السجدة ٥
کپی متن آیه |
---|
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ |
ترجمه
السجدة ٤ | آیه ٥ | السجدة ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُدَبِّرُ الأمْرَ»: کار را میگرداند. تدبیر کار را میکند. «مِنَ السَّمَآءِ إِلیَ الأرْضِ»: از آسمان تا زمین، یعنی کلّ عالم هستی. از مرکز فرماندهی آسمان، برای زمین فرمان را صادر میکند و امور زمین را زیر نظر میدارد. «یَعْرُجُ إِلَیْهِ»: گزارش کار برای او برده میشود. امر جهان پایان میگیرد و به سویش برگشت داده میشود. «أَلْفَ سَنَةٍ»: هزار سال. مراد از هزار و فروع آن کثرت است (نگا: حجّ / ). مفهوم آیه این است که خداوند این جهان را آفریده و آسمان و زمین را با تدبیر خاصّی نظم بخشیده است، و پیوسته به رتق و فتق امور آن مشغول است، و پس از سالیان سال، این جهان را در هم میپیچد، و تمام امور سرانجام به خدا باز میگردد، و خدا جهان دیگری را با طرح نوینی ابداع میفرماید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره سجده
- اجمال مطالبى كه سوره مباركه سجده متضمن است
- مقصود از قومى كه پيش ز پيامبر اسلام (صلى الله عليه و اله و سلم )، پيامبر بهسويشان فرستاده نشده بود (ما اتيهم ن نذير من قبلك )
- استواء خداوند بر عرش كنيه از مقام تدبير موجودات بعد از خلقت آنها است
- تحليل معناى شعاعت و اينكه جز خداوند ولى و شفيعى نيست
- معناى ديگرى كه مفسرين براى جمله : ((ما لكم من دونه من ولى و لا شفيع ))قائل شده ند و براى آن توجيهاتى كرده اند
- توضيح مفاد آيه : ((يدبر الامر من السماء الى االارض ثم يعرج اليه فى يوم كانمقداره الف سنة مما تعدون ))
- اشاره به حقيقت حسن و بيان اينكه خلقت و حسن متلازمند (احسنكل شى ء خلقه ) و زشتى و بدى ذاتى مخلوقات نيست
- مراد از انسان در جمله : ((و بدء خلق الانسان من طين ))
- سخن كفار در مقام استعباد معاد، و جواب به آن
- بيان اينكه مرگ انسان نابودى انسان نابودى او نيست با توضيحى راجه به تجرد نفس
- جلوه اى از حال مشركين در روز قيامت
- اشاره به قضاى الهى در امر هدايت و ضلالت انسانها
- بحث روايتى (رواياتى درباره توفى ملك السموات و...)
- گفتارى پيرامون پيدايش انسان نخستين
- نظريان و فرضيات مختلف در اين باره ، از آن جمله فرضيه تطور انواع
- بيان عدم دلالت آياتى كه احيانا براى تاءييد فرضيه تطور بدانها استشهاد شده استبر صحت اين فرضيه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ «5»
(خداوند) امر (اين جهان) را از آسمان به سوى زمين تدبير مىكند، سپس در روزى كه مقدار آن هزار سال از سالهايى است كه مىشمريد، (نظام اين عالم برچيده مىشود و) به سوى او بالا مىرود.
نکته ها
سؤال: در آيه 4 سورهى معارج مىخوانيم: ملائكه و روح در روزى كه مقدار آن پنجاه هزار سال است، به سوى او عروج مىكنند؛ اين آيه مىفرمايد: مقدار آن روز، هزار سال است؟
پاسخ: الف: در حديث مىخوانيم: قيامت پنجاه موقف دارد و هر موقفى معادل هزار سال
جلد 7 - صفحه 303
دنيوى است و آيهى مورد بحث تنها به يك موقف اشاره دارد. «1»
ب: اين آيه، در مورد عروج امر است و آن آيه، عروج ملائكه را مىگويد؛ شايد عروج امر در روزى باشد كه هزار سال است و قيامت نيست، ولى عروج فرشتگان در روز قيامت باشد كه پنجاه هزار سال است.
پیام ها
1- مركز مديريّت زمين آسمان است، برنامهها از آن جا نازل مىشود و به آن جا عروج مىكند. يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ... يَعْرُجُ إِلَيْهِ
2- توحيد در ربوبيّت، از توحيد در خالقيّت جدا نيست. «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ- يُدَبِّرُ الْأَمْرَ»
3- تدبير الهى، دايمى است، نه مقطعى. «يُدَبِّرُ الْأَمْرَ»
4- همان گونه كه در آفرينش، همه چيز از او و به سوى اوست، «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» تدبير امور نيز از او و به سوى اوست. «مِنَ السَّماءِ- ثُمَّ يَعْرُجُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ «5»
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ: تدبير و تقدير امور فرمايد به تمامه بر حسب اراده خود نسبت به آنچه ما بين آسمان و زمين است، و نازل فرمايد آن را با ملك بسوى زمين، ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ: پس عروج كند ملك به مكانى كه امر
«1» بحار الانوار، ج 57، ص 59- 58، روايت 30 بنقل از روضه كافى، ص 145 روايت 117.
جلد 10 - صفحه 376
نموده كه صعود نمايد بسوى آن، فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ: در مقدار زمانى كه اگر سير كند غير ملك، أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ: هزار سال باشد از آنچه شماره مىكنيد، زيرا از آسمان تا زمين پانصد سال، و آمدن و برگشتن جمعا هزار سال شود. يا تدبير نمايد امر دنيا را، پس نازل فرمايد قضا و تدبيرات را از آسمان بسوى زمين مدت ايام دنيا، پس برمىگردد و عود كند تدبيرات بسوى او بعد از انقضاء دنيا و فناى آن، تا منقطع شود امر امراء و حكم حكام و منفرد گردد ذات يگانه سبحانى در روزى كه مقدار آن هزار سال باشد و آن روز قيامت است، پس مدت مذكوره قيامت باشد، و تفسير على بن ابراهيم قمى، مؤيد اين قول است كه تدبير فرمايد امور آسمان و زمين را و امر و نهى كه فرمايد و اعمال بندگان تمام اينها ظاهر شود روز قيامت كه مقدار آن روز هزار سال است از سالهاى دنيا «1».
طبرسى فرمايد: و اما آيه «فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ» خداوند اراده فرمايد نسبت به كافر و قرار دهد آن روز را پنجاه هزار سال، زيرا مقامات قيامت مختلف است. «2». يا به اعتبار آنكه قيامت پنجاه موقف و هر موقفش هزار سال و مجموع پنجاه هزار سال شود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «2» أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ «3» اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ «4» يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ «5»
ترجمه
اين فرو فرستادن كتاب است نيست شكى در آن از پروردگار جهانيان
آيا ميگويند بدروغ نسبت داد آنرا بلكه آن حق است از پروردگارت تا بيم دهى گروهى را كه نيامد آنانرا بيم دهندهاى پيش از تو باشد كه آنان راه يابند
خدا است آنكه آفريد آسمانها و زمين را و آنچه ميان آندو است در شش روز پس مستولى شد بر عرش نيست براى شما غير از او هيچ ياورى و نه شفاعت كنندهاى آيا پس پند نميگيريد
تنظيم ميكند امر عالم را از آسمان بسوى زمين پس صعود ميكند بسوى او در روز كه مقدار آن هزار سال است از آنچه بشمار مىآوريد
تفسير
الم مكرّر مبيّن شده و پس از آن خداوند منّان بيان عظمت قرآن را فرموده كه اين آياتيكه بتدريج بر پيغمبر آخر الزمان نازل ميشود نازل نمودن آنكتاب موعود الهى است بانبياء سلف شكّى در آن نيست كه از پروردگار جهانيان است آيا ميگويند كفار و معاندين كه افترا بسته است آنرا بخدا نه چنين است بلكه آن حق و محقّق است از جانب پروردگار تو اى محمد صلّى اللّه عليه و اله و مقصود از
جلد 4 صفحه 287
نازل نمودن آنستكه بيم دهى از معصيت خدا جماعتى را كه نيامده است نزد آنها بيم دهندهاى از جانب خداوند پيش از تو شايد آنها بحق و حقيقت راه يابند و از ثمرات آن بهرهمند گردند چون آن زمان زمان فترت و جهالت مردم بود و بعد از حضرت عيسى عليه السّلام ديگر پيغمبرى نيامده بود و سنن انبياء از ميان مردم آن عصر بكلّى رفته بود و پس از آن در مقام بيان عظمت دستگاه ربوبى و امر خلقت فرموده خداوند سبحان آن قادر منّانى است كه خلق فرمود آسمانها و زمين و تمام موجودات ما بين آن دو را از ثوابت و سيّارات و ملائكه و جنّ و انس و غيرهم در مدّتيكه بقدر شش روز بود از روزهاى بعد از خلقت آفتاب و زمين پس احاطه و استيلا يافت و حكمفرما شد بر تمام آنها بيك منوال در مقرّ سلطنت حقه حقيقيه خود چنانچه در سوره اعراف ذيل آيه شريفه إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ مستوفى گذشت و مردم بايد بدانند و متذكر باشند كه در دنيا و آخرت دوستى كه در مقابل قهر خدا بتواند با آنها كمك كند و شفيعى كه بىاجازه خدا بتواند از آنها شفاعت نمايد ندارند و خداوند تدبير و تنظيم ميفرمايد كار دنيا و ما فيها را از امر و نهى و وسائل آسايش و اعمال بندگانرا از عالم بالا و نازل ميفرمايد بزمين پس صعود و عروج و بازگشت ميكند كار و امر و حكم بسوى او در روز كه مقدار آنروز هزار سال بسالهاى دنيا است كه آنروز قيامت است و فرمانفرمائى در آنروز مخصوص بذات اقدس او است چنانچه قمى ره فرموده كه مراد امورى است كه تدبير ميفرمايد آنها را و امر و نهى كه الزام فرموده بآن و اعمال بندگان تمام اينها ظاهر ميشود روز قيامت پس ميباشد مقدار آن روز هزار سال از سالهاى دنيا و بنابر اين يوم ظرف عروج است و بعضى آنرا ظرف نزول و عروج دانستهاند و گفتهاند از آسمان تا زمين پانصد سال راه است و ملائكه كه تدبير امور خلق مينمايند آنرا در يكروز ذهابا و ايابا سير ميكنند و معتمد قول اول است و منافات ندارد با آنكه روز قيامت پنجاه هزار سال دنيا باشد چون اين تعبيرات براى تمثّل و تصوير امتداد و ظرف آنعالم است و تشبيه آن بأزمنه اينعالم در طول مدت و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه قيامت پنجاه موقف دارد هر موقفى هزار
جلد 4 صفحه 288
سال و بنابر اين ممكن است اينجا موقف اول اراده شده باشد در هر حال اوضاع آنعالم را تحقيقا نميتوان با اوضاع اينجا تطبيق نمود و علم آنرا بايد بآشنايان ملك وجود حواله داد و بايد در تحصيل رضاى چنين خالق مديّر محيط توانائى كوشيد تا جام مراد ابدى را نوشيد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يُدَبِّرُ الأَمرَ مِنَ السَّماءِ إِلَي الأَرضِ ثُمَّ يَعرُجُ إِلَيهِ فِي يَومٍ كانَ مِقدارُهُ أَلفَ سَنَةٍ مِمّا تَعُدُّونَ «5»
تدبير امر ميفرمايد از آسمان به سوي زمين پس از آن عروج، ميكند به سوي او در ظرف يك روز که مقدار آن هزار سال است از آن چه ميشماريد.
اينکه آيه شريفه را مفسرين هر كدام به وجهي تعبير كردهاند و آن چه به نظر اقرب است و نزديكتر ميآيد «و اللّه العالم بما قال» اينکه که تدبير امور از عالم بالا از آسمان ميشود و به توسط ملائكه نازل بر اهل زمين ميشود و افعال و اعمال بندگان را ملائكه به آسمان ميبرند و دائما ملائكه نزول و صعود دارند و فاصله بين زمين و آسمان پانصد سال راه است که اگر بشر بتواند صعود و نزول كند هزار سال طول ميكشد و ملائكه اينکه نزول و صعودشان در يك روز است و دليل بر اينکه دعوي آيه شريفه است که ميفرمايد: وَ فِي السَّماءِ رِزقُكُم وَ ما تُوعَدُونَ (ذاريات آيه 22) إِلَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ يَرفَعُهُ (فاطر آيه 10) و آيات ديگر و اخبار در نزول ملائكه و صعود آنها بسيار است بناء علي هذا ميفرمايد:
يُدَبِّرُ الأَمرَ مِنَ السَّماءِ إِلَي الأَرضِ آن چه وارد ميشود از مقدرات الهي ملائكه از آسمان نازل ميشوند و نازل ميكنند.
ثُمَّ يَعرُجُ إِلَيهِ آنچه از اعمال و افعال بندگان صادر ميشوند ميبرند در آسمان و عروج ميكنند.
فِي يَومٍ در ظرف يك روز.
كانَ مِقدارُهُ بحسب هر بشري.
أَلفَ سَنَةٍ مِمّا تَعُدُّونَ پانصد سال نزول پانصد سال صعود.
448
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- در این آیه نخست به توحید پروردگار و سپس به مسأله «معاد» اشاره میکند، و به این ترتیب سه شاخه توحید که در آیات گذشته بیان شده (توحید خالقیت و حاکمیت و عبودیت) در اینجا با ذکر توحید ربوبیت- یعنی تدبیر جهان هستی تنها به وسیله خداوند- تکمیل میگردد.
میفرماید: «خداوند امور این جهان را از مقام قرب خود به سوی زمین تدبیر میکند» (یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَی الْأَرْضِ).
و میافزاید: «سپس تدبیر امور در روزی که مقدار آن هزار سال از سالهایی است که شما میشمارید به سوی او باز میگردد» (ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ).
منظور از این روز، روز قیامت است یعنی خداوند این جهان را با تدبیر خاصی نظم بخشیده، ولی در پایان جهان این تدبیر را بر میچیند و به دنبال آن طرحی نوین و جهانی وسیعتر ابداع میگردد، یعنی پس از پایان این دنیا جهان دیگر آغاز میشود.
نکات آیه
۱ - مجموعه امور هستى (آسمان و زمین)، تحت تدبیر خداى یکتا است. (یدبّر الأمر من السماء إلى الأرض) «أمر» به معناى «فعل و شأن» است و «ال» در آن، براى جنس بوده و در نتیجه، دلالت بر همه امور و کارها مى کند.
۲ - جهان، پس از آفریده شدن، به حال خود رها نشده و همیشه تحت تدبیر است. (خلق السموت و الأرض و ما بینهما ... یدبّر الأمر من السماء إلى الأرض) فعل مضارع «یدبّر» دلالت بر دوام و استمرار دارد.
۳ - امور زمین، از آسمان تدبیر مى شود. (یدبّر الأمر من السماء إلى الأرض) «من» ابتدایى و «إلى» انتهایى است. «من السماء» متضمن معناى «تنزیل» است; یعنى، امور از آسمان (عالم بالا) اداره مى شود.
۴ - تمام موجودات جهان، برخوردار از نظامى واحد و تدبیرى یگانه اند. (یدبّر الأمر) چون ضمیر فاعلى در «یدبّر» مفرد است نشان مى دهد که تدبیر کننده، یکى است و تدبیر کننده واحد از یگانگى تدبیر حکایت مى کند.
۵ - تدبیر خداوند، با اِشراف و تسلّط انجام مى گیرد. (یدبّر الأمر من السماء إلى الأرض) «من السماء» متعلق به «یدبّر» است و متضمن معناى تنزیل است. بنابراین، دلالت مى کند که تدبیر، از آسمان انجام مى گیرد و از آن جایى که آسمان، به معناى عالم بالا است، تدبیر با اِشراف انجام مى گیرد.
۶ - بازگشت نهایى عالمِ هستى در پایان جهان، به سوى خدا است. (ثمّ یعرج إلیه فى یوم کان مقداره ألف سنة)
۷ - خداوند، مبدأ و منتهاى همه امور جهان است. (خلق اللّه السموت و الأرض ... یدبّر الأمر ... ثمّ یعرج إلیه فى یوم کان مقداره)
۸ - ملائکه، آورنده فرمان هاى تدبیر عالم از آسمان اند. (یدبّر الأمر ... ثمّ یعرج إلیه) احتمال دارد مرجع ضمیر فاعلى «یعرج» ملکى باشد که حامل فرمان هاى تدبیرى خداوند است و مرجع ضمیر «إلیه» مکانى باشد که فرشته، پیش از نزول، در آن جا قرار دارد.
۹ - نخستین روز پس از پایانِ عمرِ جهان هستى، برابر با هزار سال دنیوى است. (ثمّ یعرج إلیه فى یوم کان مقداره ألف سنة ممّا تعدّون) احتمال دارد مراد از «یوم» روز قیامت باشد که در این صورت، معنا و مفهوم آیه چنین مى شود: «خداوند، امور عالم را تدبیر مى کند و آن گاه در روزى که پایان عمر عالم است و هزار سال دنیوى زمان آن است، امر، به خداوند بازمى گردد و عالم بر چیده مى شود».
۱۰ - آخرت و معیار سنجش زمان آن، با دنیا و معیارهاى دنیوى، متفاوت است. (فى یوم کان مقداره ألف سنة ممّا تعدّون)
۱۱ - مدت سفر فرشته حامل فرمان تدبیر خداوند براى آوردن پیام، مدتى در حدود هزار سال به حساب دنیوى است. (یدبّر الأمر ... ثمّ یعرج إلیه فى یوم کان مقداره ألف سنة ممّا تعدّون)
موضوعات مرتبط
- آخرت: زمان در آخرت ۱۰
- آسمان: تدبیر آسمان ها ۳; تدبیر آفرینش از آسمان ۸; نقش آسمان ۸
- آفرینش: تدبیر آفرینش ۱، ۲; فرجام آفرینش ۶، ۷، ۹; مبدأ آفرینش ۷; نظام آفرینش ۴; هدفدارى آفرینش ۲
- اعداد: عدد هزار ۹، ۱۱
- بازگشت به خدا :۶، ۷
- توحید: توحید ربوبى ۱
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱، ۶، ۷
- خدا: تدبیر خدا ۱، ۱۱; سلطه خدا ۵; کیفیت تدبیر خدا ۵
- دنیا: تفاوت دنیا با آخرت ۱۰; زمان در دنیا ۱۰
- زمین: تدبیر زمین ۳
- قیامت: مدت اولین روز قیامت ۹
- ملائکه: مدت سفر ملائکه حامل تدبیر ۱۱; نقش ملائکه ۸، ۱۱
- موجودات: تدبیر موجودات ۴
منابع