السجدة ٢٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۱#link247 | آيات ۱۵ - ۳۰، سوره سجده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۱#link247 | آيات ۱۵ - ۳۰، سوره سجده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۱#link248 | از نظر اوصافشان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۱#link248 | از نظر اوصافشان]]
خط ۴۳: خط ۴۴:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۲#link256 | چند روايت در ذيل آيه ((افمن كان مؤ منا كمن فاسقا...)) و ((لنذيقنهم من العذاب الادنى...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۲#link256 | چند روايت در ذيل آيه ((افمن كان مؤ منا كمن فاسقا...)) و ((لنذيقنهم من العذاب الادنى...))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۷_بخش۵۷#link69 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۷_بخش۵۷#link69 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ «27»
آيا نديدند كه ما آب را به سوى زمين بى گياه مى‌رانيم، پس به وسيله‌ى آن گياهان را مى‌رويانيم تا چهار پايانشان و خودشان از آن بخورند؟ پس آيا نمى‌بينند؟
===نکته ها===
كلمه‌ى «جرز» به زمين كويرى گفته مى‌شود كه ريشه‌ى گياه در آن قطع شده باشد. «1»
در آيه‌ى قبل، هلاكت سركشان نشانه‌ى قدرت الهى شمرده شد و در اين آيه آبادى زمين.
===پیام ها===
1- شيوه‌ى تربيتى قرآن آن است كه از تحوّلات طبيعى براى هدايت مردم استفاده مى‌كند. أَ وَ لَمْ يَرَوْا ...
2- حركت ابرهاى پر آب و بارش باران در مناطق دور از دريا تصادفى نيست،
----
«1». مفردات راغب.
جلد 7 - صفحه 321
بلكه با اراده‌ى حكيمانه‌ى خداوند است. «أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ»
3- زمين با آب حاصلخيز مى‌شود «فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً» امّا برخى دل‌ها با آن همه آيات عبرت‌آموز حاصلخيز نمى‌شود! «أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ»
4- در بهره‌گيرى مادّى، حيوانات بر انسان‌ها مقدّمند. «أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ» (حيوانات بيشتر مى‌خورند، راحت‌تر مى‌خورند، پختن و شستن و پوست كندن نيز ندارند!)
5- اگر انسان بصيرت نداشته باشد، چه بهتر كه نامش بعد از چهار پايان برده شود. «أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ»
6- از نظام بارش باران و رويش گياهان، ساده نگذريد. «أَ فَلا يُبْصِرُونَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ «27»
بعد از آن بر طريق ديگر تنبيه مى‌فرمايد:
أَ وَ لَمْ يَرَوْا: آيا نمى‌بينند و نمى‌دانند، أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ: بدرستى كه ما مى‌رانيم به قدرت كامله خود آب را، يعنى باران و سيل را مى‌فرستيم، إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ: بسوى زمين خالى از گياه به سبب منقطع شدن باران از آن، فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً: پس بيرون مى‌آوريم به سبب باران كشتزار را. گويند «جرز» اسم موضعى است در ولايت يمن كه آب نهرها به آن نمى‌رسد، خدا باران را به آن مى‌رساند و از آن زراعات و نباتات حاصل مى‌شود؛ لكن اولى حمل بر عموم است، يعنى مطلق زمين‌هاى ديمى كه به سبب باران زراعت شود و محصول بدست آيد. تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ‌: مى‌خورند از آن زرع چارپايان ايشان يعنى از كاه و گياه آن، وَ أَنْفُسُهُمْ‌: و مى‌خورند ايشان يعنى از حبوبات و ميوه‌جات آن. أَ فَلا يُبْصِرُونَ‌: آيا پس نمى‌بينند آثار اين قدرت را تا استدلال كنند بر كمال قدرت حق و دريابند و آگاه شوند به آنكه آن ذات يگانه‌اى كه قادر است بر رويانيدن نبات از زمين خشك، هر آينه قادر خواهد بود بر احياى اموات در روز قيامت.
تنبيه: بدانكه اگر تمام عقلاى عالم بخواهند قطره آب بر هوا معلق دارند نتوانند، لكن ذات قادر متعال به حكمت بالغه آب را در شكم ابر وديعت نهاد و ابر را در هوا معلق بداشت و باد را بر آن مسلط گردانيد تا ابر را براند و به سرزمينها كه اراده حق تعلق يافته ببرد و به زمينهاى جرز ببارد و آن را سيراب نمايد و زراعات را از آن حاصل گرداند، آيه شريفه وحدانيت الهى و معاد را ثابت و محقق سازد.
جلد 10 - صفحه 397
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ «26» أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ «27» وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «28» قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ «29» فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ (30)
----
جلد 4 صفحه 297
ترجمه‌
آيا راهنمائى نكرد براى آنها كه چه بسيار هلاك كرديم پيش از آنها از اهل اعصار كه راه ميروند در مسكنهاى آنها همانا در اين هر آينه آيتها است آيا پس نميشنوند
آيا نديدند كه ما روان ميكنيم آبرا بسوى زمين بى‌گياه پس بيرون ميآوريم بآن كشت را كه ميخورند از آن چهارپايانشان و خودشان آيا پس مشاهده نميكنند
و ميگويند چه زمان خواهد بود اين فتح اگر هستيد راستگويان‌
بگو روز فتح سود ندهد آنانرا كه كافر شدند ايمان آوردنشان و نه آنها مهلت داده شوند
پس روى گردان از آنها و منتظر باش همانا آنها منتظرانند.
تفسير
خداوند سبحان به بيان ديگرى تهديد فرموده كفار مكه را و آن آنستكه آيا هدايت و بيان ننمود براى آنها آنچه شنيدند و ديدند كه چه قدر هلاك كرديم ما پيش از آنها از اهل اعصار گذشته و اقوام سابقه مانند قوم عاد و ثمود و لوط كه آنها در سفرها بر ديار و آثار باقيه آن اقوام عبور ميكنند و مشاهده مينمايند شواهد عذاب را همانا در اين هلاك نمودن اهل شرك هر آينه دلائل و موجبات عبرتى است براى مردم آيا نميشنوند آيات الهى را در احوال آن اقوام از قرآن و ساير كتب سماوى و مواعظ انبيا و نصايح اولياء را و آيا نديدند كه ما ميرانيم آبرا از كوهها بسوى زمين بى آب و گياه شده و سوق ميدهيم قطرات باران را از آسمان بجانب آن اراضى پس بيرون ميآوريم بآن آب كه جارى يا نازل از آسمان است زراعت حبوبات و غيره را كه ميخورند از آن شتر و گاو و گوسفند آنها از كاه و برگش و خودشان از حبّه و ميوه‌اش آيا نمى‌بينند اين قدرت و رحمت و كرم را تا استدلال نمايند بر وجود قادر رحيم كريم كه ميتواند مرده را زنده نمايد و دانه پوسيده را حبه و ميوه رسيده فرمايد و چون كفار بر سبيل استهزاء در مقابل وعده فتح و نصرتى كه خداوند بمسلمانان داده بود ميگفتند پس اين فتح و ظفر براى شما چه وقت خواهد بود اگر راست ميگوئيد بگوئيد ما بدانيم خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بگويد اگر شما ميخواهيد روز فتح را بدانيد كه آنروز ايمان بياوريد ايمان آنروز بحال شما نفعى ندارد چون از ترس شمشير است علاوه بر آنكه مسلمانان بشما مهلت نميدهند و بخاك هلاكتان مى‌افكنند و بعد از مشاهده عذاب و مرگ جاى توبه و ايمان باقى نمى‌ماند و محتمل است مراد فتح اكبر باشد كه‌
----
جلد 4 صفحه 298
قيامت است و ايمان در آنروز بحال كسى فائده ندارد و مهلتى در كار نيست چون ناگهان بر پا ميشود و كفار بعذاب ابدى گرفتار ميگردند و قمى ره اين سؤال و جواب را مربوط بآيه‌ وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‌ دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ دانسته و حمل بر رجعت و ظهور امام زمان عليه السّلام نموده بعد از خبر دادن پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم كفار را بآن در هر حال پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله مأمور شد كه بكلى از آنها و اسلامشان صرف نظر نمايد و منتظر فتح موعود الهى باشد چنانچه آنها هم منتظر بودند كه از دست او و مسلمانان آسوده شوند در مجمع و ثواب الاعمال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره سجده را در هر شب جمعه بخواند خداوند نامه عملش را بدست راستش بدهد و حساب اعمالش را نكشد و از رفقاء محمد صلى اللّه عليه و اله و اهل بيت اطهارش باشد رزقنا اللّه تعالى شأنه.
----
جلد 4 صفحه 299
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ وَ لَم‌ يَرَوا أَنّا نَسُوق‌ُ الماءَ إِلَي‌ الأَرض‌ِ الجُرُزِ فَنُخرِج‌ُ بِه‌ِ زَرعاً تَأكُل‌ُ مِنه‌ُ أَنعامُهُم‌ وَ أَنفُسُهُم‌ أَ فَلا يُبصِرُون‌َ «27»
آيا نمي‌بينند و مشاهده‌ نمي‌كنند ‌که‌ ‌ما سوق‌ مي‌دهيم‌ آب‌ ‌را‌ ‌به‌ سوي‌ زمين‌ خشك‌ ساده‌ مرده‌ ‌پس‌ بيرون‌ مي‌آوريم‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ آب‌ زرع‌ و كشت‌ ‌از‌ خضرويات‌ و حبوبات‌ ‌که‌ مي‌خورند ‌از‌ ‌آن‌ زرع‌ انعام‌ ‌آنها‌ و انفس‌ ‌آنها‌ آيا ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ بينا نمي‌شوند!.
أَ وَ لَم‌ يَرَوا ‌به‌ چشم‌ بصير و قلب‌ روشن‌ و دل‌ باز.
أَنّا نَسُوق‌ُ الماءَ ‌به‌ توسط باران‌ و برف‌ و سيل‌ و نهرها و چشمه‌ها.
إِلَي‌ الأَرض‌ِ الجُرُزِ صفحه بيابان‌ و صحرا ‌که‌ خشك‌ و ساده‌ ‌است‌ و هيچ‌ گياهي‌ ‌در‌ ‌آنها‌ نيست‌.
فَنُخرِج‌ُ بِه‌ِ زَرعاً محل‌ زراعت‌ مي‌شود و كشت‌زار مي‌گردد و تمام‌ علف‌ها و سبزيجات‌ و حبوبات‌ ‌از‌ ‌آن‌ زمين‌ ‌به‌ توسط ‌اينکه‌ آب‌ خارج‌ مي‌شود.
تَأكُل‌ُ مِنه‌ُ أَنعامُهُم‌ انعام‌ ثلاثه‌ گاو و گوسفند و شتر و مراكب‌، اسب‌، قاطر و حمار ‌که‌ علف‌ ها ‌را‌ مي‌خورند.
وَ أَنفُسُهُم‌ ‌از‌ حبوبات‌ و خضرويات‌ ‌که‌ مأكول‌ انسان‌ مي‌شود ‌که‌ ‌اگر‌ يك‌ سال‌ ‌اينکه‌ آب‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ زمين‌ نرسد و خشك‌ سالي‌ شود و حاصل‌ دست‌ نيايد قحطي‌ مي‌شود و ‌اگر‌ شدت‌ كند
جلد 14 - صفحه 469
تمام‌ هلاك‌ مي‌شوند بترسند ‌از‌ ‌آن‌ معاصي‌ ‌که‌ باعث‌ حبس‌ باران‌ و مانع‌ ‌از‌ نزول‌ ‌آن‌ مي‌شود.
أَ فَلا يُبصِرُون‌َ كجا ‌است‌ چشم‌ بينا و قدردان‌ نعم‌ الهي‌ و خوف‌ ‌از‌ غضب‌ و عذاب‌ ‌او‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 27)- در این آیه به یکی از مهمترین نعمتهای الهی که مایه آبادی همه سرزمینها و وسیله حیات همه موجودات زنده است اشاره می‌کند تا روشن شود همان گونه که خداوند قدرت بر ویران ساختن سر زمین تبهکاران دارد، قدرت بر
ج3، ص582
آباد کردن زمینهای ویران و مرده، و اعطای همه گونه موهبت را به بندگانش دارد.
می‌فرماید: «آیا ندیدند که ما آب را به سوی زمینهای خشک می‌رانیم، و به وسیله آن زراعتهایی می‌رویانیم که هم چارپایانشان از آن می‌خورند، و هم خودشان تغذیه می‌کنند؟ آیا نمی‌بینند»؟ (أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَی الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا یُبْصِرُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۵۲


ترجمه

آیا ندیدند که ما آب را بسوی زمینهای خشک می‌رانیم و بوسیله آن زراعتهایی می‌رویانیم که هم چهارپایانشان از آن می‌خورند و هم خودشان تغذیه می‌کنند؛ آیا نمی بینند؟!

|آيا ننگريستند كه ما باران را به سوى زمين باير مى‌رانيم و بدان كشتزارى را بر مى‌آوريم كه دام‌هايشان و خودشان از آن مى‌خورند؟ آيا نمى‌بينند
آيا ننگريسته‌اند كه ما باران را به سوى زمين باير مى‌رانيم، و به وسيله آن كِشته‌اى را برمى‌آوريم كه دامهايشان و خودشان از آن مى‌خورند؟ مگر نمى‌بينند؟
آیا ندیدند که ما آب باران را به سوی زمین خشک بی‌آب و گیاه می‌بریم آن گاه حاصلی که خود و چهارپایانشان از آن بخورند می‌رویانیم؟ آیا باز هم چشم بصیرت نمی‌گشایند (تا لطف رحمت واسع خدا را به خلق بنگرند).
آیا ندانسته اند که ما آب را به سوی زمین بی گیاه می رانیم و به وسیله آن زراعتی را بیرون می آوریم که دام هایشان و خودشان از آن می خورند؟ پس آیا [آثار رحمت خدا را] نمی بینند؟!
آيا نمى‌بينند كه آب را به زمين خشك و بى‌گياه روانه مى‌سازيم تا كشتزارها برويانيم و چارپايان و خودشان از آن بخورند؟ چرا نمى‌بينند؟
آیا نیندیشیده‌اند که ما آب [ابرهای بارانی‌] را به سوی سرزمین سترون می‌رانیم و بدان کشتزاری برمی‌آوریم که چارپایانشان و خودشان از آن می‌خورند، آیا [به چشم بصیرت‌] نمی‌نگرند؟
آيا نديدند كه ما آب را به سوى زمين خشك و بى‌گياه مى‌رانيم، پس بدان كشتى را بيرون مى‌آريم كه چهارپايانشان و خودشان از آن مى‌خورند؟ آيا نمى‌بينند؟!
آیا نمی‌بینند که ما آب را (در لابلای ابرها و بر پشت بادها) به سوی سرزمینهای خشک و برهوت می‌رانیم و به وسیله‌ی آن کشتزارها می‌رویانیم که از آن هم چارپایانشان می‌خورند، و هم خودشان تغذیه می‌نمایند؟ آیا نمی‌بینند؟
آیا و ننگریسته‌اند که ما همواره باران را سوی زمین بایر می‌رانیم، پس به آن کِشته‌ای را برون می‌آوریم، که دام‌هایشان و خودهاشان از آن می‌خورند؟ پس مگر نمی‌نگرند؟
آیا ندیدند که روان می‌سازیم آب را بسوی زمینی خشکزار پس برون آریم بدان کشتی را که می‌خورند از آن دامهای ایشان و ایشان پس آیا نمی‌نگرند


السجدة ٢٦ آیه ٢٧ السجدة ٢٨
سوره : سوره السجدة
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَسُوقُ»: می‌رانیم. «الْجُزُرِ»: زمین لخت و برهوت و بدون گیاه (نگا: کهف / . «زَرْعاً»: کشتزار (نگا: انعام / کهف / ). زرع، در اینجا می‌تواند شامل هر گونه گیاه و درختی باشد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ «27»

آيا نديدند كه ما آب را به سوى زمين بى گياه مى‌رانيم، پس به وسيله‌ى آن گياهان را مى‌رويانيم تا چهار پايانشان و خودشان از آن بخورند؟ پس آيا نمى‌بينند؟

نکته ها

كلمه‌ى «جرز» به زمين كويرى گفته مى‌شود كه ريشه‌ى گياه در آن قطع شده باشد. «1»

در آيه‌ى قبل، هلاكت سركشان نشانه‌ى قدرت الهى شمرده شد و در اين آيه آبادى زمين.

پیام ها

1- شيوه‌ى تربيتى قرآن آن است كه از تحوّلات طبيعى براى هدايت مردم استفاده مى‌كند. أَ وَ لَمْ يَرَوْا ...

2- حركت ابرهاى پر آب و بارش باران در مناطق دور از دريا تصادفى نيست،


«1». مفردات راغب.

جلد 7 - صفحه 321

بلكه با اراده‌ى حكيمانه‌ى خداوند است. «أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ»

3- زمين با آب حاصلخيز مى‌شود «فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً» امّا برخى دل‌ها با آن همه آيات عبرت‌آموز حاصلخيز نمى‌شود! «أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ»

4- در بهره‌گيرى مادّى، حيوانات بر انسان‌ها مقدّمند. «أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ» (حيوانات بيشتر مى‌خورند، راحت‌تر مى‌خورند، پختن و شستن و پوست كندن نيز ندارند!)

5- اگر انسان بصيرت نداشته باشد، چه بهتر كه نامش بعد از چهار پايان برده شود. «أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ»

6- از نظام بارش باران و رويش گياهان، ساده نگذريد. «أَ فَلا يُبْصِرُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ «27»

بعد از آن بر طريق ديگر تنبيه مى‌فرمايد:

أَ وَ لَمْ يَرَوْا: آيا نمى‌بينند و نمى‌دانند، أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ: بدرستى كه ما مى‌رانيم به قدرت كامله خود آب را، يعنى باران و سيل را مى‌فرستيم، إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ: بسوى زمين خالى از گياه به سبب منقطع شدن باران از آن، فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً: پس بيرون مى‌آوريم به سبب باران كشتزار را. گويند «جرز» اسم موضعى است در ولايت يمن كه آب نهرها به آن نمى‌رسد، خدا باران را به آن مى‌رساند و از آن زراعات و نباتات حاصل مى‌شود؛ لكن اولى حمل بر عموم است، يعنى مطلق زمين‌هاى ديمى كه به سبب باران زراعت شود و محصول بدست آيد. تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ‌: مى‌خورند از آن زرع چارپايان ايشان يعنى از كاه و گياه آن، وَ أَنْفُسُهُمْ‌: و مى‌خورند ايشان يعنى از حبوبات و ميوه‌جات آن. أَ فَلا يُبْصِرُونَ‌: آيا پس نمى‌بينند آثار اين قدرت را تا استدلال كنند بر كمال قدرت حق و دريابند و آگاه شوند به آنكه آن ذات يگانه‌اى كه قادر است بر رويانيدن نبات از زمين خشك، هر آينه قادر خواهد بود بر احياى اموات در روز قيامت.

تنبيه: بدانكه اگر تمام عقلاى عالم بخواهند قطره آب بر هوا معلق دارند نتوانند، لكن ذات قادر متعال به حكمت بالغه آب را در شكم ابر وديعت نهاد و ابر را در هوا معلق بداشت و باد را بر آن مسلط گردانيد تا ابر را براند و به سرزمينها كه اراده حق تعلق يافته ببرد و به زمينهاى جرز ببارد و آن را سيراب نمايد و زراعات را از آن حاصل گرداند، آيه شريفه وحدانيت الهى و معاد را ثابت و محقق سازد.

جلد 10 - صفحه 397


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ «26» أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ «27» وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «28» قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ «29» فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ (30)


جلد 4 صفحه 297

ترجمه‌

آيا راهنمائى نكرد براى آنها كه چه بسيار هلاك كرديم پيش از آنها از اهل اعصار كه راه ميروند در مسكنهاى آنها همانا در اين هر آينه آيتها است آيا پس نميشنوند

آيا نديدند كه ما روان ميكنيم آبرا بسوى زمين بى‌گياه پس بيرون ميآوريم بآن كشت را كه ميخورند از آن چهارپايانشان و خودشان آيا پس مشاهده نميكنند

و ميگويند چه زمان خواهد بود اين فتح اگر هستيد راستگويان‌

بگو روز فتح سود ندهد آنانرا كه كافر شدند ايمان آوردنشان و نه آنها مهلت داده شوند

پس روى گردان از آنها و منتظر باش همانا آنها منتظرانند.

تفسير

خداوند سبحان به بيان ديگرى تهديد فرموده كفار مكه را و آن آنستكه آيا هدايت و بيان ننمود براى آنها آنچه شنيدند و ديدند كه چه قدر هلاك كرديم ما پيش از آنها از اهل اعصار گذشته و اقوام سابقه مانند قوم عاد و ثمود و لوط كه آنها در سفرها بر ديار و آثار باقيه آن اقوام عبور ميكنند و مشاهده مينمايند شواهد عذاب را همانا در اين هلاك نمودن اهل شرك هر آينه دلائل و موجبات عبرتى است براى مردم آيا نميشنوند آيات الهى را در احوال آن اقوام از قرآن و ساير كتب سماوى و مواعظ انبيا و نصايح اولياء را و آيا نديدند كه ما ميرانيم آبرا از كوهها بسوى زمين بى آب و گياه شده و سوق ميدهيم قطرات باران را از آسمان بجانب آن اراضى پس بيرون ميآوريم بآن آب كه جارى يا نازل از آسمان است زراعت حبوبات و غيره را كه ميخورند از آن شتر و گاو و گوسفند آنها از كاه و برگش و خودشان از حبّه و ميوه‌اش آيا نمى‌بينند اين قدرت و رحمت و كرم را تا استدلال نمايند بر وجود قادر رحيم كريم كه ميتواند مرده را زنده نمايد و دانه پوسيده را حبه و ميوه رسيده فرمايد و چون كفار بر سبيل استهزاء در مقابل وعده فتح و نصرتى كه خداوند بمسلمانان داده بود ميگفتند پس اين فتح و ظفر براى شما چه وقت خواهد بود اگر راست ميگوئيد بگوئيد ما بدانيم خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بگويد اگر شما ميخواهيد روز فتح را بدانيد كه آنروز ايمان بياوريد ايمان آنروز بحال شما نفعى ندارد چون از ترس شمشير است علاوه بر آنكه مسلمانان بشما مهلت نميدهند و بخاك هلاكتان مى‌افكنند و بعد از مشاهده عذاب و مرگ جاى توبه و ايمان باقى نمى‌ماند و محتمل است مراد فتح اكبر باشد كه‌


جلد 4 صفحه 298

قيامت است و ايمان در آنروز بحال كسى فائده ندارد و مهلتى در كار نيست چون ناگهان بر پا ميشود و كفار بعذاب ابدى گرفتار ميگردند و قمى ره اين سؤال و جواب را مربوط بآيه‌ وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‌ دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ دانسته و حمل بر رجعت و ظهور امام زمان عليه السّلام نموده بعد از خبر دادن پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم كفار را بآن در هر حال پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله مأمور شد كه بكلى از آنها و اسلامشان صرف نظر نمايد و منتظر فتح موعود الهى باشد چنانچه آنها هم منتظر بودند كه از دست او و مسلمانان آسوده شوند در مجمع و ثواب الاعمال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره سجده را در هر شب جمعه بخواند خداوند نامه عملش را بدست راستش بدهد و حساب اعمالش را نكشد و از رفقاء محمد صلى اللّه عليه و اله و اهل بيت اطهارش باشد رزقنا اللّه تعالى شأنه.


جلد 4 صفحه 299

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ وَ لَم‌ يَرَوا أَنّا نَسُوق‌ُ الماءَ إِلَي‌ الأَرض‌ِ الجُرُزِ فَنُخرِج‌ُ بِه‌ِ زَرعاً تَأكُل‌ُ مِنه‌ُ أَنعامُهُم‌ وَ أَنفُسُهُم‌ أَ فَلا يُبصِرُون‌َ «27»

آيا نمي‌بينند و مشاهده‌ نمي‌كنند ‌که‌ ‌ما سوق‌ مي‌دهيم‌ آب‌ ‌را‌ ‌به‌ سوي‌ زمين‌ خشك‌ ساده‌ مرده‌ ‌پس‌ بيرون‌ مي‌آوريم‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ آب‌ زرع‌ و كشت‌ ‌از‌ خضرويات‌ و حبوبات‌ ‌که‌ مي‌خورند ‌از‌ ‌آن‌ زرع‌ انعام‌ ‌آنها‌ و انفس‌ ‌آنها‌ آيا ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ بينا نمي‌شوند!.

أَ وَ لَم‌ يَرَوا ‌به‌ چشم‌ بصير و قلب‌ روشن‌ و دل‌ باز.

أَنّا نَسُوق‌ُ الماءَ ‌به‌ توسط باران‌ و برف‌ و سيل‌ و نهرها و چشمه‌ها.

إِلَي‌ الأَرض‌ِ الجُرُزِ صفحه بيابان‌ و صحرا ‌که‌ خشك‌ و ساده‌ ‌است‌ و هيچ‌ گياهي‌ ‌در‌ ‌آنها‌ نيست‌.

فَنُخرِج‌ُ بِه‌ِ زَرعاً محل‌ زراعت‌ مي‌شود و كشت‌زار مي‌گردد و تمام‌ علف‌ها و سبزيجات‌ و حبوبات‌ ‌از‌ ‌آن‌ زمين‌ ‌به‌ توسط ‌اينکه‌ آب‌ خارج‌ مي‌شود.

تَأكُل‌ُ مِنه‌ُ أَنعامُهُم‌ انعام‌ ثلاثه‌ گاو و گوسفند و شتر و مراكب‌، اسب‌، قاطر و حمار ‌که‌ علف‌ ها ‌را‌ مي‌خورند.

وَ أَنفُسُهُم‌ ‌از‌ حبوبات‌ و خضرويات‌ ‌که‌ مأكول‌ انسان‌ مي‌شود ‌که‌ ‌اگر‌ يك‌ سال‌ ‌اينکه‌ آب‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ زمين‌ نرسد و خشك‌ سالي‌ شود و حاصل‌ دست‌ نيايد قحطي‌ مي‌شود و ‌اگر‌ شدت‌ كند

جلد 14 - صفحه 469

تمام‌ هلاك‌ مي‌شوند بترسند ‌از‌ ‌آن‌ معاصي‌ ‌که‌ باعث‌ حبس‌ باران‌ و مانع‌ ‌از‌ نزول‌ ‌آن‌ مي‌شود.

أَ فَلا يُبصِرُون‌َ كجا ‌است‌ چشم‌ بينا و قدردان‌ نعم‌ الهي‌ و خوف‌ ‌از‌ غضب‌ و عذاب‌ ‌او‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 27)- در این آیه به یکی از مهمترین نعمتهای الهی که مایه آبادی همه سرزمینها و وسیله حیات همه موجودات زنده است اشاره می‌کند تا روشن شود همان گونه که خداوند قدرت بر ویران ساختن سر زمین تبهکاران دارد، قدرت بر

ج3، ص582

آباد کردن زمینهای ویران و مرده، و اعطای همه گونه موهبت را به بندگانش دارد.

می‌فرماید: «آیا ندیدند که ما آب را به سوی زمینهای خشک می‌رانیم، و به وسیله آن زراعتهایی می‌رویانیم که هم چارپایانشان از آن می‌خورند، و هم خودشان تغذیه می‌کنند؟ آیا نمی‌بینند»؟ (أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَی الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا یُبْصِرُونَ).

نکات آیه

۱ - خداوند، روانه کننده آب به سرزمین هاى خشک جهت رویاندن گیاهان است. (أوَلم یروا أنّا نسوق الماء إلى الأرض الجرز فنخرج به زرعًا) «جرز» به جایى کویر مانند گفته مى شود که ریشه گیاه، در آن قطع شده و از بین رفته باشد (مفردات راغب). لازم به ذکر است که «زرع» مصدر به معناى مفعول است.

۲ - رویش گیاهان مختلف، با کاربردهاى گوناگون، از آمیختن دو عنصر آب و خاک، به منظور استفاده انسان ها و دام ها، از آیات الهى است. (أوَلم یروا أنّا نسوق الماء إلى الأرض الجرز فنخرج به زرعًا تأکل منه أنعمهم و أنفسهم)

۳ - استفاده از حوادث و تحولات قابل مشاهده و طبیعى، براى هدایت مردم، از شیوه هاى هدایتى قرآن است. (أوَلم یروا أنّا نسوق الماء ... فنخرج به زرعًا)

۴ - نظام طبیعت، در گردش و حیات، مسخّر اراده و خواست خداوند است. (أنّا نسوق الماء ... فنخرج به زرعًا)

۵ - عوامل طبیعى مجراى اراده خداوندند. (أنّا نسوق الماء ... فنخرج به زرعًا) نسبت دادن جریان آب ها و نیز رویش کشت زارها به خداوند، با این که در عالم واقع آب ها باعث رویش گیاهان مى شوند، دلالت بر این مى کند که این عوامل، در جهت اجراى اراده الهى عمل مى کنند.

۶ - آب، داراى نقش اساسى، در حیات و تغذیه انسان ها و حیوان ها است. (و نسوق الماء إلى الأرض الجرز فنخرج به زرعًا تأکل منه أنعمهم و أنفسهم)

۷ - ویرانى و آبادانى سرزمین ها، به اراده خدا و نشان قدرت او است. (کم أهلکنا من قبلهم ... أنّا نسوق ... فنخرج به زرعًا)

۸ - نباتات، منبع اصلى تغذیه انسان ها و حیوان ها است. (فنخرج به زرعًا تأکل منه أنعمهم و أنفسهم)

۹ - کافران، از سوى خداوند، به خاطر بصیرت نیافتن از مشاهده آیات گسترده الهى در زمین، سرزنش شده اند. (أوَلم یروا أنّا نسوق ... فنخرج ... تأکل منه... أفلایبصرون)

۱۰ - دعوت خداوند به بصیرت و دقت نظر در تحولات طبیعى، به منظور پى بردن به گرداننده و ایجادکننده آنها است. (أوَلم یروا أنّا نسوق الماء ... فنخرج به زرعًا... أفلایبصرون)

موضوعات مرتبط

  • آب: جریان آب ۱; فواید آب ۱، ۶; نقش آب ۲
  • آبادانى: منشأ آبادانى ۷
  • آیات خدا: آیات آفاقى ۲; نقش آیات خدا ۹
  • انسان: منابع تغذیه انسان ها ۲، ۶، ۸
  • بصیرت: دعوت به بصیرت ۱۰
  • چهارپایان: منابع تغذیه چهارپایان ۲، ۶، ۸
  • حیات: عوامل حیات ۶
  • خاک: نقش خاک ۲
  • خدا: آثار اراده خدا ۷; اراده خدا ۴; افعال خدا ۱; دعوتهاى خدا ۱۰; دلایل خدا شناسى ۱۰; سرزنشهاى خدا ۹; مجارى اراده خدا ۵; نشانه هاى قدرت خدا ۷
  • سرزمینها: سرزمینهاى موات ۱
  • طبیعت: تسخیر طبیعت ۴; مطالعه تحولات طبیعت ۱۰
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۵
  • کافران: بصیرت ناپذیرى کافران ۹; سرزنش کافران ۹
  • گیاهان: استفاده از گیاهان ۲; تنوع گیاهان ۲; رویش گیاهان ۱، ۲; فواید گیاهان ۸
  • ویرانى: منشأ ویرانى ۷
  • هدایت: ارائه نمونه عینى در هدایت ۳; روش هدایت ۳

منابع