هود ٣٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
خط ۳۹: خط ۳۹:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link228 | آيات ۴۹ - ۳۶، سوره هود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link228 | آيات ۳۶ - ۴۹ سوره هود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link229 | قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link229 | قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link230 | مراد از خطاب خداوند به نوح (ع ): كشتى را پيش چشمان ما و به وحى ما بساز و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link230 | مراد از خطاب خداوند به نوح «ع»: كشتى را پيش چشمان ما و به وحى ما بساز»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link231 | مسخره كردن قوم نوح (ع )، كشتى ساختن او را و جواب آن حضرت به آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link231 | پاسخ حضرت نوح «ع»، به مسخره كردن قومش، در باره كشتى ساختن او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link232 | معناى جمله : ((و فار التنور)) و اقوال مختلفى كه در معناى تنور و فوران آن گفته اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link232 | اقوال مفسران مختلف، در معناى جملۀ: «فوران تنور»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link233 | معناى جمله : ((بسم اللّه مجريها و مرسيها)) و احتمالاتى كه درباره مفردات اين جمله ومعناى آن ذكر شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link233 | معناى جملۀ: «بِسمِ اللّه مَجرَيهَا وَ مُرسَيهَا»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link234 | گفتگوى نوح (ع ) كه از كفر درونى پسرش اطلاع نداشت ، با او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link234 | گفتگوى نوح «ع» با پسرش كه سوار کشتی او شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link235 | اتمام عذاب ، و امر تكوينى خداى تعالى به سكون و آرامش زمين و آسمان (يا ارض ابلعىماءك و...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link235 | اتمام عذاب، و امر تكوينى خداى تعالى، به سكون و آرامش زمين و آسمان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link236 | نكات ادبى و بلاغت شگفتى كه در آيه : ((وقيل يا ارض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى ...)) ديده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link236 | نكات ادبى در آيه: «وَ قِيلَ يَا أرضُ ابلَعِى مَاءَكِ وَ يَا سَمَاءُ أقلِعِى...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link237 | دلسوزى نوح (ع ) براى پسرش در قالب استفسار از خداى تعالى و ادبى كه آنحضرت در سخن گفتن درباره پسرش ، در برابر احكم الحاكمين به كار برده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link238 | مراد از اين كه پسر نوح «ع»، از اهل آن حضرت نبوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link238 | مراد از اينكه پسر نوح (ع ) از اهل آن حضرت نبوده است (انه ليس من اهلك )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link240 | منظور از اين كه پسر نوح «ع»، عملى غير صالح است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link239 | چند قول ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link242 | شکرگزاری نوح «ع»، در برابر نعمت تعلیم و تأدیب خدای تعالی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link240 | منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link244 | مراد از جمله: «وَ عَلَى أُمَمٍ مِمَّن مَعَكَ»، در خطاب خداوند به نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link241 | نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link245 | بحث روايتى: (رواياتى ذیل آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link242 | بيان اينكه اين كلام نوح (ع ) كه به خدا عرض كرد: ((و الا تغفر لى و ترحمنى اكن منالخاسرين )) اظهار شكر است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link246 | داستان حضرت نوح «ع»، در روایتی از امام صادق «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link243 | خطاب و امر به هبوط به نوح (ع ) و همراهانش ، دومين امر به هبوط به بشر، بعد از امربه هبوط آدم (ع ) بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link248 | دو روايت از امام باقر «ع»، درباره شریعت حضرت نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link244 | مراد از جمله : ((و على امم ممن معك )) در خطاب خداوند به نوح (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link249 | چند بحث قرآنی، روایتی تاریخی، پیرامون داستان نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link245 | بحث روايتى (رواياتى در مورد داستان نوح و قوم او، درذيل آيات شريفه گذشته )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link246 | داستان حضرت نوح (ع ) از زبان مبارك امام صادق (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link247 | روايتى در ارتباط با فوران تنور از امير المؤ منين (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link248 | دو روايت از امام باقر (عليه السلام ) درباره حضرت نوح (ع ) و شريعت او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link249 | رواياتى درباره پسر نوح (ع ) و تفسير اينكه به نوح (ع ) فرمود: او ازاهل تو نيست و عمل غير صالح است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link250 | ۱ - اجمالى از اصل داستان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link250 | ۱ - اجمالى از اصل داستان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link251 | ۲ - داستان نوح (عليه السلام ) در قرآن انحراف تدريجى بشر از فطرت انسانى وپيدايش اختلاف طبقاتى بعد از حضرت آدم (ع ) و بعثت و رسالت حضرت نوح (ع]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link251 | ۲ - داستان نوح «ع»، در قرآن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link252 | دين و شريعت نوح (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link255 | كشتى ساختن نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link253 | زحمات طاقت فرسايى كه آن حضرت در كار دعوتمتحمل شد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link259 | ۳- خصايص و ویژگی های حضرت نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link254 | مدت زيستن نوح (ع ) در ميان قوم خود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link260 | ۴- داستان حضرت نوح «ع»، در تورات فعلى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link255 | كشتى ساختن آن حضرت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link261 | تفاوت های داستان نوح «ع»، در تورات و قرآن کریم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link256 | نزول عذاب و آمدن طوفان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link262 | ۵- داستان طوفان نوح «ع»، در تواريخ و اسطوره هاى ساير ملل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link257 | پايان ماجرا و پياده شدن نوح و همراهانش از كشتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link263 | ۶- آيا نبوت نوح «ع»، جهانى و براى همه بشر بوده است؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link258 | داستان پسر غرق شده نوح (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link266 | ضرورت وجود قانون، در حيات اجتماعى بشر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link259 | ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link268 | عمل نكردن بشر به تعاليم وحى، دليل بر لغو بودن ارسال پیامبران نیست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link260 | ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link269 | شريعت نوح «ع»، نخستين شريعت الهى، دینی جهانى و همگانى بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link261 | موارد مخالفت و تفاوت داستان نوح (ع ) در تورات با آنچه در قرآن آمده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link270 | آيا طوفان نوح «ع»، همه كره زمين را در برگرفت؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link262 | ۵- داستان طوفان نوح (ع ) در تواريخ و اسطوره هاى سايرملل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link270 | اجمالی از برخی مباحث زمین شناسی، در چند فصل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link263 | ۶- آيا نبوت نوح (ع ) جهانى و براى همه بشر بوده است ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link277 | ۸- عمر طولانى حضرت نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link264 | شرحى در مورد نبوت و بعثت انبياء و جواب به بعضاهل سنت كه منكر عموميت رسالت نوح (ع ) هستند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link278 | ۹- كوه جودى كجاست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link265 | انسان در مسير كمالى خود (به طبع ثانوى ) ناچار از حيات اجتماعى و تعاونى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link279 | چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link266 | ضرورت وجود قانون در حيات اجتماعى بشر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link270 | گفتاری در چند فصل، پیرامون پرستش بت ها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link267 | علاوه بر بهره مندى او از عقل و تفكر، هدايت تشريعى انسان از راه وحى و نبوت ، براىرسيدن به كمال و سعادت ضرورى و لازم است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link280 | ۱- گرايش و اطمينان انسان، به حس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link268 | عمل نكردن بشر به تعاليم وحى ، نمى توانددليل بر لغو بودن ارسال رسل و انزال كتب باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link281 | ۲ - توجه به خدا از راه عبادت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link269 | شريعت نوح (ع ) كه نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link270 | آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link271 | بيان نادرستى سخن صاحب المنار و اشاره به اينكه آيات قرآنى ظاهر در اين است كهطوفان نوح همه زمين را فرا گرفته بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link272 | ۱- زمين هاى رسوبى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link273 | ۲- عامل پيدايش قشرها و طبقات زمين ، همان طبقات رسوبى بوده اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link274 | ۳- توسعه و گسترش درياها به علت سرازير شدن سيلابها به طرف آنها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link275 | ۴- در عهد طوفان چه عواملى باعث زياد شدن آبها و شدتعمل آنها شدند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link276 | ۵- نتيجه بحث و انطباق مباحث گذشته از زمين شناسى با وقوع طوفان نوح]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link277 | ۸- عمر طولانى نوح (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link278 | ۹- كوه جودى كجا است ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link279 | و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link280 | ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه وتمثيل غير محسوس به محسوس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link281 | ۲ - توجه به خدا از راه عبادت ، بر مبناى اصل كلى و فطرى خضوع ضعيف در برابرقوى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link282 | در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link283 | ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link283 | ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link284 | ۴- چرا براى ارباب انواع و خدايان ديگر مجسمه ساختند ولى براى خداى تعالى مجسمهنساختند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link284 | ۴- چرا براى ارباب انواع و خدايان ديگر، مجسمه ساختند، ولى براى خداى تعالى، مجسمه نساختند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link285 | ۵- وثنيت صائبه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link285 | ۵- وثنيت صائبه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link286 | ۶- وثنيت برهميه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link286 | ۶- وثنيت برهميه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link287 | ۷- وثنيت بودايى ، شخصيت و تعاليم بودا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link287 | ۷- وثنيت بودايى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link288 | ۸- وثنيت عرب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link288 | ۸- وثنيت عرب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link289 | ۹- دفاع اسلام از توحيد و مبارزه اش با وثنيت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link289 | ۹- دفاع اسلام از توحيد و مبارزه اش با وثنيت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link290 | ۱۰- بناى سيره رسول خدا (ص ) بر توحيد و نفى شركاء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link290 | ۱۰- بناى سيره رسول خدا «ص»، بر توحيد و نفى شركاء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link270 | بحثی دیگر، در ادامه بحث سابق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link291 | ۱- تناسخ در نظر وثنى مذهبان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link291 | ۱- تناسخ در نظر وثنى مذهبان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link292 | ۲ - سرايت شرك در عبادت از وثنى ها به ساير اديان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link292 | ۲ - سرايت شرك در عبادت، از وثنى ها به ساير اديان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link293 | ۳- اسلام گرايش به وثنيت و شرك را چگونه اصلاح كرد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link293 | ۳- اسلام، مفاسد مذکور را چگونه اصلاح كرد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link294 | ۴- پاسخ به يك شبهه در مورد توسل به معصومين و اولياءاللّه (عليهم السلام ) و اظهارمحبت به ايشان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link294 | ۴- پاسخ به يك شبهه در مورد توسل به معصومان «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link295 | فرق بين شرك و استشفاع]]


}}
}}

نسخهٔ ‏۱۹ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۵۲

کپی متن آیه
وَ أُوحِيَ‌ إِلَى‌ نُوحٍ‌ أَنَّهُ‌ لَنْ‌ يُؤْمِنَ‌ مِنْ‌ قَوْمِکَ‌ إِلاَّ مَنْ‌ قَدْ آمَنَ‌ فَلاَ تَبْتَئِسْ‌ بِمَا کَانُوا يَفْعَلُونَ‌

ترجمه

به نوح وحی شد که: «جز آنها که (تاکنون) ایمان آورده‌اند، دیگر هیچ کس از قوم تو ایمان نخواهد آورد! پس، از کارهایی که می‌کردند، غمگین مباش!

|و به نوح وحى شد كه از قوم تو جز آنها كه [تاكنون‌] ايمان آورده‌اند ديگر كسى ايمان نخواهد آورد، پس از آنچه مى‌كنند غمگين مباش
و به نوح وحى شد كه: «از قوم تو، جز كسانى كه [تاكنون‌] ايمان آورده‌اند هرگز [كسى‌] ايمان نخواهد آورد. پس، از آنچه مى‌كردند غمگين مباش.»
و به نوح وحی شد که جز همین عده که ایمان آورده‌اند دیگر ابدا هیچ کس از قومت ایمان نخواهد آورد، پس تو بر کفر و عصیان این مردم لجوج محزون مباش.
و به نوح وحی شد که از قوم تو جز کسانی که [تاکنون] ایمان آورده اند، هرگز کسی ایمان نخواهد آورد؛ بنابراین از کارهایی که همواره [بر ضد حق] انجام می دادند، اندوهگین مباش.
و به نوح وحى رسيد كه از قوم تو جز آن گروه كه ايمان آورده‌اند، ديگر ايمان نخواهند آورد. از كردار آنان اندوهگين مباش.
و به نوح وحی شد که از قوم تو جز کسانی که تاکنون ایمان آورده‌اند، ایمان نخواهند آورد، و از آنچه کرده‌اند اندوهگین مباش‌
و به نوح وحى شد كه از قوم تو جز آنان كه ايمان آورده‌اند ديگر كسى ايمان نخواهد آورد. بنابراين از آنچه مى‌كردند اندوه مبر.
به نوح وحی شد که جز آنان که (تا کنون) ایمان آورده‌اند، هیچ کس دیگری از قوم تو ایمان نخواهد آورد. بنابراین از کارهائی که می‌کنند غمگین مباش. (ما هرچه زودتر سزای اذیّت و آزار و تهمت و تکذیب ایشان را در کف دستشان خواهیم گذاشت).
و سوی نوح وحی شد: «از قوم تو بی‌چون، جز کسانی که (تاکنون) ایمان آورده‌اند هرگز (کسی) ایمان نخواهد آورد، پس به آنچه می‌کرده‌اند بد حال مباش.»
و وحی شد بسوی نوح که هرگز ایمان نیارند از قومت جز آنان که ایمان آوردند پس آزرده نشو از آنچه می‌کنند

And it was revealed to Noah: “None of your people will believe, except those who have already believed, so do not grieve over what they do.”
ترتیل:
ترجمه:
هود ٣٥ آیه ٣٦ هود ٣٧
سوره : سوره هود
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لا تَبْتَئِسْ»: محزون مشو. غمگین مباش.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أُوحِيَ إِلى‌ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ «36»

(و از جانب ما) به نوح وحى گرديد كه جز (همان) كسانى كه (تاكنون) ايمان آورده‌اند، (افراد ديگر) از قوم تو هرگز ايمان نمى‌آورند، پس از كارهايى كه مى‌كنند غمگين مباش.

نکته ها

از اين آيه استفاده مى‌شود كه نفرين حضرت نوح عليه السلام درباره‌ى قومش كه فرمود: «رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً» «1» پرودگارا! احدى از كفّار را بر زمين باقى مگذار، بر اساس اطلاعى بود كه خداوند طبق اين آيه مباركه به او داده بود.

پیام ها

1- انسان گاهى به مرحله‌اى سقوط مى‌كند كه هيچ اميدى به نجات او نيست. «لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ»

2- خداوند اخبار آينده را در اختيار انبيا قرار مى‌دهد. «أُوحِيَ إِلى‌ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ»

3- رهبران و مبلّغان دينى نبايد انتظار داشته باشند همه‌ى مردم پاسخ مثبت به آنان بدهند. «لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ»

4- گرچه انبيا دلسوز مردمند، ولى برافراد لجوج نبايد تأسف خورد. «فَلا تَبْتَئِسْ»


«1». نوح، 27.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 55

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أُوحِيَ إِلى‌ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ (36)

پس از اتمام حجت و اصرار قوم بر معاندت، يأس از هدايت آنها را مى‌فرمايد:

وَ أُوحِيَ إِلى‌ نُوحٍ‌: و وحى كرده شد به سوى نوح عليه السّلام. أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ‌: بدرستى كه شأن چنين است ايمان نمى‌آورند هرگز از قوم تو. إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ‌: مگر آنكه بتحقيق ايمان آورده. فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ‌: پس اندوهگين مباش به آنچه كه بجا مى‌آورند. از تكذيب و اذيت و آزار و كارهاى ناشايسته، چه ايشان هرگز ايمان نمى‌آورند. حضرت نوح عليه السّلام بعد از اين وحى، از ايمان آنها نااميد و در حق ايشان دعا نمود: رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً. «2» در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السّلام: چون حق تعالى ظاهر گردانيد پيغمبرى نوح عليه السّلام را، و يقين كردند شيعيانى كه از كافران آزار مى‌كشيدند فرج نزديك شده، بلاى ايشان شديدتر و افترا بر ايشان بزرگتر تا كار


«1» تفسير مجمع ج 3 ص 158.

«2» سوره نوح، آيه 26.

جلد 6 - صفحه 62

به نهايت شدت كرد، به حدى كه قصد نوح كردند به ضرب شديد، و گاه بود سه روز بيهوش مى‌افتاد و خون از گوش او جارى مى‌شد باز به هوش مى‌آمد و شب و روز دعوت مى‌نمود تا مدت نهصد سال طول كشيد. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أُوحِيَ إِلى‌ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ (36) وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ (37) وَ يَصْنَعُ الْفُلْكَ وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَما تَسْخَرُونَ (38) فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ (39)

ترجمه‌

و وحى شد بنوح كه همانا هرگز ايمان نخواهند آورد از قوم تو مگر كسانيكه بتحقيق ايمان آوردند پس اندوهگين مباش بآنچه بجا ميآورند

و بساز كشتى را بمحافظت ما و وحى ما و مخاطب مكن مرا در باره آنانكه ستم نمودند همانا آنها غرق شدگانند

و ميساخت كشتى را و هرگاه كه ميگذشتند بر او جماعتى از قومش استهزاء ميكردند او را گفت اگر استهزاء ميكنيد ما را همانا ما استهزاء ميكنيم شما را همچنانكه استهزاء ميكنيد

پس زود باشد كه بدانيد آن كسى را


جلد 3 صفحه 78

كه بيايد او را عذابى كه رسوا كند او را و فرود آيد بر او عذاب دائم.

تفسير

در كافى و عياشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح عليه السّلام نهصد و پنجاه سال در ميان قوم خود درنگ فرمود و در تمام اين مدت آنها را دعوت بدين حق مينمود سرّا و علنا و چون طغيان نمودند گفت يا رب انّى مغلوب فانتصر پس خداوند وحى فرمود به او مفاد اين آيه را و چون او مأيوس از ايمان قوم شد نفرين كرد و اصل ابتئاس افتعال از بؤس بمعنى حزن مقارن با مسكنت است و در اينجا مراد آنستكه محزون مباش مانند مسكين حزين كه چرا ايمان نياوردند و صابر باش بر تكذيب و ايذاء و استهزاء آنها و بساز كشتى را در مرئى و منظر و بمراقبت و محافظت ما يا ملائكه‌اى كه از جانب ما مراقب اعمال عبادند و ديده‌بانان مايند و مقصود استظهار آنحضرت است بعنايات كامله الهيّه نسبت به اتقان و اكمال اين صنعت لذا براى مزيد اهتمام فرموده در برابر چشمهاى ما و بوحى و الهام ما در هر جا و با هر خصوصيّت و كيفيّت كه لازم باشد بايد ساخته شود گفته‌اند آنحضرت در بيابانى دور از آب مشغول بساختن كشتى شد و قومش به او ميخنديدند و ميگفتند بعد از پيغمبرى نجّار شدى و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح وقتى هسته خرما را كاشت قومش خنديدند و سخريّه كردند و گفتند او فلّاح شده و چون نخل به ثمر رسيد و آنرا بريد و تراشيد گفتند نجّار شد و چون كشتى را ساخت و بر او مرور نمودند خنديدند و گفتند ملّاح شد در بيابان بى آب و گياه و آنحضرت فرمود نوبت استهزاء بما هم ميرسد و مقرّر گرديد كه تمام آنها غرق شوند و حضرت نوح شفاعت از احدى ننمايد چون قضاى الهى حتم شده و جاى سؤال و مخاطبه و گفتگوئى راجع بآنها با خداوند باقى نمانده است و اين دلالت بر كمال مغضوبيّت آنها مينمايد و صيغه يصنع حكايت حال ماضيه است اگر چه بر حسب ظاهر مستقبل است و ظاهرا مراد از سخريّه اهل ايمان آنها را وصول پاداش سخريّه است از جانب خداوند بآنها از فضيحت غرق در دنيا و دوام عذاب در آخرت لذا متعقّب شده بقول حضرت نوح كه بعد از اين ميدانيد و ميشناسيد كسانيرا كه بعذاب دنيا و آخرت گرفتار شدند و بنابراين آيه اخيره مربوط بما قبل است و كلام مستقل نميباشد و ممكن است مستقل باشد و بنابراين مفعول تعلمون حذف شده‌


جلد 3 صفحه 79

يعنى بعد از اين ميدانيد كدام يك از ما و شما سزاوار به استهزائيم و آيه اخيره جمله خبريّه‌اى است از حضرت نوح عليه السّلام براى بيان حال آنها و اولى عدم تقدير است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ أُوحِي‌َ إِلي‌ نُوح‌ٍ أَنَّه‌ُ لَن‌ يُؤمِن‌َ مِن‌ قَومِك‌َ إِلاّ مَن‌ قَد آمَن‌َ فَلا تَبتَئِس‌ بِما كانُوا يَفعَلُون‌َ (36)

و وحي‌ شد بنوح‌ محققا اينست‌ ‌که‌ هرگز كسي‌ ‌از‌ قوم‌ تو ايمان‌ نميآورد مگر كساني‌ ‌که‌ قبلا ايمان‌ آورده‌ بودند ‌پس‌ غمگين‌ و اندوهناك‌ مباش‌ بآنچه‌ ‌که‌ هستند عمل‌ ميكنند و بجا ميآورند.

وَ أُوحِي‌َ فعل‌ مجهول‌ فاعل‌ خداوند ‌است‌ إِلي‌ نُوح‌ٍ أَنَّه‌ُ ضمير شأن‌ لَن‌ يُؤمِن‌َ نفي‌ تأبيد مِن‌ قَومِك‌َ ‌که‌ مامور بدعوت‌ ‌آنها‌ بودي‌ إِلّا مَن‌ قَد آمَن‌َ همان‌ فقراء ‌که‌ اراذلشان‌ ميپنداشتند، قلب‌ ‌که‌ سياه‌ شد و قساوت‌ گرفت‌ ديگر قابل‌ هدايت‌ نيست‌ ‌در‌ خبر ‌است‌

(‌لا‌ يرجي‌ بخير)

و ‌در‌ حديث‌ ديگر

(صار قلبه‌ منكوسا)

‌از‌ حضرت‌ باقر و حضرت‌ صادق‌ عليهما ‌السلام‌ بلكه‌ ‌خود‌ حضرت‌ نوح‌ عرض‌ كرد إِنَّك‌َ إِن‌ تَذَرهُم‌ يُضِلُّوا عِبادَك‌َ وَ لا يَلِدُوا إِلّا فاجِراً كَفّاراً نوح‌ ‌آيه‌ 28. ديگر بقاء ‌آنها‌ مفيد فائده‌ نيست‌ جز ازدياد كفر و عصيان‌ چنانچه‌ امروز ‌هم‌ مشاهده‌ ميكنيم‌ ‌که‌ (‌هر‌ چه‌ آيد سال‌ نو گوئيم‌ دريغ‌ ‌از‌ پارسال‌) پدران‌ ‌ما چه‌ اندازه‌ ‌از‌ ‌ما بهتر بودند و ‌خود‌ ‌ما ‌در‌ دوره‌ اول‌ چه‌ اندازه‌ بهتر ‌از‌ دوره‌ حاضر بوديم‌ و اولاد ‌ما چه‌ رويي‌ ‌در‌ آمدند انتظار بلاء عمومي‌ داشته‌ باشيم‌.

فَلا تَبتَئِس‌ بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ اندوه‌ و غم‌ بدل‌ راه‌ نده‌ ‌آنها‌ ‌هر‌ قدر طغيان‌ و سركشي‌ و ظلم‌ و ستم‌ و فسق‌ و فجور ‌که‌ ميتوانند بكنند و وقت‌ رسيده‌ ‌که‌ عذاب‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ نازل‌ شود و زمين‌ ‌از‌ لوث‌ كثافت‌ ‌آنها‌ پاك‌ شود و تمام‌ ريشه‌ كن‌ شوند.

48

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 36)- تصفیه شروع می‌شود! آنچه در آیات قبل گذشت مرحله دعوت و تبلیغ پی‌گیر و مستمر نوح (ع) با نهایت جدیت، و با استفاده از تمام وسائل بود.

در اینجا به مرحله دوم این مبارزه اشاره شده مرحله پایان یافتن دوران تبلیغ و آماده شدن برای تصفیه الهی! نخست می‌خوانیم: «به نوح وحی شد که جز افرادی که از قومت به تو ایمان آورده‌اند دیگر هیچ کس ایمان نخواهد آورد» (وَ أُوحِیَ إِلی نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ).

اشاره به این که صفوف بکلی از هم جدا شده، و دیگر دعوت برای ایمان و اصلاح سودی ندارد، و باید آماده تصفیه و انقلاب نهایی شود.

و در پایان آیه به نوح دلداری داده، می‌گوید: «اکنون که چنین است از کارهایی که اینها انجام می‌دهند به هیچ وجه اندوهناک و محزون مباش» (فَلا تَبْتَئِسْ بِما کانُوا یَفْعَلُونَ).

ضمنا از این آیه استفاده می‌شود که خداوند قسمتهایی از علم اسرار غیب را

ج2، ص342

در هر مورد که لازم باشد در اختیار پیامبرش می‌گذارد.

نکات آیه

۱- گروهى از قوم نوح ، به او ایمان آوردند و گروهى همچنان بر کفر و انکار رسالتش اصرار مىورزیدند. (أنه لن یؤمن من قومک إلاّ من قد ءامن)

۲- خداوند ، درپى تلاشهاى حضرت نوح(ع) و مؤثر نبودن آن تلاشها ، او را از ایمان آوردن کفرپیشگان قومش مأیوس کرد. (و أُوحى إلى نوح أنه لن یؤمن من قومک إلاّ من قد ءامن) فاعل «لن یؤمن» کلمه اى همانند «أحد» مى باشد; یعنى: «لن یؤمن أحد من قومک.» «إلاّ» به معناى «غیر» و صفت براى «أحد من قومک» است نه استثناى از جمله «لن یؤمن ...»; زیرا استثناى مؤمنان از جمله سابق، استثناى وجیه بلکه صحیحى نیست. بنابراین جمله «لن یؤمن ...» چنین معنا مى شود: احدى از افراد غیر مؤمن قومت (کافران آنان) ایمان نخواهد آورد.

۳- اصرار بر کفر و انکار پیامبران و معارف الهى ، موجب از دست دادن شایستگى براى ایمان و هدایت است. (ینوح قد جدلتنا فأکثرت جدلنا فأتنا بما تعدنا ... لن یؤمن من قومک)

۴- وحى و اِخبار خداوند ، طریق آگاهى پیامبران به امور غیبى و سرنوشت انسانها (أُوحى إلى نوح أنه لن یؤمن من قومک إلاّ من قد ءامن)

۵- وحى ، طریق ارتباط خداوند با پیامبران و ابلاغ برنامه ها و گزارشها به ایشان (و أُوحى إلى نوح أنه لن یؤمن ... فلاتبتئس بما کانوا یفعلون)

۶- نوح(ع) ، همواره رنجیده خاطر از رفتار ناپسند قوم خویش و اندوهناک از اصرار آنان بر کفر و انکار رسالت (فلاتبتئس بما کانوا یفعلون) إبتئاس (مصدر تبتئس) به معناى محزون و ناراحت شدن است و مراد از «ما کانوا یفعلون» شرک ورزى و اصرار آنان بر انکار رسالت و دیگر کارهاى نارواست.

۷- نومیدى نوح(ع) از هدایت یابى قومش و آگاهى او از ناشایستگى آنان براى ایمان ، زمینه ساز رفع اندوه از او (لن یؤمن من قومک ... فلاتبتئس بما کانوا یفعلون) برداشت فوق ، از تفریع «لاتبتئس» بر اِخبار از ایمان نیاوردن کافران استفاده شده است; یعنى ، حال که از هدایت نیافتن کافران آگاه شدىو احساس مسؤولیت نمى کنى، زمینه اى براى اندوه وجود ندارد پس غمگین مباش.

۸- تأسف بر کفرورزى و هدایت ناپذیرى انسانهاى عنود و لجوج ، امرى نابه جا و بى مورد (لن یؤمن من قومک إلاّ من قد ءامن فلاتبتئس بما کانوا یفعلون)

۹- مبلغان دینى ، پس از یأس از هدایت پذیرى انسانها ، موظف به ابلاغ و بیان معارف الهى نیستند. (فلاتبتئس بما کانوا یفعلون)

۱۰- رسوخ کفر در انسان و بسته شدن روزنه هاى ایمان ، شرط استحقاق عذاب استیصال است. (لن یؤمن من قومک إلاّ من قد ءامن فلاتبتئس بما کانوا یفعلون) خداوند با تفریع «اصنع الفلک ...» که گویاى فرارسیدن عذاب استیصال بر کافران قوم نوح است بر ایمان نیاوردن آنان ، اشاره به این معنا دارد که چون شایستگى ایمان در آنان منتفى است عذاب ایشان را فرا مى گیرد.

موضوعات مرتبط

  • انبیا: آثار تکذیب انبیا ۳; انبیا و سرنوشت انسانها ۴; منشأ علم غیب انبیا ۴; وحى به انبیا ۴، ۵
  • اندوه: اندوه ناپسند ۸
  • انسان: اندوه بر کفر انسان ها ۸; اندوه بر هدایت ناپذیرى انسان ها ۸; یأس از هدایت انسان ها ۹
  • ایمان: موانع ایمان ۳
  • خدا: افعال خدا ۲; روش ارتباط خدا با انبیا ۵
  • دین: آثار تکذیب دین ۳
  • عذاب: شرایط عذاب استیصال ۱۰
  • قوم نوح: آثار کفر قوم نوح۶; بى لیاقتی قوم نوح۷; تاریخ قوم نوح۱; عمل ناپسند قوم نوح ۶; کافران قوم نوح۱; گروههاى اجتماعى قوم نوح۱; مؤمنان قوم نوح۱; هدایت ناپذیری قوم نوح۷;یأس از ایمان قوم نوح۲; یأس ازهدایت قوم نوح ۷
  • کفر: آثار اصرار بر کفر ۳; آثار کفر ۱۰
  • مبلغان: مبلغان و هدایت ناپذیران ۹; محدوده مسؤولیت مبلغان ۹
  • نوح(ع): آثار تکذیب نوح(ع) ۶; زمینه رفع اندوه نوح(ع) ۷; عوامل اندوه نوح(ع) ۶; قصه نوح(ع) ۷; مکذبان نوح(ع) ۱; نوح(ع) و کفر قوم نوح ۶; وحى به نوح(ع) ۲; یأس نوح(ع) ۲، ۷
  • وحى: نقش وحى ۴، ۵
  • هدایت: موانع هدایت ۳

منابع