الأنعام ٧٦: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=آنگاه که فراگرفتش تاریکی شب دید ستارهای را گفت این است پروردگار من و هنگامی که فرو نشست گفت دوست ندارم فروروندگان را | |-|معزی=آنگاه که فراگرفتش تاریکی شب دید ستارهای را گفت این است پروردگار من و هنگامی که فرو نشست گفت دوست ندارم فروروندگان را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::76|٧٦]] | قبلی = الأنعام ٧٥ | بعدی = الأنعام ٧٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«جَنَّ عَلَیْهِ»: او را فرا گرفت. «اَفَلَ»: غروب کرد. «اْلآفِلِینَ»: غروبکنندگان. | «جَنَّ عَلَیْهِ»: او را فرا گرفت. «اَفَلَ»: غروب کرد. «اْلآفِلِینَ»: غروبکنندگان. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۳
ترجمه
الأنعام ٧٥ | آیه ٧٦ | الأنعام ٧٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَنَّ عَلَیْهِ»: او را فرا گرفت. «اَفَلَ»: غروب کرد. «اْلآفِلِینَ»: غروبکنندگان.
تفسیر
- آيات ۸۳ - ۷۴، سوره انعام
- بررسى كيفيت مخصوص رفتار و محاجه ابراهيم (ع ) در اين آيات ، كه به رفتار فطرىيك انسان اوليه فرضى كه براى نخستين بار به مظاهر مادى عالم برخورد مى كند،شباهت دارد.
- هر چه اشتغال و سرگرمى به امور مادى بيشتر باشد، توجه به مبداء و معاد كمتر مىشود.
- اينكه غرض از اين تعبيرات تحقير بتها باشد از ادب ابراهيم (ع ) دور است .
- ضمير مذكر آوردن براى (( شمس )) در كلام ابراهيم (ع ): (( هذا ربى هذا اكبر )) شاهدبر اينست كه آن حضرت همچون انسانى فرضى كه خبر از هيچ چيز ندارد سخن گفته است.
- اختلاف مفسرين در معناى كلمه (( آزر )) و نسبت او با ابراهيم (ع ).
- استغفار و دعاى ابراهيم (ع ) براى آزر، دعاى صورى بوده و در دنيا واقع شده ، نه درآخرت براى شفاعت .
- آزر، پدر صلبى و حقيقى ابراهيم عليه السلام نبوده است .
- توهم عجيب و غريب بعضى از مفسرين در مورد داستانهايى كه در قرآن كريم نقل شده است .
- كلام الهى ، كلام حق و فصل است و هزل و خلاف واقع در آن راه ندارد.
- وجه اينكه قرآن مواد تاريخ و جزئيات داستان رانقل نمى كند.
- بت ها (اصنام ) چه بوده اند.
- مالكيت حقيقى خداى سبحان ، مانند مالكيت انسان است نسبت به قوا و افعالش .
- (( ملكوت )) همان وجود اشياء است به لحاظ انتسابشان به خدا و رؤ يت ملكوت به معناىديدن خدا است با ديدن اشياء و موجودات .
- ستاره اى كه مردم مى پرستيدند و ابراهيم (ع ) به آن اشاره فرمود و گفت : (( هذا ربى )) ستاره (( زهره )) بوده است .
- مراد از (( رب )) در كلام ابراهيم (ع ) (هذا ربى )، خداوند آفريدگار هستى نيست .
- اينكه ابراهيم (ع ) نخست ستاره و ماه و خورشيد را (( رب )) دانست ، از باب محاجه به زبان خصم بوده است .
- قضيه مورد بحث مربوط به زمان كودكى و قبل از بلوغ ابراهيم (ع ) است .
- ربوبيت ملازم با محبوبيت است و (( لا احب الآفلين )) يعنى من چيز متغير را رب خود نمىدانم .
- وجه آوردن ضمير مذكر براى (( شمس )) كه مؤ نث است در كلام ابراهيم (ع ): (( هذا ربىهذا اكبر )) .
- اقوال مختلفى كه در توجيه تذكير ضمير در جمله مزبور گفته شده است .
- سخن غريب و نادرست يكى از مفسرين كه مدعى است ابراهيم (ع ) به زبان عربى سخن مىگفته است .
- جمله : (( لا احب الآفلين )) حجتى است يقينى و برهانى بر مبناى محبت و عدم محبت ، نه حجتىعوامانه و غير برهانى .
- وحه اينكه ابراهيم (ع ) افول را در احتجاج آورد نه طلوع را. و بيان اينكه مشركين معتقدبه اينكه اجرام سه گانه داراى مقام ايجاد و تدبيرند، نبوده اند.
- اشكالاتى كه بر اقوالى كه در توجيه (( لا احب الآفلين )) بر مبناى اينكه افول مبناى برهان است وارد شده است .
- وجه جامى كه فخر رازى براى توجيه آيه بر همان مبنا ذكر كرده است واشكال آن وجه .
- نكته اى در مورد ترتيب احتجاجات ابراهيم (ع ) عليه بت پرستان و ستاره پرستان هدايت، هميشه از ناحيه خدا است و ضلالت از ناحيه انسان .
- هدايت هميشه ...
- هيچ چيز غروب كننده و از كف رونده ، شايسته محبت و تعلق خاطر نيست .
- معناى (( فطر )) و (( فطرات )) و (( حنيف )) .
- توجيه وجه به سوى خدا به معناى عبادت او است .
- اسلام ، دين مطابق با فطرت انسانى و نوع وجودى آدمى است .
- بخش دوم احتجاجات ابراهيم (ع ) كه محاجه آن حضرت است با مشركين بعد از اعلام بيزارىاز بت ها.
- حاصل كلام در تفسير سخن ابراهيم (ع ) (و لا اخاف ما تشركون به ...)
- اقوال متعدد مفسرين در توضيح و توجيه جملات ابراهيم (ع ) در محاجه با مشركين .
- اقوال مفسرين در توجيه (وسع بى كل شى ء علما) در كلام ابراهيم (ع )واشكال آنها.
- وجه اينكه ابراهيم (ع ) عدم وجود اذن و دليل از ناحيه خداوند را به عنوان دليل بر بطلان بت پرستى آورده است .
- (( امن )) و (( اهتدا )) از خواص و آثار ايمان است ، اگر با ظلم پوشيده نشود.
- (( ظلم )) داراى مفهوم وسيعى است ولى تمام اقسام آن به ايمان ضرر نمى رساند.
- گناه و ظلم اختيارى داراى مصاديق و مراتبى است كه شخص مؤ من مناسب با درجه تقوا ومعرفت و ايمانش از مصاديق و مراتب بيشترى از گناه دورى مى كند.
- ايمان به خدا فقط مشروط به دورى از شرك و گناهان كبيره نيست .
- سخن بعضى از مفسرين در تفسير آيه : (( للذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم ... )) . واشكال وارد بر آن .
- معناى لغوى و اصطلاحى (درجه ) و مراد از (نرفع درجات من نشاء...) در كلام خداوند.
- مناظره ماءمون يا امام رضا (ع ) درباره احتجاج ابراهيم (ع ) عليه بت پرستان .
- رواياتى در مورد تولد و نشو و نماى ابراهيم (ع ) در خفا، و اينكه (( آزر )) پدر يا عموىابراهيم (ع ) بوده است .
- آنچه درباره سرگذشت حضرت ابراهيم مورد اتفاق علماى حديث است .
- چند روايت درباره ارائه ملكوت به ابراهيم (ع ).
- رواياتى در خصوص جمله (( هذا ربى )) كه ابراهيم (ع ) بر زبان آورد.
- رواياتى در ذيل جمله : (( و لم يلبسوا ايمانهم بظلم )) .
- سخن بعضى كه در توجيه يك روايت گفته اند: امت ابراهيم فقط مكلف به ايمان بودند وبه فروع و احكام مكلف نبودند و بيان فساد اين ادعا.
- فروع و احكامى كه توسط ابراهيم (ع ) تشريع شده اند.
- سبب وجود قوانين (( حمورابى )) در تورات فعلى .
- ۱ داستان ابراهيم (ع ) از نظر قرآن .
- ۲ منزلت ابراهيم (ع ) نزد خداوند و موقف بندگى اش و مواهب خدا به او:
- ۳ آثار پربركتى كه آن حضرت از خود در جامعه بشرى به يادگار گذاشت :
- ۴ تورات فعلى درباره ابراهيم (ع ) چه مى گويد؟
- ۵ تناقضات تورات بهترين دليل بر دست خوردگى آن است .
- وجود نظير نسبت هاى نارواى تورات فعلى به ابراهيم (ع )، در بعض روايات اهل سنت .
- عدم صحت نسبت دروغ گفتن ، به ابراهيم (ع ) كه در روايات عامه آمده است .
- روايتى جامع از طريق ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) درباره قضاياى ابراهيم (عليهالسلام ).
- ذبيح ابراهيم (ع )، اسمعيل (ع ) بوده است نه اسحق (ع ).
- كلام نادرست طبرى در تاريخ خود كه اسحق (ع ) را ذبيح دانسته .
- تورات بر خلاف قرآن كريم :
- اشكال بعضى از مستشرقين به قرآن در مورد عدم نقل خصوصيات ابراهيم و اسمعيل (ع ) و داستان بناى كعبه و... در سور مكيه و پاسخ بدان اشكال .
- اشكال ديگر به آيات مربوط به احتجاجات ابراهيم (ع ) و در آتش انداختن آن حضرت .
- گفتار بيرونى و بلخى و مسعودى درباره عقائد ستاره پرستان ، بت پرستان و صائبين .
- دو نكته كه از بيانات گذشته بدست آمد.
نکات آیه
۱- ستاره پرستى از آیینهاى رایج در بین مردم زمان ابراهیم (رءا کوکبا قال هذا ربى)
۲- ابراهیم (ع) با تظاهر به ستاره پرستى و استدلال جدلى به ابطال عقیده شرک قوم خود پرداخت. (فلما جن علیه الّیل رءا کوکبا قال هذا ربى) جمله «فلما جن» تصریح بر «کذلک نرى ... » است. یعنى نتیجه ارائه ملکوت به ابراهیم (ع) آن شد که او بدین صورت به مبارزه با شرک بپردازد. بنابراین سخن ابراهیم (ع) تنها از سر مجادله و به براى ابطال باطل بوده است.
۳- قوم ابراهیم ستارگان را «رب» و مؤثر در تدبیر هستى مى پنداشتند. (رءا کوکبا قال هذا ربى)
۴- تظاهر به عقیده اى باطل براى ابطال آن مجاز است. (رءا کوکبا قال هذا ربى)
۵- اظهار همراهى با عقیده اى باطل و سپس پرداختن به ابطال آن، روشى در تبلیغ و تربیت است. (رءا کوکبا قال هذا ربى) با توجه به مجموعه آیات همین سوره، روشن است که ابراهیم (ع) براى احتجاج و ابطال پندارهاى قوم خویش به اظهار ستاره پرستى و ... پرداخت. از همین جا برمى آید که چنین کارى مجاز بود و شیوه اى در تبلیغ مى تواند باشد.
۶- ابراهیم (ع) در برابر ستاره پرستان، با توجه به پنهان شدن ستارگان، پذیرفتن ربوبیت براى آنها را نامعقول اعلام کرد. (قال هذا ربى فلما أفل قال لا أحب الأفلین) «افول» به معنى پنهان شدن است.
۷- آنچه پنهان گردد شایسته پروردگارى نیست. (قال هذا ربى فلما أفل قال لا أحب الأفلین)
۸- شایستگى ربوبیت جهان براى کسى که ثبات داشته و از موجودات دیگر تأثیر نپذیرد. (هذا ربى فلما أفل قال لا أحب الأفلین)
۹- گرایش و محبت فطرى انسان به خداوند افول ناپذیر و جاوید است. (فلما أفل قال لا أحب الأفلین) جمله «لا أحب ... » که بیشتر جنبه عاطفى و روانى دارد تا جنبه استدلالى مى تواند عنایت به موضوع فطرى بودن گرایش به موجود زوال ناپذیر و همچنین گریز از زوال پذیر به عنوان «رب» باشد.
۱۰- محبت، دریچه اى مهم براى ارتباط انسان با پروردگار و شناخت اوست. (قال لا أحب الأفلین) ابراهیم (ع) محبت را گامى نخست در خداشناسى دانسته و به جاى «لا أقبل» و مانند آن، تعبیر «لا أحب» را به کار برده است. این تعبیر بیانگر نقش محبت در ایجاد این پیوند است.
روایات و احادیث
۱۱- عن الرضا (ع): إن إبراهیم (ع) وقع إلى ثلاثة اصناف، صنف یعبد الزهرة ... «فلما جن علیه اللیل» فرأى الزهرة، قال «هذا ربى» على الانکار و الاستخبار «فلما افل» الکوکب «قال لا احب الآفلین» لأن الافول من صفات المحدث لا من صفات القدم ... .[۱] از امام رضا (ع) روایت شده است: ... ابراهیم (ع) با سه گروه برخود کرد ; گروهى که ستاره زهره را مى پرستیدند ... «چون شب، ابراهیم (ع) را فروگرفت» و ستاره زهره را دید، به عنوان استفهام انکارى گفت: «این پروردگار من است» و چون ستاره غروب کرد گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم» ; زیرا غروب کردن از صفات موجود حادث است نه قدیم ... .
موضوعات مرتبط
- ابراهیم (ع): و ستارهپرستان ۶ ; احتجاج ابراهیم (ع) ۲، ۶ ; تاریخ دوران ابراهیم (ع) ۱ ; تظاهر ابراهیم (ع) به ستارهپرستى ۲ ; شرکخستیزى ابراهیم (ع) ۲ ; قصه ابراهیم (ع) ۲، ۶، ۱۱ ; مجادله ابراهیم (ع) ۲
- احتجاج: جدلى ۲
- ارتباط با خدا: زمینه ارتباط با خدا ۱۰
- انسان: فطرت انسان ۹ ; گرایشهاى انسان ۹
- پدیدهها: صفات پدیدهها ۱۱
- تبلیغ: روش تبلیغ ۵
- خدا: زمینه خدا شناسى ۱۰
- ربوبیت: در قوم ابراهیم ۳ ; شرایط ربوبیت ۷، ۸ ; ملاک ربوبیت ۱۱
- ستارگان: افول ستارگان ۶ ; رد ربوبیت ستارگان ۶
- ستارهپرستى: تاریخ ستارهپرستى ۱ ; ستارهپرستى در دوران ابراهیم (ع) ۱
- شرک: موارد شرک ۱
- عقیده: تظاهر به عقیده باطل ۴، ۵ ; روش ابطال عقیده باطل ۴، ۵
- قوم ابراهیم: بینش قوم ابراهیم ۳ ; ستارهپرستى قوم ابراهیم ۲، ۳ ; شرک قوم ابراهیم ۲
- محبت: آثار محبت ۱۰ ; محبت به خدا ۹
- مشرکان:۲
منابع
- ↑ عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص ۱۹۷، ح ۱، ب ۱۵ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۳۵، ح ۱۴۶.