ریشه عوج
تکرار در قرآن: ۹(بار)
قاموس قرآن
(بر وزن فرس) كجى «عَوِجَ الْعُودُ يَعْوَجُ عَوَجاً:ضِدُّ اسْتَقامَ اِىْ اِنْحَنى» عِوَج (بر وزن عنب) اسم مصدر است (اقرب قاموس) در مجمع ذيل آيه 99 آلعمران فرموده: عَوَج (بر وزن فرس) كجى است در هر چيز نصب شده مثل نيزه و ديوار و بر وزن عنب انحراف است در دين و سخن گفتن و در زمين و از آن است آيه «لاتَرى فيها وَ عِوَجاً وَ لااَمْتاً». اين كلمه به كسر عين 9 بار در قرآن مجيد آمده و همه درباره انحراف و كجى معنوى است جز آيه فوق. [كهف:1]. حمد خدا را كه بر بندهاش كتاب را نازل فرمود و در آن كجى و انحراف از حق قرار نداد [زمر:28]. عدم عوج عبارت اخراى حق بودن است چنانكه فرموده [آل عمران:3]. [انعام:66]. [طه:108]. ضمير «له» ظاهراً راجع به تبعيّت است يعنى در آن روز از داعى كه آنها را مىخواند پيروى مىكنند و در آن پيروى انحرافى نيست و سرپيچى نتوانند. [اعراف:45]. در بعضى آيات به صورت خطاب «تَبْقُونَها عِوَجاً» آمده و هر دو از خطاب و غيبت جمعاً چهار بار در قرآن به كار رفته و همه بعد از كلمه «يَصُدُّون» و «تَصُدُّونَ»اند به نظر مىآيد كه «يَبْغُونَها عِوَجاً» بيان «يَصُدُّونَ» است و «عِوَجاً» مفعول به «يَبْغُونَ» است يعنى: با ايجاد شبهات و ايجاد انحراف در دين خدا مردم را از آن منع مىكنند و آن را ناحق جلوه مىدهند درمجمع فرموده: جايز است «عِوَجاً» مفعول به يبغون باشد يعنى «يَبْغُونَ لَهَا الْعِوَجَ». معنى آيه چنين مىشود: آنانكه مردم را از راه خدا باز مىدارند و براى آن كجى و انحراف مىجويند. [طه:107].آيه درباره قيامت و از بين رفتن كوههاست اَمت به معنى بلندى و عوجاً به معنى پستى و گودى است يعنى در زمين پستى و بلندى نمىبينى بلكه هموار مىشود چنانكه در ماقبل آيه آمده: «فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً».
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
عِوَجاً | ۷ |
عِوَجَ | ۱ |
عِوَجٍ | ۱ |