محمد ١٥: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=مثَل بهشتی که وعده داده شدند پرهیزکاران در آن است جویهائی از آبی ناگشته‌رنگ و جویهائی از شیر ناگشته‌مزه و جویهائی از باده خوشکام برای نوشندگان و جویهائی از انگبین پالوده و ایشان را است از همه میوه‌ها و آمرزشی از پروردگارشان مانند آنکه او است جاودان در آتش و نوشانیده شدند آبی جوشان که پاره پاره ساخت روده‌های آنان را
|-|معزی=مثَل بهشتی که وعده داده شدند پرهیزکاران در آن است جویهائی از آبی ناگشته‌رنگ و جویهائی از شیر ناگشته‌مزه و جویهائی از باده خوشکام برای نوشندگان و جویهائی از انگبین پالوده و ایشان را است از همه میوه‌ها و آمرزشی از پروردگارشان مانند آنکه او است جاودان در آتش و نوشانیده شدند آبی جوشان که پاره پاره ساخت روده‌های آنان را
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره محمد | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::15|١٥]] | قبلی = محمد ١٤ | بعدی = محمد ١٦  | کلمه = [[تعداد کلمات::50|٥٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره محمد | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::15|١٥]] | قبلی = محمد ١٤ | بعدی = محمد ١٦  | کلمه = [[تعداد کلمات::50|٥٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«مَثَلُ»: وصف. صفت. توصیف (نگا: رعد / ). «غَیْرِ آسِنٍ»: غیر متغیر. فاسد نشده. «لَذَّةٍ»: متلذذ. لذیذ. مصدر است و به معنی اسم فاعل است، و یا این که مؤنث (لَذّ) به معنی لذیذ است. «مُصَفّیً»: خالص. پالوده. عسل بدون موم و لِرد و خاشاک. «أَمْعَآءَ»: جمع مِعیً، روده. اندرونه.
«مَثَلُ»: وصف. صفت. توصیف (نگا: رعد / ). «غَیْرِ آسِنٍ»: غیر متغیر. فاسد نشده. «لَذَّةٍ»: متلذذ. لذیذ. مصدر است و به معنی اسم فاعل است، و یا این که مؤنث (لَذّ) به معنی لذیذ است. «مُصَفّیً»: خالص. پالوده. عسل بدون موم و لِرد و خاشاک. «أَمْعَآءَ»: جمع مِعیً، روده. اندرونه.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۳


ترجمه

توصیف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده، چنین است: در آن نهرهایی از آب صاف و خالص که بدبو نشده، و نهرهایی از شیر که طعم آن دگرگون نگشته، و نهرهایی از شراب (طهور) که مایه لذّت نوشندگان است، و نهرهایی از عسل مصفّاست، و برای آنها در آن از همه انواع میوه‌ها وجود دارد؛ و (از همه بالاتر) آمرزشی است از سوی پروردگارشان! آیا اینها همانند کسانی هستند که همیشه در آتش دوزخند و از آب جوشان نوشانده می‌شوند که اندرونشان را از هم متلاشی می‌کند؟!

|وصف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده [اين است كه‌] در آن نهرهايى است از آبى كه [رنگ و بو و طعمش‌] برنگردد، و نهرهايى از شيرى كه مزه‌اش دگرگون نشود، و نهرهايى از شراب كه براى نوشندگان لذّتى است، و نهرهايى از عسل مصفا. و در آن جا هر گونه محصول [كه
مَثَل بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده [چون باغى است كه‌] در آن نهرهايى است از آبى كه [رنگ و بو و طعمش‌] برنگشته؛ و جويهايى از شيرى كه مزه‌اش دگرگون نشود؛ و رودهايى از باده‌اى كه براى نوشندگان لذتى است؛ و جويبارهايى از انگبين ناب. و در آنجا از هر گونه ميوه براى آنان [فراهم‌] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست. [آيا چنين كسى در چنين باغى دل‌انگيز] مانند كسى است كه جاودانه در آتش است و آبى جوشان به خوردشان داده مى‌شود [تا] روده‌هايشان را از هم فرو پاشد؟
داستان بهشتی که به متقیان وعده دادند این است که در آن باغ بهشت نهرهایی از آب زلال دگرگون ناشدنی است و نهرها از شیر بی آنکه هرگز طعمش تغییر کند و نهرها از شراب ناب که نوشندگان را به حد کمال لذّت بخشد و نهرها از عسل مصفّی و تمام انواع میوه‌ها بر آنان مهیّاست و (فوق همه لذّات) مغفرت و لطف پروردگارشان، (آیا حال آن که در این بهشت ابد است) مانند کسی است که در آتش مخلّد است و آب جوشنده حمیم به خوردشان دهند تا اندرونشان را پاره پاره گرداند؟
صفت بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده [چنین است:] در آن نهرهایی است از آبی که مزه و رنگش برنگشته و نهرهایی از شیر که طعمش دگرگون نشده و نهرهایی از شراب که برای نوشندگان مایه لذت است و نهرهایی از عسل خالص است، و در آن از هر گونه میوه ای برای آنان فراهم است، و نیز آمرزشی از سوی پروردگارشان [ویژه آنان است. آیا اینان] مانند کسانی هستند که در آتش همیشگی و جاودانه اند، واز آبی جوشان به آنان می نوشانند که روده هایشان را متلاشی می کند؟!
وصف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده اين است كه در آن نهرهايى است از آبهايى تغييرناپذير و نهرهايى از شيرى كه طعمش دگرگون نمى‌شود و نهرهايى از شراب كه آشامندگان از آن لذت مى‌برند و نهرهايى از عسل مصفى. و در آنجا هرگونه ميوه كه بخواهند هست و نيز آمرزش پروردگارشان. آيا بهشتيان همانند كسانى هستند كه در آتش جاودانه‌اند و آنان را از آبى جوشان مى‌آشامانند چنان كه روده‌هايشان تكه‌تكه مى‌شود؟
وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است [چنین است که‌] در آن جویهایی از آب ناگندا، و جویهایی از شیری که مزه‌اش تغییرناپذیر است، و جویهایی از شراب لذت‌بخش آشامندگان، و جویهایی از عسل پالوده [روان‌] است، و برایشان در آنجا همه گونه میوه هست، و نیز آمرزشی از جانب پروردگارشان، [آیا چنین کسی‌] همانند کسی است که جاودانه در آتش [دوزخ‌] است؟ و به آنان آبی جوشان نوشانده می‌شود که دل و روده‌هایشان را پاره پاره می‌کند
وصف آن بهشتى كه پرهيزگاران را وعده داده‌اند اين است كه در آن جويهايى است از آبى دگرگون‌نشدنى- نگندد و بوى و مزه آن بر نگردد- و جويهايى از شيرى كه مزه‌اش بر نگردد و جويهايى از باده‌اى كه لذت‌بخش آشامندگان است و جويهايى از عسل ناب و ايشان را در آن
وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است (چنین است که) در آن رودبارهائی از آبی (زلال و خالص) است که گندیده و بدبو نگشته است، و رودبارهائی از شیری است که طعم و مزه‌ی آن متغیّر نشده است، و رودبارهائی از شرابی است که سراپا لذّت برای نوشندگان است، و رودبارهائی از عسلی است که خالص و پالوده است، و در آنجا آنان هرگونه میوه‌ای دارند، و (از همه بالاتر) از آمرزش پروردگارشان برخوردارند (آیا چنین کسانی) همانند کسانیند که در آتش دوزخ جاویدان می‌مانند و از آب داغ و جوشان نوشانده می‌شوند، (آبی که به محض نوشیدن) اندرونه و روده‌های ایشان را پاره پاره می‌کند و از هم می‌گسلد.
مَثَلِ بهشتی که پرهیزگاران (به آن) وعده داده شدند، (این است که) در آن نهرهایی است از آبی که رنگ و بو و طعمش برنگشته‌؛ و نهرهایی از شیری که مزه‌اش دگرگون نشده‌؛ و نهرهایی از باده‌هایی که برای نوشندگان لذّتی است (عاقلانه)؛ و نهرهایی از انگبینِ ناب. و در آنجا از هر گونه ثمراتی برایشان (فراهم) است و (از همه بالاتر) پوششی از پروردگار آنهاست‌. آیا چنین کسی (در چنین باغی دل‌انگیز) مانند کسی است که جاودانه در آتش است و (اینان) آبی جوشان به خوردشان داده شد، پس معده‌هایشان را از هم فرو پاشید؟
مثَل بهشتی که وعده داده شدند پرهیزکاران در آن است جویهائی از آبی ناگشته‌رنگ و جویهائی از شیر ناگشته‌مزه و جویهائی از باده خوشکام برای نوشندگان و جویهائی از انگبین پالوده و ایشان را است از همه میوه‌ها و آمرزشی از پروردگارشان مانند آنکه او است جاودان در آتش و نوشانیده شدند آبی جوشان که پاره پاره ساخت روده‌های آنان را


محمد ١٤ آیه ١٥ محمد ١٦
سوره : سوره محمد
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَثَلُ»: وصف. صفت. توصیف (نگا: رعد / ). «غَیْرِ آسِنٍ»: غیر متغیر. فاسد نشده. «لَذَّةٍ»: متلذذ. لذیذ. مصدر است و به معنی اسم فاعل است، و یا این که مؤنث (لَذّ) به معنی لذیذ است. «مُصَفّیً»: خالص. پالوده. عسل بدون موم و لِرد و خاشاک. «أَمْعَآءَ»: جمع مِعیً، روده. اندرونه.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- بهشت و نعمت هاى آن، پاداش موعود الهى براى تقواپیشگان (الجنّة الّتى وعد المتّقون)

۲- خداوند، توصیف کننده بهشت براى متقین، در قبال جلوه دنیا در چشم کافران (و الذین کفروا یتمتّعون و یأکلون ... زیّن له سوء عمله ... مثل الجنّة الّتى وعد المتّقون) در صورتى که «مثل» به معناى توصیف باشد، از ارتباط این آیه با آیات پیشین مطلب بالا استفاده مى شود.

۳-ارزش ها و لذت هاى بهشتى، فراتر از تصوّر و اندیشه بشر (مثل الجنّة الّتى وعد المتّقون) در صورتى که واژه «مثل» به معناى تمثیل و تشبیه باشد; مى رساند که بیان نعمت هاى اخروى بدون استفاده از تمثیل و تشبیه، براى بشر قابل فهم نیست.

۴- تقوا و خویشتن دارى از مخالفت با خدا، شرط بهرهورى از نعمت هاى عالى بهشت (الجنّة الّتى وعد المتّقون) وصف «متّقین»، مشعر به علّیت است.

۵- مؤمنان نیک کردار، همان «متّقین» بهره مند از نعمت هاى بهشتى اند. (یدخل الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جنّ-ت ... مثل الجنّة الّتى وعد المتّقون) در آیات پیشین، سخن از مؤمنان صلاح پیشه بود و اکنون در این آیه بر آنان عنوان «المتّقون» اطلاق شده است. آنچه به اجمال در آیات پیشین به ایشان وعده داده اند، خداوند در این آیه به تفصیل، بیان فرموده است.

۶-نهرهاى مختلف، زلال، گوارا و لذّت آفرین، نمودى از نعمت هاى والاى بهشت (فیها أنهر من ماء غیر ءاسن ... و أنهر من خمر لذّة)

۷- وجود نهرهایى از آب هاى زلال، شیرهاى گوارا، شراب هاى مسرت آفرین و عسل خالص در بهشت (فیها أنهر من ماء غیر ءاسن و أنهر من لبن لم یتغیّر طعمه و أنهرمن خمر لذّة للشربین و أنهر من عسل مصفّى)

۸- حقایق مادى در جهان آخرت، داراى ماهیتى خالص، ناب و فاسد نشدنى (أنهر من ماء غیر ءاسن و أنهر من لبن لم یتغیّر طعمه و أنهر من خمر لذّة للشربین و أنهر من عسل مصفًّى) در صورتى که واژه «مثل» به معناى توصیف باشد و نهرهاى اخروى از نوع نهرهاى مادى و دنیوى باشد; تعابیر «غیرآسن»، «لم یتغیّر طعمه» و «مصفّى» بیانگر ماهیت متفاوت آنها با امور دنیوى خواهد بود.

۹- نعمت هاى بهشتى، خالى از نقص و بهرهورى از آن به دور از هر گونه رنج و ملال (ماء غیر ءاسن ... لبن لم یتغیّر طعمه ... خمر لذّة للشربین و أنهر من عسل مصفًّى) تعابیر «غیر آسن»، «لم یتغیّر طعمه»، «لذّة للشاربین» و «مصفّى» بیانگر بدبو و بدطعم نشدن، رنج آور نبودن و ملال نیاوردن است.

۱۰- متّقین در بهشت، بهره مند از همه میوه ها (و لهم فیها من کلّ الثمرت )

۱۱- وفور و فراوانى نعمت ها و میوه ها در بهشت (و لهم فیها من کلّ الثمرت ) تعبیر «من کلّ الثمرات»، مى فهماند که اولاً میوه هاى بهشت گوناگون و بسیار متنوع است. ثانیاً هر نوع میوه آن به وفور و فراوانى وجود دارد; نه به صورت نمونه و اندک. مطلب نخست از واژه «کل» و مطلب دوم از جمع آمدن «الثمرات»، برداشت مى شود.

۱۲- انسان، در حیات اخروى همانند دنیا، داراى نیازها و لذت هاى مادى (فیها أنهر من ماء ... من لبن ... من خمر ... من عسل مصفًّى و لهم فیهامن کلّ الثمرت ) توصیف ها و ترغیب هاى خداوند به امورى چون نهرهاى آب گوارا، شیر، شراب و عسل مى رساند که انسان ها در آخرت از این امور مادى، لذت مى برند و بدین لذت ها نیازمنداند.

۱۳- نیازهاى طبیعى و مادى بشر، وسیله اى در جهت گرایش دادن او به ارزش ها (فیها أنهر من ماء غیر ءاسن و أنهر من لبن لم یتغیّر طعمه و أنهر من خمر لذّة للشربین و أنهر من عسل مصفًّى و لهم فیها من کلّ الثمرت) خداوند از گرایش هاى طبیعى انسان به نوشیدن و لذّت بردن و... در جهت تشویق او به دین دارى، استقامت و تقواپیشگى در طریق حق استفاده کرده است.

۱۴- شراب ها و نوشیدنى هاى بهشت، متفاوت با شراب هاى دنیا و داراى ماهیت و اثرى دیگر ( و أنهر من خمر لذّة للشربین) صفاتى که خداوند براى نوشیدنى هاى بهشت (آب، شیر و شراب) بیان داشته، صفاتى است که در دنیا براى آنها موجود نمى باشد. آنها در اسم شبیه اند، ولى در ماهیت و اثر متفاوت.

۱۵- راه یافتن تقواپیشگان به بهشت، پس از غفران لغزش هاى دنیوى آنان از سوى پروردگار (الجنّة الّتى وعد المتّقون فیها ... و مغفرة من ربّهم) با توجه به این که در بهشت، زمینه لغزش و گناه نیست; تعبیر «مغفرة» نظر به خطاهاى دنیوى دارد که به هر حال - حتى همه اهل تقوا - از آن مصون نیستند.

۱۶- بهره مندى متقین از نعمت هاى عالى بهشت، همراه با زدایش خاطره تلخ لغزش ها از یاد آنان * (و لهم فیها من کلّ الثمرت و مغفرة من ربّهم) مراد از «مغفرة» مى تواند، چشم پوشى از لغزش ها پس از ورود به بهشت باشد. در این صورت «مغفرة» به معناى صرف بخشش گناه نیست; زیرا اگر بخشیده نشده بودند، وارد بهشت نمى شدند. بنابراین مراد از غفران، ممکن است پوشاندن لغزش ها باشد; به گونه اى که دیگر بهشتیان، خود به یاد گذشته نیفتاده و خاطرشان ملول نگردد.

۱۷- غفران و خوشنودى پروردگار از بهشتیان، نعمتى عظیم براى ایشان (فیها ... و مغفرة من ربّهم) در این آیه مغفرت پروردگار، همانند سایر نعمت ها، تذکر داده شده است و تنوین «مغفرة» دال بر تفخیم است.

۱۸- مغفرت و محو کاستى هاى اعمال و لغزش هاى صالحان، جلوه اى از ربوبیت الهى است. (و مغفرة من ربّهم) از ارتباط غفران با وصف ربوبیت خدا، مى توان نتیجه گرفت که خطاپوشى خداوند نسبت به مؤمنان نیک کردار متقى، ناشى از مقام ربوبیت و پروردگارى او است.

۱۹- فرجام نیک متقین بهشتى، غیرقابل قیاس با فرجام سخت دوزخیان (مثل الجنّة الّتى وعد المتّقون ... کمن هو خلد فى النار)

۲۰- بى تقوایى و هواپرستى، منتهى به خلود در آتش دوزخ (زیّن له سوء عمله و اتّبعوا أهواءهم ... هو خلد فى النار)

۲۱- آب جوشان و گدازنده درون، نوشیدنى دوزخیان در آتش جاودان (کمن هو خلد فى النار و سقوا ماء حمیمًا فقطّع أمعاءهم)

۲۲- متلاشى شدن درون دوزخیان، با نوشیدن آب هاى گدازنده (و سقوا ماء حمیمًا فقطّع أمعاءهم)

۲۳- فانى نشدن کالبد دوزخیان و نمردن آنان، با وجود شکنجه ها و قطعه قطعه شدن (خلد فى النار ... فقطّع أمعاءهم)

۲۴- کالبد مادى بشر در آخرت، داراى ویژگى هاى جدید (هو خلد فى النار ... فقطّع أمعاءهم) بدن انسان در دنیا، نه در آتش باقى مى ماند و نه پس از متلاشى شدن به زندگى ادامه مى دهد; ولى در آخرت با وجود عوامل گدازنده و نابودکننده، او همچنان زنده مى ماند.

۲۵- مقایسه راه و فرجام مؤمنان با کافران، زمینه ساز گرایش انسان ها به ایمان (مثل الجنّة الّتى وعد المتّقون فیها أنهر ... کمن هو خلد فى النار و سقوا ماء حمیمًا فقطّع أمعاءهم) خداوند، مقایسه فرجام مؤمنان و کافران را در استخدام هدایت بشر قرار داده است.

۲۶- تفاوت فرجام اخروى مؤمنان و کافران، بازتاب تمایز عملکرد دنیوى آن دو    الذین ءامنوا و عملوا الصلحت ... و الذین کفروا یتمتّعون و یأکلون ... الجنّة الّتى وعد المتّقون ... کمن هو خلد فى النار و سقوا ماء حمیمًا فقطّع أمعاءهم در این جا خداوند نخست به تمایزهاى دنیوى اهل ایمان با کافران پرداخته و سپس تفاوت فرجام اخروى آنان را بیان داشته است. از این ارتباط موجود در آیات، پیوند تنگاتنگ میان عملکرد دنیوى هر گروه با فرجامشان استفاده مى شود.

روایات و احادیث

۲۷- «عن معاویة بن حیدة: سمعت رسول اللّه(ص) یقول فى الجنّة بحر اللبن و بحر الماء و بحر العسل و بحر الخمر ثمّ تشقق الأنهار منها بعد;[۱] معاویة بن حیدة مى گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که مى فرمود: در بهشت دریاى شیر، دریاى آب، دریاى عسل و دریاى شراب است که نهرهاى بهشتى از آنها منشعب گشته است».

موضوعات مرتبط

  • انسان: لذتهاى اخروى انسان ۱۲; نیازهاى اخروى انسان ۱۲; ویژگیهاى اخروى بدن انسان ۲۴
  • ایمان: زمینه ایمان ۲۵
  • بهشت: اهمیت لذایذ بهشت ۳; تنوع نهرهاى بهشت ۶; توصیف بهشت ۲; حقیقت آشامیدنیهاى بهشت ۱۴; حقیقت شراب بهشت ۱۴; شرایط نعمتهاى بهشت ۴; لذت بخشى نعمتهاى بهشت ۹; مزه شیر بهشت ۷; میوه هاى بهشت ۱۰; نعمتهاى بهشت ۵، ۶، ۷، ۱۶، ۲۷; نهرهاى زلال بهشت ۷; نهرهاى شراب بهشت ۷، ۲۷; نهرهاى شیر بهشت ۷، ۲۷; نهرهاى عسل بهشت ۷، ۲۷; وعده بهشت ۱; وفور میوه هاى بهشت ۱۱; وفور نعمتهاى بهشت ۱۱; ویژگیهاى نعمتهاى بهشت ۹; ویژگى نهرهاى بهشت ۶
  • بهشتیان: نعمتهاى بهشتیان ۱۷
  • تقوا: آثار تقوا ۴; فرجام بى تقوایى ۲۰
  • جهنم: آب داغ جهنم ۲۱; آثار آب داغ جهنم ۲۲; آشامیدنیهاى جهنم ۲۱; جاودانگى در جهنم ۲۳; موجبات جاودانگى در جهنم ۲۰; ویژگیهاى شکنجه هاى جهنم ۲۳
  • جهنمیان: بدن جهنمیان ۲۳; تلاشى روده هاى جهنمیان ۲۲; فرجام شوم جهنمیان ۱۹
  • خدا: افعال خدا ۲; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱۸; وعده هاى خدا ۱
  • دنیا: تزیین دنیا ۲
  • صالحان: منشأ آمرزش صالحان ۱۸
  • عمل: آثار عمل ۲۶
  • قیاس: قیاس باطل ۱۹
  • قیامت: امکانات مادى در قیامت ۸; ویژگیهاى قیامت ۸
  • کافران: بینش کافران ۲; فرجام اخروى کافران ۲۶; مقایسه کافران با مؤمنان ۲۵
  • گرایشها: زمینه گرایش به ارزشها ۱۳
  • لذایذ: لذایذ مادى اخروى ۱۲
  • مؤمنان: فرجام اخروى مؤمنان ۲۶; مؤمنان صالح ۵
  • متقین: آمرزش لغزش متقین ۱۵; پاداش متقین ۱; حسن فرجام متقین ۱۹; فضایل متقین ۵; متقین در بهشت ۱۰، ۱۵، ۱۶; نعمتهاى اخروى متقین ۵، ۱۰، ۱۶; وعده به متقین ۱
  • نعمت: مراتب نعمت ۱۷; نعمت آمرزشهاى خدا ۱۷; نعمت رضایت خدا ۱۷
  • نیازها: آثار نیازهاى مادى ۱۳
  • هواپرستى: فرجام هواپرستى ۲۰

منابع

  1. الدرّالمنثور، ج ۷، ص ۴۶۴.