الحج ٤٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link371 | آيات ۳۸ - ۵۷ سوره حج]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link371 | آيات ۳۸ - ۵۷ سوره حج]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link372 | نخستين آيه نازله درباره جهاد و اذن قتال به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link372 | نخستين آيه نازله درباره جهاد و اذن قتال به مؤمنان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link373 | توضيح آيات مربوط به جهاد و قتال | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link373 | توضيح آيات مربوط به جهاد و قتال]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link374 | حكمت تشريع حكم قتال و جهاد | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link374 | حكمت تشريع حكم قتال و جهاد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link376 | اذن قتال، مختص به مهاجران صدر اسلام نيست]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link376 | اذن | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link377 | دلدارى دادن به رسول خدا «ص» و تهديد تكذيب كنندگان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link377 | دلدارى دادن به رسول خدا | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link378 | از سرگذشت امت هاى گذشته، عبرت بگيريد!]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link378 | از سرگذشت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link379 | پاسخ به استهزاى مشركان درباره نزول عذاب]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link379 | پاسخ به استهزاى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link380 | توضيح آيه: «القاء شیطان در آرزو و اُمنیه پیامبران الهی»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link380 | توضيح | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link381 | فرق بين معناى «نبوت» و «رسالت»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link381 | فرق بين معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link382 | القائات و وساوس شيطان، وسيله امتحان است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link382 | القائات و وساوس | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link383 | مقصود از اين كه «روز قيامت، عقيم است»، چیست؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۴#link383 | مقصود از | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۵#link384 | بحث روايتى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۵#link384 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۵#link385 | روايتى در ذيل | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۵#link385 | روايتى در ذيل آیه: «وَ مَا أرسَلنَا مِن قَبلِكَ مِن رَسُولٍ وَ لَا نَبِىّ...»]] | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۲
کپی متن آیه |
---|
وَ يَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ إِنَ يَوْماً عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ |
ترجمه
الحج ٤٦ | آیه ٤٧ | الحج ٤٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَسْتَعْجِلُونَکَ»: عجولانه از تو میخواهند (نگا: انعام / و ، رعد / . «إِنَّ یَوْماً ...»: اشاره به این است که زمان نسبی است، و زمان با توجّه به خدای ازلی و ابدی معنی ندارد، و لذا او برای رساندن عذاب شتاب نمیگیرد و عجله نمیکند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِذْ قَالُوا اللَّهُمَ إِنْ کَانَ... (۲) يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ... (۴) وَ قَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ لَنَا... (۳) (۱)
نزول
این آیه درباره مشرکین مکه مانند نضر بن الحرث و سایرین نازل گردیده که از روى استهزاء و انکار به رسول خدا صلى الله علیه و آله مى گفتند: (امطر علینا حجارة من السماء، یعنى از آسمان بر سر ما سنگ بباران). خداوند در جواب ایشان این آیه را نازل فرمود.[۱]
تفسیر
- آيات ۳۸ - ۵۷ سوره حج
- نخستين آيه نازله درباره جهاد و اذن قتال به مؤمنان
- توضيح آيات مربوط به جهاد و قتال
- حكمت تشريع حكم قتال و جهاد
- اذن قتال، مختص به مهاجران صدر اسلام نيست
- دلدارى دادن به رسول خدا «ص» و تهديد تكذيب كنندگان
- از سرگذشت امت هاى گذشته، عبرت بگيريد!
- پاسخ به استهزاى مشركان درباره نزول عذاب
- توضيح آيه: «القاء شیطان در آرزو و اُمنیه پیامبران الهی»
- فرق بين معناى «نبوت» و «رسالت»
- القائات و وساوس شيطان، وسيله امتحان است
- مقصود از اين كه «روز قيامت، عقيم است»، چیست؟
- بحث روايتى
- روايتى در ذيل آیه: «وَ مَا أرسَلنَا مِن قَبلِكَ مِن رَسُولٍ وَ لَا نَبِىّ...»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ «47»
و كفّار، تعجيل عذاب الهى را از تو مىخواهند، در حالى كه خداوند هرگز از وعدهى خود تخلف نمىكند و يك روز نزد پروردگارت به منزلهى هزار سال (از سالهايى) است كه شما مىشمريد.
نکته ها
در برابر هشدار انبيا، كفّار بارها از آنان مىپرسيدند: آن قهر الهى كه از آن سخن مىگوييد، چه زمانى مارا فرا خواهد گرفت؟ «وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» «1»*، اين آيه به آنان پاسخ مىدهد كه عجله نكنيد، وعدهى الهى حتمى است.
پیام ها
1- مهلتدادن خدا را نشانهى غفلت او و رها شدن خود ندانيم. «يَسْتَعْجِلُونَكَ»
2- درخواستهاى بيجا و جوسازىها و سؤالهاى بىربط، ما را تحت تأثير قرار ندهد. «يَسْتَعْجِلُونَكَ»
3- زمان در نزد ما با نزد خداوند متفاوت است. «وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ»
«1». اين آيه شش مرتبه در قرآن تكرار شده است.
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 56
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (47)
شأن نزول: مفسرين نقل نمودهاند كه كفار قريش مانند نضر بن حرث و امثال او پيوسته تعجيل عذاب مىكردند و به حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مىگفتند: اگر در دعوى نبوت و انزال عذاب راستگو هستى از خدا بخواه تا بر ما عذاب نازل سازد؛ آيه شريفه نازل شد: «1» وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ: و طلب عجله مىكنند كفار به نزول عذاب موعود و شتاب كنند در آمدن آن، وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ: و هرگز خلاف نكند خداى تعالى وعده خود را كه در انزال عذاب به ايشان فرموده به جهت امتناع تخلف در خبر الهى، پس عذاب موعود را به ايشان خواهد رسانيد اگرچه بعد از زمان بسيار دراز باشد، لكن حق تعالى صبور، و حكمت سبحانى مقتضى آن نيست كه به
«1». تفسير ابو الفتوح رازى، ج 8، ص 104، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.
جلد 9 - صفحه 71
عقوبت تعجيل فرمايد. و نزول وعده عذاب در روز بدر بود كه به ذو الفقار حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و مدد ملائكه، معاندين كشته شده، به جهنم واصل شدند. «1» وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ: و بدرستى كه روزى از روزهاى شما نزد پروردگار تو، كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ: مانند هزار سال است از آنچه مىشمريد.
تنبيه: 1- اين بيان تناهى صبر الهى و تأنى و حلم سبحانى تا به مرتبهاى كه مدت و ازمنه طويله را قصير و حقير مىشمرد، و چون يك روز و هزار سال، هر دو در پيشگاه الهى على السويه است، زيرا حكم زمان بر او جارى نيست، پس وجود و عدم و قلت و كثرت آن نزد او يكسان است و هرگاه خواهد عذاب فرستد او را استعجال زمان عقوبت هيچ اثرى بر او مترتب نگردد.
2- ابن عباس و جمعى گفتهاند: معنى آيه آنكه يك روز از ايام آخرت مانند هزار سال از ايام دنيا است. «2» 3- يك روز از عذاب به جهت شدت و عظمتش، مانند مقدار عذاب هزار سال از ايام دنياست حقيقتا، و همچنين نعيم بهشتى مقدار يك روز آن، مانند هزار سال تنعم دنياست. «3» 4- يك روز و هزار سال در پيشگاه قدرت سبحانى يكى است، پس فرق نمى كند بين واقع شدن آنچه عجله مىكنند از عذاب و بين تأخر آن در قدرت، الا آنكه خداوند متعال تفضل فرمايد به مهلت دادن، پس فوت نشود از او چيزى. «4»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (47) وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَها وَ هِيَ ظالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُها وَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ (48) قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ (49) فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ (50) وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ (51)
ترجمه
- و بتعجيل ميخواهند از تو عذاب را و هرگز خلف نكند خدا وعده خود را و همانا روزى نزد پروردگار تو مانند هزار سال است از آنچه ميشماريد
و چه بسيار از بلدى كه مهلت دادم مر آنرا و حال آنكه بود ستمكار پس گرفتم آنرا و بسوى من است بازگشت
بگو ايمردم جز اين نيست كه منم مر شما را بيم دهنده آشكار كننده
پس آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته مر ايشانرا است آمرزش و روزى ستوده
و آنانكه كوشش نمودند در آيات ما براى آنكه عاجز- كنندگان ما باشند آنگروه اهل دوزخند.
تفسير
- قمّى ره فرموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بكفار وعده عذاب داد و آنها گفتند كجا است آن عذاب پس عجله نمودند در آن و معلوم است كه خداوند
جلد 3 صفحه 613
هرگز از وعده خود تخلّف نميكند چنانچه در جنگ بدر معذب شدند و از ابن- عباس ره اينمعنى نقل شده و يك روز نزد خدا از روزهاى آخرت چنانچه جمعى از مفسرين گفتهاند و از بعضى روايات استفاده ميشود مانند هزار سال دنيا است در طول مدّت يا شدّت عذاب پس نبايد تعجيل در چنين عذاب طولانى يا شديدى داشته باشند ولى اينمعنى خلاف ظاهر است چون نظر بآثار و آيات سابقه مراد از عذاب دنيوى است و كفار تأخير آنرا اماره بر نازل نشدن آن قرار داده بودند و باين استعجال استهزاء مينمودند لذا بنظر حقير ظاهر آيه شريفه آنستكه يكروز نزد خداوند نظر بحلم و صبر او و حضور ازمان و اشياء نزدش مانند هزار سال است بحساب شما يعنى هزار سال شما مانند يكروز است پيش او پس اگر وعده عذاب او بتأخير افتد شما اماره بر عدم نزول آن قرار ندهيد و چون او ميداند كسى نميتواند از حيطه تصرّفش خارج شود و قدرت او هميشه باقى است تعجيل در عقوبت نميفرمايد و براى تسجيل امر باز اشاره باحوال امم سابقه فرموده كه آنها هم مانند شما ستمكار بودند بر خود و پيغمبرانشان و ما مهلت داديم بآنها و پس از چندى عذاب را بر آنها وارد نموديم كه مفرّى بر ايشان نبود و برگشت تمام خلائق بحكم خداوند است و به پيغمبر خود دستور فرموده كه بمردم بفرمايد كه من فقط موظّفم شما را با ادلّه و براهين واضحه از خداوند و عذابش بترسانم ديگر تعجيل و تأخير آن منوط بمصلحتى است كه خدا ميداند پس كسانيكه داراى ايمان و اعمال صالحه باشند مشمول رحمت و مغفرت الهيّه خواهند شد و روزى آنها بخوبى و خوشى با عزت و احترام و فضيلت تمام بايشان خواهد رسيد و كسانيكه سعى و كوشش نمودند از روى تعصّب و عناد براى اخفاء نور حقّ و ردّ آيات محكمات خدا بمجادله و مغالطه براى آنكه عاجز نمايند بگمان خودشان خدا و پيغمبر او را از رواج دين حقّ در آتش سوزان جايگير خواهند بود و كلمه معاجزين مأخوذ از عاجز بمعناى سابق است و بمناسبت آنكه هر يك از دو نفر كه مسابقه مينمايند ميخواهند ديگرى را عاجز نمايند استعمال شده و بعضى معجزّين بتشديد قرائت نمودهاند و بباز دارندگان مردم از متابعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و نسبت دهندگان ايشان را بعجز و غيره ترجمه و تفسير شده است.
جلد 3 صفحه 614
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَستَعجِلُونَكَ بِالعَذابِ وَ لَن يُخلِفَ اللّهُ وَعدَهُ وَ إِنَّ يَوماً عِندَ رَبِّكَ كَأَلفِ سَنَةٍ مِمّا تَعُدُّونَ (47)
و طلب عجله ميكنند اينکه كفّار و مشركين تو را بعذابي که وعده دادهاي بآنها و هرگز خدا وعده خود را تخلّف نميكند، و محققا يك روز نزد پروردگار تو مثل هزار سال است از آنچه شما ميشماريد.
(وَ يَستَعجِلُونَكَ بِالعَذابِ): ميگويند که: اينکه عذابي که بما وعده دادهاي بياور اگر راست ميگويي چنانچه امم سابقه بأنبياء سلف مثل نوح و هود اينکه
جلد 13 - صفحه 315
استعجال را داشتند ميگفتند: «فَأتِنا بِما تَعِدُنا إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ» اعراف آيه 68، هود آيه 34، احقاف آيه 21.
(وَ لَن يُخلِفَ اللّهُ وَعدَهُ): هرگز وعده الهي تخلّف پذير نيست البته به آنها ميرسد.
(وَ إِنَّ يَوماً عِندَ رَبِّكَ كَأَلفِ سَنَةٍ مِمّا تَعُدُّونَ): مفسّرين در اينکه جمله اختلاف كردند. بعضي گفتند: روزهاي قيامت هزار سال دنيا است و روايتي نقل كردند که فقراء پيش از اغنياء وارد بهشت ميشوند به نصف روز که پانصد سال باشد، بعضي گفتند عذاب يك روز آخرت مطابق عذاب هزار سال دنيا است، بعضي گفتند: عذاب يك روز با عذاب هزار سال در جنب قدرت الهي مساوي است. تمام اينکه تفسيرات خلاف ظاهر آيه است که توهم كردهاند يك روز خدا هزار سال بندهگان است ولي در آيه شريفه مثال زده که يك روز با هزار سال در نزد پروردگار مساوي است تعجيل فرمايد در عذاب فورا در همان روزي که طلب كردند يا هزار سال آنها را مهلت دهد.
بالاخرة معذّب ميشوند و وعده الهي تخلّف ندارد، و در مثال ميگويند: ادني مناسبت كافي است و اينکه آيه قريب المفاد است با آيه شريفه: «إِنَّهُم يَرَونَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً» معارج آيه 6.
سؤال: سرّ تأخير عذاب با اينكه استحقاق آن را داشتند چيست!- جواب: اوّلا حكم و مصالح افعال الهيّه را خود ميداند بنده نميتواند پي ببرد الّا قليلي.
و ثانيا آنچه از آيات و أخبار استفاده ميشود سه چيز است:
1- اينكه بسا بعضي از آنها متنبّه شوند و ايمان آورند.
2- ممكن است در نسل آنها مؤمني بوجود بيايد چنانچه خطاب شد به نوح: «أَنَّهُ لَن يُؤمِنَ مِن قَومِكَ إِلّا مَن قَد آمَنَ» هود 38. و حضرت نوح عرض كرد: «وَ لا يَلِدُوا إِلّا فاجِراً كَفّاراً» نوح آيه 28. و مقاتله أمير المؤمنين با كفّار
جلد 13 - صفحه 316
و معاندين روي همين پايه بود که اگر در نسل آنها مؤمنين بوجود ميآمد صرفنظر ميكرد، و همچنين ابي عبد اللّه عليه السلام با لشكر كربلاء.
3- امهال آنها ليزدادوا اثما چنانچه در آيه است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 47)- در این آیه چهره دیگری از جهالت و بیخبری کور دلان بیایمان را ترسیم کرده، میگوید: «آنها با عجله از تو تقاضای عذاب میکنند» و میگویند: اگر راست میگویی پس چرا مجازات الهی دامان ما را نمیگیرد؟ (وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذابِ).
در پاسخ به آنها بگو: زیاد عجله نکنید: «خداوند هرگز از وعده خود تخلف نخواهد کرد»! (وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ).
برای او یک ساعت و یک روز و یک سال فرق نمیکند: «چرا که یک روز در نزد پروردگار تو همانند هزار سال از سالهایی است که شما میشمرید» (وَ إِنَّ یَوْماً عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ).
نکات آیه
۱ - تهدید شدن کافران و تکذیب گران عصر بعثت، به عذاب استیصال (و إن یکذّبوک ... و یستعجلونک بالعذاب) «ال» در «العذاب» براى عهد و اشاره به عذابى است که به مشرکان تکذیب گر وعده داده شده بود.
۲ - کفرپیشگان عصر بعثت، وعده عذاب را دروغ پنداشته و آن را به ریشخند مى گرفتند. (و یستعجلونک بالعذاب) از این که تکذیب گران، از پیامبر(ص) مى خواستند وعده خود را عملى سازد و هر چه زودتر عذاب را بر آنان نازل کند، معلوم مى شود که آنان تهدید پیامبر(ص) را تهدیدى تو خالى مى انگاشتند و با درخواست تسریع عذاب، آن را به ریشخند مى گرفتند.
۳ - تکذیب کنندگان پیامبر(ص)، خواستار نزول سریع و بدون تأخیر عذاب بودند. (و یستعجلونک بالعذاب)
۴ - خداوند، نزول عذاب بر کفرپیشگان عصر بعثت را قطعى و تخلف ناپذیر خواند. (و یستعجلونک بالعذاب و لن یخلف اللّه وعده)
۵ - وعده هاى الهى، قطعى و تخلف ناپذیر است. (و لن یخلف اللّه وعده)
۶ - ناباورى کافران عصر بعثت به عذاب الهى و به مسخره گرفتن آن، نمودى از کوردلى ایشان (و لکن تعمى القلوب التى فى الصدور . و یستعجلونک بالعذاب)
۷ - خدا، پروردگار آدمیان (و إنّ یومًا عند ربّک)
۸ - تفاوت مقیاس زمان در بینش خدا و انسان (و إنّ یومًا عند ربّک کألف سنة ممّا تعدّون) «یوم» (مفرد «أیام») به معناى یک روز است و «عند ربک» صفت «یوم» مى باشد; یعنى، یک روز خدا، برابر است با هزار سال شما. مقصود این که گرچه از زمان وعده عذاب تاکنون مثلاً روزها، ماه ها و یا حتى سال ها گذشته است و این زمان به نظر شما زمانى طولانى مى آید و به همین جهت پنداشته اید که آن تهدید، تهدیدى دروغین است. اما باید بدانید که همه آن فاصله طولانى، در نزد خداوند به اندازه چند لحظه است; زیرا یک روز خدا برابر است با هزار سال شما.
۹ - یک روز خدا، برابر است با هزار سال انسان ها. (و إنّ یومًا عند ربّک کألف سنة ممّا تعدّون)
موضوعات مرتبط
- اعداد: عددهزار ۹
- انذار: انذار از عذاب استیصال ۱
- انسان: مربى انسان ها ۷
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۷
- خدا: استهزاى عذابهاى خدا ۲، ۶; استهزاى وعده هاى خدا ۲; حتمیت وعده هاى خدا ۵; ربوبیت خدا ۷; مدت یک روز خدا ۹; مکذبان عذابهاى خدا ۲; مکذبان وعده هاى خدا ۲
- زمان: حقیقت زمان ۸
- عذاب: درخواست تعجیل عذاب ۳
- کافران: استهزاهاى کافران صدراسلام ۲، ۶; انذار کافران صدراسلام ۱; بینش کافران صدراسلام ۲; حتمیت عذاب کافران صدراسلام ۴; نشانه هاى کوردلى کافران صدراسلام ۶
- محمد(ص): خواسته هاى مکذبان محمد(ص) ۳
منابع
- ↑ تفسیر کشف الاسرار.