هود ٧٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=همانا ابراهیم بردباری است نالانی است زاریکنان | |-|معزی=همانا ابراهیم بردباری است نالانی است زاریکنان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره هود | نزول = | {{آيه | سوره = سوره هود | نزول = [[نازل شده در سال::9|٩ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::75|٧٥]] | قبلی = هود ٧٤ | بعدی = هود ٧٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لَحَلِیمُ»: بردبار و شکیبا. «أَوَّاهٌ»: آهکشنده. آه او به خاطر مصائبی بود که دامن مردم را گرفته بود. دلسوزانه به حال آنان تأسّف میخورد. «مُنِیبٌ»: رجوعکننده. برگردنده به خدا. توبهکار. | «لَحَلِیمُ»: بردبار و شکیبا. «أَوَّاهٌ»: آهکشنده. آه او به خاطر مصائبی بود که دامن مردم را گرفته بود. دلسوزانه به حال آنان تأسّف میخورد. «مُنِیبٌ»: رجوعکننده. برگردنده به خدا. توبهکار. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۲
ترجمه
هود ٧٤ | آیه ٧٥ | هود ٧٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَحَلِیمُ»: بردبار و شکیبا. «أَوَّاهٌ»: آهکشنده. آه او به خاطر مصائبی بود که دامن مردم را گرفته بود. دلسوزانه به حال آنان تأسّف میخورد. «مُنِیبٌ»: رجوعکننده. برگردنده به خدا. توبهکار.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۶ - ۶۹، سوره هود
- بشارت به همسر ابراهيم (ع ) به تولد اسحاق
- معناى جمله : ((قالوا سلاما قال سلام )) كه سلام فرشتگان ماءمور عذاب قوم لوط (ع )به ابراهيم (ع ) و جواب او را حكايت مى كند
- بيان عدم منافات انتساب ترس به ابراهيم (ع )، با عصمت آن حضرت
- معناى ضحك همسر ابراهيم (ع ) (فضحكت ) و وجوهى كه درباره آن گفته شده است
- وجه تسميه ((يعقوب )). شگفت زده شدن همسر ابراهيم (ع ) از بشارت بچه دار شدن
- مجادله و گفتگوى ابراهيم (ع ) براى رفع عذاب از قوم لوط (ع )
- بيان علت مجادله ابراهيم (ع ) درباره قوم لوط با فرشتگان و پاسخ فرشتگان بهمجادله او
- بحث روايتى (رواياتى در تفسير آيات مربوط به فرشتگان وارد بر ابراهيم (ع )،بشرى و مجادله ابراهيم (ع )
- روايتى در شاءن نزول آيات مربوط به قصه بشرى و مجادله ابراهيم (ع ) و بيان ضعفآن
- اشاره به اينكه خصوصيات روحى نيز همچون خصوصيات جسمىقابل توارث است
- گفتارى پيرامون داستان بشرى و بررسى مفاد آيات مباركه اى كه در سور مختلفه دراين باره آمده است
- بشارت در هر چهار سوره مربوط به تولد اسحاق است نهاسمائيل اين بود نظريه جمعى از مفسرين و ليكن حق اين است كه آيات در همه اين چهارسوره يعنى سوره هود و حجر و عنكبوت و ذاريات ، متعرض يك قصه است و آن داستانبشارت دادن ملائكه به ابراهيم است به ولادت اسحاق و يعقوب ، نه ولادتاسماعيل .
- سبب و علت مجادله ابراهيم (ع ) با ملائكه
نکات آیه
۱- ابراهیم(ع) ، پیامبرى بردبار که هرگز در مؤاخذه خطاکاران تعجیل نمى کرد. (إن إبرهیم لحلیم)
۱- . علل الشرایع، ص ۵۵۰، ح ۴، ب ۳۴۰; نورالثقلین، ج ۲، ص ۳۸۴، ح ۱۶۵.
۲- ابراهیم(ع)، از گرفتار شدن مردمان به مشکلات، متأثر مى شد و بر آنان دل مى سوزاند. (إن إبرهیم ... أوّه) «أوّاه» به کسى گفته مى شود که بسیار آه مى کشد و متأسف مى شود. توصیف ابراهیم(ع) به «أوّاه» پس از جمله «یجادلنا» مى رساند که: تأسف و تأثر ابراهیم(ع) به خاطر مشکلات و گرفتاریهاى مردمان بوده است.
۳- ابراهیم(ع)، پیوسته به خداوند توجه داشت و خواسته هاى خود را از او تقاضا مى کرد. (إن إبرهیم ... منیب) انابه به درگاه خداوند، به معناى رجوع کردن به اوست.
۴- بردبارى ابراهیم(ع) و تأسفش بر مشکلات مردم و اعتقاد راسخش به خداوند، برانگیزنده او به شفاعت درباره قوم لوط (یجدلنا فى قوم لوط. إن إبرهیم لحلیم أوّه منیب) جمله «إن إبراهیم ...» بیانگر علّت مجادله ابراهیم(ع) درباره قوم لوط و دفاع او از ایشان است.
۵- بردبارى ، تأسف و تأثر بر مشکلات مردم و توجّه داشتن به خدا و درخواست حاجتها از او ، صفات و خصلتهایى نیکو و پسندیده است. (إن إبرهیم لحلیم أوّه منیب)
روایات و احادیث
۶- «عن جعفربن محمد(ع) ...: «الأوّاه» الدّعّاء;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است که: «أوّاه» در آیه شریفه به معناى زیاد دعا کننده است».
موضوعات مرتبط
- ابراهیم(ع): آثار حلم ابراهیم(ع) ۴; ابراهیم(ع) و خطاکاران ۱; ابراهیم(ع) و ذکر خدا ۳; ابراهیم(ع)وقومخلوط ۴;اندوه ابراهیم(ع) ۲، ۴; حلم ابراهیم(ع) ۱; دعاى ابراهیم(ع) ۳; سیره ابراهیم(ع) ۳; فضایل ابراهیم(ع) ۱; موجبات شفاعت ابراهیم(ع) ۴; مهربانى ابراهیم(ع) ۲
- انگیزش: عوامل انگیزش ۴
- اوّاه: مراد از اوّاه ۶
- حلم: اهمیت حلم ۵
- دعا: اهمیت دعا ۵
- ذکر: اهمیت ذکر خدا ۵
- صفات: صفات پسندیده ۵
- قوم لوط: شفاعت از قومخلوط ۴
- مردم: اندوه بر مشکلات مردم ۲، ۴، ۵
منابع
- ↑ دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۱۶۶; بحارالأنوار، ج ۸۲، ص ۳۲۵، ح ۲۰.