الأعراف ١٨٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=آیا ننگریستند در پادشاهیهای آسمانها و زمین و آنچه میآفریده است خدا از چیزها و آنکه شاید نزدیک شده باشد سرآمد ایشان پس به کدام سخن پس از این ایمان میآورند | |-|معزی=آیا ننگریستند در پادشاهیهای آسمانها و زمین و آنچه میآفریده است خدا از چیزها و آنکه شاید نزدیک شده باشد سرآمد ایشان پس به کدام سخن پس از این ایمان میآورند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::185|١٨٥]] | قبلی = الأعراف ١٨٤ | بعدی = الأعراف ١٨٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::27|٢٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«مَلَکُوت»: مُلک عظیم و سُلطه فوقالعاده، آنچه تحت سیطره و سیادت پادشاه قرار میگیرد. مراد از ملکوت آسمانها و زمین، عجائب و غرائب و دلائل و براهین موجود در آنها است (نگا: انعام / ). «حَدِیث»: کلام. سخن. «بَعْدَهُ»: بعد از قرآن. مرجع ضمیر (هُ) قرآن است که از سیاق کلام پیدا است (نگا: جاثیه / . مراد این است که کسی به قرآن ایمان نمیآورد، باید از ایمان آوردن او به چیز دیگری قطع امید کرد. | «مَلَکُوت»: مُلک عظیم و سُلطه فوقالعاده، آنچه تحت سیطره و سیادت پادشاه قرار میگیرد. مراد از ملکوت آسمانها و زمین، عجائب و غرائب و دلائل و براهین موجود در آنها است (نگا: انعام / ). «حَدِیث»: کلام. سخن. «بَعْدَهُ»: بعد از قرآن. مرجع ضمیر (هُ) قرآن است که از سیاق کلام پیدا است (نگا: جاثیه / . مراد این است که کسی به قرآن ایمان نمیآورد، باید از ایمان آوردن او به چیز دیگری قطع امید کرد. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۷
ترجمه
الأعراف ١٨٤ | آیه ١٨٥ | الأعراف ١٨٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَلَکُوت»: مُلک عظیم و سُلطه فوقالعاده، آنچه تحت سیطره و سیادت پادشاه قرار میگیرد. مراد از ملکوت آسمانها و زمین، عجائب و غرائب و دلائل و براهین موجود در آنها است (نگا: انعام / ). «حَدِیث»: کلام. سخن. «بَعْدَهُ»: بعد از قرآن. مرجع ضمیر (هُ) قرآن است که از سیاق کلام پیدا است (نگا: جاثیه / . مراد این است که کسی به قرآن ایمان نمیآورد، باید از ایمان آوردن او به چیز دیگری قطع امید کرد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۸۰ - ۱۸۶، سوره اعراف
- اختلاف و انشعاب مردم به دو صنف درباره اسماء و صفات خداى سبحان مراد از (( اسماءحسنى ((
- حقيقت بهترين اسم ها فقط و فقط از خداى سبحان است
- معناى جمله : (( فادعوه بها(( اين است كه خدا را با اعتقاد به اتصاف او به صفات حسنهو معناى جميله عبادت كنيد.
- معناى استدراج در عذاب (( والذين كفروا باياتنا سنستدرجهم من حيث لا يعلمون (( .
- معناى (( املاء(( در: (( واملى لهم (( و فرق آن با استدراج .
- اشاره به معناى (( ملكوت (( در عرف قرآن مجيد
- ۱- معناى اسماء حسنى
- درك وجود خداى تعالى و فقر همه چيز به او، نخستين درك و حكم ما است
- ۲- حد اسماء و اوصاف خداى تعالى چيست ؟ از بيانى كه درفصل اول گذشت روشن گرديد كه ما جهات نقص و حاجتى را كه در اجزاى عالم
- محدود نبودن خداوند و اينكه صفات او عين ذات او است
- ۳- انقسام هايى كه براى صفات خداى تعالى هست : از كيفيت و طرز سلوك فطرى كهگذشت بر آمد كه بعضى از صفات خدا صفاتى است كه معناى
- ۴- اسماء و صفات چه نسبتى به ما دارند؟ و چه نسبتى در ميان خود؟ ميان اسم و صفت هيچفرقى نيست جز اينكه صفت دلالت مى كند بر
- ۵- معناى اسم اعظم چيست ؟ در ميان مردم شايع شده كه اسم اعظم اسمى است لفظى ازاسماى خداى تعالى كه اگر خدا را به آن
- توجيه و تفسير رواياتى كه دلالت مى كنند بر اينكه اسم اعظم خدا اسم لفظى است .
- ۶- شماره اسماء حسنى : در آيات كريمه قرآن دليلى كه دلالت بر عدد اسماء حسنى كند وآن را محدود سازد وجود ندارد، بلكه از
- ۷- آيا اسماء خدا توقيفى است ؟ از آنچه گذشت روشن گرديد كه در قرآن هيچ دليلى برتوقيفى بودن اسماء خداى تعالى وجود ندارد
- رواياتى كه مى گويند براى خدا نود و نه اسم است ...
- آنچه در مورد اين روايات بايد گفت
- شرح و تفسير روايتى از امام صادق (ع ) درباره اسماء حسناى خداى تعالى
- روايات ديگرى درباره اسم اعظم و اسماء حسناى خداوند
- چند روايت در مورد اينكه در: (( و ممن خلقنا امة يهدون بالحق و به يعدلون (( امت چهكسانى هستند؟
- چند روايت درباره سنت استدراج و املاء
نکات آیه
۱- آسمانها و زمین موجوداتى مملوک، وابسته به هستى بخش و نیازمند آفریدگار (أو لم ینظروا فى ملکوت السموت و الأرض) «ملکوت» مصدر است و به نایب فاعلش (السموات و الأرض) اضافه شده است. یعنى «ملکوت» در آیه شریفه مصدر مجهول مى باشد. بنابراین «ملکوت السموات»، یعنى مملوک بودن آسمانها. گفتنى است مراد از مملوکیت در اینجا مملوکیت حقیقى و تکوینى، یعنى وابستگى وجودى، است.
۲- هر موجودى در جهان آفرینش مملوک و در وجود یافتن نیازمند آفریدگار است. (أو لم ینظروا فى ملکوت ... و ما خلق اللّه من شىء) «ما خلق اللّه» عطف به «السموات» است. یعنى «أو لم ینظروا فى ملکوت ما خلق اللّه». «من شىء» بیان براى «ما» در «ما خلق اللّه» است.
۳- خداوند مردم را به تفکر و تأمل در وابسته بودن جهان آفرینش و نیاز همواره آن به هستى بخش دعوت کرد. (أو لم ینظروا فى ملکوت السموت و الأرض و ما خلق اللّه من شىء)
۴- تأمل در وابستگى موجودات جهان به مالک هستى بخش، راهنماى انسان به حاکمیت مطلق خداى یگانه بر هستى است. (أو لم ینظروا فى ملکوت السموت و الأرض و ما خلق اللّه من شىء) چون روى سخن با مشرکان است، معلوم مى شود هدف از فراخوانى آنان به دقت در ملکوت آسمانها و زمین رهنمون شدن آنان به حاکمیت مطلق خداست.
۵- جهان آفرینش داراى آسمانهاى متعدد (أو لم ینظروا فى ملکوت السموت)
۶- کفرپیشگان به خاطر تفکر نکردن در جنبه ملکوتى موجودات براى پى بردن به معارف الهى (ت-وحید، قیامت و ... ) سزاوار سرزنش هستند. (أو لم ینظروا فى ملکوت السموت و الأرض و ما خلق اللّه من شىء) استفهام در جمله «أو لم ینظروا ... » انکار توبیخى است.
۷- خداوند آفریدگار همه موجودات و داراى سلطه اى کامل بر آنهاست. (أو لم ینظروا فى ملکوت ... ما خلق اللّه من شىء)
۸- خداوند جوامع کفرپیشه را به اندیشه در امکان نزدیک بودن مرگ و هلاکتشان فراخواند. (أو لم ینظروا فى ... أن عسى أن یکون قد اقترب أجلهم)
۹- توجه به مرگ و نزدیک بودن پایان عمر، زمینه ساز پرهیز آدمى از انکار حق و معارف دین (توحید، نبوت و قیامت) است. (إن هو إلا نذیر مبین ... و أن عسى أن یکون قد اقترب أجلهم)
۱۰- آنان که به قرآن و پیامهاى آن ایمان نیاورند، به هیچ سخن هدایت بخش دیگرى ایمان نخواهند آورد. (فبأى حدیث بعده یؤمنون) برداشت فوق مبتنى بر دو امر است: ضمیر در «بعده» به قرآن برگردد. حرف «با» در «بأىّ» براى الصاق باشد. یعنى اگر به قرآن ایمان نیاورند، به کدام سخن ایمان خواهند آورد؟
۱۱- قرآن و پیامهاى آن بهترین وسیله براى ایمان به معارف الهى (توحید، قیامت و ... .) است. (فبأى حدیث بعده یؤمنون) در برداشت فوق ضمیر «بعده» به قرآن و «باء» در فبأىّ» سببیه گرفته شده است. قابل ذکر است که در این صورت متعلق «یؤمنون» معارف الهى خواهد بود. یعنى اگر به وسیله قرآن به توحید و مانند آن ایمان نیاورند، پس به سبب چه چیز دیگرى ایمان خواهند آورد؟
۱۲- قرآن برترین سخن براى هدایت و شایسته ترین پیام براى ایمان آوردن به آن است. (فبأى حدیث بعده یؤمنون)
۱۳- دقت و تفکر در ملکوت آسمانها و زمین و دیگر آفریده ها، بهترین وسیله براى ایمان به خداى یگانه و روز قیامت (فبأى حدیث بعده یؤمنون) برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر «بعده» به استدلالى که از «أو لم ینظروا» فهمیده مى شود، برگردانده شود. بر این مبنا «باء» در «بأىّ» سببیه است. یعنى اگر جهان آفرینش از آن جهت که نیازمند آفریننده است نتواند آدمى را به خداى یگانه مؤمن کند، کدامین دلیل توان اثبات آن را دارد؟
۱۴- آنان که از طریق اندیشه در ملکوت آسمانها و زمین (نیاز جهان هستى به مالک و هستى بخش) هدایت نشوند، هیچ دلیلى دیگر نمى تواند آنان را هدایت کند. (فبأى حدیث بعده یؤمنون) توضیح برداشت پیش راهنماى این برداشت است.
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ۵ ; مالک آسمان ۱ ; وابستگى آسمان ۱
- آفرینش: تفکر در آفرینش ۳ ; حاکم آفرینش ۳ ; خالق آفرینش ۱۴ ; مالک آفرینش ۴، ۱۴ ; نیازمندى آفرینش ۳، ۱۴ ; وابستگى آفرینش ۳
- ایمان: زمینه ایمان به انبیا ۹ ; زمینه ایمان به توحید ۹ ; زمینه ایمان به قیامت ۹ ; عوامل ایمان به توحید ۱۱ ; عوامل ایمان به خدا ۱۳ ; عوامل ایمان به دین ۱۱ ; عوامل ایمان به قرآن ۱۲ ; عوامل ایمان به قیامت ۱۱، ۱۳
- تفکر: آثار تفکر ۶، ۱۳ ; تفکر در ملکوت آسمان ۱۳، ۱۴ ; تفکر در ملکوت زمین ۱۳، ۱۴ ; تفکر در ملکوت موجودات ۱۳ ; تفکر در موجودات ۴ ; فاقدان تفکر ۶
- جامعه: مرگ جامعه کافر ۸
- حق: زمینه قبول حق ۹
- خدا: حاکمیت خدا ۴، ۷ ; خالقیت خدا ۷ ; دعوتهاى خدا ۸ ; مالکیت خدا ۴
- دین: موانع فهم دین ۶
- ذکر: آثار ذکر مرگ ۹ ; ذکر مرگ ۸
- زمین: مالک زمین ۱ ; وابستگى زمین ۱
- قرآن: کافران به قرآن ۱۰ ; نقش قرآن ۱۱، ۱۲ ; ویژگى قرآن ۱۲
- کافران: سرزنش کافران ۶ ; ویژگى کافران ۶
- کفر: آثار کفر به قرآن ۱۰
- موجودات: خالق موجودات ۷ ; مالک موجودات ۲ ; تفکر در ملکوت موجودات ۱۳ ; ملکوت موجودات ۶ ; نیازمندى موجودات ۲ ; وابستگى موجودات ۴
- هدایت: عوامل هدایت ۴، ۱۲، ۱۴ ; موانع هدایت ۱۴ ; هدایت ناپذیرى ۱۰، ۱۴