يوسف ٢٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=پس گاهی که دید پیراهنش از پشت بشکافته گفت همانا این از نیرنگ شما زنان است همانا نیرنگ شما است بزرگ | |-|معزی=پس گاهی که دید پیراهنش از پشت بشکافته گفت همانا این از نیرنگ شما زنان است همانا نیرنگ شما است بزرگ | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::28|٢٨]] | قبلی = يوسف ٢٧ | بعدی = يوسف ٢٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«کَیْد»: مکر. نیرنگ. | «کَیْد»: مکر. نیرنگ. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۳
ترجمه
يوسف ٢٧ | آیه ٢٨ | يوسف ٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَیْد»: مکر. نیرنگ.
تفسیر
- آيات ۳۴ - ۲۲، سوره يوسف
- بيان آيات مربوط به يوسف (عليه السلام ) در خانه عزيز مصر مراد از جمله : ((لمّابلغ اشدّه ))
- توضيحى در مورد حكم و علمى كه خدا به يوسف (عليه السلام ) داده
- چنين موهبتى (حكم و علم ) را خدا به همه نيكوكاران مى دهد
- معناى مراوده در جمله : ((و راودته الّتى هو فى بيتها))
- احساسات يوسف (عليه السلام ) در كاخ عزيز مصر
- احساسات همسر عزيز نسبت به يوسف (عليه السلام ) همسر عزيز كه خود عزيره مصربود، از طرف عزيز
- يوسف و همسر عزيز
- توحيد خالص يوسف (عليه السلام ) كه از پاسخ او درمقابل درخواست همسر عزيز (معاذالله ربى احسن مثواى ) نمايان است
- نكاتى كه يوسف عليه السلام در جمله (انه ربى احسن مثواى ) افاده كرده است
- نراع بين حب الهى و عشق حيوانى و چيره شدن حب الهى در يوسف (ع )
- مراد يوسف از رب در جمله خداى (انه ربى احسن مثواى ) تعالى است
- خويشتن دارى يوسف (عليه السلام ) در برابر همسر عزيز شگفت انگيز و خارق العادهبوده است
- هيچ مانعى جز ايمان جلوگير نفس يوسف (ع ) نشده است
- معناى اين كه يوسف (عليه السلام ) برهان پروردگارش را نديده بود قصد همسر عزيزرا كرده بود(وهمّ بها لولا...)
- برهانى كه ديدن آن ، يوسف را از لغزش بازداشت نوعى علم شهودى بوده است كه به بندگان مخلص ارائه مى شود
- اقوال پاره اى از مفسرين عامه و خاصه در تفسير آيه : ((لقد همّت به و همّ لولا...))
- بررسى و نقد روايت مذكور (از تفسير سيوطى )
- افترائات ناشايسته و اتّهامات قبيحى كه در تفاسير عامه به حضرت يوسف (عليه السلام ) نسبت داده شده است
- در مذمت صاحبان اين سخنان موهون
- افراط در پذيرش و تسليم در برابر هر چه حديث نام دارد، يكى از دو علت وقوع در اين افترائات مى باشد
- دومين علت نسبت دادن چنان مطالب باطل و بى اساس به يوسف (ع )
- سخن زمخشرى در توضيح و توجيه جمله : ((و همّ لولا...)) واشكال آن
- گفته صاحب مجمع البيان در اين زمينه و ايراد وارد بر آن
- وجهى كه صاحب المنار در اين مورد بيان كرده و جواب آن
- دو قول ديگر در اين باره
- نكات قابل توجه در اين گفتگوها
- شاهد چه كسى بوده و چرا از او به ((شاهد)) تعبير شده نه به((قائل ))
- معناى جمله : ((يوسف اعرض عن هذا و استغفرى لذنبك ...)) كه گفته عزيز مصر است بعداز روشن شدن تقصير همسرش
- گفتگوى ملامت آميز زنان شهر درباره عشق زليخا به يوسف
- تدبيرى كه زليخا براى رهايى از زخم زبان آنان انديشيد
- ورود يوسف (ع ) به مجلس زنان اشرافى مصر و عكس العمل آنها
- مسائلى كه باعث شد زنان مصرى علنا درباره يوسف اظهار نظر كنند
- اشاره به شدت و سختى وارد بر يوسف (عليه السلام ) در مجلس ميهمانى و پناه بردن آن حضرت به خداى تعالى
- توضيح مفردات آيه شريفه
- عكس العمل زنان مصر با ديدن يوسف (عليه السلام )
- توضيح اينكه گفتند: ((ما هذا بشرا ان هذا الّا ملك كريم ))
- اعتراف همسر عزيز در جمع زنان مصر و تهديد صريح يوسف (عليه السلام ) به حبس وخوارى
- مناجات و استغاثه يوسف (عليه السلام ): ((ربّ السّجن احبّ الىّ...))
- نكاتى كه از آيه شريفه استفاده مى شود
- ديگر زنان مصر همچون زليخا به يوسف اظهار علاقه كردند!
- بحثهايى پيرامون تقواى دينى و درجات آن در چندفصل
- ۱- رابطه قانون ، اخلاق كريمه و توحيد. و بيان اينكه قانون بدون اخلاق و اخلاق بدون توحيد نمى توانند منشاء اثرى باشند.
- فضائل اخلاقى ضامن سعادت اجتماع است اگر بر اساس توحيد باشد
- انگيزه فداكارى جز توحيد و اعتقاد به آخرت نمى تواند باشد
- ۲ مراتب و درجات حصول تقواى دينى و پرستش خدا بر اساس خوف ، رجاء و حبّ
- عبادت دسته سوم كه خدا را چون شايسته عبادت يافتند عبادت مى كنند
- مخلصين ، عبادت از روى خوف و رجاء را نوعى شرك ميدانند
- ۳- چگونه محبت خدا باعث اخلاص مى شود؟
- ۴- معناى اخلاص ، وجه اسناد اخلاص عبد به خدا و اشاره به درجات عالى اخلاص معصومين
- مبناى عصمت معصومين (انبياء و ائمه عليهم السلام ) علم است ، علمى مغاير با ساير علوم
- ملكه عصمت با مختار منافات ندارد و انصراف معصوم از گناه به اختيار اوست
- بحث روايتى
- روايتى از امام سجاد (عليه السلام ) درباره داستان يوسف (عليه السلام ) و همسر عزيزمصر
- چند روايت در توضيح جمله : ((و لقد همّت به و همّ بها لولا...))
- روايتى جعلى از اميرالمؤ منين (ع ) در اين باره !
- رواياتى در ذيل آيات گذشته راجع به داستان يوسف (عليه السلام ) و زليخا
نکات آیه
۱- عزیز مصر براى کشف حقیقت ماجراى یوسف و زلیخا ، شخصاً به بررسى و مشاهده پیراهن و نحوه پارگى آن پرداخت. (فلما رءا قمیصه قُدّ من دُبر) ظاهر این است که ضمیر در «رأى» به عزیزمصر برگردد.
۲- عزیز مصر با دیدن پارگى پشت پیراهن یوسف(ع) ، به صداقت او پى برد. (فلما رءا قمیصه قُدّ من دُبر قال إنه من کیدکنّ)
۳- عزیز مصر با پى بردن به صداقت یوسف(ع)، زلیخا را محکوم کرد و به نفع یوسف(ع) رأى داد. (فلما رءا قمیصه قُدّ من دُبر قال إنه من کیدکنّ)
۴- عزیز مصر شواهد ارائه شده از سوى داورِ ماجراى یوسف و زلیخا را ، براى رفع اتهام از یوسف(ع) و اثبات بى گناهى او کافى دانست. (فلما رءا قمیصه قُدّ من دُبر قال إنه من کیدکنّ)
۵- عزیز مصر پس از پى بردن به حقانیت یوسف(ع) ، زنان را انسانهایى پر مکر و حیله خواند. (إنه من کیدکنّ)
۶- زنان در پیدایش روابط نامشروع جنسى و انحرافات اخلاقى ، نقشى عمده و بسزا دارند. (إنه من کیدکنّ) برداشت فوق ، با توجه به این احتمال است که ضمیر در «إنه» به مراوده وصال - که از «هى رودتنى ...» به دست مى آید - باز گردد.
۷- عزیز مصر ، به دام انداختن یوسف(ع) را براى کام جویى ، از مکرهاى زنانه زلیخا شمرد. (إنه من کیدکنّ) محتمل است ضمیر در «إنه» به حقیقتى که از جمله «غلّقت الأبواب ...» استفاده مى شود ، ارجاع داده شود. برداشت فوق ، بر اساس این احتمال است.
۸- عزیز مصر ، پیشدستى زلیخا در متهم ساختن یوسف(ع) و تعیین کیفر براى او را ، از مکرهاى زلیخا شمرد. (قالت ما جزاء من أراد بأهلک سوءًا ... إنه من کیدکنّ) برداشت فوق، ناظر به این احتمال است که ضمیر در «إنه ...» به معنایى که از «قالت ما جزاء ...» در آیه ۲۵ استفاده مى شود ، برگردد و آن معنا ، پیشدستى کردن زلیخا براى محقّ جلوه دادن خویش و گنه کار نشان دادن طرف مقابل است.
۹- شناخت عزیز مصر از روحیه زنان و آگاهى او به ترفندهایشان (إن کیدکنّ عظیم)
۱۰- مکر و حیله زنان ، مکر و حیله اى بزرگ است. (إن کیدکنّ عظیم) هر چند جمله «إن کیدکنّ عظیم» سخن عزیز مصر است ، ولى مفسران برآنند که هرگاه خداوند سخنى را در قرآن نقل کرده و آن را رد نکند ، معلوم مى گردد که آن سخن حق است.
۱۱- حیله و مکر ، از ابزارهاى زنان براى ایجاد فساد و انحراف (إنه من کیدکنّ)
۱۲- ضرورت هوشیارى در برابر مکرها و حیله هاى زنان (إنه من کیدکنّ إن کیدکنّ عظیم)
۱۳- عدالت و انصاف عزیز مصر ، در قضاوت و ابلاغ نظر خویش در ماجراى یوسف(ع) و زلیخا (فلما رءا قمیصه ... قال إنه من کیدکنّ إن کیدکنّ عظیم)
موضوعات مرتبط
- اخلاق: عوامل فساد اخلاقى ۶
- زلیخا: تهمتهاى زلیخا ۴، ۸; کامجویى زلیخا ۷; محکومیت زلیخا ۳; مکر زلیخا ۷، ۸
- زنان: افساد زنان ۶، ۱۱; مکر زنان ۵، ۷، ۸، ۱۰، ۱۱; هوشیارى بر مکر زنان ۱۲
- عزیزمصر: آگاهى عزیزمصر ۹; تفحص عزیزمصر ۱; عدالت عزیزمصر ۱۳; عزیزمصر و زلیخا ۳، ۷; عزیزمصر و صداقت یوسف(ع) ۲; عزیزمصر و قصه یوسف(ع) ۱، ۷، ۸، ۱۳; عزیزمصر و مکر زنان ۹; عزیزمصر و یوسف(ع) ۳، ۴، ۵; قضاوت عزیزمصر ۱۳ فساد: ابزار فساد ۱۱
- گمراهى: ابزار گمراهى ۱۱
- مکر: بزرگترین مکر ۱۰
- یوسف(ع): پارگى پیراهن یوسف(ع) ۱، ۲، ۴; تهمت به یوسف(ع) ۴، ۸; دلایل صداقت یوسف(ع) ۲، ۴;صداقت یوسف(ع) ۳، ۵