ریشه عرب

تکرار در قرآن: ۲۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده

در حال بارگیری...

قاموس قرآن

(بر وزن عنق) جمع عروب يا عروبه است و آن زنى است كه به شوهرش اظهار عشق و محبت كند [واقعة:36-37]. در مجمع فرموده: «منحننّات على ازواجهنّ و متحبّبات اليهم» و به قولى عروب زنى است كه با شوهر خود بازى كند و با او انس گيرد مثل انس عرب به كلام عربى رجوع شود به «ترب».

(بر وزن فرس) طائفه‏اى از مردم‏اند خلاف عجم. و عجم هر غير عرب است از هر نژاد و قوم كه بوده باشد. راغب گفته: عرب اولاد اسمعيل‏اند. جوهرى گفته: عرب طائفه‏اى از مردم‏اند. به عرب شهرنشين گويند عربىّ و به عرب باديه‏نشين گويند اعرابى، اعراب جمع عرب نيست بلكه عرب اسم جنس است در شعر صحيح جمع اعراب اعاريب آمده. در مفردات گويد: اعراب در اصل جمع عرب است سپس به عربهاى باديه‏نشين اسم شده. دانشمندان در اين متفّق القولند كه: اعراب و اعرابى به باديه‏نشينان مخصوص است و به شهرنشين اعرابى اطلاق نمى‏شود. ولى در صحاح گفته: اعراب جمع است و از خود مفرد ندارد. [توبه:97]. علت شدّت كفر و نفاق ظاهراً دور بودن از حضارت و تمدّن است زيرا در اهل باديه جهالت بيشتر حكم فرماست [توبه:99]. كلمه اعراب مجموعاً ده بار در قرآن آمده و مراد از همه آنها باديه نشينان‏اند. مراد از «عَرَبِىٌّ مُبينٌ» و «عَرَبِىٌّ» در وصف قرآن، فصيح و روشن بودن آن است [نحل:103]، [يوسف:2]، [رعد:37]، [احقاف:12]. راغب گفته: «اَلْعَرَبِىُّ اَلْفَصيحُ الْبَيِّنُ مِنَ الْكَلامِ» در صحاح گفته: «اعرب به حجّة‏اى افصح» بعضى از مفسران از «عربى»فقط زبان را در نظر گرفته‏اند ولى ظاهراً فصاحت مراد است. اعراب روشن كردن به وسيله حركه است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

من ل ه قرء هم قول ک انن کم علم فى الله امن ان وله لعل اله نذر لا نا الذين بين لسن قوم نفق خلف عن ذلک نزل کتب الى ب ايى حول حکم عظم ائى هن عقل اهل اوى جعل اول عجم ف هذا امم بشر نشء ما شدد س لو بکر ذا فسق فوز مدينه مدن کون سئل ذکر وقى ظلم صرف رسل دعو ترب صحب جىء خبر شغل اخذ اذن غير ذى کفر هو صدق على عذر بدو ا سمع ثلل رضو نحن لم فصل ها يمن عوج مول حسن تبع اوب هوى عرض قعد وعد

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه	تعداد تکرار در قرآن
الْأَعْرَابِ‌	۸
الْأَعْرَابُ‌	۲
عَرَبِيّاً	۸
عَرَبِيٌ‌	۲
عَرَبِيٍ‌	۱
عُرُباً	۱