الأنعام ٧٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=آنگاه که فراگرفتش تاریکی شب دید ستاره‌ای را گفت این است پروردگار من و هنگامی که فرو نشست گفت دوست ندارم فروروندگان را
|-|معزی=آنگاه که فراگرفتش تاریکی شب دید ستاره‌ای را گفت این است پروردگار من و هنگامی که فرو نشست گفت دوست ندارم فروروندگان را
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::76|٧٦]] | قبلی = الأنعام ٧٥ | بعدی = الأنعام ٧٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::76|٧٦]] | قبلی = الأنعام ٧٥ | بعدی = الأنعام ٧٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«جَنَّ عَلَیْهِ»: او را فرا گرفت. «اَفَلَ»: غروب کرد. «اْلآفِلِینَ»: غروب‌کنندگان.
«جَنَّ عَلَیْهِ»: او را فرا گرفت. «اَفَلَ»: غروب کرد. «اْلآفِلِینَ»: غروب‌کنندگان.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۳


ترجمه

هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید، ستاره‌ای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» امّا هنگامی که غروب کرد، گفت: «غروب‌کنندگان را دوست ندارم!»

پس چون شب بر او تاريك شد، ستاره‌اى ديد. [براى احتجاج با مشركان‌] گفت: اين پروردگار من است، آن‌گاه چون افول كرد، گفت: زوال پذيران را دوست ندارم
پس چون شب بر او پرده افكند، ستاره‌اى ديد؛ گفت: «اين پروردگار من است.» و آنگاه چون غروب كرد، گفت: «غروب‌كنندگان را دوست ندارم.»
پس چون شب بر او نمودار شد ستاره درخشانی دید، گفت: این پروردگار من است. چون آن ستاره غروب کرد گفت: من چیزهای غروب کردنی و ناپدید شدنی را دوست ندارم (به خدایی نخواهم گرفت).
پس چون [تاریکی] شب او را پوشانید، ستاره ای دید [برای محکوم کردن ستاره پرستان با تظاهر به ستاره پرستی] گفت: این پروردگار من است؛ هنگامی که ستاره غروب کرد، گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم.
چون شب او را فروگرفت، ستاره‌اى ديد. گفت: اين است پروردگار من. چون فرو شد، گفت: فرو شوندگان را دوست ندارم.
زمانی که شب بر او پرده انداخت، ستاره‌ای دید و گفت این پروردگار من است، آنگاه چون افول کرد، گفت افول‌کنندگان را دوست ندارم‌
پس چون تاريكى شب بر وى در آمد ستاره‌اى ديد، گفت: اين خداى من است، پس چون فرو شد گفت: فرو شوندگان را دوست ندارم.
(از جمله) هنگامی که شب او را در برگرفت (و تاریکی شب همه‌جا را پوشاند) ستاره‌ای (درخشان به نام مشتری یا زهره) را دید (بر سبیل فرض و إرخاءالْعِنان) گفت: این پروردگار من است! امّا هنگامی که غروب کرد (برای ابطال عقیده‌ی ستاره‌پرستان موجود در آن محیط) گفت: من غروب‌کنندگان را دوست نمی‌دارم (و به عبادت چیزهای تغییرپذیر و زوال‌پذیر نمی‌گرایم).
پس چون شب بر او پرده افکنْد، ستاره‌ای دید (و) گفت: «این پروردگار من است!» آن‌گاه که غروب کرد، گفت: «غروب‌کنندگان را دوست نمی‌دارم.»
آنگاه که فراگرفتش تاریکی شب دید ستاره‌ای را گفت این است پروردگار من و هنگامی که فرو نشست گفت دوست ندارم فروروندگان را


الأنعام ٧٥ آیه ٧٦ الأنعام ٧٧
سوره : سوره الأنعام
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«جَنَّ عَلَیْهِ»: او را فرا گرفت. «اَفَلَ»: غروب کرد. «اْلآفِلِینَ»: غروب‌کنندگان.


تفسیر

نکات آیه

۱- ستاره پرستى از آیینهاى رایج در بین مردم زمان ابراهیم (رءا کوکبا قال هذا ربى)

۲- ابراهیم (ع) با تظاهر به ستاره پرستى و استدلال جدلى به ابطال عقیده شرک قوم خود پرداخت. (فلما جن علیه الّیل رءا کوکبا قال هذا ربى) جمله «فلما جن» تصریح بر «کذلک نرى ... » است. یعنى نتیجه ارائه ملکوت به ابراهیم (ع) آن شد که او بدین صورت به مبارزه با شرک بپردازد. بنابراین سخن ابراهیم (ع) تنها از سر مجادله و به براى ابطال باطل بوده است.

۳- قوم ابراهیم ستارگان را «رب» و مؤثر در تدبیر هستى مى پنداشتند. (رءا کوکبا قال هذا ربى)

۴- تظاهر به عقیده اى باطل براى ابطال آن مجاز است. (رءا کوکبا قال هذا ربى)

۵- اظهار همراهى با عقیده اى باطل و سپس پرداختن به ابطال آن، روشى در تبلیغ و تربیت است. (رءا کوکبا قال هذا ربى) با توجه به مجموعه آیات همین سوره، روشن است که ابراهیم (ع) براى احتجاج و ابطال پندارهاى قوم خویش به اظهار ستاره پرستى و ... پرداخت. از همین جا برمى آید که چنین کارى مجاز بود و شیوه اى در تبلیغ مى تواند باشد.

۶- ابراهیم (ع) در برابر ستاره پرستان، با توجه به پنهان شدن ستارگان، پذیرفتن ربوبیت براى آنها را نامعقول اعلام کرد. (قال هذا ربى فلما أفل قال لا أحب الأفلین) «افول» به معنى پنهان شدن است.

۷- آنچه پنهان گردد شایسته پروردگارى نیست. (قال هذا ربى فلما أفل قال لا أحب الأفلین)

۸- شایستگى ربوبیت جهان براى کسى که ثبات داشته و از موجودات دیگر تأثیر نپذیرد. (هذا ربى فلما أفل قال لا أحب الأفلین)

۹- گرایش و محبت فطرى انسان به خداوند افول ناپذیر و جاوید است. (فلما أفل قال لا أحب الأفلین) جمله «لا أحب ... » که بیشتر جنبه عاطفى و روانى دارد تا جنبه استدلالى مى تواند عنایت به موضوع فطرى بودن گرایش به موجود زوال ناپذیر و همچنین گریز از زوال پذیر به عنوان «رب» باشد.

۱۰- محبت، دریچه اى مهم براى ارتباط انسان با پروردگار و شناخت اوست. (قال لا أحب الأفلین) ابراهیم (ع) محبت را گامى نخست در خداشناسى دانسته و به جاى «لا أقبل» و مانند آن، تعبیر «لا أحب» را به کار برده است. این تعبیر بیانگر نقش محبت در ایجاد این پیوند است.

روایات و احادیث

۱۱- عن الرضا (ع): إن إبراهیم (ع) وقع إلى ثلاثة اصناف، صنف یعبد الزهرة ... «فلما جن علیه اللیل» فرأى الزهرة، قال «هذا ربى» على الانکار و الاستخبار «فلما افل» الکوکب «قال لا احب الآفلین» لأن الافول من صفات المحدث لا من صفات القدم ... .[۱] از امام رضا (ع) روایت شده است: ... ابراهیم (ع) با سه گروه برخود کرد ; گروهى که ستاره زهره را مى پرستیدند ... «چون شب، ابراهیم (ع) را فروگرفت» و ستاره زهره را دید، به عنوان استفهام انکارى گفت: «این پروردگار من است» و چون ستاره غروب کرد گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم» ; زیرا غروب کردن از صفات موجود حادث است نه قدیم ... .

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم (ع): و ستاره‌پرستان ۶ ; احتجاج ابراهیم (ع) ۲، ۶ ; تاریخ دوران ابراهیم (ع) ۱ ; تظاهر ابراهیم (ع) به ستاره‌پرستى ۲ ; شرکخستیزى ابراهیم (ع) ۲ ; قصه ابراهیم (ع) ۲، ۶، ۱۱ ; مجادله ابراهیم (ع) ۲
  • احتجاج: جدلى ۲
  • ارتباط با خدا: زمینه ارتباط با خدا ۱۰
  • انسان: فطرت انسان ۹ ; گرایشهاى انسان ۹
  • پدیده‌ها: صفات پدیده‌ها ۱۱
  • تبلیغ: روش تبلیغ ۵
  • خدا: زمینه خدا شناسى ۱۰
  • ربوبیت: در قوم ابراهیم ۳ ; شرایط ربوبیت ۷، ۸ ; ملاک ربوبیت ۱۱
  • ستارگان: افول ستارگان ۶ ; رد ربوبیت ستارگان ۶
  • ستاره‌پرستى: تاریخ ستاره‌پرستى ۱ ; ستاره‌پرستى در دوران ابراهیم (ع) ۱
  • شرک: موارد شرک ۱
  • عقیده: تظاهر به عقیده باطل ۴، ۵ ; روش ابطال عقیده باطل ۴، ۵
  • قوم ابراهیم: بینش قوم ابراهیم ۳ ; ستاره‌پرستى قوم ابراهیم ۲، ۳ ; شرک قوم ابراهیم ۲
  • محبت: آثار محبت ۱۰ ; محبت به خدا ۹
  • مشرکان:۲

منابع

  1. عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص ۱۹۷، ح ۱، ب ۱۵ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۳۵، ح ۱۴۶.