الأنعام ١٥٦: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۱#link261 | آيات ۱۵۷ - ۱۵۱، سوره انعام]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۱#link261 | آيات ۱۵۷ - ۱۵۱، سوره انعام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۱#link262 | بيان آيات مربوط به تحريم محرماتى كه به شريعت معينى از شرايع اختصاص ندارد.]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۱#link262 | بيان آيات مربوط به تحريم محرماتى كه به شريعت معينى از شرايع اختصاص ندارد.]] | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۳#link273 | (چند روايت در ذيل آيه : (( قل تعالوا اتل ... و درباره صراط مستقيم )) .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۳#link273 | (چند روايت در ذيل آيه : (( قل تعالوا اتل ... و درباره صراط مستقيم )) .]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۴۵#link7 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۴۵#link7 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَنْ تَقُولُوا إِنَّما أُنْزِلَ الْكِتابُ عَلى طائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنا وَ إِنْ كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ «156» | |||
(آن قرآن را نازل كرديم) تا نگوييد كتاب (آسمانى)، فقط بر دو طايفهى (يهود و نصارى) كه پيش از ما بودند نازل شده است و ما از علوم آنان بى خبر بودهايم. | |||
===نکته ها=== | |||
كلمه «مُبارَكٌ» از ريشهى «بركت»، بر دو امر تأكيد مىكند: 1. ريشه قوى و ثابت. 2. رشد دائم. قرآن، هم داراى مطالبى اساسى و تغييرناپذير و استوار است و هم با گذشت زمان، پردههايى از اسرارش كشف و روز به روز جلوهى آن بيشتر مىشود. | |||
جلد 2 - صفحه 588 | |||
«أَنْ تَقُولُوا» به معناى «لئلّا تقولوا» است، يعنى: تا نگوييد و بهانه نگيريد. | |||
«دراسة» به معناى تلاوت و علم است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- قرآن، تنها كتاب تئورى و نظرى نيست، بلكه كتاب سعادت و برنامهى عمل انسان است. كتاب ... فَاتَّبِعُوهُ | |||
2- سعادت بشر در دو چيز است: اطاعت حقّ، اجتناب از باطل. «فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا» | |||
3- خداوند، حجّت را بر مردم تمام كرده است. كِتابٌ أَنْزَلْناهُ ... أَنْ تَقُولُوا | |||
4- دستگاه تبليغاتى مسلمانان بايد براى هر كشور و ملّت و زبانى، برنامههاى صحيح در سطح جهان آماده كند، تا حجّت بر آنان تمام شود و نگويند ما از حقّ بىخبر بوديم. أَنْ تَقُولُوا ... كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَنْ تَقُولُوا إِنَّما أُنْزِلَ الْكِتابُ عَلى طائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنا وَ إِنْ كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ (156) | |||
---- | |||
«1» نهج البلاغه، خطبه 196. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 412 | |||
أَنْ تَقُولُوا إِنَّما أُنْزِلَ الْكِتابُ: (حذف مضاف اى كراهة ان تقولوا) انزال قرآن فرموديم به جهت كراهت اينكه گوئيد شما گروه عرب جز اين نيست كه نازل شده است كتاب عَلى طائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنا: بر دو طايفه پيش از ما يعنى يهود و نصارى وَ إِنْ كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ: و اينكه هستيم غافل از قرائت آنها مر كتاب خود را، يعنى نمىدانيم ايشان چه مىخوانند، زيرا به لغت ما نيست و تخصيص يهود و نصارى به جهت شهرت امر آنها است. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَنْ تَقُولُوا إِنَّما أُنْزِلَ الْكِتابُ عَلى طائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنا وَ إِنْ كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ (156) | |||
ترجمه | |||
كه مبادا بگوئيد جز اين نيست كه فرستاده شد كتاب بر دو طائفه پيش از ما و بدرستيكه بوديم ما از خواندن آنها هر آينه بيخبران. | |||
تفسير | |||
يكى از علل نزول قرآن بلسان عرب آنستكه در بدو ظهور اسلام مردم مكه نگويند كتاب آسمانى مخصوص بيهود و نصارى است و ما از قرائت آن بهرهمند نمىشويم و نميدانيم آنها چه ميخوانند چون آشنا بلغت آنها نيستيم لذا باحكام سابقه عمل ننموديم. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَن تَقُولُوا إِنَّما أُنزِلَ الكِتابُ عَلي طائِفَتَينِ مِن قَبلِنا وَ إِن كُنّا عَن دِراسَتِهِم لَغافِلِينَ (156) | |||
ما اگر قرآن را نازل نكرده بوديم ميگفتند اينست و جز اينکه نيست که كتاب بر دو طائفه يهود و نصاري پيش از ما نازل شده بود و ما نظر بآن ترفع و بزرگي که داشتيم از درس خواندن آن غافل بوديم چون زير بار يهود و نصاري نميرفتيم اينکه آيه شريفه در مقام اتمام حجت و قطع عذر مشركين حجاز است که ما بر شما كتابي نازل كرديم که بمراتب از كتاب يهود و نصاري بالاتر است. | |||
أَن تَقُولُوا بعضي گفتند تقدير الا تقولوا است، بعضي گفتند که آيه | |||
جلد 7 - صفحه 250 | |||
ان تقولوا است و ما مكرر گفتهايم تقدير خلاف اصل است و خلاف ظاهر و معني اينست که نزول قرآن براي رفع عذر شماها است که بگوئيد چرا بر ما كتاب نازل نشده و منحصرا بايد كتاب بر يهود و نصاري نازل شود که مفاد إِنَّما أُنزِلَ الكِتابُ عَلي طائِفَتَينِ مِن قَبلِنا است چون انّما از ادات حصر است و مراد از نزول كتاب تورات و انجيل است و مراد از طائفتين يهود و نصاري است که در زمان قبل نازل شده، بعدا براي دفع دخل که كسي بگويد بآنها که شما احتياج بكتاب نداشتيد چرا نرفتيد با اينكه ميدانستيد که كتاب بر آن دو طائفه نازل شده برويد ايمان بياوريد و متابعت كنيد اينها جواب بگويند وَ إِن كُنّا عَن دِراسَتِهِم لَغافِلِينَ ما شأنمان اجلّ و مقام ما بالاتر و عقل و فهم و ذكاوت ما بيشتر است از يهود و نصاري هرگز نميرويم متابعت كساني که بمراتب از ما پستترند كنيم لذا از فرا گرفتن از آنها ما غافل بوديم، و اينکه دعوي براي صفت كبر و نخوت است که در طائفه عرب هست بالاخص در حجاز و لذا اسم خود را عرب گفتند که معرب عما في الضمائر است و ديگران را عجم ناميدند بمعني لال مثل حيوانات معجمه و كمال نزد آنها فصاحت و بلاغت بود و باشعار خود افتخار ميكردند و لكن از ساير كمالات بكلي عري و بري بودند که دوره جاهليت بود لذا خداوند بر خود آنها بلكه بر اشرف طوائف آنها که قريش باشند بلكه بر اشرف طوايف قريش که بني هاشم باشند كتابي نازل فرمود که داراي اينکه كمال که در نظر آنها اعظم كمالات بود بدرجه اعلا که تمام فصحاء و بلغاء عاجز شدند که يك سوره مثل آن بياورند که اينکه راه عذر بر آنها مسدود شود و نتوانند چنين عذري بياورند و از هر جهت حجت تمام باشد. | |||
251 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۳
ترجمه
الأنعام ١٥٥ | آیه ١٥٦ | الأنعام ١٥٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَن تَقُولُوا»: تا نگوئید. متعلّق به (أَنزَلْنَاهُ) است و تقدیر چنین است: لِئَلاّ تَقُولُوا. «إِن کُنَّا»: ما بودهایم. (إِنْ) مخفّف از مثقّله است و عمل نمیکند. «دِراسَة»: قرائت مکرّر. خواندن و فهم کردن (نگا: آلعمران. ، اعراف / سبأ / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَکْنَاهُمْ... (۳)
وَ لَوْ لاَ أَنْ تُصِيبَهُمْ مُصِيبَةٌ... (۲) وَ لَوْ لاَ أَنْ تُصِيبَهُمْ مُصِيبَةٌ... (۲) وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ... (۱) لَکُنَّا عِبَادَ اللَّهِ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱۵۷ - ۱۵۱، سوره انعام
- بيان آيات مربوط به تحريم محرماتى كه به شريعت معينى از شرايع اختصاص ندارد.
- عقوق والدين ، بعد از شرك به خدا، در شمار بزرگترين گناهان است .
- نهى از كشتن فرزندان از ترس فقر و گرسنگى .
- نهى از نزديك شدن به فواحش و قتل بنا حق نفس محترمه .
- دستور و سفارش در مورد مال يتيم ، وفا و عدالت در ميزان وكيل و پرهيز از سخن ناحق حتى به خاطر نزديكان .
- مراد از عهد خدا كه به وفا به آن امر شده ، دستورات الهى است .
- وجه اختلاف تعابير در آخر سه آيه شريفه : (( لعلكم تعقلون )) ، (( لعلكم تذكرون )) ، (( لعلكم تتقون )) .
- تقواى دينى با تفرقه و اختلاف نمى سازد، ولى راههاى غير راه خدا مختلف و متعددند وپيروانشان متشتت مى باشند.
- توجيه ناصحيح صاحب تفسير روح المعانى در مورد اختلاف تعابير در آخر سه آيه شريفه .
- وجوهى كه درباره ارتباط آيه شريفه : (( ثم آتينا موسى الكتاب .... )) با آيات ديگرذكر شده است .
- اقوالى كه در معناى جمله : (( تماما على الذى احسن )) گفته شده است .
- (چند روايت در ذيل آيه : (( قل تعالوا اتل ... و درباره صراط مستقيم )) .
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَنْ تَقُولُوا إِنَّما أُنْزِلَ الْكِتابُ عَلى طائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنا وَ إِنْ كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ «156»
(آن قرآن را نازل كرديم) تا نگوييد كتاب (آسمانى)، فقط بر دو طايفهى (يهود و نصارى) كه پيش از ما بودند نازل شده است و ما از علوم آنان بى خبر بودهايم.
نکته ها
كلمه «مُبارَكٌ» از ريشهى «بركت»، بر دو امر تأكيد مىكند: 1. ريشه قوى و ثابت. 2. رشد دائم. قرآن، هم داراى مطالبى اساسى و تغييرناپذير و استوار است و هم با گذشت زمان، پردههايى از اسرارش كشف و روز به روز جلوهى آن بيشتر مىشود.
جلد 2 - صفحه 588
«أَنْ تَقُولُوا» به معناى «لئلّا تقولوا» است، يعنى: تا نگوييد و بهانه نگيريد.
«دراسة» به معناى تلاوت و علم است.
پیام ها
1- قرآن، تنها كتاب تئورى و نظرى نيست، بلكه كتاب سعادت و برنامهى عمل انسان است. كتاب ... فَاتَّبِعُوهُ
2- سعادت بشر در دو چيز است: اطاعت حقّ، اجتناب از باطل. «فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا»
3- خداوند، حجّت را بر مردم تمام كرده است. كِتابٌ أَنْزَلْناهُ ... أَنْ تَقُولُوا
4- دستگاه تبليغاتى مسلمانان بايد براى هر كشور و ملّت و زبانى، برنامههاى صحيح در سطح جهان آماده كند، تا حجّت بر آنان تمام شود و نگويند ما از حقّ بىخبر بوديم. أَنْ تَقُولُوا ... كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَنْ تَقُولُوا إِنَّما أُنْزِلَ الْكِتابُ عَلى طائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنا وَ إِنْ كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ (156)
«1» نهج البلاغه، خطبه 196.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 412
أَنْ تَقُولُوا إِنَّما أُنْزِلَ الْكِتابُ: (حذف مضاف اى كراهة ان تقولوا) انزال قرآن فرموديم به جهت كراهت اينكه گوئيد شما گروه عرب جز اين نيست كه نازل شده است كتاب عَلى طائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنا: بر دو طايفه پيش از ما يعنى يهود و نصارى وَ إِنْ كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ: و اينكه هستيم غافل از قرائت آنها مر كتاب خود را، يعنى نمىدانيم ايشان چه مىخوانند، زيرا به لغت ما نيست و تخصيص يهود و نصارى به جهت شهرت امر آنها است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَنْ تَقُولُوا إِنَّما أُنْزِلَ الْكِتابُ عَلى طائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنا وَ إِنْ كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ (156)
ترجمه
كه مبادا بگوئيد جز اين نيست كه فرستاده شد كتاب بر دو طائفه پيش از ما و بدرستيكه بوديم ما از خواندن آنها هر آينه بيخبران.
تفسير
يكى از علل نزول قرآن بلسان عرب آنستكه در بدو ظهور اسلام مردم مكه نگويند كتاب آسمانى مخصوص بيهود و نصارى است و ما از قرائت آن بهرهمند نمىشويم و نميدانيم آنها چه ميخوانند چون آشنا بلغت آنها نيستيم لذا باحكام سابقه عمل ننموديم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَن تَقُولُوا إِنَّما أُنزِلَ الكِتابُ عَلي طائِفَتَينِ مِن قَبلِنا وَ إِن كُنّا عَن دِراسَتِهِم لَغافِلِينَ (156)
ما اگر قرآن را نازل نكرده بوديم ميگفتند اينست و جز اينکه نيست که كتاب بر دو طائفه يهود و نصاري پيش از ما نازل شده بود و ما نظر بآن ترفع و بزرگي که داشتيم از درس خواندن آن غافل بوديم چون زير بار يهود و نصاري نميرفتيم اينکه آيه شريفه در مقام اتمام حجت و قطع عذر مشركين حجاز است که ما بر شما كتابي نازل كرديم که بمراتب از كتاب يهود و نصاري بالاتر است.
أَن تَقُولُوا بعضي گفتند تقدير الا تقولوا است، بعضي گفتند که آيه
جلد 7 - صفحه 250
ان تقولوا است و ما مكرر گفتهايم تقدير خلاف اصل است و خلاف ظاهر و معني اينست که نزول قرآن براي رفع عذر شماها است که بگوئيد چرا بر ما كتاب نازل نشده و منحصرا بايد كتاب بر يهود و نصاري نازل شود که مفاد إِنَّما أُنزِلَ الكِتابُ عَلي طائِفَتَينِ مِن قَبلِنا است چون انّما از ادات حصر است و مراد از نزول كتاب تورات و انجيل است و مراد از طائفتين يهود و نصاري است که در زمان قبل نازل شده، بعدا براي دفع دخل که كسي بگويد بآنها که شما احتياج بكتاب نداشتيد چرا نرفتيد با اينكه ميدانستيد که كتاب بر آن دو طائفه نازل شده برويد ايمان بياوريد و متابعت كنيد اينها جواب بگويند وَ إِن كُنّا عَن دِراسَتِهِم لَغافِلِينَ ما شأنمان اجلّ و مقام ما بالاتر و عقل و فهم و ذكاوت ما بيشتر است از يهود و نصاري هرگز نميرويم متابعت كساني که بمراتب از ما پستترند كنيم لذا از فرا گرفتن از آنها ما غافل بوديم، و اينکه دعوي براي صفت كبر و نخوت است که در طائفه عرب هست بالاخص در حجاز و لذا اسم خود را عرب گفتند که معرب عما في الضمائر است و ديگران را عجم ناميدند بمعني لال مثل حيوانات معجمه و كمال نزد آنها فصاحت و بلاغت بود و باشعار خود افتخار ميكردند و لكن از ساير كمالات بكلي عري و بري بودند که دوره جاهليت بود لذا خداوند بر خود آنها بلكه بر اشرف طوائف آنها که قريش باشند بلكه بر اشرف طوايف قريش که بني هاشم باشند كتابي نازل فرمود که داراي اينکه كمال که در نظر آنها اعظم كمالات بود بدرجه اعلا که تمام فصحاء و بلغاء عاجز شدند که يك سوره مثل آن بياورند که اينکه راه عذر بر آنها مسدود شود و نتوانند چنين عذري بياورند و از هر جهت حجت تمام باشد.
251
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- نزول قرآن اتمام حجتى است براى مشرکان مکه و سایر انسانها (هذا کتب أنزل نه ... أن تقولوا إنما أنزل الکتب على طائفتین) «أن تقولوا» به تقدیر «لام» و «لا» نافیه متعلق به «أنزلناه» در آیه قبل است ; یعنى: «أنزلنا القرآن لئلا تقولوا ... » مخاطبان آیه همه انسانها، بجز یهود و نصارا، هستند و مشرکان مکه نیز به دلیل آیات گذشته و نیز مکى بودن سوره، مصداق مورد نظر هستند.
۲- هدایت نایافتگان در صورت آگاهى از وجود قرآن، هیچ عذرى در پیشگاه خدا نخواهند داشت. (هذا کتب أنزل نه ... أن تقولوا إنما أنزل الکتب على طائفتین)
۳- گمراهان، در قیامت از رحمت خدا محروم خواهند بود. (فاتبعوه و اتقوا لعلکم ترحمون. أن تقولوا إنما أنزل الکتب على طائفتین)
۴- نزول کتاب آسمانى بر دو طایفه غیر عرب (یهود و نصارا) قبل از نزول قرآن (إنما أنزل الکتب على طائفتین من قبلنا)
۵- مشرکان و گمراهان مکه، در صورت نازل نشدن قرآن، خویشتن را در قیامت معذور مى دانستند و دورى از رحمت خدا را بى عدالتى مى شمردند. (أن تقولوا إنما أنزل الکتب على طائفتین)
۶- یهود و نصارا کتاب آسمانى خویش را به زبان غیر عربى تلاوت مى کردند. (و إن کنا عن دراستهم لغفلین) «إن» در جمله «إن کنا» إن مخففه است. «دراست» مصدر و به معناى تلاوت است. «هم» فاعل «دراست» و مفعولش «الکتاب» مى باشد. یعنى «همانا ما از خواندن کتاب آسمانى توسط اهل کتاب غافل بودیم». این بدان معناست که ما متوجه محتواى قرائت آنان نبودیم و لذا حقایق آن را درک نمى کردیم.
۷- وجود تورات و انجیل به سبب غفلت و ناآگاهى مشرکان از محتواى آنها نمى توانست اتمام حجت براى آنان باشد. (و إن کنا عن دراستهم لغفلین)
۸- پیروى نکردن از کتب آسمانى در صورت دسترسى نداشتن به محتواى آنها، عذرى قابل پذیرش در پیشگاه خدا (و إن کنا عن دراستهم لغفلین)
موضوعات مرتبط
- اتمام حجت: بر انسانها ۱ ; کیفیت اتمام حجت ۷
- انجیل: نقش انجیل ۷
- تورات: نقش تورات ۷
- جهل: آثار جهل ۷، ۸
- رحمت: محرومان از رحمت خدا ۳
- عذر: غیر مقبول ۲ ; عذر مقبول ۸
- عصیان: از کتب آسمانى ۸
- علم: آثار علم ۲
- قرآن: نقش قرآن ۱، ۲، ۵
- کتب آسمانى: قبل از قرآن ۴
- گمراهان: بینش گمراهان ۵ ; عذر گمراهان ۲ ; محرومیت اخروى گمراهان ۳
- گمراهان مکه: و قرآن ۵
- مسیحیان: و تلاوت کتاب آسمانى ۶ ; نزول کتاب آسمانى بر مسیحیان ۴
- مشرکان مکه: اتمام حجت بر مشرکان مکه ۱ ; بینش مشرکان مکه ۵ ; مشرکان مکه و قرآن ۵
- یهود: نزول کتاب آسمانى بر یهود ۴ ; یهود و تلاوت کتاب آسمانى ۶