القصص ٥٢: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[الفرقان ٧٢ | وَ الَّذِينَ لاَ يَشْهَدُونَ الزُّورَ...]] (۰) [[يس ١ | يس]] (۰) [[يس ٢ | وَ الْقُرْآنِ الْحَکِيمِ]] (۰) | [[الفرقان ٧٢ | وَ الَّذِينَ لاَ يَشْهَدُونَ الزُّورَ...]] (۰) [[يس ١ | يس]] (۰) [[يس ٢ | وَ الْقُرْآنِ الْحَکِيمِ]] (۰) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''شأن نزول آیات ۵۱ تا ۵۵:''' | |||
«شیخ طوسى» گویند: قتاده گوید: این آیات درباره عبدالله بن سلام و تمیم الدّارى و جارود العبدى و سلمان فارسى نازل گردیده، هنگامى که مسلمان شده بودند. دیگرى گوید: این آیات درباره چهل نفر از اهل انجیل نازل شده که قبل از بعثت رسول خدا اسلام آورده بودند که سى و دو نفر آنها از اهل حبشه بوده که هنگامى که جعفر بن ابىطالب وارد حبشه شده بود، اسلام خود را آشکار ساختند و هشت نفر آنها از اهل شام که عبارت بودند از: بحیرا، ابرهة، اشرف، عامر، ایمن، ادریس، نافع و از مملکت مزبور آمده بودند. | |||
قتاده گوید: خداوند به آنان دو بار اجر داده، یکبار به خاطر ایمان آوردن به کتاب اول (انجیل) و یکبار به خاطر ایمان آوردن به کتاب ثانى (قرآن).<ref> صاحب مجمع البیان از میان اهل شام که به پیامبر ایمان آورده بودند، تمیم را اضافه نموده است.</ref><ref> طبرى و طبرانى در تفاسیر خود از رفاعة القرظى روایت نموده اند که آیه ۵۱ درباره ده نفر نازل شده که من یکى از آنها مى باشم و نیز طبرى از على بن رفاعة نقل نماید که ده طائفه از اهل کتاب که از آن جمله رفاعة بوده به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ایمان آورده بودند و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و آیه ۵۲ درباره آنها نازل شده است، چنان که در آیه ۲۸ سوره حدید نیز نظیر این شأن و نزول موجود است.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۵#link38 | آيات ۴۳ - ۵۶، سوره قصص]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۵#link38 | آيات ۴۳ - ۵۶، سوره قصص]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۶#link39 | اشاره به سياق نزول اين آيه شريفه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۶#link39 | اشاره به سياق نزول اين آيه شريفه]] | ||
خط ۴۱: | خط ۵۰: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۷#link44 | روايت جعلى اهل سنت درباره كفر ابوطالب و بيان اينكه ائمه اطهار (ع )قائل به ايمان او هستند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۷#link44 | روايت جعلى اهل سنت درباره كفر ابوطالب و بيان اينكه ائمه اطهار (ع )قائل به ايمان او هستند]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۵۳#link49 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۵۳#link49 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ «52» | |||
(برخى از) آنان كه پيش از اين (قرآن) كتابشان داديم، همانها به آن (قرآن) ايمان مىآورند. | |||
===نکته ها=== | |||
كلمه «وَصَّلْنا» از «وَ صَلِّ»، به معناى ارتباطدادن ومتّصل كردن است. مراد از اين اتّصال يا پى در پى بودن تذكّرات است و يا هماهنگى و همسويى مطالبى كه ارائه مىشود. | |||
از سنّتهاى خداوند، هدايت انسانهاست كه لحظهاى قطع نمىشود؛ «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى» «1» و از طريق آيات الهى، انبيا واوصيا عليهم السلام و علماى دين، تداوم مىيابد؛ «وَصَّلْنا لَهُمُ» وچنانچه منطقهاى به اين هدايت الهى دسترسى نداشت، مىبايست گروهى از آن منطقه كوچ كرده و با تفقّه در دين، مردم را از آن بهرهمند سازند. «2» | |||
===پیام ها=== | |||
1- در تربيت بايد تذكّرات، تدريجى، گام به گام، مكرّر و متنوّع باشد. «وَصَّلْنا» (آرى با يك يا دو تذكّر مختصر نبايد انتظار اصلاح وتربيت داشت) | |||
---- | |||
«1». ليل، 12. | |||
«2». توبه، 122. | |||
جلد 7 - صفحه 71 | |||
2- آيات قرآن داراى يك نوع همسويى و پيوستگى است. «وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ» | |||
3- همهى آيات الهى، كتب آسمانى و رهبران دينى، يك حرف و هدف را دنبال مىكنند. «وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ» | |||
4- انسان، موجودى فراموشكار است و نياز به تذكّر دارد. «يَتَذَكَّرُونَ» | |||
5- اهلكتاب واقعى، كسانى هستند كه با ديدن اسلام، ايمان مىآورند. الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ ... بِهِ يُؤْمِنُونَ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ (52) | |||
شأن نزول: بعض از مفسرين نقل نمودهاند كه چون عبد اللّه سلام و تميم دارى و جارود عبدى و سلمان فارسى به شرف اسلام رسيدند، آيه شريفه نازل شد: | |||
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ: آنانكه دادهايم ايشان را كتاب تورات، مِنْ قَبْلِهِ: پيش از اين قرآن، هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ: ايشان به قرآن ايمان مىآورند. اشهر آنست كه اين آيه و آنچه بعد از اين باشد در شأن اهل انجيل نازل شد، و آنها چهل نفر نصارى بودند؛ سى و سه نفر با جعفر بن أبي طالب از حبشه آمدند، و هشت نفر از شام و از جمله آنها بحيرا و ابرهه و اشرف و عامر و ام ايمن و ادريس و نافع و تميم بودند و در مكه خدمت حضرت رسالت پناه صلّى اللّه عليه و آله رسيده ايمان آوردند. و بنابراين مراد به كتاب، انجيل مىباشد؛ پس معنى آيه آنكه: آنانكه داده شدهاند كتاب انجيل كه اين جماعت باشند پيش از نزول قرآن، ايشان به قرآن ايمان مىآورند. | |||
---- | |||
«1» بصائر الدرجات، جزء اول، باب 8، ص 13 روايت اول (و تمام 5 روايت باب 8) و بحار الانوار ج 24 ص 152 [آخر باب 45] روايت 42، به نقل از كنز الفوائد: 217. | |||
«2» تفسير قمى، ج 2، ص 141 (چ نجف 1387 هجرى) | |||
«3» اصول كافى عربى، ج 1، كتاب الحجّة، ص 415، روايت 18. | |||
جلد 10 - صفحه 155 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (51) الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ (52) وَ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ (53) أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (54) وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجاهِلِينَ (55) | |||
ترجمه | |||
و بتحقيق پى در پى آورديم براى آنان گفتار را باشد كه آنان پند گيرند | |||
آنانكه داديم بايشان كتابرا پيش از آن ايشان بآن ايمان ميآورند | |||
و چون خوانده شود بر ايشان گويند ايمان آورديم به آن كه آن حق است از پروردگار ما همانا ما بوديم پيش از آن منقادان | |||
آنگروه داده شوند مزدشانرا دو بار بسبب آنكه صبر كردند و دفع ميكنند بسبب خوبى بدى را و از آنچه روزى داديم ايشانرا انفاق ميكنند | |||
و چون شنوند سخن بيهوده را روى گردانند از آن و گويند براى ما است كردارهاى ما و براى شما است كردارهاتان سلام بر شما نمىخواهيم نادانانرا. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال براى تذكّر و تنبّه و ارشاد عباد آيات قرآن مجيد را بتعاقب و تدريج لدى الاقتضاء نازل فرمود و متّصل نمود دعوت را به حجّت و امر و نهى را بوعد و وعيد و موعظه و نصيحت را بموجبات تنبّه و عبرت براى تذكّر و اعتبار آنان و با اينهمه مراعات حسن نظم و ترتيب در انزال قرآن از طرف خداوند منّان قلوب مشركين مكّه بايمان معطوف نشد ولى از اهل كتاب آنانكه در كتب سماوى اوصاف پيغمبر خاتم و احوالش را يافته بودند قبل از بعثت او و نزول كتابش باو و قرآن ايمان مىآوردند و چون پيغمبر خاتم يا بعضى از اهل ايمان مانند جعفر بن أبي طالب عليه السّلام آيات قرآن را براى ايشان تلاوت مينمودند ميگفتند ايمان آورديم بآن و تصديق نموديم كه آن حقّ است و از جانب خدا نازل شده و ما از پيش مؤمن بمحمّد صلى اللّه عليه و اله و قرآن و مسلمان بوده و هستيم مانند سلمان فارسى و عبد اللّه سلام و كسانيكه در حبشه بتلاوت قرآن جعفر طيّار باين | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 197 | |||
افتخار نائل شدند و با آنحضرت بمدينه هجرت نمودند اينجماعت دو مرتبه اجر بردند يكى اجر بر ايمان قبلى و صبر بر تقيّه از كفّار و كتمان امر قلبى از ترس ايذاء و آزار و ديگر اجر بر ايمان رسمى و آشكار بعد از رفع تسلّط آنها بفضل پروردگار و اين اشخاص دفع ميكنند بحسن سلوك و مداراى با كفار بدى و شرّ آنها را از خودشان و از آنچه خداوند بايشان كرم فرموده در راه خير صرف مينمايند و چون گفتار ناهنجار و سخن بيهوده و طعن در عقيده و عمل خودشان را از كفّار بشنوند اعتنا نكنند و از جواب آن صرف نظر نمايند و بگويند عقائد و اعمال ما نفع و ضررش براى ما است بشما ربطى ندارد و عقايد و اعمال شما براى خودتان است و مربوط بما نيست از طرف ما بشما آزارى نميرسد خدا حافظ ما طالب معاشرت با مردم نادان نيستيم و از آنها كنارهگيرى نمايند و اين سلام را سلام توديع گويند كه بجاى خدا حافظ است در كافى از امام كاظم عليه السّلام و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده هر يك بعبارتى كه از آن استفاده ميشود مراد از توصيل قول وصل نمودن امام بامام و نصب هر يك بعد از ديگرى است و مستفاد از بعضى روايات مفسّره اين آيات از امام صادق عليه السّلام آنستكه مراد از موصوفين بصفات مذكوره در كلام الهى ائمه اطهار و شيعيان اخيار ايشانند كه با داشتن ايمان كامل صبر نمودند بر تقيّه از مخالفين و مأجور شدند باجر آن بعد از اجر ايمان و تلافى نمودند بديهاى مردم را بايشان بخوبى نمودن بآنها و مستفاد از حديث نبوى آنستكه اگر از كسى سيّئه و گناهى صادر شود و بعدا ثوابى نمايد و حسنهئى بجا آورد آن سيّئه را محومى نمايد و معلوم است مراد بيان مصداق و توسعه مدلول است نه انحصار معنى بآن ذوات مقدّسه و نفوس شريفه و اللّه اعلم. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 198 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الَّذِينَ آتَيناهُمُ الكِتابَ مِن قَبلِهِ هُم بِهِ يُؤمِنُونَ (52) | |||
آن كساني که آورديم آنها را كتاب از قبل او آنها باو ايمان آوردند اينکه آيه شريفه را دو نحوه ميتوان تفسير كرد و نحوه اول مراد از: | |||
الَّذِينَ آتَيناهُمُ الكِتابَ انبياء هستند که بر آنها كتاب نازل شده مثل موسي و داود و عيسي که تورات و زبور و انجيل بر آنها نازل شد دوم مؤمنين به انبياء که اينکه كتب سماويه بر آنها تلاوت شده و قبول نمودند و وحي الهي دانستند و مانعي ندارد مراد اعم از انبياء و مؤمنين به آنها باشند. | |||
مِن قَبلِهِ مرجع ضمير ممكن است قرآن باشد يعني كتبي که قبل از قرآن نازل شده و ممكن است پيغمبر اسلام باشد يعني انبيايي که قبل از حضرت رسالت بودند. | |||
هُم بِهِ يُؤمِنُونَ آنها باين قرآن و باين رسول ايمان آوردند زيرا تمام انبياء خبر از آمدن حضرت رسالت دادهاند و در تمام كتب سماويه بشارت بوجود مبارك او داده شده چنانچه در آيات شريفه قرآن اشاره شده مثل آيه الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكتُوباً عِندَهُم فِي التَّوراةِ وَ الإِنجِيلِ (اعراف آيه 157) و مثل وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأتِي مِن بَعدِي اسمُهُ أَحمَدُ (صف آيه 6) و مثل وَ إِذ أَخَذَ اللّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيتُكُم مِن كِتابٍ وَ حِكمَةٍ ثُمَّ جاءَكُم رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُم لَتُؤمِنُنَّ | |||
جلد 14 - صفحه 252 | |||
بِهِ وَ لَتَنصُرُنَّهُ- الي قوله- وَ أَنَا مَعَكُم مِنَ الشّاهِدِينَ (آل عمران آيه 81) و غير اينها از آيات و ما در مجلد اول كلم الطيب صفحه 352 الي 359 بشاراتي که در كتب يهود و نصاري که تعبير به عهدين ميكنند عهد قديم و جديد عين عبارات را بلغت عبراني با ترجمه آنها نقل كردهايم البته لطفا مراجعه فرمائيد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیة 52)- ولی «کسانی که قبلا کتاب آسمانی به آنها دادهایم (از یهود و نصاری) به آن [قرآن] ایمان میآورند» الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ یُؤْمِنُونَ. چرا که آن را هماهنگ با نشانههایی میبینند که در کتب آسمانی خود یافتهاند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۳۶
ترجمه
القصص ٥١ | آیه ٥٢ | القصص ٥٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِن قَبْلِهِ ... هُم بِهِ ...»: ضمیر (ه) به قرآن برمیگردد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْکِتَابَ... (۳) وَ إِنَ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ... (۲) وَ مَا لَنَا لاَ نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ... (۱) وَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ... (۰) الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْکِتَابَ... (۳) وَ إِنَ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ... (۲) لَتَجِدَنَ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً... (۱) وَ إِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى... (۲) قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُوا... (۳)
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا... (۲) وَ يَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ... (۰) وَ الَّذِينَ لاَ يَشْهَدُونَ الزُّورَ... (۰) يس (۰) وَ الْقُرْآنِ الْحَکِيمِ (۰)
نزول
شأن نزول آیات ۵۱ تا ۵۵:
«شیخ طوسى» گویند: قتاده گوید: این آیات درباره عبدالله بن سلام و تمیم الدّارى و جارود العبدى و سلمان فارسى نازل گردیده، هنگامى که مسلمان شده بودند. دیگرى گوید: این آیات درباره چهل نفر از اهل انجیل نازل شده که قبل از بعثت رسول خدا اسلام آورده بودند که سى و دو نفر آنها از اهل حبشه بوده که هنگامى که جعفر بن ابىطالب وارد حبشه شده بود، اسلام خود را آشکار ساختند و هشت نفر آنها از اهل شام که عبارت بودند از: بحیرا، ابرهة، اشرف، عامر، ایمن، ادریس، نافع و از مملکت مزبور آمده بودند.
قتاده گوید: خداوند به آنان دو بار اجر داده، یکبار به خاطر ایمان آوردن به کتاب اول (انجیل) و یکبار به خاطر ایمان آوردن به کتاب ثانى (قرآن).[۱][۲]
تفسیر
- آيات ۴۳ - ۵۶، سوره قصص
- اشاره به سياق نزول اين آيه شريفه
- جواب به مشركين كه هم قرآن و هم تورات را رد و انكار مى كنند و گفتند: ((سحرانتظاهرا)) و ((انا بكل كافرون ))
- مدح و ستايش طايفهى اى از اهل كتاب كه به قرآن ايمان آوردند و... و مژده به ايشان كهدوبار پاداش داده مى شوند.
- بيان گرامى تر بودن حضرت محمد(ص ) و امت او نزد خدا از موسى (ع ) و امت او
- شاءن نزول ((لذين آتيناهم لكتاب ...)) و ميان معناى (و يدرون بالحسنة السية ))
- روايت جعلى اهل سنت درباره كفر ابوطالب و بيان اينكه ائمه اطهار (ع )قائل به ايمان او هستند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ «52»
(برخى از) آنان كه پيش از اين (قرآن) كتابشان داديم، همانها به آن (قرآن) ايمان مىآورند.
نکته ها
كلمه «وَصَّلْنا» از «وَ صَلِّ»، به معناى ارتباطدادن ومتّصل كردن است. مراد از اين اتّصال يا پى در پى بودن تذكّرات است و يا هماهنگى و همسويى مطالبى كه ارائه مىشود.
از سنّتهاى خداوند، هدايت انسانهاست كه لحظهاى قطع نمىشود؛ «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى» «1» و از طريق آيات الهى، انبيا واوصيا عليهم السلام و علماى دين، تداوم مىيابد؛ «وَصَّلْنا لَهُمُ» وچنانچه منطقهاى به اين هدايت الهى دسترسى نداشت، مىبايست گروهى از آن منطقه كوچ كرده و با تفقّه در دين، مردم را از آن بهرهمند سازند. «2»
پیام ها
1- در تربيت بايد تذكّرات، تدريجى، گام به گام، مكرّر و متنوّع باشد. «وَصَّلْنا» (آرى با يك يا دو تذكّر مختصر نبايد انتظار اصلاح وتربيت داشت)
«1». ليل، 12.
«2». توبه، 122.
جلد 7 - صفحه 71
2- آيات قرآن داراى يك نوع همسويى و پيوستگى است. «وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ»
3- همهى آيات الهى، كتب آسمانى و رهبران دينى، يك حرف و هدف را دنبال مىكنند. «وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ»
4- انسان، موجودى فراموشكار است و نياز به تذكّر دارد. «يَتَذَكَّرُونَ»
5- اهلكتاب واقعى، كسانى هستند كه با ديدن اسلام، ايمان مىآورند. الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ ... بِهِ يُؤْمِنُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ (52)
شأن نزول: بعض از مفسرين نقل نمودهاند كه چون عبد اللّه سلام و تميم دارى و جارود عبدى و سلمان فارسى به شرف اسلام رسيدند، آيه شريفه نازل شد:
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ: آنانكه دادهايم ايشان را كتاب تورات، مِنْ قَبْلِهِ: پيش از اين قرآن، هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ: ايشان به قرآن ايمان مىآورند. اشهر آنست كه اين آيه و آنچه بعد از اين باشد در شأن اهل انجيل نازل شد، و آنها چهل نفر نصارى بودند؛ سى و سه نفر با جعفر بن أبي طالب از حبشه آمدند، و هشت نفر از شام و از جمله آنها بحيرا و ابرهه و اشرف و عامر و ام ايمن و ادريس و نافع و تميم بودند و در مكه خدمت حضرت رسالت پناه صلّى اللّه عليه و آله رسيده ايمان آوردند. و بنابراين مراد به كتاب، انجيل مىباشد؛ پس معنى آيه آنكه: آنانكه داده شدهاند كتاب انجيل كه اين جماعت باشند پيش از نزول قرآن، ايشان به قرآن ايمان مىآورند.
«1» بصائر الدرجات، جزء اول، باب 8، ص 13 روايت اول (و تمام 5 روايت باب 8) و بحار الانوار ج 24 ص 152 [آخر باب 45] روايت 42، به نقل از كنز الفوائد: 217.
«2» تفسير قمى، ج 2، ص 141 (چ نجف 1387 هجرى)
«3» اصول كافى عربى، ج 1، كتاب الحجّة، ص 415، روايت 18.
جلد 10 - صفحه 155
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (51) الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ (52) وَ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ (53) أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (54) وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجاهِلِينَ (55)
ترجمه
و بتحقيق پى در پى آورديم براى آنان گفتار را باشد كه آنان پند گيرند
آنانكه داديم بايشان كتابرا پيش از آن ايشان بآن ايمان ميآورند
و چون خوانده شود بر ايشان گويند ايمان آورديم به آن كه آن حق است از پروردگار ما همانا ما بوديم پيش از آن منقادان
آنگروه داده شوند مزدشانرا دو بار بسبب آنكه صبر كردند و دفع ميكنند بسبب خوبى بدى را و از آنچه روزى داديم ايشانرا انفاق ميكنند
و چون شنوند سخن بيهوده را روى گردانند از آن و گويند براى ما است كردارهاى ما و براى شما است كردارهاتان سلام بر شما نمىخواهيم نادانانرا.
تفسير
خداوند متعال براى تذكّر و تنبّه و ارشاد عباد آيات قرآن مجيد را بتعاقب و تدريج لدى الاقتضاء نازل فرمود و متّصل نمود دعوت را به حجّت و امر و نهى را بوعد و وعيد و موعظه و نصيحت را بموجبات تنبّه و عبرت براى تذكّر و اعتبار آنان و با اينهمه مراعات حسن نظم و ترتيب در انزال قرآن از طرف خداوند منّان قلوب مشركين مكّه بايمان معطوف نشد ولى از اهل كتاب آنانكه در كتب سماوى اوصاف پيغمبر خاتم و احوالش را يافته بودند قبل از بعثت او و نزول كتابش باو و قرآن ايمان مىآوردند و چون پيغمبر خاتم يا بعضى از اهل ايمان مانند جعفر بن أبي طالب عليه السّلام آيات قرآن را براى ايشان تلاوت مينمودند ميگفتند ايمان آورديم بآن و تصديق نموديم كه آن حقّ است و از جانب خدا نازل شده و ما از پيش مؤمن بمحمّد صلى اللّه عليه و اله و قرآن و مسلمان بوده و هستيم مانند سلمان فارسى و عبد اللّه سلام و كسانيكه در حبشه بتلاوت قرآن جعفر طيّار باين
جلد 4 صفحه 197
افتخار نائل شدند و با آنحضرت بمدينه هجرت نمودند اينجماعت دو مرتبه اجر بردند يكى اجر بر ايمان قبلى و صبر بر تقيّه از كفّار و كتمان امر قلبى از ترس ايذاء و آزار و ديگر اجر بر ايمان رسمى و آشكار بعد از رفع تسلّط آنها بفضل پروردگار و اين اشخاص دفع ميكنند بحسن سلوك و مداراى با كفار بدى و شرّ آنها را از خودشان و از آنچه خداوند بايشان كرم فرموده در راه خير صرف مينمايند و چون گفتار ناهنجار و سخن بيهوده و طعن در عقيده و عمل خودشان را از كفّار بشنوند اعتنا نكنند و از جواب آن صرف نظر نمايند و بگويند عقائد و اعمال ما نفع و ضررش براى ما است بشما ربطى ندارد و عقايد و اعمال شما براى خودتان است و مربوط بما نيست از طرف ما بشما آزارى نميرسد خدا حافظ ما طالب معاشرت با مردم نادان نيستيم و از آنها كنارهگيرى نمايند و اين سلام را سلام توديع گويند كه بجاى خدا حافظ است در كافى از امام كاظم عليه السّلام و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده هر يك بعبارتى كه از آن استفاده ميشود مراد از توصيل قول وصل نمودن امام بامام و نصب هر يك بعد از ديگرى است و مستفاد از بعضى روايات مفسّره اين آيات از امام صادق عليه السّلام آنستكه مراد از موصوفين بصفات مذكوره در كلام الهى ائمه اطهار و شيعيان اخيار ايشانند كه با داشتن ايمان كامل صبر نمودند بر تقيّه از مخالفين و مأجور شدند باجر آن بعد از اجر ايمان و تلافى نمودند بديهاى مردم را بايشان بخوبى نمودن بآنها و مستفاد از حديث نبوى آنستكه اگر از كسى سيّئه و گناهى صادر شود و بعدا ثوابى نمايد و حسنهئى بجا آورد آن سيّئه را محومى نمايد و معلوم است مراد بيان مصداق و توسعه مدلول است نه انحصار معنى بآن ذوات مقدّسه و نفوس شريفه و اللّه اعلم.
جلد 4 صفحه 198
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِينَ آتَيناهُمُ الكِتابَ مِن قَبلِهِ هُم بِهِ يُؤمِنُونَ (52)
آن كساني که آورديم آنها را كتاب از قبل او آنها باو ايمان آوردند اينکه آيه شريفه را دو نحوه ميتوان تفسير كرد و نحوه اول مراد از:
الَّذِينَ آتَيناهُمُ الكِتابَ انبياء هستند که بر آنها كتاب نازل شده مثل موسي و داود و عيسي که تورات و زبور و انجيل بر آنها نازل شد دوم مؤمنين به انبياء که اينکه كتب سماويه بر آنها تلاوت شده و قبول نمودند و وحي الهي دانستند و مانعي ندارد مراد اعم از انبياء و مؤمنين به آنها باشند.
مِن قَبلِهِ مرجع ضمير ممكن است قرآن باشد يعني كتبي که قبل از قرآن نازل شده و ممكن است پيغمبر اسلام باشد يعني انبيايي که قبل از حضرت رسالت بودند.
هُم بِهِ يُؤمِنُونَ آنها باين قرآن و باين رسول ايمان آوردند زيرا تمام انبياء خبر از آمدن حضرت رسالت دادهاند و در تمام كتب سماويه بشارت بوجود مبارك او داده شده چنانچه در آيات شريفه قرآن اشاره شده مثل آيه الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكتُوباً عِندَهُم فِي التَّوراةِ وَ الإِنجِيلِ (اعراف آيه 157) و مثل وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأتِي مِن بَعدِي اسمُهُ أَحمَدُ (صف آيه 6) و مثل وَ إِذ أَخَذَ اللّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيتُكُم مِن كِتابٍ وَ حِكمَةٍ ثُمَّ جاءَكُم رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُم لَتُؤمِنُنَّ
جلد 14 - صفحه 252
بِهِ وَ لَتَنصُرُنَّهُ- الي قوله- وَ أَنَا مَعَكُم مِنَ الشّاهِدِينَ (آل عمران آيه 81) و غير اينها از آيات و ما در مجلد اول كلم الطيب صفحه 352 الي 359 بشاراتي که در كتب يهود و نصاري که تعبير به عهدين ميكنند عهد قديم و جديد عين عبارات را بلغت عبراني با ترجمه آنها نقل كردهايم البته لطفا مراجعه فرمائيد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیة 52)- ولی «کسانی که قبلا کتاب آسمانی به آنها دادهایم (از یهود و نصاری) به آن [قرآن] ایمان میآورند» الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ یُؤْمِنُونَ. چرا که آن را هماهنگ با نشانههایی میبینند که در کتب آسمانی خود یافتهاند.
نکات آیه
۱ - ایمان آوردن برخى از اهل کتاب صدراسلام به قرآن (الذین ءاتینهم الکتب ... به یؤمنون) عبارت «الذین آتیناهم الکتاب» اشاره به گروهى از اهل کتاب دارد; نه همه آنان، زیرا بدیهى است که همه اهل کتاب در صدراسلام به قرآن ایمان نیاوردند.
۲ - تمجید خداوند از ایمان آوردگان اهل کتاب (الذین ءاتینهم الکتب)
۳ - تورات و انجیل، دو کتاب آسمانى (الذین ءاتینهم الکتب) مراد از «الکتاب» تورات و انجیل است; زیرا اهل کتاب در قرآن به یهود و نصارا اطلاق مى شود.
۴ - نزول تورات و انجیل از سوى خدا پیش از قرآن (الذین ءاتینهم الکتب من قبله) ضمیر در «من قبله» به قرآن بازمى گردد.
موضوعات مرتبط
- انجیل: انجیل از کتب آسمانى ۳; تاریخ نزول انجیل ۴
- اهل کتاب: ایمان اهل کتاب صدراسلام ۱; مدح مؤمنان اهل کتاب ۲
- تورات: تاریخ نزول تورات ۴; تورات از کتب آسمانى ۳
- خدا: مدحهاى خدا ۲
- قرآن: تاریخ نزول قرآن ۴; مؤمنان به قرآن ۱
منابع
- ↑ صاحب مجمع البیان از میان اهل شام که به پیامبر ایمان آورده بودند، تمیم را اضافه نموده است.
- ↑ طبرى و طبرانى در تفاسیر خود از رفاعة القرظى روایت نموده اند که آیه ۵۱ درباره ده نفر نازل شده که من یکى از آنها مى باشم و نیز طبرى از على بن رفاعة نقل نماید که ده طائفه از اهل کتاب که از آن جمله رفاعة بوده به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ایمان آورده بودند و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و آیه ۵۲ درباره آنها نازل شده است، چنان که در آیه ۲۸ سوره حدید نیز نظیر این شأن و نزول موجود است.