غير ايشان، يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ: مىروند اهل مكه در مسكنهاى آنها و در سفر خود بر آن مىگذرند و آثار و علامات ايشان را مىبينند كه چگونه بودهاند در طيب معيشت و فراغت و توسعه رزق و منازل دلكش، و امروز از ايشان جز اثرى باقى نمانده، ديار آنها مخروب و آثار آنها معدوم گرديده. إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ: بدرستى كه در هلاك قرون سالفه و امم گذشته هر آينه عبرتها باشد امم آتيه و قرون آينده را. أَ فَلا يَسْمَعُونَ: آيا نمىشنوند اين سخنان را، يعنى به گوش دل استماع نمىكنند تا متعظ و منزجر شوند.
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در ذيل خطبهاى فرمايد: و بدانيد اى بندگان خدا بدرستى كه شما و آنچه هستيد در آن از حالات اين دنيا، بر روش كسانى هستيد كه پيش از شما بودند از آنانى كه درازتر بودند از حيث عمر و معمورتر از جهت مكان و دورتر از حيث آثار كه آن بناهاى عاليه و قصرهاى رفيعه بود، گرديدند در حالى كه صداهاى آنها خاموش شده و بادهاى غرور آنها افسرده و بدنهاى آنها پوسيده و خانههاى آنها خالى شده و آثار آنها نابود شده «1».
«1» نهج البلاغه فيض الاسلام، خطبه 217، ص 717 و شبيه اين قسمت از خطبه در صفحه 344 خطبه 110 مىباشد.
جلد 10 - صفحه 396
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ «26» أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ «27» وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «28» قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ «29» فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ (30)
جلد 4 صفحه 297
ترجمه
آيا راهنمائى نكرد براى آنها كه چه بسيار هلاك كرديم پيش از آنها از اهل اعصار كه راه ميروند در مسكنهاى آنها همانا در اين هر آينه آيتها است آيا پس نميشنوند
آيا نديدند كه ما روان ميكنيم آبرا بسوى زمين بىگياه پس بيرون ميآوريم بآن كشت را كه ميخورند از آن چهارپايانشان و خودشان آيا پس مشاهده نميكنند
و ميگويند چه زمان خواهد بود اين فتح اگر هستيد راستگويان
بگو روز فتح سود ندهد آنانرا كه كافر شدند ايمان آوردنشان و نه آنها مهلت داده شوند
پس روى گردان از آنها و منتظر باش همانا آنها منتظرانند.
تفسير
خداوند سبحان به بيان ديگرى تهديد فرموده كفار مكه را و آن آنستكه آيا هدايت و بيان ننمود براى آنها آنچه شنيدند و ديدند كه چه قدر هلاك كرديم ما پيش از آنها از اهل اعصار گذشته و اقوام سابقه مانند قوم عاد و ثمود و لوط كه آنها در سفرها بر ديار و آثار باقيه آن اقوام عبور ميكنند و مشاهده مينمايند شواهد عذاب را همانا در اين هلاك نمودن اهل شرك هر آينه دلائل و موجبات عبرتى است براى مردم آيا نميشنوند آيات الهى را در احوال آن اقوام از قرآن و ساير كتب سماوى و مواعظ انبيا و نصايح اولياء را و آيا نديدند كه ما ميرانيم آبرا از كوهها بسوى زمين بى آب و گياه شده و سوق ميدهيم قطرات باران را از آسمان بجانب آن اراضى پس بيرون ميآوريم بآن آب كه جارى يا نازل از آسمان است زراعت حبوبات و غيره را كه ميخورند از آن شتر و گاو و گوسفند آنها از كاه و برگش و خودشان از حبّه و ميوهاش آيا نمىبينند اين قدرت و رحمت و كرم را تا استدلال نمايند بر وجود قادر رحيم كريم كه ميتواند مرده را زنده نمايد و دانه پوسيده را حبه و ميوه رسيده فرمايد و چون كفار بر سبيل استهزاء در مقابل وعده فتح و نصرتى كه خداوند بمسلمانان داده بود ميگفتند پس اين فتح و ظفر براى شما چه وقت خواهد بود اگر راست ميگوئيد بگوئيد ما بدانيم خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بگويد اگر شما ميخواهيد روز فتح را بدانيد كه آنروز ايمان بياوريد ايمان آنروز بحال شما نفعى ندارد چون از ترس شمشير است علاوه بر آنكه مسلمانان بشما مهلت نميدهند و بخاك هلاكتان مىافكنند و بعد از مشاهده عذاب و مرگ جاى توبه و ايمان باقى نمىماند و محتمل است مراد فتح اكبر باشد كه
جلد 4 صفحه 298
قيامت است و ايمان در آنروز بحال كسى فائده ندارد و مهلتى در كار نيست چون ناگهان بر پا ميشود و كفار بعذاب ابدى گرفتار ميگردند و قمى ره اين سؤال و جواب را مربوط بآيه وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ دانسته و حمل بر رجعت و ظهور امام زمان عليه السّلام نموده بعد از خبر دادن پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم كفار را بآن در هر حال پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله مأمور شد كه بكلى از آنها و اسلامشان صرف نظر نمايد و منتظر فتح موعود الهى باشد چنانچه آنها هم منتظر بودند كه از دست او و مسلمانان آسوده شوند در مجمع و ثواب الاعمال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره سجده را در هر شب جمعه بخواند خداوند نامه عملش را بدست راستش بدهد و حساب اعمالش را نكشد و از رفقاء محمد صلى اللّه عليه و اله و اهل بيت اطهارش باشد رزقنا اللّه تعالى شأنه.
جلد 4 صفحه 299
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ وَ لَم يَهدِ لَهُم كَم أَهلَكنا مِن قَبلِهِم مِنَ القُرُونِ يَمشُونَ فِي مَساكِنِهِم إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسمَعُونَ «26»
آيا سبب هدايت نميشود بر آنها که چه بسيار هلاك كرديم از پيش از آنها از قرون ماضيه که مشي ميكردند و رفت و آمد داشتند در مساكن و منازل خود محققا در اينکه اهلاك سابقين هر آينه آيات و دلائلي است آيا پس از اينکه نميشنويد!
أَ وَ لَم يَهدِ لَهُم فاعل يهد كَم أَهلَكنا است يعني اينکه قدر که هلاك كرديم از كفار و مشركين.
مِن قَبلِهِم قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم که نمروديان باشند و قوم لوط و قوم شعيب که اهل مدين و ايكه باشند و فرعونيان و نزديك به آنها قوم ابرهه که اصحاب فيل بودند، اينکه باعث هدايت آنها نميشود!. استفهام تعجبي است امروز هم فكر نميكنند که بني اميه و بني العباس و جبابره و ظلمه و حتي در عصر خود آثار و خيمه آنها باعث تنبه ديگران نميشود واقعا روز به روز مشاهده ميكنيم اينکه تصادفات و اينکه امراض جديد و اينکه گرفتاريها در اثر چيست و ابدا متنبه نميشويم و هر چه بيشتر ميشود بر فسق و فجور و طغيان و ظلم و- ترك صلوة .... ميافزائيم آن قدر قساوت و سياهي قلب و هوي و هوس و حب شهوات
جلد 14 - صفحه 468
چشم و گوش ما را كر كرده که مرگ را براي همسايه تصور ميكنيم و خود را معاف ميدانيم.
«النّاس نيام فاذا ماتوا انتبهوا».
مِنَ القُرُونِ الماضيه که آنها هم مثل شما.
يَمشُونَ فِي مَساكِنِهِم با قدرت و ثروت زياد که يك مرتبه نابود شدند.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ بلكه هر يك يك از اينها خود يك آيتي است که از ميليونها و ميلياردها متجاوز است ولي گوش شنوا و چشم بينا ميخواهد.
أَ فَلا يَسمَعُونَ و لا يبصرون و لا يعقلون و لا يفقهون و لا يتفكرون صم بكم عمي فهم لا يعقلون.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 26)- آیات گذشته با تهدید مجرمان بیایمان آمیخته بود، و این آیه توضیح و تکمیلی بر این تهدید است، میفرماید: «آیا همین برای هدایت آنها کافی نیست که افراد زیادی از مردمی که در قرون پیش از آنها زندگی داشتند هلاک کردیم و آنها را به کیفر اعمالشان رساندیم»؟ (أَ وَ لَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ).
«اینها در مساکن ویران شده آنان راه میروند» و آثار آن اقوام نفرین شده را با چشم خود میبینند (یَمْشُونَ فِی مَساکِنِهِمْ).
لذا در پایان آیه میافزاید: «در این نشانههائی است (از قدرت خداوند و مجازات دردناک مجرمان) آیا نمیشنوند»؟ (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ أَ فَلا یَسْمَعُونَ).
نکات آیه
۱ - هلاکت ملت هاى کفرپیشه، در گذشته درس عبرتى براى آیندگان است. (أوَلم یهد لهم کم أهلکنا من قبلهم من القرون) «قرون» جمع «قرن» و به معناى قوم و ملتى است که در یک زمان، زندگى مى کرده اند (مفردات راغب).
۲ - مردم مکه، از نسل هاى پیشین که به سبب کفرپیشگى، به قدرت الهى هلاک و منقرض شدند، آگاه بودند. (أوَلم یهد لهم کم أهلکنا) «یهد» متعدى به «لام» شده و معناى «یبیّن» مى دهد. لازم به ذکر است که به دلیل مکى بودن سوره سجده، مرجع ضمیر در «لهم» مشرکان مکه اند.
۳ - کافران، از فرجام امت هاى پیشین (هلاکت شان)، عبرت نگرفتند. (أوَلم یهد لهم کم أهلکنا من قبلهم من القرون) همزه در «أوَلم یهد...» انکارى است. بنابراین، معنا چنین مى شود: «آنان، از هلاکت امت هاى پیشین هدایت نگرفتند».
۴ - تاریخ و سرگذشت ناگوار پیشینیان کافر، حامل آیه هاى فراوانى از قدرت نمایى خداوند است. (أوَلم یهد لهم کم أهلکنا من قبلهم من القرون ... إنّ فى ذلک لأیت)
۵ - آثار برخى اقوام کفرپیشه پیشین، در گذرگاه مردم مکه، در عصر پیامبر وجود داشت. (أهلکنا من قبلهم من القرون یمشون فى مسکنهم) بنابراین که مرجع ضمیر در «قبلهم» و فاعل «یمشون» کافران مکه باشد، نکته بالا به دست مى آید.
۶ - ملت هاى زیادى از اقوام کافر، درگذشته هلاک شدند. (کم أهلکنا) «کم» خبریه، مفید کثرت و زیادى است.
۷ - کافران، از سوى خدا به خاطر عبرت نگرفتن از هلاکت کافران پیشین، توبیخ شدند. (أوَلم یهد لهم کم أهلکنا من قبلهم من القرون ... أفلایسمعون) همزه «أفلایسمعون» تقریرى و همراه با توبیخ است.
۸ - هلاکت امت هاى کافر پیشین، در حال غفلت و سرگرمى آنان به دنیا، بوده است. (أهلکنا ... یمشون فى مسکنهم) احتمال دارد که جمله «یمشون...» حال براى مفعول «أهلکنا» باشد.
۹ - تاریخ گذشتگان، آیینه عبرت آیندگان است. (أوَلم یهد لهم کم أهلکنا ... إنّ فى ذلک لأیت)
۱۰ - هلاکت امت هاى کفرپیشه، به صورت ناگهانى و غافل گیرانه، بوده است. (أهلکنا من قبلهم من القرون یمشون فى مسکنهم) احتمال دارد که جمله «یمشون...» حال براى مفعول فعل «أهلکنا» باشد که متضمن معناى ناگهانى بودن هلاک است.
۱۱ - سقوط ملت ها و تمدن ها، جلوه اى از آیات (قدرت) الهى است. (أهلکنا من قبلهم ... إنّ فى ذلک لأیت)
۱۲ - خبر هلاکت ملت هاى کفرپیشه پیشین، کراراً به گوش مردم مکه رسیده بود. (أوَلم یهد لهم کم أهلکنا من قبلهم من القرون ... أفلایسمعون) فعل مضارع «یسمعون» در آیه مى تواند اشعار به تکرار شنیدن این گونه خبرها داشته باشد.
۱۳ - تاریخ عبرت آموز گذشتگان، تأثیرى در کفرپیشگان ندارد. (أوَلم یهد لهم ... أفلایسمعون)
۱۴ - تحولات تاریخ، قانون مند است. (أوَلم یهد لهم کم أهلکنا ... إنّ فى ذلک لأیت) یادآورى هلاکت اقوام کفرپیشه، به منظور ارائه آیات خدا و هشدار به ادامه دهندگان راه کافران پیشین، حکایت از قانون مندى تاریخ و تکرار حوادث آن با به وجود آمدن شرایط مشابه مى کند.
موضوعات مرتبط
- آثارباستانى: آثارباستانى در صدراسلام ۵
- آیات خدا :۴، ۱۱
- اقوام پیشین: آثارباستانى اقوام پیشین ۵; انقراض اقوام پیشین ۲; عبرت از اقوام پیشین ۱; فرجام اقوام پیشین ۴; هلاکت اقوام پیشین ۱، ۲، ۳، ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۲
- تاریخ: عبرت از تاریخ ۹، ۱۳; قانونمندى تاریخ ۱۴
- تمدنها: انقراض تمدنها ۱۱
- خدا: سرزنشهاى خدا ۷; نشانه هاى قدرت خدا ۴
- دنیا: سرگرمى به دنیا ۸
- عبرت: عوامل عبرت ۱، ۹
- کافران: سرزنش کافران ۷; عبرت ناپذیرى کافران ۳، ۷، ۱۳; غفلت کافران ۸
- مکه: اهل مکه و تاریخ ۱۲; علم اهل مکه ۲
- هلاکت: هلاکت غافلگیرانه ۱۰
منابع